در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، برابر انتظاری که بود دو کاندید تُرک زبان (آقایان عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده) با توسل به زبان ترکی و ادای چند جمله نظم و نثر تُرکی، خواهان رأی همزبانان خود در آذربایجان و چهارگوشه کشور شدند. برای کسانی که در کشوری زندگی میکنند که داشتن زبان مادری غیرفارسی، یک عمر چالش مادامالعمر از زبان بازکردن تا پایان عمر است، چنین فرصتی، هر روز دست نمیدهد.
این اقدام آقایان مزبور، مسبوق به سابقه است. 26 سال پیش از این، آذربایجانیها در جریان پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (18 اسفند 1374) نقش توسل به فرهنگ و زبان خود در جریان یک انتخابات را امتحان کرده بودند. در آن سالها نیز کاندیدایی با توسل به زبان ترکی و ابیاتی از آثار ترکی شهریار در آفیشهای انتخاباتی خود، ارگانهای امنیتی رژیم را غافلگیر کرد و منجر به دردسر زیادی برای این کاندیدای مجلس شورای اسلامی شد. البته ارگانهای امنیتی رژیم نیز برای "مدیریت" بحران پیش آمده، متوسل به هر ابزاری شدند.
در آن دوران بدون حضور شبکههای مجازی اجتماعی و زمانی که هنوز "ویندوز 95" یکسال بیشتر نداشت، در کنار حساسیتهای زبانی و فرهنگی مردم آذربایجان، کار میدانی شبانهروزی فعالین ملی آذربایجان هم در موفقیت مزبور، مؤثر بود.
با سپری شدن دهسال در جریان نهمین دور انتخابات ریاست جمهوری ایران، (27 خرداد 1384) حادثه دیگری اتفاق افتاد.
در آستانه آن انتخابات، هیئت تحریریه نشریه "دیلماج" تبریز به مدیریت مهندس علیرضا صرافی با همفکری گسترده دیگر محافل فرهنگی آذربایجان از جمله "مجمع دانشگاهیان آذربایجان"، و برخی از شخصیتهای ملی و مدنی آذربایجان، سند مهمی تحت نام " طرح اوليهاي از؛ خواستههاي ملت آذربايجان (در آستانه انتخابات دوره نهم رياست جمهوري" حاوی 28 ماده منتشر کردند (30 اردیبهشت ماه 1384) امضای مهمترین اسامی مطرح در جنبش ملی آذربایجان در پای این طرح بود: از جمله هفده مؤسسه فرهنگی مهم و نشریه ادواری مطرح و مهمترین نشریات دانشجویی آذربایجانی در سرتاسر کشور و نامهایی چون: سعید متینپو، اکبر آزاد، فرزاد صمدلی، عباس لسانی، چنگیز بختآور، غلامرضا امانی ، دکتر جمال آیرملو، فرانک فرید، حسن راشدی و بسیاری دیگر.
این سند که بعدها به طرح 28 مادهای معروف شد و هم اینک یکی از 5 سند مهم تاریخی جنبش ملی آذربایجان محسوب میشود، مخاطب خاصی نداشت و بیشتر برای شکلدهی افکار عمومی و از جمله ایجاد چالش بر سر راه کاندیداهای موجود بود تا مواضع خود را در مورد این خواستهها بیان کنند. با کمک مفاد این بیانیه، دانشجویان و فعالین آذربایجانی در هر جایی از کشور، میتوانستند کاندیداها را از موضع مشابهی به چالش بکشند و گستردگی اجتماعی این خواستهها و هماهنگی ترکان آذربایجان و غیرآذربایجانی در سرتاسر ایران را به آنها یادآور شوند.
پس از نخستین انتشار آن در نشریات مطرح آذربایجان ، محسن مهرعلیزاده، یک نسخه این سند را بدون هیچ قید و شرطی امضا کرده و طی نامهای جداگانه که به دفتر نشریه دیلماج ارسال کرده بود، تعهد کرده بود که در صورت پیروزی، با تمام توان خود نسبت به برآورده کردن این مطالبات اقدام خواهد کرد. برخی هواداران و ستادهای انتخاباتی مهرعلیزاده نیز، عکس این سند به همراه دستخط مهرعلیزاده و امضای وی را بهصورت بنرهای انتخاباتی در سطح شهرهای آذربایجان، نصب میکردند.
اعلام نتایج دور اول انتخابات، همه را غافلگیر کرد. لازم به ذکر است که در ازای این تعهد کتبی، نه دکتر جواد هیئت و نه مهندس علیرضا صرافی حاضر به حمایت مستقیم از کاندیداتوری محسن مهرعلیزاده نشدند. بدنه حرکت ملی نیز، هرگز مثل جریان انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی در دهسال قبل، به فعالیت میدانی و خیابانی و حتی اینترنتی در جهت حمایت از محسن مهرعلیزاده، مبادرت نکرد. نتیجه اما از هر جهت جالب بود: محسن مهرعلیزاده که در اغلب استانهای کشور نفر آخر بود، در سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل نفر اول شده بود.
در آن انتخابات وابستگیهای اتنیکی کاندیداها، در مورد بقیه نیز عاملی تأثیرگذار در کسب رأی بود. (به تصویر ضمیمه نگاه کنید) با این وجود، آرای مهرعلیزاده، برای بیخبران از میزان جدی بودن مطالبات زبانی. فرهنگی و اقتصادی در آذربایجان، شگفتیآور بود. برخلاف بقیه کاندیداها که هرکدام بهنوعی در سطح کشور و مناطق اتنیکی مربوط به خود، معروفیت داشتند، مهرعلیزاده بهجز شهر مراغه در جای دیگری از آذربایجان و دیگر مناطق تُرکنشین ایران معروفیتی نداشت. شهرت بقیه کاندیداها در مناطق اتنیکی نزدیک به خودشان، بازتاب معروفیت آنان در مرکز و در سطح کشور بود. اما مهرعلیزاده نه معروفیت کشوری داشت و نه در منطقه آذربایجان، کسان زیادی نام او را قبل از آن انتخابات شنیده بودند.
اتفاقا مهندس علیرضا صرافی طی یک جلسه کلاب هاوسی در ششم ژوئن، اشاره کرد که در طول 16 سال سپری شده از آن روزها، آقای مهرعلیزاده در فضاهای محل حضور خود، در دفاع و تبلیغ طرح 28 مادهای که داوطلبانه امضا و خود را مُلزم به اجرای آن کرده بود، کار مهمی انجام نداده است. ایشان با بیان تجربه 16 سال پیش، این نتیجه را گرفتند که نهایت خامخیالی است که دو کاندیدای محترم ترک در این دوره، امیدوار باشند صرفا با بیان چند سطر نظم و نثر ترکی موفق به ورود گسترده ترکان ایران به عرصه انتخابات خواهند شد.
رفراندوم بجای انتخابات
علیرغم بدعهدی مهرعلیزاده در دفاع از مفاد بیانیه 28 مادهای مورد بحث، نهمین دور انتخابات ریاست جمهوری ایران، (27 خرداد 1384) حداقل از نظر اخلاقی، نقش رفراندوم را ایفا کرد.
در جوامع دموکراتیک، رسم بر آن است که انتخابات، رفراندومها و تا حدودی نظرسنجیها، مثل چکش ضرابخانه، بهای احزاب، سیاسیون، پلاتفورمها و پروژههای مختلف را از نظر میزان برخورداری از آرای مردم، بر روی آنها حک مینمایند. اما در نظام غیردموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، انتخابات آزاد و رفراندوم که هیچ، حتی نظرسنجیهای متعارف از سوی نهادهای علمی رسمی موجود در کشور نیز، محلی از اعراب ندارند. از اینرو رأی مردم آذربایجان در جریان نهمین دور انتخابات ریاست جمهوری ایران، در 27 خرداد 1384، نقش یک رفراندوم برای پی بردن به اراده ملی آذربایجان را بازی کرد و از آنجایی که در این 16 سال هیچ انتخابات آزاد یا رفراندومی برای معین کردن اراده ملی آذربایجان، برگزار نشده است، هنوز میتوان آن "رفراندوم" را معتبر به حساب آورد.
بیانیه مزبور از هر نظر بهخصوص از نظر تأکید بر توسعه، شایان توجه است و در آشفته بازاری که خواستههای ملی برای رفع تبعیضات گوناگون، ملعبه دست افراطگریها و جریانات ویرانگر و به دور از مسئولیت میشوند، در کنار و بر فراز چند سند دیگر از مشروعیت اخلاقی و سیاسی لازم برای پی بردن به نوع و جنس مطالبات آذربایجان، مضمونی دارد که از هیچ نظر منافی منافع کل کشور نیست و در صورت تحقق آنها، کل کشور به جایی بهتر برای زیستن همه شهروندان تبدیل خواهد شد. برای قضاوت در مورد این ادعای آخر، متن آن طرح تاریخی به این نوشته کوتاه ضمیمه میشود.
(پایان مقاله)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمیمه
طرح اوليهاي از؛
خواستههاي ملت آذربايجان
(در آستانه انتخابات دوره نهم رياست جمهوري)
ملت شريف آذربايجان
ما امضاءکنندگان ذيل به مثابه بخشي از فعالين سياسي، فرهنگي و اجتماعي آذربايجان وظيفه ملي خويش ميدانيم که با تکيه بر مبارزات يکصدساله آزاديخواهانه، هويتجويانه و عدالتطلبانه ملت آذربايجان به ارائه طرحي از خواستههاي مشخص اهالي آذربايجان (شامل استانهاي آذربايجان و مناطق ترکنشين مجاور آن) بپردازيم و از اين طريق به سهم خود معيار و شاخصي را پيشنهاد نماييم تا مردم بتوانند آنرا در انتخاب خويش بکار گيرند. لازم به توضيح است که طرح اين خواستهها درواقع عزمي براي توسعه همهجانبه آذربايجان و مناطق ترکنشين کشور است و اميدواريم با دريافت نظرات کارشناسانه ديگر، بتوانيم نسبت به ارائه طرح تکميلي و عملياتي آن و همچنين تدوين و نشر مجموعه مدوني از اصول و ديدگاههاي ملي خود در آينده نزديک اقدام نماييم.
1. آموزش به زبان مادري و تدريس ادبيات و زبان ترکي در مدارس مناطق ترکنشين کشور
2. اختصاص بودجه ملي براي آذربايجان متناسب با نفوس اهالي و همچنين تخصيص دادن 5% بودجه کل کشوري به عنوان بودجه ويژه جهت رفع کامل عقبماندگيهاي ناشي از اعمال سياستهاي تبعيضآميز گذشته
3. رفع موانع رشد و گسترش توليد و تجارت، در راستاي بازگرداندن آذربايجان به موقعيت قطب تجاري – صنعتي کشور
4. ايجاد پارلمان منطقهاي (ايالتي) در تبريز و پارلمانهاي ولايتي (استاني) در مراکز استانهاي آذربايجان به منظور حل و فصل سريع و اصولي مسائل منطقهاي
5. تمرکززدايي در حوزههاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي از پايتخت و اعطاي اختيارات در حد اداره داخلي آذربايجان به مسئولين محلي منتخب مردم
6. اعطاي حق انتخاب نمايندگان پارلمانهاي منطقهاي، استانداران و فرمانداران به مردم منطقه
7. حمايت از حقوق شهروندان در برگزاري تجمعات مسالمتآميز و ارائه خدمات و ايجاد تسهيلات مناسب براي برگزاري مراسم ملي در راستاي گراميداشت مناسبتهاي ملي و تجليل از قهرمانان و شخصيتهاي ملي در آذربايجان
8. مبارزه جدي با انديشههاي ترکستيز و عوامل آن به مثابه اصليترين عامل تفرقه، جهت تأمين وفاق و امنيت عمومي
9. تسريع در عمليات ساختماني پل ارتباطي درياچه اورميه ،اتوبان محور زنجان- تبريز- اروپا و راه آهن ميانه - اردبيل-آستارا- باکو (کريدور بينالمللي شمال-جنوب)، راه آهن اردبيل- مغان و راه آهن مراغه- اورميه - اروپا، به نحوي که مطابق برنامه زمانبندي مصوب به مرحله بهرهبرداري برسند
10. ايجاد مناطق آزاد تجاري- صنعتي در مناطق آستارا، مغان ، صوفيان، ماکو و سولدوز(نقده)
11. مبارزه جدي با رشد بيکاري و شيوع اعتياد در ميان جوانان از طريق ايجاد فرصتهاي تحصيلي، شغلي، ايجاد تسهيلات کافي جهت ازدواج و تامين امکانات ورزشي، فرهنگي و تفريحات سالم براي جوانان در منطقه
12. ايجاد بستر مناسب جهت جلب سرمايههاي خارجي در زمينههاي توريسم، صنعت، کشاورزي، دامپروري و بازرگاني و...
13. نوسازي روستاهاي در شرف ويراني و نيز کارخانجات در معرض تعطيلي آذربايجان و رسيدگي به اوضاع اسفناک اقتصادي کارگران، روستائيان، عشاير، اقشار کمدرآمد و حاشيهنشينان شهرهاي بزرگ
14. حمايت و تقويت صنعت فرش، صنايع تبديلي و بستهبندي محصولات کشاورزي و باغي و لغو تعرفههاي گمرکي به منظور توسعه صادرات اين کالاها
15. بسترسازي مناسب جهت گسترش توريسم بويژه سرمايهگذاري در مناطق سلطانيه، غار كتلهخور زنجان، غار علي صدر همدان، مجموعه شيخ صفي اردبيل، آبهاي معدني سرعين، حوزههاي توريستي ساوالان، مغان و تالش، جنگلهاي قرهداغ (ارسباران) و کرانههاي غربي درياچه خزر، محوطه باستاني قلعه بابک، مجموعه بازار تبريز، ارک عليشاه و مسجد کبود، حوزه درياچه اورميه، دهکده المپيک ورزشهاي زمستاني سهند، تپه حسنلو، تخت سليمان و باغچهجوق ماکو...
16. جديت در امر مقابله با زلزله پيش از وقوع آن، با توجه به زلزلهخيز بودن آذربايجان و حتمي بودن آن، از طريق اختصاص امکانات و بسيج تخصصهاي لازم جهت نوسازي بافتهاي فرسوده شهري و روستايي و مقاومسازي ساختمانهاي تاريخي و ابنيه مهم
17. توجه جدي به حفاظت از منابع بيبديل طبيعت و صيانت از ثبات محيط زيست منطقه و اعطاي سهم کلانشهر تبريز به عنوان دومين شهر آلوده کشور از بودجه اختصاصي سازمان ملل براي بهبود شرايط زيست محيطي آن
18. ايجاد اشتغال در زمينههاي مختلف جهت جلوگيري از مهاجرت بيرويه نيروي انساني، فرار مغزها و سرمايههاي آذربايجان به مناطق ديگر و فراهم کردن امکانات رفاهي، شغلي به منظور بازگرداندن مهاجرين قبلي
19. دفاع از حقوق کودکان و زنان بر اساس ميثاقهاي بينالمللي
20. اعمال سياستهاي تشويقي (مادي و معنوي) از ورزشکاران، و تأمين تجهيزات ورزشي و ايجاد امکانات احداث سالنها و ميادين ورزشي در کليه شهرها براي رشتههاي مختلف ورزشي
21. لحاظ نمودن علايق تاريخي و فرهنگي و اقتصادي مردم آذربايجان در مسائل مربوط به سياست خارجي و روابط بينالملل
22. تاسيس و راهاندازي حداقل يک شبکه راديو- تلويزيوني سرتاسري، يک خبرگزاري و دو روزنامه کثيرالانتشار دولتي به زبان ترکي با توجه به تداول اين زبان در گستره کشور
23. تاسيس فرهنگستان زبان و ادبيات ترکي و ايجاد کرسي اين رشتهها در دانشگاههاي کشو
ر 24. به رسميت شناخته شدن زبان ترکي در ادارات و محاکم قضايي با توجه کثرت آماري متکلمين اين زبان در سراسر کشور.
25. اعاده کليه اسامي تاريخي (بخصوص اعاده نام تاريخي آذربايجان مطابق آخرين تقسيمات کشوري در دوران مشروطيت به استانهاي اردبيل و زنجان و...) به اماکن جغرافيايي و رفع موانع موجود در نامگذاري اسامي ترکي (براي کودکان و واحدهاي اقتصادي و...)
26. لغو هرگونه سياستي که ميتواند موجب تغيير در توازن ترکيب جمعيتي بومي در غرب آذربايجان شود
27. حمايت از هنرهاي نمايشي، تجسمي و موسيقي آذربايجاني، تاسيس دانشکدههاي هنرهاي نمايشي، تجسمي و موسيقي، ايجاد کنسرواتوار و فيلارمونيا، سالن تئاتر و موزه هنرهاي تجسمي در شهرهاي آذربايجان و ايجاد رشته موسيقي آذربايجاني در دانشگاههاي کشور
28. رفع موانع بوروکراتيک در زمينه تشکيل و فعاليت آزاد احزاب، گروههاي سياسي، نهادهاي غيردولتي (N.G.O ها) در سطح کشوري و منطقهاي و حفاظت از حقوق مردم در آزادي بيان افكار و انديشههاي خويش.
اعتقاد راسخ داريم که کليه اين خواستهها در چارچوب نظام موجود و با حسن نيت اولياء امور، کاملا قابل تأمين است. انتشار آن در آستانه انتخابات نيز به همين قصد صورت ميگيرد. تاکيد داريم که حذف هر يک از مصاديق فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي اين طرح ويا اعمال هرگونه تبعيض و محدوديت جغرافيايي براي اجراي آن، معني و مفهومي جز مخالفت با توسعه و پيشرفت آذربايجان نخواهد داشت.
30/02/1384
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید