رفتن به محتوای اصلی

فردا روزی آتشین است !

فردا روزی آتشین است !

فردا روزی آتشین است !

خورشید بود که دست در دست ماه بر دریچه قلبشان می کوبید.
" در قلبتان جائی برای خوابیدن ما دارید"؟
دخترک خندید!پسرک گفت "قلبمان کوچک است "!
ماه گفت "ما را دورن خود جای دهید. بزرکتر خواهید شد"!
در پشت پلک های چشمتان
بر زبانتان
بر دهلیزهای قلبتان
در سر! درپشت پیشانی خود
ماه وخورشید دست در دست هم بدرون رفتند.
قناری کوچکی در گلو گاهشان شروع به خواندن کرد.
آنها دو گوی آتشینند! با سرودی در گلو
در انتظار بیدارشدن ماه وخورشید!

مردهفتاد ساله ای گفت !
من نیزاز سال هائی دور
ماه و خورشیدی در درون دارم!
در گلویم همیشه پرنده ای کوچک می خواند!
"طاقت بیاورید!
براین وحشت!
بر این تاریکی شب !
بگذارید ماه وخورشید درونتان آرام گیرند!
فردا با بوسه ای بیدار خواهند شد.
دست در دست هم
از پشت پلک های روشنتان !
از درون دهلیزهای پرخون قلبهای عاشقتان!
از رگ ها
موی رگها
از دهان های گشوده شده تان
که پرنده ای کوچک در گلو گاه آن می خواند،
ازمیان دو پیشانی روشن و بلندتان!
چون کوهی از آتش طلوع خواهند کرد!
ما با هم طلوع خواهیم کرد!
فردا روزی آتشین است !
ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید