رفتن به محتوای اصلی

بمیری ای ستمکار !

بمیری ای ستمکار !

 

 

اشکی می ریزن

به قد سفرهء تو !

 

گلو می درند

به قد یک ماشین تو !

 

نفر به نفر گم می شوند

مثل جنگلهای تو !

 

تو

کجا بودی

وقتی جهان

روشن بود ؟

 

تو کجا بودی

وقتی جهان

حس راحتی می کرد ؟

 

اکنون

سفره ات = پهن

ماشینت = در پارکینک

وآدم به آدم

گم می شوند !!

 

تو

کجا بودی ؟

 

دست مردم

نمی رسد به نان

و گور مجانی نیست .

 

کدام

اسم

تو را می یابد

کدام ذلت

تو را در آغوش

می گیرد ؟

 

هیچ مرگی

لایق تو نیست

چرا خاک

بپذیرت تو را ؟

به جای تو

صیفی و گل و درخت

می روید

چرا خاک

بپذیرت تو را ؟

 

چه تلخ است

تو را بو کردن

چه شیرین است

از تو دور شدن

و نگاهت

چاه زمان است .

 

چه فکر میکنی ؟

جای پا گذاشته اید

اینجا

 

انار ما

آنسوی درختهاست

انار سیاه تو

بر روی زمین است

چه فکر میکنی

جای پا کذاشته اید

اینجا !

 

2019  05  2019

 

شهاب طاهرزاده

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

رضا وضعی
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید