رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

دوست عزیز جناب آقای کلاشی ضمن احترام به نظرات جنابعالی، خوشحال می شوم تا پاسخ سوالاتم را از شما بگیرم.

1- شما اطلاق نام آذربایجان را بر نواحی شمالی رود ارس جعل و نادرست می دانید. از سویی دیگر به زبان ترکی آذربایجانی ، آذری می گویید. حال که زبان آن نواحی هم مشابه مناطق جنوبی ارس و به قول شما آذری می باشد و به آن موسیقی، فرهنگ و سابقه تاریخی مشترک را نیز اضافه کنیم چه اشکالی دارد که نام سرزمینش هم آذربایجان باشد؟ البته مورد مشابه آن هم وام گرفتن نام ایران از مناطق واقع در افغانستان امروزی و اطلاق آن بر ایران کنونی می باشد.
2- خواسته های به حق کثیری از مردم آذربایجان (نه لزوما استقلال) و ادبیات آن را زاییده القائات اجانب و احزاب وابسته به آنان خوانده اید. با توجه به اینکه سیاست در ایران از دیرباز بومی نبوده و وارداتی بوده است از جمله همین تفکر (پانی) شما ، آیا حاضرید بقیه را هم به همان چوب برانید؟
3- اینکه پذیرفته اید در رابطه با مناطق مرزی کاستی هایی وجود دارد،آیا می توانید به قول خودتان موارد حق آن را نام ببرید؟ بعید می دانم منظورتان بعد مسافت و از این قبیل باشد.
4- شما حرف از دید احیاگرانه خود در خصوص سرزمین های دیگران زده اید.می شود بگویید چه کسی چنین رسالتی را بر دوش شما گذاشته است ؟ و هویت اصلی آن سرزمینها چگونه هویتی است و مولفه های آن کدام است؟ و چرا این رسالت را برای مردمان کشور خودمان از ترک و کرد و عرب و ... احساس نمی کنید؟
5- شما سیاستمداران جمهوری اسلامی را بعلت پذیرش جمهوری آذربایجان به فهم نازل از مسایل پیرامونی متهم کرده اید.آیا میدانید در صورت به رسمیت نشناختن این جمهوری علیرغم پذیرش جهانی آن ، باعث انزوای ایران در منطقه می شد؟ آیا با این درجه از فهم می خواستید نقش احیاگرانه خود را ایفا کنید؟
6- حال که شما جنابان پان ایرانیست جمهوری آذربایجان را به این نام به رسمیت نمی شناسید بهتر نیست لااقل یک نام مشخص روی آن بگذارید تا دچار اینهمه سرگردانی نشوید؟(جمهوری باکو،جمهوری آران،ایران شمالی و ...)
نوشته شده توسط: ناشناس

من یک آذری هستم نه ترک مهاجم من یک ایرانی هستم نه عرب مهاجم ما آ رمید گان این سر ز مین هستیم تر ک عرب مهاجمین هستند و ز یا ده خواه .کشورهای عقب نگه داشته شده و در نها یت عقب مانده روشن فکر هایش هم عقب مانده است .نگا هی کوتاه به همشهری ما تبریزی و تنی چند دیگر بیان گر چپ عقب مانده و راست عقب مانده ستند. علت را در کم سوادی باید دانست .نمیخواهند بدانند که باید بدانند این خواست دانستن در وجود شان نیست. آسیب از آن‌جا آغاز می‌شود که بخشی از جامعه با بر نا مه از پیش تعین شده FSB یا MOSAD یا سر و ر گرامیشان٦MI 6 مسیر نادرستی را پی می‌گیرند، درحالی‌که مدیران و سیاست گذاران غافل‌اند، و این مسیر پهن‌تر می‌شود و رهروانشا ن همانا مقلد ین هستند به دنبا ل پیش میر و ند، درحالی‌که غفلت هنوز به جای خود باقی‌ است. اما راه در پذیرفتن آن اشتباه و فرو نهادن داشته‌های ملّی‌مان نیست.

یافته‌های باستان شناسان در تپه‌ی یحیی، ملیان، شوش، جیرفت و دیگر مکان‌های باستانی نشان از پیشینه‌ی فراتر از 4000ساله‌ی مردمان فلات ایران در نوشتن دارد. زبان‌شناسان بزرگی پیش از این اشاره کرده‌اند که خط امروزی ما که به نادرست عربی خوانده می‌شود، خطی ایرانی و به‌جای‌مانده از آمیزش دبیره‌های پهلوی و آرامی است و به درازای بیش از 2000 سال ایرانیان نیازهای ادبی‌شان را با تغییراتی در این خط رفع کرده‌اند. مثلا با نگاه داشتن گ، چ، پ و ژ که برای اعراب ناشناخته است، یا با افزودن واک‌های مناسب برای نوشتار کُردی.
اگر شما بی رگ و ریشه هستید ما چه کنیم . همچو ن فلانژ های اسلامی یا فلانژ مسیحی در پی جهان اسلامی یا جهان مسیحی یا اینتر ناسیو نال هستید . اما عوام فریبی نکنید درد را که دوا نمیکنید پس به درد ما را نیفزا ید. اگه رگ و ریشه خود را که ندارید میشناختید تاریخ را به صورت علمی مطا له میکر دید شا ید میفهمیدید که این تمدن قدیمی دارای فر هنگه زن خدائی بوده و تمامه همسا یگان ت تا ثیر این جهان بینی بو ده اند. این جهان بینی بسیار متفا و ت است. بسیار بسیار لغت از اینسو به انسو رفته و در برگشت معنی دیگری یافته و بسیا ری از این گونه لغت ها هستند. تا با حسا ب سا د ه تا ریخی میتو ان فهمید در راه تجارت جا ده ابریشم از چین و هندوستان تا رو م تبادله فرهنگی بسیار انجام شده خوده همین عربی بیشتر از خط و زبان و فرهنگه آرامی و ایرانی گرفته. قرا ن هم به زبانه آرامی بوده سینوهه طبیب برای ان دستو رزبا ن نوشته و کسره و زمبه و و و به زبان عربی افز ود که تازه بشه زبان . اگر زحمت کشیده و کمی در مو رده قران که زمینی است یا آسما نی روند تکامل زبانه عربی را هم در خو اهید یا فت .
به امید آزادی ایران پا پک خرم دین ایران دوست آذری
نوشته شده توسط: ناشناس

سازمان مجاهدین جریانی دینی و خطرناک هستند که من نام انها را بلشویک های شیعه گذاشته ام. انها نه به یران باور دارند ونه به دمکراسی .نام گذاری این سازمان به نام مارکسیستهای اسلامی درست و این سازمان مخلوطی از موهومات شیعه و جریانات چپ است.در حقیقت مادر ایران مبارزه فکری و اجتماعی نداریم بلکه جنگ رشته های مختلف اسلامی مانند مجاهد و علی شریعتی و وو است.اسلام و تشیع باوری به ازادی انتخاب ندارند.شیعه هر مومنی را موظف میکند که بر ای خود یک رهبر داشته باشد در غیر این صورت دین او نماز او و حج او قبول نیست و باطل است.رجوی در حقیقت رهبر دینی و اعتقادی این گروه است و شعار مناسک و یا مراسم عبادی سیاسی یعنی ادغام دین ودنیا از این روست.انها در حقیقت خود را وارث دین محمد و محق برای رسیدن قدرت میدانند فرقی ندارد که این قدرت از چه راهی بدست میاید.با صدام با امریکا با اسرائیل ویا با روس

نوشته شده توسط: ناشناس

با درود- در اين سايت آنقدر بد و بيراه شنيديم، و تا آمديم پاسخ دهيم ماموران سانسور ايران گلوبال و مديريت غير منصف و ديكتاتور ايران‌گلوبال، آمدند و بلافاصله گفتند توهين است و تاييد نمي شود، اما توهين‌هاي بيشمار تجزيه طلبان را هماره تاييد مي‌كرد. اين سايت براي خودش مي‌برد و مي‌دوزد و حاضر نيست صداي مخالف را شنوا باشد، با اين وضع اينترنت ايران، زحمت ما به مراتب بيش از خارج نشينان خيال پرداز قوم و قبيله‌گرا و هوداران كمونيست و ماركسيست در اين سايت مي باشد. فقط مي‌توانم بگويم تاريخ يك صد ساله‌ي گذشته ايران، سرشار است از خيانت ماركسيست‌ها و كمونيست‌هاي وابسته به شوروري كه اكنون شده‌اند مدافع حقوق مليت‌ها!!!- انگار در تمامي منطقه حقوق اقوام رعايت شده كه حتما بايد در ايران رعايت شود، خوب است افرادي مانند من پيدا شده‌اند و رفته‌اند قانون اساسي جمهوري باكو را خوانده‌اند كه

آشكارا "حق تحصيل به زبان مادري"را اجباري مي‌داند، و حال آنكه با تمامي زبان ها جز زبان تركي مبارزه شديد انجام مي‌شود. لااقل در ايران حتي بيش و پيش از تركيه تلويزيون استاني به زبان‌هاي محلي و قومي تاسيس شده و حتي فيلم سريال به زبان‌هاي تركي و كردي و عربي پخش مي كند، رسانه و نشريات هم كه دارند. كتاب هم كه چاپ مي‌كنند. اخبار روزانه به زبان تركي و كردي و عربي هم دارند. اگر بخواهيم منصف باشيم وضعيت ايران در مقايسه با كشورهاي همسايه به مراتب بيشتر است. نظام ايران يك نظام مذهبي و غير قومي است و اين درحالي است كه جمهوري تركيه و باكو از اساس نژادي و خوني است. در پاسخ دوستان انترناسيوناليست مانند تبريزي گرامي، بايد عرض كنم، تفكر شما پسنديده است اما اگر در ميان كشورهاي واقع شده باشيد كه قصد شوم تكه تكه كردن كشورتان را داشته باشند و به هدف كشورگشايي از تجزيه‌طلبان حمايت كنند، انترناسيوناليست شدن موضوعيت ندارد. قرار نيست ما جهان وطن شويم و كشورمان را به تركيه وباكو بدهيم تا آنها به ناسيوناليست عقب مانده خودشان ببالند. اگر انترناسيوناليسم خوب است بايد براي همه خوب باشد، نه اينكه ميان تعدادي كشور جهان سومي كه مي خواهند مساحت كشورشان را گشترش دهيند، اين چنين دم از جهان وطني و بي وطني بزنيم. در خصوص حق تعيين سرنوشت نيز بايد بگويم، اين حق را قبول دارم به اين شرط كه تضميني وجود داشته باشد در هنگامي كه اگر بر فرض مردم سرزمين جدا شده خواستند به سرزمين اوليه بازگردند اين امكان وجود داشته باشد. مثلا اگر تبريز‌ي ها به جمهوري باكو پيوستند و پس از يك سال مانند همه رويدادهاي معمول تاريخي، از اين پيوند ناراضي شدند، اين امكان وجود داشته باشد كه خاندان حاكم بر جمهوري باكو و حكومت مستقر در تبريز به راحتي اجازه چنين كاري را بدهد. اين موضوع مهمي است كه بايد مليون به آن بپردازند. در پايان، كمونيستها و چپ‌هاي گذشته و حال از مشروطيت تا كنون، هر گاه شما آمديد و گذشته‌ي خود را نقد كرديد و براي اقدامات خود پوزش خواستيد سخن شما شنيدني خواهد بود، وگرنه آن كسي كه افتخارش يك زمان خدمت به دولت شوروي و امثالهم بوده، چگونه در اين زمان قوم‌گرايي او پذيرفتني است.
نوشته شده توسط: ناشناس

شما از این همراهی کنگره ششم و نگارنده گان نامه‌های بقول شما مذبوحانهٔ بر علیه رفیق عمویی و رهبری گذشته حزب با بی‌ بی‌ سی‌ فارسی در این دو سال گذشته در تعجب نیستید؟؟ نوک تیز حمله بی‌ بی‌ سی‌ و دشمنان حزب همیشه متوجه رهبری حزب در سال‌های اول انقلاب بود و هست(رفیق کیا، رفیق طبری،و، و ... و حالا رفیق عمویی). این چه اتّفاق نظریست در تعجبم! نه‌ اینکه خدای نکرده خواسته باشم به کسی‌ انگی‌ بزنم ولی‌ در تعجبم!!!!

نوشته شده توسط: ناشناس

با تشکر از سایت ایران گلوبا ل . وقتی این نظریه ی...دور از نزاکت را خواندم ، بیشتر در عقیده خود در رابطه با نشر نامه سرگشاده به رفیق محترم علی خاوری استوار تر شدم. حرف من دراین نامه این است که بر اثر سیاستهای حذفی کمیته مرکزی در بیرون راندن کادرهای آموزش دیده وخبره حزب میذان در اختیار کاوه مهر ائین بخوانید {سعید آذرنگ ، جهانسوز مهر بخش ،بشر ایرانی و11 آیدی دیگر از جانب این شخص} افتاده است که متاسفانه معتقدند که کمیته مرکزی بعد از انقلاب بیسواد بوده اند . و جای انها را مثلا جهانسوز مهر بخش بخوانید " کاوه مهر آئیین " باید بگیرند . من نمیتوانم تاسف عمیق خودرا از این فاجعه اعلام نکنم . اگر حزب توده ایران کاوه مهر ائین است .پس لطفا مارا بحال خود بگذارید.

نوشته شده توسط: ناشناس

درود بر ازادی برابر برای همه انسانها .

من تحسین میکنم شهامت این شیر زنان را و همیشه دعای برکت میکنم برای تمام انسانهایی که برای پاک کردن جهل و نادانی و خرافات تلاش میکنند .

نوشته شده توسط: ناشناس

شگفت انگیز آنست که “انجمن دوستی اهوازیهای بریتانیا” نخست نام نوجوان کشته شده را “حسن حیدری” پخش نمود، ولی اینگونه که نشان میدهد بخاطر آنکه نام خانوادگیش ویژه ایرانیان-عربزبان نیست، به “سوید” تغییر داده شد تا اثربخش باشد! همچنین با گذاشتن عکس هایی از یک خانه خرابه در تلاشند تا احساسات بیننده را برانگیزند در حالی که صحت این عکس ها مورد تایید نیست.بهتر است هنگام روبرو شدن با چنین گزارشهایی هشیارانه عمل کرده و پیش از پذیرش و پخش آن گزارشها، بویژه گزارشهایی که بوی “قومیت-گرایی” میدهند را نخست درصحت و درست بودنشان پژوهش کرد، تا آبی در آسیان دشمنان ریخته نشود

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای کرمی لطف کن جواب بده که از کی و ازکجا اين زبان خيلی شيرين دری « فارسی» وارد اين مناطقی که ايران ناميده ميشود شده ؟؟؟ تمامی آن اسنادی که تو مطرح کرده ای اينست که ترکها هشت صد سال است که به آذربايجان آمده اند ولی اين زبان خيلی شيرين دری که تو به آن تکلم ميفرمايی کمتر از شش صد سال است که به اين منطقه تشريف آورده .خوب جواب بده که کدام زبان در اين منطقه قدمت داشته ؟؟؟؟؟ به سوال من جواب بده ؟؟ ؟ اگر بروی به توهين نامه فروسی آن وقت بايد بگويم که مناطقی را که فرودسی مطرح کرده اصلا به ايران کنونی ربطی ندارد و فردوسی از آسيای ميانه صبحت ميکند و شما فارسهای از فرهنگ تاجکی- افغانی اصلا خوشتان نميايد و خودتان را بيشتر از اورپائی ها هم اورپائی ميدانيد حتی تجد در ايران توسط فارسها شروع شده و ما ترکها زندگی مدرن را از شما ياد گرفته ايم مگر نه ؟ ؟ به اينها جواب بده و طفره نرو.! !

نوشته شده توسط: ناشناس

تحلیل خوبی بود هر چند خیلی جامع به تمام عوامل نپرداخته بود

نوشته شده توسط: ناشناس

هومن : اقای ناصرکرمی به عنوان یک عیلامی شیرازی فارس زبان که خود را عیلامی هم نمیداند ونسبت به تمدن باستانی ماقبل اریایی عیلامی کم لطف هستند وبخاطر سلطه حکومتی 34 ساله ماقبل شهری شیعه که بدنه اصلی انرا اقوام کوچرو ومهاجم تازه وارد تشکیل داده اند اعم از ترک وعرب مخصوصا عرب های مخفی نژادی شیعه که فارسی صحبت میکنند حق دارند نسبت به سلطه فراگیر این دو قوم بر ایران امروز خرده بگیرند وحمله کنند این یک عمل تدافعی است وتهاجمی نیست ایشان بخاطر حکومت ساخته وپرداخته ترک ها وعرب ها و دیگر اقوام اسلام تبار شیعه مجبور به اوارگی در خارج از ایران شده اند شغل خویش را ازدست داده اند وبودن در کنار مردمشان وخدمت کردن به انها را فقط به جرم پایبندی به تمدن 7000 ساله عیلامی ودیگر تمدنهای قبل اسلام درایران امروز .ایشان فردی هستند مانند بسیاری دیگر از مردم انشان عیلام که حقوقشان توسط اقوام کوچرو اسلام تبار

و اسلام اورد پایمال شده ایشان جق دارند به حرکات تمدن سور ترک های و عرب های شیعه وسنی که حکومت های 1000 سال گذشته را درید قدرت خویش داشته اند حمله کنند این دفاع است ملی گرایی مدافع است نه مهاجم اتحاد عرب ترک و ترک اسلام پناه در این 1000 سال باعث کشتار و خسران بسیاری برای مردمان بومی ایران شده است از طرف دیگر شواهد بسیاری در دست است که برخلاف تبلیغات پان ترک ها وپان عرب ها که میگویند عرب ها در سوزیانا بسیار هستند وباید حکومت جدای عربی تشکیل دهند جمعیت عرب نژادها در اذربایجان خیلی بیشتر از سوزیاناست سندش همین امامزاده های بسیار در روستاهای اذربایجان است که نشان میدهد این روستاها عرب نشین بوده است تعصب شدید عرب های اذربایجان که بخاطر سلطه حکومت ها وخان های ترکی بعدی ترک زبان شده اند روی اسلام چه زمان اسلام سنی چه اسلام شیعه همه نشان از حضور حداقل 5 میلیون عرب تبار ترکزبان در اذربایجان میدهد این حرکات پان ترکی 10 سال گذشته هیچکدام وجه ضد اسلامی وضد شیعی نداشته اند وهمگی اسلام پرور هستند هرکسی افراد این جریان های اخیر ترک گرا را از نزدیک بشناسد میداند همگیشان تعصب خاصی بر اسلام پرستی دارند از طرف دیگر این ترک ها شعار عربستان در سوزیانای عیلام میدهند و در مسابقات فوتبال خلیج عربی فریاد میزنند این نشان میدهد ترک بودن این افراد هم جعلی است وعرب های ترک زبان هستند در پیوند نزدیک با عرب های سوزیانا که خودرا عیلامی نمیدانند واسلام پرور واسلام خواهند باید به این ترک ها گفت شما که دم از حقوق عرب ها میزنید چرا بخشی از اذربایجان را که بیشترین اعراب مهاجر را بعد از اسلام بخاطر خوشی اب و هوا درخود جای داده عربستان نمیخوانید در سوزیانا شمار امامزاده ها بسیار پایین است ولی در منطقه اهر ورزقان اذربایجان حدود فقط 40 امامزاده وجود دارد که نشان از عرب تباری مردم انجا میکند اگر واقعا کسی ترک نژاده باشد باید اسلام خواه باشد یا شمنیست یا مانوی یا بودایی چون ترک های اسیا این کیش هارا داشته اند ولی ترک هایی که بخاطر حکومت های غاصب اسلامی درایران توسط خلفای بنی عباس استخدام و وارد شدند برای مصادر نظامی وسرکوبگرانه اسلام خواهند و عرب پرست چون این ترک های جدید همه سرداران ومزدبگیران حکومت های اسلامی بنی عباس بودند وهنوز هم خودرا پاسدار اسلام میدانند و بخشی از لشگر مهاجم عربی ترکی مسلمان به ایران خودرا میدانند ایا گفتن این وقایع ترک ستیزی است ایا گفتن اینکه خیلی ازتر ک های شیعه اذربایجان قزوین زنجان مرکزی همدان عرب نژاد هستند وپان ترکیسم اسلامی عربی به غلط انهارا ترک جامیزند ترک ستیزی است ایا میتوانید هزاران امامزاده را که درروستاهای ترک زبان هستند انکار کنید ایا بهتر نیست دنبال ساخت عربستان دراذربایجان باشید تا در سوزیانای عیلام تا زمانی که ترک ها خودرا متحد عرب های مسلمان مهاجم به سرزمین های ایران امروز بدانند ودرپی تحمیل فرهنگ ماقبل شهری اسلام واداب دوران کوچرویی برمردمان ایرانی باشند خوب طبعا این حملات تدافعی بخصوص از طرف عیلامیان متمدن همچون اقای کرمی ادامه دارد اقای کرمی یک عیلامی تمدن گراست که به فرهنگ ارین ها هم احترام میگذارد نمیتوانید اورا یک نازی بخوانید ایشان یک عیلامی انشانی هستند که مجبور به ترک میهن شده اند وانسانی مظلوم که حقشان توسط ترک ها عرب های شیعه پایمال شده مانند من وبسیاری دیگر از عیلامیان ایا باید نسبت به ستم هایی که ترک ها و عرب های حکومتی به عیلامیان ودیگرایرانیان میکنند ساکت بود تا دموکرات بود ایا ترک ها وعرب ها در ایران مقدس هستند وقوم برگزیده خدا وعصمت الهی دارند ونباید رفتار های غیر متمدنانه انها وکشور سوز انها نقد شود.به عنوان یک عیلامی از حقوق آقای کرمی برای مبارزه شان دفاع میکنم و ترک ها وعرب ها را به شنیدن این انتقاد ها وامیدارم.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب عاشور گرامی لطفا هر کامنت را فقط یک بار انتشار دهید. کامنت شما پس از بررسی منتشر می شود.

نوشته شده توسط: ناشناس

"""‌ای سرزمین آیه ها، هخا ها، ایزد منان را سپاس میگویم که قلمی به جناب کرمی عطا فرموده به سترگی بالهای سیمرغ و به عظمت هفت آسمان """ جناب کرمی، ترشحات ذهن شما باری دیگر سلولهای مغز ما را جانی تازه داد، فقط در نزول آیه و رساندن آن به خلایق واقعیت را وارونه تحویل ما بی‌ خبران ندهید. واقعیت این است که دیگر ترکان آزربایجان از تلاش برای اصلاحات و رفرم در این کشور خسته شده اند. انقلاب مشروطیت، مدرنترین انقلاب ایران، در آذربایجان شکل گرفت، و در مرکز به شکست انجامید. اکثر نوابغ ایران، ترکان آزربایجانی بودند. این ترکان بودند که زبان فارسی‌ با فقط ۲۶۰ فعل ساده را از شرق تا غرب عالم گسترش دادند. بهترین نویسندگان زبان فارسی‌ نیز به قول شما " ترک تبار " بودند. بدون ترکان، ایران تبدیل به افغانستان دوم می‌‌شد و اصلا مشروطیت‌ای در این کشور شکل نمیگرفت. اگر به این سخن شک داری، کمی‌ صبر کن، با تفکر فارسی‌

در بطن سیستم مرکزی ایران، کشور روز به روز منزوی تر می‌‌شود و دیری نخواهد پأیید تا ایران تبدیل به افغانستان دوم شود. به نوشتن ادامه دهید، از ایران گلوبال در درج افکار جناب کرمی نهایت تشکر را دارم.
نوشته شده توسط: ناشناس

ترکها از قرن 12 در این مناطق زندگی نمیکنند بلکه حداقل 5000 سال سکن این سرزمینند و با تحریف تو تاریخ عوض نخواهد شد بلکه تاریخ موجود است و خوشبختانه امروز مردم آگاهند.اگر نمیدانید باید گوشزد (مسلما میدانید ولی تظاهر میکنید چون منافع قومی شما که میخواهید تاریخی ذهنی برای خود بسازید ایجاب میکند که سکوت کنید)که تمدنهای بشری از آلتای شروع میشود این چیزیست که من نمیگویم بلکه تاریخ و باستانشناسی بر اساس داده های تاریخی میگویند.آن زمان انسان در کره خاکی اندک بوده است و بهد آسیای میانه وـرکیه کنونی روسیه کنونی ....مدنیت سومر در مدیترانه .مدنیت اتروسک در ایتلیا....ولی ممکن است اقوامی هم در کنار ترکها بعد ها یعنی پس از آمدن یو نانیها به سرزمین اتروسکهای ترک(ایتا لیای کنونی)اقوام دیگری به این مناطق آمدند مانند ارامنه (نه ارمنیه قدیم -ارمنیه قدیم اقوام ترک بودند.بعدها قومی که از اروپا آمد .

و اما قومی بنام فارس یا کرد هیچ جایی وجود ندارد اگر من اشتباه میکنم شما با فاکت ثابت کنید نه با فحاشی به ترک.یک عقل سالم خواهد پذیرفت اگر ملتی بنام کرد و یا فارس در این مناطق ساکنان اصلی این سرزمین بودند ملتهای غالب در تاریخ در سرزمینهایی که چیره میشدند نمیماندند بلکه مقداری مالیات میبستند و وکیلی میگذاشتند و وسلام پس ملت مغلوب در یک اکثریت باید باشد و مسلما در یک مقطعی بلاخره سرزمین از دست رفته را باید خلاص میکردند.آیا چنین چیزی سراغ دارید....
نوشته شده توسط: ناشناس

ژبان فارسی برآمده از زبان پارتها است میتوانید تحقیق کنید که البته میدانم نخواهید کرد چونکه نیت اینجا روشنگری نیست بلکه دشمنی و سمپاشیست و پارتها چه کسانی بودند.در مورد اینکه منشا زبان فارسی از پهلوی و یا زبان پارتها تاریخدانان فارس قبول دارند ولی مسیله اینجاست که برای مردم روشن نمیگویند پارتها که بودند .در این مورد میتوانید در آرشیو ب ب س در مورد زبان فارسی مصاحبه صاحب نظران را ببینید و در ضمن مانند بعضی از مغرضان نا صر پور پیرار که کتاب تاریخ نوشتهاند و چون این قوم از قوم ایشان نیست آنان را یعنی آشکانیان را به باد فحش و ناسزا کرفتهاند و تنها چیزی که ایشان را آزرده اینست که این ملت بر گرده اسب چگونه میتوانست حامل تمدنی باشد ...آنها فقط میتوانستند همه چیز را از یونان اقتباس کنند که مانند نویسنده این مقاله کذب است.حتی اگر حرف آقای پیرار درست بوده باشد آنها آن قدرت را پیدا کردند و سوال اینست

چرا اینمه غرض ورزی و حمله به تاریخ طولانی سلسله های متفاوت در امپراطوریهایی میشود که امروز شما ادعا میکنید وارث آن هستید بهمان نسبت ازبک و ترکمن وآذری و قزاق و قر قیز ...تمام کسانیکه امپراطری زدند و خاک کنونی که امروز ایران نامیده میشود جز ناچیزی از آن امپراطری بوده است پس چه حقی بخود میدهید که به وارثان آن امپراطوریها قوم...بدهید.فقط شما میتوانید آن تاریخ را بیاموزید نمیتوانید ادعای صاحب ملک و وطن نلمیدن باید با تاریخ سازگار باشد.احمالا آگا هانه و با چه انگیزه؟
نوشته شده توسط: ناشناس

........آذریها و ترکها نه تنها ایرانی هستند باکه تمام دولی که تا حال تشکیل شده تشکیل دهند گانش ترک بودند.اگر شما بتوانید یک مثال بغیر از ادعای من داشته باشید ارایه کنید.من در یک جای دیگر هم توهین به ملت ترک را از شما شاهد بودم و خدا نکند سرنوشت این کشور بدست همین تفکر بیفتد.متاسفم برای ذهنیت خراب شما و متاسفم برای دوستان ترکی که با ذهنیت خرابی مانند ذهنیت شما همگام میشوند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

زنده یاد دکتر غلامحسین ساعدی در بهار سال 1361 در مصاحبه با ایرانشهر منتشره در واشنگتن- در پاریس میگوید:« تا وقتی که یک حکومت دموکراتیک و مردمی سرکار نیامده باشد نمیشود گفت چه کسی چه حقی دارد یا هر نوع ملیتی صاحب چه نوع حقوقی باید باشد.البته این حقوق را خود هر ملیتی تعیین میکند و به گدایی نمی نشیند که چیزی کف دستش بگذارند.» پایان نقل قول . مبارزه با حکومت به معنای عدم طرح خواسته ها نیست. خواسته ها باید طرح شوند. اما فراموشی مبارزه با رژیم و درگیر شدن در داخل اپوزیسیون - طرح برنامه های غیر عملی که به آینده دور مربوط است- سیاستی ست در خدمت طولانی شدن عمر حکومت و نادرست. کسی نگفته مسایل تبعیض نباید مطرح شود. درگیری داخلی -فراموشی حکومت- سیاستی ست بغایت غلط و در خدمت حکومت. خود عوامل آن نیز در این جهت میکوشند. این یعنی تضعیف مبارزه عملاً مشترک با رژ یم. رسیدن به حقوق بعد از رفع شر حکومت است.

اما طرح حقوق پیش از رفع حکومت است. طرح حقوق برای توضیح ابعاد تبعیض است. توضیح همیشه میتواند صورت بگیرد. ولی باید برای رسیدن به حقوق سد را شکست. برای شکستن سد حکومت چه میکنید؟ « درگیری بین خود» ! این همان سیاست حکومت است که حسابی رویش نیرو گذاشته است. سیاست درگیری بین اپوزیسیون را خوب ادامه دهید و طرحهای خیالی را هم هرچه بیشتر ادامه دهید شاید به ناکجا آبادی رسیدید. راه باز و جاده دراز. استقلال میخواهی بسیار خوب-برو بگیر! تعیین سرنوشت میخواهی برو بگیر! تا حکومت آنجا نشسته هیچ چیز نمی توانی بگیری. نه خودت را اذیت بده و نه دیگری را. باید راه مبارزه را درست بیابی. اینکارها که جدایی خواهان انجام میدهند مبارزه نیست خدمت درست و حسابی به حکومت است.
نوشته شده توسط: ناشناس

تحلیل هایت به درد خاله های سرکوچه-------- و قهوه خانه های خانی آباد می خورند . یکی از علل شکست مبارزات اجتماعی وجود قصه گوهای عامیانه گراست که خود را ژورنالیست و تحلیل گر و اپوزیسیون می نامند . این روزها هر کس می خواهد مشکلات روحی و روانی خود را درمان کند چیزی را می نویسد و در سایتها قرار میدهد . البته هر سایتی به اینگونه افراد اجازه استفاده نمیدهد . چه خوب !

نوشته شده توسط: ناشناس

مهدی بهرامی: در جواب آنهایی که مایلند بحث در خصوص حقوق ملتهای غیرفارس به دوره ی بعد از رژیم فعلی موکول شود و گویا طرح اینگونه مسائل را در مقطع کنونی به زیان مبارزه با رژیم کنونی به حساب مبآورند و وعده ی سر خرمن میدهند و زمان طرح این مسائل را به آینده واگذار میکنند ذکر چند نکته را ضروری میدانم:1-آیا شما در مواجهه با بحث های حقوقی دیگر مثل حقوق زنان و آزادی مذهب و ...هم همین اصرار و نظر را دارید؟ 2-شما تا چه حد به حقوق گروهی و ملی ملتهای غیر فارس واقف و آنرا قبول دارید ؟ اگر قبول دارید علی الاصول نباید بحث مسئله ی مورد قبول و توافق و علاقه موجبات اختلاف را فراهم آورد کما اینکه من ندیده ام کسی در مقابل بحث ها و کمپین های مربوط به آزادی زنان و اقلیتهای مذهبی و... موضع بگیرد و طرح این مسائل را اختلاف برانگیز به حساب آورده و پیشنهاد واگذاری اینچنین گفتگوها را به آینده بدهد که اگر شخصی با

چنین موضع گیری پیدا شود نمی تواند بی اعتقادی خود به آزادی مذهب و آزادی زنان و... را باهیچ بهانه ای پوشیده نگه دارد. پس دوستان اگربه حقوق گروهی-ملی- ملتهای غیر فارس اعتقاد دارند و تحقق این حقوق را جزواصول نظام آینده میدانند چرا باید مبارزه و مذاکره و بحث در این موارد را موجبات تفرقه به حساب بیاورند مگر اینها جزو اصول پذیرفته شده ی حقوق بشر نیستند ؟ اگر حقوق ملی ملتهای غیر فارس را قبول ندارید چرا انتظار همراهی دارید هر زمانی مقتضیات خاص خودش را دارد و زمان کنونی با زمان انقلاب 57 فرق بسیار دارد و بدانید و خوب هم میدانید که عامل تفرقه شما هستید شمایی که در مقابل خواستها و حقوق مندرج در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر میایستید شمایی که حتی به بحث و مطرح شدن مسائل ملی روی خوش نشان نمیدهید و چون نمیتوانید آشکارا آنرا انکار کنید وعده ی سر خرمن میدهید و دعوت به اتحاد شما به نیت "با ما برای ما " است در صورتیکه معنی واقعی اتحاد "با هم برای هم بودن " است. 3- برای ملتهای غیر فارس و از جمله برای ترکها داشتن وطن مقدم بر دمکراسی است وطن جایی است که در چهارچوب آن ملتی چه جهان سومی و چه جهان اولی با غرور و افتخار به آنچه که خود دارد زندگی میکند و در چهارچوب آن حیثیت ملیش محفوظ میماند مثل خانه ای که هرکس چه فقیر و چه غنی در چهارچوب آن آقای خودش است و حیثیتش محفوظ میماند وطن جایی نیست که داشته ها و موجودیت ملی ملتی غیر رسمی و حقیرو قابل تمسخر به حساب آید و در اصل ملتی حقیر شمرده شود.4-کسانی که مایلند همه در یک راه و برای یک هدف حرکت کنند باید نوحه داشته باشند که هم راه ظرفیت لازم را داشته باشد و هم هدف آرزو و آمال همه را در بر داشته باشد
نوشته شده توسط: ناشناس

یاشاسین یزدان کیشی، اورمونون سسی.

نوشته شده توسط: ناشناس

تمامی نظرات قابل احترام ولی فکر نمیکنید نارضایتی عمومی ما از دولت مرکزی داره ما رو از هویت ایرانیمون دور میکنه و قومیتهای ایران رو از هم دور؟با ادای روشنفکری و لغات قلمبه و سلمبه داریم فرصت میدیم به دست افرادی که با دروغ و جعل تاریخ.............................یادمون نره ما با آذریها نقاط مشترک فرهنگی داریم مثل نوروز و............. چون از اقوام ایرانی هستند مثل کردها و دیگر اقوام ایرانی ولی غافل شدیم از عربهای مهاجر به خوزستان که متاسفانه با معرب کردن کلمات و جعل تاریخ نه تنها هویت برای خودشان درست کرده اند که ادعای اراضی و جدایی دارند.شما رو به مقدسات تاریخ و پیشینه این مرز و بوم رو مطالعه کنید و زحمات افرادی چون بابک خرمدین و فردوسی طوسی رو به هدر ندهید.

نوشته شده توسط: ناشناس

ا

اينها را بايد آقاياني جواب بدهند كه كه دشمن اين سرزمين را تركها ميدانند و بس،در حالي كه حتي يك سنگ هم از طرف تركها به مردم اين سرزمين پرت نميشود و تا جايي كه حافظه سني مردم هم قد ميدهد نشده و در گذشته معاصر هم كسي ادعا نميكنه ،كسي هست بنحوي اين گروه مجاهدين را به تركها ربط بده؟
نوشته شده توسط: ناشناس

بسم الله الرحمن الرحیم و - در فدرالیسم آینده وقتی ارتش و پلیس و وزارت امور خارجه و وزارت بودجه در دست حکومت مرکزی باشد . فدرالها یا ایالتها یا استانها اجازه اداره سایر امور خود را از طریق مجلس محلی و استاتدار خود دارند . البته هماهنگی بین ایالتها و حکومت مرکزی نیز باید وجود داشته باشد . دوم اینکه این تجزیه طلبان حتی از زبان قومهای دیگر که خود را ایرانی و فارس میدانند مانند لرها سخن میگویند و خواهان مخالفت همه با فارسها یا سایر ایرانیها هستند ؟ این نشان میدهد که تجزیه طلبان غرض ورز ترین و بیسواد ترن گروه سیاسی در تمام تاریخ ایران بوده و هستند چون کارشان بر اساس دروغ و جعل و لجاجت و رمانتیک خودکشی است . آیا اینها را چه کسی انتخاب کرده که در اروپا نشسته و برای میلیونها انسان ایرانی نقشه میکشند ؟- و رحمت الله برکات و

نوشته شده توسط: ناشناس

من همانطور که از ادعای "" آریائی بودن "" احمدی نژاد، مصباح یزدی، خاتمی، مشائی حمایت می‌کنم، از "" سره نویسی "" نیز حمایت می‌کنم، این زبان فارسی‌ را با "" سره نویسی "" از کلمات عربی‌، ترکی و غیره پاک کنید، دیگه دوران هزار ساله حکومت ترکان بر ایران نیست که این کشور ۳ سه زبان بود، اگر روزگاری ترکی زبان دربار و قشون، عربی‌ زبان علم و فلسفه و فارسی‌ زبان شعر در ایران بود، آن دوران با محدود شدن ایران سریع در حال عقب نشینی است، زبان خالص فارسی‌ برای فارسستان خالص برازنده تر است.

نوشته شده توسط: ناشناس

من آدم ساده ای هستم. سئوالی دارم. آیا دفاع از خط حمایت از رژیم خمینی به معنی دفاع از حزب توده ایران است؟ یا محکوم کردن آن سیاست؟

نوشته شده توسط: ناشناس

""" هویت ملی‌ بدون اقتصاد ملی‌ شکل نمی‌گیرد """ وقتیکه روس‌ها تصمیم گرفتند گاز کشور تورکمنستان را نخرند یا از طریق خاک روسیه و گاز پروم گاز تورکمنستان را به اروپا صادر نکنند این کشور ترکیه و کمپانی‌های ترکیه‌ای بودند که کشور تورکمنستان را تنها نگذاشتند و با مشارکت در پروژهای زیرساختی، عمرانی فرصتی را ایجاد کردند تا این کشور سر و سامانی به "" اقتصاد ملی‌ "" خود بدهد، همچنین این ترکیه بود که اعتماد ملی‌ این کشور را به جائی رسوند که به کاربرد زبان ترکی در نهاد‌های دولتی و آموزشی باور داشته باشند، من هر از گاهی‌ کامنت هائی را می‌خانم که نویسنده انگار در قرن ۱۶ زندگی‌ می‌کند و به بومی گرائی اعتقادی شدید دارد، در حالیکه حتئ قادر به دیدن تحولات کشور‌های همسایه نیست، تکیهٔ کلامش نیز این است که به کرد‌ها نگاه کنید، آنها همیشه به دیگران توسل شده اند و به جائی نرسیده اند، در حالیکه همین

اقلیم کردستان عراق امروز با کمک ترکیه در حال ساخت زیر بنای "" اقتصاد ملی‌ "" خود است. این مسائل را توضیح دادم تا به این موضوع اشاره کنم که بحث هویت امروز جدا از بحث اقتصاد نیست، شما با شعار هویت تولید نمی‌کنید، با شعار هویت رانیزاز بین نمیبرید، مشارکت فعال در ساختن اقتصاد یک کشور، بخشی از پروژهٔ هویت سازی است. ایران امروز سیاست تخریب اقتصادی در داخل و بیرون را مدیریت می‌کند، و پروژهٔ تخریب هویتی در منطقه را به عهده گرفته، در حالیکه آذربایجان در فعالیت عمیق اقتصادی در گرجستان، مشارکت مثبت هویت سازی را دنبال می‌کند.
نوشته شده توسط: ناشناس

خوبه که این خاخام خودش را پوشانده و نگفته برای اینکه من به شما (زنان) نخورم شما باید خود را بپوشانید.

نوشته شده توسط: ناشناس

حالا از کجا بفهمیم که کدومش فتوشاپ هست؟ از کجا معلوم اون عکسی که شما مدعی هستید اصله فتوشاپ نباشه؟

نوشته شده توسط: ناشناس

تکرار مکررات؛ خودفریبی یا عوام فریبی نمی دانم! اینها دردی از دردهای ملل غیر فارس درمان نخواهد نموده بیشتر به استحکام موضع پان ایرانیزم و تسریع روند آسیمیلاسیون خواهد انجامید. آذربایجان و سایر ملل غیر فارس در بهترین موقعیت از جهت رشد آگاهی ملی جهت احقاق حقوق ملی-دموکراتیک خود قرار دارند و بایستی تمام توان خود را برای تضمین این حقوق در فردای تغییرات سیاسی ایران بکار گیرند. برای نیل بدین مقصود با عبرت از گذشته؛ از خطرپذیری و شانتاژ و تخریب فارس ها و فارس پرستان ایرانگرا از هر طیف و گروهی نهراسند چرا که اگر این بار قافیه را ببازند فرصت جبرانی در کار نخواهد بود! تضمین حقوق ملی از به رسمیت شناخته شدن "حق تعیین سرنوشت" ملتها میگذرد. در غیر اینصورت بعد از تغییر رژیم در بر همان پاشنه که چه عرض کنم حتی بدتر از آن خواهد چرخید و پیامدی دردناک و ای بسا جبران ناپذیر برای ملل غیر فارس خواهد داشت.

نوشته شده توسط: ناشناس

با سلام، دوستی‌ اینجا از بی‌ بی‌ سی‌ نوشت.بله من هم یادم می‌‌آید که دو سال پیش بی‌ بی‌ سی‌ شروع به انتشار مقاله‌های بر علیه حزب توده ایران به مناسبت هفتاد سالگی حزب کرد. دریغا از ی‌ک مقاله در طرفداری از حزب از جانب آقایانی که الان بطور مذبوحانهٔ بر علیه رفیق عمویی مقاله می‌‌نویسند در آنجا نبود. تنها کسی‌ که مقاله‌ای به طرفداری از حزب نوشت و بعد هم در برنامه پرگار از حزب دفاع کرد شخصی‌ بود به نام خدایی که اون هم حالا از طرف این آقا یون جاسوس نامیده می‌‌شه(آفرین به غیرت این جاسوس) که حداقل از حزب طرفدری کرد و سعی‌ در بد نام کردن رهبران گذشته وبی اعتبار کردن حزب ننمود.



نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، یک بار گفتم و باز هم می گویم که نوشتار من برای بررسی زبان های گوناگون و یا جستاری درباره زبانشناسی نیست بلکه برای روشن کردن کاربردهای چندگانه و وارونه باهم و سر در گم کننده و گیج کننده واژگان (ملت – ملل - ملی – ملیت – ملی گرا) است. این واژگان به فراوانی در نوشتارهای سیاسی به کار می روند بدون آن که روشن شود نویسنده از کاربرد این واژه ها چه خواسته ای دارد؟ واژه (ملی) هم چم (مردمی – همگانی – میهنی) را دارد و هم چم (ناسیونالیستی و ناسیونالیست بودن) نوشتاری که من نوشته ام درباره زبانشناسی و ویراستاری و سره نویسی و نادرست نویسی و .......... نیست بلکه برای آن است که واژگانی که هم یک ناسیونالیست و هم یک بی باور به ناسیونالیسم به کار می برند همانند هم هستند و خواننده و شنونده را گیج می کنند! سخن کوتاه، این نوشتار سیاسی است نه درباره فرهنگ و زبان!

نوشته شده توسط: ناشناس

امروز مردم ونزویلا بعد از مرگ چاوز برای انتخاب یک رئیس جمهور تازە بە پای صندوقهای رأی رفتند آنچە کە من را برای نگاشتن این کامنت واداشت در کارزار انتخاباتی و تبلیغات برای کاندیدها از عکس اوجلان رهبر پ ک ک نیز در چادرهای انتخاباتی و در خیابانها در دست مردم ونزیلا وجود دارد . بە ڤیدو کلیپی از پایتخت ونزویلا نگاه کنید با استفادە از عکس اوجلان در این کارزار http://knnc.net/NewsDetailN.aspx?id=29864&LinkID=63

http://knnc.net/NewsDetailN.aspx?id=29864&LinkID=63
نوشته شده توسط: ناشناس

الن به بزرگي و عظمت كاري كنفرانس باكو پي بردم،واقعا اونها كار بسيار بزرگي كرده اند كه از نمايندگان راه يافته مجلس ايران تا اپوزيسيون خود ساخته و دوستان پان ايران ....آقاي كلاشي خوابشان پريده و دلنگران ايران و آذربايجان شده اند!جالبه اين اقا در اين مصاحبه عريض و طويل به حقوق ملل ايراني اشاره نكرده و بر استعمار فرهنگي حاكم پاي فشرده است!جالبه خيليها پان از نوع ايراني انرا مجاز و از نوع تركي آنرا فاشيستي ميدانند و چشمشان را به عصر ارتباطات بسته اندكه در آن استثمار و استعمار ملتها جايي ندارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تبریزی عزیز، نه جانم ، در جمله من «به خاطر» به معنی «برای» نیست. بل به معنی « به دلیل - به سبب و مانند اینهاست». به خاطر در جمله هایی نظیر این میاید « به خاطر دیدن شما آمدم» یعنی « برای دیدن شما آمدم. و..» - ترکی و مغولی هم تنها چند واژه ی مشترک ندارند بلکه زبان خیشاوندی هستند . مثل دو لهجه ی مختلف. تأثیر دو زبان ساختاری نیست بل واژه ای ست. مثل زبان عربی و فارسی. زبانها همه از یک ریشه اند مانند خود آدمها. بعدها استقلال یافته اند. من زبان ادبیات را درست میدانم -که زبان مردم است. چیزهای مرده و بیگانه با زبان مردم کاربرد ندارد و نتیجه اش شکست است. میتوانید امتحان کنید. از دوره سره نویسی اول تنها برخی واژه ها بجا ماندند نه چیز دیگر. سازندگان زبان خود مردم هستند. نباید فراموش کرد. فرهنگ هم مال آنهاست. نوشته هم برای آنهاست. اکنون کسی به زبان ورجاوند بنیاد یا خرد ناب سلطانی سخن نمیگوید.

کلمات معانی مختلف دارند. کار فرهنگ نویس است که آنها را در جملات گوناگون بیاورد و توضیح بدهد. باید دید واژه در چه جمله ای و دررابطه با چه موضوعی به کار رفته است. داستان معنی کلمه «ملی» و مانند آن نیز از این قاعده پیروی میکند. واژه هایی که من استعمال کرده ام نمی توانید از زبان فارسی دور کنید چون جزء زبان خود مردم است. میتوانید واژه های عهد بوقی به جایشان بگذارید ولی این دیگر زبان مردم نیست بل یک چیز من در آورده است. که بدرد خودتان هم نمیخورد. با آن نمیتوانید با مردم ارتباط و احساس ایجاد کنید و فکرتان را با آنها در میان بگذارید. واژه ها بار احساس دارند-خاطره و اندیشه دارند. کسی نمیتواند با چیزهای مرده آنها را در دیگری دوباره زنده کند. و... واژه ایکه مردم به کار می برند دانه مرواریدی ست سحرانگیز. و یک سرگذشت است. با دنیایی از احساس. هر دانه ای این خاصیت را ندارد. به جای احساس سهش بنویسید صدایی ست مرده. یک خلاء تمام. این قصه واژه است حال ببینید داستان جمله و جملات چیست. تراژدی ست.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، در این نوشتار من بر آن نبوده ام که درباره زبانشناسی و ویژگی های زبان های گوناگون بررسی کنم بلکه می خواستم واژگان (ملت – ملل - ملی – ملیت – ملی گرا) و کاربردهای درست و نادرست این واژگان را روشن کنم. همچنان که می دانید من سیاسی نویس هستم و برای آن این نوشتار را نوشتم که در گفتارها و نوشتارهای سیاسی واژگانی که از آنها یاد شد به فراوانی گفته و نوشته می شوند بی آن که روشن شود نویسنده از کاربرد آن واژه ها چه چیزی را می خواهد به شنونده یا خواننده بفهماند؟! آن واژه ها را هم ناسیونالیست ها به کار می برند و هم کسانی که بی باور به ناسیونالیسم هستند آن هم در چندین چم گوناگون و وارونه باهم و گیج کننده! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، زبان هائی .....

..... هستند که به آنها زبان های مرده گفته می شود چون هیچکس به این زبان ها در هیچ کجای جهان سخن نمی گوید! نمونه ای از زبان های مرده زبان مردم مصر باستان است که در هیچ کجای جهان گویشور ندارد! این که از یک زبان تنها نامی بر جا بماند و واژگان آن زبان با زبان های دیگر پیوستگی داشته باشند یکی از وندهائی است که یک زبان را نابود می کند. زبانی که هم اکنون نام نادرست پارسی روی آن گذاشته شده است انباشته از واژگان زبان عربی است. آیا شما این زبان را پارسی می دانید یا چهره ای از زبان عربی؟ آیا چون مردم کوچه و خیابان گویشوران این زبان نادرست و پر از کاستی هستند ما باید زبان پارسی را زنده و پاینده و همیشگی دانسته و بگوئیم ( .......... تا مردم هستند زبان نابود نمی شود .......... ) یا این زبان را رو به نابودی بدانیم؟ ********* دوست گرامی، آ.ائلیار، در همین یادداشتی که خود شما نوشته اید واژگان: (معنی – مثل – دوره – مشخص – مشروطیت – حرف – رایج – آثار – غیره – جاری – اهل – فن – ترجمه – مشترک – زیاد – طایفه – خاطر – راحت – معانی – استنباط – دقیق – کلمه – تکلیف – کلمات – اعتراض – مختص – قشر – اصلی – ادبی - صورت) عربی هستند! چند بار شما واژه (دوره) را که با واژگان (دایره و مدار و مدور و اداره و مدیر) عربی هم خانواده هستند به نادرست به جای واژه (زمان) پارسی به کار برده اید! در یک وچک نوشته اید: ( .......... به خاطر همریشه بودن دو زبان .......... ) و واژه (خاطر) را به نادرست به جای واژه (برای) به کار برده اید! (به خاطر) یا (برای) ؟ کدام یک درست هستند؟ ********* دوست گرامی، آ.ائلیار، درباره زبان ترکی دو دیدگاه هست، یکی دیدگاه زبانشناسان و خاورشناسان اروپائی است که می گویند زبان ترکی با زبان های مغولی و تونگوزی و ژاپنی و کره ای و .......... از یک خانواده است و نام این جُنگ از زبان ها را گروه زبان های (اورال و آلتائی) گذاشته اند. دیدگاه دوم که دیدگاه چند تن از دانشمندان و زبان شناسان جمهوری آذربایجان و ترکیه است می گوید که زبان ترکی با زبان های یاد شده هم خانواده نیست اما بر آن زبان ها هنایش داشته است و این دانشمندان زبان ترکی را جدا از آن زبان ها دانسته و به دیدگاهی به نام گروه زبان های ترکی باورمند هستند. گمان بر این است که دیدگاه دوم درست باشد و زبان ترکی با زبان مغولی هم خانواده نیست اما بر آن زبان هنایش داشته است. همچنان که چند واژه از زبان ترکی به زبان انگلیسی آمده است اما زبان ترکی و زبان انگلیسی از یک خانواده نیستند! (اردک) واژه ای ترکی است و برابر پارسی آن (مرغابی) است و در زبان انگلیسی به مرغابی (داک duck ) گفته می شود که دارای ریشه ترکی است، واژه yogurt انگلیسی نیز ترکی است و کودکان انگلیسی به پدر dad می گویند که آن نیز از زبان ترکان برگرفته شده است و .......... اما آیا ما می توانیم بگوئیم زبان انگلیسی که از زبان های آریائی و شاخه ژرمن است با زبان ترکی همریشه است؟ روشن است که نه! واژه های (ایل – ال) نیز مغولی هستند و هیچ پیوندی با زبان ترکی ندارند هم چنان که واژه های (آقا- اردو – الاغ – بهادر – سوغات) نیز مغولی هستند و با زبان های ترکی و پارسی و عربی پیوندی ندارند. از اینها گذشته شما درباره واژه بی ریشه و ساختگی و نادرست (ایالت) که از واژه (ایل) ساخته شده است چه می گوئید؟ ********* دوست گرامی، آ.ائلیار، بدبختانه شما در اروپا می زیید و دسترسی به پاره ای از نسک های نوشته شده در ایران را ندارید، اگر توانستید نسک های دکتر میر جلال الدین کزازی را به دست بیاورید تا با سره نویسی بهتر و بیشتر آشنا شوید http://www.kazzazi.com/writing.html
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

«نابودی یا ویرایش!» - تا مردم هستند زبان نابود نمیشود. «نابودی» سخن نادرستی ست. اما «پیرایش بر پایه زبان زنده خود مردم» کار درستی ست. این پیرایش به معنی سره نویسی نیست که برخیها پیش گرفته اند و یا در گذشته پیش گرفته بودند. که هر بار با شکست روبرو شده است. مثل سره نویسی کسروی. چرا؟ چون زبان پدیده زنده ایست. و از آن مردمی ست که در یک دوره ی مشخص زندگی میکنند. اکنون نمیتوان مثل دوره مشروطیت نوشت و یا مانند دوره زبان پهلوی حرف زد. زبان امروز زبانی ست که در میان مردم رایج است و زبان ادبیش در آثار آشوری و دولت آبادی و شاملو و ساعدی و فروغ و غیره جاریست.
آشوری خود که اهل فن است سره نویسی نمیکند. که چیزی مکانیکی ست و نادرست. مثل کاری که ادیب سلطانی در ترجمه خرد ناب انجام داده است. خودش هم نمی فهمد چه دارد مینویسد. دیگر اینکه زبان ترکی و مغولی هم ریشه هستند و واژه های مشترک زیادی دارند.

مثلel =ائل به معنی ایل و طایفه که امروزه به جای مردم و ...به کار می برند. مغولی نیست بل واژه مشترک درترکی و مغولی ست . به خاطر همریشه بوددن دو زبان. واژه ها به زبانهای گوناگون آمد و شد دارند مثل خود مردمان. و آنچه مردم می پذیرند و به راحتی از آن خود میکنند دیگر از آن زبان است. معنی یا معانی درست هر واژه هم همان است که مردم از آن استنباط میکنند. این کار فرهنگ نویس است که معنانی گوناگون واژه را دقیق بیاورد. کلمه «یار» از هرجا آمده باشد و ریشه اش هرچه باشد امروزه از آن زبان ترکی آذربایجانی ست. گیریم که در دیگر زبانها هم به کار ببرند. و تکلیف کلمات دیگر نیز چنین است. واکنش سره نویسی نوین اعتراضی ست به زبان آخوندی. زبان آخوندی مختص این قشر است و زبان مردم نیست. در هر دوره ای زبان اصلی زبان زنده خود مردم است. و زبان ادبی هم صورت گوارای آن.
نوشته شده توسط: ناشناس

ارميا خانمي كه برنده اكادمي موسيقي گوگوش شده است صرفاً به خاطر حجابش ببينيد چطور از طرف همين بني آدم هاي منشور حقوق بشري قرار گرفته"انقدر ارمیا را پررو کردید که به خودش اجازه بدهد بگوید من نماینده ی زنان ایرانم!
زنی با اسم مردانه
زنی با اسم یهودی
زنی با پاس آلمانی
زنی با شوهر آلمانی
زنی که حتی اسم فرزندش ایرانی نیست
زنی که هر گاه گفتند در آکادمی به میل خودت آهنگ بخوان
یا افغانی خواند یا عربی
این زن این ملغمه ی پر تناقص
هرگز هرگز هرگز نماینده ی زنان ایران نیست!

سرباز وطن"


نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نگاهی جویا و تیز در لابلای رویدادهای تاریخی به دنبال مسایلی ست که با زندگی امروزی ما عمیقاً سروکار دارند: جنبش بابیه : «اندیشه برابری کامل مرد و زن و کشف حجاب»-«انقلاب مشروطه به اهدافی که انتظارش میرفت، نرسید. دموکراسی و عدالت اجتماعی محقق نشد.»-«مهم اینست که ازاین شکست، درسهای لازم را بگیریم...»- « شیخ فضل الله نوری، جد ایدئولوژیک، ملاهای کنونی ایران» « برای اولین بار در تاریخ ایران, دو حزب سیاسی اعتدالیون(لیبرال) با 53 نماینده و حزب دموکرات (گرایشات سوسیال دموکرات) با 27نماینده در مجلس حضور و رقابت داشتند. »

در مورد اروپا : «در چنین شرایطی انواع سازمانهای اجتماعی مانند سندیکاها، اتحادیه ها، احزاب سوسیالیستی، و جنبش های زنان، ایجاد و مبارزه برای تعدیل شرایط کار، و حقوق زحمتکشان آغاز نمودند. مبارزه علیه نظام سرمایه داری، طبیعتا از انگلستان، که بالا ترین رشد سرمایه داری را داشت شروع و اندکی بعد درسایر کشورهای اروپایی گسترش یافت.» اینها گوشه هایی از نگاه نویسنده هستند. چرا انقلاب مشروطیت موفق به اهداف خود نشد؟ همانطور که رویداهای توضیح داده شده توسط نویسنده مقاله نشان میدهند علت اصلی «عدم آمادگی خود جامعه برای تحقق آن اهداف» بود. هر خواست و شعاری زمینه ی عینی و فرهنگی خود را میخواهد که عملی شود. بدون این عناصر خواسته و شعار ها حباب برروی آبند. «واژه ام روی آب افتاد\خم شدم بردارم\حباب شد.»
نوشته شده توسط: ناشناس

درود بر حجت کلاشی، فرزند دلیر آذربایجان. همیشه با لهجه ی شیرین ترکی خود بهترین تحلیل ها را از او شنیده ایم. سپاس از این تحلیل واقع گرایانه.

نوشته شده توسط: ناشناس

خانم سولماز ذالک زاده ، ضمن احترام و تایید صد در صد مقاله شما اضافه می نمایم ، انگار بعضی از خوانندگان این مقاله که نظرات مخالف داده اند ، یا نمی خواهند از سلولهای خاکستری مغز خود استفاده نمایند یا اینکه از اطلاعات تاریخی و قومی و قبیله ای ایران و حتی تاریخ ایران مطلع نیستند. تنها توصیه من جهت آندسته از نظر دهندگان مطاله بیشتر و نیز اظهار نظر منصفانه و از روی تفکر و تعقل صحیح می باشد. همانطور که فرمودید ،" بیاییم دست در دست هم، پایه های ستم استبداد مذهبی و سرمایه داری خونخوارجمهوری اسلامی را از سر خود و مردمان کوتاه کنیم.و حل نهایی مسئله ملی درایران عملا در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد نظامی دمکراتیک و عادلانه است." درود بر ایران و ایرانی .

نوشته شده توسط: ناشناس

روزگار ورقی دیگر خواهد خورد واین شیر مردان و زنان ایرانی در یادها جاودانه خواهند ماند همانطور که تابلو مرگ مارا اثر
جاودانه انقلاب کبیر فرانسه شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

دوست گرامی از تذکر شما متشکرم. من یاد گرفته ام بیشتر به محتوا توجه کنم نه شکل. گوشت راسته را وقتی ساطوری کنیم و به سیخ بزنیم مینامیم ;کباب برگ و اگر تکه تکه کرده به سیخ کنیم، میشود کباب چنجه. ولی موضوع اصلی عوض نمیشود. وآن تمرکز زدایی در سیستم سیاسی آینده ایران و به رسمیت شناختن حق این مردم در خودگردانی و آموزش به زبان مادری و سایر حقوق است. اگر اختلافی است در اینجاست نه بر سر واژه ها

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای آ.ا ئلیار با سلام حق با شماست لطف میکنید ، اگر شخصا اقدام کنید متشکرم

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سولماز گرامی، اشکال اصلاح شد. در ضمن ممنون از زحمتهای شما برای نگارش این مقاله. کامنتهای شما در انتظار مسئول کامنت است. بله حق با شماست همه چیز شرایط خود را میطلبد. بانظر تان موافقم. امید است که ما هم صاحب فرهنگی مثل چکها و لاواکی ها باشیم. اکنون هر سیاستی که مبارزه ی اصولی علیه رژیم را تضعیف کند در شرایط حاضر نا درست است. از جمله جدایی خواهی.

نوشته شده توسط: ناشناس

با سلام از شما متشکرم. حق با شماست. اگر امکان داشته باشد. خوشحال میشوم، لطف میکنید. واما آنجه من مطرح نمودم، تقاضا از هموطنان مبارزم، در جهت متحد شدن حول محور اصلی مبارزه ، یعنی مبارزه با جمهوری اسلامی است شخصا به حکومت غیر متمرکز معتفدم و حقوق کلیه ملیت ها ساکن ایران مورد احترام من است.
فرم و شکل سیستم آینده ایران, و تعیین حق و حدود این عدم تمرکز،فقط در پی حضور یک نظام دمکراتیک، امکان پذیر است. همانطور که نوشتم هر ادعای حقوقی قابل طرح باید باشد، ولی در زمان و در مکان مناسب خودش. ببینید دو کشور چک و اسلواکی تا چند سال پیش یک کشور بودند، به شکل کاملا دمکراتیک و در فضایی به دور از تهدید به جنگ و تهمت و فحش و افترا از هم جدا شده، تبدیل به دشمن هم نشدند. اما تا زمانی که جمهوری اسلامی پا برجاست، این خواست های جدایی خواهانه، فقط به اختلاف و لاجرم تضعیف، اپوزوسیون رژیم منجر میشود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

چهار چوبه ایران با « اتحاد داوطلبانه» ی ملیتها حفظ میشود. برای آنهم « رفع تبعیض» اقتصادی-سیاسی-فرهنگی لازم است. که « استقلال » ملیتها را در امور خود تأمین کند. یعنی «اتحاد با تأمین استقلال ملیتها در امور خاص خود و امور عام ایران» . راه حل مشکل است. از طریق نظام فدرال یا مانند آن. اداره ایران با سیاست متمرکز- یا تجزیه ایران توسط ناسیونالیسم که نتیجه اش تشکیل دیکتاتوریهای کوچک است- ارتجاعی ست. بخشی از سیاستمداران آمریکا و اروپا دو سیاست را در ایران دنبال میکنند : سیاست چلبی سازی. سیاست ایجاد دیکتاتوریهای کوچک. روش آنها بعد از اصلاح برنامه خاورمیانه بزرگ رسیدن به اهداف از طریق « "حمایت جهت دار" از خیزش عمومی مردم» ایران است. البته بخشی از آنها دخالت نظامی مستقیم را هم به کلی منتفی نمیدانند.

در بخشی از صحنه سیاسی ایران نیز سه سیاست قابل مشاهده است:سیاست اصلاح سیستم حکومت ایران در جهت حفظ نظام- سیاست اتحاد با وفاق ملی بقایای سطلنت - سیاست لابیگری در جهت دخالت قدرت های بزرگ- که هر دوی اینها برای چلبی سازی ست. و هرسه ارتجاعی.
در این میان ضرورت دارد نیروهای دموکرات واقعی- و چپ وظیفه سنگین پیروزی انقلاب دموکراتیک ایران را برای رسیدن به «دموکراسی -رفع تبعیض- عدالت اجتماعی » سازمان بدهند .
نوشته شده توسط: ناشناس

هومن : ایا بسیج کردن مردم سرزمین هایی که فرهنگ وتاریخ مشترک دارند برای داشتن سرزمینشان ودفاع از حق انها از ماکیت برمنابعشان ورساندن انها به قدرت برای خود مدیرتی وپاسداری از منابعشان دفاع ازکیان وتمامیت انها نیست مردم یک سرزمین که به ان تعلق خونی خاکی تاریخی دارند بهتر میتوانند سرزمینشان را حفظ کنند یا حکومتی که هیچ پیوندی با ان سرزمین ها ومردم تاریخشان ندارد و در پی تاراج کلی داشته های مردم سرزمین هاست این حکومت مرکزی و مدافعان تمامیت خوارش نه علاقه ای به سرزمین ها دارند نه مردمانشان تنها میخواهند مردم سرزمین ها کور ولال باشند ورقص ایران ایران بکنند و حکومت مرکزی و مزدورانش با شعار ایران ایران تمامیت سرزمین هارا غارت کنند اینها تمامیت خوار هستند ابتدا سرزمین های ایران امروز را غارت میکنند و مردم ملی وبومی انهارا کشتار میکنند بعد هم سراغ سرزمین های دیگر می

روند باز با شعار ایران ایران سرباز گیری میکنند وبه غارت وچپاول خاورمیانه می پردازند و تنها واسطه هستند برای رساندن راحت سرمایه مردم سرزمین ها به برادران همنژاد خود در روسیه وامریکا واروپا دیگر کشورهای سرمایه خوار بزرگترین دزدها ودشمنان مردم سرزمین ها ایران ایران میکنند مردم سرزمین هارا غارت میکنند جلوی اتحاد انهارا میگیرند وجلوی قدرت گیری جمعی انها را در برابر حکومت مرکزی این ایران ایران گویان برای مردم دشتی عیلام چه کاری کردند که در سال 2013 با یک زلزله 6 ریشتری خانه هایشان برسرشان خراب شد حکومت ایرانی که نتواند یک سقف محکم برای عیلامیان دشتی بنا کند همان بهتر که نامش فراموش شود 40 سال است بنا به گفته خودشان 12 میلیارد بخور بخور از سرمایه مردم لیان عیلامی (بوشهر فعلی) دزدیده اند تا مشتی مدیر غیر بومی کولی بیاورند که داریم درشیریهوم عیلام (بوشهر) نیروگاه میسازیم محیط زیست منطقه واب منطقه را با مواد رادیو اکتیو الوده اند مردم شهرها و روستاهای اطراف امراض مختلف سرطانی گرفته اند واصلا گزارشش جایی نمی اید این ها تمامیت خواران ایران ایران گو هستند .در کیش وقشم مناطق ازاد ساخته اند 20 سال است این جزایرعیلامی را مرکز ورود بنجل جات مصرفی به داخل کرده اند که باعث تعطیلی صنایع بسیاری درعیلام ودیگر سرزمین ها شد و خروج میلیا ردها دلار درامد ملی عیلام ودیگر سرزمین ها ازین جزایر این میهن پرستی ایرانی فارسی انهاست برای همین جزایر سه گانه عیلامی چه کرده اند چه قدر سرمایه گذاری کرده اند چه کارهای زیرساختی کرده اند معلوم است وقتی جزایر سه گانه عیلامی به حال خودر ها میشود اعراب حاشیه خلیج عیلام هم روی ان طمع میکنند وقتی سرزمینی صاحب بومی ندارد وتوسط افراد اشغالگر تهران فرستاده میخواهد مدیریت شود همه میخواهند صاحبش شوند .حکومت قبلی مرکزی هم بحرین را تقدیم به اعراب کرد وادعای فارس گرایی اش گوش همه را کر میکرد .این ایران گرایان هرجا میروند یک مدرسه فارسی- شیعی بنا میکنند وچندین مسجد شیعی بعد شروع میکنند معادن منطقه را شناسایی کردن ومدیران کولی ارسالی از تهران بران گمتردن وغارت منابع فروششان به بیگانه ها تمام کاری که این 100 سال حکومت های ایران ایران گو کردند همین بوده در سرزمین ها.دانشگاه آزاد راهم که ساختند برای غارت مردم بود وبه فساد کشاندن پسرها ودخترها وبه اورگی کشاندن انها وبیرون کردن انها از سرزمین هایشان چقدر پول مردم را غارت کردند با این شهریه ها در دانشگاهی که چیزی به مردم یاد نمیداد بگذریم چقدر تجاوز وتعدی هم به دانشجویان کردند .ننگ بر تمامیت خواران ایران ایران گو .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سولماز گرامی، در جمله شما «برخی ازهموطنان ما، که بحق از بسیاری از حقوق مسلم خود محرومند، و طبعا حق اعتراض هم دارند،» منظورتان از «به حق» « نا حق» است. یعنی ««برخی ازهموطنان ما، که به ناحق از بسیاری از حقوق مسلم خود محرومند، و طبعا حق اعتراض هم دارند،» ؛ در صورت توافق خبر بدهید که جمله تصحیح شود. یا تصحیح خود را بنویسید که در متن اصلاح شود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حبیب آذر عزیز، مقالات مربوط به تمامیت ارضی : http://www.iranglobal.info/node/12064 دو نگاه ، دو سیاست، در " تمامیت ارضی" *** http://www.iranglobal.info/node/9919 تمامیت ارضی در بیانیه جمعی روشنفکران و «حق انتخاب» ***منطق دنیای الاهه ها http://www.iranglobal.info/node/7662

نوشته شده توسط: ناشناس

يه موقع فكر نكنيد اين دوست عزيز ما ملي گرا يا زبانم لال تمايلات پانفارسي دارند اولاً كه اسمشان تبريزي و دليل محكمي كه هيچ كلكي در كار نيست دوماً ايشان بسيار تاكيد دارندكه"زبان تنها ابزاري است براي پيوند ميان انسانها و جز اين ارزش ديگري ندارد"

از طرفي ايشان معتقد هستند كه جمعيت فارسهاي دنيا ٢٠٠مليون است حالا هر كسي بتونه بيشتر از ١٢٠ مليون با نهايت ارفاق يعني كل ايران و افغانستان و تاجكستان فارس در نظر گرفتن يه جايزه پيش من امانت داره
ايشان اعتقاد داره مشكل تنها اين حكومت است كه بايد عوض بشه و احتمالاً زير لب با خودش ميگه بزار اين رژيم بره من ميدوم با شما چكار كنم آزادي ميخواهيد؟ زبان مادري ميخواهيد؟ فدرال ميخواهيد ؟ خود گرداني ميخواهيد؟ جدايي ميخواهيد ؟ واي واي بزار خودم جا كنم ببين باهات چها كنم