Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

- این نمونه گیری کوچکتان درباره نام ایران مربوط به حوزه ادبیات می باشد. از آنجا که منابع ادبی به خصوص شعر که با عواطف و احساسات و خیالات انسان عجین می باشد ، در تاریخ مورد استناد نمی باشد.

1- این نمونه گیری کوچکتان درباره نام ایران مربوط به حوزه ادبیات می باشد. از آنجا که منابع ادبی به خصوص شعر که با عواطف و احساسات و خیالات انسان عجین می باشد ، در تاریخ مورد استناد نمی باشد. مورد شاهنامه هم اصلا سندیت نداردک به دو علت اولا که شعر است و نثر و شامل سه قسمت اسطوره ای ، حماسی و تاریخی است. به اسطوره و حماسه کار ندارم. اما در باره بخش تاریخی آن باید بگویم که در تالیف شاهنامه از بی دقت ترین و غیر مستند ترین خدای نامه های دوره ساسانی استفاده شده است. بعد بخش تاریخی شاهنامه مختص دوره ساسانی است. ما در متن گفتیم که در دوره ساسانی نام ایرانشهر استفاده می شده ، اما نه به معنای ایران . بلکه ناحیه ای در سیستان.
2- «مملکت ایران مملکت پارسیان است که به نام ایران بن آشوربن سام بن نوح علیه السلام شناخته می شود». ریشه این تقسیم بندی جهان و ملتها بین پسران نوح(معروفتر از همه سام ، حام یافث) به کتاب مقدس تورات بر می گردد. و بیشتر اهل تاریخ آن را بعنوان افسانه قبول دارند تا تاریخ. چرا که این نوع قوم مرکزی در بین تمامی ملتها وجود ددارد. طوری که در شاهنامه و کتاب اوغوزنامه در اولی ایرج پدر ایرانیان و در دومی اوغوزخان نیای ترکان و هر دو برگزیده معرفی شده و تاریخ بقیه ملتها به نسبت اهمیت در چشم این ملتها نوشته شده است.
3- اتعریف از کیست و در کجا نوشته شده و متعلق به کدام دوران است. منابعش از کیست ؟! قلزوم (دریای سرخ) کجا ممالک محروسه کجا . در دوران هلاکو بین قلزوم و مملکت مغولان ممالک مملوکان مصر و سلاجقه روم قرار داشته است. پس لابد اینها هم جز ایران مورد نظر شما ب.وده اند. هیاطله در منطقه بسیار دور تر از مازندران و گیلان قرار داشت. یعنی در نزدیک ماورالنهر و تورکستان. آن هم در دوه باستان به این نام خوانده می شد. یکی از رقبای ساسانیان در شرق بودند.
4- طول کجا ؟! باید عین گفته مسالک الابصار آورده شود : " مولف مسالک الابصار می گوید:"طول این سرزمین از رود جیحون است که انتهای خراسان را در برگرفته تا رود فرات که آن را از دیار شام جدا می سازد.
5- اگر مقاله را به دقت خوانده باشید ، بنده منکر کاربرد لفظ ایران در گذشته نشده ام. بلکه آن را با قید« نادر» آورده ام. روایت شما هم جز روایات نادر و آن هم مختص دوره مغول می باشد. اما اصل کتاب در قرن 9 ه.ق نوشته شده است.
6- تقسیم بندی کتاب قلقشندی یکی از سه نوع تقسیم بندی جغرافیایی مسلمانان بوده که مبنایش بر تقسیمات سیاسی دوره ساسانی استوار است. چنانکه اشاره کردم ، هیاطله مربوط به دوران ساسانی است. اگر پیش هر معلم یا دانشجوی تاریخ بگویید که هیاطله به دوران بعد از اسلام مربوط است به این حرف شما می خندد. اما اگر نظری به این سه تقسیم بندی بندازیم : تقسیم یندی جغرافیای جهان اسلام بر مبنای اقالیم سبعه(اقلیم های هفت گانه برگرفته از جغرافیای بطلمیوس) به همین جهت به این تقسیم بندی شیوه یونانی هم گفته می شود. تقسیم بندی دیگر پایه و اساس اش بر تقسیم بندی جغرافیایی جهان اسلام بر مرکزیت بغداد و عراق استوار است. حال اگر کمی واقع بین تر باشیم شیوه بطلمیوسی چیزی مربوط به نجوم بوده و با عرض و طول جغرافیایی سروکار داردو به هیچ وجه ناظر بر تحولات جغرافیای تاریخی هر عصر نمی باشد. شیوه برگرفته از تقسیمات اداری و سیاسی ساسانی هم همینطور. چون دیگر به تاریخ پیوسته و وجود تاریخی نداشته. اما آنچه با تحولات هر دوره همخوانی دارد شیوه اسلامی است که در آن جغرافیای هر ناحیه و مناسبات آن با حکومت اسلامی معیار قرار می گیرد. ددر این شیوه هم به کل منطقه البته در بعضی مواقع سرزمینهای شرقی جهان اسلام گفته می شد. اما آنچه کاربرد بیشتری داشت استقلال و تفکیک مملکتها بود. نظام ممالک محروسه هم مربوط به دوران صفویه به بعد می باشد.
7- اینکه سرزمین پارسیان را معادل سرزمین ایران قرار دادید. اولا با یک روایت منابع جغرافیایی و چند بیت شعر که تکلیفش معلوم هست و هیچ جنبه تاریخی ندارد ، ایرانتان به اثبات نرسید ، ثانیا کجای این روایت از پارس بودن این سرزمینها سخن گفته شد ؟! که شما نتیجه گرفتید پارس=ایران.
8- ضمنا من ده منبع مختلف از ده دوره مختلف خواسته بودم. شما دو مبع از دوره مغول آوردید.
9- کسروی هم دو سه تا از این منابع را کنار هم می گذاشت و می گفت زبان آذربایجان نه ترکی بلکه آذری(فارسی است). عنایت الله رضا هم چند تا از این منابع را کنار هم می گذاشت و می گفت آن سوی ارس به هیچ وجه آذربایجان نامیده نشده ، بلکه اران بوده و خود ولایتی مستقل. برای روشن شدن مساله باید تمامی منابع تاریخی و جغرافیایی را کنار هم گذاشت و دید رای اکثریت بر کدام منوال است ؟ والا با چند روایت نمی توان به اثبات با رد چیزی پرداخت. عزیز من اینجا مشت نمونه خروار نیست ؟ باید کل جامعه آماری(کل روایات متون تاریخی و جغرافیایی) یک به یک مورد نقد و بررسی قرار گیرد نه اینکه از این جامعه یک نومنه تصادفی برداشته بشود(مسالک الابصار و قلقشندی). این تاریخ است جغرافیای تاریخی است نه جامعه شناسی و علوم اجتماعی ؟! حواستان باشد.
از اینکه تلاش کردید بحث سالمی را به وجو بیاورید. ممنون. نه مثل دوست دیگرمان آیدین که بی خود و بی جهت به همه چیز و همه کس می تاخت و احترام هم سرش نمی شه.
نوشته شده توسط: Anonymous

دریاچه را عمدا خشک میکنند برای نابودی هویت اذربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

بعضی وقتها انسان میگوید سکوت کند ولی باز دست خودش نیست در مقابل موضیع گیرهای بعضیها نمیتوان ساک بود وقعأ آدم چقدر باید زبون باشد و ناسیونالیسم نژاد پرستی تا کجا یک انسان را میتواند به‌ قعر بکشد در یک عمل تروریستی 3 انسان 3 زن ترور میشوند هینوز هیچ اظهار نظری از هیچ طرف حتی پلیس فرانسه‌ نیز بیان نشده‌ شخصی به‌ نام آراز سیلمانی در جایگاه یک فاشیزم تمام عیار خود را نشان میدهد و واقعیات را زیر پا میگذارد من به‌ شخصه‌ نمیگویم ترکیه‌ی فاشیست دست به‌ این اقدام جنایتکارانه‌ زده‌ شایدم کار ارگنکون گرگاهای خاکستری فاشیزم ترک باشد که‌ مخالف مذاکره‌ بین پ ک ک و دولت ترکیه‌ است که‌ اخیرأ انجام گرفته‌ ولی انگشت اتهام مردم کورد به‌ سوی جمهوری اسلامی ایران است این ترور یک ترور فیزیکی برای از میان برداشتن فیزیکی 3 زن نبود

این ترور یک ترور سیاسی به‌ منظور تحریک عواطف ملت کورد بود همگان میدانند که‌ ترکیه‌ در روزهای اخیر با اوجلان دیدار داشته‌ و همگی امیدوار بودند که‌ این مذاکره‌ به‌ نتیجه‌ برسد آراز سلیمانی که‌ تفکرات فاشیستی ایشان تا مغز استخان رسوخ کرده‌ خوب بدانند که‌ مهمترین شخصیتهای ترک و بزرگترین ـساوران اوردغان و حتی رئیس سازمان امنیت ترکیه‌ 24 ساعت در زندان امیرالی با همین رهبر مافیا به‌ قول فاشیزم نیم متری ما ـذکره‌ داشت امروزه‌ چه‌ آراز سلیمانی و پان ترکها را خوش آید یا نیاید پ ک ک به‌ یک نیروی تأثیر گذار در منطقه‌ تبدیل شده‌ در سوریه‌ نزدیک به‌ 15000 مسلح آموزش دیده‌ در اختیار دارد با مناطقی وسیع آزاد شده‌ کوردستان سوریه‌ ترکیه‌ به‌ این نتیجه‌ رسیده‌ که‌ با شیوهای جنگ و نظامی پیروز نخواهد شد بلکه‌ روز به‌ روز بر مبارزان کورد و پ ک ک افزوده‌ میشود بنا بر این راه مذاکره‌ با پ ک ک را در پیش گرفت از طرف دیگر اگر مذاکره‌ با پ ک ک به‌ نتیجه‌ برسد وضعیت کل جنبش امروز سوریه‌ و عراق عوض خواهد شد و رفتن بشار اسد سرعت میگیرد و نفوذ شیعه‌ در عراق نیز پایان خواهد یافت و ترکیه‌ نیز آرام خواهد شد و این بار پ ک ک بر کوردستان ایران متمرکز خواهد شد تمام شواهد نشان میدهد که‌ ترور این 3 زن توسط ایران انجام گرفته‌ تا ملت کورد و پ ک ک را وادار به‌ عکس العمل کند که‌ صلحی بین ترکیه‌ و پ ک ک انجام نگیرد
نوشته شده توسط: Anonymous

عنوان این خبر- اعدام - غلط است . ترور درست است . در پاریس ترور شدند . چرا اینمه بیسواد اینجا جمع شده اند !

