نه به اعدام . هنگامی که انقلابیون بساط اعدام را پهن کردند و گروه گروه شهروندان ایرانی را با اتهامات گوناگون به مسلخ مرگ سپردند کسی باور نداشت که ممکن است اعدام و جنایت و کشتار زندانیان تبدیل به یک روند همیشگی گرددT حاکمان اعدام را وسیله و اهرم سرکوب و خشونت همیشگی نمایند و بدنبال آن تراژدی خونبار اعدام های دهه ۶۰ به فاجعه انسانی کشتار زندانیان در سال ۶۷ وصل شود .
جنگ بهانه شد تا حکومت برای بقا و ماندگاری خشونت پیشه سازد و اعدام ها همواره پیام خفقان و سکوت به توده های فریب خورده مردم بود که در انتظار گلستان شدن ایران بدست انقلابیون حاکم صبر پیشه نمودند .
حکایت اعدام ها ، یکی داستان است پر آب چشم که می خواهم پس از گذشت ۴۰ سال به ادامه ان در روزگار کنونی بپردازم ؛ رامین حسین پناهی شهروند ایرانی و هم میهن کرد که ۲۴ سال دارد و محکوم به اعدام شده ، امجد برادر بزرگتر می گوید ؛ رامین همیشه دغدغه های انسانی و حقوق بشری داشت و جرمی مرتکب نشده که مستحق مرگ باشد .
پدر و مادر پیر و رنجور مدتهاست که با بختک اعدام و مرگ پسرک دلبندشان دست به گریبانند . در این میان غفلت دستگاه حاکم از بسط عدالت ، سبب شد تا بی قانونی و استبداد به روندی غیرانسانی بدل گردد .
همه باور داریم که روزگار خشونت ، سرکوب و هراس افکنی بسر آمده ، هر چند که نهادهای قضایی و امنیتی تلاش دارند فعالان جامعه مدنی ، سیاسی ، آزادیخواهان و مردم معترض را با پرونده سازی ، بازداشت و زندان ، منزوی و ساکت کنند اما براستی دیگر شهروند فعال مدنی ، صنفی ، سیاسی و عقیدتی تن به زور و اجبار نمی دهد .
از مطلب دور نشویم ، مقامات امنیتی و قضایی ، رامین حسین پناهی را از زندان سنندج به زندان رجایی انتقال دادند تا تن و جان و دل دایه و خالوی پیر و مهربان یعنی والدین رامین را باز هم بیشتر بلرزانند !؟
نقض حقوق بشر در سراسر این پرونده هویداست و معنایش این است که حکومت خود یکی از ناقضان اصلی حقوق شهروندی زندانیان سیاسی ، مدنی ، عقیدتی و صنفی ، بوده که خود مایه شگفتی هست .
همه می دانیم که میهن و مردم این روزها بشدت درگیر ؛ پریشانی اقتصاد ، بیعدالتی و بیداد ، رانتخواری ، تاراج ، فقر ، بیکاری ، تبعیض ، استبداد ، تباهی محیط زیست و ... هستند .
جامعه نیاز به آرامش دارد ، پرونده اعدام ها و جنایات دهه ۶۰ و سال ۶۷ همچنان باز است و مقامات درگیر ان سیاهکاری ها ، هنوز کتمان می کنند .
پس چنین مباد که اعدامی دیگر جامعه را ملتهب ، خانواده ای را عزادار و پرونده تباههکاری و جنایت قطور گردد .
براستی می توان گام های کوچک برای برپایی عدالت برداشت و رامین حسین پناهی را آزاد کرد و به آغوش خانواده فرستاد . ایدون باد ....
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید