این نخستین عملیات نظامی بود که با ابتکار عمل و طراحی سپاه پاسداران انجام مى شد و ارتش تنها نقش پشتیبانی، به ویژه پشتیبانى هوایى، را برعهده داشت. در آن دوران، سپاه پاسداران تحت فرماندهی طیفی از غیرنظامیان بود و طبیعتا هرگز دورههاى تحصیلى در دانشکدههای نظامی ارتش را نگذرانده بودند، بلکه عمدتا عضو گروههایى با ایدئولوژى مذهبى بودند که پیش از انقلاب دست به یک سرى عملیات تروریستى، مانند بمبگذارى در رستورانها، زده بودند. احتمالا به خاطر این نوع بمب گذاریها و عملیات تروریستى بود که آیتالله خمینى این افراد را به فرماندهى سپاه پاسداران منصوب کرده بود. این فرماندهها، به علت سابقه چریکی و تروریستی خود، به دنبال الگوی جنگ چریکی با عراق بودند و آشنایى درستى با اصول علمی جنگ کلاسیک نداشتند. هدف سپاه پاسداران از جنگ خیبر، عبور از هورالهویزه با استفاده از قایقهای تندرو و رسیدن به جاده بصره-بغداد و قطع ارتباط زمینى بصره با بغداد بود. هدفى که هرگز در ادامه جنگ محقق نشد.
سپاه پاسداران در این عملیات، جزیره مجنون را از عراق گرفت و به مدت یک سال در اختیار خود نگه داشت. این پیروزی به قیمت جان ٢۵ هزار نفر از رزمندگان شجاع و میهنپرست و جان بر کف ایرانی و انهدام ۴٩ بالگرد از مجموع ۵٠ بالگرد ایرانی شرکت کننده در این عملیات تمام شد. این در حالی است که کشتهشدگان عراقی یک سوم تعداد کشتهشدگان ایرانی، یعنی حدود ٩ هزار نفر بود. عراق یک سال بعد جزیره مجنون را بازپس گرفت.
اصرار جمهورى اسلامى به ادامه جنگ با عراق، پس از فتح خرمشهر، و رد همه پیشنهادهاى صلح و دریافت غرامت از سوى رهبرى جمهورى اسلامى، از نظر زیستمحیطی نتیجهاى بس هولناک براى ایران داشت.
صدام پس از دفع حمله نیروهاى سپاه در عملیات خیبر تصمیم گرفت آب دجله و فرات را منحرف کند و نگذارد آب به هور برسد و به این ترتیب بخش بزرگی از هور را جهت جلوگیرى از عبور قایقهای تندرو سپاه خشکاند. به این ترتیب، نصف بیشتر هورالهویزه توسط عراق خشکانده شد تا جلوی ابتکارات خلق الساعه و غیرکلاسیک فرماندههای سپاه را بگیرد. (باقیمانده هورالهویزه نیز بعد از جنگ توسط شرکت نفت ایران و برای اکتشاف نفت خشکانده شد)
امروزه که معلوم شده بخش اصلى ریزگردهای خوزستان و استانهای جنوب غرب ایران، منشأ تالابی دارد، مسئولان جمهوریاسلامی انگشت اتهام را صرفاً متوجه عراق میکنند ولی هرگز توضیح نمیدهند که اقدام عراق واکنشی دفاعى به حملاتِ غیرکلاسیکِ نیروهاى سپاه از آبهاى هورالهویزه بود. نیمى از تالاب هور به علت ادامه جنگ ایران و عراق خشک شد و نیمى دیگر به براى اکتشاف نفت. این در حالى است که حتى در آبهاى عمیق نیز مى توان به استخراج نفت پرداخت و نیازى به خشکاندن تالاب هور براى استخراج نفت نبود.
سپاه پاسداران که تنها به سرعت غیرقابل کنترل قایقهای تندروی خود در هور میاندیشید، هرگز نمیدانست که اصول علمی تدریس شده در دانشکدههای جنگی ارتشهای ایران و جهان به گونهای جامعنگرانه تدوین شده است. چهار عملیات بزرگ ایران تا مقطع آزادی خرمشهر (ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس) که طرح های عملیاتی طراحی شده در اتاق جنگ ارتش بوده و در نیمه اول دهه پنجاه، یعنی چند سال قبل از آغاز جنگ ایران و عراق تدوین شده بودند، تفاوت آشکاری با عملیات خیبر دارند. مقایسه بین چهار عملیات یادشده با عملیات خیبر، نشان میدهد که نقض اصول علمی تدریس شده در دانشکدههای جنگی ارتشهای ایران و جهان توسط سپاه پاسداران چه میراث شومی برای زندگی مردم خوزستان برجای گذاشته و ریزگردهای انقلابیگری کور را بر آسمان این خطه از ایران حکمفرما کرده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید