آیا «تحریم» برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی کفایت میکند؟
تقریبا از همان دقایق اولی که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا توافق وین یا همان «برجام» را پاره کرد دولتمردان جمهوری اسلامی منجمله حسن روحانی با شادی و خوشحالی فریاد برآوردند که چه بهتر! گویی باری سنگین از روی دوش آنان برداشته شده. حقیقت این است که رژیم حاکم بر ایران نه تنها با لغو برجام و بازگشت تحریمها مشکلی ندارد که از آن استقبال میکند.
رژیمی که فقط پنج میلیون نفر از جمعیت هشتادمیلیونی ایران را داخل آدم حساب میکند؛ رژیمی که رهبرش به مردم فرمان میدهد از خوشیهای زندگی و تنها دلخوشی خود که سفر به خارج از کشور است صرف نظر کنند، باید هم از بازگشت تحریمها شادمان باشد. فلسفه تحریم علیه رژیمهایی جواب میدهد که آلودهاند و از نظر روابط بینالملل به یاغی گری پرداختهاند و در اثر فشار اقتصادی به مذاکره تن درخواهند داد. رژیم ایران اما هرگز در مقابل تحریم تسلیم نمیشود؛ چنانکه اگر گزینههای دیگری روی میز نبود توافق وین صورت نمیگرفت. اشتباه پرزیدنت اوباما نیز در برداشتن گزینههای دیگر از روی میز و سپس ادامه مذاکره بدون وجود آن گزینه بود. این در حالی است که ظریف همان موقع خطاب به مخالفان برجام توییت کرد: «بیهوده هارت و پورت نکنید. آمریکا میتواند در عرض ده دقیقه ایران را نابود کند».
اعمال سختترین تحریمها بر رژیم بدون وجود گزینههای دیگر هرآینه به معنای دعوت رژیم ایران به نوعی مذاکره در راستای منافع محدود همپیمانان منطقهای ایالات متحده آمریکاست. اما منافع مردم ایران در براندازی رژیمی است که تا دندان مسلح است و به سرکوب مردم ادامه میدهد. اگر مردم ایران که در صحنه حضور دارند و با رژیم ایران مقابله میکنند مطمئن باشند که زد و بندی پشت پرده مابین نظام اسلامی و غرب روی نخواهد داد؛ و یا مطمئن شوند که رژیم جمهوری اسلامی بالاجبار به ۱۲ شرط ایالات متحده تن خواهد داد، در عرض کمتر از یک هفته به کمک شاهزاده رضا پهلوی این رژیم خونخوار را با همه عوامل استمرارطلباش از اریکه قدرت به زیر خواهند کشید.
مردم ایران بسیار باهوش و زیرک هستند. آنها به خوبی میفهمند که جملاتی مانند «وحشتناکترین تحریمها» بدون ذکر تمام گزینههای دیگر میتواند به مذاکره مجدد و استمرار رژیم ختم شود. اعمال تحریمها بدون گزینههای دیگر در طول ۴۰ سال اخیر فقط منجر به خرید وقت برای رژیم و امتداد حکومت گروهی تبهکار بر ملت ایران شده. تنها یک بار به طور کوتاهمدت امتزاج تحریمها با گزینههای دیگر منجر به عقبنشینی گروه تبهکار گردید و آن را مجبور به برچیدن بخشی از فعالیتهای هستهایاش کرد. برای مثال، میتوان از مجموع گزینههای فراوان، ممنوعالپرواز کردن کلیه خطوط هوایی ایران بر فراز آسمانهای کشورهای مختلف را نام برد.
بنابراین، اعمال هرگونه تحریم و گرفتن نتایج مثبت از آن منوط به برقراری فشارهای دیگری است که به طور اجمالی به آن «گزینههای روی میز» میگویند. این امتزاج تحریمها و گزینههای روی میز است که رژیمهایی مانند جمهوری اسلامی از آن وحشت دارند. اما اعمال تحریمها بدون ضمانت گزینههای دیگر باعث سیاستی فرسایشی خواهد شد که رژیم جمهوری اسلامی با مظلومنمایی به جهت جلب افکار عمومی جهان از آن بهره خواهد گرفت. رژیم هماکنون با تبلیغات و هیاهوی بسیار بر سر کمبود دارو و فقر مردم دارد از این مساله سوء استفاده میکند. مخلص کلام اینکه اگر قرار است شر رژیم اهریمنی از سر ایران، خاورمیانه و جهان کم شود، حربه تحریم باید با گزينه هاي ديگر همراه باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
ایران گلوبال
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید