و گفت،" تروریسم و گروههایی که از دین برای تحقق اهداف سیاسی استفاده میکنند، مثل حماس و الجهاد (جهاد اسلامی) دیگر در سیاست این کشورها جایی نخواهند داشت. این کشورها برای رفتن به صلح و برقراری صلح در خاورمیانه تصمیم خود را گرفتهاند. و اولین گام در این راستا، خشک کردن منابع تروریسم است".
هم ظاهر شدن او در تلویزیون اسرائیل و هم اظهار نظر این پژوهشگر و فرهنگی سعودی در مورد گروههایی که علیه اسرائیلی میجنگند، برای بسیاری غیرمنتظره بود. اسرائیل فعالیت این گروهها را از موانع اصلی دستیابی به صلح در خاورمیانه میداند؛ در حالی که از نظر بسیاری عربها این گروهها علیه اشغالگری اسرائیل میجنگندند.
برخی این سوال را مطرح میکنند، که آیا پیش از این هم سعودیها با اسرائیلیها در تماس بودهاند؟
سفر به اسرائیل
عبدالحمید حکیم، عضو هیئتی بود که در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۶ میلادی از اسرائیل دیدن کرد.
رئیس این هیئت، انورماجد عشقی یک ژنرال بازنشسته سعودی بود. او سالها به عنوان مشاور شورای وزیران عربستان سعودی کار کرده و درحال حاضر ریاست مرکز مطالعات استراتژیک و حقوقی خاورمیانه در جده را برعهده دارد. گزارش شده، این هیئت در بیتالمقدس با دوری گولد مدیر سیاسی وزارت خارجه اسرائیل در آن وقت، ملاقات کرد.
رسانههای سعودی رفتن هئیت سعودی به اسرائیل را رد میکنند. اما وقتی من با خود انور عشقی صحبت کردم، او سفر به اسرائیل را تأیید کرد و گفت"به عنوان فردی که ریاست مرکز مطالعات استراتژیک و حقوقی خاورمیانه را برعهده دارم، تشکیلات خود گردان فلسطینی ازمن دعوت کرد که به رامالله سفر کنم تا در مورد طرح صلح عربی و اینکه آیا میتوان این طرح را احیا کرد، با مقامات فلسطینی بحث کنم. در جریان این سفر، از بیتالمقدس هم دیدن کردم و در مسجد اقصی نماز خواندم. پس از آن برادران فلسطینی، برای صرف شام ما را دعوت کردند. دوری گولد از کسانی بود که در این مهمانی حضور داشت. در رامالله شماری از اعضای عرب پارلمان اسرائیل به دیدنم آمدند که تعدادی از اعضای یهودی این مجلس که طرفدار صلح هستند هم با آنها آمده بودند. با اینها در مورد صلح صحبت کردیم. این همه آنچه بود که آنجا رخ داد".
او بر این پافشاری میکند که دیدارهایش با اسرائیلیها، همه شخصی بوده و هیچ ارتباطی به دولت عربستان سعودی ندارند.
آقای عشقی پیش از این، درماه ژوئن سال ۲۰۱۵ میلادی هم در جریان کنفرانسی در موسسه شورای روابط خارجی در واشنگتن در جلسه ویژهای درکنار دوری گولد ظاهر شد. او در سخنرانی که در آن نشست داشت، از فعالیتهایی یاد کرد که به ادعای او ایران برای بیثبات ساختن منطقه وعلیه کشورهای عربی انجام داده و مدعی شد که جمهوری اسلامی درتلاش صادر کردن انقلاب و احیای امپراتوری فارسی است.
Image caption
تماسهای غیر رسمی
پیش از او برخی مقامات پیشین دیگر سعودی هم با اسرائیلیها دیدهاند. درآوریل سال ۲۰۱۶ شاهزاده ترکی فیصل رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت عربستان سعودی و ژنرال یاکوف آمیدرار مشاور امنیت ملی پیشین بنیامین نتانیاهو در نشستی در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در پایتخت آمریکا کنار هم حضور یافتند و در مورد امکان همکاری بین عربها واسرائیلیها صحبت کردند.
ترکی فیصل دراین نشست گفت اگر اسرائیل با جهان عرب صلح کند، دو طرف میتوانند برهر چالشی چیره شوند و به گفته او، با پول اسرائیلی و خرد عربی میتوان کارهای زیادی کرد. پیش از این او در ماه می ۲۰۱۴ در نشستی در کنار آموس یادلین رئیس پیشین سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل در بنیاد آمریکایی جرمن- مارشال در بروکسل حضور یافت.
عبدالعزیز خمیس روزنامه نگار سعودی مقیم لندن این را رد میکند که در سطح رسمی بین سعودیها و اسرائیلیها تماس یا ارتباطی برقرار شده باشد. به عقیده او، "صحبت در مورد ارتباط بین مقامات سعودی و اسرائیلی همواره زمانی بالا میگیرد".
اما برخی ناظران معتقدند، برای مقامات برجسته پیشین عربستان سعودی بسیار دشوار خواهد بود که بدون رضایت حکومت این کشور، با اسرائیلیها صحبت کنند.
تماسهای مخفی
رسانههای عربی و اسرائیلی بارها از تماس و گفتوگو بین اسرائیلیها و سعودیها گزارش کردهاند. بر پایه برخی این گزارشها، یکی از این دیدارها در سال ۲۰۱۵، در بندر اسرائیلی ایلات انجام شد؛ دیدار دیگری در حاشیه اجلاس سران عرب در اردن در ماه مارس سال ۲۰۱۷. افزون بر این، دیدارهای منظمی بین افسران سعودی و اسرائیلی در چارچوب اتاق جنگ مشترک اردنی- سعودی- آمریکایی انجام میگیرد؛ جایی که این سه کشور اقدامات خود علیه داعش و دیگر گروههای افراطی را هماهنگ میکنند.
مائر کوهن از دیپلماتهای سابق اسرائیل که شخصا چند بار همراه با رهبران این کشور به برخی کشورهای عربی خلیج فارس سفر کرده میگوید در این تردیدی نیست که روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس، اخیرا شاهد جهش بزرگی بوده، به ویژه بین اسرائیل عربستان سعودی و امارات متحده عربی. به گفته او "هیچ مقام رسمی چه در اسرائیل یا در کشورهای عربی، این مسئله را تأیید نمیکند. چون سعودیهای نمیخواهند این روابط علنی شود. دلیل این جهش در روابط شاید برگردد به اشتراک منافع عربستان سعودی و امارات با اسرائیل، به ویژه در مقابله با خطر ایران و تروریسم که منطقه را تهدید میکند".
حق نشر عکسAFPImage caption
خبر خوب برای اسرائیل
پس از قدرت گرفتن محمد بن سلمان در ۲۰۱۵ میلادی، وقتی نایب ولیعهد عربستان سعودی شد، گزارشهای بیشتری از تماسهای طرفین منتشر شد. این جوان ۳۱ ساله که حالا رسما بر مسند ولیعهد کشورش تکیه زده، موضع تندی در برابر ایران دارد و به عنوان کسی از او یاد میشود که در پی آن است که عربستان سعودی به رهبر بیرقیب جهان اسلام تبدیل شود. وقتی او رسما ولیعهد شد، برخی رسانهها، و حتی مقامات اسرائیلی قرار گرفتن او در این مقام را خبرخوبی برای آمریکا و اسرائیل خواندند.
در ماه ژوئیه امسال، یسرائیل کاتس ، وزیر حمل ونقل و اطلاعات اسرائیل در سخنرانی در کنفرانس سالانه هرزلیا در اسرائیل، خواستار همکاری اطلاعاتی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و عادی سازی تدریجی روابط با این کشورها شد. او گفت، این یک محور امنیتی منطقهای خواهد بود برای برقراری صلح اقتصادی منطقهای. آقای کاتس در پایان سخنرانی خود از پادشاه عربستان سعودی خواست از نخستوزیر اسرائیل برای دیدار از ریاض دعوت کند و افزود "شما همچنین می توانید ولیعهد جدید خود، شهزاد محمد بن سلمان را به اسرائیل بفرستید. او یک انسان پرتحرک و با ابتکار عمل است. میداند که ایران کیست و میداند که ما باید محوری در برابر ایران تشکیل بدهیم".
حق نشر عکسREUTERSImage caption
اشتراک منافع در برابر "خطر مشترک"
صحبت رسانههای عربی و اسرائیلی از تماس اسرائیلیها با سعودیها پس از آن آهنگ تندتر گرفت که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در سفری که در ماه مه به عربستان سعودی و اسرائیل داشت از ایران به عنوان خطر مشترک برای عربها و اسرائیل یاد کرد. ایران را به بیثبات ساختن منطقه و آموزش به تروریستها متهم کرد. وقتی آقای ترامپ وارد اسرائیل شد، خطاب به اسرائیلیها گفت،"همسایگان عرب شما بیش از بیش به این پی میبرند که ایران خطر مشترک است، هم برای عربها و هم برای اسرائیل، تردیدی در این نیست".
با این حال، انور عشقی فکر نمیکند ایران خطر جدی باشد، به گونهای که کشورهای عربی خلیج فارس، مخصوصا عربستان سعودی را به عادیسازی روابط با اسرائیل وا دارد. به گفته او، "ایران مدعی است که چهار پایتخت عربی را در کنترل خود دارد. اما وقتی عربستان سعودی حمله" توفان قاطعیت" در یمن را به راه انداخت، توانست جلوی نفوذ ایران را بگیرد. ایران که در موضع تهاجمی بود، حالا در موضع دفاع قرار گرفته و امروز درحال عقبنشینی است. ایران امروز در مقایسه با زمان شاه ۴۰ سال عقب برگشته است. کاری از دست ایران نمیآید، جز اینکه هرج و مرج و بینظمی در کشورهای منطقه ایجاد کند".
جدا از اینکه حمله عربستان سعودی به یمن، موفقیتآمیز قلمداد نمیشود، برخی ناظران دست کم گرفتن حضور قوی ایران در منطقه را واقع بینانه نمیبینند. عبدالمنعم سعید رئیس مرکز مطالعات استراتژیک منطقهای در قاهره که پژوهشهای متعدد در مورد کشمکش عربها و اسرائیل، و درمورد ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نوشته، معتقد است که تحولات و جنگهایی که خاورمیانه شاهد آن است طبیعتا تقاضا میکند که کشورهای منطقه چه دوست باشند یا دشمن، با هم در ارتباط شوند.
آقای سعید میگوید، خطر ایران را نمیتوان نادیده گرفت، چون به باور او، "نیروهای سپاه پاسداران ایران در عراق حضور دارند، در سوریه حضور دارند؛ حزبالله از سپاه پاسداران ایران در لبنان نمایندگی میکند، سپاه پاسداران از طریق حوثیها در یمن حضور دارند. ایران در کشور مهمی مثل عراق توازنات داخلی را تغییر داده است و ما در سوریه و یمن هم شاهد چنین تغییراتی هستیم. بیشتر نیروهای شبه نظامی شیعی عراقی در ایران آموزش داده میشوند. به بیان دیگر، ایران عملا در صحنه حضور دارد و این امر بیتردید خطری است، نه تنها برای کشورهای عربی خلیج فارس بلکه برای همه خاورمیانه چون توازن قوا در منطقه را به شدت مختل میسازد. وبه نظر میرسد که رفتار ایران مرتبط به روسیه است. ما شاهد ائتلافی هستیم که وضعیتی را به وجود آورده که امنیت همه منطقه را تهدید میکند".
اسرائیل خطری را که ظاهرا کشورهای عربی خلیج فارس در ایران میبینند، درک میکند و در چنین وضعیتی، دیوید مناشری، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه تلآویو و بنیانگذار موسسه ایران شناسی آلیانس دراسرائیل، فرصتی میبیند برای دوستی با کشورهای عربی. او میگوید "اسرائیل نمیتواند در برابر فعالیتها وبرنامههای ایران در همسایگیاش، در لبنان و سوریه بیتفاوت بماند. برای همین، اسرائیل به دنبال دوستهای دیگر در منطقه است که با آنها اشتراک منافع دارد".
مسألهی فلسطینیها سد راه عادیسازی روابط؟
Image caption
مسئله فلسطینیها تا امروز مانع اصلی بر سر راه عادی شدن روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل بوده است. مصر و اردن، پس از آن که پیمان صلح با دولت یهودیان امضا کردند، امروز با این کشور روابط دیپلماتیک دارند. اما دیگر کشورهای عربی هنوز آماده برقراری روابط با اسرائیل نیستند. روند صلح بین فلسطینیها و اسرائیل از سال ۲۰۱۴ به این سو متوقف است.
وقتی دونالد ترامپ به قدرت رسید، وعده داد که این روند به بنبست رسیده را احیا کند و مدعی شد که به صلح همهجانبه دست خواهد یافت. در دو سال اخیر، دولت کنونی اسرائیل به رهبری بنیامین نتنیاهو، علاقمندی خود را به یک روند صلح منطقهای نشان داده. به این معنی که به عنوان گامی در راستای حل مسألهی فلسطینیها، کشورهای میانه روی عربی سنی مذهب روابط خود با اسرائیل را عادی سازند، نه اینکه حل مسألهی فلسطینیها پیششرط اصلی برای عادی سازی روابط بین طرفین باشد. آنگونه که منابع آمریکایی میگویند، دونالد ترامپ نیز به چنین روند علاقمند است. نشانههایی از این علاقمندی در صحبتهای او در سفر اخیراش به عربستان سعودی و اسرائیل دیده شد.
عبدالمنعم سعید، اختلافات درونی فلسطینیها، افکارعمومی در کشورهای عربی را بزرگترین مانع بر سر راه عادی شدن روابط میداند، در کنار ادامه ساخت شهرکهای یهودینشین در سرزمینهای اشغالی فلسطینی. با این حال، او میگوید، این دیدگاه هم در برخی کشورهای عربی مطرح است که مسأله فلسطینیها میتواند در چهارچوب یک توافق منطقهای حل شود. براساس این دیدگاه، که به گفتهی او درعربستان سعودی و مصر مطرح است، اگر قرار باشد در مرحله آینده، مسائل بین کشورهای منطقه حل و فصل و بررسی شود، به خصوص پس از شکست داعش، بهتر است مسأله فلسطین هم در همین چارچوب حل گردد. یعنی در چارچوب یک راه حل منطقهای همه جانبه، که شامل بررسی مسایل دیگر هم شود. یکی از این مسایل نفوذ ایران در منطقه است و اینکه تا چه حد کشورهای عربی و اسرائیل برای مبارزه با آن با هم اشتراک منافع دارند".
مقامات سعودی تا امروز بر این پافشاری دارند که شرط اصلی عادی سازی روابط با اسرائیل این است که این کشور طرح صلح عربی را بپذیرد. این طرح در سال ۲۰۰۲ میلادی در اجلاس سران عرب در بیروت از طرف عربستان سعودی ارائه شد و کشورهای عربی با اتفاق آرا آن را تصویب کردند. طرح صلح عربی از اسرائیل میخواهد، از سرزمینهای فلسطینی که در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده خارج شود و فلسطینیها اجازه یابند در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه دولتشان را تأسیس کنند پایتختشان بیتالمقدس شرقی باشد.
انور عشقی میگوید "زمانی که نخست وزیر اسرائیل طرح صلح عربی را رسما در سازمان ملل پذیرفت، و پس از آن این طرح عملی شد، آنگاه عادیسازی روابط عربستان سعودی و دیگر کشورهای اسلامی با اسرائیل آغاز خواهد شد". شاهزاده ترکی فیصل هم بارها این پیش شرط را بازگو کرده است، به ویژه در دیدارهایش با مقامات پیشین اسرائیل.
مسألهی فلسطینیها نادیده گرفته میشود؟
اسرائیلیها از همان ابتدا طرح صلح عربی را نپذیرفتند. ولی آیا امروز اشتراک منافع در مقابله با ایران که رقابت منطقهای آن با عربستان سعودی شدت گرفته، میتواند کشورهای عربی سنیمذهب، به خصوص ریاض را به اسرائیل نزدیک کند، به گونهای که مسأله فلسطینیها به فراموشی سپرده شود؟
مائر کوهن این احتمال را بعید نمیداند، چون به باور او، "این کشورهای عربی منافع بزرگی دارند که ممکن است برایشان بالاتر از اهمیت مسأله فلسطینیها باشد. چون در منطقه وضعیتی به وجود آمده که موجودیت عربها را تهدید میکند. خطر ایران تهدیدی است برای منطقه. بنابراین با همکاری اسرائیل با کشورهای عربی، برای مقابله با این تهدید، این کشورها دست بالا پیدا میکنند".
یک استدلال در این راستا این است که مصر و اردن با اسرائیل پیمان صلح بستند بیآنکه مسأله فلسطینیها حل شود. بنابرین، شاید این مسأله مانعی بر سر راه نزدیک شدن کشورهای عرب سنیمذهب واسرائیل هم قرار نگیرد.
Image caption
اما به باور دیوید مناشری زمانه امروز تغییر کرده است. عادی سازی روابط بدون حل مسأله فلسطینیها بسیار دشوار خواهد بود؛ حتی اگر یک توافق منطقهای در برابر ایران هم به دست آید. او معتقد است، پس از تحولاتی که خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد آن بوده، بستن پیمانی به این اهمیت، بیآنکه مردم در کشورهای عربی رضایت داشته باشند، بسیار دشوار خواهد بود. او میگوید، "شاید استدلال شود که بیشتر این کشورها دمکراتیک نیستند و به افکار عمومی توجه نمیکنند. با این حال، برای اینکه کشورهای سنیمذهب عربی خلیج فارس با اسرائیل رابطه برقرار کنند، نیاز دارند که رضایت مردم خود را برای حل چنین مسأله حساس داشته باشند".
اشتراک منافع در غیبت امیدواری برای صلح
به نظر میرسد، سعودیها به این فکرند که اشتراک منافع با اسرائیل در این برهه، میتواند اسرائیل را وا دارد که به صلح تن در دهد. استدلال سعودیها این است، وقتی کشمکش اعراب و اسرائیل پایان یابد، کشورهایی مثل ایران که از نظر آنها از مسأله فلسطینیها استفاده سیاسی میکنند، دیگر قادر نخواهند بود از گروههای مثل حماس، جهاد اسلامی و حزبالله که با اسرائیل در جنگ هستند و از نظر اسرائیل مانع صلح پنداشته میشوند، حمایت کنند؛ یا دستکم حمایت خود را توجیه کنند. از نظر سعودیها، اگر عربستان سعودی، به عنوان رهبر جهان اسلام سنی، با اسرائیل رابطه برقرار کند، این باعث خواهد شد که دیگر کشورهای اسلامی سنیمذهب نیز به این روند بپیوندند. این امر در واقع ممکن است جایگاه عربستان سعودی در جهان اسلام را هرچه بیشتر تقویت کند و این کشور را درموضع بهتری دراین رقابت شدید منطقهای در برابر ایران قرار دهد.
اما به نظر نمیرسد که اشتراک منافع به تنهایی در این راستا کمک کننده باشد. برای عربستان سعودی بسیار دشوار خواهد بود که با اسرائیل رابطه برقرار کند، دست کم به طورعلنی؛ بیآنکه اسرائیل به فلسطینیها امتیاز رضایت بخش بدهد و آنگونه که عربها میگویند، حقشان را برگرداند، حداقل چیزی پیشنهاد کند برابر با راه حل دو دولت فلسطین واسرائیل.
درحالیکه امروز ساخت شهرکهای یهودی نشین در سرزمینهای اشغالی فلسطینی، جایی که فلسطینیها میخواهند دولت آینده خود را بسازند، همچنان ادامه دارد؛ و دولت بنیامین نتانیاهو هنوز آماده نیست که تأسیس دولت فلسطین در این سرزمینها را بپذیرد. سعودیهای این را درک میکنند که برقراری رابطه با اسرائیل همزمان با ادامه چنین وضعیت به بهای بسیار سنگینی برای عربستان سعودی تمام خواهد شد و ایران در این میان بیشترین استفاده سیاسی را خواهد کرد.
دولت کنونی آمریکا که منزوی کردن ایران در خاورمیانه را هدف خود قرارداده، شاید این را بداند که اگر به فکر متحد کردن رقیبان قدرتمند ایران همراه با اسرائیل در یک صف در برابر تهران است؛ چنین اتحادی بدون آوردن فشار براسرائیل برای دادن امتیاز به فلسطینیها و یک امیدواری واقعی برای تحقق صلح امکانپذیر نخواهد بود.
اینکه آیا دونالد ترامپ فشاری وارد میکند و آیا اسرائیل زیر فشار خواهد رفت، سئوال دیگری است. دراین میان اما، بیتردید، مانع مهم دیگر، دو پارچگی فلسطینیها است که برخی از تحلیلگران عرب آن را بزرگترین مانع میدانند. به باور این دسته از ناظران، راستگرایان هم در داخل اسرائیل و هم در سرزمینهای فلسطینی، برقراری صلح را به سود خود نمیبینند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید