اعتقاد دارم تبعيض مالياتى زشت ترين كار رژيم است و براى همين عكس العمل ملت آزربايجان در برابر آن بايد عكس العملى از جنس وقايع قضيه ى كاريكاتور سوسك و فتيله اى ها باشد. بايد مردم مستقيم پيگير قضيه با شرايط مدنى و اعتراضات خيابانى باشند. ما براى حل اختلاف بين مردم و دولتِ سلطه، ريش سفيدى نمى كنيم كه مثل بعضى از همين دوستان حاضر در مباحثه به مردم بگوييم برويد از طريق نمايندگان اقدام كنيد. اتفاقاً خود همان نمايندگان بايد در صف اول اين اعتراض مدنى بيايستند. زشت تر از تبعيض مالياتى دولت ، عمل بعضى هاست كه مى خواهند با كوبيدن بر طبل اين تبعيض مردم را به راى دادن براى همين دولتِ تبعيض ترغيب كنند. ما نبايد در خانه بنشينيم و سكوت كنيم ، بلكه بايد از طريق يك اعتراض كاملاً مردمى، دولت را به عقب نشينى وادار كنيم. ما نبايد اين اعتراض مردمى را در پيچ و تاب جريانات ادارى كاناليزه كنيم كه در اينصورت خيانتى نابخشودنى انجام خواهيم داد. ما مبلغ حكومت نيستيم كه براى انسجام آن گلو پاره كنيم. اين كار را به حد كافى جاهلان و خائنين اين وطن انجام مى دهند. بعدش وقتى ما مى خواهيم به اعتراضات، شكل مردمى بدهيم نه شكل دولتى، محكوم به خيانت مى شويم.
نقد سالم بايد در درون ما جا بيفتد. به يك انقلاب كلامى و بيانى احتياج داريم. در غير اينصورت لمپنيسم و سبك انديشندگان كه خانه هايشان بر روى آب و باد است بر بخش انديشندگى حركت لنگر خواهند انداخت و عملاً مغز حركت را مختل خواهند نمود.
نبايد اراده ى اين ملت را تا حد بيانيه ها ى تبليغاتى براى رژيم ، كوچك بار بياوريم. ببينيد، همين قضيه ى تبعيض مالياتى را مثال بزنم. هيچ از خود پرسيده ايد كه چرا در آستانه ى انتخابات اين را رو كرده اند؟ كار خوبى كرده اند اما زودتر هم مى توانستند اينكار را بكنند.
ببينيد دوستان، سكوت و بايكوت دو مقوله ى مجزا هستند. ما بايد بعضى چيزها را بايكوت كنيم. مثلاً فروشگاه هايى را كه به اسامى فاشيسم مزينند بايد بايكوت كنيم. بايكوت شكلى از مبارزه است، اين را با سكوت اشتباهى نگيريد. اما در مورد مسائلى همچون تبعيض مالياتى بايد شيوه هاى مدنى جديدى از اعتراضات را بيازماييم.
مى پرسيد چه كار بايد كرد؟ اشكال اعتراض و مبارزه بايد عوض شود. اعتراص خصوصى از طريق نمايندگان و از كانال دولت در مسائلى همچون تبعيض مالياتى حتى اگر جواب هم دهد كه نمى دهد هرگز روح زخم خورده ى ما را تسكين نخواهد داد. مسئله ى ما ايستادگى در برابر تبعيض است. به يك اعتراض عمومى و مردمى احتياج داريم. آيا اين كار شدنى است؟ ما چندين بار در اين دهه ها اين كار را كرده ايم.
در آستانه ى انتخابات خيلى ها يقه جر خواهند داد كه به ما راى بدهيد تا از حقتان دفاع كنيم اما بعضى اهانت ها و تبعيض ها با بوروكراسى و كاغذبازى حل نمى شوند. اين نمايندگان راى مردم را مى خواهند نه امر مردم را. آمر اين نمايندگان مردم نيستند ولى فقيه و شوراى نگهبان و مركزگرايى و هزار و يك مصيبت ديگر است. آمر اين نمايندگان آزربايجانچيليق نيست ايرانيت است. جامعه ى آزربايجان در مورد تبعيض هاى اين چنينى بايد اعتراضى عمومى راه بيندازد. مسئله فراتر از بازيهاى انتخاباتى است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید