ماجرای اخراج «مظنون امنیتی» از حزب مشروطه ایران چیست؟

حزب مشروطه ایران برای نخستین بار به طور رسمی تایید کرد که فردی به نام محسن بهزاد کریمی را به ظن ماموریت برای دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی، از این حزب اخراج کرده است. فواد پاشایی، رایزن حزب مشروطه ایران (لیبرال – دموکرات) و از رهبران باسابقه این حزب در گفتگو با دماوند، با اشاره به تلاش سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی برای نفوذ به احزاب و گروه‌های اپوزیسیون، گفت که این حزب در سال‌های اخیر، سه نفر را در داخل تشکیلات خود به ظن عاملیت برای جمهوری اسلامی شناسایی و پس از بررسی دقیق در کمیته‌های درونی، آنها را اخراج کرده است. او افزود که اخراج این افراد گاه با وجود مدارک مستدل و گاه بر مبنای بررسی و دقت در رفتار و عملکرد آنها صورت گرفته است. پاشایی توضیح داد: « سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند عوامل خود را در احزاب و گروه‌های اپوزیسیون نفوذ دهند تا هم بتوانند از برنامه‌های این احزاب مطلع باشند و هم بتوانند برنامه‌های آنها برای مقابله با رژیم را از بین ببرند».
« تلاش برای بر هم زدن مناسبات درونی حزب، ایجاد مستمر اختلاف و تشنج و ممانعت از شکل‌گیری هر نوع اتحاد، تلاش برای عضویت همزمان در احزاب و گروه‌های مختلف و حتی متشنج کردن فضا میان دیگر احزاب اپوزیسیون و اختلاف‌افکنی میان آنها»، به گفته فواد پاشایی، از جمله دلایل حزب مشروطه ایران برای مظنون شدن به محسن بهزاد کریمی و اخراج او از این حزب بوده است.
محسن بهزاد کریمی که در بروکسل بلژیک ساکن است، فردی است که در شبکه‌های اجتماعی و با ادعای حمایت از شاهزاده رضا پهلوی و مخالفت با جمهوری اسلامی، شخصیت‌های خوشنام، ملیگرا و آزادی‌خواه اپوزیسیون را که در مبارزه با جمهوری اسلامی در خط مقدم حضور دارند، با اتهامات و افتراهای دروغین هدف حملات سیاسی و ترور شخصیت قرار می‌دهد. این در حالیست که شاهزاده رضا پهلوی اخیرا و البته برای چندمین بار با ابراز برائت از افرادی که به نام او و جریان طرفدار پادشاهی به فعالان اپوزیسیون حمله و فحاشی می‌کنند، به صراحت از نقش وزارت اطلاعات و دیگر دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی در پشت پرده این روند خبر داد. حزب مشروطه ایران یکی از باسابقه‌ترین و خوشنام‌ترین احزاب سیاسی ایران است که در خارج از کشور و توسط داریوش همایون تاسیس شد و برای برقراری یک نظام پادشاهی پارلمانی با محتوای لیبرال دموکراسی در ایران مبارزه می‌کند. فواد پاشایی که از رهبران باسابقه حزب مشروطه ایران است با اشاره به موارد متعدد رفتار مشکوک محسن بهزاد کریمی در این حزب، به دماوند گفت که او حتی پس از اخراج از شاخه بروکسل این حزب، تلاش کرد تا در شاخه لندن مشغول فعالیت شود اما به طور طبیعی از این مسئله ممانعت شد. رایزن حزب مشروطه ایران افزود که بهزاد کریمی پس از مدتی مجددا با نفوذ به اجلاسی در لندن که برای هماهنگی میان نیروهای مختلف طرفدار پادشاهی در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی تشکیل شده بود، فضای داخلی آن اجلاس را نیز متشنج و از به نتیجه رسیدن آن ممانعت کرد.
گفتنیست که دامنه افتراها، تهمت‌ها و ترور شخصیت‌های محسن بهزاد کریمی، آنهم به بهانه حمایت از شاهزاده رضا پهلوی، حتی شامل آن دسته از فعالان سیاسی و مدنی مخالف جمهوری اسلامی می‌شود که مبارزات آنها مورد تمجید علنی شخص شاهزاده قرار گرفته است.
فواد پاشایی در ادامه گفتگو با دماوند به اختلافاتی اشاره کرد که محسن بهزاد کریمی مدتی پس از اخراج از حزب مشروطه ایران، میان دو گروه دیگر اپوزیسیون جمهوری اسلامی یعنی حزب سکولار دموکرات ایرانیان و جنبش رنسانس ایرانی ایجاد کرد. برای اطلاع از جزئیات این مسئله با شاهین نژاد، سخنگوی جنبش رنسانس ایرانی که از اندیشه ایرانشهری و برقراری نظام شهریاری در ایران دفاع می‌کند، گفتگو کردیم. شاهین نژاد با تایید نقش مخرب محسن بهزاد کریمی در روابط میان رنسانس ایرانی با حزب سکولار دموکرات ایرانیان، به دماوند گفت: «آقای بهزاد کریمی در آن هنگام به برخی مسئولان کنونی حزب سکولار دموکرات ایرانیان نزدیک بود. او با اطلاعات دروغینی که از یک عضو اخراج شده رنسانس ایرانی گرفته بود، در چند برنامه تلویزیونی آقای سعید بهبهانی (که با آقای اسماعیل نوری‌علا نزدیک بود) دروغ‌ها و افتراهای متعددی علیه رنسانس ایرانی مطرح کرد».
سخنگوی رنسانس ایرانی درباره نحوه اختلاف‌افکنی این فرد میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی افزود: «هدف او در آن هنگام اول این بود که به جنبش رنسانس ایرانی حمله کند. و دوم این تلقی را در ما به وجود بیاورد که توطئه‌ای از سوی دکتر نوری‌علا و دوستان ایشان علیه ما در جریان است. و البته به هدفش هم رسید و ما این مسئله را از چشم سکولار دموکرات‌ها دیدیم. البته ما با آقای دکتر نوری‌علا و حزب سکولار دموکرات اختلافات سیاسی و عقیدتی داشتیم و داریم اما هرگز مشکل شخصی نداشتیم و از این کارهای ضد اخلاقی کسی انجام نمی‌داد. محسن بهزاد کریمی هدفش این بود که دو جریان را با هم دشمن کند و مقابل هم قرار دهد. این مسئله هیچ فایده‌ای برای ایشان نداشت مگر اینکه ایشان به دنبال این بود که تعمدا فضای آلوده‌ای ایجاد و مخالفان جمهوری اسلامی را به هم بدبین کند». شاهین نژاد هم درست مانند فواد پاشایی به حضور گسترده و مخرب محسن بهزاد کریمی در گروه‌ها و محافل مختلف اپوزیسیون اشاره کرد و گفت: «هدف او این است که مخالفان جمهوری اسلامی را به جان هم بیندازد، تخریب و هتاکی کند. به نظر می‌آید او در این زمینه در اروپا زیاد کار کرده و همچنان هم مشغول است». سخنگوی رنسانس ایرانی در این راستا به حضور کوتاه مدت این فرد در شورای ملی ایران نیز اشاره می‌کند. دماوند در تماسی کوتاه با رضا پیرزاده، از اعضای دفتر سیاسی شورای ملی ایران، نظر او را درباره محسن بهزاد کریمی پرسید که پیرزاده با اشاره به «رفتارهای مشکوک» او، گفت که بهزاد کریمی مدت خیلی کوتاهی در شورای ملی ایران فعال بود اما در همان مدت کوتاه «تلاش کرد تفرقه ایجاد کند اما پس از آنکه به هدفش نرسید، خیلی سریع از شورا کناره‌گیری کرد.»این عضو دفتر سیاسی شورای ملی ایران، همچنین تصریح کرد که از داوری حزب مشروطه ایران درباره این فرد «متعجب نیستم».
فواد پاشایی، رایزن حزب مشروطه ایران در پایان به دماوند گفت: «عوامل جمهوری اسلامی را معمولا نمی‌توان با حکم ماموریت و فیش حقوقی‌شان مشخص کرد اما از روی رفتار می‌توان متوجه شد». هر کسی که سعی می‌کند در اپوزیسیون ایران به دیگران حمله کند، فشار را از روی جمهوری اسلامی کم و به روی مخالفان آن زیاد کند، هر کسی که سعی می‌کند در همه جا حضور داشته باشد و همه جا هم اختلاف و دعوا ایجاد کند، باید به چشم مشکوک به او نگاه کرد. ما یک دشمن مشخص داریم و آن جمهوری اسلامی است. تمام نیروی ما باید مصروف مبارزه با جمهوری اسلامی شود. پرداختن به هر عامل دیگری و دعوا با شخصیت‌های اپوزیسیون رفتار مشکوکی است و هر کسی که این کار را می‌کند باید او را زیر ذره‌بین گذاشت که چرا این کار را انجام می‌دهد؟ چه منفعتی از به هم ریختن اپوزیسیون و تخریب شخصیت‌های اپوزیسیون می‌برد؟ وقتی جمهوری اسلامی میلیون‌ها ایرانی را از خانه و کاشانه خود آواره کرده، ولی فردی تلاش می‌کند به جای مبارزه با جمهوری اسلامی اپوزیسیون را تخریب کند، یک جای کارش باید ایراد داشته باشد». او تصریح کرد: «این افراد را باید کنار گذاشت. چون یکی از اهداف چنین افرادی این است که سر اپوزیسیون را به دعواهای بی‌ارزش گرم کنند. این قبیل افراد فضا را آلوده می‌کنند و این تصور را در مردم به وجود می‌آورند که اگر قرار باشد لات‌های جمهوری اسلامی بروند و این تیپ روی کار بیایند، پس وای به حال ایران. یادمان نرود افرادی که از خمینی حمایت می‌کردند، معتقد بودند که او در نجف یک مورچه را نکشت اما وقتی به قدرت رسید صدها نفر را اعدام کرد. هدف کسانی که به نام شاهزاده و پادشاه فقید و رضا شاه بزرگ به همه فحاشی می‌کنند، منزه نشان دادن جمهوری اسلامی و ترساندن مردم است».