رفتن به محتوای اصلی

نقدی بر نظرات جنبش سبز

نقدی بر نظرات جنبش سبز

جنبش سبز یک جنبش مدنی است که افکار، ایدالها و گرایشات بسیار متفاوت سیاسی در آن جمع شده اند. این نه از حََُّبّ حسین (بخوانید میر حسین) بلکه از بغض عمر (بخوانید احمدی نژاد یا ولی فقیه) است که آنها را دور هم جمع شده اند. خُب اشکالی هم ندارد.

در این مقاله کوتاه من تلاش میکنم به نظرات یکی از فعالین جنبش سبز- هادی یوسفی - بپردازم. مقاله ایشان در سایت ایران گلوبال تحت عنوان چرا بیان خواست های دراز مدت؟ مقله ای منسجم و پر معنی میباشد. متاسفانه من با دیگر نظرات سیاسی ایشان اشنا نیستم. اما در اینجا و با توجه به مقاله اخیر ایشان، نکاتی را که قابل نقد میدانم خدمتتان عرضه میکنم.

ایشان مینویسند که این کمپین انتخابات آزاد را بعنوان شیوه حل اختلافات اساسی در کشور تبلیغ می کند.

پاسخ: انتخابات آزاد هیچ تضمینی برای حل اختلافات سیاسی نیست. نازیسم و فاشیسم از طریق انتخابات آزاد به قدرت سیاسی دست یافتند. مردم ایران پس از پیروزی انقلاب به جمهوری اسلامی رأی دادند. همین چند سال پیش انتخابات آزاد در الجزایر به انتخاب گروهای بنیاد گرای اسلامی انجامید اما دولت انتخابات را ملغی اعلام کرد. در زمان کنونی انتخابات آزاد میتواند به قدرت گرفتن احزاب اسلامی در کشور مصر بیانجامد.

ایشان مینویسند که وظیفه روشنفکر اساسا کاوش انتقادی در گذشته و ارزیابی اکنون و راهیابی برای آینده بهتر است.

پاسخ: ما میگوییم که وظیفه نجار ساختن در و پنجره است. وظیفه معلم درس دادن است. وظیفه دکتر درمان بیمار است. اما روشنفکری یک شغل و حرفه نیست. از وظیفه روشنفکر صحبت کردن چندان معنایی ندارد. این مثل این است که بگوییم که ادبیات، نقاشی، موسیقی وظیفه اشان این یا آن است.

در واقعیت ما روشنفکران حکومتی داریم (لاریجانی ها)، روشنفکران لیبرال و سوسیالیست داریم(مرتضی مردیها و خویی)، و البته روشنفکران سکولار و روشنفکران مسلمان داریم ( باقر پرهام و کدیور). همه این آدمها اهل بحث و فحص هستند، اهل نوشتن و سخنرانی هستند. برای حرفهایشان استدلال می اورند. اما از زمین تا آسمان هم میان آنها فاصله است.

ایشان مینویسند که مهمترین مشخصه یک روشنفکر را آینده نگری بدانیم.

پاسخ: آینده نگری مفهومی نابجا و بیمعنی میباشد. ما میتوانیم گذشته را به خاطر بیاوریم. ما میتوانیم به آنچه پیش رویمان است بنگریم. اما ما نمی توانیم به آینده که هنوز نیامده است بنگریم. ما فقط میتوانیم به آینده فکر کنیم. ما میتوانیم درباره آینده نظراتی داشته باشیم.

اما اگر منظور ایشان برنامه ریزی برای آینده باشد. من با ایشان کاملا موافقم. در دانش سیاسی ما مفهوم استراتژی را داریم. این مفهوم از اهمیتی اساسی در مبارزات نظامی و در جنگها برخوردار است. اما استراتژی یک مفهوم بسیار پویا و دینامیک است. یک جنبش سیاسی نمی تواند بدون استراتژی مناسب و ممکن به جایی برسد.

ایشان مینویسند که مشخصات جامعه ای که ما فکر میکنیم ایدال است چیست؟

پاسخ: درباره مشخصات جامعه ایده آل بیش از دو هزار سال است که میان فلاسفه سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. افلاطون چیزی میگوید و ارسطو چیز دیگری. ابوریحان بیرونی نیز به دنبال مدینه فاظله است. نظام الملک اما سیاست نامه را می نویسد. ماکیاولی به مکانیسم قدرت میپردازد؛ ایده ال برای او یکپارچگی ایتالیا و ثبات سیاسی است. تاماس مور کتاب اتوپیا را مینویسد، در اتوپیای او برابری بین انسانها و مدارای دینی حاکم است. مارکس و انگلس نیز به دنبال جامعه ایده ال هستند، جامعه ای که در آن طبقات اجتماعی از بین رفته اند. کارل پاپر در باره جامه باز مینویسد. لئو استراس به افلاطون باز میگردد.

شرایط جامعه کنونی ایران مجال چندانی برای پرداختن به جامعه ایده ال نمیدهد. مسایل عاجل دیگری پیش روی ما است. ما باید برای کسب آزادی های مدنی و سیاسی تلاش کنیم؛ ایجاد کار و حرفه برای جوانان باید در دستور کار روز قرار بگیرد؛ باید مساکن منا سب برای مردم ساخته شود؛ یا به زبان کلیتر بگوییم که در نهایت با برداشتن موانع سیاسی کشور باید راه توسعه اقتصادی را بپیماید.

ایشان مینویسند که روشنفکران چپ با معیار قرار دادن ضد امپریالیست بودن، دوست و متحد را انتخاب و نیز دشمن خود را مشخص می کردند.

پاسخ: اگر در انزمان روشنفکران چپ قبله اشان رو به کشورهای سوسیالیستی بود، این زمان قبله روشنفکران لیبرال بسوی کشورهای سرمایه داری است. مگر نه این است که بخش بزرگی از اپوزیسیون در خارج از کشوربه نام مخالفت با جمهوری اسلامی به دولت هایی که سابقه چندان خوبی در ایران ندارند نامه مینویسند و خواستار کمک و همراهی از آنها میشوند. فراموش نکنیم که حمله آمریکا به عراق بیشتر از هر کسی به نفع رژیم اسلامی بوده است. سقوط صدام بر حوزه قدرت منطقه ای رژیم اسلامی افزوده است. آیا اپوزیسیون میپندارد که ضرر همکاری امروز انها با آمریکا و انگلیس کمتر از همکاری دیروز روشنفکران چپ با شوروی و چین و کوبا خواهد بود؟

در پایان متذکر میشوم که من از خواندن مقاله آقای یوسفی واقعا لذت بردم. مقاله ایشان نشان میدهد که ایشان جنبش سبز را میشناسند و با دقت مسایل آن را مطرح میکنند. من با بسیاری از نظرات ایشان موافق هستم.

25. February 2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید