بمناسبت هفتادمین سالگردپذیرفتن مسئولیت نخست وزیری بوسیله شادروان دکتر محمد مصدق (ضیاء مصباح )
- یاد مصدق را بزرگ میداریم زیرا :
- این وارسته ملی در اوج آزاد منشی و پاک پنداری ،پیشگام وبانی تحولات بسیاری در سطح منطقه گردید و طی مدت کوتاه زمامداری خود توانست دموکراسی کامل را در کشور برقرار نماید ،
- دولت مصدق اعلامیه جهانی حقوق بشر را ارج نهاد .
- همه رسانهها و مخالفان درنقد اوضاع آزاد بودند.
- دولت با مفهوم واقعی از پشتیبانی کامل ملت برخوردار بود .
- پیوسته ایرانی میاندیشید و ایرانی رفتار میکرد.
- در این دوران اقلیتهای قومی و مذهبی جذب هیچ گروهی برای ناتوان کردن حکومت نشدند زیرا دموکراسی ، آزادی و غرور ملی ، خردمندی و عدالتگستری را در آنان تقویت کرده بود.
- در ناسیونالیسم ایرانی مورد توجه شادروان دکتر محمدمصدق احساس برتریجویی نژادی یا عقیدتی، سلطهطلبی سیاسی یا گسترش مرزها وجود نداشت .
- نخست وزیر ملی با فرهنگ ، خرد و دانش خود و با دوستی ، همکاری و گرامیداشت ارزشهای فرهنگی و آیینی همه ایرانیان ، ارزشهای درست را انتقال داد.
- این چهره ملی در مدت زمامداری با مفهوم واقعی به برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی هویت بخشید .
- مانند همه مردان بزرگ و خردمند تاریخ بر عشق به میهن و دفاع از منافع ملی اهتمام می ورزید .
- حاکمیت ملی را به معنای راستین و اصولی برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود.
این مرد شایسته تاریخ معاصر وطنمان پیوسته معتقد بود :
- دولت باید بر پایه شایستهسالاری و درستکاری استوار باشد ،
- سیاستگذاریها بایستی پیش از اجرا «در راستای منافع کشور و امکانات » کارشناسی شودو روش هایی که در رابطه با جامعه جهانی تعریف میشود باید با « مطالعه شرایط بینالمللی، خردورزی و رعایت حقوق دیگران » انجام شود،
- بینش رهبران براین مبنا بایستی استوار باشد که مدیریت کلان جای «خود رائی » نبوده وکشور ایران « جزیره ای » جدا نیست و توجه به ارتباطات بین المللی لازمه توسعه میباشد .
- سیاستگذاری اگر با شعارگرایی، توهم ، ناآگاهی و ارزیابیهای یکسونگر همراه باشد به فاجعه میانجامد.
- در برخوردهای بینالمللی که در راستای تلاش برای احقاق حقوق کشور و ملت اجتناب نا پذیر بنظر میرسد ، می توان با دانش، خردمندی و برنامهریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بینالمللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان «طرف های رویارو» پیروز میدان شد .
- در صحنه بینالمللی، مبارزه باید توام با آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار.
- باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بوجود آورد.
دولت مصدق حاکمیت ملی را به تعریفی راستین در ایرانمان برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود و راه و روشی که «کورش کبیر » با بیانیه «حقوق بشر » شناساند و عمل کرد « مبنا ی حکومت » خودتعین نمود .
«ملیگرایی ایرانی» از دید رهبر وارسته ملیمان یعنی : تبعیت از خواست مردم و بی توجهی به امیال فرد ی یا به ایدئولوژی خاص و ابرقدرتها .
مصدق در طول فعالیت سیاسی اش رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و درمان روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطانگونه ابرقدرتهای زمان را سر لوحه برنامه های خود قرار داد .
یک بار شعار نداد، ستیزه گری، پنهانکاری، خشونتگرایی نکرد، با بستن رسانهها جلوی آگاهی مردم را نگرفت ، مخالفان را به بند نکشید، به مردم و به جامعه جهانی دروغ نگفت.
مهمتر از همه، در مبارزه برای خلعید و احقاق حقوق ملت با خردمندی و رعایت قوانین بینالمللی با کاربرد بهینه افکار عمومی درجهان، دشمن را در زمین خودش شکست داد در حالیکه جهان علیه وطنمان بسیج نشد و دولتمردانمان توهین و استهزای جهانیان را بر نیانگیختند، محبوب و قهرمان جهانیان نیز شدیم.
گرامیداشت حقوق شهروندی و بشری همه قومها، مذاهب و آیینها ، بخشهایی جدانشدنی از ملیگرایی ایرانی بود .
از دید مصدق: بازگشت اعتماد به نفس و استقلال فکری مردمان کشور که زیر نفوذ ، خشونت بیگانگان و فساد و خیانت فرمانروایان از بین رفته بود ، بمراتب مهمتر از درآمدی بود که از فروش ذخایر طبیعی کشور حاصل می شد .
معتقد بود : نخست بایستی خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد « بی زحمت نفت » بتواند با پشتوانه اندیشه، نوآوری، کار و تولید خود زندگی کند .
معتقد بود اعتماد به نفس ملی پیش زمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بشمار میرود .
خرد این بزرگ مرد ما را در ان زمان از سرخوردگی، از خود بیگانگی، فقر و فساد اقتصادی، وابستگی سیاسی و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشورمان را به اوج شناسایی و احترام جهانی رساند ،
ایرانیان را به تواناییهای نهفته در خود آشنا نمود و زنگ بیداری ملت را به صدا درآورد.
بالاخره اینکه این رهبر منزه و وارسته : احیاء حقوق و آزادی های فردی و گروهی در قالب احزاب و سندیکاها که نا دیده گرفته شده بود ، اثبات حقانیت ملت در ماجرای نفت و برنامه ریزی برای اعتبار بخشیدن به فرهنگ وطنمان « ناسیونالیسم ایرانی» را با تعریف اصولی حیاتی دوباره بخشید ،
** برای اگاهی نسل جوان ، دلایل پذیرش نخست وزیری از زبان رهبر آزاده ملت :
«سید جمال امامی» درمجلس با تصور اینکه مشابه رد پیشنهادش در مجلس 14 در سال 1324 این بار هم نخست وزیری را نمیپذیرم ( در هفتم اردیبهشت 1330) پیشنهاد کرد نخست وزیری را بپذیرم ، بلافاصله موافقت کردم و با رأی اعتماد اکثریت نمایندگان به نخستوزیری انتخاب شدم.
موافقتم به این دلیل بود که طرح نمایندگان راجع به ملی شدن صنعت نفت تصویب شود ،چنانچه« سید ضیاءالدین» نخست وزیر میشد - مجلسی نمیماند تا موضوع تأیید شود و تبعید هم میشدیم ،چنانچه شخص دیگری هم متصدیاین مهم میشد- نمیتوانستم صنعت نفت رابا حمایت ملت ملی کنم ... به این دلایل و بسیاری شواهد دیگر در مناسبت ها بزرگداشت این چهره ملی مردمی را گرامی میداریم
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید