رفتن به محتوای اصلی

ترفند کثیف یا وقتی کیهان انگلیسی یاد می‏گیرد

ترفند کثیف یا وقتی کیهان انگلیسی یاد می‏گیرد

جریده‏ ی حامی کودتا، در ادامه تلاش‏های خود در سرپوش گذاشتن بر فجایع اخیر، سعی در علمی جلوه دادن تهتمت‏های نخ‏نما شده‏ی خود کرده است. کیهان می‏نویسد: "منبع سياه، يكي از ترفندهاي شناخته شده در عمليات رواني است و بيشترين كاربرد آن در شايعه‏پراكني است. در اين ترفند، شايعه مورد نظر دشمن، به نقل از يك منبع ناشناخته و نامعلوم، ساخته و منتشر مي‏شود كه اصطلاحاً به منبع سياه(Black Source) معروف است. در آموزه‏هاي عمليات رواني، شايعه برخاسته از منبع سياه در حد يك شبنامه ارزيابي مي‏شود كه فاقد اثرگذاري مورد نظر شايعه سازان است. كارشناسان عمليات رواني براي جبران اين نقيصه توصيه مي‏كنند كه ارائه منبع سياه را يك شخص حقيقي و شناخته شده برعهده بگيرد تا نگاه مخاطب قبل از منبع به شخص ارائه كننده منبع سياه جلب شود که اين وظيفه را مهدي كروبي برعهده گرفته است. كارشناسان، از اين حالت با عنوان ترفند كثيف (DIRTY TRICK) ياد مي‏كنند و معتقدند شخصي كه مأموريت ارائه منبع سياه را برعهده مي‏گيرد بايد از شخصيت خود عبور كرده باشد.

وقتي متني تخصصي مي‌نويسيم كه ادبياتش اساساً به زبان ديگري توليد شده، يا اصطلاحي به كار مي‌بريم كه در ترجمه آن اختلاف وجود دارد، آوردن "اصل" اصطلاح مي‌تواند كمك كند. اما... هيچ وقت به آدم‌هايي كه براي سياه و سفيد و ترفند و كثيف، معادل انگليسي مي‌آورند، آن هم موقعي كه پاي ترجمه در ميان نيست فكر كرده‌ايد؟ وقتي كسي نمي‌داند كجا بايد كلمه‌ها را با حروف بزرگ بنويسد و كجا كوچك، فكر مي‌كند آوردن معادل انگليسي "ترفند كثيف" چه تاثيري در فهم و قبول حرفش دارد؟ مخاطب قرار است با ديدن معادل انگليسي "ترفند كثيف" و "منبع سياه" چه چيزي بفهمد؟

بهتر نيست به جاي اين كلاس گذاشتن‌ها، به آن "بچه‌ها" ياد بدهند كه اگر رفتند ثبت احوال يا گذرنامه يا نمي‌دانم هر كجاي ديگر تا ببينند چند ترانه موسوي وجود دارد، دست‌كم بگويند آن‌جا (که مراجعه کرده‏اند) كجاست تا بشود به حرف‌شان اطمينان كرد؟ بهتر نيست به اين بچه‌ها بگويند اگر رفتند در يك مرجع بي‌نام اما معتبر، و سه تا، و فقط سه تا، ترانه موسوي در كل دنيا پيدا كردند، آن وقت ديگر درست نيست خودشان راه بيفتند بروند سراغ چهارمي؟ چون بقيه هم ممكن است پنجمي و ششمي و غيره را پيدا كنند؟ يا بهتر نيست به همين مثلاً خبرنگاران ياد بدهند كه خب خوب است كه مثل قبل‌ترها مدام تصوير خودشان در كادرنيست، اما بهتر نبود دست كم يك تصوير ديگر از خانم مورد ادعا در خانه مادرش پيدا مي‌شد؟

به جاي انشا نوشتن به دو زبان فارسي و انگليسي در مورد "ترفند كثيف"، آيا بهتر نبود به "بچه‌ها"ي بيست و سي يادآوري مي‌شد كه خنده خواهر "ترانه موسوي" موقعي كه به او مي‌گفت: "گفته‌اند تو سوختي"، عادي نيست؟ شما اگر بخواهيد "سر نماز صبح"، به وقت كانادا، به خواهرتان تلفن بزنيد و بگوييد كه برخي خبر پيدا شدن جنازه سوخته‌اش را داده‌اند، پشت تلفن مي‌خنديد؟

من هنوز هم بعضي شب‌هاي بي‌خوابي را قرآن مي‌خوانم. ديدم كه كروبي هم همين كار را مي‌كند...

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید