این سه کشور خلیج فارس با قطر بسته نشد و قطریها از این کشورها اخراج نشدند
تنشهایی که درحال اوج گرفتن بود
دیدگاه غالب این است که انتشار اظهارات منسوب به امیر قطر که در آن از عربستان سعودی انتقاد کرده و ایران را ستوده، این شکاف را ایجاد کرد.
در این اظهارات که مقامات قطری آن را کارهکرها خواندند و تکذیب کردند، از این ایران به عنوان یک قدرت منطقهای یاد شده و دامن زدن به تنشها با این کشور، غیر عاقلانه خوانده شده بود.
همچنین در این اظهارات ظاهرا درانتقاد از عربستان سعودی آمده: "کسی حق ندارد که ما را به حمایت از تروریسم متهم کند، به دلیل اینکه اخوانالمسلمین را یک گروه تروریستی میداند و نقش حماس و حزبالله را در مقاومت اسرائیل نمیپذیرد".
با این حال، واقعیت این است که از سالها بپیش این تنشها در حال شکل گرفتن بود. تحولات اخیر، و مهمتر از همه، دیدار اخیر دونالد ترامپ از عربستان سعودی و شرکت او در اجلاس سران کشورهای اسلامی به این تنشها شدت بخشید.
از سالها به این سو، قطر، به یمن ثروت هنگفت و شبکه تلویزیونی الجزیره، مزاحم عربستان سعودی بوده و تلاش کرده با این کشور که خود را رهبر جهان مسلمان سنی مذهب میداند، رقابت کند.
شبکه الجزیره که قطر مالک آن است، نقش مهمی در پوشش خبری تحولات بهار عرب داشت و این کشور به حمایت از گروههای اسلامگرای مخالف دولتهایی که شاهد این تحولات بودند، متهم است.
قطر حامی اصلی اخوانالمسلمین در مصر به حساب میآید که علاوه بر قاهره، عربستان و امارات هم آن را گروه تروریستی میخوانند. بیشتر رهبران فراری این گروه و گروه فلسطینی حماس در قطر به سر میبرند.
این کشور به حمایت از حوثیهای شیعه مذهب در یمن متهم است که حکومت مورد حمایت عربستان را از قدرت کنار زدند.
در سال ٢٠١٣ قطر به طالبان افغانستان اجازه داد که زیر نام "امارت اسلامی افغانستان" در دوحه دفتر باز کند که پس از اعتراض شدید افغانستان بسته شد. اما شماری از رهبران طالبان هنوز در قطر زندگی میکنند.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
ساز مخالف
ظاهرا آنچه موضع عربستان سعودی در برابر قطر را قاطعیت بخشید و این تنشها را شدید ساخت، دیدار دونالد ترامپ از ریاض و شرکت او در اجلاس سران کشورهای اسلامی بود.
رئیس جمهوری آمریکا در جریان این دیدار، ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرد و گفت کشورهای آگاه باید در همکاری با یکدیگر ایران را "منزوی" کنند. اظهاراتی که با استقبال عربستان سعودی، که در سوریه، عراق، یمن در رقابت شدید با ایران قرار دارد، روبرو شد. در واقع عربستان سعودی و متحدان آن احساس کردند که حمایت کامل آمریکا را به دست آوردند. چنین حمایت را در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما که روابط بین ریاض و واشنگتن خدشهدار شده بود، احساس نمیکردند.
پس از دیدار آقای ترامپ از ریاض، تمیم بن حمد امیر قطر تماس تلفنی داشت با حسن روحانی رئیس جمهوری ایران. او ضمن این که گفت: "در مسیر تقویت بیش از پیش روابط ایران و قطر هیچ مانعی وجود ندارد" تاکید کرد که به دستگاههای دولتی کشورش دستور میدهد تلاشهای خود را برای گسترش روابط دو کشور افزایش دهند.
این در واقع ساز مخالفی بود که گوش ریاض را آزرد. ایران آن گونه که حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رییس جمهوری ایران در توییتی در واکنش به قطع روابط شش کشور عربی با قطر، نوشته، این اقدام را "نتیجه رقص شمشیر در ریاض" خوانده است؛ اشارهای آشکار به دیدار رئیس جمهوری آمریکا از ریاض و شرکت او در رقص شمشیر با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی.
هدف از دیدار دونالد ترامپ از عربستان سعودی، تلاش برای متحد ساختن کشورهای سنی مذهب عربی در برابر ایران خوانده شده است.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
ایران برنده است؟
شکاف تازه میتواند ضربهای باشد به تلاشهای ریاض و واشنگتن برای منزوی ساختن ایران در منطقه.
با این حال، با وجود تلاش دو کشور قدرتمند عربی، عربستان سعودی و مصر برای منزوی کردن قطر، این دو کشور نتوانستند حمایت دیگر کشورهای پرنفوذ عربی را با خود داشته باشند. حتی در داخل شورای همکاری خلیج فارس، کویت و سلطنت عمان حاضر نشدند که روابط خود با دوحه را قطع کنند.
میتوان گفت که مکن است در کوتاه مدت، تحولات اخیر به سود ایران تمام شود. یک استدلال این است پس از محاصره قرار گرفتن قطر، تنها کشوری که دوحه میتواند ارتباط لجستیکی با آن داشته باشد، ایران است. این بیتردید ایران را در موقعیت بهتری قرار میدهد.
با این حال، بعید به نظر میرسد که قطر دست به تشکیل اردوگاهی با ایران در مقابل دیگر کشورهای سنی مذهب عربی بزند. قطر خطر تشکیل ائتلاف با ایران برای جایگاهش در کشورهای عربی سنی مذهب را درک میکند.
از سوی دیگر، بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خارج این کشور در قطر واقع است. فرماندهی مرکزی آمریکا هم در همین پایگاهِ موسوم به العُدید، قرار دارد. این احتمال که قطر دست به اقدامی بزند که منافع آمریکا را تهدید کند، به خصوص با همراه شدن با ایران، بسیار ناچیز است.
قطر در موقعیتی نیست که ایران را به عنوان یک متحد اصلی جایگزین ایالات متحده کند.
این هم درست است که گروههای مثل اخوانالمسلمین و حماس از حمایت قطر برخوردارند. ولی این گروهها، مثل گذشته، از محبوبیت بالایی برخوردار نیستند و در موقعیت نسبتا ضعیفی قرار دارند. مهمتر از همه، اخوانالمسلمین و حماس نمیتوانند این را بپذیرند که با همراهی با ایران، پایگاه و جایگاه خود را در کشورهای عربی سنی مذهب از دست بدهند.
در دوسال اخیر، حماس تلاش کرده روابط خود با مصر و عربستان سعودی را بهبود بخشد. بارها رهبران این گروه از قاهره و ریاض دیدن کردند.
گذشته از این همه، دولت حسن روحانی که در صدد تنشزدایی روابط با کشورهای عربی منطقه است، واکنش محتاطانه به شکاف تازه بین ریاض و دوحه نشان داده. به نظر نمیرسد که تهران دست به اقدامهای بزند که به تنشها در روابط آن با ریاض را دامن بزند.
شکافی که به سود آمریکا نیست
آمریکا بیشترین حملات هوایی علیه مواضع گروه داعش درعراق و سوریه را از همین پایگاه العدید انجام می دهد و فرماندهان آمریکایی عملیات نظامی را از همین پایگاه با دیگر پایگاه های این کشور در امارات و بحرین هماهنگ می کننند. تعداد زیادی از شرکت های بزرگ آمریکای وشرکت های بزرگ چند ملیتی در قطر نمایندگی دارند و سرگرم فعالیتهای تجاری و سرمایهگذاری هستند. ادامه وجود چنین شکاف وبسته بودن مرزها، این همه فعالیتها را عملا مختل می سازد.
اگر ارتباط قطر با گروهی مثل حماس مایه نگرانی برخی کشورهای عربی است، از دید برخی مقامات آمریکایی برای آمریکا مهم است که مکانی برای گفتوگو با این گروه یا گروه طالبان افغانستان وجود داشته باشد. قطر این امکان را فراهم می کند.
این درست که برخی اقدام های قطر ممکن است برای آمریکا هم نگرانکننده باشد، اما در حدی نیست که منافع واشنگتن را تهدید کند.
به همین دلیل، پیشبینیها این است که آمریکا، همراه با متحدان آن، مثل ترکیه و کویت تلاش خواهد کرد تا این شکاف عمیق تر نشود. اما صحبت این است که به چه بهای قطر آشتی خواهد کرد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید