برگزاری مراسم ١٦ آذر توسط دانشجویان سبز در دانشگاه کلن

02.12.2009 - 14:12

١٦ آذر را در حالی برگزار می کنیم و گرامی میداریم که دو و نیم میلیون دانشجو و هزارن نفر از استادان و دانشگاهیان کشورمان نگران آینده خود و سرنوشت کشورشان میباشند. تهران و شهرهای بزرگ در ماههای اخیر ناآرام، دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی در تلاطم و یا در آستانه تعطیلی میباشند. هزاران تن از دانشجویان در سراسر کشور بعنوان ستاره دار از درس و دانشگاهها محروم گردیده اند و یا در زندانها بسر میبرند. استادان و دانشگاهیان آزاذیخواه از کار و خدمت برکنار و فرهیختگانی چون دکتر محمد ملکی با بیش از پنجاه سال خدمت دانشگاهی همراه با هزاران جوان باهوش و بااستعداد در زندانها در زیر شکنجه و فشار بسر میبرند. تعدادی از بهترین فرزندان میهنمان که در ماههای اخیر در راه آزادی و دموکراسی بپا خاستند، آماج گلوله های رژیم ولایت فقیه و کودتاگران قرار گرفته و جان باختند.

دانشگاهها در کشورهای پیشرفته و درحال توسعه کانونهای پیشرفت فلسفه و علم و فناوری ها و هدایتگران و پروژه گزاران اقتصاد و صنعت و خدمات میباشند. در کشور ما اما، فقیه و رئیس جمهور و وزیران و وکلای مجلس و مدیران، با اشاعه جهل و خرافات و الهامات غیبی و چاه جمکران به جان ملت افتاده اند، ثروتهای ملی را برباد میدهند، در رویای اتم و قدرت جهانی و منطقه ای بسر برده و خوابهای خون و خشونت و جنایت میبینند. یکروز شهیدان جنگ را در دانشگاه دفن میکنند، روزی دیگر دستور به جدایی صدها هزار دانشجوی دختر و پسر میدهند و پاسدار و بسیجی و مامور انتظامی و لباس شخصی ها را به وحشیانه ترین شکل برای سرکوب دانشجویان بی دفاع به داخل محوطه دانشگاهها و خوابگاهها میفرستند. پشتیبانان و کارگزاران واقعی دانش و علم را حذف میکنند و با مسخ کردن ارزشهای علمی به خرید و فروش مدرک تحصیلی جعلی میپردازند و با تیتر جعلی دکترا بر کرسی ها و منصبهای وزارت و وکالت می نشینند.

جنبش دانشجویی از زمان زنده یادان بزرگ نیا، شریعت رضوی و قند چی همواره برای آزادی و رهایی مردم درمقابل استبداد و دیکتاتوری و دولتهای کودتا و برای استقلال میهن در مقابل سیاستهای استعماری و سرکوبگرانه دولتهای بیگانه و مهاجم ایستادگی کرده است. امروز نیز نسل نوینی از دانشجویان کشورمان آگاهتر از پیش در برابر دولت کودتا و سیاستها و اقدامات و دخالتهای دولت روسیه، نه تنها برای دفاع از حقوق ضایع شده دانشگاهیان، بلکه در دفاع از رای ملت، آزادی انتخابات و حقوق شهروندی بپا خاسته اند.

دانشجویان در طی سی سال اخیر و بخصوص در ماههای گذشته برغم تسلط ایدئولوژی سنت گرای مذهبی و استبداد دینی، بر اثر تلاشها و فداکاریهای مبارزان آزادیخواه و دموکرات و خواهان برابری اجتماعی، بلحاظ آگاهی فرهنگی ـ سیاسی و اجتماعی و میزان سازمانیافتگی بمراتب فراتر از پیش رفته اند. اکنون جوانان و دانشجویان کشورمان عکس امام و رهبری را در ماه نمی بینند و اندیشه و رای خود را به رایگان در کف رهبری مقتدر که مادام العمر حق ولایت و کفالت و قیمومت امتی را ربوده باشد، نمی گذارند. جوانان آگاه و دانشجویان، رهبران و مدیرانی را میجویند و پشتیبانی و حتی تربیت میکنند که به آزادی و دموکراسی برای مردمشان عمیقا و صمیمانه باور داشته و ارج بگذارند.

دانشجویان کشورمان اکنون استقلال اندیشه و فردیت خود را نه تنها در ولایت و رهبری ذوب نخواهند کرد، بلکه پیگیرانه میکوشند تا آهنگ حرکتشان را با سرعت و چرخش بالایی که امروزه گردش اطلاعات و اندیشه گرفته است، تطبیق دهند. امروز اندیشه های فردیت گرایی، خردگرایی، انسان گرایی و گیتی گرایی در کشورمان مورد توجه نسل نوین ایران قرار گرفته اند. دانشجویان و جوانان در راه تغییر و دگرگونی بنیادی جامعه و گسترش اندیشه نقاد، هوشیارانه، سازنده و خلاقانه تلاش میکنند. در چنین فضایی است که ولایت فقیه و دولت کودتا چهره میبازد و آبرو بر باد میدهد و این درس عبرتی است برای همه آنان که رویای قدرت مطلقه و زور و خشونت و فریب و افسون مردم را در سر میپرورانند.

دانشجویان و دوستان همرزم!

اکنون که شما در داخل کشور به پا میخیزید و ١٦ آذر را گرامی میدارید و از این رهگذار همبستگی دانشجویان با مردم آزادیخواه و آگاه را با صدای رسا و طنین فریادهای خود برای ازادی زندانیان سیاسی و پایان دادن به اعدام، شکنجه، تجاوز جنسی، تهاجم و سرکوب خشن اجتماعات مسالمت آمیز اعلام میدارید. اکنون که شما با وجود حکومت نظامی پوشیده و اعلام نشده در خیابانها و دانشگاهها به رویارویی با دولت کودتا برخاسته اید، خود آگاهید که میلیونها تن از شهروندان و هزاران هسته مقاومت و گروه و کانون و جمعیت، با پدافند سلحشورانه و محاصره مدنی استبداد فقاهتی را در ایران و در سراسر جهان، در یک شبکه سیاسی و اجتماعی همبسته و نیرومند، با سرعت و انعطاف تدارک می بینند.

جنبش دانشجویی ایران با حدود ٦ دهه تجربه پیکار، با معماری مقاومتهای مدنی و برانگیختن رویدادهای مهمی چون ١٦ آذر سال ١٣٣٢، شرکت فعالانه در انقلاب ١٣٥٧ و مقاومت در برابر «انقلاب ضدفرهنگی سال ١٣٥٩»، ایستادگی قهرمانانه و پرشورانه در زندانها در سال ١٣٦٧، دفاع از اصلاحان بنیادین و رویارویی با قتلهای

زنجیره ای در ١٨ تیر ١٣٧٨ و سرانجام با مبارزاتشان در دهه اخیر و با کوله باری از تجربه و آگاهی،نه تنها اکنون صفوف خود را فشرده تر و آگاهتر مینماید، بلکه به یاری بخشهای دیگر جنبش مردمی نیز می شتابد.

دختران دانشجو در صفوف جنبش زنان و کمپین های زنان نقش برجسته و فعال بعهده دارند. دانشجویان کشور از سازمانگران هزاران وب نوشتها و طراحان فضاهای رسانه ای مدرنند. دانشجویان همزمان در ستادهای انتخابات، در طراحی و دفاع از جنبش انتخابات آزاد و فرارویی آن به جنبش سبز در میهنمان نقش برجسته ای بعهده داشته اند. آنان همواره، همراه و همبسته با بخشهای دیگر جنبش مردمی کشور در امر پشتیبانی فعال و خبررسانی همراه با کارگران و زحمتکشات، اقلیتهای عقیدتی و مذهبی و فعالان جنبشهای قومی نقش

سازنده ای را به عهده داشته و دارند.

جنبش دانشجویی کشورمان اکنون با برپائی شمار زیادی از نهادها و سازمانهای دانشجویی و سازمانهای مهمی چون دانش آموختگان و ... ، با عرضه نمودن شخصیتهای فرهنگی و سیاسی مبرزی چون عبدالله مومنی ها و زیدآبادی ها که ایستاده اند، و صدها تن از جانباختگان که با جانفشانی نهال آزادی و دموکراسی را آبیاری کرده اند، با تجربه ای غنی و انسجام آگاهی و دانش سیاسی، با شبکه بندی گسترده ساختارهای مقاومت مدنی و جنبش سبز، همراه و همگام با شخصیتهای ملی و سازمانهای سیاسی آزادیخواه و دموکرات در انگیزش و گسترش رستاخیز مسالمت آمیز مدنی و ملی به امر مهم برپایی جامعه مدنی و گشایش فضای سیاسی کشور خلاقانه می کوشد.

نارلی سخن نگفت،

چو خورشيد

از تيره‌گي برآمد و در خون نشست و رفت ...

نارلی سخن نگفت،

نارلی ستاره بود،

يک دَم درين ظلام درخشيد و جَست و رفت ...

نارلی سخن نگفت،

نازلي بنفشه بود

گُل داد و

مژده داد!: زمستان شکست

و

رفت ...