رفتن به محتوای اصلی

● تریبون آزاد

کیانوش توکلی
نوشته هايش روان ، يك دست و در عين حال ساختمان بهم پيوسته اي دارد ! اديب نه تنها اقتصاد ايران را خوب مي شناسد ،بلكه جامعه شناس برجسته اي هم است ؛ در حالي كه سياست مدار خاموشي است واصولا سياست را بي رنگ مي بيند. استراتژي سياسي ايشان ، كودتاي خزنده اي دريك روز تعطيل بهاري را تداعي مي كند. همه جريانات سياسي از اصلاح طلبان حكومتي ، ملي ـ مذهبي ها تا اپوزيسيون جمهوريخواه ، سلطنت و چپ ايران را نقد كرده , و سئوالات اساسي جلوي پايشان مي گذارد.اما به جناح اقتدار گرا كه مي رسد ؛ سكوت اختيارمي كند!
کیانوش توکلی
پس از اين فاجعه، بحثى در نشريات چپ راه افتاد كه بجاى تعمق و درك تغيير در سياست خاورميانه اى امريكا بيشتر خاطرات ضد امپرياليستى دهه 60 را تازه مى كرد و اغلب هم اين مباحث بدون نتيجه گيرى مشخص رها مى شد. در اجلاس هاى احزاب چپ ايران تا آنجا كه من اطلاع دارم مباحث دست و پا شكسته اى در اين خصوص صورت گرفت، بدون اينكه اهميت كليدى 11 سپتامبر شكافته شود؛ كه از نظر من بدون شناخت پديده 11 سپتامبر و استراتژى جديد خاورميانه اى امريكا؛ تدوين استراتژى و تاكتيك در عرصه ملى كاربرد عملى نخواهد داشت
کیانوش توکلی
نگاهی به موقعيت و وزن نيروهای چپ در منطقه نشان می دهد كه سازمان ها و احزاب چپ و كمونيستی كه زمانی بعنوان نيروی دوم و يا سوم سياسی در جامعه خود مطرح بودنند، اكنون به گروهك های كوچك و بدون نقش تبديل شده اند.
چپ ايران در گذشته عليرغم اختلافات ديدگاهی و سياسی، بطور كلی دارای سيستم نظری منسجمی در مورد اوضاع جهانی، منطقه و داخلی بود، بعد از فروپاشی � اردوگاه سوسياليسم� اگر از جريانات كوچك اصحاف كهف كه همچنان دون كيشوت وار در فكر استقرار حكومت شورایی و سوسيالسيتی در ايران هستند، صرفنظر كنيم...
"خواست خدا -- يعني پناهگاه جهل... (باروخ اسپينوزا)
من هنوز نميفهمم چرا اسپينوزا علل غائي را به مطلق گرائي در اخلاق متصل ميکند. حتي با اعتقاد به علل غائي، شخص ميتواند بد و خوب را بمثابه عبارات نسبي از کمال بنگرد. در واقع، مکاتيب وحدت وجودي شرق، اکثرأ به علت غائي معتقد بوده اند، اما در عين حال معتقد به اخلاق نسبي گرا بوده اند.
کیانوش توکلی
رهبر قدیمی ترین کمونیست های ایران با پذیرش ولایت فقیه, جوان تر ها را به دفاع از حکومت ضد امپریالیستی و خلقی فرا می خواند! آن زمان دولت موقت در تلاش بوجود آوردن ارتباطی دمکراتیک میان دو کلمه ی "جمهوری" و "اسلامی" بود. خلاصه آنکه هر گروه, در سمت و سوی خیال پردازی های خود حرکت می کرد. در واقع فکر و اندیشه, در هیاهوی سرسام آور انقلاب و فریادهای خشمناک زنده باد و مرده باد, دچار سکته شده بود!
کیانوش توکلی
از رقص پای صفر بگذریم و به مطالب افشاگری تلخ و شیرین جهانی شدن برسیم . راستش در فکر پاسخ گویی به سئولاتی تو _ و رفقای چپی که تمایل به پذیرش جهانی شدن دارند ولی همواره از قسمت خالی لیوان نظر شان را جلب می کنه و تا صحبت از جهانی شدن می شود فورا جوانب منفی جهانی شدن را خاطر نشان می سازد
کیانوش توکلی
برای آنانی که فرصت کافی برای مطالعه ندارند اما خواهان دانستن مقولات آینده نگری اند!
کیانوش توکلی
در صورت تغییر نهاد رهبری به مدیریت اجرایی که موجب راهایی نخبگان و کادر های سیاسی از خرده کاری های بی پایان تشکیلاتی خواهد شد،" رهبران" از طریق سمینارهای اینترنتی نظرات خود را طرح می کنند. البته اموزش و تاثیر گذاری سیاسی در دمکراسی مستقیم دو طرفه خواهد بود و ابزار دیجیتالی مارا به دمکراسی دیجیتالی و نفی دمکراسی نمایندگی و اتوریته رهبری یاری خواهد کرد.
کیانوش توکلی
موسسات تولیدی می توانند تاسیسات خودرا در کشورهای مختلف گسترش دهند و در این سیستم جدید دانش و سرمایه ؛هیج مرزی نمی شناسد, جغرافیای سیاسی یا ژئو پلیتیک جدیدی تیز بهمراه آن متولد می شود .
کیانوش توکلی
آینده نگرها بر این باورند که گذشته چراغ را ه آینده نیست و با معیار و الگو های گذشته نمی شود امروز را را بررسی کرد، همان طور که قوانین فیزیک نیوتنی ؛ اتمی و فیزیک کوانتومی که به لحاظ تاریخی بدنبال هم آمده اند اما ربط چندانی بهم ندارند؛ همین گونه است که با پارادایم های جامعه صنعتی نمی توان جامعه فراصنعتی کنونی را شناخت؛ در واقع گلوبالیسم پارادایم را در جهان عوض کرده است. تنها بنیاد گرایان اسلامی نیستند که از درک مفهموم دوران جامعه فراصنعتی عاجزند همچینن احزاب ایرانی بدرستی متوجه ساختار گلوبال...
کیانوش توکلی
سخنرانی رئیس دانا و بیانیه 11 اقتصاد دان سرشناس کشور، بهانه ای شد که من این دو نگرش متضاد را در دستگاه فکری جامعه فراصنعتی در حد بضاعت خود مورد بررسی قرار دهم وتوجه اپوزیسیون را به مسایل آینده نگری جلب نمایم!
ما از یک طرف با حکومت دینی که سد راه توسعه اساسی کشور است، مواجه ایم و از سوی دیگر نمی توانیم نسبت به " گسست نگرشی شکل گرفته نسبت به دولت ...و ارتباط با جهان خارج درداخل نظام" بی تفاوت باشیم. ینظر من استراتژی موازی(13) در برخورد به مسایل ایران پاسخی مناسب به شرایط پیجیده کنونی است!
کیانوش توکلی
انديشه اي كه با حفظ استبداد ديني مي خواهد ايران را به عضويت WTO در آورد و از گلوباليسم تنها جنبه اقتصادي ان را تبليغ مي كند و جوانب سياسي و فرهنگي را از صورت مسئله حذف مي كند در واقع جامعه ايران رابه يك بحران همه جانبه مي كشاند!
جهانی شدن نه اجبار است و نه انتخاب! چراکه ، سازمان تجارت جهانی کارت دعوتی برای رژیم اسلامی ارسال نکرده است .همچنین ؛ انتخابی هم در کار نیست. اگر امروز اگاهانه به جامعه جهانی نپیوندیم؛ فردا همه چیز بر سراین مردم خراب خواهد شد .
کیانوش توکلی
خیلی از خاطره نویس ها بجای اینکه متن تاریخی را شرح دهند ؛ خود ،محورتاریخ قرار می گیرند وشاهد بودم که در همون همایش برلین، یکی از دوستانم به نویسنده خانه دایی یوسف گفته بود:" اخر مرد حسابی من کجا مسئول تو بودم؛ تو کجا چریک بودی و سیانور زیر زبونت بود چرا دروغ می گویی و...." "نویسنده " رنگ رو یش پرید و در بین جمیعت گم شد.......!
کیانوش توکلی
من اظهار نظری نمی کنم فکر کنم دنیا جدا از پیجید گی؛ مختصات جدیدی بخود گرفته و هر نقطه جغرافیای سیاسی این کره خاکی صاحب دهها متخصص و کارشناس ویژه است و دیگر گذشت آن دورانی که سیاسیون مثل آچار فرانسه به همه مسایل دنیا پاسخ می گفتند و امرورز در دنیا بیش از ده هزار تخصص موجود است و سیاستمدار ها نمی توانند در همه زمینه ها جواب گو باشند و در واقع عصرعصرمتخصصین است..."
کیانوش توکلی
تا 5 سال دیگر 20 میلیون نفر ایرانی به اینترنت دست رسی خواهند یافت و حضور دهها شبکه رادیو و تلویزیون ماهواره ای جای هیج گونه نگرانی در خصوص آینده دمکراسی در ایران نخواهد بود . تنها رسالتی که به عهده ما روشنفکران ایرانی باقی مانده است کمک به نسل جوان برای پایان دادن به حکومت دینی در کشوراست .
کیانوش توکلی
مغازه ما دراین بازار قرار داشت و بخشی از زندگی کودکی ام در این مکان گذشت. چهارشنبه بازار یک خیابان 700 متری بود که که دو طرف آن مغازه قرار داشت و چهارشنبه ها روستائیان برای فروش اجناس خود که عبارت بود از سبزیجات ؛ مرغ و جوجه و... کنار خیابان بساط محقرشان را پهن می کردند و بعد از فروش هم قند و چای می خریدند و راهی خانه هایشان می شدند.
کیانوش توکلی
حتی در انتخاب عکس هنوز تابو هایی وجود که متاسفانه " نسل انقلابی ها ما" بعد از 26 سال همچنان بدنبال خود می کشد. لطفا سری به پر بیننده ترین سایت های سیاسی بزنید، همه جا شکنجه ، زندان ، گرسنگی ، بد بختی و گذشته گرایی و خالی از آینده نوید بخش برای جوانان کشور و دریغ از تفریحات و لذاتی که جوانان در دنیای غرب بدان دست یافتند؛ اثری نیست......مگر در مقایسه نیست که می توانیم ارزش ها را نمایان کنیم و به جوانان بگویم اپوزیسیون حکومت دینی همه آن چیز هایی که جوانان غرب بدان دست یافته اند، می خواهد.
کیانوش توکلی
ـ جهان در حال پوست اندازی است و ما با دنيايی مواجه هستيم كه در آن نفش سنتی دولت ـ ملت هر روز كم رنگ تر می شودو شركت های چند مليتی و فرا مليتي كه پايه اصلی اقتصاد را بنا نهاد ه اند، دنيا را يك پارچه می بينند و نوع جديدی از سياست را ارائه كرده اند. بنابراين معنی و مفهموم استقلال دگرگون شده است و درك امروزين از استقلال كشورها چندان سنخيتی با درك سنتی از مقوله استقلال ندارد.
کیانوش توکلی
تند نرويد تظاهرات صلح خواهانه اروپايي ها شمارا، به اشتباه نياندازد! استراتژي اروپا و امريكا بر سر تغيير جغرافياي سياسي خاورميانه ، يكي است
کیانوش توکلی
11 سپتامبر خيلي از مسايل را تغيير داد و برخي برنامه را جلو انداخت ! پروژه نظم نوين دوباره در دستور قرار مي گرفت و اين طور عنوان شد که امينت ملي امريكا حكم مي كند كه جغرافياي سياسي خاورميانه، بسود جريان هاي دست کم با ظاهر سكولار ـ دمكرات و به زيان بنياد گراي اسلامي تغيير يابد، روشن است که امريکايي ها و اروپاها به خوبی از محدوديت های دموکراسی در سرزمين هايي که هنوز در آن ها اسلام چيره گی دارد اطلاع دارند ، کشوری مثل عراق يا عربستان را نمی توان با آلمان و ژاپن يکی گرفت که...
کیانوش توکلی
بنابراين در شرايط امروز جهان ، درك استقلال بر مبناي خودكفايي ، يك شعار عوام فريبانه است وبه لحاظ اقتصادي در برخي از رشته ها زيان آورمي باشد. بنابراين خودكفايي تنها در چهاچوب ،جهاني شدن معني و مفهوم مترقي مي يابد.البته مناسبات اين دو مقوله و چگونگي رابطه آن كاريست، كارشناسي كه از عهده اينجانب خارج است. اما مي دانيم كه جمهوري اسلامي مانع اصلي در پيوستن ايران به جامعه جهاني مي باشد.بنابراين براي از ميان برداشتن استبدادمذهبي در ايران ،هيج انتخابي جز اتحاد همه نيروهاي سكولار ـ دمكرات...
کیانوش توکلی
قبل از چيز بايستي بدانيم اساسي ترين خواست مردم در شرايط كنوني چيست؟ در كجا جهان ايستاده ايم؟ آيا نجات ملت ايران از ستم حكومت اسلامي و همينطور رهايي از مشكلات اقتصادي و سياسي بدون كمك جامعه جهاني امكان پذير است؟ آيا جهان دنباله انقلاب فرانسه است يا انقلاب اكتبر، بعبارتي دمكراسي با سرمايه داري پيوند دارد يا با نابودي آن امكان وقوع مي يابد؟ براستي چرا تلاش تاكنوني اپوزيسيون ايراني براي گرد آوري مردم به دور يك جبهه يا اتئلاف با شكست مواجه شده است؟ دلايل اين همه انشعبات دراپوزيسيون ايراني چيست؟
کیانوش توکلی
در سه مقاله قبلي بطور مجزادر باره جهاني شدن ، سكولاريسم و علت العلل عقب ماندگي كشورهاي اسلامي و همين طور در باره تحولات پس از 11 سپتامبردر رابطه با منطقه و ايران پرداختم و قصد بر اين بودكه در قسمت چهارم با خلاصه اي از سه قسمت قبلي به موضوع اصلي يعني به چه بايدكرد؟ بپردازم كه به علت طولاني شدن اين نوشتار، ترجيع دادم كه آن رادر دو قسمت A و B به رشته تحرير در آورم . اينك قسمت A را تقديم حضورخوانندگان گرامي مي نمايم
کیانوش توکلی
در باره عقب ماندگي كشورهاي اسلامي بطور عام و ايران بطور خاص نظريات متفاوتي موجود است از آن ميان چند نطر بر جسته است : يكي عقب ماندگي كشورهاي اسلامي منجمله ايران را با تئوري وابستگي و تئوري امپرياليسم لنين توضيح مي دهد. اين نظريه كه توسط كمونيست ها وارد كشور شد و پايه فكري اسلام سياسي گرديد . اين تئوري زماني مبناي فكري انقلاب اسلامي قرار گرفت كه تاريخ مصرف آن در سطح جهان به پايان مي رسيد! با اينكه كمونيست دست از اين شعار بر داشته اند ولي حاكمان اسلامي براي نجات خود همچنان مرگ بر امريكا گويان...
کیانوش توکلی
با وقوع 11 سپتامبر مناسبات امريكا با جهان وارد فاز جديدي شده است ، در اين جهان چند قطبي ، امريكا به عنوان تنها ابر قدرت ، دشمن اصلي خود را بنيادگرايي اسلامي ناميد و در اين راه سياست يك بام و دو هوا را به كناري گذاشت و در تغير رژيم هاي عراق و ايران، قصد تغير فضاي سياسي خاور ميانه را بسود جريان هاي سكولار ـ دمكرات دارد . هم اكنون معادله تاريخي نفت در مقابل امنيت دچار بحران گرديده است . بدين منظور امريكا در صدد كاهش وابستگي به نفت اوپك است و به جاي آن نفت گاز درياي خزر و روسيه را در نظر دارد.
کیانوش توکلی
جهاني شدن . تنها جنبه اقتصادي آن نيست . جهاني شدن يك پديده كاملا جديدي است كه روي رفتار ، مصرف انسان قرن 21اثر مي گذارد. اساس آن بر مصرف ، فرهنگ فراغت ، لذت جويي و رسانه هاي ارتباطي بنا شده است.شالوده اين تئوري بدين گونه است كه وقتي انسانها به لحاظ مصرفي (عليرغم تنوع آن) يكي شدند. تفاوتهاي فرهنگي با بالا رفتن مصرف ، كم و در نتيجه در آينده فرهنگها شبيه هم خواهد شد. به عبارتي يكسان سازي در مصرف،يكسان سازي در فرهنگ راايجاد خواهدكرد.از آنجاكه غرب دستي بالا در توليد و فرهنگ رادارد.