رفتن به محتوای اصلی

چرا نمی توانیم زندانیان مان را آزاد کنیم؟!!! چه باید کرد؟!

چرا نمی توانیم زندانیان مان را آزاد کنیم؟!!! چه باید کرد؟!

مقدمه ای بلند برای یک توضیح:

این سوال بسیار ساده وروشنی است که ذهن هرایرانی آزادیخواه را بشدت بخود مشغول داشته است و آن اینکه چرا تاکنون با اینهمه مقاومت ومبارزه ی پراز رنج وشکنج، هنوز نتوانسته ایم زندانیان سیاسی مان را ازچنگال دژخیمان حاکم رها سازیم ؟!گویی که از بیخ وبن در ایران تحت حکومت این کودتا چیان ،اصلا زندانی سیاسی وجود نداشته است...

...وباز اینکه چراتاکنون از سوی هیچ جریان وفردی که درگیرصحنه ها ی کازارسیاسی است نه بطور آشکار ویا غیرعلنی ،درباره این شکست فاحش مطلبی مطرح نشده است،کهخود جای بسی شگفتی دارد وفوق العاده تاسف بارست .ولی واقعا کجای کار ما پس از این مدت مقاومت وتظاهرات واعتراضات ایراد داشته است که منجر به آزادی کل زندانی های سیاسی میهن مان نشده است ؟ وچرا ؟؟!! آیا مرجعی نباید وجود داشته باشد که پاسخگو ومسئول این مهم باشد ؟یا آنکه واقعا وجود دارد وما از آ ن بیخبریم ؟!!!!

اماواقعیت این است اگر قرار باشد که هر کس و یا جریانی بهر دلیل وارد طرح این سوال اساسی شود،بناگزیرخودرا مواجه بادو مشکل دیگر روبرومی بیند، اول آنکه از کدام مرجع ناموجود باید این موضوع را خواستار توضیح باشد ودوم آنکه اگراحیانا هم بدیلی وپیشنهادی برای حل آن داشته باشند، باز نقطه ومرکزی برای انعکاس ایده ی خود نمی یابد ! پس تکلیف آزادی خواهان برای نجات عزیزان خود از چنگال کفتار های خون آشام رژیم کودتایی چه خواهد بود ؟؟!! آیا اسیران وگروگانها باید تا سرانجام کاررژیم ،همچنان دربند مرگ وشکنجه و در سیاهچال های رژیم درانتظار باشند؟؟!!! آیامشی" مبارزه ی بدون خشونت"در دفاع ازشیوه های تنزه طلبانه اش درچارچوب "قانون" و برای نشان دادن" حقانیت" ش بقیمت نابودی وادامه ی رنج وشکنج فرزندان وطنش نیازمند این قربانیان است؟!!!پس چرا تابحال حرکتی کارساز برای نجات آنهاانجام نداده است؟؟!!

آنچه که بدیهی است ، اینکه اگر رژیم وحشی دست به این جنایتها نمیزد،جای بسی تعجب داشت و این را نباید به حساب بدهکاری "قانونی" و" مسئولیت"(!!!!) رژیم نسبت به مردم ایران قالب کرد که همانا این جرمی نابخشودنی از کل جرایمی ست که تاکنون مرتکب شده است و از آن توقعی جز این نیست .لیکن نکته اصلی اینجاست که "جنبش سبز" وهادیان آن بعنوان بخشی مهم ازاین نامعادله، قطعا نمی توانند ونبایداز پاسخگویی وپذیرش مسئولیت خوددر تداوم این وضعیت اسفبار شانه خالی کنند و این مسئولیت سنگین کاملا بعهده ی تمامی کسانی است که بهر طریق با طراحی وپیشبرد تاکتیک های صرفا" اعتراضی"شیک ومحدودوتنگ خود تابحال نتوانسته اند این گام موفقیت آمیز را بردارند.

اگرچه این واقعیت بناگزیروبالنسبه قابل فهم ست که جنبش سبز وپیشاهنگان عمدتا نسل سومی برتارک آن هنوز در مرحله جنینی تکامل خویش قرار دارند .اما این امر نباید مانع از آن گر دد که مرتب تاکتیک ها وسیاستهای شان را مورد نقد وبررسی قرار ندهندوبادرخود فرو رفتن وغرور های بیجا از پیروزی های مقطعی که همواره یکی ازخطرناکترین خصلتهای جوانی وبنوعی ایرانی بوده ا ست ، در برخورد با چالشها ومبارزات مختلف عنصر مثبت خود را پررنگ ویا مطلق کنند، گویی که اساسا محلی برای حضور عناصر منفی وقابل نفی ونقدنباید دراین کارنامه وجود داشته باشدو وجود ندارد .

