رفتن به محتوای اصلی

نوشته‌اید حامد، داماد شما، با صدای درد آلود به شما گفت: خدا نیست، بخدا قسم خدا نیست،نیست.... این گفته حامد آب در چشم شما نشانده است. چرا؟ چرا آقای سروش؟ داماد شما در جوانی شاید به حقیقتی رسیده که شما در کهولت هنوز به آن نرسیده اید. سالهاست شما مثل لاک پشت سیر فکری خود را از صحرای سوزان حجاز آغاز کرده اید و افتان و خیزان خود را از مکه مکرّمه و مدینه منوره به امّ القری تهران رسانده اید. دست کم ده سال تمام در سیاه‌ترین دوران حکومت اسلامی به خمینی خدمت کرده اید.
اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید: یک آدم صبور و دهن‌قرص گیر بیاورید و کل بدبختی‌ها و جفتکهایی که از الاغ زندگی خورده‌اید را با او تقسیم کنید… بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کممیکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز می‌کنید، او هم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل میفهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید و این یعنی آرامش..
من فکر می‌کنم اگر مبارزات مردم از داخل کشور و فشارهای بین‌المللی از بیرون از ایران، هر دو، دست به دست هم بدهند و تداوم یابند، جمهوری اسلامی ایران ناگزیر از این عقب‌نشینی است و این پیروزی بزرگی برای مردم ایران و نیروهای آزادی‌خواه خواهد بود.
وقایع روزهای 25 بهمن و یکم اسفندماه و شعارها و مطالبات مطرح شده در خیابانها از سوی معترضان، بیانگر این واقعیت بود که موج اعتراضی در ایران از چارچوب تعیین شده سران اصلاح‏طلب فراتر رفته و معترضان خواهان برچیدن ساختار موجود و سرنگونی سیستم ولایت فقیه هستند
وقتی همه شعار‌ها علیه او باشد، وقتی همه نقد‌ها معطوف به شیوه زمامداری او باشد، وقتی مطابق مجموعه اختیاراتش بازخواست شود، وقتی نامش در کنار نام قذافی و صدام حسین و سوموزا و پینوشه ذکر گردد، وقتی تعداد معترضان معطوف به او روز به روز افزایش یابد؛ همه اینها در متزلزل ساختن اراده سرکوبگری او مؤثرند. آن صحنه باشکوهی که میلیون‌ها شهروند ایرانی یک صدا علیه او شعار خواهند داد، اراده ماندنش را متزلزل خواهد کرد.
فيلم سينمايي «آتشکار» به کارگرداني محسن اميريوسفي اخيرا براي نقد و بررسي دانشجويي به يکي از دانشگاه ها دعوت شده است که به کارگردان آن اعلام کرده اند، اين نشست تنها با حضور آقايان قابل برگزاري است. آقای امیر یوسفی در واکنش به این تصمیم گفت : آقايان، آتشکار يک فيلم انساني اجتماعي در مورد موضوع مهمي است که مرد و زن جامعه امروز ما بايد آن را بشناسند. و اين کار را هم خواهند کرد، چه شما بخواهيد و چه نخواهيد.»
حرفهای دادستان تهران یک روز بعد از اعتراضهای سبز در دهم اسفند بسیار بامعنا ست. به نظر من مجموعه حرفها و ادعاها و موضعگیری های مقامات از 25 بهمن به اینسو ارزش تحلیلی فوق العاده ای دارد. چه حمایتهای مصنوعی و دستوری از رهبر و محکوم ساختن موسوی و کروبی و اعتراضها و چه نمایشهای تلویزیونی وزیر اطلاعات و دیگران و امروز حرفهای دادستان. بازخوانی متن حرفهای او روی دیگر سکه جنبش را نشان می دهد
گفتگو با آقای ناصر فکوهی در سایت حکومتی ایلنا، درس هایی برای کنشگران فرهنگی - اجتماعی دارد ولی آنجا که به سیاست مشخص در ایران پرداخته و نوشته است که: این تصور که تغییر با یک اتفاق بزرگ اتفاق می‌افتد تصور غلطی است. بامطالبات ملت ایران در جنبش خیابانی همخوانی ندارد. تجارب دو سال گذشته نشان داده است که سمت گیری جنبش ملی دمکراتیک برای اتفاق بزرگ و رهائی از حکومت اسلامی بوده است. آری تغییر بنیادی با یک اتفاق بزرگ رخ نمی دهد...
در آستانه هشت مارس و روز جهانی زن ، احزاب، تشکلها، نهادهای حقوق بشری و فعالین حقوق زنان با انتشار بیانیه هایی خواستار برگزاری تظاهرات روز زن در 17 اسفند مطابق با 8 مارس شدند. همچنین شیرین عبادی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، امروز با انتشار بیانیه ای از ایرانیان درخواست کرد که سه شنبه هفته آینده 17 اسفند مطابق با 8 مارس روز جهانی زن به خیابان ها بیایند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: روز ۸ مارس امسال روز ویژه‌ای است، در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواست‌های دموکراتیک مردم ایران...