نوشته شده توسط: Anonymous

با خواندن تیتر خبر همان جا فهمیدم که احتمالا این اثری است از استاد مسلم مسائل تورکیه آقای اقبالی!

راستی اقای اقبالی:من از نزدیک دیدم که شهرداری آنکارا در بعضی قسمتهای شهر زباله ها را خوب جمع نمی کند. اتفاقا در آن جا چند خانواده کورد هم زندگی میکنند. فکر کنم سوژه خوبی باشد که یه کمی به تورکیه بتازید!!!!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

« تفکرات خمینی ... چه بود و چرا در آن زمان کسی آن را نقد نکرد ؟ »
شما پس این همه سال می دانید چه گفت و چرا گفت ؟ و چرا الآن کسی نقدی بر آن نمی نویسد که ارزش خواندن داشته باشد ؟
خمینی هر چه که بود و گفت ؛ حد اقل دو کار مهم کرد : 1 ـ اندیشه ی دینی را که موجد و مبلغ شاه پرستی بود ، بر ضد سلطنت و پادشاهی دیرسال این دیار به کار گرفت و توده ها را به سمت نابودی این غده ی بدخیم به حرکت درآورد . 2 ـ یکپارچگی ایران را در برابر واگرایی قومی ـ سرزمینی متکی بر بافت قبیله ای و در برابر دشمنان تاریخی ایران ( متجلی در تازش بعث عربی ) حفظ کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

در باره آلودگی هوا در خوزستان . این مصاحبه گر و مصاحبه شده که خود را فعال محیط زیست میداند . چرا نمی گوید که سرچشمه رودخانه کارون در کوههای بختیاری است و نه در سلسله جبار کویت و عراق و عربستان ! . بنابراین آب این رودخانه فقط سهم عربهای اهواز نیست بلکه متعلق به همه مردم ایران است . این منطق و بیسوادی و غرض ورزی تجزیه طلبان را نشان میدهد که فکر میکنند با دروغ و تحریف و جعل واقعیات ، بجایی خواهند رسید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی
در بحبوحه قیام مردم در سال ٨٨، بهزاد علیشاهی (جدا شده مجاهدین) به ایران رفت و در این مورد نامه سرگشاده ای را در تمام سایتهای وزارت اطلاعات منجمله سایتی که خودش اداره میکند(وبلاگنویسان مستقل!) منتشر کرد. در آنزمان آدرسِ نامه او را در یک کامنت در ایران گلوبال نوشتم، شما در جواب نوشتتید(نقل به مضمون): بازگشت و مسافرت به کشور حق هر فرد است و بسیارند پناهندگانی که دو پاسپورت دارند و ...
این نامه را خود شما در کامنتهای برگزیده و با نام خودتان منتشر کردید.
امروز سایتهای وزارت اطلاعات نامه سرگشادهِ مربوطه را حذف کرده اند و بهزاد علیشاهی در یک مصاحبه تلویزیونی با آقای سربی، کلا منکر مسافرت خود در سال ١٣٨٨به ایران شده است!



حال برگردیم به این مطلب، بر اساس حقی که در مورد بازگشت یک پناهنده به ایران، در مورد بهزاد علیشاهی قائل شده بودید، آیا نمیتوان از فروش این فیلم توسط جواد کراچی به جمهوری اسلامی دفاع کرد؟
آیا بر اساس همان منطق، تجارت و کاسبی کردن از حقوق مشروع هر فرد نیست!
نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده این مقاله اینجانب نیست
با اینجانب هم اسمند یا نام محمد جلالی را به عنوان اسم مستعار برگزیده اند که اگر چنین باشد برایشان آرزوی توفیق دارم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی گرامی!
من هم به خاطر آنکه واکنش تندی نشان دادم، پوزش خواهی از شما و همه حاضرین در اتاق را تکرار می کنم. انتظار نداشتم که کسی نظرات مخالفش را بی شرمانه و خاینانه بنامد. در مورد نحوه اداره جلسات، من به ترتیبی که مسولین مقرر کرده بودند، رفتار کردم . در رابطه با موضوع بحث، استنباطم این بود که شما و برخی از دوستان دیگر، خارج از موضوع سخنرانی کردید و آنچه مرا به واکنس واداشت، نسبت های دروغ به این وآن در تکست ها بود. از جمله این که قتل های زنجیره ای و کشتار دانشجویان در ۱۸ تیر کار خاتمی بود. زنده باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی واقعا چه شانسی آوردیم که انگلیسها رضاخان را زود از مهتری و نوکری در اصطبل سفارت هلند به صدارت رساندند و خون هیچ آریایی فارسی بر زمین نریخت....!!!
و گرنه آذربایجانی های ترک زبان مثل 1000 سال حاکمیت برایران و همچو حکومتهای قبلشان نژاد هر چه آریایی وقارس را از قفا بیرون می آوردند و ریشه ملت فارس را خشک می کردند و چند صد هزار بازمانده از قتل عام و نژادکشی و تبعیدی و مهاجردر ایران هم از داشتن مهد کودک و مدرسه و دانشگاه برای همیشه محروم می شدند .... ...صد هزار شکر این کارها بر سر ملت پاک آریایی فارس نیفتاد و اتقاقات بر عکس شد و کردها بمباران شدند و آواره مرزهای عراق و شوروی و قاضی محمد های مزدورها و ملت کرد به دار کشیده شدند و صدها هزار آذری هم در 1324 قتل عام شده و 400 هزار مهاجر آذری ایران را ترک کرده و مردند . شیخ خزیل ها در اهواز سرکوب و ترکمن صحرا

و مشروطیت سرکوب و کودتای 28 مرداد تا زمان ما ادامه یافت همه آریایی های فارس نژاد و فارس زبان ها در امن و امان هستند و رعیت ها و اقوام وحشی صحرا گرد و عقب مانده و بی فرهنگ و بی تمدن ترک و عرب و بلوچ و لر و کرد و ترکمن همه مغلوب شدند و تنها یک قوم و یک ملت برگزیده خدا "پارس های آریایی" بر صدارت همه کشور ایران تکیه زد. باز صد هزاران شکر از معتری بی سواد که با همت انگلستان بزرگ شاه شد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوست عزيز، اين خبر است، نبايد نويسنده داسته بأشد و تنها منبع كافي است بايد برود بخش اخبار

نوشته شده توسط: Anonymous

از شاهنامه که بگذریم به
نظامی:همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل ...
خاقانی:چون غلام توست خاقانی تو نیز جز غلام خسرو ایران مشو
فخرالدین اسعد گرگانی:اگر چه فخر ایران اصفهان است فزون زان قدر آن فخر جهان است
عبید زاکانی:زبامداد ازل تا به انقراض ابد زمام ملک به فرمان شاه ایران است
قاآنی(دوره قاجار) :چون من پس از وصال نیابی کس صدبار اگر بکاوی ایران را
قطران تبریزی: او به تخت ملک ایران برنشیند در ستخر کهترین فرزند خود را مهتر اران کند
ناصر خسرو:برون کرده است از ایران دیو دین را زبی دینی چنین ویران شد ایران
جامی:خاک ایران زمین از او گلشن جان یونانیان از او روشن
فروغی بسطامی:تا سخنی گفته ام زان لب شیرین سخن خسرو ایران نمود گوش به گفتار من
فرخی سیستانی: بر شه ایران حدیث سیستان پوشیده ماند سالها بودند مسکین از غم در خون جگر

سعدی: بگفت ای خداوند ایران و تور که چشم بد از روزگار تو دور
صائب تبریزی:کی خیالات غریب من به غربت می فتاد؟ از سخن سنجان نمی گردید اگر ایران تهی
ابیات بالا نمونه کوچکی از برقراری نام ایران در قرون مختلف و در نواحی مختلف ایران می باشد.
در ضمن کلمه مملکت در گذشته لزوما مفهموم یک کشوربه معنی اروزی را نمیدهد.در متن خلاصه شده زیر کلمه مملکت هم برای تمام ایران و هم برای سایر نواحی استفاده شده است.
مملکت ایران مملکت پارسیان است که به نام ایران بن آشوربن سام بن نوح علیه السلام شناخته می شود. او اولین کسی است که در آنجا پادشاهی کرد. و این سرزمین به اسم او اضافه شد و به نام او معروف گردید.مولف کتاب التعریف می گوید"ایران سرزمین کسری ها است."سپس می گوید:"این سرزمین در فاصله رود فرات تا رود جیحون که بلخ در آنجا واقع است،و از دریای فارس و آنچه نزدیک دریای هند است تا دریایی که قلزوم یا دریای منطقه طبرستان نامیده می شود واقع گردیده و آن سرزمینی است که تحت سلطه خاندان هلاکو است"و می گوید:"مملکت هیاطله نیز جزیی از آن است که عبارت است از مازندران و توابعش تا انتهای گیلان. طبرستان میان مازندران و گیلان واقع است که مازندران جانب شرقی وگیلان جانب غربی را تشکیل می دهد."

مولف مسالک الابصار می گوید:"طول این سرزمین از رود جیحون است که انتهای خراسان را در برگرفته تا رود فرات که آن را از دیار شام جدا می سازد.و عرض آن از کرمان است که در مجاورت دریای فارس که بخشی از دریای هند است واقع شده تا انتهای آنچه در اختیار بازماندگان پادشاهان سلجوقی روم تا منتهی الیه علیا و انطالیا در دریای روم قرار داشته است."

وی می گوید:"در جانب شمالی رود مجاور باب الحدید که به ترکی قرقبو نامیده می شود و دریای طبرستان که به دریای خزر موسوم است،این سرزمین را سرزمین قبچاق جدا می کند."سپس می گوید:"نظام الدین ابوالفضل یحیی بن حکیم طیاری مرا مطلع ساخت که این مملکت تقریبا مربع شکل است که طول آن به سرعت عادی چهار ماه پیموده شود و عرض آن نیز به چها ماه و از بزرگترین و مهمترین ممالک کره زمین است و طول و عرض آن متوسط است و اگر انصاف دهیم در واقع در قلب و مرکز دنیا واقع است.دارای مناطق بسیار و شهرهای بسیاری است که هریک شامل روستاها و توابع بسیارند و آن از سرزمین شام و مناطق مجاورش آغاز شده وبه سرزمین سند و هند و سرزمینهای مجاور آن دو ختم می شود."

این سرزمین دو بخش دارد: جنوبی و شمالی.

برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی ایران(گزیده ای از کتاب قلقشندی:صبح الاعشی فی صناعه الانشا ترجمه محجوب الزویری )

مملکت شمالی ایران شامل چند اقلیم از اقالیم عرفی است:

اقلیم اول: ارمنیه (ارمنستان)
اقلیم سوم:اران
اقلیم دوم:اذربیجان(آدربایجان)

ابن حوقل می گوید:"بیشتر این منطقه را کوهها تشکیل داده اند."مسالک الابصار می گودید:"مهمترین منطقه اقالیم ثلاثه است ومنطقه استقرار فرزندان چنگیزخان بوده و دارای سه مرکز است"

مرکز نخست:اردبیل

در اقلیم چهارم از اقالیم سبعه واقع است.در القانون آمده است:"طول(جغرافیایی)آن ۷۳درجه و عرضآن ۳۸درجه است."در اللباب آمده است:"شاید آن را اردبیل بن اردمینی بن لمطی بن یونان ساخته است و این شهر را به او نسبت داده اند."در العزیزی آمده است:"در شمال اذربیجان واقع است و شهری است بسیلر حاصلخیز.در دو فرسنگی آن کوهی است بلند که همواره پوشیده از برف است."مهبلی می گوید:"مردمی خشن و درشتخوار دارد."فاصله آن تا تبریز۲۵ فرسنگ است. در مسالک الابصار آمده است:"توابع آن تا ۳۰ فرسنگ است" صدر اسلام در آنجا دارالاماره ای بوده است.

مرکز دوم:تبریز

در اللباب آمده است:"عوام به آن توربز می گویند". در اقلیم پنجم از اقالیم سبعه واقع است. در القانون آمده است:"طول آن ۷۳ درجه و عرض آن ۳۹ درجه و ۴۵ دقیقه است."ابن سعید می گوید:"در زمان ما مرکز اذربیجان است." در اللباب آمده است:"مشهور ترین شهر اذربیجان است و پایتخت خاندان هلاکو از تاتارها(مغولان) بوده است که بعد به سلطانیه(زنجان) که شرحش خواهد آمد انتقال یافت.بناهای آن کاشی و گچ و آهک است، و مدارس نیکو و تفرجگاهی خرم و پر آب و درخت دارد."مولفمسالک الابصار می گوید:"شهری است که مردمی با نسب و نژاد اصیل دارد.شهری است که بنیانهایش بر نعمت و فراوانی استوار گردیده." و نیز می گوید:"شهری نه چندان بزرگ است.آب روان دارد و دارای انواع میوه هاست اما مقدارشان چندان زیاد نیست.مردمش از دیگر مردم محتشم ترند و به دارندگی و برخورداری بیش از دیگران تظاهر می کنند و دارایی بسیار و نعمتهای فراوان دارند. روحیه ای گردن فراز دارند ودر اسلوب زندگی چه از خورد و نوش و چه در پوشاک و مرکوب اهل تجمل اند و از اینکه در معامله از درهم(پول نقره) سخن به میان آید ابا دارند،بلکه جز به دینار(سکه طلا) معامله نمی کنند."

این شهر امروز مهمترین نقطه سراسر ایران است و از همه سو بدان روی می آورند و مقصد بارهای همه تجار و مسافران است و سرای اکثر امرای بزرگ که با سلطان همنشینی دارند در اینجاست زیرا به ارجان(اوجان) که قشلاق آنهاست نزدیک است. سرمای تبریز بسیار شدید است و غالبا برف می بارد. تفرجگاه وجود ندارد. شهر تاریک است بجز خانه هایش که روشن اند.

سایر مرکز این اقلیم عبارتند از:سلطانیه-سلماس-خوی-ارمیه-مراغه-میانج(میانه)-مرند.

برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی ایران(گزیده ای از کتاب قلقشندی:صبح الاعشی فی صناعه الانشا ترجمه محجوب الزویری -قرن نهم هجری ) با اندکی تلخیص .چند نکته از متن بالا:
مملکت ایران همان مملکت پارسیان است-دریای فارس - اران و آذربایجان دو اقلیم جدا - حدود واقعی سرزمین ایران - رونق تبریز در زمان مغولان.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیل شما مبتنی‌ بر تمایل است نه مبتنی‌ بر واقعیت و تحولات منطقه """، پیش شرط ارائه تحلیلی مبتنی‌ بر واقعیت نیازمند درکی شفاف و عمیق از رخداد‌های جاری در منطقه و جهان است که "" ذهنیت عمومی‌ "" را شکل میدهد. به همین دلیل، با یک "" احتمال "" اتفاقا این "" گرایش ۳ سوم "" شماست که به نفع "" گرایش ۱ و ۲ "" از اعتبار ساقط خواهد شد. "" احتمال یکم "" ، فرض را بر این بگیریم که """ جنگ ایران و عراق هنوز خاتمه نیافته """، و با پیروزی ارتش آزادیبخش در سوریه نیروی بنیان کن و سیل آسائی مالکی را به زیر خواهد کشید و ناگهان "" سوریه، عراق "" به کمک "" شورای همکاری خلیج """ بر علیه ایران اعلان جنگ خواهند داد. در چنین شرایطی این "" ملت‌های کیسه بوکس "" شده توسط زبان فارسی‌ و فارسستان هستند که خواهان جدائی از ایران خواهند شد. شرایط امروز ایران با شرایط جنگ ۸ ساله "" ایران و عراق "" متفاوت

است. منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در حال عبور از "" دوران گذر "" است، دوران گذر نیز، دوران یارگیری است، استراتژی نیز در چنین زمانی‌ با اتکا به برخی‌ مبانی فکری و نظری به نفع "" تبین واقعیت "" توسط مهندسان علم جامعه شناسی‌ وارد کارزار خواهد شد. ............... احتمالات زیادند، احتمال "" خروج عمدی آمریکا از عراق تا زمین کاملا برای ورود ایران باز شود، و ایران به تله بیفتد """
نوشته شده توسط: Anonymous

تماما درست و تحلیل دقیق است . متشکر از نویسنده مقاله از موقعیت رضا براهنی ها را برای همگان روشن ساختند

نوشته شده توسط: Anonymous

خودم چندسال درزندان های مختلف شاه نوکر بیگانه بو دم تعداد زیادی از زندانیان زیر شکنجه جان دادند ازجمله 2برادر دیباج و اقای مهندس طباطبایی یکی از دوستان که الان در یزداست سال52درسلول مابود تمام پشت وپاو کمرش را سوزانده بودند الان بااینکه جراحی پلاستیک کرده اثرش هست خودم هم که 900شبانهروز زجر وشکجه که بیماری حاصل ان39سال است با همه مداوا ازبین نرفته کتابیدردست تالیف درباره ی شکنجه ها دارم

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اين جه حرفي است،،،هم شاه مستبد بود و هم خامنه أي مستبد هست،

نوشته شده توسط: Anonymous

شخصاازاینکه درتاریخ معاصربراقوام کرد وترک ولروبلوچ وخلاصه همه اقلیت های دینی وزبانی اجحاف شده بادوستان هم رای هستم ولی درکمال ادب واحترام عرض میکنم اقایان میخواهندنعل وارونه بزنندوبقولی ازچاله به چاه بپرندوبقول خودمان ازهول حلیم شیرجه دردیگ.این جنابان ابشخورشان استدلالهای همان جدشان است که درحسرت رسیدن به آبهای همیشه نیلگون وگرم خلیج
همیشه فارس مرد.پدری درروسیه مردفرزندان ویتیمانش برای تقسیم ارث ومیراث وگرفتن حصروراثت دریای عمان وسهم هشتاد درصدی مارا از بیکفایتی دولت خائن خاتمی مالک شدند.واقعا حیرانم چرا ایشان درس نمیگرند نه ازگذشته دور.ازدیروز.انکس که
خون داریوش وعرق فردوسی داشته باشدبخاطرمستاجری که حکم تخلیه اش راملت سال هشتادوهشت صادرکرده که اکنون خودرابهردرودیواری میکوبداندرون وبیرون میراث نیاکانش راتخریب نمیکند.عرض میکنم:مادران این وطن باعشق پاک-بس مانی ورستم وآرش پدیدآورده اند...

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است نوریزاده در مورد فساد آنهم فساد اخلاقی دیگران میگوید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جند اشتباه در درج اين فايل صوتي توسط شما صورت كرفته است،

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آقای ناصر کرمی / از شما چه پنهان چند دقیقه پیش احمد پورمندی تلفن زد و از شما گله داشت . حتما کامنت شما را خواهد خواند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار هرچه خوبان دارند که این چپ تازه دموکرات شده دارد پس بقیه چی دارند آقای عزیز ساده نگری و خود خوش کنی هم اندازه دارد ، خودتان دلبخواهی طبقه بندی میکنید و حکم صادر والسلام با این نگرش بود که با دوکتاب چپ شدیم و صاحب نظر وجوابده به تمام مسائل حالا باز شما مومن وپا بر جا چون ایام جوانی به این فقط چند جمله دلتان را خوش کنید ، رفیق شفیق چپ تازه دموکرات بیشتر از همه در اندیشه چاره روان پریشی خود اگر باشد شایدفرجی حاصل شود به امید رهائی از توهم
و واقع بینی دوستان

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای توکلی، بادرود،... در نشست پالتالکی دیشب، من در پایان صحبت خودم، بطور عمومی( منظور فرد آقای پورمندی نبود گرچه آقای پورمندی میتواند در این جبهه هم باشد) گفتم، کسانیکه (منظور ایرانیانی که) در خارج از ایران در جوامع دمکراتیک سالها بسر می برند و مفهوم دمکراسی و حقوق انتخابات را عملأ تجربه کرده اند، ولی از اینجا با نبود انتخابات آزاد و با دیکتاتوری حاکم در درون کشور، ایرانیان را به رفتن به انتخابات دعوت و تشویق میکنند عمل آنها مایهء بی شرمی است. ظاهرأ آقای احمد پورمندی آنرا شخصی گرفته اند .....

● اگر شما با ایشان تماس دارید من از ایشان پوزش میخواهم ● در کل سخن رانان و کسانیکه ادعای پیشتازی دارند، با توجه به جوامع دمکراتیک و تئوریهای دمکراسی، باید بدانند که گفته ها و نوشته های آنها نقد و مورد انتقاد جدی قرار خواهد گرفت ● بدون رو دربایستی باید بگویم که از سخنان آقای پورمندی سر درد گرفتم.● در ضمن من سئوال و پرسشی از آقای پورمندی نکردم بلکه گفته های ایشان را به نقد گرفتم، ● خود شما، آقای جهانگیر، دبیری و من که در بحث شرکت کردیم سئوال خاصی را مطرح نکردیم، امیدوارم از این به بعد جلسات بصورت گروهی و یا با وجود حداقل دو نظر مخالف صورت گیرد، تا روند جلسه مفهوم و نتیجهء بهتر و مؤثرتری داشته باشد.● اینکه یکنفر بیاید و نظرات خودش را مطرح کند و هر گونه انتقاد و نقد دیگران را توهین بخود و خارج از نزاکت و فرهنگ گفتگو بداند، و حقوقی ویژه برای خود تعیین کنند، صفاتی سنتّی و فرهنگی ولایت فقیهی و خود بزرگ بینی است. با سپاس
نوشته شده توسط: Anonymous

من کاریبه این آخوند و نظرات او ندارم چون که اینها اگر موقعیت اقتضا کند به طرفداری از فردوسی می پردازند. ولی فردوسی برای حفظ منش ایرانی نه، بلکه در مقابله با اشرافیت گرایی قومیت عرب به مطرح کردن اشرافیت گرایی فارسی پرداخت و خواسته قشر نیمه شونیستی نهضت شعوبیه را ادا کرد. شعوبیه از سه گروه تشکیل شده بو.د 1. کسانی مثل دقیقی و منوچهری آشکارا با اسلام سر ستیز داشتند. 2 افرادی مثل فردوسی به اسلام نمی تاختند ولی در باره فرهنگ فارس به مبالغه می پرداختند. 3. کسانی مثل ابو ریحان بیرونی با پرداختن به مسائل دینی و کاملا علمی در برابر اشرافیت گرایی عربی راه درست را برگزیدند.... حال جناب اسدیان خیلی ناشیانه بدون اینکه در نظر بگیرد که خوانندگان این سایت در زمینه‌های زیادی اهل مطالعه است و سره را از ناسره تشخیص می دهند.

دیگر در کشوری که امروزه ایران نامیده می شود کسی برای افسانه‌های فردوسی تره هم خرد نمی کند. با مظلون نمایی و وای ویلا گفتن و با کمک از منفوریت آخوندها نمی تواند دوباره وضعیت ایران را به وضعیت مطلوب نظر شونیست‌ها تبدیل کند...گرا که فردوسی نتوانست از حوزه قوم گرایی خلاص یابد باید شونیست‌ها به مطالعه حکیم نظامی بپردازند تا کمی انسان‌دوستی و همانیسم یاد بگیرند این جهان دیگر تحمل هیچ ش.نیستی را ندارد.... مگر در کتب تاریخی آن هم برای رگفتن درس عبرت....
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تکذیب نامه دکتر رضا براهنی-در بخش مدیریت سایت موجود است- لینک: http://www.iranglobal.info/node/14295
اکنون در جنبش حق طلبانه آذربایجان سه گرایش فکری وجود دارد: 1- ناسیونالیسم 2- ناسیونالیسم افراطی یا ترکیسم 3- برابری حقوقی خواهان- گرایش سوم هیچ پیوندی با ناسیونالیسم ندارد. اگر چه معقولات « ترک و ترکی» را هم به کار میبرند. اما مضمون این معقولات تفاوت اساسی دارد با مضمون آنها درگرایش ناسیونالیسم. و ترکیسم. این تفاوت را در مقالات خود توضیح داده ام. تشخیص این تفاوت و تضاد برای روشنفکران غیر آذربایجانی بسیار سخت است. تا آنجایی که با نوشته های براهنی در مورد مسئله ملی آشنا هستم ایشان را نمیتوانم در گرایش ناسیونالیسم قرار بدهم. ایشان از نظر من در گرایش سوم- برابری خواهان - قرار میگیرند. همانطور که در گذشته نوشته ام دوگرایش اول در طی روند خود عمدتاً به سوی گرایش سوم تجزیه خواهد شد.

مشخصات « برابری خواهان» : 1- رفع تبعیض در همه عرصه ها: سیاسی-اقتصادی- فرهنگی- جنسی - مذهبی و غیره 2- حق انتخاب و حق تصمیم گیری در مسایل مهم و سرنوشت ساز را « به شیوه دموکراتیک از آن مردم» میدانند. 3- کوشش مسالمت آمیز هم استراتژی هم تاکتیک 4- مخالف برتری طلبی و موافق احترام متقابل هستند. 5- پیوند فکری با ناسیونالیسم ندارند. 6- همبستگی با جنبش دموکراسی خواهی و حق طلبی ملیتها با حفظ صف مستقل خود7- موافق سیستم غیر متمرکز و رفع سیستم متمرکز و دیکتاتوری موجود8- خواهان اداره امور خود هستند9- رفع ستم ملی را جدا از دموکراسی و عدالت اجتماعی نمیدانند. 10- همه زبانهای موجود در ایران را رسمی میدانند و انتخاب زبان یا زبانهای رابط را به رأی و تصمیم دموکرایتک مردم واگذار میکنند: افراد مستقل دموکرات - چپ دموکرات آذربایجان - بخشی ازنویسندگان و شاعران و روشنگران آذربایجانی متعلق به این جریان فکری هستند.
علت پیدایش گرایشها*:
عدم اجرای اصل قانونی « انجمنهای ایالتی- ولایتی» بعداز انقلاب مشروطیت. اجرای مستقیم « سیاست یک زبان - یک ملت» با خشونت تمام، توسط دیکتاتوریهای پهلوی - فقیه ؛ و غیر مستقیم توسط روشنفکران موافق با این سیاست.
نتیجه :
آماده شدن شرایط انفجاری درجامعه و احتمال پیدایش جنگهای داخلی - که به زیان همه مردمان گوناگون ایران است. چرا که از این شرایط تنها «چلبی ها» و یا « دیکتاتوریهای کوچک» بیرون میاید.
سخنم به آنان که به ظاهر دم از ایجاد « آرامش» میزنند اینست :« باد نکارید که توفان درو کنید!» ----
* قسمت تکمیلی
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب "" حامد ایرانی‌ "" گرامی‌، از لطف شما سپاسگزارم، بدون فوت وقت به سر موضوع اصلی‌ میروم، استقرار موشک‌های پاتریوت در ترکیه جزئی از "" مرحلهٔ پایانی "" فاز سوم "" برنامه "" گسترش نفوذ "" ناتو به کلّ جهان است، در منطقه آسیا، پاسیفیک این "" فاز سوم "" به زیر چتر گرفتن کشور‌های نظیر "" مغولستان، تاجیکستان، ازبکستان تا کرهٔ جنوبی، ژاپن، نیو زیلند و """ با تکنولوژی پیشرفته "" فوق جنگ ستارگان "" برای اولین بار کلّ دنیا را پوشش خواهد داد. چپ ستیزی من تا حدی به دلیل واقعیت ستیزی چپ‌ها با روند جاری در جهان است. گفتمان مسلط قرن ۲۱ با گفتمان مسلط دنیای قرن ۲۰ توم و جهان دو قطبی متفاوت است. به همین جهت منافع ملی‌ کشور‌ها در چگونگی‌ "" تعبیر و تفسیر "" این گفتمان شکل خواهد گرفت. با در نظر گرفتن این گفتمان مسلط است که من تاکید می‌کنم " آغاز روند رشد و توسعه با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع می‌‌شود "" ، و

ادامه میدهام که "" رشد و ترقی‌ "" هیچ گاه جایگاه "" چپی و کمونیستی نداشته بلکه از "" مفاهیم عصر روشنگری "" بوده اند و چپ با شعار پیشرفت و ترقی‌ "" دید جامعه ما را نسبت به "" پیشرفت و ترقی‌ عصر روشنگری "" به انحطاط کشاند. همچنین به نظر من "" چپ آزربایجانی "" همیشه از "" تعریف جایگاه ژئوپلیتیک "" آزربایجان طفره رفته و با این اشتباه آزربایجان جنوبی را به عنوان زیر مجموعه‌‌ای از ایران نگاه داشت است. بر عکس "" چپ فارسستانی "" به عمد از "" تعریف جایگاه ژئوپلیتیک فارسستان "" طفره رفته تا همکام با "" پان فارس‌ها و پان ایرانیست‌ها "" ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف کنند. در بعدی دیگر ما "" چپ هائی مثل خالو قربان و احسان الله خان "" را داریم که به میرزا کوچک خان جنگلی‌ خیانت کردند و توسط رضا خان پاداش گرفتند. نقش تخریبی‌ حزب توده که جای خود دارد.همچنین "" شرایط اقلیمی ناپایدار "" در این قرن باعث جابجائی میلیون‌ها انسان خواهد شد و بدون شک "" فرار مغز‌ها "" رشد شتابانی خواهد گرفت چیزی که چپ و دنیای چپی دیگر راه حالی‌ برای آن ندارد، در روپا شاهد فروپاشی "" دولت‌های رفاه "" هستیم و از این به بعد این بانک مرکزی خواهد بود که سیاست یک ملت را دیکته خواهد کرد، در آمریکای لاتین "" آخرین باز مانده "" کمونیست‌های قرن گذشته نظیر "" چاوز ونزوئلا کاسترو کوبا "" چند روزی دیگر دار وادی را وداع خواهند گفت و این کشور برزیل است که جایگزین آنها خواهد شد، خود چاوز امپراطوری خود را بر روی "" صادرات نفت و گازی "" که به کشور‌های سرمایداری میفروخت بنا نهاد. در مورد پیشوری نیز ایشون اول آزربایجانی بودند، بعد دمکرات بودند و شاید رگه هائی از چپ را نیز به دلیل شرایط آن دوران به خدمت گرفته بودند.
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترکها از همان آغاز دیکتاتوری جمهوری اسلامی را بحال خود گذاشتند و چسبیدند به راسیسم علیه فارس و زبان فارسی.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کاربری با نام turkglobal امروز دو لینک در دفاع از برادران موحدی ها ولجن پراکنی ها علیه اینجانب در سایت قیرمیز انجام داده اند .از نظر من مشخص چه کسی این لینک را می سازد و در سایت قیرمیز قرار می دهد . من سندی ندارم ولی این لجن پراکنی که همراه است با مدال دادن به موحدی ها برای اولین بار در سایت قیرمیز صورت می گیرد نگاه کنید این دو چه نوشته اند:بنويسيد ايران گلوبال بخوانيد کيهان گلوبال اقدمات کیانوش توکلی در ایران گلوبال مانند دزد سر گردنه‌ای است که برای مچ گیری و حمله به فعالین تورک چون رضا براهنی و ایجاد جنجال سود شخصی‌ میبرد. ایران گلوبال هیچ آگهی‌ نمی‌گیرد شغل شریف ! آقای توکلی برای امرار معاش هم که نامعلوم است ،به راستی‌ از انکار شهادت ناصر خانزاده و جنجال علیه براهنی چه سودی نصیب کیانوش توکلی میشود؟کیانوش توکلی جمهوری اسلامی را رها کرده و چسبیده به فعالین و نویسندگان تورک! آیا این

کاربری با نام turkglobal امروز دو لینک در دفاع از برادران موحدی ها ولجن پراکنی ها علیه اینجانب در سایت قیرمیز انجام داده اند .از نظر من مشخص چه کسی این لینک را می سازد و در سایت قیرمیز قرار می دهد . من سندی ندارم ولی این لجن پراکنی که همراه است با مدال دادن به موحدی ها برای اولین بار در سایت قیرمیز صورت می گیرد نگاه کنید این دو چه نوشته اند:بنويسيد ايران گلوبال بخوانيد کيهان گلوبال اقدمات کیانوش توکلی در ایران گلوبال مانند دزد سر گردنه‌ای است که برای مچ گیری و حمله به فعالین تورک چون رضا براهنی و ایجاد جنجال سود شخصی‌ میبرد. ایران گلوبال هیچ آگهی‌ نمی‌گیرد شغل شریف ! آقای توکلی برای امرار معاش هم که نامعلوم است ،به راستی‌ از انکار شهادت ناصر خانزاده و جنجال علیه براهنی چه سودی نصیب کیانوش توکلی میشود؟کیانوش توکلی جمهوری اسلامی را رها کرده و چسبیده به فعالین و نویسندگان تورک! آیا این قضیه غیر از تامین منافع شووینیسم و جمهوری اسلامی می‌باشد؟کیانوش توکلی در حال ارتزاق از چه منبعي برای انجام اینکار‌ها می‌باشد ،به زودی این هم معلوم میشود.بنويسيد ايرانگلوبال بخوانيد کيهان کلوبال
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کاربری با نام turkglobal امروز دو لینک در دفاع از برادران موحدی ها ولجن پراکنی ها علیه اینجانب در سایت قیرمیز انجام داده اند .از نظر من مشخص چه کسی این لینک را می سازد و در سایت قیرمیز قرار می دهد . من سندی ندارم ولی این لجن پراکنی که همراه است با مدال دادن به موحدی ها برای اولین بار در سایت قیرمیز صورت می گیرد نگاه کنید این دو چه نوشته اند:بنويسيد ايران گلوبال بخوانيد کيهان گلوبال
اقدمات کیانوش توکلی در ایران گلوبال مانند دزد سر گردنه‌ای است که برای مچ گیری و حمله به فعالین تورک چون رضا براهنی و ایجاد جنجال سود شخصی‌ میبرد.
ایران گلوبال هیچ آگهی‌ نمی‌گیرد شغل شریف ! آقای توکلی برای امرار معاش هم که نامعلوم است ،به راستی‌ از انکار شهادت ناصر خانزاده و جنجال علیه براهنی چه سودی نصیب کیانوش توکلی میشود؟کیانوش توکلی جمهوری اسلامی را رها کرده و چسبیده به فعالین و نویسندگان ...

کاربری با نام turkglobal امروز دو لینک در دفاع از برادران موحدی ها ولجن پراکنی ها علیه اینجانب در سایت قیرمیز انجام داده اند .از نظر من مشخص چه کسی این لینک را می سازد و در سایت قیرمیز قرار می دهد . من سندی ندارم ولی این لجن پراکنی که همراه است با مدال دادن به موحدی ها برای اولین بار در سایت قیرمیز صورت می گیرد نگاه کنید این دو چه نوشته اند:بنويسيد ايران گلوبال بخوانيد کيهان گلوبال
اقدمات کیانوش توکلی در ایران گلوبال مانند دزد سر گردنه‌ای است که برای مچ گیری و حمله به فعالین تورک چون رضا براهنی و ایجاد جنجال سود شخصی‌ میبرد.
ایران گلوبال هیچ آگهی‌ نمی‌گیرد شغل شریف ! آقای توکلی برای امرار معاش هم که نامعلوم است ،به راستی‌ از انکار شهادت ناصر خانزاده و جنجال علیه براهنی چه سودی نصیب کیانوش توکلی میشود؟کیانوش توکلی جمهوری اسلامی را رها کرده و چسبیده به فعالین و نویسندگان تورک! آیا این قضیه غیر از تامین منافع شووینیسم و جمهوری اسلامی می‌باشد؟کیانوش توکلی در حال ارتزاق از چه منبعي برای انجام اینکار‌ها می‌باشد ،به زودی این هم معلوم میشود.بنويسيد ايرانگلوبال بخوانيد کيهان کلوبال
نوشته شده توسط: Anonymous

برخورد صوری و اسکولاستکی نسبت به مسائل جامعه . دوستی تعريف ميکرد که وقتی در سال ١٣٦٦ به سوئد پناهنده شديم ما را برای ياد گيری زبان سوئدی به کلاس زبان فرستادند خانم معلمی داشتيم بسيار مهربان و جهان ديده ايشان قبلا کارمند صليب سرخ بوده و در ويتنام و امثالهم به جنگ زده گان کمک کرده بود خلاصه اينکه ادعای آگاهی از شرايط وخيم جهان داشت تا اينکه روزی رسيد و من در رابطه با اعدام دختران کم سن وسال و شکنجه های وخيم در ايران صحبت کردم . معلمان خيلی متاثر شد و گفت راستی خمينی با همسرش به سينما نمی رود ؟

من دقيقا فهميدم که منظور خانم معلمان چيست چرا که در آن موقع نخست وزير سوئد موقع برگشتن از سينما به همراه همسرش ترور شده بود و اين خانم معلم ما فکر ميکرد که ايران هم مثل سوئد است و خمينی دست بتول را گرفته و تشريف ببرد سينما و موقع برگشتن آنهم بدون محافظ ، بعد يکی بيايد و خمينی را ترور بکند و مردم از دستش راحت شود ، يعنی يک مقايسه ذهنی و نتيجه فوری ، بدون آگاهی و درک از شرايط . مثل همين داريوش برادری . کاش ميتوانستم من ترک جای خود را با آقای برادری بمدت يکسال عوض کنم آنوقت ايشان ميفهميدند که ترک بودن و يا عرب بودن در جامعه ايرانی چه معنی دارد برای مثال همين سرنوشت زلزله زده گان قره داغ که گناه ترک بودن در يخ و سرما ميپرازند . و يا تحقير ٩٠ ساله در مطبوعات بلاخص راديو و تلويزيون و امثالهم
يوسف آذربايجان
نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل اینه که برادران اذری وقتی چیزی هم می نویسن فکر نمی کنن.عزیز جان برادر شما وقت انقلاب در تهران (حتی ازابادی به پایتخت کردنش کار اذریها بود)اکثریت بودی .حالا تهران ,قزوین و همدان رو از دست دادی .من تو تبریز بودم و اردبیل هم رفتم .به خدا قشر متوسط اصلا انکار اذری بودن می کنن.من کوردم و از خدامه اذری و همه ملیتهای ایران زنده بمونن و فارس نشن تا هویت کوردی من هم زنده بمونه .و به جای اینکه بیایید و از نقشه دشمن حرف بزنید یه راه حل برای این مشکلتون پیدا کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود- چه كساني دم از راسيسم زباني حرف ميزنند؟! حداقل خوب است درايران تلويزيون استاني‌هاي ترك زبان برنامه‌هايش اكثرا به زبان تركي است. نشريات و كتاب هم به زبان تركي هم چاپ مي شوند.اگر مي‌خواهيد معناي راسيسم زباني را دريابيد كافي است به جمهوري آذربايجان و تركيه نظري اندازيد تا عمق فجايع انساني را ببينيد. به ديگر سخن وضعيت ايران در مقايسه با ديگر كشورهاي منطقه و حتي جهان، بسيار بسيار بهتر است. آشكار نيست چه مي‌خواهيد، يك قانون اساسي، خوب يا بد وجود دارد، اصل 15 آن زبان فارسي را زبان رسمي ايران اعلام كرده‌ است، در اين ماده آموزش ادبيات اقوام هم آزاد شمرده شده است. اكنون بگوييد چه عملي خلاف اين موضوع حادث شده است؟ در ضمن اين اصل هم دولت را ملزم به اجراي آموزش ادبيات اقوام نكرده است، يعني دولت الزام اجرايي ندارد. روشن شد! اگر نيك بنگري خواهيد، شرايط موجود فراتر از چيزي است كه بايد باشد. مثلا

در قانون اساسي جمهوري آذربايجان، اصلي وجود دارد كه "تدريس به زبان مادري" را اجباري مي‌سازد، ولي آيا در جمهوري آذربايجان جز به زبان تركي، نشريه‌اي، رسانه‌اي، تلويزيوني وجود دارد؟ تدريس به زبان مادري غير تركي بماند. لذا شما چيزي مي‌خواهيد اساسا از نظر اجرايي ناشدني و غير قانوني است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آیا این جناب اجازه دارد مقالت قبلی خودرا حتی بصورت کمنت زیر مقالات فعلی دیگرش بگذارد ؟

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقای درویش پور - ویدئویی که گذاشته بودید دو بار درج کرده بودید و علاوه بر آن لینکش کار نمی کرد. به همین دلیل حذف شدند.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آيدين ب گرامی - از تذکر شما متشکریم. امیدواریم بتوانیم با یاری خوانندگان عزیز ، فضایی سالم در کامنتها را فراهم کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با دورود خدمت آقای دکتر پرویز داورپناه،

تنها دو سوال دارم؟ آیا مخارج جشن شما را همان کشورهایی که نام خلیخ فارس را می‏خواهند تغییر بدهند پرداخت کرده‏اند و یا براداران سوسیالیست شما؟
اهداف شما در آن زمان چه بود؟ برقراری جمهوری مانند سوریه و کوبا یا جمهوری از نوع آلمان یا فرانسه؟
لصفا به نسل جوان ایران آگاهی‏ها لازم را بدهید.

ارادتمند

نوشته شده توسط: Anonymous

کارنامه سیاه یا سفید کنفدراسیون !
نویسنده ناصر مستشار، دي ۱۳۹۱
چرا کنفدراسیون ماهیت ارتجاعی خمینی را قبل از انقلاب اسلامی برای مردم افشا نکرد!
خمینی در مخالفت باشاه بدنبال اجرای قوانین شرعی اسلام در جامعه ایران بود ،آیا کنفدراسیون نیز چنین می اندیشید؟آیا برنامه سیاسی کنفدراسیون در بعداز سرنگونی شاه با خمینی مطابقت داشت؟ اگر برنامه کنفدراسیون مخالف نظریات خمینی بود ،پس چرا آنرا اعلام نکردند تا مردم خمینی را بهتر بشناسند تا در فاجعه شکل گیری حکومت اسلامی شرکت نمی کردند؟

آقای محمود رفیع بعنوان دبیر سازمان دانشجویان خارج کشور و به نمایندگی از کنفدراسیون قبل از انقلاب اسلامی دوبار یا سه بار به ملاقات خمینی رفت بی آنکه ماهیت وی را افشا نمایند!

خمینی مخالف همه مظاهر مدنیت جهانی بود اما کنفدراسیون آنها را یا ندید و اگر دید بدان بها نداد و اینک جامعه ایران 34 سال هست که با سیستم برگشت به دوران صد اسلامی روحانیت به رهبری خمینی در ستیز هست!

کنفدراسیون آنموقع به وظائف خود بدرستی عمل نکرد و اینک وقت آن رسیده است که بدانها پاسخ قانع کننده بدهد!

به بهانه گردهمائی و پنجاهمین سالگرد تاسیس کنفدراسیون

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=50133

خمينی دمِ در از ما پرسيد شما الان کجا می‌رويد؟ گفتيم می‌رويم بغداد. گفت بغداد چه کار داريد؟ گفتيم با دو روزنامه مصاحبه داريم که اعلام کنيم شايعه پول گرفتن ما از تيمور بختيار دروغ است. خمينی گفت "نکنيد! اين کار را نکنيد!" اين عين گفته خمينی است. و گفت "اين داره با اين پسر مخالفت می‌کنه!" ما گفتيم آقا، مخالفت با شاه دليل همبستگی ما با او نيست. در آن زمان تعجب کردم که چرا خمينی می‌خواست
ما را از تکذيب شايعه کمک گرفتن از تيمور بختيار منصرف کند.
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/02/136112.php

دکتر منصور بيات زاده یکی از فعالین و بنیانگذاران کنفدراسیون در یکی از مقاله هایش در دفاع از انقلاب 57 نوشته بود: آنموقع ما مخالفان رژیم شاه هیچ آگاهی از مسئله جدائی دین از حکومت نداشتیم!

در دوران فاجعه شکل گیری حکومت اسلامی که در سایه انقلاب ارتجاعی و اسلامی شکل گرفت ،من تنها 18 سال داشتم!در همان روزهای سال پنجاه هفت در ضدیت با اسلامی شدن انقلاب به بمب گذاری سازمان چریکها در پاسگاه قم در اواخر تابستان 57 به بعضی از دوستان مشترکمان اعتراض نمودم چرا که می دانستم آن بمب گذاری در راه نزدیکی سازمان چریکها با روحانیت انجام گرفت است.در جریان تظاهرات خیابانی وقتی نیروهای چپ در سال پنجاه و هفت عکس های صمد و خسرو گلسرخی را بالا می گرفتند بیشتر اوقات با حزب الهی ها در گیر می شدیم، چرا که آنها مدعی بودند انقلاب ما فقط اسلامی هست.خمینی پس از تظاهرات عاشورا و تاسوعا 57 با مشاهده جمعیت انبوه در حمایت اش طی اعلامیه ائی اعلام نمود که او هیچ ائتلافی با کمونیستها انجام نمی دهد چون از پشت خنجر می زنند؟

خمینی موذیانه در این کارش به امریکا چشمک زد که انقلاب اسلامی و حکومت بر آمده از آن ،ضد کمونیستی خواهد بود و آنها را رام کرد.اما کمونیستها در سایه نفرت از شاه آنقدر کور شده بودند که نه می توانستند حقایق را ببینند تا می خواستند تا واقعیت شکل گیری فاجعه اسلامی را پیش بینی نمایند.کمونیستهای ایرانی تا کنون ثابت نموده اند که براستی در تشخیص مسائل عاجزند!

راه و روش سیاسی د کتر محمد مصد ق را کد امیک از ملی گرایان پیمودند!

http://peiknet.net/08-oktober/news.asp?id=32312

این در حالی است که مارکس می گوید کمونیستها بایستی همیشه بهترین پیش گوئی ها را از مسائل اجتماعی داشته باشند.در همان روزها دولت هوشمند شادروان دکتر بختیار به روکار آمد و با هشدار هائی که در باره شکل گیری فاجعه فاشیست مذهبی می داد مرا به اندیشه های هوشمنداش جذب کرد و برای چند مین بار اعلام می نمایم که بنده در آن روزها از 37 روز حکومت دکتر بختیار حمایت و پشتیبانی نمودم که باعث خنده دوستان کمونیست نسبت به خودم شدم.آری دوست گرامی آقای کیانوش توکلی !کمونیست های ایرانی نتوانستند به وظیفه تاریخی خود به خوبی پاسخ بدهند و بیشتر آنها در کنار آخوندها نشستند.در تابستان سال 1360 در اوج سرکوب ها وکشتار های نیروهای سیاسی اردشیر دوست مشترکمان در جبهه خط مقدم سر پل ذهاب برای من نشریه کار اکثریت را آورد تا بخوانم اما من به او گفتم ،اردشیر خواهش می کنم همه این نشریات را ببر به آشغالی بینداز چون این نشریه در کنار آخوند ها برای اعدام نیروهای سیاسی تبلیغ می کند.می توانی با او تماس بگیری و از او این موضوع را بپرسی!کمو نیست ها حتی پس از قدرت گیری خمینی ، هنگامی که دکتر حسن نزیه که وکیل مدافع بیشتر کمونیستها در دوران شاه بود ،وقتی در تابستان 58 اعلام کرد ـ حکومت اسلامی نه ممکن هست نه مفید و لازم از او حمایت نکردند و بهشتی دستور تعقیب او را داد و او شاید اولین تبعیدی بعد از انقلاب هست .کمونیست های ایرانی از دکتر حسن نزیه حمایت نکردند چون او را لیبرال خطاب می کردند.کمونیستها از جبهه دمکراتیک ملی به رهبری متین دفتری و پاک نژاد هم برای دمکراسی نیز دفاع نکردند چون از طبقه کارگر نبودند! هرچقدر بنویسم کم هست اما یک چیزی را با آگاهی می توانم بگویم که کمونیستها خرابکاری هایشان در جامعه ایران بسیار زیاد بود . اگر همه آنها را بگویم مثنوی هفتاد من خواهد شد!راهی را که انتخاب کرده ائی ادامه بده واز گذشته بی حاصل چون در آن شرکت داشتی دفاع غیر منطقی نکن وراه آموزش را از گذشته تنگ و تاریک برای نسلهای آیند فراهم کن چون حاصلش بیشتر است!

اگر بخاطر داشته باشيم، بعد از سرنگوني شاه ،کمونيستها شعار محوري خود را برمبنای بعد از شاه نوبت امريکا است تنظیم و مطرح نمودند! بعد از آنکه به آن راحتی رژیم سلطنتی 2500 ساله سرنگون گردید ،کمونیستهای ایران دیگر موضوعی برای ادامه مبارزه نداشتند جز مبارزه با امریکا؟ بهمین خاطر آنها بسرعت به تئوری توطئه توسل جستند و آسانی سرنگونی شاه را در تبانی تازه به حکومت رسیده ها با امریکا فرمول بندی نمودند وآنرا میان مردم تبلیغ وترویج نمودند! آنها همان مردمی را که به پشت رهبری خمینی فرستاده بودند اما اینک به قداست رهبری خمینی شک برده بودند اما تفهیم تئوری نوین در میان مردم بسیار سخت می نمود لهذا مردم با مشاهده افتراق وتشتت وعدم صلاحیت واعتبار به روشنفکران فصلی که مرتب ایده های خود را جابجا می نمودند در انتخاب میان روشنفکران وخمینی، بسوی جمهوری اسلامی کشانده شدند. بخش های وسیعی از نیروهای مذهبی نیز از دوران زندان های شاه با اندیشه های ضد امپریالیستی از موضع اسلامی آشنائی یافته بودند واساسا یکی از خصایل و خصائص انقلاب اسلامی در ستیز با فرهنگ غرب نهفته شده بود وکمونیستها نیز با تفکر مائو ئیستی واستالینی در ستیز با همه دست آوردهای غرب، بخوبی می توانستند با جریانات اسلامی وحدت داشته باشند . یکی از هویت های سازمان مجاهدین خلق ایران را مبارزه ضد امپریالیستی تشکیل می داد که در همین رابطه سازمان چریکهای فدائی خلق در سال 1358 خورشیدی طی اعلامیه ائی تحت عنوان " مبارزه ضد امپریالیستی مجاهدین خلق را ستایش می نمائیم"صادر نمود که حاکی از اشتراکات وهمگرائی های آنموقع آن سازمانها را نشان می داد. سازمان های مجاهدین و فدائی به رژيم نورسیده تلقين نمودند که اگر واقعا ضد امريکائي هستند پس مبارزه ضد امريکائي شما حکومتيان کجاست؟ چراکه برابر ارزیابی آنها حکومت ایران در دوره شاه سگ زنجیری امریکا بوده است و در پناه انقلاب پر از راز ها واسرار ناپیدا تنها مهره ها جابجا شده اند و کمونیست ها در عین حال به دولت موقت تهمت سازشکار ومصالحه گر با امريکا را می چسباندند و در ميان مردم شايعه کردند که دولت موقت بازرگان با رضايت وهمدستي امريکا روي کار آمده است! ولي برابر تحلیل های حزب توده که بر بخش وسیعی از جریانات سیاسی آنروز سایه افکنده بود سهم خميني و موضع اش را همچنان ضد امريکائي ارزیابی می کردند ودر صدد بودند تا خمینی را به اردوگاه مبارزه ضد امپریالیستی بکشانند و در همین راستا بايد موقعيت خاص خميني را با دولت ليبرال مهندس بازرگان جدا می کردند! اعضای سازمان مجاهدین خلق که در آغاز گروگان گیری همکاری کرده بودند بسرعت از نیرنگ های جناح فریبکار حاکمیت سر در آوردند و اختلافات راهبردی میان گروگان گیران بوجود آمد که یا جناح مقابل، مجاهدین را کنار گذاشتند یا اینکه مجاهدین به گفته خود از نمایش واقعا مضحک گروگان گیری کنارگیری کردند. در همین رابطه دکتر ابراهیم یزدی که آنموقع در دولت موقت بازرگان شرکت داشت اخیرا در یک مصاحبه مطبوعاتی با مرتضی کاظمیان بدون پرده پوشی اذعان نمود که "روحانیت(یعنی خمینی) با گروگان گیری سفارت امریکا چپ را فریب داد" در همین رابطه خمینی پس از گروگانگیری در صفحه تلویزیون ظاهر شد و در خطاب به مردم گفت (پس کجایند این چریکها که از مبارزه ضد امپریالیستی دم می زدند) در حال حاضر نیز مانند آغاز جنگ ایران وعراق که در سایه تحریکات ولایت فقیه آغاز گردید ، رژیم اسلامی از تحریک جهان آزاد در زمینه غنی سازی اورانیوم دست بردار نیست و در پناه سیاست های تحریک آمیز خواهان نبردی دیگر برای راه اندازی فجر وکربلای اسلامی می باشد اما در همین راستا از همه نیروهای سیاسی می خواهد تا تکلیفشان را با نبرد آتی از حالا روشن کنند که در کجا ایستاده اند؟ بار دیگر میهن پرستی به پاشنه آشیل همه تئوری ها تبدیل شده است این در حالیست که نابود کنندگان همین میهن مدت 30 سال است که خود را با زور وتزویر و ریا در کانون قدرت قرار داده اند و سرکوب آزادیخواهان همین ملت در همه زمینه های اجتماعی وفرهنگی و اقتصادی به ایران خیانت می ورزند! جریانات سیاسی همچون گذشته بجای رهنمود صحیح به مردم باردیگر مردم را به زیر بیرق رژیم اسلامی هدایت می نمایند. بخاطر همین برای مردم ایران در تجربه سی ساله گذشته از آغاز انقلاب ارتجاعی واسلامی و تشویق آنها توسط سازمانها جهت شرکت در انقلابی که به رهبری عقب افتاده ترین عناصر تاریخی بعمل می آمد به اثبات رسیده است که دیگر نباید به رهنمود های همچون سازمانهائی گوش فرا دهند که ایران را اینگونه به خاک سیاه نشانده اند! روشنفکران و سازمانها به پیش نمازانی تبدیل شده اند که هیچکس حاضر نیست پشت سر آنها نماز بخواند! مردم بخوبی به این حقیقت تلخ وناگوار دست یافته اند که نابسامانی ها و فجایعی که در طی سی سال گذشته نصیب ملت ایران گردیده است تنها زیر سر جمهوری اسلامی قرار ندارد بلکه بخش وسیعی از خرابی ها و احتضار وبی تفاوتی مردم را روشنفکران وسازمان مسبب بوده اند. روشنفکرانی که با تفکر برج عاج نشینی و منیت و ریاست گرائی وفرقه بازی نمی گذارند هیچگونه ائتلاف واتحادی برای مبارزه با جمهوری اسلامی شکل بگیرد! در همین میان باید متذکر شد که درجه درس گیری از اتفاقات و حوادث گذشته به زیر صفر رسیده است واگر روزی وروزگاری همان روشنفکران درس عبرتی از جبر تاریخ بدست آورند، دیگر مردمی در میدان نخواهند بود که پشت سر این روشنفکران تجربه آموخته نماز گذارند!
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اقای امین موحدی گرامی/ اولا مطلب مورد درخواست شما برای حذف در سایت قدیمی ایران گلوبال است و ما واقعا امکان حذف ان را به این راحتی نداریم(چندین ساعت وقت مارا خواهد گرفت) دوم نوشته مورد بحث، سه سال است که در ارشیو ایران گلوبال موجود بوده است و هر گز اعتراضی برای حذف آن از سوی شما نشد . جدا پیشنهاد می کنم که بجای حذف آرشیو نوشته های سابق خود ؛ طی نوشته ای بنیادی تفکرات سابق خود را بی رحمانه نقد کنید (تاکید می کنم بی رحمانه) بدین وسیله جلوی سوء استفاده بعدی را خواهید گرفت و همگان ؛ شما را جدی خواهند گرفت و سخنان امروز تان را باورخواهند

اقای امین موحدی گرامی/ اولا مطلب مورد درخواست شما برای حذف در سایت قدیمی ایران گلوبال است و ما واقعا امکان حذف ان را به این راحتی نداریم(چندین ساعت وقت مارا خواهد گرفت) دوم نوشته مورد بحث، سه سال است که در ارشیو ایران گلوبال موجود بوده است و هر گز اعتراضی برای حذف آن از سوی شما نشد . جدا پیشنهاد می کنم که بجای حذف آرشیو نوشته های سابق خود ؛ طی نوشته ای بنیادی تفکرات سابق خود را بی رحمانه نقد کنید (تاکید می کنم بی رحمانه) بدین وسیله جلوی سوء استفاده بعدی را خواهید گرفت و همگان ؛ شما را جدی خواهند گرفت و سخنان امروز تان را باورخواهند کرد، زیرا نوشته های زیادی از شما در ایران گلوبال و به قلم خودتان وجود دارد که با مواضع امروز شما یکصد وهشت درجه متفاوت است .چهارم ارشیو برای ثبت در تاریخ است و حتی با در خواست نویسنده حذف نخواهد شد. تازه اگر ما هم ان راحذف کنیم بازهم از طریق گوگل قابل دریافت است. در پایان بگم که اینجانب تفکرات نادرستی چون اعتقاد به تئوری مارکس و لنین ،خط مشی مسلحانه هم تاکتیک و هم استراتری علیه حکومت شاه و خمینی و بعد تحت تاثیر تفکرات ، سوسیالیسم واقعا موجود، راه رشد غیر سرمایه داری و تفکرات ضد امپریالیستی با این هر گز در جمهوری اسلامی حتی یک روز هم علنی زندگی نکردم ،ولی به مدت یکی و نیم سال از سیاست شکوفایی جمهوری اسلامی پیروی کردم .بعد جلو آینه نشستم و خود را عمیقا نقد کردم و طی ده مقاله ذر نشریات و سایت های اینترنتی خود را مجددا باز یافتم و با نگاه تازه ای به دنیا نگاه کردم وباز هم فکر می کنم که فردا شاید بنشینم و امروز خود را نقد کنم . نقد راه تکامل انسان را هموار می کند بجای اینکه منتقدین خود را دشمن بنامیمم، خود را نقد کنیم
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاي توكلي- با درود فراوان؛ شما را ارجاع مي‌دهم به يك تئوري و فرضيه‌ي ثابت شده در نزد ايرانيان، و آن اينكه هرگاه يك پانتركيستي چيزي را ادعا كرد، در نپذيرفتن آن، نبايد اندكي ترديد داشت. به واقع كساني كه قتل عام چند ميليون ارمني را انكار مي‌كنند و به كساني كه طرح موضوع مي‌كنند، در هر مقام كه باشند، تهديد مي‌كنند و ناسزا مي‌گويند، چه انتظاري داريد. اگر تا به‌حال اينان يك جمله، تاكيد مي‌كنم تنها يك جمله در خصوص تاريخ و فرهنگ، سخني به راستي گفته‌ يا نوشته‌اند، من پانترك خواهم شد! از آن تاريخ ديرين 7000 ساله تركان در ايران گرفته تا تورك دانستن سومري‌ها و سرخ‌پوستان آمريكايي، فوتبال ورزش ديدرين تركان، چلوكباب غذاي ساخت توركان، دده قورقود كتابي 1500 ساله، اعلام يونسكو در خصوص رتبه سي و سوم زبان فارسي و لهجه‌اي از زبان عربي، ادعاي ستم ملي، تورك دانستن پيامبر اسلام، ادعاي ستم

جناب آقاي توكلي- با درود فراوان؛ شما را ارجاع مي‌دهم به يك تئوري و فرضيه‌ي ثابت شده در نزد ايرانيان، و آن اينكه هرگاه يك پانتركيستي چيزي را ادعا كرد، در نپذيرفتن آن، نبايد اندكي ترديد داشت. به واقع كساني كه قتل عام چند ميليون ارمني را انكار مي‌كنند و به كساني كه طرح موضوع مي‌كنند، در هر مقام كه باشند، تهديد مي‌كنند و ناسزا مي‌گويند، چه انتظاري داريد. اگر تا به‌حال اينان يك جمله، تاكيد مي‌كنم تنها يك جمله در خصوص تاريخ و فرهنگ، سخني به راستي گفته‌ يا نوشته‌اند، من پانترك خواهم شد! از تاريخ ديرين 7000 ساله تركان در ايران گرفته تا تورك دانستن سومري‌ها و سرخ‌پوستان آمريكايي، فوتبال ورزش ديرين تركان، چلوكباب غذاي ساخت توركان، دده قورقود كتابي 1500 ساله، اعلام يونسكو در خصوص رتبه سي و سوم زبان فارسي و لهجه‌اي از زبان عربي، ادعاي ستم ملي، تورك دانستن پيامبر اسلام، ادعاي ستم اقتصادي و تبعيض در خصوص بودجه كشور، تورك بودن همدان و قزوين و قم و تهران....، فحاشي به كورش و لواط‌ كار بودن او، فحاشي به فردوسي، ترك بودن نظامي و مولوي، آزربايجان خطاب كردن آذربايجان، تورك دانستن تمدن‌هاي اورارتو و ماننا، ایلامی‌ها، هوری‌ها، آراتتاها،‌ كاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اوراتورها، ایشغوزها (ایسكیت‌ها)، ‌مانناها، ‌گلیزان‌ها، ‌كاسپی‌ها و ....، زبان توركي زبان رياضيات و علوم كهكشاني و كامپيوتر و دترمينان‌ها و.......آيا اين‌همه ادعاهاي ناراست و واهي كه ظاهرا كلي دوهتور و پوروفسور پشت آن هستند، ما را به اين نتيجه ي كلي نمي‌رساند كه پانتركيسم يعني همين چيزي كه شما داريد "سر يك جعل كوچك با فردي از همان اردوگاه" جدل مي‌كنيد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

عکس دالتونها جالب بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

واضح بگویم که یا یک سیستم فدرال تمام و کمال را در ایران آینده شاهد خواهیم بود یا ما و من های زیادی برای استقلال آذربایجان و اسقرار دمکراسی واقعی حداقل در کشور نو ظهور خود با تکیه بر سلاح و به هر قیمتی حق ملی خود را خواهیم گرفت.
انتخاب با حاکمیت و دولتمداری فارس است .
ضکنا گویا آقای بهنام چنگایی سخنان استاد یونس شاملی و سایر فعالین کرد و ترک را اصلا گوش نکرده اند. حاکمیت و دولتمداری ملت فارس در صد سال در ایران حاکم بوده و هست. لطفا به مصاحبه یونس شاملی که یوتیوب مصاحبه وی در همین ایران گلوبال گذاشته شده گوش فرا دهید تا منظورو درد ما را دقیقا متوجه شوید

نوشته شده توسط: Anonymous

چه عجب....آخر یک نفر انسان تا حدی معتدل و منطقی در بین این نخبگان فارس هم پیدا شد ؟؟؟!!!
من از مقاله بسیار وزین شما متشکرم
اما از اینک بگویم که وطن پرستان آریایی از حالا شما را مزدور و هوادار تجزیه طلبی یا وابسته به چپ معرفی خواهند کرد. کاش تنها در بین 80 میلیون ایرانی تنها 100 نفر فارس مثل شما فکر می کردند .....کاش

نوشته شده توسط: Anonymous

به قفقازم برادر خواند با خود مردم قفقاز - به ترکیه رفتم چه حرمت دیدم و اعزاز
به تهران آمدم نشناختی از دشمنانم باز - من آخر سال ها سرباز ایران بودم و جانباز
آقای مانی و داریوش و دوستان پان ایرانیست شوونیست
راستی استاد شهریار این شعر را خطاب به چه کسانی نوشت و چرا ؟
شما ملت فارس و نمایندگان روشنفکر در این صد سال روی هیتلر را سفید کردید
این آخرین تلاشهای انحصار طلبان است چرا که میلیونها ترک - کرد -عرب - بلوچ بیدار شده را مقابل خود می بییند .
هر چه کنید و بنویسید برابری کامل حقوقی یک ترک با یک فارس و عرب خواست ماست وما حقوق ملی خود را بر اساس حق تعیین سرنوشت می خواهیم .
داستان و سند سازی هم کنید چون بسیار دیراست و با این همه نفرت و توهین وشهید و معلول و زندانی و تبعیدی و ظلم آشکار به ملت کرد وترک و عرب احدی دیگر گول در ظاهر وطن دوست و روشنفکر را نخواهد خورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مانی شما در کجای دنیای معاصر ودر چه پیرامونی به این تلنباری از سیاه نگری وکج بینی رسیده اید که به میلیونها انسان بالغ چنین امریه ای برای اندیشیدن صادر میکنید،شرایط جهنمی فرهنگی حاکم بر غیر فارسها را شما چه میدانید ودر این میان چه کسی حق دارد ابراز رضایت یا انزجار کند ؟ شما یا ما که از سوی دولت مرکزی ودولتمداری فرهنگی فارسی چون سرزمین اشغال شده هویت زبانی وشخصیتی وملی خود را با چنگ ودندان حفظ میکنیم و زندانهای ایران یک پارچه پر از دلیر زنان ومردانیست که از خودی خود دفاع میکنند وچه غم انگیز است که چپ توبه کرده وچپ سنتی منجمد هنو ز هم توهم باورهای کهنه وگزافه های
تولید دوران پهلوی وخرافه های آریا مدار تشریف دارند و اندرزمان میفرمایند وچه دردناک است شنیدن واژه عشق و دوستی از جانب حامیان نظامی وسیطره ای که جهنم فرهنگی میلیونها انسان در بند است

نوشته شده توسط: Anonymous

حال شما خوب است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاریجانی لطفاً از پرونده کلاه برداری،«باهر عنوان حقوقی»ملیاردی صدا وسیمای زمان مدیریت حضرتعالی و یا پرونده زمین خواری دالتون ها نیز مطالبی بفرمائید؛شما مظنّه دستتان است۰

نوشته شده توسط: Anonymous

توضیحات گوناز در باره مقاله جنجالی منتسب به دکتر رضا براهنی
http://www.gunaz.tv/?id=4&vmode=1&sID=2529
حکومتهای نژادپرست و پان ایرانیست پهلوی وجمهوری اسلامی پشت شعار به ظاهر زیبای "وحدت ملی" برای از بین بردن هویت ملی ملل غیر فارس در ایران به هر تاکتیک غیر انسانی دست زده و به طور سیستماتیک سیاست اهداف نژاد پرستانه خود را دنبال کرده اند. روشنفکران و فعالین ملی آذربایجانی نیز از هر فرستی استفاده کرده و فریادهای اعتراض خود را ادامه داده اند. دکتر رضا براهنی در چندین مقاله، سخنرانی و مصاحبه های ویدوئی از حقوق ملی و انسانی ملل زیر ستم در ایران دفاع کرده است. نوشته زیر چکیده ای از نقطه نظرات دکتر رضا براهنی در مورد حقوق پایمال شده آذربایجانیها می باشد که از مقالات گوناگون بر گرفته شده است. لازم به ذکر است که تیتر از طرف دکتر براهنی نبوده بلکه از متن نوشتجات ایشان انتخاب شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

فقط همین یک اصل که روان شاد شاپور بختیار آن را آزاد اعلام کرده یعنی روزنامه های آزاد ، کافی بود تا از ایران گلستان و بوستان ساخته شود ، دریغا که دست استکبار از مشروطه به این طرف و کمک به سرکوب جنبش مشروطه و پیرو آن راه مصدق کبیر و در آخر نخست وزیری شاپور بختیار ، تمام امید به آزادی ایران را به یاس تبدیل کردند و در زمان کنونی هم آخرین جنبش آزادیخواهانه میلیونی مردم خسته از ظلم را با بی تفاوتی و پشت کردن به مردم ، به رژیم جرأت دادند تا آن فجایع را ببار آورند ، غافل از اینکه جنبش سبز عقب نشست تا تلفات کمتری متحمل شود و قویتر و آماده تر منتظر فرصت است

نوشته شده توسط: Anonymous

توجه توجه "" تا اطلاع ثانوی امکان تولید اندیشه در ایران " فارسستان " منتفی است "" ، توضیح دادم که "" ما نمیتوانیم مشکلات را با همان عقلی که به وجود آورده ایم، حل کنیم" ، به عبارتی "" مسائل را نمیتوان در مرتبه‌ای پایین تر از مرتبه‌ای که از درون آن برخاسته اند، پاسخ گفت، نویسندهٔ این مقاله فردوسی را "" خداوند خرد "" معرفی‌ می‌کند و بر """ رضا براهنی "" خرده میگیرند، در دنیای "" خداوند خرد "" نویسندهٔ این مقاله اگر قانونی‌ وجود داشت مختص "" خواص "" بود، در حالیکه در دنیای مدرن امروز، قانون گرایش به "" عام "" دارد، ایشون با همان منطق، براهنی را که چیزی جز "" رعایت قوانین مدرن "" را نکرده، سرزنش میکنند تا در دنیای فردوسی خودشان قوانین را فقط مختص "" خواص "" که چیزی جز همه چیز ایران در خدمت زبان فارسی‌، فارسستان نیست، مصادره کنند. و بدین گونه "" ذهنیت اسطوره‌ای "" تحت تاثیر تجربه قرار نمی‌گیرد،

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت سوم چرا روانکاو و روانشناس ما اینگونه سرآسیمه شده‌اند؟ "" ملت‌های غیر فارس ایران که توسط زبان فارسی‌ و ملت حاکم فارسستان تبدیل به کیسه بوکس شده بودند ناگهان تکانی به خود میدهند و با مشت گره کرده فریاد می‌‌کشد """ هر چیزی که من را نمیکشد و از پای در نمی‌‌آورد نیرومندترم می‌‌سازد """، اینک جواب مشت با مشت داده می‌‌شود چونکه زبان ملت حاکم، سیستم ملت حاکم قادر به "" حل تضاد "" نشد. بدلیل عدم حل تضاد، هرگونه نابسامانی سیاسی، اقتصادی فرصتی به دست ملت "" کیسه بوکس شده "" میدهد تا خود را سازماندهی کند. این وضعیت فقط مختص شرایط بی‌ ثبات نیست، در شرایط دمکراتیک نیز ملت "" کیسه بوکس شده "" دست به همان سازماندهی میزند که در شرایط خفقان بدان دست میازد.