ناگهانی بودن این تجمعات و گسترش سریع آن کارشناسان را به شگفتی انداخت، اما بررسی بیبیسی فارسی نشان میدهد که در حدود نود درصد این شهرها در شش ماه گذشته حداقل یک تجمع اعتراضی برگزار و در موارد اندکی به درگیری یا تخریب اموال هم منجر شده بود، به نحوی که حتی اصطلاح "دومینوی تجمع اعتراضی" هم ابداع شد. بزرگی این اعتراضات و همچنین دوام آنها با هم تفاوت دارد و از کمتر از صد تا چند هزار نفر در آنها شرکت داشتهاند. این تجمعها گاه چند روز طول کشیده یا چند بار تکرار شده است، بخصوص در مورد مالباختگان موسسات مالی.
بزرگترین دسته در این میان، اعتراضات صنفی بوده است. کارگران بیش از همه به مسائل صنفی خود اعتراض کردهاند و بعد فرهنگیان (قزوین، همدان)، بازنشستگان، پرستاران (سمنان) و بهیاران (کرمانشاه)، رانندگان (بهشهر،تنکابن) و کادر بیمارستان (اهواز) در رده های بعدی قرار دارند. کارگران بیشتر به حقوق یا مزایای معوقه، اخراج، تعطیلی واحد صنفی و مسائلی از این دست اعتراض داشتهاند و فرهنگیان به تمام نابرابریها. صنفهایی با کار سخت مثل کارگران فضای سبز (آمل) یا صیادان (چاهبهار) هم در بین معترضان دیده میشدند. دانشجویان هم جزو گروهایی بودند که اعتراض خود را نشان دادند مثل اعتراض به عدم ایمنی خوابگاه دانشجویی پس از مرگ یک دانشجو به دلیل گازگرفتگی (شهرکرد) یا اعتراض دانشجویان پرستاری به طرح تربیت پرستار(بندرعباس).
در رده بعدی مالباختگان قرار دارند، مالباختگان -چه در موسسات مالی-اعتباری، صندوقهای ذخیره و از این دست- یکی از دلایل اصلی تجمعها را به خود اختصاص داده بودند. این موسسات اکثرا در شهرهای مختلف شعبه دارند بنابراین تجمعهای اعتراضی مالباختگان گاهی همزمان در چند شهر برگزار شده است. شعارهایی که در این تجمعات داده میشد از مدیران این موسسات تا استاندار و خود دولت را در بر میگرفت. مالباختگان موسسات آرمان البرز ایرانیان و کاسپین بیش از همه این تجمعات را برگزار کردهاند و موسسات دیگر نیز در رده های بعدی هستند.
مشکلات مدیریت شهری یا مشکلات اجتماعی دسته دیگری از تجمعات اعتراضی را تشکیل میدادند که تنوع زیادی دارند، از اعتراض به دکل مخابرات به دلیل نگرانی از تشعشعات آن (بندرعباس)، بدی آب شرب (مراغه)، خشک شدن رودخانه (اصفهان)، اعتراض به در حاشیه قرار گرفتن یک محله (کرمان)، نبودن امنیت (چاهبهار)، اعتراض به آزار دختر دانش آموز از طرف سرایدار مدرسه (ارومیه)، اعتراض به تبعید قاتل یک کودکی به شهر (ایذه)، کشته شدن کولبران (سنندج، خوی)، مرگ فردی که با وانت میوه میفروخت (قم)، اعتراض خانوادههای زندان سیاسی (گوهر دشت، تهران)، انتخاب نشدن مجدد شهردار قبلی (گرگان) یا عدم انتقال ریل قطار به بیرون شهر (تاکستان) دیده میشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید