مشغول خواندن مقاله ای راجع به رضا خان در روزنامه اعتماد بودم که مطلبی توجه ام را جلب کرد. جریان از این قرار است که:
رضا خان در سال 1256 در روستای آلاشت سوادکوه مازندران متولد شد. مرگ پدر وی در 40 روزگی اش موجب شد مادرش به تهران سفر کند. این سفر در شش ماهگی رضا خان انجام گرفت، در این سفر رضای نوزاد در راه سخت میان مازندران وتهران به شدت بیمار شد و با رسیدن به گردنه و کاروانسرای گدوک یخ زد. مادر و سایر همسفران او را مرده پنداشتند بنابر این او را از مادر جدا کرده و برای دفن در روز بعد او را در کنار چارپایان گذاشتند. گرمای محیط موجب شد کودک مجددا جانی بگیرد و از مرگ حتمی نجات پیدا کند.
حال سوال اینجاست که اگر این اتفاق برای یکی از سران حکومت فعلی ایران رخ می داد ماجرا چگونه تحلیل میشد؟ قطعا خواست خداوند برای زنده ماندن کودک اولین گزینه بود.
تقدس بخشیدن به بعضی افراد از سوی عده ای بادمجان دور قاب چین، هیچ وقت مردم ما را به این انسانهای مقدس! علاقمند نکرده است بلکه باعث شده است ایرادات و نواقص این افراد هم به پای دین گذاشته شود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید