بهنام خداوند جان و خرد
مردم عزیز ایران،
چنانکه آگاهید، هر روز خبری تازه از خیل چپاولگران بیتالمال بهگوش میرسد؛ چه اختلاسهای پرشمار و سربهفلککشیدۀ دولت سابق، چه حقوقهای نجومی و جرایمی که ناباورانه شاهدیم و خاطیان آنها همواره مصون باقی میمانند.
در این میان میشنویم حقطلباني که چیزی بیش از حقوق حقۀ خود و جامعهشان نخواستهاند، با زشتترین برخوردها راهی ندامتگاه میشوند تا از درستکاري خود نادم شوند و بیاموزند که ایشان نیز باید راه چپاول درپیش می گرفتند.
متأسفانه صبح روز چهارشنبه (۹۵/۸/۱۹) ساعت شش بامداد، پنج تن از نیروهای امنیتی بدون ارائۀ هیچگونه حکمی به خانۀ اسماعیل عبدی، معلم ریاضی شهرستان شهریار و اسلامشهر و دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، یورش بردند و درمقابل چشمان همسر و کودک چهارسالهاش او را دستگیر کرده، به زندان اوین منتقل کردند.
از شما میپرسیم، آیا اسماعیل عبدی حقوق نجومی دریافت کرده بود؟ یا در اختلاس چندهزارمیلیاردی صندوق ذخیرۀ فرهنگیان دست داشت؟ یا در چندین و چند اختلاس هزارانميلياردي دولت مهرورزی؟!
وی تنها کوشید به وظیفهاش درمقام یک معلم عمل کند و از قول مولا علی(ع) به فرزندان این مرز و بوم بياموزد:
جَعَلَ اللهُ سُبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدَّمَةً لِحُقوقِهِ.
خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمۀ رسيدن به حقوق خود قرار داده است.
آیا شایسته است که اسماعیل عبدی پس از هشت ماه بازداشت غیرقانونی و بدون محاکمه، به شش سال حبس محکوم شود؟ آیا جرم او چیزی جز مخالفت با نابرابری آموزشی است؟ مخالفت با پولیشدن آموزش (که خلاف اصل سی قانون اساسی است)؟ و اعتراض به حقوق حداقلی همکارانش که مقدار آن سالهای متمادی است زیر یک سوم خط فقر است؟ و اینکه پس از بیپاسخماندن درخواستهای مکرر برای داشتن تریبونی در رسانۀ ملی بهمنظور رساندن صدای حقطلبی معلمان به شما مردم، آیا شایسته است به زندان بیفتد تا فرزندانش بیاموزند که نتیجه ی حقگویی و حقطلبی دوری پدر و نانآور از خانه است و بیاموزند که در این جامعه حقطلبی مذمومترین ارزشهاست؟
و اما نباید هدف کسانی را که هر روز برای ناامیدکردن مردم از دولت امید، به خانههای کنشگران صنفی و مدنی هجوم میبرند، از نظر دور داشت. این نهادها بدون توجه به کلام و خواست عدالتطلبان، ایشان را تنها وسیلهاي میدانند برای تغییر نتیجۀ انتخابات آتی و امتیازگیریهای سیاسی.
لذا از شما مردم میخواهیم که از منتخبین خود، چه در مجلس و چه در دولت، بخواهید همانگونه که در شعارهای خود به کرات گفتهاند، مقابل عملکردی چنین فراقانونی و مخرب بایستند؛ چرا که نتیجۀ این روند در اذهان عمومی، نه «امید» بلکه ناامیدی و درنهایت تخريب چهرۀ نظام است؛ درحالیکه حذف فضای امنیتی موجود، آزادی دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران و لغو احکام قضایی دیگر فعالان صنفی، میتواند در بازگرداندن آرامش به فضای جامعه و آموزشوپرورش کشور نقشی مؤثر ایفا کند.
کانون صنفی فرهنگیان البرز
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید