و در اندیشه نجات اسلام از زیر موج سنگین تهاجم ایرانیت هستند. "استراتژیست" های نظام با تمام توان می خواهند اسلام ناچسب به ایرانیت را، بخشی از ایرانیت بنمایانند. رابطه اسلامگرائی با ایران مانند رابطه اسلام با سکولاریسم است. و بقول اندیشمندی، مانند مربع سه ضلعی ست. آقای ولایتی در اشتباه هستند که تصور می کنند فرهنگ اسلام و ایران یگانه شده اند. مگر نه اینکه 37 سال مقاومت و مبارزه در سراسر ایران برای به درک فرستادن حکومت اسلامی و تعیین جایگاه دین در حوزه شخصی شهروندان بوده است؟ اگر اسلام و اسلامگرائی بخش جدائی ناپذیر از ایران است، لشکرکشی های خیابانی و گشت های گشتاپوئی حزب الله ... در خیابانها چه می کنند؟ دهن کجی زنان ایرانی به پوشش تحمیلی اسلامی - عربی، تبدیل عاشورا به حسین پارتی و ... و بچالش کشیده شدن اسلام و اسلامگرائی در ایران به این دلیل است که اسلام و اسلامگرائی در جان ایرانی ریشه ندواند و مقاومتی که 1400 سال قبل در برابر تهاجم فیزیکی، آئینی، مذهبی، فرهنگی و .. اغاز شد، همچنان ادامه دارد. آقای ولایتی و اسلامگرایان حاکم بر ایران، خود بخشی از فرهنگ و تاریخ مهاجمین هستند و اندیشه بازسازی اعتماد ملی را از کله های پرخرافه شان خارج کنند.
یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ / یا او سر ما به دار سازد آونگ
ما قبل از هر چیز انسان هستیم! انسانهائی نوعدوست که ارزش ها و دستاوردهای بشریت را ارج می نهیم و البته تاریخ و فرهنگ دیرینه ای داریم که در حوزه جغرافیای فرهنگی ایران تعریف می شود. از این لحاظ آخوندهای بیگانه مسلک نمی توانند مسلک خود را به ایرانیان تحمیل نموده و فتوا صادر کنند که "مقدسات" آنها بخش جدائی ناپذیر از ایران است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید