در نوک حمله قرار دادن دیکتاتور حاکم بر ایران به منزله آن نیست که شرایط کشور ما با کشورهای مزبور مشابه است و غلبه بر استبداد با یک خیزش و در کوتاه مدت امکانپذیر میباشد. رژیم اسلامی، رژیم جان سختی است و عوامل متعددی وجود دارند که به پایداری و جان سختی آن کمک میکند. استبداد حاکم بر کشور را در مبارزه پیگیرانه و تدریجی باید فرسوده کرد، با اتخاذ سیاستهای مناسب شکافهای درون حاکمیت را تشدید نمود و در زمان مناسب به آن یورش آورد.
انقلابهای نیمه تمامی که آتش به تن و جان دولتهای ارتجاعی آفریقایی و خاورمیانهیی زده است، مستقل از اینکه به کجا ختم شوند، قیام فرودستانیست که از سیاستهای نئولیبرالی امپریالیستی به ستوه آمدهاند. بافت طبقاتی تودههای معترض، شعارهای مبتنی بر نان و کار و آزادی و مقابله با دولتهایی که از متحدان اصلی امپریالیسم آمریکا و اتحادیهی اروپا به شمار میروند، بی برو و برگردترین دلیل این مدعاست.
بنظر می رسد که مردم نسبت به سرکوب های جمهوری اسلامی ساکت نمی نشینند، و خواهان برچیده شدن دستگاه سرکوب، ترور و ارعاب دگراندیشان اند، حتی اگر سرکوب شوندگان عناصر بدنامی باشند که سابقه همکاری با نظام ضد بشری جمهوری اسلامی را داشته باشند!
با عنايت به تاثيري كه مسايل مصر و تونس بر ساير كشورها و از جمله يمن، اردن، بحرين، الجزاير و ليبي داشته و پيشبيني ميشود كه دامنهي تحولات به كشورهايي مانند سوريه و حتي عربستان سعودي نيز كشيده شود، چنين ميتوان نتيجه گرفت كه اعتراضات پيش رو، واقعيتي فراتر از يك مسالهي عربي بوده و در چارچوب موج جديد دمكراسيخواهي در كل خاورميانه قابل ارزيابي است. از اين رو به فرض آن كه به زعم رسانههاي محافظهكار ايران مانند كيهان و جوان، جنبش سبز را موثر بر وقايع مصر ندانيم، اما بيترديد وقايع مصر بر حركت نوين
سالها پيش از اين پدران ما از هم مسلكان اينان در مشروطه اول، هم بهنگام بر پائي و هم بوقت برخورداري ضربه خورده، توفيق تغيير در رئوس كشور و رسيدن به مقصود را به حيله هاي اينان از دست داده اند. باز چه شده كه ملا فضل الله ها در اين هنگامه سبز خواهي و حق طلبي به ياري مظفرالدين هاي بي لياقت امده، مردم را به سكوت و مماشات دعوت نموده مرهم درد بي درمان خليفه(ولي) عاري از ايرانيت گشته اند؟
«سیاست نوین» سیاست مبارزه مشترک است برای اهداف وحقوق به رسمیت شناخته شده. یعنی «سیاست مطالبه محوری » ست. یعنی سیاست کلاسیک که در « پیگیری خواسته ها بعد از رفع دیکتاتوری» خلاصه میشد عملاً تبدیل شده به « توافق روی خواسته ها برای رفع دیکتاتوری». شخص در این سیاست دقیقاً میداند برای چه مبارزه میکند،وچه چیزی گیرش میاید.خیزش عمومی تنها با به رسمیت شناخته شدن خواسته های گروههای اجتماعی و ملیتها و غیره میتواند شعله ور شود.
لایحه بودجه زمانی به مجلس داده شد که فرصتی برای بررسی و یا تغییراتی در ارقام آن وجود ندارد. مجلس ناتوان از تحمیل اراده خویش به تیم احمدی نژاد است و در مقابل آن زانو خواهد زد و تمکین خواهد کرد. سخن از خرد کردن بودجه به یک دوازدهم و یا دو دوازدهم یا بیشتر می رود. احمدی نژاد مقام خود و اجرایی کشور را بالاتر از مجلس می داند و اهمیت چندانی به رویکرد ومجلس نمی دهد زیرا از ابتدای دولت نهم همه بازی ها را به نفع خود تمام کرده است و بودجه انبساطی سال 1390 هم به همین سرنوشت دچار خواهد شد و تیم احمدی نژاد خ
هر چند جامعهشناسان ايرانی و غيرايرانی زيادی معتقدند که روند اسلامیکردن دانشگاهها، نمیتواند مانند سالهای ابتدای انقلاب اسلامی ايران باشد، اما آمار منتشره از اخراج دانشجويان و بازنشستگی و اخراج اساتيد دگرانديش دانشگاهی، نشاندهندهی آغاز انقلاب فرهنگی ديگری است
سران رژیم نمیخواهند از سرنوشت دیکتاتورهای دیگر درس بگیرند؟ آیا کسی میتوانست سرنوشت بنعلی و مبارک و قذافی را سه ماه قبل پیشبینی کند؟ برای سران رژیم ایران هنوز فرصت باقی است که از خشم مردم در امان بمانند، اگر راه قذافی را برنگزینند، و دست از شقاوت و وقاحت و دروغ پردازی و سرکوب بردارند و بگذارند مردم سرنوشت خود را خود تعیین کنند.
تقدیم به دهها هزار انسان شریفی که بخاطر دستیابی به آزادی، دموکراسی، سکولاریسم و رفاه اجتماعی در طی ۳۲ سال گذشته ، بیگناه اعدام شده اند. و باز تقدیم به دهها هزار انسانهای شریفی که در طول ۳۲ سال گذشته بخشی از سالهائ عمر خود را در سیاه چالهای این رژیم فاشیستی - اسلامی تحت وحشیانهترین شکنجههای جسمی و روحی گذرانده و این آزمون تلخ تاریخی را با حفظ معیارها و ارزشهای انسانی با سربلندی سپری کرده اند.