رفتن به محتوای اصلی

کیفر دیدن ایرانیان از دخالت رژیم در سوریه

کیفر دیدن ایرانیان از دخالت رژیم در سوریه

 

قانونی که در کنگره آمریکا تصویب شد محدودیتی برای سفر ایرانیان دارای تابعیت دوگانه ایجاد می کند. این قانون نوعی تنبیه جمعی است و عادلانه نیست. فراتر از تاثیر عملی این قانون در زندگی فردی، بسیاری از ایرانیان احساس میکنند که این قانون غرور ملی شان را خدشه دار کرده است. 
در میان آنهایی که از این قانون شاکی هستند دو دسته به شکل عصبی-افراطی به این قانون واکنش نشان داده اند: دسته اول استکبارستیزان و مخالفان آمریکا هستند و دسته دوم شیعی-آریایی هایی که اغلب اسدیست هم هستند. 
دسته اول که اساسا با آمریکا مشکل دارند و تصویب این قانون را شاهدی گرفتند تا درباره حماقت نمایندگان کنگره آمریکا بنویسند و آنها را عقب افتاده تر از نمایندگان مجلس نظام مقدس بدانند! این جماعت دهه هاست که منتظرند آمریکا فرو بپاشد تا مشکلات جهان حل شود. اینها فکر میکنند که یقینا آمریکا را هم مانند ایران یک نیروی غیبی دارد میگرداند وگرنه با این نمایندگان احمق کنگره و سنا و رییس جمهورهای کودن آمریکا چگونه می شود در بسیاری عرصه ها قدرتمندترین و پیشرفته ترین کشور را داشت؟! 
دسته دوم اما کسانی هستند که اصلی ترین مشکلشان با این قانون این است که چرا عربستان و پاکستان (و همچنین ترکیه برای آنها که از اردوغان متنفر هستند) در این لیست نیستند! یعنی اعتراض اصلی شان این نیست که این قانون یک نوع تنبیه جمعی مردمان یک کشور (خواه ایرانیان، خواه پاکستانی ها و خواه عربستانی ها) است و عادلانه نیست بلکه با استدلالهای بسیار قوی، میگویند ما ایرانیان را که آدمهای با حال و عرق خوری هستیم از لیست دربیاورید و جای ما این سوسمار خورهای تروریست را بگذارید. اینها مشکلشان ظاهرا با اصل قانون نیست بلکه اعتراضشان این است که چرا ما را در لیست گذاشتید! شباهت زیادی دارند با آنهایی که به شورای نگهبان میگویند چرا ما را رد صلاحیت میکنید اما با اصل مساله نظارت استصوابی و رد صلاحیت غیرخودی ها مشکلی ندارند! این دسته خوب می دانند که در دورانی هستیم که اگر دو تا فحش نثار اعراب و ترکیه ای ها بکنی، آریایی - شیعی های «وطن پرست» برایت سوت و هورا می کشند و ارتش سایبری هم به حمایتت می آید و کلی لایک برایت می زنند! اینها همان کسانی هستند که با دخالت بشردوستانه آمریکا و ناتو مخالفند اما برای دخالت بشردوستانه رفیق پوتین شعر می سرایند. اینها همان دوستداران سرداران صلح هستند که بر تپه های فیس بوک نشسته اند و تخمه میشکنند و از دیدن بمبهای بشکه ای ساخت وطن و بمب های روسی که بر سر مردم سوریه می ریزد، به شعف می آیند و میگویند: بکشید این تروریستهای بی شرف را! اینها همان مدافعان «دموکراسی بشکه ای» هستند: مدل جدیدی از دموکراسی که در آن میتوان بمب بشکه ای بر سر مردم کشور ریخت و بعد بعنوان کاندیدا هم در انتخابات حضور داشت؛ اینها معتقدند که در یک «دموکراسی واقعی» نباید بشار اسد را از حضور در انتخابات محروم کرد!
اما دسته دیگری از کسانی که از قانون کنگره بدرستی ناراحت هستند، برایشان این سوال مطرح است که چرا این چهار کشور انتخاب شده اند و دیگر کشورهایی که شهروندانشان بیشتر سابقه حضور در عملیات تروریستی در جهان را داشته اند، جزو این لیست نیستند. این سوال پاسخ روشنی دارد: این چهار کشور دارای حکومتها یا شبه حکومتهایی هستند که مقامات حکومتی - نظامی شان بطور رسمی از تروریسم حمایت میکنند (ایران و سوریه و سودان، و عراق هم بدلیل اینکه بخشهایی از آن در کنترل داعش است). به این دلیل است که شهروندان این چهار کشور در این قانون به صراحت ذکر شده اند و البته در عمل تمامی شهروندانی که از کشورهای بحران زده خاورمیانه می آیند برای ویزا مورد بازرسی ویژه قرار می گیرند. حکومتهای عربستان و پاکستان - هر چقدر مرتجع یا بی ثبات – در عرصه رسمی از اقدامات تروریستی حمایت نمی کنند و در مواردی که شهروندانشان در عملیات تروریستی حضور داشته اند، برای برخورد با تروریستها همکاری داشته اند. از این منظر است که ما ایرانیها اگر با محدودیت مشخص و تبعیض آمیز مواجه شده ایم، چوب عملکرد بی مسئولانه و بیخردانه حاکمان کشورمان را میخوریم. 
کلام آخر اینکه ما ایرانیان بدلیل عملکرد حکومتمان در سوریه، و همچنین بدلیل سکوت عمومی-ملی مان در برابر دخالت فاجعه بار حکومت کشورمان در این فاجعه بشری، متاسفانه تاوان جمعی گزافی را در آینده خواهیم پرداخت. قانون کنگره شاید یکی از کوچکترین هزینه های دخالت ایران در سوریه برای ایرانیان باشد چرا که عملا دامن بخش کوچکی از ایرانیان را خواهد گرفت. اما روزی جنگ سوریه به پایان خواهد رسید و رهبران زنده یا مرده سوریه و همپیمانان آنها در دادگاه جنایت جنگی به جنایت علیه بشریت محکوم خواهند شد و آن زمان ایران به دلیل دخالت حکومتش در سرکوب و کشتار و ویرانی سوریه میلیاردها دلار خسارت و غرامت باید بپردازد. سرمایه ای که از جیب نسل فردای ایران خواهد رفت. آن روز آن نسل از پدران و مادران خود خواهد پرسید شما در آن زمان که حکومت کشور در آن فاجعه دخیل بود، چه کردید؟ دریغا که برای آن روز حتی یک فیلم از تظاهرات ضد جنگ و اعتراض به دخالت در سوریه در یوتیوب وجود ندارد اما به جای آن جملات خجالت بار و مقالات شرم آور توسط روزنامه نگاران و سیاستمداران اسدیست در حمایت از سرداران حامی قصاب سوریه به وفور یافت می شود. اگر آن زمان نفت حتی بشکه ای بیست دلار هم ارزش نداشته باشد، نسل بعد باید سالها بخشی از مالیاتش را بعنوان غرامت حضور حکومت وقت کشورش در سوریه و سکوت مردمانش بپردازد. آری، کاش هزینه دخالت در سوریه برای ایرانی ها فقط در حد سخت تر شدن ویزا برای سفر به آمریکا می بود …

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید