ایران گلوبال، به نقل از بام– سهیل بابادی زندانی سیاسی در بند10 زندان رجایی شهر بیش از سه سال است که همچنان منتظر روشن شدن وضعیت و رای دادگاه به سر میبرد.
بنا بر همین گزارش و به گفته همسر سهیل بابادی، این زندانی سیاسی را برای آزار و اذیت به بند زندانیان عادی منتقل کردهاند. وی حدود ۹ ماه را در انفرادیهای ۲الف و سپس در بند ۳۵۰ اوین گذارنده است و بعد از آن به تبعیدگاه رجایی شهر منتقل شده است.
همسر این زندانی سیاسی افزود به دلیل آنکه وضعیت پرونده سهیل مشخص نشده است، وی از امکانات یک زندانی عادی هم برخوردار نیست و او را بدون در نظر گرفتن شرایط جسمانی و پروندهاش در بند زندانیان عادی نگه داری میکنند در صورتی که اگر پرونده وی بررسی و قرار بر محکومیت او هم باشد وی زندانی سیاسی محسوب میشود.
پرونده سهیل بابادی به مرحله تجدید نظر دادگاه کیفری رسیده است اما تاریخی برای این دادگاه و روشن شدن وضعیت بابادی مشخص نشده و به گفته مسئولان ممکن است این دادگاه بیشتر از یک ماه دیگر تشکیل شود.
به استناد گفتههای همسر این زندانی سیاسی، وی دارای بیماری کلیوی است و نوع بیماری او سنگ کلیه عنوان شده است و تنها یک بار آن هم به خاطر خونریزی و وضعیت اورژانسی به ناچار حکم اعزام به بیمارستان را صادر کردهاند. اما در طول این سه سال هر زمانی که وضعیت جسمانی او بحرانی میشود امکانات پزشکی مناسب برایش وجود نداشته و او در طول دوران حبس خود به ناچار متحمل دردهای فراوان بوده است.
یکی از پروندههای منتسب به بابادی توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام است که وی را به ۵ سال زندان محکوم و پرونده جدیدتری که برای او باز کردهاند، او را به اتهام اجماع و تبانی علیه امنیت ملی و توهین به رهبری به ۷ سال زندان دیگر محکوم میکند.
لازم به ذکر است که پرونده این زندانی سیاسی با دستکاریهای متعدد پر از ابهامات است و این ابهامات وضعیت این زندانی سیاسی را بی جهت به بلاتکلیفی کشانده است.
همسر بابادی با اشاره با نامههای منتشر شده از سوی بابادی افزود: سهیل را در خرداد ۹۱ به دلیل نوشتن مطالب طنز در صفحه فیسبوکی ” کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان ” بازداشت کردند و از همان ابتدای بازداشت مورد آزار و اذیت و شکنجههای روحی بسیاری از جمله ضرب و شتم، اتهامات جنسی و خانوادگی توسط بازجویش برای تحت فشار قرار داشتن هر چه بیشتر او و گرفتن اعترافات اجباری قرار داشت، تا جایی که این فشار و تهدیدها موجب شد طفل ۴ ماههای که آن زمان باردار بودم سقط شود. زمانی که خبر سقط طفل بی گناهم را از طریق تلفن به همسرم میدادم به دلیل آنکه تلفن من توسط اطلاعات سپاه شنود میشود بازجو مکالمات ما را شنیده و با ابراز خوشحالی نزد همسرم رفته بود و برای شکنجه روحی او گفته بود حتما این بچه «حرامزاده» بوده که به این سرنوشت دچار شده است. ببینید یک بازجو تا چه حد ما را تحت فشار روحی و عذاب قرار داده و امروز هم برای آزار و اذیت همسرم پروندهاش را در حالت بلاتکلیف قرار داده و او را به بند زندانیان عادی فرستادند. سهیل در نامههایی که از زندان منتشر کرده است تمامی این وضعیت و شکنجهها را بازگو کرده که میتوانید بخوانید.
رنج متحمل شده به ما بیشتر از آن چیزی است که شما در اخبار و گزارشات میخوانید به همین منظور از تمامی سازمانهای حقوق بشر و مسئولان میخواهم توجه بیشتری به زندانیان سیاسی و رنج و عذابی که خانوادههای آنان متحمل میشوند داشته باشند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید