در پاسخ به اتهامات فرزانه روستایی ، و در دفاع از حرمت مبارزان و فعالان سیاسی خارج از ایران
یادداشتی از طرف فرزانه روستایی در خبرنامه گویانیوز منتشر شده که لازم دانستم یادداشت کوتاهی در پاسخ به آن بنویسم.
به این دلیل که من هم خود را جز همان جمعیت "طیف چپ" میدانم که روستایی با بی شرمی و به روش امنیتی کاران جمهوری اسلامی انگشت اتهام را به سمت آنها دراز کرده
است.
( به لینک زیر میتوانند مراجعه کنید .)
نوشته این خانم "روزنامهنگار" مصداق بارز این مصرع شعر شیخ بهایی است که میگوید "از کوزه همان برون تراود که در اوست". ادبیات متحجر و لمپنمآبانه که ویژگی اخلاقی و زبانی حاکمان جمهوری اسلامی و صداوسیما است با همان خصوصیات ضدزن، بی احترامی به انتخاب شخصی انسانها و ضدیت آشکار با دگراندیشان، فعالان ضد جمهوری اسلامی و چپهاست.
خانم روستایی به سبک آموزگارانش در دستگاه حاکمه امروز ایران دست به هر مساله بی ربطی زده تا به وسیله آن چهار دهه مبارزه علیه جمهوری اسلامی را تخریب کند. از مثال خیانت اکثریتیها و حزب توده در جهت تخریب مبارزان و فعالان سیاسی چپ تا همسان قرار دادن فعالانی چون عباس سماکار و مهرداد درویشپور در کنار امنیتیکاران و اطلاعاتیها ، که نهایت وقاحت، بی شرمی و بی اخلاقی این خانم "روزنامهنگار" است که به روش کاملا فاشیستی قلم به دست گرفته و فقط کاغذ سیاه کرده است. هرچند این اراجیف درخور پاسخ مستدلل نیست چون خالی از هر نوع فکت و استدلال است، اما باید پاسخی در شان همان یادداشت بگیرد و این حق برای کسانی که ایشان بدون هیچ مدرک و سندی و با دروغ و افترا به آنها حمله کرده باید محفوط بماند که از ایشان شکایت قانونی کنند.
البته ادبیات خانم روستایی تاریخی به درازای استبداد و فاشیسم دارد. ادبیات ناادیبان و ناروزنامهنگارانی چون کیهان شریعتمداری که قلمشان جز در راه دفاع از فاشیزم حاکم نمیچرخد و نیز دلقکانی چون ابراهیم نبوی که او هم در بدو ورودش خود را فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی میدانست اما پس از مدتی شروع به حمله به فعالان سیاسی ضدرژیم و چپها کرد ، و با انکار اعدامها و جنایات جمهوری اسلامی در دهه شصت و خاوران ها، دادخواهان این جنایت را "اصحاب کهف" خواند.
خانم روستایی هم انگار در مکتب شریعتمداری نوشتن آغاز کرده و الفبای نوشتن را فرا گرفته و بعد از روی دست کسانی چون ابراهیم نبوی مشق شبش را عینا نوشته است.
لودگی و ادبیات زن سیتزانه این خانم مدعی روزنامه نگاری برای من به عنوان زندانی سیاسی سابق یادآور ادبیات بازجوها و حاکمان شرع بود که چون هیچ دانشی در برابر حقانیت آرمان و افکار ما نداشتند به روش خانم روستایی دست به طرح اتهامات جنسیتی و اخلاقی میزدند.
کاش زندگی کردن درسوئد به این خانم "روزنامهنگار" که به یمن تلاش همین فعالان و چپها ،که امکان پناهنده شدن امثال او را پدید آوردند ،
قدری انسانی فکر کردن را می آموخت و با دور شدن از آن فضای استبدادزده قدری از این “چپ ها” می آموخت.
کاش قدری به حرمت انسانها و هزاران پناهنده احترام میگذاشت و آنطور نژادپرستانه و از برتری نژادی خود حرف نمیزد.
کاش به جای این همه اراجیفگویی در همان تلویزیونی که به ایشان تریبون دادند از مردم جهان، سومالیاییها، افغانستانیها و هزاران پناهنده رنج دیده عذر خواهی میکرد، بی احترامی به حرمت فعالان سیاسی و چپها پیشکش.
شهره قنبری ، فعال سیاسی ، زندانی سیاسی سابق
دسامبر 2020
خانم روستايي در حال راي دادن به روحاني:
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید