فتانه نجیب، همسر نجیبالله احمدزی، همراه با سه دخترش سالهاست در هند زندگی میکند. بیبیسی پای صحبت با او نشسته و تلاش کرده تا لایههای تاریک مرگ دکتر نجیب را واکاوی کند.
همسر آقای احمدزی در جریان این گفتوگو برگشته به روزهای آخر حکومت شوهرش و این داستان را از طرح 'شورای ۱۵ نفری' سازمان ملل متحد آغاز میکند.
شورای ۱۵ نفری سازمان ملل
در سال ۱۹۹۱، بینین سوان، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد به دکتر نجیبالله رئیس جمهوری آن زمان پیشنهاد کرد تا زمام امور را به شورای ۱۵ نفری باصلاحیت و بیطرف تحویل دهد. این شورای ۱۵ نفری، قرار بود مدیریت مرحله گذار را در دست داشته باشد.
فتانه نجیب میگوید که شوهرش برای کشورش حاضر بود هر نوع قربانی دهد؛ به نظر خانم فتانه تحویل قدرت از سوی دکتر نجیبالله از فرط مجبوریت او نبود، بلکه از حس وطنپرستی او بود.
طرح واگذاری قدرت در همان روزها ناکام شد؛ نیروهای مجاهدین از چهار طرف وارد کابل شدند. دکتر نجیب تلاش کرد از افغانستان خارج شود، ولی موفق نشد.
او در چند دقیقه آخر تصمیم گرفت به دفتر سازمان ملل متحد در کابل پناه ببرد.
همسرش در جریان این صحبت شرح ماجرا را دقیق به یاد میآورد. او میگوید فقط دو روز قبل از این، شوهرش با درک وضعیت نابسامان کشور، از او خواست تا به هند برود و به سه دخترش ملحق شود.
فتانه نجیب میگوید برای او ترک شوهرش دشوار بود، ولی رئیس جمهوری از او خواست تا مسئولیت خود را نسبت به فرزندانش درک کند و برود.
دفتر سازمان ملل در کابل
نجیبالله احمدزی، بیشتر از ۴ سالی را که در کابل جنگ شدید میان احزاب مختلف جهادی جریان داشت، در دفتر سازمان ملل به سر برد.
همسر او میگوید که شوهرش هیچگاه نگذاشت او به دیدن نجیبالله در سازمان ملل متحد در کابل بیاید و برای آزادی او نزد کسی استدعایی کند.
در سالهای گذشته همواره صحبت از یک دفتر خاطراتی به میان آمده بود که دکتر نجیب در سالهایی که در سازمان ملل متحد بوده است، همه روزه در آن مینوشته. همسرش میگوید ۲۵ روز بعد از مرگش، دفتر خاطرات او را برایش فرستادند، ولی برگههایی از آن کنده شده بود.
ورود طالبان به کابل و قتل یک رئیس جمهوری
همسر رئیس جمهوری سابق افغانستان با همهای دردی که در وجودش از آن روز و شب به یاد دارد، در مورد آخرین تماس تلفنی شوهرش با او و فرزاندنش میگوید و از حسی میگوید که همواره گواه خبری ناگوار بوده است.
آن شب دقیقا چه گذشت؟ پرسشی است که همسر دکتر نجیب هم پاسخ آن را دقیق نمیداند. او میگوید روایتهای زیادی شنیده، ولی تحقیق دقیق و روشمندی در مورد جزئیات قتل رئیس جمهور و برادرش صورت نگرفته است.
طرفداران احمد شاه مسعود، یکی از رهبران جبهه مقاومت علیه طالبان، مدعی اند که در آخرین لحظات عقب نشینی از کابل، آقای مسعود نمایندهای نزد دکتر نجیبالله فرستاده بود و از او خواسته بود تا با آنها از کابل خارج شود.
خانم نجیب میگوید که شوهرش در آخرین تماس تلفنی به او گفت که افراد ناشناسی آمده بودند و از او خواستند تا با آنها به شمال افغانستان برود، ولی چون هیچ نوع شناختی از آنها نداشت و هویت آنها را نمیدانست، با آنها جایی نرفت.
فتانه نجیب میگوید اگر کسی علاقمند به آزادی شوهرش میبود، در جریان چهار سال حضور او در دفتر سازمان ملل این کار را باید انجام میداد.
او لحظات دشوار شنیدن خبر مرگ شوهرش را دقیق بیاد دارد و در این گفتوگو با جزئیات زیادی بیان میکند.
زندگی شخصی
دکتر نجیب قبل از آنکه در سال ۱۹۸۷ رئیس جمهوری افغانستان شود، رئیس خدمات امنیت دولتی (خاد) بود. در آن سالها شیوه برخورد نهادهای امنیتی و اتهاماتی که متوجه شخص دکتر نجیبالله بود خاد را بدنام ساخته بود.
خانم رئیس جمهوری سابق افغانستان در پاسخ به انتقادها در مورد کارکرد شوهرش به عنوان رئیس خاد میگوید شوهرش بخشی از یک دستگاه بزرگ دولت بود. او به صورت فردی نباید مقصر قرار داده شود.
شخصیت سیاسی دکتر نجیب بیشتر در انظار عامه بوده و مردم آگاهی نسبتا زیادی در مورد کارکردهای او دارند.
در لابلای صحبتهای خانم نجیب، نجیبالله احمدزی به عنوان یک پدر مهربان و شوهر رفیق راه معرفی میشود. نظر به گفتههای او، دکتر نجیب مرتب به دخترانش از شجاعت و وطنپرستی میگفته و نصایح زیادی به آنها داشته است.
خانم نجیب که ۱۸ سال را با همسرش سپری کرده، او را مردی مهربان، دوست و همسفر خود تعریف میکند.
فتانه نجیب میگوید علاقهای برای وارد شدن در عرصه سیاسی ندارد ولی در آرزوی بازگشت به افغانستان است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید