توضیح عکس: به انگشت کوچک دست چپ توجه کنید که ناخن بلند دارد.
حدود سالهای 50 بود. تازه شلوار پاچه گشاد و موهای بلند پسران مد شده بود. بسیاری خانواده ها و محله ها اصلا نمی پسندیدند. پسر همسایه روبریی ما اگر مویش را می کشید شاید تا جلوی بینی اش بیشتر نمیرسید. اما چون مویش را با چنگ زدن به فرهای بزرگی تبدیل میکرد مویش به نظر بسیار بلند تر از آنچه بود می آمد. پدرش با او کلنجار میرفت که موهایش را کوتاه کند و گفته بود که اگر موهایش را کوتاه کند به او 100 تومان خواهد داد. آن زمان قیمت کوتاه کردن مو 15 ریال بود و از همینجا میتوان فهمید که 100 تومان چه پولی بوده. ولی پسر جوان علیرغم کلنجارهای پدر تن به این کار نداد.
دوسال بعد موی بلند و ریش بلند آنچنان در تهران مد شد که همین پدر که در یک کارخانه مبل و ویترین کار میکرد، عکسی بسیار «خوشتیپ» با مو وریش بلند و خاکستری از خودش را در یک قاب چوبی بسیار نفیس که روی آنرا لاک زده بود به اندازه تقریبا نیم متر در نیم متر ساخت و بر دیوار خانه آویزان کرد. دلیلش چیزی نبود بجز همه گیر شدن این مد و ریختن «قبح» مو و ریش بلند و تبدیل شدن آن به «امتیاز» امروزی و آلامد بودن. و باز خاطرم هست وقتی بیست سال پیش خواندم که مردی نمکی 7000 ساله در معدن نمک در جنوب تهران پیدا شده نزد خود گفتم این دیگر چه جور «مرد»ی بوده! یعنی نزد خودم با باورهایی که داشتم عقیده داشتم که مرد بودن به این است که وسایل زنانه از جمله گوشواره از ظواهر مردانگی نیست و حتا همان 7000 سال پیش هم کسی که گوشواره داشته باشد تمایلات زنانه باید داشته باشد. یعنی میخواهم میزان «در مرکزیت قرار دادن خود» در فرد را نشان بدهم که همه ما کمابیش چنین هستیم و دیگران را با «خود بی نقص» مان مقایسه میکنیم. تقریبا عین همین قضاوت را در مورد «جورج مایکل» خواننده انگلیسی کردم وقتی همان سالها او را در ویدیوها با حلقه ای آویزان به گوش دیدم. امروز با دیدن عکسهای پسرها در ایران که در حال خرید وسایل آرایش و نیز عکسهایی از پسرهایی با آرایش دخترانه بودند دیگر ابروهایم از تعجب بالا نرفت. من خود از پسرهای مو بلند قبل از انقلاب بودم و شلوار پاچه گشاد می پوشیدم. بعدها شلوار پاچه گشاد را به دلیل مد نبودن کنار گذاشتم نه به دلیل آنکه خوشم نمی آمد. اما امروز اگر خوشم هم بیاید نمیتوانم (احتمالا شما آقایان نیز نمیتوانید) شلوار پاچه گشادی که 40 سال قبل استفاده کرده بودم بپوشم چرا که امروز مطابق مد فقط زنها شلوار پاچه گشاد می پوشند.
اگر به نوع لباس مردمان در طی سده ها بنگریم، تفاوت چندانی در پوشش و ظاهر انسان 200 سال پیش و 1200 سال پیش پیدا نمیکنیم چرا که موردی برای تغییر نبود و نقش دهندگان فکری جامعه هرگونه تغییر را تهدیدی برای بقای خود بکار می بردند برای همین در مقابل این تغییرها مقاومت میکردند. استفاده از حمام مدرن، دوش و راه آهن و غیره در ایران نمونه های دیگری از تغییر در زمینه ای غیر از مد لباس بود که روحانیون در مقابلش مقاومت میکردند. تغییر «مد» و ظاهر در آن هزاره ها در اثر تسخیر یک سرزمین شاید بوجود می آمد. مثل اسلام که زنان را زیر پوشش برد. اما امروزه تغییر مد، کار هزاره ها را در 2 سال انجام میدهد و به ما صحت نظر رواقیون پیرامون تغییرات ذهنی در اثر عوامل بیرونی را نشان میدهد که جزو اعتقادات خود ما در می آید و از داشتن آن خجالت نمیکشیم. در مورد مثلا دین، قبل از حمله اعراب به ایران مسلمان بودن نشانه واپسماندگی بود. اگر ایرانیان سالهای اولیه پذیرش زورکی اسلام اعتقادی قلبی به اسلام و قوانین آن نداشتند، اما 500 سال پس از آن همین مردم اعتقاد قلبی داشتند که مسلمان نبودن نشان گمراهی است. اما نتیجه کلی که از این تجربیات میتوان گرفت این است که دنیای امروز به لحاظ آزادی اخلاقیات شخصی جوامع به سوی به دوران حتا قبل از غار نشینی میرود. چیزی بنام «نرم و مد ظاهری» و نیز «رفتار شخصی» ثابت وجود نخواهد داشت. رفتار جنسی آزاد در میان میمونها وجود دارد و بزرگ و کوچک و نر و ماده نمی شناسند. آنها چیزی بنام «اخلاقیات و نرمهای اجتماعی» ندارند.
تا همین دیروز بسیاری از ما حاضر به دست دادن با مرد همجنسگرا نبودیم. اما امروز برای به رسمیت رسیدن حقوق آنها تلاش هم میکنیم. بنظر میرسد که دنیای انسان فردا تنها کودکان را از این روابط آزاد بری خواهد کرد اما در مورد بزرگسالان ظاهر، رفتار جنسی و سایر رفتارهای اجتماعی، تا جایی که آسیبی به کسی نرسد، قضیه را امری خصوصی خواهد شمرد که به کسی ارتباط ندارد. اگر پدران ما موی بلند را نشان لاابالی گری میدانستند، نسل بعد پدرها که ما باشیم موی بلند را بد ندانستیم و امروز هم اگر بخواهیم مو را راحت بلند می کنیم و در ایران که بیش از خارج مرد مسن مو بلند و دم اسبی میتوان یافت. سالها بود که دیگر در حمام های عمومی خالکوبی رستم و اسفندیار را فقط روی سینه پیرمردها میشد دید. باورم نمیشد که خالکوبی اینچنین همه گیر شود که امروز می بینیم و دختران و زنان هم آنرا دنبال کنند. پس از دیدن پسرهای آرایش کرده، دنیای فردا چه بسا پیر مردان آرایش کرده هم داشته باشد . دنیای فردا، احتمالا دنیای بدون پیش فرضهاست و همه چیز آزاد است و کسی را بخاطر ظاهر یا روابط خصوصی اش تقبیح نخواهند کرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید