اگر غلو نباشد باید گفت ایرانیان مخالفِ نظامِ جمهوری اسلامیِ که طیِ سالیانِ گذشته به کشورهای گوناگون پناه بردهاند، در میان دیگر ملتهای اطراف خود در منطقه ذهینتی پیشروتر داشته و همیشه خود را جزو نیروهای ترقیخواه که برای چارچوبهای دموکراتیک احترام قائلند به شمار آوردهاند. آنها حتی بسیار زود با جوامع غربی انس گرفته و وارد اجتماع شده و پیرو تفکرات فرهنگی، مدارجِ رشد را نیز پشت سر گذاشته و جایگاههای بلند به دست آوردهاند؛ و این مهم برای کشورهای میزبان در مقایسه با رفتار حاکمیت ایران شاید باعث شده تا میانِ این افراد با آن حاکمیت تمیز قائل شوند.
در مقابلِ این خصیصهی خوب و پسندیده اما ضعفهایی هم دیده میشود که ضربههای کاری بر پیکرهی آرزویی شده که همهی آنهایی که در طلبش میباشند – که وجودِ یک ایرانِ آزاد و دموکراتیک است – و سالهاست در قالبهای فردی و سازمانی برای آن دست به تلاش زدهاند تا محقق گردد، اما نتیجهی این تلاشها علاوه بر اینکه آنها را به هدفشان نزدیک نکرده، بلکه سال به سال از آن دور و دورتر شدهاند.
یکی از ضعفهایی که بستر اصلی تمام معضلاتیست و چنان زخم ناسور همراه جامعهی ایرانی در خارج از کشور بوده است، عدم وجود تفکر دموکراتیک در کار گروهی بوده و هست که هرگز نتوانستهاند به انسجام لازم برای رسیدن به اهداف مورد نظر دست یابند؛ و همین مهم به شکلی گسترده نیز پراکنده شده تا از تعریفِ «ملت» روز به روز فاصله گرفته و گسستها و انشقاق فراوان به وجود آید که ماحصل آن بعد از سی و هشت از سال از حکومت اسلامی کاملا قابل مشاهده است؛ و اگر تلاشهایی نیز صورت گرفته باشد از کیفیت چندانی برخوردار نبوده است.
به انضمام این خلاء بزرگ، تنگنظریها و تکرویهای خودخواهانه نیز باعث شده تا هرگز مخالفانِ نظامِ حاکم بر ایران از داشتنِ یک مرکز واحد که طبقِ اصول و برنامهریزی عمل کرده و مورد اعتمادِ جامعهی جهانی باشد بیبهره بوده و برای رسیدن به آن نیز تلاشی صورت نگرفته است و به این صورت حتی به جایی نیز انجامیده که بعضی دادخواهیها متاسفانه در جهتِ مخالفِ کلامیست که آن را بیان میکنند و در قالب نژاد و قوم بدان میپردازند که اجزاء تشکیل دهندهی ایران ما هستند که یکی از همان عوامل دور شدن از تعریف ملت که به آن اشاره شد میباشد.
در کنار این بیتوجهیها هم جمهوری اسلامی بیکار ننشسته و به انحاء مختلف از سد شکنندهی مخالفان عبور کرده و در جهت ضربه زدن به آپوزیسیونِ نیمهجان از هیچ عملی فروگذار نکرده، تا قصهی پُرغصهی مخالفان به جایی رسد که علاوه بر اینکه کسی فریادهای حقهی آنان را نمیشنود، به عنوان یک تفکر «رادیکال» به حساب آید! تا اصلاحطلبان خارج از کشور میداندار شده و نقشِ دروغینِ مثبتِ این عرصه را به نامِ خود زنند.
اما خارج شدن از این انفعال و پراکندگی نیاز به طرح و برنامهریزی دارد و باید وارد جادهی اصلی شد و آنچه که سالیان دراز صورت نگرفته را انجام داد تا نوک پیکان علیه استبداد اسلامی مستقیما قرار گیرد. برای مرتفع شدن گسستها آپوزیسیون ایرانی نیازمند ایجادِ یک «مرکز استراتژیک/راهبردیِ سیاسی» میباشد که دو مولفهی مهم سیاسی-اقتصادی را با خارج شدن از تفکرات سنتی در ساختاری مدرن بیاغازد که تنها در اینصورت مخالفان جایگاه خود را در مجامع جهانی خواهند یافت و هم مشخص خواهد شد که آپوزیسیون ایرانی دیگر تنها یک نام نیست.
عدم وجود چنین تشکیلاتی باعث پراکندگی شده و جز اتلاف وقت و روییدن اختلافهای سطحی، یک سردرگمی به وجود آورده است که جمهوری اسلامی تنها ذینفع این خلاء بزرگ بوده است. به بیان ساده به این مثال توجه کنید که یک فعالِ سیاسی در هر چارچوب و تفکری که در داخل ایران با زندان رفتن و یا غیر شرایط برایش تنگ آمده و جهت به در بردن جان باید از کشور خارج شود، این شخص باید به کجا مراجعه نماید؟ در این حال وقتی خارج میگردد به وضوح میبیند که آنچه در تصوراتش میگذشت وجود خارجی ندارد و به ناچار به روزمرهگیهای موجود میپیوندد و بعداز فعالیتهای موردی به انزوا کشیده شده و خاموش میشود.
اپوزیسیون برای گذر از حاکمیتِ اسلامی نیازمند تاسیس این مرکز مهم سیاسی است تا به عنوان اهرمی قابل قبول مقابل ولایت فقیه، نزد دیگر کشورها خود را نشان دهد و در عمل دو محور سیاسی-اقتصادی که بدان اشاره شد را اجرایی نماید و با پیشرفتهای حاصلشده نمادی از ایران مترقی ارائه نماید. در غیر اینصورت با دو وضعیت روبرو خواهیم شد، که یا درب بر همین پاشنه خواهد چرخید و روز به روز خطرات جدیتر ایران را تهدید خواهد کرد؛ یا اگر قرار باشد اتفاقی در آینده بیفتد از کسانی حمایت خواهد شد که با به قدرت رسیدنشان دگربار نگاهها به عقب بازگردانده خواهد شد. و مباد آن روز که کسی از جمهوری اسلامی به عنوان «وضعیتِ بهتر» یاد کند!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید