رفتن به محتوای اصلی

مصاحبه صفحه فیس بوک 25 بهمن با محسن مخملباف:اگر کمیت سرکوبی که از رژیم بر می آید را از یک تا ده ارزیابی کنیم تا به حال 9 تایش را به کار گرفته. او بیشتر تهدید می کند.او جرات تیراندازی به مردم در خیابان را بیش از این هم ندارد. ببینید قذافی هزار نفر را کشت ، سازمان ملل او را به دادگاه حواله داد و دیگر چاره ای جز مردن در لیبی ندارد. هنوز در قدرت است اما محکوم شد که در کشورش بماند و اموال خودش و خانواده اش مصادره شد. 20 روز پیش قذافی برای خودش قدرتی بود و امشب یکی از مفلوک ترین موجودات کره زمین است.
وزارت اطلاعات وضعیت تهران را در روز سه شنبه ۱۰ اسفند با درجه بندی بحران طبقه بندی کرده و به نیروی انتظامی اخطار داده است تمام توان خود را به کار ببندد تا تماشاگرانی که برای دیدن بازی استقلال و السد قطر به استادیوم آزادی تهران می روند به تظاهرات کنندگان جنبش سبز نیپوندند.
قوانین همه برگرفته از واقعیت های اجتماعی هستند حتی اگر مصبوغ به ماخذ الهی باشند. ازاینرو به استناد نظریات بسیاری در حوزه مبانی جامعه شناختی، زمانی که ارزش ها وهنجارها با ساخت و سازه های اجتماعی همسازی نشان نمی دهد نمی توان واقعیت را قربانی ارزشها و هنجارها ساخت. تقدس انسان بعنوان یک موجود اجتماعی مقدم بر تقدس ارزش ها و هنجارهای انسان ساخت است. هنجارها باید درخدمت واقعیت و تحول ان بسوی بقای پویا باشد.
اگر با اغتشاش فکری به دنبال کسانی بیافتیم که خواهان عبور از ولایت فقیه نبوده و پتانسیل آرمانی و هدفهای برنامه ای نظامی بر مبنای مدرنیته، سکولاریسم، حقوق بشر و دموکراسی راندارند، باز فرسنگها از نسل جوان عقب مانده ایم. امروز اگر میخواهیم جایگاه واقعی خویش را در جنبش مردمی بیابیم، بعنوان قدم اول بر ما واجب است که شعارهای آرمانی مرحله ای و استراتژیک خویش را بر راستای برچیده شدن نظام پوسیده قرون وسطایی ولایت فقیه با قاطعیت و شفافیت تمام مطرح بکنیم.
دراین بیست ماهه به برکت پایداری جنبش سبز خامنه ای نه فقط در میان ملت که حتی در میان روحانیون و نظامیان و کارگزاران نظام حاکم نیز منزوی تر و بی اعتبار تر شده است. حکومت کودتا نیز ازهرسو دچار شکاف و ورشکستگی است. قطع رابطه میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی با مردم ورجزخوانی سران رژیم نه از سر اعتماد به نفس بلکه از سر ترس و زبونی است.

دو حزب کمونيست و کمونيست کارگری فکاهی ملانصرالدين را می‌شناسند که‌ گفت: ادعا می‌کنم اينجا وسط جهان است. می‌گويی نه‌، بيا متر کن! آقای فرهاد شعبانی نيز ادعاهايی را به‌ نسبت نفوذ خود در کردستان و عدم محبوبيت احزاب کردستانی چون کومله‌ و دمکرات را مطرح ساختند، با اين تصور که‌ مردم و کنشگران سياسی امکان مترکردن ندارند! وی بعنوان برهان برای اثبات ادعای خود خطاب به‌ رفقای خود مدعی شد که‌ فعالان حرکتهای اعتراضی در خارج از کشور در چند سال اخير تنها اعضای حزب کمونيست ايران بوده‌اند
یکی ازبزرگترین درسهای انقلاب بهمن،افسون همه باهم بود.البته محتوای آن گردآوری توده وارمردم وادغام ومنفعل ساختن همه دگراندیشان ودگرباشان زیرچتروحول هژمونی یک گفتمان بود.گفتمانی که حاکمیت مذهب و روحانیت و وروایت آنها ازمبارزه ضداستبدادی –سلطنتی،حرف اول را می زد.درواقع هیچ خوره ای هم چون همه باهم بودن(همه درزیرچترمن) ذات دموکراتیک وبالنده یک جنبش واقعا توده ای را تهدید نمی کند.گفتمانی که با ایجاد کمترین تکان درجامعه فلاکت زده واستبدادی درصددحفظ بنیادهای فاسد وتبعیض آمیز آن است.
چند لحظه پیش در سایت جرس نامه فرزندان آقای موسوی را میخواندم. نامه ای که مرا ناراحت کرد و به فکر فرو برد. با خود فکر کردم هرگز برای هیچ کس این دربدری و غریبی را نخواسته ام. ولی نتوانستم به غریبی پدر و مادر و خانواده های خودمان در زمان خمینی و نخست وزیرش آقای موسوی فکر نکنم و آه نکشم. فرزندان موسوی نوشته اند :
در 30 سال گذشته از دعواهای شخصی در اپوزيسيون ايران پرهيز کرده ام و هرگاه با نظر کسی هم مخالفتی داشتم اختلاف خود را با آن نظر بيان داشتم و تلاش کردم از ذکر نام افراد اجتناب کنم و از بحث های شخصی دوری جسته و موضوع سياسی را بحث کنم و نه افراد را. با اينحال در مورد زير با آنکه کماکان بحثم در مورد عرصه سياسی است و نه عرصه خصوصی، اما متأسفانه بدون ذکر نام افراد نميتوانم اين بحث را انجام دهم.