رفتن به محتوای اصلی

ده میلیون هم باشند باز چندصد نفر بیش نیستند

ده میلیون هم باشند باز چندصد نفر بیش نیستند

در مرگ رئیسی تشییع جنازه انبوهی در کار نیست. در این سالها هرگز هیچ جمعیت انبوهی به حمایت از رژیم در کار نبوده. پر جمعیت ترین تظاهرات ایران قبل از انقلاب در تهران در تظاهرات تاسوعا و عاشورا رخ داد که آن را میلیونی خواندند. نمیتوانست میلیونی باشد. زمستان بود و تهران 4 میلیون نفر جمعیت داشت که نیمی بیشتر زن و بچه بودند و در آن سرما بیرون نیامدند پس فقط مردان بودند آن هم نه همه. در یک براورد عرض خیابان شاهرضا را حساب کردند که سی نفر جا شوند و سر و  ته تظاهرات از روی عکسها نشان داد که حد اکثر حدود 300 هزار نفر بودند که البته بازهم رقم بزرگی بود. 

 تاریخ  اولین انبوه واقعی مردم در اولین نماز جمعه پس از انقلاب به امامت طالقانی رخ داد که من به خاطر دارم. و دومین آن در جریان جنبش سبز و «رای من کو» که  زن و بچه و پیر و جوان بودند که ملیونی بود. این جمعیت بیش از جمعیتی بود که برای تشییع جنازه خمینی آمده بودند که آن هم انبوه بود. 

اما از چند سال قبل تا کنون کسی به رغبت در تظاهرات رژیمیان شرکت ندارد. حتا خودمونی هاشان هم از زن و بچه خجالت میکشند. رژیم بشدت پلیسی شده و فقر فراوان.  دولت دو و نیم میلیون کارمند و کارگر دارد و بخش خصوصی بیشتر. همه اینها تحت نظارت پلیسی ناچارند به سیاست های رژیم تن در دهند تا نان شان آجر نشود. آنها را با تهدید به تظاهرات می آورند. عده زیادی «گداشده» از گرسنگی می آیند به امید یافتن مرغ رایگان یا لقمه ای خوردنی. رژیمی که حتا سلبریتی های هنری و ورزشی را تهدید می کند که پیام تسلیت بدهند مشخص است که چقدر درمانده و بی کس است. لذا این «انبوه» شرکت کننده اولا بازهم انبوه نیست و دوم همه اش تقلبی است. خودشان هم میدانند. ایران کشوری اشغال شده است که ایکاش صدام حسین یا هیتلر ایران را اشغال میکرد که با مردم رفتار بهتری میداشتند و جان و مال و ناموس و شغل و زندگی خصوصی مردم این گونه مورد تهاجم قرار نمیگرفت. ایکاش اعراب دوران عمر ایران را اشغال میکردند که اگر امروز بودند مسلما متمدن تر می بودند و این رفتار را نمیداشتند و یا اگر رفتار اشغالگر را میداشتند دستکم دلمان نمیسوخت که این کار را بیگانه با ما میکرد نه کسانی به ظاهر ایرانی. نتیجه این که شاید روزی این رژیم ده میلیون ایرانی را نیز به خیابان ها بکشد. از نگاه من این رژیم بیش از مشتی اطلاعاتی و پاسدار کثیف رده بالا و تعدادی مزدور و لات و قمه کش و قاچاقچی، یعنی چندصد نفر پست فطرت .. کسی را ندارد. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

شازده اسدالله میرزا

در تشیع جنازه استالين دو میلیون نفر حضور داشتند ولی امروز نامی بجز جنایت کار براو نماند

در تشیع جنازه استالين دو میلیون نفر حضور داشتند ولی امروز نامی بجز جنایت کار براو نماند

س., 28.05.2024 - 22:05 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

خط و نشان اسرائیل برای شخص خامنه ای؟
از لحظه اول مخابره خبر سقوط بالگرد رئیسی, سه سناریو مطرح شده:
۱_ نقص فنی و خرابی هوا
۲_ توطئه داخلی برای تثبیت جانشینی مجتبی
۳_ حمله اسرائیل
تصمیم درمورد اینکه کدام یک از این سه سناریو صحیح هستند خیلی ساده نیست. نه مدارک خاص و دقیقی وجود دارند و نه فضای آزادی در جمهوری اسلامی هست که بشود از سر و ته قضیه سردرآورد. اما نظر شخصی ام بیشتر به سمت گزینه سوم است.
خرابی هوا به خودی خود احتمالش زیاد میبود. اما اینکه سه بالگرد بوده اند و یک دفعه یکی شان گرفتار شده و دوتای دیگر حتی دچار مشکل جزیی هم نشده اند کمی باورش را سخت میکند. همچنین این سناریو که آن دو بالگرد نه تنها نقطه دقیق سقوط سومی که دست برقضا مهمترین هم بوده پیدا نکرده اند بلکه حتی منطقه عمومی آن را هم اشتباه اعلام کرده اند, باور کردن این سناریو را هم خیلی سخت میکند.
سناریوی جانشینی مجتبی هم به نظرم خیلی راحت تر از این میتوانست حل بشود. مجلس خبرگانی که مثل موم در دست خامنه ای هستند هیچ مشکلی برای جانشینی این فرد یا آن فرد ندارد.
برای سناریوی سوم ممکن است مدرک و سند خیلی دقیقی پیدا نکرد, اما شواهد و قرائن خیلی زیادی دور و اطراف آن وجود دارد:
اول, جنگ مستقیم ایران و اسرائیل که در چند هفته گذشته به صورت بی سابقه ای بالا گرفته. اسرائیل چند افسر ارشد سپاه پاسداران را کشته, سپاه پاسداران موفق شده یک دختر ده ساله عرب اسراییلی را زخمی کند و اسراییل وعده داده که انتقام حمله را بگیرد. طبیعتا همین چینش کافیست تا سناریوی سوم را نسبت به دو سناریوی دیگر به مراتب محتمل تر کند.
دوم, سقوط بالگرد تقریبا در نقطه مرزی ایران و جمهوری آذربایجان و پس از بازدید رسمی رییسی از نقطه صفر مرزی رخ داده. درست همان جای

ی که در یکی دو سال گذشته محل مانور نظامی جمهوری اسلامی علیه جمهوری آذربایجان به دلیل نزدیکی نظامی و امنیتی با اسرائیل بوده. خیلی سخت است آدم باور کند که کشوری که به خاطر اتحاد نظامی و امنیتی با اسرائیل مورد تهدید اسلامی قرار گرفته نقشی در این داستان نداشته باشد.
سوم, ترکیب سیاستمدارانی که در جریان دفن رییسی با خامنه ای دیدار کرده اند هم نشانه ای از ربط موضوع به اسرائیل است. نیکول پاشینیان ارمنستان طبیعتا به دلیل اینکه اتفاق در چند کیلومتری مرز کشورش با ایران اتفاق افتاده و با جمهوری آذربایجان هم مشکلات تاریخی دارند با خامنه ای دیدار کرده. اسماعیل هنیه رهبر حماس با خامنه ای دیدار کرده. امیر قطر که میزبان حماس است و میانجی گفتگوهای حماس و اسرائیل است با خامنه ای دیدار کرده. دستیار ویژه ملک سلمان با خامنه ای دیدار کرده. و از همه عجیب تر, بعد از ۴۵ سال قطع رابطه کامل دیپلماتیک, وزیر امور خارجه مصر با خامنه ای دیدار کرده. این ترکیب به خوبی نشان میدهد که تحولات مهمی در ارتباط با خاور میانه در جریان است.
هیچ مدرک محکم و دقیقی درباره هیچ کدام از سناریوهای سه گانه بالا وجود ندارد. اما تصور شخصی ام این است که شواهد و قرائن محکمی وجود دارد که اسرائیل عملا به جمهوری اسلامی نشان داده که اگر قصد کند, بالاترین مقامهای سیاسی و نظامی و امنیتی ایران را هم میتواند در داخل خاک ایران هدف قرار بدهد. حتی روزنامه های داخل جمهوری اسلامی با آن همه سانسور موجود نسبت به ابهامات این سقوط واکنش نشان داده اند. آنها پرسیده اند که چطور یک خبرنگار ترکیه ای یا گروهی از موتور سوارهای شخصی زودتر از ارتش و سپاه به آنجا رسیده اند؟ چطور دو بالگرد دیگر نتوانسته اند جای دقیق سقوط را مشخص کنند؟ چطور بعد از چنان انفجاری ال هاشم نه با تلفن خودش بلکه با تلفن سرنشین دیگری تماس گرفته؟ و غیره. اینها همه نشان میدهد که حتی جامعه مطبوعاتی سانسور شده جمهوری اسلامی هم این داستان را به سادگی نمیپذیرد. حتی انتخاب ترکیب عجیب "فرود سخت" از طرف مدیای رسمی جمهوری اسلامی به نظرم غیر طبیعی بودن این پدیده برای آنها را نشان میدهد. به نظر من, این سناریو که اسرائیل زده و خط و نشان بسیار محکمی برای شخص خامنه ای کشیده قابل قبول ترین سناریوی ممکن است. طبیعتا نه اسرائیل مسوولیت مستقیم و آشکار این حمله را برگردن خواهد گرفت و نه جمهوری اسلامی برملا خواهد کرد که چه شکست امنیتی بزرگی از اسرائیل خورده.
تحولات روزها و هفته های آینده شاید تصویر واضح تری از شرایط بدهند.

پ., 23.05.2024 - 18:47 پیوند ثابت
آی فریبا، فریبا

عنوان مقاله
.اسکیزوفرنی ایرانی.

--- روانشناسی تودهها--- فرهنگ تراژدیک آرشائیک ایرانی---- مرده پرستی شیعه ایرانی.---
برای سیاهی لشکر شدن مردم در نظام فاشیستی، بهتر است به 3 نکته فوق نیز توجه نمود.
دلایل دیگری مانند فرصت طلبی و مغزشویی شدن جامعه، طی 40 سال گذشته میتواند قابل بحث باشد. اینگونه رفتار ها که کسی در مراسم یک ابله آدمکش فالانژ ضد بشر، شرکت کند و سینه چاک دهد و پل مو ببرد،میتواند مربوط به فرهنگ اقشاری باشد که حداقل نیم قرن پیش از انقلاب، در فرهنگ شاهنشاهی زیسته اند و در آن دوره سعی نشد علیه مرده پرستی آرکائیک قدری روشنگری سکولار و ملی انجام شود.
با اینهمه-- دلیل شرکت مردم را باید در روانشناسی تودهها جست و جو، کرد که الحمدالله کشور ایران از نظر جامعه شناسی ضعف و کمبودی ندارد ،و نخست این گروه میتوانستند طی این چند سال از زمان مرگ خمینی و یا انفجار حزب جمهوری یا مراسم سلیمانی ،در این مورد روشنگری میکردند. ولی مدام از آسیب شناسی! حرف زدند، در حالیکه واجبات را فراموش نمودند.

پ., 23.05.2024 - 07:46 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید