یک جلاد دیگر حکومت اسلامی را بهتر بشناسیم!

اصغر ناظم زاده رئیس سابق دادگاه انقلاب اسلامی کاشان را بهتر بشناسیم!

اصغر ناظم زاده رئیس دادگاه انقلاب اسلامی کاشان در اوائل سال 1360 بود. فکر می کنم و مطمئن هستم همه زندانیان سیاسی در زندان کاشان در همان سال ها براحتی به خاطر دارند آخوند ناظم زاده چه حاکم شرع جلادی بود و دستور اعدام چه انسانهای شریفی را که صادر نکرد. در همان دوره گفته می شد ایشان در تهران و زندان اوین هم فعال هستند به دلیل اینکه ایشان به طور تمام وقت در کاشان مشغول به جنایت نبود یعنی 3 روز یا 2 روز در کاشان مستقر میشد و در ظرف این مدت که ایشان در کاشان حضور داشتند زندانیان را نزد ایشان میبردند تا آخرین مرحله یعنی گرفتن حکم از طرف حاکم شرع دریافت کنند، و یکی از محافظان ایشان پاسداری بود بنام رحمانی که قبلآ در زندان کاشان در نقش حفاظت از زندان فعالیت میکرد. و در آخر هفته که ناظم زاده به کاشان می آمد، همین پاسدار محافظ ایشان رحمانی یک سری به زندان می زد تا دوستان قدیمی خویش را ببیند. ما فعالیت نا ظم زاده و آیت الله فعلی و از اعضای جامعه محققین حوزه علمیه قم را از زبان همان محافظ ایشان شنیده بودیم. از آنجایی که اطلاع کافی در این زمینه ندارم وخواستم فقط با مطرح کردن اینکه ایشان در تهران و زندان اوین مشغول بکار بوده (ممکن هم هست که صحت نداشته باشد) را به اطلاع آن عزیزانی که در اوائل سال 60 در اوین و زندانها و بازداشتگاههایی که زیر نظر سپاه پاسداران یا دادستانی مرکز و یا کمیته ها بوده اند برسانم. شاید این عزیزان چه در ایران وچه در خارج کشور اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته باشند. این وظیفه تک تک زندانیان از بند آزاد شده است که هر نوع اطلاعاتی (حتی به انداره یک سر سوزن) می تواند چهره این افراد را در پیشگاه مردم افشا کند. قبل ازهر چیز امانتدار کسانی باشیم که خود را فدای آزادی ملت ایران زمین کردند و بذری را کاشتند که در آینده نزدیک همه ما شاهد محصول پر بار آن خواهیم بود.

برای اولین بار نگارنده در مقاله (علیرضا بهشتی و یادآوری یک خاطره) در سایت پژواک ایران اسم ایشان را آوردم: «در هر صورت دیدیم شخص جوانی با همراهی رئیس دادگاه انقلاب اسلامی کاشان آخوند ناظم زاده و دادستان آن شاطری و مسئولین سپاه وارد شدند و دادستان به معرفی ایشان پرداخت وتازه متوجه شدیم که ایشان آقازاده بهشتی رئیس سابق دیوان عالی کشور هستند. بهشتی در جریان انفجار هفتم تیر کشته شده بود ولی پسر جوان ایشان دنبال چی بود را نمی دانستیم». برای مشاهده کامل مقاله میتوانید به این آدرس مراجعه فرمائید:

http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=15110

انگیزه ای که نگارنده را وادار کرد تا کمی در مورد آخوند اصغر ناظم زاده قلم را بر داشته و چند سطری بنویسم دیدن خبری در رابطه با بازداشت بستگان آیت الله منتظری و موسوی تبریزی در سایت بی بی سی فارسی بود که خبر از بازداشت فرزندان اصغر ناظم زاده را هم آورده بود . در مورد موسوی تبریزی نیازی نیست نویسنده توضیحی بدهد چون ایشان را بطور کلی همه از سابقه درخشان ایشان که مملو از جنایت در دهه 60 است میشناسند. ولی برای نسل جوان باید مشخص و یادآوری شود آنچه که در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی گذشته است و اینکه چه کسانی در این جنایت ها دست داشته و یا شریک و یا همکاری کرده اند. تا مردم مثل انقلاب 1357 آگاهانه و هوشیارانه رهبران مبارزات خود را بشناسند. دراین زمینه مهم نیست که این افراد آیت الله یا پرفسور یا اندیشه قرن باشند. البته دستگیری فرزندان این روحانیون به هر دلیلی محکوم است و دلیل آن هم باج خواهی و سکوت پدران آنها به جنایات 30 ساله این رژیم می باشد. خبر این آین موضوع در آدرس زیر درج شده است:

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/09/090915_op_qom_arrests_montaze…

باید به آخوند ناظم زاده گفت: «زمانیکه بر مسند قاضی شرع و دادگاه انقلاب تکیه زده بودید آیا پیشبینی این را کرده بودید که روزی فرزندان خود شما هم توسط شریکانتان دستگیر شوند؟

آیا تابحال به این موضوع فکر کرده اید که پدران و مادرانی که جگر گوشه هایشان توسط جنابعالی حکم اعدامشان صادر شده است؛ در آن موقع چه حال وهوائی داشتند؟

حتماً بخاطر دارید که عباس مسگر در حال اتمام دوره 2 سال سربازی خود بود که چند روزی به مرخصی برای دیدار پدر ومادر پیرش به کاشان آمده بود؛ و شما حکم اعدامش را صادر کردید. یا حشمت باغبانی و حسین صدف را یادتان است، همان عزیزانی که شما براحتی حکم اعدامشان را صادر کردی ؟

آیا حقیقت دارد در اوایل سال 60 شما یکی از هفت نفری بودید که حکم اعدام صادر میکردید بدون تائید شورای عالی قضایی کشور جمهوری اسلامی؟»

از باد حوادث متزلزل همه چون کاه

ماییم که چون کوه همانیم که بودیم

چهارشنبه ۲۵ شهريور ۱٣٨٨ - 16 سپتامبر 2009