تمام این مقدمه برای ورود به موضوع اصلی از آنجهت مطرح می شود که ما جایگاه خود را تاحدودمعینی در قبال شکست ها وپسرفت ها وسکون ها و..در کل مسیر طی شده مسئولانه ببینیم وبپذیریم و در راه اصلاح وتجدید نظر در آنها ،اقدام آگاهانه وشجاعانه انجام بدهیم.

گذشته از آنکه خود بررسی عمیق از هویت شکل وماهیت "جنبش سبز "ضرورت وجایگاه تئوریک خاصش را دارد ومجال دیگری میطلبد . اما دراین مقال تنها هدف ایجاد تمرکز روی برخی از خصلت های ویژه این جنبش است که بنابه ضرورت ، بررسی ونقد آنرا ایجاب میکندتا بتوان ازاین طریق قدمی و راه حلی بالنسبه قابل طرح ودفاع برای رها سازی اسیرانمان داشته باشیم.

در اینجا بطورگذرا باید اذعان کرد که فقدان وجودیک استراتژی ونقشه ی معین علمی و یک برنامه سیاسی تعریف شده ی کارآو نبود یک تاکتیک محوری موثرتاکنون از نقاط ضعف اساسی" جنبش سبز"بوده است واین خود البته معلول نوظهوری و نوباوه گی وتکامل نایافتگی آن در شرایط فعلیست.رهبری گازی شکل وشناور نسل سومیها برآن که ضرورت ویا عدم نیاز به داشتن مرکزیت برکل روندش رابهر دلیل نتوانسته پذیرا باشد. موجب گردیده است که نه تنها مرجعی مشخص برای بررسی ونقد کارنامه و تاکتیک هایش وجودنداشته باشد که بطریق اولی وبه تبع آن مسئولیتی نیز برای پاسخگویی به معضل مبتلا به اش نداشته باشد .

رهبری ضد سانترالی ومرکز گریز "جنبش سبز "به همین دلایل تاکنون قادر نبوده است که تعریفی مشخصی ازخود و جایگاه اصلاح طلبان درجنبش ودرکل نقشه ی سیاسی شان ارائه دهد .

برداشت ملاحظه کارانه وشیک از مبارزه ی بدون خشونت ،آنهم درچارچوب "قانون"این رژیم لاجرم موجب گردیده است که دائما خودرا درمحدودیت های انتخاب تاکتیکی گرفتار ببیند، به همین خاطرست که ازانتخاب یک یا چند تاکتیک تکراری وشناسایی شده در صحنه ی کشاکش با رژیم نمیتواندفراتررود. بن بست ومحدودیت تاکتیکی که ضعف مشهود کارایی اش در مواردمعین کاملا ملموس وغیر قابل انکار است.

نقاط ضعف جدی و عمده ی کار نامه ی جنبش سبزتاکنون بطور مشخص عبارتنداز

1-ناتوانی تاکتیکی مشهود دربمیدان آوردن توده های وسیع قشر متوسط درجامعه

2- نارسایی وضعف آشکار در انجام وایجاد همپیوندی مبارزاتی میان توده های شهرستانی با پایتخت .

3-ضعف توفیق در سمتگیری به سوی برپایی اعتصاب سراسری در کل کشور

4-و....

5- وبالاخره عدم موفقیت دراعمال قدرت به رژیم برای آزادنمودن زندانیان سیاسی

6- ضعف آگاهی و اشراف راهبری جنبش به علم استراتژِی وتاکتیک ها ی مبارزاتی ونگاه صرف انتظاری آنها به "بالا"وچشمداشت به عقب نشینی های رژیم از طریق "فشار از بالا "وآوانس های احتمالی حاصل ازآن .

7- عامل واهرم فشار شدن دردست اصلاح طلبان درصحنه ی تحولات واختلافات احیانی درون رژیم وبهره گیری های موضعی وموسمی از آنها جهت پیشبرد اهداف تاکتیکی بسود اصلاح طلبان و سیاستهای آنها،که هممواره از رادیکالیزم جنبش هراسناک بوده وهستند.

اینها مجموعه عواملی است که موجب گردیده تا این جنبش تنها بتواند خود را درسطح و مرز (ما هستیم ) تنزل داده وساکن نگاه دارد وقادر نباشد که نیروی لازم و قوی برای عقب راندن جدی رژیم را بوجود بیاورد .

"جنبش سبز" درکل اجرای پروژه های تاکتیکی اش تابحال با وجهی غالب خصلتی تبعی نسبت به متغیرسیاست های سرکوبگرانه ی رژیم داشته است، بگونه ایکه آشکارا تمام تاکتیک هایش واکنشی به کنش های حاکمیت بوده است وبهمین لحاظ در کل کشاکش تقریبا ابتکارعمل اجرای عملیات تاکتیکی متعلق به رژیم بوده است . وجنبش تنها با شکارلحظه هاوعمیق نمودن شکافها، متعاقبا بدانهافقط واکنش هوشمندانه نشان داده است وهنوزنتوانسته ابتکار عمل سیاسی را خود بدست بگیرد.

بی شک ،ضعف آگاهی ازارزشها ومیدان کاربرد" تاکتیکهای عمده وغیر عمده" وبخصوص نداشتن حلقه ی اصلیزنجیرمبارزه یعنی( تاکتیک محوری) ونقش تعیین کننده ی آن ،علت اصلی این ناکامی هانیز بوده است که بدون رفع این نقیصه نمیتوان شاهد فرارویی وموفقیت آن در کارزار سیاسی بود .

گذشته از تعابیر مختلف از( تاکتیک محوری) باید پذیرفت که انتخاب کلمه "محوری " دقیقا بدین خاطر است که درطول پروسه مبارزه ی سیاسی ویا نظامی این عنصرهمیشه باید حاضرومتحرک ودائمی باشد و اثرو مهرش را برصحنه بکوبدومانند محور یک موتور نقش حیاتی وتعیین کننده داشته باشد.

پیشروان وپیشاهنگان آگاه جنبش وقیام ها مرتب در بررسی های" آزمون وخطا"ی خوددر صحنه ی واقعی مبارزه جستجوگراین مهم اند ، تا بدان دست یابند. همچنانکه در تاریخ مبارزاتی ملل" تاکتیک محوری " برپایه شناخت صحیح رهبرانش از تضادها ودروارسی دائم و سنجش های روزمره بدست آمده است که خاص آن کشور ها بوده است ولزوما در سایر کشور ها نمی تواند همین موفقیت را کسب کند .

اگر بتوان پذیرفت که درقبل ودرآستانه ی تغییر رژیم در ایران واستقرار جمهوری اسلامی( الله اکبر گفتن های شبانه وتداوم آن) همان حلقه ی اصلی یعنی ( تاکتیک محوری)در میان کل حلقات دیگر بدست آمده بود و اعتصاب سراسری تاکتیک عمده ونهایی وتعیین کننده ی مبارزه ی سیاسی بود بلافاصله نباید این نتیجه ی نادرست راازآن گرفت که اتخاذواجرای تکراری همین تاکتیک گویا همان تاثیر رانیز خواهد داشت، زیرا که اساسا جنبش وقیام مردم درآن دوره نسبت به موقعیت کنونی دروضعیتی کاملا متفاوت وبا دورژیم مختلف وبا دوفرهنگ سیاسی مجزا وباخصلتهای خاص خوددر یک بررسی تاکتیکی در مقابل ما قراردارد .

یک تاکتیسین آگاه هیچگاه نباید میدان عمل انتخاب تاکتیکی اش را ضمن حفظ اصولش با ملاحظه ومحافظه کاری تنگ ومحدود نماید ،امور رعایت نشده ای که همچنان گریبان اندیشه ی تاکتیسین های جنبش سبزرا رها نکرده است ، بگونه ای که هنوز قادر به رسیدن به این نقطه ی تعیین کننده ی برای حل نقاط ضعف خود نبوده است.

یک تاکتیک محوری کارآ مد باید دارای چه خصوصیاتی باشد ؟؟؟

1-کم خطری در اجرا برای پیشاهنگان وتوده ی مردم،بدیهی است که عملیاتی کردن یک تاکتیک اگر قرار باشد مرتب پیشروان خود را در معرض زندان وشکنجه ومرگ قراردهد.نه تنها تاثیر منفی در جلب وسعیترنیروها می گذارد که جسارت وشجاعت لازم را برای ورود داوطلبانه ومشتاقانه ی توده های میانی و ملاحظه کاررانیزاز آنهاسلب میکند.

2-بلحاظ مادی ومعنوی باید کم هزینه باشد.

3-تقریبا همه کس با کمترین توان قادر به انجام راحتر آن باشند .

5-قابلیت تکرار شدن واثر گذاری دائم باشد .

6-قابلیت سراسری واپیدمی شدن را داشته باشد .

7- انجام آن علاوه برآنکه به قیام کنندگان روحیه مبارزاتی داده وتوانایی آنها را افزایش بدهد، همزمان ومداوما باید انسجام روحیه وتوان سرکوبکری را ازرژیم حاکم گرفته و آنرا متلاشی ودچار هراس روز افزون کند .

8-ترجیحادر تاریخ مبارزاتی تکراری نباشد که حاکمیت آنرا پیش بینی کرده باشد واز قبل پادزهرش را آماده نموده باشد .

9- پیشاهنگان وپیشبرندگانش درانتخاب وعمل بدان در بوته های مختلف آزمون وخطاها ی منطقه ای وبالطبع سراسری نمودنش ، دچار ملاحظه کاری وهراس های بی منطق وغیر عقلانی نگردند.

10-ظرفیت تطبیق وتلفیق وتقویت باسایر تاکتیکها راداشته باشد.

..... من باتوجه به تجربه ی کارسیاسی ام در بدو ورودم به فیس بوک پی این جسارت وگستاخی را به تن مالیدم که بهترین تاکتیک محوری راهمانا (بمب خرده کاغذ ) دانسته، طرح نمایم که تمامی خصوصیات ذکر شده را در خود دارد. هم اکنون نیز بر این توصیه خود به پیشاهنگان هر سه نسل داخل در مبارزه پایبند و مصرم که باید حتما این تاکتیک به بوته آزمون وخطا گذاشته و سنجیده شود .اگرچه عوامل بازدارنده ی منزه طلب و بااتیکت های مختلف با آن چه بسا مخالفت بورزند، اماا نتخاب نهایی بعهده ی نیروهای اصلی حاضر در صحنه میباشد که از عدم توفیق تاکتیکها بویژه درمورد آزادی زندانیان سیاسی کاملا آگاهند . درغیر اینصورت آنها ضرورتا خود باید بدیل وجایگزین تاکتیکی کاراتر را بتوانند ارائه دهند .

بر پایه این انتخاب از تاکتیک جدید ، ما باید نخست برای اعتراض به وجود متداوم آزارهای حیوانی و شکنجه های وحشیانه رژیم علیه عزیزانمان و برای آزادی عاجل آنها در اقدامی فوری ابتدائا وبااعلام قبلی وفراخوانی گسترده در تهران از این تاکتیک در زمانی معین بهره بجوییم وپس از تست وسنجش عملکرد آن شاهد خواهیم بود که این حرکت بزودی به شهرستانها سرایت کرده وعلاوه برانعکاس وسیع خبری آن در سطح داخل و بین المللی، نیز خلاقیتی ابداعی ،دیگری نیزاز" جنبش سبز ایرانیان" را در تاریخ سیاسی به ثبت برسانیم.

رژیِم کودتایی اینبار با پدیده ای نوظهوری از مقاومت تعرضی وتهاجمی مردم مواجه خواهد شد که مطلقاپیش از این حتی فکرش را نمی توانست بکند تاپادزهرش رااز قبل فراهم ساخته باشدویا چاره ای برپایه تجربیاتش در قبال آن بیاندیشد.

با اجرای صحیح این تاکتیک محوری صحنه ی توازن قوا بکلی بسود "جنبش سبز" تغییر پیدا خواهد کرد.

(( بمب خرده کاغذ))

باطو م نمی خورد/ ضد گلوله است / دستگیر نمی شود / زندانی وشکنجه وکشته نمیشود /بسیارکم هزینه است / همه کس با توان کم قادر به انجام آنست / مداوم و همیشه قابل تکرارست / قابلیت سراسری واپید میک دارد / تا پیروزی کامل محور وحدت بخش مبارزه است / برای حاکمان ونیروهای سرکوب آن وحشت وجدایی آورست /و....آنکه در تاریخ مبارزات وجنبش های آزادیخواهانه کاملا بی سابقه است / و آن چیزی جز/// بمب خرده کاغذ //// نیست ....تصورش را بکنیم . کاغذ های ریز ریز شده را از بامها بدست نسیم اعتراض دهید.شهرها ، خیابانها، روستاها ودشتها وکوهها و جاده و...منتظرند...

29/ا مرداد /1388-

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید