بپا خیزیم و طرحی نو دراندازیم

بپا خیزیم و طرحی نو دراندازیم.

یک ویدئوکلیپ از محمود احمدی نژاد این روزها در فضای مجازی منتشر شده است. او در این ویدئو ادعا می کند که اطلاع دقیق دارد که روسیه و آمریکا توافق کرده اند که آمریکا چشم خود را بر تعرض روسیه به اوکراین ببندد و در قبال آن روسیه در قبال تعرض و نفوذ آمریکا به ایران بیطرف بماند. در واقع طرفین اوکراین و ایران را بین خود تقسیم کرده اند. او بدرستی اشاره می کند که چون دولت ایران مانند دوره قاجار تضعیف شده آنان به خود جرات و اجازه داده اند که بر سر ایران معامله کنند. اینکه او این گزارشات را از کجا بدست آورده و اطلاعاتش تا چه حد درست است موضوع جداگانه ای است، ولی احتمال وجود چنین طرحی با توجه به اوضاع بد اجتماعی و نارضایتی شدید مردم از رژیم اسلامی خیلی هم بعید نیست. بر همین اساس سازمانهای اپوزیسیون در خارج و عناصر فعال سیاسی در ایران باید به منظور جلوگیری از اجرای چنین سناریوی وحشتناکی که یادآور توافق روسیه تزاری و امپراتوری بریتانیا برای تقسیم ایران در سال ۱۹۰۷ می باشد، اقدام به تشکیل یک جبهه واحد مقاومت بکنند.
__
احمدی نژاد یکی از مهره های بازی حکومت اسلامی بوده و همچنان هم هست. هر زمان لازم بوده نقشی به او سپرده اند که بازی کرده و سپس به پشت صحنه رفته است. او یک کوتوله متوهم سیاسی است که هیچگاه شخصیت قابل اعتماد و محکمی هم از خود نشان نداده است. او که در این ویدیو از ملت بزرگ ایران با سابقه تمدن هزاران ساله حرف می زند و در مقام حمایت از مردم از حقوق آنان می گوید و اینکه « هیچکس حق ندارد بدون نظر و اطلاع مردم بر سر این سرزمین باستانی معامله کند » فراموش کرده است که خودش در جریان انتخابات سال ۸۸ همین مردم را که با شعار « رای من کو؟» به خیابان آمده و حق خود را طلب می کردند « خس و خاشاک » نامید که « رودخانه زلال ملت » یعنی همان حزب الهی ها به اتفاق لباس شخصی های مزدور و نیروهای سرکوبگر رژیم آنها را می روبد و می شوید.
احمدی نژاد در این ویدیو بطور تلویحی دولت جمهوری اسلامی را با اواخر حکومت قاجار مقایسه کرده و هشدار می دهد که در جهت منافع خود با قدرتهای خارجی، روسیه و آمریکا معامله می کند. شواهد نشان می دهد که این ادعا چندان بی پایه و اساس هم نیست. در اینکه رژیم اشغالگر اسلامی همزمان در حال مذاکره و چانه زنی با اروپا و آمریکا از سویی و روسیه و چین از سوی دیگر است تا به قیمت فروش ایران به هر دو طرف، از طرفین تضمینی برای بقاء و استمرار نظام اسلامی بگیرد شکی نیست، و اینجاست که لزوم اتحاد همه نیروهای سیاسی برای خنثی کردن چنین طرحی حیاتی و اولی بر هر اما و اگری است.
اما در عین حال نباید فریب اشخاصی چون احمدی نژاد را هم خورد و تصور کرد که اینان از نظام بریده و بسوی مردم آمده اند و صادقانه سنگ ایران و ایرانی را به سینه می زنند. تلاشهای این مقامهای گذشته از جناحهای مختلف حکومت می تواند بخشی از بازی رژیم در همین ساخت و پاخت با قدرتهای جهانی باشد. در واقع بخش داخلی آن معاملات برای مقابله با اعتراضات احتمالی مردم در رابطه با واگذاری حق حاکمیت ملی کشور به روسیه، چین و امریکا، برجسته کردن و ساختن و عرضه مخالفینی از داخل نظام با توافقات احتمالی آینده از جمله همین احمدی نژاد و جلب حمایت مردم از انان، یکی از عرصه های همین بازی سیاسی می تواند باشد.
رژیم در عین بازی با قدرتهای جهانی برای کسب تضمین استمرار حکومتش، همچنین بفکر ادامه فریب مردم و سرگرم کردن آنان به بازی جناحین اصولگرا و اصلاح طلب برای امیدوار نهگداشتن آنان به بهبود اوضاع از طریق مبارزه مسالمت آمیز و شرکت در انتخابات مدیریت شده هم هست. رژیم برای ادامه حکومت به هر دو جناح عمده حکومتی نیاز دارد. آنان در ۲۵ سال گذشته این بازی را با افت و خیزی سرگرم کننده انجام داده و به موفقیت آن در آینده نیز امید دارند. تمام عناصر اصلی این بازی همچنان در شرایط مساعدی برای حضور در صحنه قرار دارند و با گرفتن امتیازاتی حاضر به ایفای نقش در شطرنج سیاسی ایران هستند. از نظر هسته مرکزی قدرت در نظام اسلامی یعنی « ولایت فقیه» حضور هرکدام از آن شخصیت‌ها در مقامات دولتی هیچ تفاوتی ندارد چرا که اولا همه آنها در حفظ نظام با هم اتفاق نظر دارند و اولویت شأن حفظ نظام اسلامی است، دوم اینکه قدرت اصلی و تعیین کننده در هر صورت و طبق مواد متعدد در قانون اساسی، مقام ولایت و بیت رهبری است. مقام ریاست جمهوری طبق اعتراف صریح محمد خاتمی یک « تدارکاتچی» بیش نیست و هیئت دولت مجری اوامر دولت در سایه یا همان بیت رهبری است.

با این توضیحات دلیل حضور هر از گاهی افرادی چون احمدی نژاد و اعلام مواضع خوشایند مردم ناراضی و تحمل آنها از جانب بیت رهبری نیز روشن می شود. بیت رهبری برای اجرای مقاصد خود نیاز به کاراکترهای متفاوت دارد، گرچه آنان را گاهی مقبول و گاه مغضوب می دارد اما نابودشان نمی کند، تا در زمان مقتضی مورد استفاده قرار گیرند. احمدی نژاد یکی از همین مهره هاست، اما مردم باید این شعار را که در جنبش‌های اخیر در خیابانها شنیده شد آویزه گوش کنند که « اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» و فریب این بازی قدیمی را نخورند. رژیم جمهوری اسلامی در کلیت خود یک رژیم اشغالگر، ضد ایرانی و تا مغز استخوان فاسد است. آنها می دانند که در میان مردم هیچ مقبولیتی ندارند و اتکایشان فقط به نیروهای سرکوبگر نیز تا ابد امکانپذیر نیست. بر سرنیزه می توان تکیه کرد اما بر آن نمی توان نشست. سران رژیم اسلامی برای حفظ بقای خود حاضر به پذیرش هر خفتی در مقابل قدرتهای جهانی و فروش منابع ملی ما به آنان هستند.
برای حفظ ایران و حرمت و عزت ایرانیان، تمام نیروها باید برای طرد و سرنگونی این رژیم فاسد متحد و بسیج شوند.
محمود میرزاده.