نو انديشى در داخل حركت ملى بايد سر و سامان بگيرد. بسيارى با نو انديشى و تحليل گرى وقايع و مواقع حركت ما به خاطر سياست ورزى و منافع شخصى مخالفند و نو انديشى را رد مى كنند اما بنده بر آن مصرٌم.
نو انديشى اگرچه مخالفان سرسخت كلاسيك و سنتى دارد اما ما مجبور به گشودن راهى هستيم تا از وضعيت ايستاى فعلى بيرون بياييم.
نو انديشى مثل هلويى است كه بر روى هسته ى سفت شكل مى گيرد. آن هسته ( راديكاليسم و سنت ) را نمى خورند بلكه دورش مى اندازد.
بر اين اساس تصميم دارم آن هسته ى سفت و سخت را براى هميشه دور بيندازم و بى اعتنا به مخالفان و مهاجمان به كار خويش در زمينه ى انديشه ادامه دهم.
اعتقاد دارم سالهاى پيش رو سالهاى نو انديشى است. جار و جنجال كسانى كه از نو انديشى ضرر مى بينند كف روى آب است.
بايد اين حركت را پوست كند. موز را تا پوست نكنى به ملايمت و شيرينى و جانبخشى آن دست نخواهى يافت. نو انديشى دستى است كه اين پوسته ى ضخيم و مزاحم را مى كند.
من ساغ، سيز سالامات
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید