در تعریف رشد ، توسعه و پیشرفت ( تحقیق از : ضیاء مصباح )
مقدمه : امروز رئیس سازمان گسترده و اثر گذار بسیج مخالفت خود را با توسعه عنوان کرد البته برای جماعتی که در اثر «تلقین و یا حکم شرعی لازم الاطاعه » توسعه را بر نمی تابند و احتمالا از درک معنای آن مشابه سایر امور با تصور اتی خاص ، بر آمده از عدم درک درست محروم مانده ، یا مخالف شئونات اجتماعی سیاسی ( البته بزعم خود ) می پندارند و شاید غافل از این مهم که اساس پیشرفت جوامع «توسعه» است ، الزاما باید تاکید داشت :
- « رشد » با تعریفی کمی مانند رشد درختان و گیاهان یا تامین وسایل و ابزار رفاه ادمیان هر جامعه ای ،اجنتاب نا پذیر است .
- همچنین افزودن بر تعداد دانشجویان پزشکی که همین دیروز بتصویب «ستاد انقلاب فرهنگی » رسید بدون عنایت به ضرورت بهبود کیفیت آموزش ، نشات گرفته از نگاهی صرفا به افزایش تعداد ،مقدار ، ظاهر و... با نتایجی این چنین در تمامی ابعاد زندگانی مادی و معنوی ایرانیان در پی بیش از 4دهه حکومت اسلامی
اما بعد : بعبارت دیگر « رشد» تکثیر وضع موجود است ، به عنوان مثال افزایش تعداد جادهها، فرودگاهها، سدها و... «پیشرفت» بالاتر از رشد ،به این معناکه وضع موجود را با کیفیت مادی یا فناوری بهتری تکثیر یا ارتقا دهیم ، مثلا تولید خودرو در سال آینده باچگونگی و فناوری بهترو یاساخت سدها با فرآیند متفاوت و کیفیت بهتر ، در حالیکه در رابطه با منافع ملی و ترقی جوامع « توسعه » برخلاف دو مفهوم قبلی، به معنای «تحول کیفی در پدیده موجود و همچنین تغییر در الگوهای رفتاری، اجتماع » تعریف میشود .
جامعه در حالت توسعه ، حساسیتها و توجهات بیشتری را نسبت به هر رفتاری نشان داده و زنده و پویاست .
« توسعه» نیازمند سرمایه اقتصادیست که «نیروی انسانی تربیت شده در دانشگاه » را میطلبد ، بنابراین احساس نیاز به نیروی فنی شکل میگیرد وچون بعد اقتصادی به دنبال رفاه است ،فرآیندی که طی میشود« رشد و پیشرفت » را همراه می آورد .
با تعریف دوست عزیزمان« آقای بهزاد خسروی مدرس اقتصاد » که از کاندیداهای انتصاب به وزارت اقتصاد در دولت فعلی بودو با توجه به همین باورکه می آید از این مخمصه بسلامت جست : « توسعه» بعد فرهنگی و رفتاری دارد ،اعلام نا رضائی از وضعیت جامعه احساس ناراحتی در پی آورده ، آرام و قرارآدمیان با شعور را از میان می برد ، بالنتیجه این قشر فرهیخته نسبت به رفتارهای پیرامونی احساس انزجار مینمایند .
بعنوان نمونه با وجود اینکه «رفاه نسبی » دارید اما احساس رضایت نمیکنید،به این میماند درخودرویی مدرن با امکانات لازم نشسته اما به علت بینظمی و بیقانونی، از رانندگی در این شهرمشابه دیگر موارد رضایتی حاصل نیست .... یکی از دلایل عدم احساس رضایت « مهاجرت و پدیده فرار مغزهاست » زیرا رضایت را ما نمیتوانیم تولید کنیم ،در واقع رضایت نتیجه «همان بعد دوم توسعه» یعنی «بعد فرهنگی- رفتاریست» و زمانی که بعد دوم« توسعه» رخ نمیدهد، روابط و رفتارها« تیز، برنده ،مخرب ، پرهزینه و همراه با خشونت » میشود و.....
حاصل مطالعات درچرائی این مقوله زیر بنائی و استدلالی بدینگونه اینکه :
در بیان تفاوت «رشد ،پیشرفت و توسعه » متولیان قوم با اینهمه دست آورد - مخصوصا تعالی اخلاق و رفتار مردمان ، از همه مهمتر بهبود امر سلامت و برطرف شدن «دغدغه معاش » با ثبات ارزش پول (که نتوان ملی اش نامید ) و یا چگونگی توان برنامه ریزی های زندگانی «حتی برای کوتاه مدت » از سالها پیش چنین استدلال میکردند و به اختمال کماکان در پی آن ! میگویند :
*«کلمه «پیشرفت» را با دقت انتخاب کردیم، تعمداً نخواستیم کلمه «توسعه» را به کار ببریم- علت اینست که کلمهی توسعه « یک بار ارزشی و معنائی داشته » همچون جذب یا آمدن سرمایه گذار خارجی !که در پی آزادی های اصولی پیش بینی شده در همین قانون اساسی با همه کاستی ها ، ثبات و استاندارد بودن قوانین مربوط ، حمایت حکومت و....می باشند - ضرورتهائی را با خودش همراه می آورد که یقینا ما با آن التزامات موافق نیستیم ( بقول اقای روحانی الزامات تقویت برجام و اهداف اصلی برجام 2 ،3و.. )
*ما نمیخواهیم «یک اصطلاح جاافتادهی متعارف جهانی » را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم و داخل مجموعهی کار خودمان بکنیم ، چو ن باور داریم که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل ! »
*ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم، این مفهوم عبارتست از «پیشرفت»و معادل معنای فارسی آ نرا میدانیم، میدانیم مراد چیست ، منظور از این پیشرفتی که در فارسی معنایش روشن است ، در چه ساحتهائی و به چه سمتی است.
* این وام نگرفتنِ مفاهیم را - در موارد دیگری هم در انقلاب داشتهایم ، از کلمهی «امپریالیسم» استفاده نکردیم ، کلمهی «استکبار» را آوردیم - ممکنست زوایائی در معنا و مفهوم «امپریالیسم » وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست .
* حساسیت ما بر روی آن زوایا نیست بر روی آن معانی میباشد که از کلمهی «استکبار» به دست میآید - لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد ، دنیا هم امروز منظور ما را میفهمد و همچنین مفاهیم دیگری مانند « واژه مستضعف » که برای جلوگیری از تفسیرهای خاص مغایر مفاهیم گذشته آنرا تعریف نمودیم !
* مفهوم پیشرفت، برای ما روشن است ما «پیشرفت» را به کار میبریم و تعریف میکنیم که مقصود از پیشرفت چیست ....بنابراین مجموعه نظام با توجه به شرایط ویژه و تنگناهای موجود در بسیاری جهات که محصول نا هماهنگی در درون دولتها تا کنون می باشد ... توسعه را تحت پوشش پیشرفت تعریف مینمائیم !!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید