نکاتی قابل تعمق ( ضیاء مصباح ) & : بدون تردید بزرگترین دست آورد اروپا، در پی سیطره حکومت دینی و فساد اجتناب نا پذیر همراه ،پاشیدن بذرهای روشنگری بود که بسترساز «رشد اندیشه » پندارهای مناسب با «علم روز » و «بنیان سکولاریته و لاییسیته » ، جانشین شدن حقوق مدنی ، زمینیشدن قوانین و توسعه علمی ... گردید .
همچنانکه فجایع انسانی - اخلاقی حاصل از اقتدارطلبی رهبران متحجر تمامیت خواه ، کاسبان خلافت دین از : داعش تا حزب الله و از اخوانالمسلمین تا طالبان باعث گردید : باورهای روشنگری و روشنفکری در جامعه ایران نیز با شتابی قابل توجه توسعه یابد
& : کسری بودجه اولین و مهمترین مشکل سرراه دولت جدید است، بنابراین یا باید به درآمدهای کشور اضافه و یا از هزینه ها کاسته گردد، فعلا و با این سیاست های غیر مدبرانه و ادامه شعار - چشم انداز روشنی برای افزایش درآمدهای کشور نیست.
تصویب «اف ای تی اف» نیز زیر انبوهی از شعارهای از قبل داده شده - گیر افتاده ، همچنین ظاهرا قرار نیست ازخرج و بَرج های بخش های مختلف قدرت «به خصوص سهم روحانی ها و سپاه » چیزی کم شود، پس : کوچکتر کردن سفره مردم که مانع تفکر است آنهم با برنامه هدف اصلی میباشد ،غافل از اینکه ،اجرای این سیاست : به انفجار اعتراضات اجتماعی منتج و علاوه بر تضعیف انگیزه خدمت به مردم برای بالا بردن اعتبار ملک و ملت ، بحران های مخالف منافع ملی توام با نا بودی زیر ساختها » را همراه می آورد .
مگر اینکه دوری از « ادعای دولت جهادی » در داخل و ترک «ادعای حمایت از جبهه مقاومت و شعار دشمن پنداری و ترک مراودات بین المللی » در این موقعیت بحرانی - ملاک تصمیمات «علاقمندان به حفظ مقام و موقعیت خودشان هم که شده !» قرار گیرد و از حضور نمایندگان رژیم بهزینه ملت در مراجع بین المللی «نیویورک و وین » در همین روزها ، بهره برداری مناسب حاصل شود .
& مردمان دچار دغدغه معاش و ناتوان از هر گونه برنامه ریزی حتی کوتاه مدت ، بر دو راهی بزرگ قرار دارند : تحمل سختی ها و مرارت هایی که «بی تدبیری های ضدملی »بر زندگی شان تحمیل کرده و یا اعتراض مخرب از سر خشم و استیصال .
*در شرایطی که جامعهی ایرانی با بحرانهای سهمگینی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبرو ست و گفتمانهای رسمی قدرت -به دلیل «بحران مشروعیت و مقبولیت » توانایی حل مشکلات را ندارند و «حس ملی فراگیر » بشدت تضعیف شده – انتظار اینست که علاوه بر توجه به آنچه آمد «ضمن تجدید نظر در ساختار حکمرانی » - « «هویت ملی بنیاد نهاده شده بر حقوق بشر و شهروند محوری »» هر چه زودتر بازسازی و تعریف گردد.
& تریبون های در اختیار حکومت : عضویت در پیمان شانگهای ،غنی سازی 60 درصدی ،ارسال سوخت به لبنان و توسعه واکسیناسیون را «قدرت و انسجام دولت جدید » تعریف کرده اند .
در حالیکه : حضور در پیمان اخیر همراه با دریافت درجه دکتری !با هیچ تعریفی «قدرت آفرین »نبوده ، غنی سازی هزینه بر - فاقد هر گونه دست آورد و تحدید و تهدید کننده آرامش و آ سایش مردمان گرفتار معیشت « توفیق بزرگ » با معیارهای امروز محسوب نشده ، ارسال سوخت به لبنان «پیروزی بر اسرائیل و استکبار » نمیتواند قابل طرح و از همه عجیب تر تزریق واکسن با این همه تاخیر تدارک دیده شده !و تلفات ناشی از کارشکنی در پیشرفت برنامه های دولت روحانی ، نبایستی « هنر مدیریت » شناخته شود
... باور باید داشت ادامه این سبک رفتاری و در توهمات باطل غوطه وربودن ، آنهم برخلاف منافع ملی بروال گذشته « عرض خود بردن » است و بس !؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید