رفتن به محتوای اصلی

تقلب آشکار رژیم از یک سو و میزان حمایت دور از انتظار مردم از موسوی و کروبی از سوی دیگراین جسارت و انگیزه را نیز در ارودی اصلاح طلبان برانگیخت تا در برابر کودتای انتخاباتی ایستاده و به جای پناه بردن به خدا، اینبار به مردم پناه برند و مردم هم نشان دادند و همچنان میدهند که برای آرای خود ارزش قائل بوده و رهبران خود را هم تنها نخواهند گذارد.
نويسندگانی با اهداف مختلف کنفدراسيونيسم را بعنوان مدل حکومتي براي آينده ايران پيشنهاد ميکنند. برخي تصور ميکنند اين مدل راهي براي متحد نگهداشتن کشور ايران با احترام به تنوع قومی در ايران است. برخي ديگر نيز نظير تکه پاره هاي بازمانده احزاب چپي کومله ، دموکرات کردستان و مجموعه کنگره مليتهای ايران فدرال، کنفدراسيونيسم را با عنوان فدراليسم تبليغ ميکنند و مـتأسفانه در جنبش سياسي ايران برداشت غلطي از فدراليسم را باعث شده اند که گوئي حکومت قومي يا کنفدراسيونيسم است.
این قیاسی درباره پدیده‌ای به نام «احمدی‌نژاد» یا مکتب «احمدی‌نژادیسم» است که می‌توان سیر تطور آن را مرور کرد تا سیمای نظری و عملی آن در ذهن ترسیم شود. «خودرو» نوع رفتار و عقاید اعضای این جریان است و سرنشین‌های آن، حلقه اصلی فعالانش و راننده هم فعلا «محمود احمدی‌نژاد» که البته در حال حاضر با پررنگ شدن نقش «اسفندیار رحیم‌مشایی» در این مکتب جدیدالتاسیس، بوی تغییر «راننده» هم به مشام می‌رسد. البته این مکتب یا حلقه فقط سیاسی نیست؛ چرا که با مروری بر رفتار و گفتار اعضای آن می‌توان...
بنظر میرسد احمدی نژاد هم از تکذیب های دروغ خسته شده و واقعا نمیداند چه باید بگوید یا نگوید و متوجه شده است که هر چه بیشتر تکذیب کند مارک دروغگویی که بر پیشانی او است، پررنگ تر می شود.
بيش از يك سال است كه از انتشار كتاب «چريك‌هاي فدايي خلق: توسط محمود نادری و به سفارش وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی می گذرد؛ تا اکنون صد ها نقد بر آن نوشته شده است که محمود نادری مقاله ای در پاسخ به نقدهایی که در باره کتاب چریک های فدایی خلق نوشته اند پاسخ داده است. نوشته کامل در تابناک انتشار یافته. نسخه ای از این پاسخ نیز در سایت مرکز پژوهش ها و مطالعات سیاسی گذاشته شده که البته معلوم نیست چرا آخر آن بریده شده است.
تماشاچیان وخبر گزاریهای جهان در سالن کشتی در شهر هرنیک دانمارک شاهد یکی از پر شور ترین شرکت هواداران جنبش سبز مردم ایران از ورزشکاران ایرانی بودند ، جوانان سبز پوش ایرانی از شهر های کپنهاک ، اودنسه توسط تشکیلاتی بنام« ایران ازاد »برنامه ای را ترتیب داده بودند که نزدیک به یک صد نفر را در جاهای مختلف سالن سازماندهی کرده بودند که هم به تشویق کشتی گیران ایرانی می پرداختند و هم با صدای بلند اعتراض خود را به باند کودتایی احمدی نژاد_ خامنه ای را به گوش جهانیان می رساندند...
چهره‌ی آشنای سایت ایران گلوبال، آقای ناصر کرمی درمطلبی پراکنده‌ وبامحتواهای مختلف به‌ نیابت از مخاطب اصلی بنده برآمده‌ که‌ بنا به‌دلایلی لازم دانستم به‌ مطلب ایشان پاسخ دهم ودرضمن به‌ ایشان نیز خوش آمد وخیر مقدم عرض نمایم.
راست این است که آفتاب عمر حکومت 30 ساله دروغ و جانیان دروغگوی حاکم بر سرنوشت ایرانیان بر لب بام است و هرچه به لحظه مرگ این حکومت اسارت بار اسلامی نزدیک تر می شویم گفتار و کردار سران تبهکار حکومت دروغ ، جنون آمیز تر و دروغ هایشان بزرگ تر و درعین حال مضحک تر می شود .
خرافات و عوام‌فریبی قوه‌ تمیز شما را پوسانده و دستاوردش برای مردم ما جز ویرانی، نابودی صنعت، نابودی کشاورزی، نابودی فرهنگ، نابودی صنعت نشر و مطبوعات، نابودی ورزش، آوارگی هزاران نفر و برباد رفتن آبروی ملتی سه هزار ساله و بر جای ماندن قبرستانی پر از گور جوانان بی‌گناه نبوده است.
در دوران فعالیت فلسفی و نظری ارسطو، سرنوشت بزرگ‌ترین امپراتوری زمانه، یعنی ایران و سلسله‌ی پرقدرت هخامنشیان به دست اسکندر مقدونی، شاگرد ارسطو، رقم خورد. هایدگر در شاهکارش، یعنی در کتاب هستی و زمان، خود بر این باور است که انسان (هایدگر او را دازین می‌نامد) به این جهان پرتاب و فروافکنده شده است، بدین لحاظ پیشاپیش متعین است. آنچه انسان انجام می‌دهد، می‌اندیشد، و سرانجام می‌شناسد، متاثر از در-جهان-بودگی اوست. فیلسوف و متفکر نیز از این قاعده مستثنی نیست.