بخش‌هایی منتشر نشده و سانسور شده از وصیت‌نامه خمینی!

توجه: این مطالب بخش‌هایی منتشر نشده و سانسور شده از وصیت‌نامه آیت‌الله خمینی است که از طریق امداد الهی به دست ما رسیده است.

وصیت من به همه فرزندان انقلابیم این است که یکی از خطرهایی که انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند انقلاب بعدی است. بدانید که انقلاب فقط وقتی خوب است که ما کرده باشیم. کسی دیگر کرده باشد یا بکند با هرچی قبول نیست. اسلام توی دهن آن انقلاب میزند که ما نکرده باشیم. شما هم بزنید. ما هم میزنیم تا به فضل الهی بخورد.

این انقلابی که من کردم انفجار نور بود. حالا اگر تعدادی بدخواه کفرگو می‌خواهند با بدسگالی انفجار نور را به بمب اتم نسبتش بدهند بدهند به درک! مگر آن محمدرضا بمب اتم نمی‌خواست؟ ما که ولی فقیه هستیم و مطلقه هستیم و کلاً هستیم چرا نخواهیم؟ سفارش این پدر پیر خسته دل که یک عمر سفر کرد و در نهایت از راه دور نظام به این ماهی را برای شما درست کرد به شما جوانان انقلابی و فرزندان عزیز این است که انفجار را در صدر امور قرار دهند حالا نوری شد اتمی شد هر چی شد والله خیر منفجرکم و تفتفون.

این پیر دلشکسته یکی از حسرت‌هایش این است که در سال‌های پایانی عمر پر‌بارش امام شد. همیشه با خودمان می‌گوییم که اگر ۳۰ سال زودتر امام می‌شدیم انشالله به فضل و توکیل الهی این ۲۰ سال آخر پیامبر و ۱۰ سال آخر را خود خداوند باریتعالی بودیم و چقدر در محضر شما عزیزان خوش می‌گذشت. پس سفارش ما به شما جوانان این است که مثل ما دیر شروع نکنید و از جوانی بکنید شروع تا مثل پدر پیرتان حسرت به دل با قلبی پاک و باقی موارد به دیدار حق تعالی نائل نکنید.

به همه جوانان و نوجوانان و اطفال و نوزادان و جنینان عزیز و دلبندم و والدین و اولیاء و مربیان توصیه میکنم هیچ وقت به انقلاب و نظام و اسلام عزیز و مکتب و مبارزه و استکبار ستیزی و باقی موارد که بعدا به عرض خواهم رساند پشت نکنند. به جایش تا می‌توانند به ایادی منفور استکبار و ستیزه جو و ظالم و آمریکای لعنتی و صدام و محمدرضا پشت کنند. منتها باید به موقع پشت کند. یک جوان انقلابی باید بداند که پشت کردن به موقع از مهم‌ترین وصایای این پدر پیر شماست و لاغیر.

همانطور که بارها در این وصیت‌نامه سیاسی ‌الهی‌مان گفته‌ایم یکی از مهمترین مسایل برای زندگانی بهتر و انقلاب و نهضت و پیروزی و علیه باطل دست خداست. همیشه باید دست خدا را بر سر خود بدانید و خدا نیاورد روزی که فرزندان من دست خدا را فراموش کرده جای دیگری بگذارند. بحمدالله تا زمان حیات ما دست خدا بر سر ما بود و بعد از ما هم همه باید با وحدت کلمه بکوشند دست خدا را رعایت کنند و اگر نکنند دست خدا بر آنها ازاله می‌شود و خاک بر سرشان.

عزیزان من یادشان باشد که هر چند ما خودمان از فیض شهادت محروم مانده‌ایم اما شهادت را به همه شما توصیه می کنیم حداقل یکبار امتحان کنید. همانطور که خودمان (رحمت‌الله علیه) فرمودیم شهید نظر می‌کند به وجه‌الله. و همانطور که جای دیگری هم فرمودیم همه ما باید تلاش کنیم جرعه‌ای از جام شهادت بنوشیم. (البته یادمان نیست این را کجا گفته‌ایم اما روی دیوار سر کوچه جماران به نقل از ما نوشته بود خوشمان آمد.) من خودم یکبار جام زهر را نوشیدم خیلی تلخ بود اما این پدر پیر برای شما فرزندان صبور و جسور و انقلابی و عزیز و با صفا و دوست داشتنی و قربونشون برم هر چیزی لازم باشد می‌خورد (حتی همانی که همین الان در ذهن شماست) پس شما هم برای آبیاری باغچه انقلاب از نوشیدن جام شهادت فروگذار نکنید که اگر نکنید دشمنان می‌کنند و دیگر نمی‌شود و هکذا.