سید علیرضا کریمی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان بساط این آقازاده‌ها را جمع کنید نوشت: «ایران ما» دشمنان زیادی در خارج از مرز‌ها دارد. در داخل نیز کم بدخواه نداریم. البته از حق نباید گذشت که عوارض سوء تدبیر‌ها نیز کم از دشمنی ها نیست. به هر حال مسئولی که خروجی تصمیمات اش به مردم ضربه می‌زند، ندانسته آب به آسیاب دشمن می‌ریزد و دقیقا در پازلی قرار می‌گیرد که بدخواهان می‌خواهند. قطعا چنین مسئولی در لسان علیه دشمنان است و در مخیله اش هم تصور نمی‌کند که چه خدمتی به آنان می‌کند، اما چه سود که در عمل دقیقا همین اتفاق رخ می دهد.
این چند خط نکته جدیدی نداشت و بار‌ها و بار‌ها در این باره گفته و نوشته شده. هرچند تغییری در رفتار‌ها مشاهده نشده و کماکان مسئولانی هستند که نسنجیده سخن می‌گویند و بی فکر عمل می‌کنند و تصور هم می‌کنند که در حال خدمت هستند! لیکن در کنار این مباحث باید این روز‌ها روی موضوع دیگری نیز فوکوس کرد و از تبعات آن گفت.
ماجرای آقازادگی قطعا اتفاق تازه‌ای نیست، ولی به نظر می‌رسد این روز‌ها بیشتر به چشم می‌آید. یعنی با قوت گرفتن شبکه‌های اجتماعی و ولع دیده شدن از سوی آقازاده‌ها این افراد بیش از پیش زندگی لاکچری خود را در مقابل دیدگان مردم قرار می‌دهند
نکته اینجاست که هدف این آقازاده‌ها قطعا مردم نیستند، زیرا این‌ها نیک می‌دانند که جامعه خبر دارد افراد فوق چه می‌خورند، چه می‌پوشند، چه سوار می‌شوند، کجا می‌روند و بلکه مراد رقابتی است که میان این آقازاده‌ها شکل گرفته!
به جرات می‌توانم بگویم در شرایطی که رقابت شدیدی میان نان و مردم شکل گرفته میان آقازده‌ها نیز رقابتی در این باب که چه کسی لاکچری‌تر زندگی می‌کند مطرح است. کافیست سری به پیج‌های اینستاگرام این آقایان و خانم‌ها بزنید. گویی در ایران زندگی نمی‌کنند و در دنیای دیگری از رانت‌های متنوع و گسترده سود می‌برند و به ریش من و شما می‌خندند!
حال جوهر عرضم اینجاست:عقلای قوم در کنار مراقبت از تحرکات دشمن باید تحرکات این طیف را هم رصد کنند. همان قدر که دشمن به ما ضربه وارد می‌کند به همان نسبت این‌ها هم ضربه می‌زنند چه بسا بدتر وسهمگین تر! تکلیف بدخواهان مشخص ومبرهن است و رفتار آنان برای جامعه قابل درک است، ولی اینکه فرزندان یکسری مسئول در این شرایط اسفناک اقتصادی چنین زندگی می‌کنند یک مدل توهین است. مخاطبم اینجا همان عقلا هستند. به هرحال اگر واقعا دلسوز هستید هرچه زودتر این بساط را جمع کنید. اگر هم نمی‌توانید جمع نمایید حداقل قدری حفظ ظاهر شود تا مردم حرف‌های تان را باور کنند. باور بفرمایید تصاویر یک آقازاده به همراه یک پورشه طلایی با اظهارات پدر اصلا و ابدا همخوانی ندارد. به هرحال خود دانید؛ گفتنی‌ها گفته شد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید