"شورای ملی ایران" در فروردین سال ۱۳۹۲ با هدف جمع کردن سلطنتطلبان گرد یک سازمان تشکیل شد اما از ابتدا دچار دستهکشی بود و پذیرش عمومی نیافت. همه سلطنتطلبان با آن همراه نشدند. "شورای ملی" دچار ریزش شد، عدهای شروع به انتقاد علنی از شاهزاده کردند و عدهای گفتند خودش خوب است، اما اطرافیانش بد هستند.
تلویزیونهای لوسآنجلس که ابتدا مدافع "شورای ملی ایران" به رهبری رضا پهلوی بودند، به تدریج در جریان سهمخواهی با آن درافتادند. در فایل صوتیای که از شاهزاده منتشر شده او آنها را "تلویزیونهای فکسنی" میخواند و اعتراف میکند که زیر فشار سلطنتطلبهای افراطی است.
مدعی تازه تاج و تخت: لمیر عباس فخرآور. او میگوید از خاندان پهلوی است، اما پهلویها انکار میکنند.
امیر عباس فخرآور، مدعی تازه تاج و تخت؟ او میگوید از خاندان پهلوی است، اما پهلویها انکار میکنند.
جناح افراطی از شاهزاده میخواهد نقش یک شاه مقتدر را ایفا کند. شاهزاده بیشتر گرایش به ایفای نقش سلطان در یک نظام مشروطه سلطنتی دارد، یعنی بیشتر مایل است سلطنت کند، نه حکومت. اما در جریان تجربه "شورای ملی" او عملا به حکومت پرداخت، اما شکست خورد، و حال ظاهرا با بیانیه جدید میخواهد از نقش حکومتگر که به صورت ریاست بر "شورای ملی ایرانیان" بروز میکرد، دست بکشد. این در عمل به معنای فروپاشی "شورای ملی ایران" است که چهار سال پیش در پاریس تشکیل شد.
دو سلطنتطلب طرفدار اقتدار، امید دانا و کیومرث کیانی. امید دانا در زیر این عکس در صفحه فیسـبوک خود نوشته است: «اینجا قلعه دیده بانی حزب نازی در یکی از کشورهای اروپا است. حس عجیبی بود و در کنار کیومرث جان عجیب تر هم شد.»
دو سلطنتطلب طرفدار اقتدار، امید دانا و کیومرث کیانی. امید دانا در زیر این عکس در صفحه فیسـبوک خود نوشته است: «اینجا قلعه دیده بانی حزب نازی در یکی از کشورهای اروپا است. حس عجیبی بود و در کنار کیومرث جان عجیب تر هم شد.»
دست کشیدن شاهزاده از ریاستش بر مهمترین سازمانی که با پشتیبانی علنی خود او تأسیس شد، در حالی است که با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تندتر شدن لحن واشنگتن در قبال ایران، سلطنتطلبان تحرک تازهای یافتند. خود شاهزاده هم از "تغییر رژیم" سخن گفت. در میان سلطنتطلبان بحث بالا گرفت که چه فردی شایسته برای رهبری "تغییر رژیم" است. شاهزاده مدعی پیدا کرد. حتا افرادی اسم او را عوض کردند و دیگر به جای "رضا پهلوی" به او "رضا دیبا" میگویند. همزمان فردی به اسم امیرعباس فخرآور، که با آمدن ترامپ شایع شده بود ریاست "صدای آمریکا" را بر عهده خواهد گرفت و محتملا به این خاطر به تلویزیون VOA دعوت شد و به عنوان پروفسور قانون اساسی در دانشگاه تکزاس معرفی شد، خود را از خاندان پهلوی خواند. همین فرد از سازماندهندگان حمله به فرح پهلوی است. او آخرین ملکه ایران و دفتر او را کانون پیشبرد فعالیت علیه شاه میداند و آنها را عوامل روسیه میخواند. با اطلاق عنوان "رضا دیبا" به "رضا پهلوی" نفرت علیه فرح دیبا در میان سلطنتطلبان افراطی به سمت شاهزاده کانالیزه میشود. حتا میگویند علیرضا پهلوی، برادر کوچکتر رضا پهلوی که خودکشی کرد، در واقع به قتل رسیده است تا یک رقیب قوی رضا پهلوی از میان برده شود.
سناتور جان مک کین در دیدار با مریم رجوی و رضا پهلوی. منتقدان رضا پهلوی، مجاهدین را در امر لابیگری در واشنگتن موفقتر از سلطنتطلبان میدانند.
یک سال پیش عدهای از سلطنتطلبان با صدور اطلاعیهای به رضا پهلوی هشدار دادند که او را از ولایتعهدی خلع خواهند کرد. در میان مخالفان رضا پهلوی یک جریان ایدئولوژیک با گرایش آشکار فاشیستی وجود دارد که شاهزاده را به اندازه کافی مقتدر برای پیشبرد یک سیاست "آریایی" ایرانپرستانه نمیداند. آنها مخالف دموکراسی هستند و به جای آزادی، از اقتدار سخن میگویند، به این جهت از سیاستهای اقتدارجویانه رژیم جمهوری اسلامی در منطقه حمایت میکنند. آنان طرفدار سرکوب شدید چپها، روشنفکران، و گروههای حامی اقلیتهای قومی و زبانی هستند.
سلطنتطلبان در یک سال گذشته توجه ویژهای به مجاهدین خلق داشتهاند. آنان با حسرت و حسادت از اقتدار سازمانی مجاهدین و نمایش قدرت آنان در گردهمایی سالانهشان در پاریس حرف میزنند. آنان لابیگری مجاهدین در واشنگتن را از لابیگری رضا پهلوی موفقتر میدانند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید