به دنبال انتشار مقالهای از ف. م. سخن به بهانه صدور اعلامیهای از سوی سازمان اکثریت، بحثی در فضای مجازی در مورد مسائل اتنیکی درگرفته است. ف. م. سخن در مقاله خود با بهانه قرار دادن اعلامیه سازمان اکثریت، به مساله 21 آذر و پیشهوری پرداخته است.
در ادامه این بحث، سایت ایرانگلوبال نیز که به رعایت آزادی بیان همه و هر نظر و عقیدهای پایبند است، مورد حمله همفکران م. ف. سخن قرار گرفت و آن را با اعلام اینکه سایت در اختیار "یک مشت جاعل بی سواد و به خصوص نژاد پرست قومی و تجزیه طلب و ضد ایرانی" است مورد تخطئه قرار دادند.
همه میدانند که ایرانگلوبال هر نظری را منتشر میکند و در این کار به هیچگونه سانسوری معتقد نیست و برخورد اندیشههای متفاوت و متضاد را تنها راه پویایی میداند.
در ایرانگلوبال، همانطور که "هویتطلبان" و "تجزیهطلبان" میتوانند نظرات خود را منتشر کنند، مخالفان آنها، "میهندوستان" و "تمامیتخواهان" و... نیز میتوانند مجاز به انتشار نظرات خود هستند و این امکان برای همه فراهم شده است.
در این میان، کسانی که از برخورد اندیشهها گریزانند و یا توان برخورد با اندیشههای مخالف خود را ندارند، سایت را تحریم میکنند و علیه آن به سمپاشی میپردازند.
ایرانگلوبال اعلام داشته و به آن پایبند مانده است که از انتشار هر نظری، از چپِ چپ تا راستِ راست، از انسانیترین نظرات تا فاشیستیترین آنها، استقبال میکند و درهای خود را برای برخورد اندیشهها باز گذاشته است.
کامنتهایی که در پی میآیند، بخشی از نظرات مخالفان سایت با کیانوش توکلی، صاحب امتیاز و مدیر ایرانگلوبال است:
کیانوش توکلی
اینجانب قصد پاسخگویی به جناب م.ف.سخن که همان فرشاد بیان است را ندارم چرا که نه فدایی خلق ام و نه حتی اطلاعیه فدائیان در مورد 21 آذر را خوانده باشم؛ در اینجا فرصت را غیمنت می شمارم تا تبعیضی که توسط ایشان علیه ایران گلوبال صورت گرفته را مجددا بیان کنم. فرشاد بیان سر دبیر گویا ، در مصاحبه ای گفته بود :«سياست گويا فراهم ساختن امكان انتقال سريع و آزاد اطلاعات است كه در اين راستا عدم اهانت يكي از ملاكهاي ما براي نشر مطالب گوناگون است»
سایت ایران گلوبال هم در سال 2006 فرهنگ گفتگو نامیده می شد در لینک دونی گویا قرار گرفت ولی دو سال بعد به دلیل نا معلوم از لینک دونی گویا حذف شدیم و بار ها من و همکاران سایت به گویا امیل زدیم و از طریق دوستان هم پیغام فرستادیم ولی همگی این تلاش ها بی نتیجه ماند.دلیل اش را از طروق دیگر جویا شدیم ، تا« کشف » کردیم که حذف ما به دلیل طرح مسایل اتنیکی _ فرهنگی بود .
واقیعت این است که تبعیض در سیاست گویا در لینک دونی ان نهفته است . بطور مثال از صد ها سایت و وبلاگ مناطق اتنیکی ایران( کردها ، ترک ها ، بلوچ ها ؛ ترکمن ها وعرب زبان ها )حتی یک سایتی از آنان را در لینک دونی خود قرار نداده است و سایت ایران گلوبال هم بعنوان یک سایت فارسی زبان سراسری صرفا بخاطر طرح خواسته های مناطق اتنیکی ایران ، مورد غضب قرار گرفته است . سیاست تبعیض آمیز لینک دونی گویا بر اساس تبعیض علیه تنوع اتنیکی _ فرهنگی ایران را می باید افشا کرد و به مراجع بین المللی شکایت کرد . چشم پوشی در این عرصه ، سکوت در مقابل سانسور و تبعیض اشکار سایت گویا ، نادرست است . . بررسی سایت های لینک دونی گویا ، نشانگر ان است که ترتیب آن بر اساس تولید، کیفیت ویا رده بندی اینترنتی آن انتخاب نشده است . بررسی های من نشان می دهد که لینک بر اساس تفکر سیاسی ، ارتباطات شخصی و مناسبات شخصی صاحب گویا یعنی جناب اقای فرشاد بیان تنظیم شده است .
گویا مبدل به یک سایت تجاری شده است که مبالغ هنگفتی چه به صورت کمک های نهادهای بین المللی در دفاع از حقوق بشر ایران و چه بصورت پذیرش آگهی تبلیغی نسیب صاحب این سایت کرده است . اینجانب مطلقا انتقاد و ایرادی به در امد های صاحب گویا ندارم و به قول معروف نوش جان اقای فرشاد بیان ... دنیای بیزینس و تجارت بخشی از واقیعت های فضای مجازی است ولی علیه تبعیض و ساسنور در «لینک دونی گویا » به اعتراض خود ادامه خواهیم داد.
جناب كيانوش توكلى گرامى با سلام و سپاس، گمان مى كنم در گذشته هم خدمت تان عرض كرده ام و اگر اشتباه مى كنم دوباره عرض مى كنم كه من، يعنى ف. م. سخن، آقاى فرشاد بيان نيستم. اگر شما و ديگران مرا نمى شناسيد، خودم كه خودم را مى شناسم! :) اميدوارم اين گفته ى مرا بپذيريد و اگر هم نظر خود را در اين نوشته و نوشته هاى مشابه تصحيح نمى كنيد دستكم در نوشته هاى آتى تان به اين حدس اشتباه دامن نزنيد. مرسى. در مورد لينكدونى گويا و ديگر مسائل، كاش نظرتان را مستقيما براى دوستان گويا ارسال كنيد. در مورد باقى مسائل هم شايد بعدا در اين جا گفت و گو كنيم. با سپاس و احترام. سخن
کیانوش توکلی
این روز ها مد شد که برای اثبات نژاد پرستی و نا دیده گرفتن گوناگونی اتنیکی _فرهنگی جامعه ایران، حمله به حلقه ضعیف چپ یکی از شگرد پانیرانیست ها است، ماه پیش فردی به نام مزدک بامدادن، چپ را بهانه قرار داد که شعار های نژاد پرستانه همچون " تا عرب کفن نشود، ایران وطن نشود،..... را جا بیاندازد....
منظور این است ف .م .سخن و مزدک بامدادان چپ و بخصوص اکثریت را پیش می کشند تا تفکر پانیراتیستی خود را به خورد خلق الله بدهند، چپ به دلیل اشتباهات گوناگون بعنوان حلقه ضعیف از سوی آنان انتخاب می شود وگرنه حالا از فداییان خلق چه مانده است؟
با سلام مجدد، در كامنت ديگرى هم عرض كردم كه من آقاى فرشاد بيان نيستم. حالا هم مى فرماييد كه جناب فرشاد بيان اكثريت را پيش مى كشند تا تفكرات پان ايرانيستى خود را به خورد خلق الله بدهند... لابد منظورتان از فرشاد بيان، من، يعنى ف. م. سخن هستم.
من نه تفكر پان ايرانيستى دارم و نه تفكر غير پان ايرانيستى. من يك كشور دارم به نام ايران با همين شكل و تركيبى كه دارد. با تجزيه ى ايران مخالف ام و كسانى كه بخواهند ايران را تجزيه كنند دشمن ايران و دشمن خودم مى دانم. مناطقى هستند در ايران كه با تبعيض اداره مى شوند و مردم اين مناطق در رنج مستمرند. اين تبعيض و هر تبعيض ديگرى بايد به هر شكل و ترتيبى كه هست از بين برود. اساس براى من موجودى به نام انسان است؛ آزادى و زندگى در كشورى بدون تبعيض -هر نوع تبعيض- و بر اساس قانونى كه حقوق بشر پايه ى آن است.
من هيچ اسمى بر اساس مكتب و مسلك بر روى خودم نمى گذارم چون در چهارچوب مكتب ها و مسلك ها احساس خفگى و از دست دادن آزادى فردى و انسانى ام مى كنم. حالا جناب كيانوش گرامى شما بر اساس اينها كه عرض كردم هر اسمى مى خواهيد روى من بگذاريد.
دلم نمى خواست در اينجا در مورد سايت شما يعنى ايران گلوبال صحبت كنم. اگر بخواهم اين كار را بكنم در قالب يك مطلب و مقاله مى كنم.
همان طور كه شاعر ارجمندمان جناب م. سحر در يكى از كامنت ها فرمودند، سايت شما جولانگاه تجزيه طلبان تحت عناوين دهن پر كنى مثل موضوعات قومى و اتنيكى و آزادى بيان براى همه و شكوفايى با بحث و گفت و گو و غيره شده است. من اِشكالى در جولانگه شدن سايت شما نمى بينم. فضاى اينترنت براى بيشتر از اين هم جا دارد. بالاخره «متخصصان امور قومى و اتنيكى» (!) و غيره، جايى لازم دارند براى بيان نظرات شان.
اين نظرات را من به عنوان يك كاربر فضاى مجازى و يكى از آحاد ملت كه گهگاه مطالبى مى نويسد، نه مى پسندم، نه قبول دارم، و نه به آن تن مى دهم. همان طور كه براى من پورنوگرافى كودكان و نوشته هاى نفرت زا و تشديد كننده ى نفرت و تبعيض (از هر نوع) و دعوت به خشونت و خونريزى و اسلحه كشى (از طرف هر كه باشد) جزو آن سوى مرزهاى آزادى ست كه از آن نبايد عبور كرد، و در كشورهاى پيشرفته هم عبور از آن ها ممنوع است، تشويق يا ايجاد زمينه براى تكه تكه كردن خاك ايران و تفرقه افكنى ميان مردم ايران به اسم قوم فلان و قوم بهمان، تحت هر شكل و عنوانى در آن سوى مرزهاى آزادى قرار دارد و مطلقا وارد آن محدوده نمى شوم.
اين هم نظر من در باره ى سايت ايران گلوبال كه به جاى ارائه ى راه حل هاى منطقى براى رفع تبعيض هاى قومى، صفحات سايت اش را در اختيار افرادى با مقاصد مشخص و معين گذاشته كه به نام آزادى بيان، تكه تكه كردن سرزمينى به نام ايران را به عنوان هدف شماره ى يك خود انتخاب كرده اند.
برنامه ى اين هفته ى تلويزيونى من، اتفاقا اختصاص خواهد داشت به موضوع تبعيض و انواع مختلف آن. شايد نكاتى كه در اينجا به طور خلاصه و سربسته مطرح شده است، با ديدن اين برنامه راحت تر بر ذهن بيننده بنشيند.
کیانوش توکلی
جناب م. سحر عزیز من چرا باید از م.ف .سخن عذر خواهی بکنم؟ در این دنیایی که هر کسی با اسم و نام و عکس واقعی اش در فضای اینترنت نظرات اش را بیان می کند .و لی ایشان همچنان به سنت کمونیست های قدیم از 2 حرف و یک کلمه بجای نام خود استفاده می کند... بنابراین مشکل این است که ایشان می باید از دیگر ان عذر خواهی بکنند که از اسامی مستعار استفاده می کنند و نه من که با جام شراب و عکس چهار در شیش خود ......خوب اکثرا فعالان سیاسی می گویند ایشان فرشاد بیان است . من دیگر اصراری ندارم و خود را قانع کرده ام که م.ف. سخن شخص دیگری است ...ولی بهر حال برایم سئوال است که چرا ایشان سعی می کنند که نام واقعی شان، پنهان بماند .... آیا پلیس کشورهای غربی به ایشان اجازه چنین کاری را داده است؟ همه ما که در غرب زندگی می کنیم بخوبی می دانیم که علینت و شفاهیت برای مردان و زنان سیاسی که ادعای دمکراسی دارند؛ لازم است ..... نکته دوم اینکه بنده مازندرانی هم تجزیه طلب نیستم و از تمامیت ارضی ایران و دیگر کشورهای منطقه حداقل در20 سال آینده دفاع می کنم ؛ هر گونه تغییر در نقشه کشورهای منطقه؛ فاجعه ای برای کل خاورمیانه خواهد بود ؛ این را امریکایی هم فهمیدند که فعلا بدنبال ملت سازی در خاورمیانه نیستند. اما برای اینکه کشوری نتواند ،تجزیه نشود، فقط شعار زنده باد تمامیت ارضی کفایت نمی کند بلکه بایستی هزینه تمامیت ارضی را پرداخت .
اقا حدود 20 تا 30 میلیون ترک زبان در این کشور داریم ، طبق قوانین مشروطه و بند 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی آنان حق آموختن به زبان مادری را دارند چرا در این هشتاد سال قانون اساسی اجرا نشد؟ چرا حداقل رفرم در تقسیم بندی های کشوری رعایت نمی شود ؟ پاسخ تان البته ؛ روشن است ، می گوئید که حکومت دست آخوند هاست؛ نه ما. ...خوب بردار، اما چرا اصرار دارید که آنان را به نام خود ننامید؟ آنان می گویند؛ هویت ما ترک آذری است ؛ شما کلمه ترک را حذف و تنها از کلمه آذری استفاده می کنید ... حداقل هویت آنان را برسمیت بشناسید ؛ مجلس آخوندی هم فراکسیون ترک زبان رای خواهد داد .اقا تحت نام تمامیت ارضی شعار های نژاد پرستانه می دهند آنقدر اوضاع «شور» است که « داد» رضا پهلوی هم در امده است . آخه بردار کدام عقل سلیمی باور می کند که 2500 سال پیش پادشاه که نه ؛ شاه شاهان مدافع حقوق بشر باشد ؟ در حالی که حتی صد سال پیش هم غیر ممکن بود که تصور کرد که کدخدایی پیدا شود که دستش به خون مردمانش آلوده نبوده باشد . ..... آقا در زمان محمد رضا شاه 14 سطر به منشور کوروش اضافه کرده ا ند و در دوره احمدی نژاد ترجمه جعلی چینی درست کردند که ارزش علمی ندارد و موجب تمسخر محافل علمی دنیا شده ایم.
م. سحر
کیانوش توکلی متأسفم که با همه زحماتی که برای ایران گلوبال متحمل می شوی متأسفانه چند سالی ست که آن را در خدمت نفرت پراکنی و تفرقه افکنی درمیان ایرانیان در اختیار یک مشت جاعل بی سواد و به خصوص نژاد پرست قومی و تجزیه طلب و ضد ایرانی قرار داده ای. اسم آنرا هم خواست های اتنیکی گذاشته ای !!! و مدعی هستی که برای مبارزه با تجزیه طلبی همه این قبیله گرا ها و نژاد پرست های قومی و نفرت پراکنان را در یک جا دور هم جمع کرده ای !! .برای همین اینجانب هم چند سالی ست تصمیم گرفته ام مطالب خودم را در ایران گلوبال منتشر نکنم. و نمی کنم . امیدوارم دوستان دیگر من و همه کسانی که وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران و نقش ملی و پیوند بخش زبان فارسی در ایران برایشان مهم است ، مطالبشان را در این سایت (که رسما به بلندگوی دروغگویان و جاعلان و تحریفگران تاریخ و زبان فارسی و ملت ایران تبدیل شده است ) منتشر نکنند تا آقای توکلی و دوستان پان ترک و پان عرب و قبیله گراهای شمال غربی و جنوب شرقی کشور از یک تریبون صد درصد خدمتگزار «خواست های اتنیکی » (به قول ایشان) برخوردار باشند و تمام انرژی شان را به نام دموکراسی و شنیدن اقول دیگران ، صرف تحریف تاریخ و کینه پراکنی قومی برای تجزیه ایران کنند.
م. سحر گرامی / گویا کامنت نویسی ها ، یک خورده قاطی و پاطی شده است من در جای دیگری به شما پاسخ دادم و این کامنت تان را حالااینجا دیدم .. لااقل شما از ابتدا با سایت ایران گلوبال اشنا بودید ؛ آن زمان 2004 بسیاری از فعالان سیاسی شکل نظام اینده را «پرچم عثمان» کرده بودند و از هر گونه همراهی و همدلی در صفوف اپوزیسیون غیر دینی ممانت می کردند . ایران گلوبال از این مرز بندی های «مقدس» بخوبی رد شد ؛ از ابتدا تصمیم بر بی سانسور بودن ایران گلوبال بود . خوب در این شرایط فعالان سیاسی هویت طلب و به قول شما تجزیه طلب هم از این فضای دمکراسی سود بردند و به طرح نظرات خود پرداختند . خوب بسیاری در همان زمان یادم می اید که شما ، الاهه بقراط ؛ اسماعیل نوری علا و.... ما را بایکوت کردید؛ خوب من که صاحب و مدیر این سایت بودم ؛ در مرحله دشواری قرار گرفتم ، یا می باید برخلاف هدف اصلی و اولیه سایت که همانا ازادی اندیشه و مخالفت رادیکال با سانسور بود را رها می کردم و دستم را به سانسور نظرات دگر اندیش آلوده می ساختم و یا می گذاشتم آنان نظراتشان را آزادنه در سایت بنویسند ..... خوشحالم به نکبت سانسور تن ندادم ... آزادی اندیشه را از کشوری که در ان زندگی می کنم یعنی دانمارک آموختم که پس از جنگ جهانی دوم ، حتی نئو نازیست ها که در المان و فرانسه آزادی بیانشان نقص شده بود ،در کشور کوچک دانمارک صاحب رادیو و مطبوعات بوده اند ... آموختم . در این کشورکوچک ؛ رادیکال ترین تشکل های اسلامی همچون حزب التحریر هم اجازه فعالیت قانونی تبلیغی و حزبی دارند ..... تجربه شخصی سیاسی من در گذشته نشان می داد که بگذار نظرات کج و ماوج تجزیه طلب و .... ازاد باشد ؛ اگر ما پاسخ و استدلالی علمی داشته باشیم ؛ چرا بایستی از ایران گلوبال فرار کنیم ؟ پاسخ تجزیه طلب را در همان به قول تان جولانگاهش بایستی داد از اختلاف نترسیم ، بحث و برخورد نظری شما و مخالفین فکری تان را توانا می کند.بایکوت کردن سایت ایران گلوبال به خاطر عدم سانسور دگر اندیشان افتخاری ندارد.
م. سحر
آقای توکلی . در این کامنت طرف صحبت شما خانمی ست به نام مهسا ، نمی دانم چرا ایشان را با م.سحر اشتباه گرفته اید. البته این افاضات شما درباره دفاع از تجزیه طلبی نژادپرست های پان ترک و پان عرب های بعثی و ناصری یا شیخ نشینی سلفی وهابی که آنرا هویت طلبی !!!(چه اصطلاح بی معنا و مجعولی در ایران آخوندی !!) می نامی همه جواب دارد و تبدیل کردن سایت ایران گلوبال به بلندگوی تبلیغاتی جنگ افروزان و کینه توزان قومی و دشمنان همبستگی ملی در ایران که همه سخنانشان متکی به دروغ و جعل تئوریک و تکرار نظریه پردازان بیگانه یعنی مرحوم حزب کمونیست شوروی یا دایره های نظرپرداز پان ترکیسم .و پان عربیسم و امثالهم بوده است ، هم آزادیخواهی نیست و به نام مخالفت سانسور نمی شود توجیه کرد ! دل برای کسانی نسوزانید که ترکیه و باکو و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل و حتی برخی از مراکز ویژه غربی امکانات و پول و تریبون و تلویزیون و سایت در اختیارشان می نهد و حتی بی بی سی و وی او آ هم بسیاری مواقع میزبان آنهاست. آنها به هیچ وجه قربانی سانسور نیستیند و تریبون های متعددی دارند. شما هم نقش قهرمان آزادی بیان و مبارز سرسخت ضدیت با سانسور را در این فضای بی در و پیکر مجازی که هیچکس ممنوع الورود به آن نیست نشو. آزادی را اگر جنابعالی از دانمارکی ها می آموزی ما هم از فرانسوی ها می آموزیم .اینجا هم که ما زندگی می کنیم پشت کوه نیست. فکر آزادی در این کشور نطفه بسته است و دفاع از آزادی بیان کار شایسته ای ست. اماسیاستی که شما در سایت ایران گلوبال پیش گرفته ای ربطی به آزادی بیان ندارد. تریبونی شده است برای ترویج نفرت میان مردم ایران آنهم بااتکا به دروغ و جعل تاریخ. پان ترک ها ذره ای حقیقت در فکر و دیسکورشان نیست همینطور است تجزیه طلب های مدعی در بخشی از خوزستان (مثل بنی طرف و امثالهم) . تکرار مکررات یاوه های کتاب سوسیالیسم و مسئله ملی که 70 سال توده ای ها و اکثریتی ها و حتی مائوئیست ها و فرقه چی ها در ایران منتشر می کردند دفاع از آزادی قلم نیست. ترویج دروغ و کینه قومی و نژادی ست. به داین افتخار نکن که 60 درصد صفحات سایت را در اختیار نژادپرستان و زوره کشان پان ترک و یاوه گویان پان عرب و تجزیه طلب های قومی گذاشته ای . هویت طلبی هم در کشوری چون ایران سخنی سخت بی معنامست. این واژه به قذری سست و پوچ است که حیف است تو خودت را پشت آن پنهان کنی و به آن حقانیت بدهی و پرچمدار آن بشوی . پرچم این هویت طلبی با تشان هایی چون شمشیر و لا اله الالله عرب های سعودی و با ستاره سرخ ترکی و باکویی و با گرگ خاکستری یو امثال اینها نمایندگی می شود. تو پشت این علامت ها سنگر نگیر . ربطی به آزادی و انسانیت ندارد. مشکل آموزش زبان و مسائل مربوط به تنوع فرهنگی و فولکلوریک مربوط به موضوعات داخلی ست و با وجود آزادی نسبی در ایران قابل حل اند اما مشکل آنان که پشت واژه ساختگی «هویت طلب» پنهان شده اند چیز دیگری ست. آنها حساب خود را از ایران و ایرانی جدا کرده اند.فکر آنها از جاهای دیگر می آید . شما هم خودت را به کوچه علی چپ نزن و مظلوم نمایی های دروغین آنها را که اکثرا دشمنان وحدت ملی و تمامیت ارضی در ایرانند آینه داری نکن! کسی که در ایران با زبان فارسی دشمنی می ورزد ، پنهان شده در پشت شعار هویت خواهی ، در پی هویت زدایی از ملت ایران است. این مفهوم قلابی هویت طلب و هویت طلبی از وزارت اطلاعات حکومت آخوند ها و برای نخستین بار از سوی عوامل مدعی اصلاح طلبی در ایران پیدا شد ازطریق پان ترک های اطراف خامنه ای (از نوع جوادهیئت و شاگردانش و باقی مانده فرقه چی ها ) ونیز مزدوران قوم گرای حکومت ملاها در مجلس رواج پیداکرد و وارد دانشگاه ها شد و بعضی دانشجویان مناطق شمال عربی و جنوب ایران (وابستگان به مناطق کرد نشین ، آذری نشین یا بلوچ یا خوزی آنرلخلخه دهان کردند . مردم ایران هرگز بی هویت نبوده اند و کسی نمی تواند برای آنها تقاضای هویت کند و هیج اوتوریته ای هم در ایران چند هزار ساله مجاز نیست که به ایرانیان هویت بدهد. مردم ایران هرگز بی هویت نبوده اند که زوزه کشان گرگ خاکستری با بهانه کردن زبان فارسی (که بیش از هزار سال بنمایه هویت و فرهنگ مردم ایرانی ی آذربایجان بوده است ) به آنها هویت بدهند. چه می گویند پان ترک ها؟ می گویند : «ملت فارس!!» اما بدبختها نمی توانند شهر و منطقه ای که این «ملت » در آن ساکن است را نشانت بدهند. نمی توانند نماینده ای از این ملت پیدا کنند تا با او به مراوده سیاسی بپردازند زیرا هرکسی بگوید که من نماینده «ملت فارس» هستم به عنوان شیاد و شارلاتان در ایران انگشت نما خواهد شد. مقابله با زبان فارسی در آذربایجان هویت زدایی ست نه هویت خواهی و هویت طلبی . . ترویج افکار ااحمقانه و فتنه انگیز و جنگ افروز و نفرت پراکنی میان یک ملت که هرگز با هم اختلاف بر سر مسائل اصلی خود نداشته اند نه انسان گرایی ست نه آزادیخواهی.. بنا بر این سیاستی که در سایت پیش گرفته ای را توجیه نکن. افتخاری ندارد!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید