رفتن به محتوای اصلی

جمهوری آیت الله های قدر قدرت تحت الحمايه و زن کُش! (11)

جمهوری آیت الله های قدر قدرت تحت الحمايه و زن کُش! (11)

عجب هیبتی دارند این آیت الله های قدر قدرت تحت الحمايه چین و روس و زن کُش، هم شاه ولایت اند، هم ولی جمهورمردم، هم ولی فتوا دهنده الله و هم دزد و هم کُشنده زنان و دختران مردم. در هجوم اعراب زنان را اسیر، بر پشت اسب وشتر و یا پای پیاده به خیمه گاه خلیفگان اسلام می بُردند و در عصر آیت الله های تحت الحمايه آنان را بر پشت موتورهای صد اسبه چینی و روسی ویا با اتوبوس وان به حجله گاه کهریزک وخورین (ورامین؟) اسلام تشیع می برند!؟ فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد...که تف وننگ برهر آیت االله ای که کفن پوش بخیابان نیاید و عمامه بر زمین نکوبد.... آقایان باور بفرمایید که دیگر نیستید.....الفاتحه، تهیدست باهیبت و نام و ننگ، زن زشتروی نکو چادراست!.

و بعد دست داشتید بخوانید....…نخست کلیپ کوتاه زیر را ببینید

شنیدید! فریاد یک شیر زن آزادیخواه و حق جوی ایران را: حرامزاده ها!. اگراین آیت الله ها حرامی و لقمه حرام نیستند، پس کیستند؟ این اقایان از کجا فرمان می گیرند و می برند که چنین هیبتی پیدا کرده اند؟ خاک بر سر این فقهای اسلام که زورشان به یک دختر 17 ساله رسیده و جلوی پوتین دولا زانو زده!. قدرت، قدر قدرت را می بینید.

اصلا هم حیرت نکنید، هر زن و مردی از مردمان ایرانی که به ولایت اسلام و سید علی آقای شمشیرزن یک دست تحت الحمایه لبیک، و از مراجع عظیم و اکبر تقلید شیعه مانند بوزینه تقلید نکند همین روزگار است. همینگونه بوده که عربکان در هجوم به ایران مردان را قتل عام و زنان و دخترکان کُرد وترک و سیستانی و بلوچ و فارس و.... دزدیدند و به اسارت و بردگی بردند و اکنون نیز چنین می کنند، بابا مرگ یکبار و شیون یکبار.......

علی شریعتی دیگری (محسن آرمین؟) پیدا شده و مقاله ای تحت عنوان " آسیب شناسی جنبش سبز" نوشته و همه جا انتشار داده است. این شخص خود را عضو ارشد سازمان " مجاهدین انقلاب اسلامی" می خواند. این ها خود می گویند؛ " مجاهدت " در راه انقلاب اسلام می کنند یعنی قتال با دشمن .و جهاد و جنگ در راه خدا ویا مجاهدت در راه محار نفس انسانی ( مخالفت با خواستهای شهوانی و آنچه انسان را از خدای متعال دور می کند؟). دشمن کیست؟ جنگ باکی و چی و قتال و مقتول کیست؟.

خود داوری کنید، این شخص " آسیب های " جنبش سبز مردم را به فهم اسلامی خود شناسایی و هُشدارها داده است. آسیب شناسی جامعه چیزی جز میکرب شناسی نتواند بودی، یا ویروس سل وسرطان و آنفلونزا و... است و یا میکرب ایدئولوژی دین و هر گونه دیگری از آن. پر روشن که دین اسلام دین مسیحی نیست که بتوان در آن رفرم و یا اصلاحات کرد. از این روست که دسته های اصلاح طلب، اصول گرا، اصول گرای معتدل و دشمن و استکبار و....را ساخته اند و مردم را به بیراه می کشانند. عجب هیبتی دارد این اسلام تحت الحمایه. به خاتمی به موسوی و.....بچسبید که مملکت بر باد است! اندر جهان ز هیبت تیر و کمان تو، چون تیر گشت راست، بسی کار چون کمان!؟

بیش از ده ها قرن است که دین اسلام به صد ها مذهب و فرقه و صوفی و درویش وعارف و علی الله ای و عُمری و دروزی واصلاحی و اصول گرا و.... تقسیم شده ااست و همه همواره بکار سر کیسه کردن مردمان مشغول. هیچ هم روشن نیست که آن خالق ادیان ابراهیمی که فرستادگانش را از میان چوپانان و یتیمان و بی پدران (موسی چوپان یتیم کوه نورد، عیسی بی پدرو یتیم و محمد چوپان و یتیم) انتخاب کرده از جان ما بچه های آدم و حوا خود چه میخواهد! شیاطین را چرا بجان ما انداخته است؟!.

در دست داریوش هخامنشی چوب دست زرّین، در دست دست موسی وعیسی و پاب اعظم چوب دست چوپانی، اما در دست محمد (ص) و علی آقا (ع) شمشیر دو دهنه یمانی. یکی از صفات آن چوب " آموزگاری " است، صفات شمشیر کدامند؟! کشم شمشیر سلطانی که شیر از بیشه بگریزد؟

جنبش و خیزش سبز نام مردمان ایرانی تنها دو چیز می خواهنذ: استقلال و آزادی و بس. بخاطر این دو خواسته سالها است که مردمان را آواره، ذلیل و حقیر، اموال و سرزمینشان را به غارت و زنان و دخترانشان را می دزدند و می کشند و خلیفگان مسلمان نیز خود تحت الحمایه کفّار و بی خدا در آمده اند!؟

عجب هیبتی دارند این آیت الله های قدر قدرت تحت الحمايه چین و روس و زن کُش، هم شاه ولایت اند، هم ولی جمهورمردم، هم ولی فتوا دهنده الله و هم دزد و هم کُشنده زنان و دختران مردم. در هجوم اعراب زنان را اسیر، بر پشت اسب وشتر و یا پای پیاده به خیمه گاه خلیفگان اسلام می بُردند و در عصر آیت الله های تحت الحمايه آنان را بر پشت موتورهای صد اسبه چینی و روسی ویا با اتوبوس وان به حجله گاه کهریزک وخورین (ورامین؟) اسلام تشیع می برند!؟ فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد...که تف وننگ برهر آیت االله ای که کفن پوش بخیابان نیاید و عمامه بر زمین نکوبد.... آقایان باور بفرمایید که دیگر نیستید.....الفاتحه، تهیدست باهیبت و نام و ننگ، زن زشتروی نکو چادراست!.

هیچ دانسته نمی شود که چرا بانوان دلیر ایرانی که بیشترین ستم ها بر آنها روا رفته و می رود از خود سخنگویی ندارند و مردان سبیل کلفت هنر پیشه و رمّال وامیران با عمامه و مکلا شده اند سخنگوی دلسوزآنان. به به وچه چه؟!. دسته های دیگری نیز با فریاد قوم و ملیت و فارسستان و دریاچه حوض سلطان..... بدنبال حقوق حقه خود. مردم به اصلاح طلبان بچسبید وگرنه ایران چهلستان خواهد شد؟. زهی خیال باطل، خلق و خوی و منش ایرانیان را نشناخته و نمی شناسند.

جنبش و خیزش سبزنام ایرانیان خواسته ای جز استقلال و آزادی و احقاق حق همه مردمان این سر زمین کهن را ندارد. با همدلی خردمندانه و هوشمندانه جمعی می شود و این، تنها راز بقای این سرزمین کهن است. نخست آن عنتر رقاص بن شیاد را زنجیر کرده و در دماوند زندانی کنید، راه ها راست وروشن می شود.

یاد و خاطره همه جانبختگان راه آزادی و سرافرازی ایران گرامی باد.

ppostchy@gmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید