جمعه ۱۶ اکتبر ۲۰۰۹
حکومت اسلامی ادعا میکند که در مذاکرات ژنو پیروز شده و از طرفی دیگر نمایندگان کشورهای غربی به خصوص ایالات متحده آمریکا میگوید که این گفتگوها آغاز خوبی در پی داشته است . ایران در کنفرانس ژنو موافقت کرده که اورانیوم غنی شده خود را به یک کشور خارجی منتقل کند تا به غلظت بیست درصدی تبدیل شود. آیا اینکه نتیجه مذاکرات تا چه حدی صحت دارد یا نه جای شک و تردید میباشد.
همانطور که در خبرها آمده است ایران حاضر شده هر اندازه اورانیوم غنی شده که در اختیار دارد را به خارج منتقل کند تا مورد غنی سازی بیشتر قرار گیرد. رژیم اسلامی موافقت کرده که هر زمان و بدون هیچ محدودیتی به بازرسان آژانس انرژی اتمی اجازه دهد که از تاسیسات محرمانه قم دیدن کنند. آیا شما این سخنان را باور دارید؟ چه کسی میتواند این سخنان را باور کند؟ اینکه چه عاملی باعث شده است که در یک دوره از گفتگوها این همه توافق صورت گرفته باشد. تا چندی پیش و زمانی نه چندان دور رژیم اسلامی با قاطعیت تمام بر سر سخن خود که ما از حق مسلم خود که غنی سازی اورانیوم است صرف نظر نخواهیم کرد ایستاده گی میکرد حال نکته جالب توجه این هست که به چه دلایلی رژیم پذیرفته که در مقابل خواستههای غرب سر تسلیم فرود آورد؟
ارزیابی من به عنوان یک فعال جنبش سبز این هست که رژیم خود را بر سر دو راهی که به بن بست منتهی می شود، مییابد. رژیم دستگاه ولی فقیه در مقابل فشارهایی قرار گرفته که از داخل لرزان و از خارج نگران تحریمها ومواردی دیگر از قبیل حقوق بشر میباشد. آنان بر این مسئله خوب واقفند که در داخل کشور خیزش مردمی فروکش نکرده، بلکه همانند آتشفشانی است که به نقطه فوران دارد می رسد و هر آن ممکن است منفجر گردد. جنبش سبز ایران همانند چنین آتشفشانی میباشد که به مرحله انفجار رسیده است که اگر این انفجار رخ دهد نتیجه این عمل موجب بر افتادن حکومت میشود.
در گذشته حکومت همواره در رویارویی با جهان ادعا میکرد که از پشتوانه مردمی برخوردار است ولی این بار همگان میدانیم که عمده مردم کاملا از رژیم روی برگردانده و خواهان بر افتادن رژیم میباشند. دولت احمدی نژاد هم که حامیان پیشین خود را از دست داده و از سوی دیگر بسیاری از روحانیون ارشد نظام هم از ایشان روی گردانیده اند.
در ارتباط با موضوع تحریم رژیم در چنان بیم و هراسی بسر میبرد که اگر دور جدید از تحریمها که ممنوع کردن واردات بنزین هست آغاز شود، شروع جرقهای برای سرنگونی رژیم میباشد. منع واردات بنزین جرقهای برای شعله ور کردن آتشفشان خواهد بود که اگر رخ دهد رژیم را در شعلههای خشم خود خواهد سوزاند. رژیم هم در صدد هست که به هر قیمتی از وقوع آن جلوگیری کند. به همین دلیل ما شاهد آن بودیم که رژیم به گفتگو با غرب در مورد غنی سازی اورانیوم تن در داد. رژیم با دادن امتیازاتی تصمیم دارد بصورت کج دار و مریزدنیا را برای مدتی سرگم کند تا بتواند بحران داخلی را کنترل کند و نهایتا دولت کودتا را تثبیت کند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید