صورت مسئله اصلا پیچیده نیست: منابع انتشار آلودگی کماکان فعالند (خودروهای غیر استاندارد و آلاینده)، وضعیت طبیعی تهران هم کماکان مستعد انباشت ذرات آلاینده است (وارونگی دما به ویژه در نیمه سرد سال) پس طبیعی است که کماکان آلودگی هوا تداوم داشته باشد. اما چرا این کلاف سردرگم شده است؟ اساسا هر مسئلهای اگر با روش نامناسب مورد محاسبه و بررسی قرار گیرد نه تنها حل نمی شود بلکه غامض نما و پیچیده تر هم خواهد شد. در این نوشته کوتاه به بهانه تعطیلی مسابقات فوتبال دو روز اخیر در تهران تلاش خواهد شد نشان داده شود چرا مسئله واقعا ساده آلودگی هوای تهران به شکلی مدیریت میشود که پیچیده، غامض و غیر قابل حل به نظر برسد.
مجهول اول: زمان
مسابقه استقلال – سیاه جامگان قرار بوده ساعت دو ونیم بعدازظهر یکشنبه برگزار شود. بیشترین شدت وارونگی دما و انباشت ذرات آلاینده در هوای تهران در ساعات اولیه صبح رخ میدهد. یعنی زمانی که تابش آفتاب هنوز نتوانسته سطح زمین را گرم کرده و باعث برقراری جریانات عروجی هوا شود. البته در شرایط برقراری دودمه به هر حال هر مقدار افزایش انتشار باعث تشدید آلودگی هوا میشود. اما در حالی که هم بیشترین گره خوردگی ترافیک و هم بیشترین شدت وارونگی دما صبح رخ میدهد چرا باید یک مسابقه فوتبال در بعد از ظهر تعطیل شود؟ ممکن است گفته شود که به خاطر تاثیر برگزاری این مسابقه در تشدید تراکم ترافیک. اما زمان برگزاری این مسابقه منطبق بر لحظات اوج ترافیک تهران نیست و حتی ساعت برگشت تماشاگران این مسابقه نیز منطبق است بر عکس جریان تراکم ترافیکی در محورهای غرب شهر تهران.
مجهول دوم: مکان
آلودگی هوای تهران عمدتا در چالههای ژئومورفولوژیکی شهر (مناطق کم ارتفاع تر، مثل محله قلهک) بن بستهای جریان هوا (عمدتا مناطق شرق تهران) و مناطق بیشترین تردد ترافیکی و در نتیجه بیشترین انتشار ذرات آلاینده ( مناطق مرکزی و جنوبی شهر) رخ میدهد. به عبارت دیگر از شمال به جنوب، از غرب به شرق و به طور کلی از شمال غرب به سمت جنوب شرق میزان آلودگی هوا در مناطق مختلف تهران افزایش مییابد. ورزشگاه آزادی در منتهاالیه شمال غرب تهران واقع است. در محدودهای مرتفع، کاملا باز با امکان بیشترین خودپالایی جریان میکروکلیمایی هوای منطقه نسبت به دیگر مناطق شهر تهران. بر این اساس اگر روزی در تهران پدیدهای مشابه دودمه مرگبار دهه چهل لندن رخ دهد، محدوده ورزشگاه آزادی جایی است که شهروندان باید سراسیمه به سمت آن هجوم بیاورند!
مجهول سوم: فعالیت
گفته شده این مسابقه باید تعطیل شود چون برگزاری آن برای سلامتی بازیکنان و تماشاچیان زیانبار است. پیرو دو نکته پیش گفته، این مسابقه باعث میشود که در شرایط آلودگی هوای مناطق جنوبی و مرکزی و شرقی شهر، چند هزار نفر از شهروندان مراکز آلوده تر را ترک کرده و چند ساعتی را در محدودهای نسبتا سالم تر بگذرانند. مضاف بر آنکه حداکثر حضور ده هزار تماشاچی برای این مسابقه برآورد میشود. تعداد کمی از این تماشاچیان ممکن است از جایی با هوای سالم تر به منطقه ورزشگاه آزادی بیایند. و تعداد کمی از آنها ممکن است در صورت عدم حضور برای تماشای این مسابقه فعالیتی کمتر نیازمند دم و بازدم هوا میداشتند. خیلی فرق است بین یک رخداد نیازمند تحرک افزون تر جسمی در جایی مثل خیابان انقلاب با تماشای مسابقه فوتبال در ورزشگاه آزادی. البته که در شرایط آلودگی هوا باید اولی را تعطیل یا محدود کرد. اما در باره دومی واقعا دلایل تعطیلی قانع کننده نیستند. کمابیش همین نکته در باره بازیکنان هم مصداق دارد. کمپ تمرینی تیم استقلال در کنار همین ورزشگاه ازادی قرار دارد. آنها هر روز همین جا تمرینهای پرفشارتری نسبت به یک مسابقه نود دقیقهای را انجام میدهند و واقع بینانه این است که بدانیم تعطیلی مسابقه کمکی به سلامت آنها نمیکند.
مجهول چهارم: مدیریت
در حالی که وارونگی دما در لحظات اولیه صبح رخ میدهد، مسئولان به جای تغییر ساعت آغاز کار در تهران قبلا دو بار اقدام به تغییر ساعت خاتمه کار در این شهر و یا همچون موضوع فوق الذکر تعطیلی فعالیتهایی کرده اند که عصر هنگام رخ میدهد. واقعا تصور مدیران مرتبط از واقعیات اقلیمی تهران چیست؟ البته همین یک مجهول خودش مادر مجهولهاست و میشود از دل آن چندین مجهول دیگر را هم استخراج کرد. مثلا اینکه چرا دولت اصرار بر بقای عامل اصلی آلودگی هوای تهران، یعنی انحصار بازار خودرو توسط دو خودوروساز خاص و اجبار شهروندان به استفاده از خودروهای آلاینده و غیر استاندارد دارد؟ چرا با وجود مشکل ژئومورفولوژیکی شهر (جریان غالب باد از سمت شمال غرب) بر خلاف همه اسناد بالادست مثل طرح جامع و طرحهای تفصیلی و تفضیلی شهرداری در همه سالیان گذشته اقدام به بلندمرتبه سازی در محدوده مذکور و در نتیجه تضعیف توان خودپالایی شهر کرده است؟ آنچه که عملا شانس تهران را برای داشتن هوایی پاک روز به روز کاهش داده چون اگر هم بتوان امیدوار بود روزی واقعا انحصار بازار خودرو شکسته شده و یا سوخت مناسب در شهر توزیع شود، اما بعید است دیگر بتوان آن انبوه سازیهای منطق شمال غرب را حذف کرد. غولهای عظیمی که البته درآمد سرشاری در این سالها نصیب شهرداری کرده اند اما عملا راه تنفس شهر را برای همیشه مسدود ساخته اند.
با توجه به مجهولهای پیش گفته، مسئله آلودگی هوای تهران را باید ساده تلقی کرد یا پیچیده؟ بر میگردیم به همان فرض پیش گفته: در همان روزی که قرار بوده آن مسابقه فوتبال برگزار شود، در همان محدوده جغرافیایی، یعنی در شمال غرب تهران، دهها هزار کارگر در کارخانههای عظیم دو خودروساز آلاینده مشغول به کار هستند. حتی همین یادداشت هم عمدتا درگیر بوده است به مقوله تاثیر برگزاری یک مسابقه فوتبال بر آلودگی هوای تهران. سلامت آن دهها هزار کارگر و یا تاثیر محصولی که تولید میکنند بر سلامت میلیونها شهروند موضوعی است که در غامض نمایی مسئله ساده آلودگی هوا گم شده است. مسئله قابل حل به نظر نمیرسد. در عین حال که چندان مجهول غامضی هم وجود ندارد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید