کار تا جایی بالا کشیده که حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی ایران نیز پس از دیدار با آیتالله مکارم شیرازی گفته بود "جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاهها وظیفه ذاتی و شرعی پلیس است."
این در حالی است که حسن روحانی، ریاستجمهوری ایران به این مساله واکنش نشان داده و گفته حضور زنان در جامعه را نمی شود فقط پای صندوق رای تجلیل کرد.
مخالفان حضور زنان در ورزشگاهها معتقدند حضور زنان در ورزشگاه به دلیل نوع پوشش برخی از ورزشکاران مشکل شرعی دارد و از طرفی فضای ورزشگاهها به دلیل پرخاشگری و فحاشی تماشاگران مرد، برای زنان مناسب نیست.
به همین دلیل هم وقتی در سال ۱۳۸۵ محمود احمدی نژاد رییسجمهوری وقت ایران در نامهای از محمد علی آبادی رییس سازمان تربیت بدنی خواست که زمینه حضور زنان در ورشگاهها را فراهم کند نه تنها تعدادی از مراجع تقلید در برابر این تصمیم موضع گرفتند بلکه افراد و رسانههای نزدیک به جناح اصولگرا نیز فضای ورزشگاهها را برای حضور زنان مناسب ندانستند.
در همان موقع روزنامه اصولگرای جمهوری اسلامی در سرمقاله خود خطاب به آقای احمدی نژاد نوشت:" هر چند نکات فراوانی برای گفتن داریم ولی در این مجال اندک فقط به همین اکتفا میکنیم که اوضاع ورزشگاهها منهای حضور زنان چنان ضداخلاقی است که باید به حال آن گریست. آیا به عواقب و عوارض ورود زنان به چنین محیطی اندیشیدهاید؟"
این روزنامه اخیرا نیز خطاب به افرادی که از حضور زنان در ورزشگاهها دفاع می کنند نوشته:" چنانچه از شما خواسته شود خودتان یا زنانتان و دخترانتان با آگاهی از جو ورزشگاهها و آلودگیهای آنها وارد چنین فضایی بشوید و در کنار مردان و نامحرمان قرار گیرید و مسابقات فوتبال را تماشا کنید، انصافا و وجدانا چنین کاری را خواهید کرد"؟
ورزشگاههای مردانه، مشکل بزرگ ورزش ایران
مخالفان حضور زنان در ورزشگاهها روز چهارشنبه ۲۷ خرداد مقابل وزارت ورزش ایران تجمع کردند
این انتقادات در حالی مطرح میشود که طرفداران حضور زنان در ورزشگاهها عقیده دارند نه تنها آنها به عنوان نیمی از جامعه حق برخورداری از این امتیاز را دارند بلکه حضورشان در ورزشگاهها به تلطیف فضا و کاهش پرخاشگری ورزشکاران و تماشاگران کمک می کند.
بسیاری از آنها فضای حاکم بر فوتبال بسیاری از کشورهای اروپایی را مثال میزنند که زمانی سرشار از آشوب و پرخاشگری بود اما الان وضعیت به مراتب بهتری دارد.
به عنوان مثال در لابلای اخبار و مطالب تاریخی فوتبال، گزارشهای زیادی از خشونت در ورزشگاههای انگلستان به ویژه قبل از جنگ جهانی اول به ثبت رسیده اما افزایش تماشاگران زن در ورزشگاهها بعد از جنگ جهانی اول، یکی از دلایل کاهش این خشونت ها محسوب می شود.
بعد از جنگ جهانی دوم دوباره آشوبگری در فوتبال انگلستان شدت گرفت به طوری که در دو رخداد مهم یعنی فینال جام باشگاهای اروپا بین لیورپول و یوونتوس در سال ۱۹۸۵ و همچنین حادثه ورزشگاه شفیلد در سال ۱۹۸۹ دهها نفر جان خود را از دست دادند و موجب محرومیت باشگاههای انگلیسی در رقابتهای بینالمللی شدند.
این اتفاقات اتحادیه فوتبال انگلستان را مجبور به اتخاذ تصمیمات جدیدی کرد که یکی از آنها فراهم کردن زمینه برای افزایش حضور زنان در ورزشگاهها بود به طوریکه امروزه نزدیک به ۲۰ درصد تماشاگران فوتبال در بریتانیا را زنان تشکیل میدهند.
کارشناسان و جامعه شناسان بریتانیایی معتقد بودند که به هم زدن جو مردانه ورزشگاهها و حضور معیارهای خانوادگی که آرامش و امنیت را در وجود خود دارد، فضای ورزشگاهها را تلطیف می کند و در همین رابطه تسهیلات ویژهای برای حضور زنان و کودکان و به طور کلی خانوادهها در ورزشگاهها فراهم کردند.
این دقیقا همان سیاستی است که امروزه بسیاری از فدراسیونهای فوتبال در سطوح ملی و بینالمللی آن را دنبال میکنند و هدفشان این است که با خانوادگی کردن فوتبال نه تنها به تعداد تماشاگران بیافزایند بلکه محیط ورزشگاهها را نیز از هر نظر آرام و امن کنند تا زیباییهای فوتبال بیشتر به چشم بیاید.
زوم کردن دوربینهای تلویزیونی روی تماشاگران زن و کودکان در بسیاری از تورنمنتهای معتبر از جمله جام جهانی، دقیقا همین سیاست فیفا و یوفا را پیاده می کند.
در چنین شرایطی مخالفت طیف محافظه کار جامعه ایران با حضور زنان در ورزشگاهها عجیب نشان می دهد. ورزشگاههای ایران در چند دهه اخیر به غیر از چند مورد استثناء، مطلقا مردانه بوده و همین باعث شده که هم پر کردن سکوهای ورزشگاهها مشکل باشد و هم اینکه پرخاشگری، فحاشی و بعضا آشوب نیز افزایش پیدا کند. این ویژگی درباره ورزشکاران و دست اندرکاران ورزش نیز صدق کرده و آنها را نیز هر روز پرخاشگرتر از دیروز می کند.
در این بین مقایسه اظهار نظر دو مسئول زن یکی در مجلس ایران و یکی در فوتبال اروپا شاید قضاوت را آسان تر کند.
فاطمه رهبر نماینده اصولگرای مجلس، در مصاحبه با ایرنا گفته است: "در خصوص ورزشگاه های فوتبال، به دلیل بزرگی، زیادی جمعیت، فضای خاص حاکم بر این محیط که معمولا مردانه است، سردادن شعارها و دشنام هایی که شنیدن آن ها شایسته خانم ها نیست و ...، حضور بانوان در این شرایط به صلاح نیست و من فکر می کنم حتی خود آنها هم از حضور در این مکانها اجتناب میکنند."
چهار سال قبل اما وقتی فدراسیون فوتبال ترکیه تماشاگران باشگاه فنرباغچه را از حضور در یک بازی خانگی این تیم به دلیل آشوب محروم کرد، باشگاه مذکور با رایزنی توانست موافقت فدراسیون را برای حضور زنان و کودکان بدون مردان در این بازی جلب کند.
در آن بازی مقابل مانیسااسپور، ۴۱ هزار تماشاگر زن و کودک به ورزشگاه آمدند و با شور و هیجان خاصی تیمشان را تشویق کردند به طوریکه بعد از بازی کارن اسپلوند اولین زنی که عضو کمیته اجرایی یوفا شد گفت:" جوابی که از این کار گرفته شد خیلی روشن بود؛ هر چه تعداد خانوادهها روی سکوها بیشتر باشد جو ورزشگاهها هم بهتر می شود".
واقعا حق با کدام یک از این زنان است؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید