دوستی تذکر داده که اشاره من به حمایت متحدین غربی دولت ایران از حکومت ایران در آن زمان در مقابل شوروی که یک پارچکی سرزمین ایران را تضمین کرد، این استباط را ایجاد کرده که منظور من تایید سیاست های آن دوره حکومت در سرکوب خواستهای سیاسی و مدنی جنبش ملی در آذربایجان و کردستان بوده است. من شخصا چنین قصد و نظری نداشته ام. این استدلال من در مقابل کسانی از جمهوریخواهان است که با حرارت از تمامیت ارضی صحبت میکنند ولی در عین حال به غرب به هر بهانه ای میتازند و آن را دشمن یکپارچگی ایران دانسته و اقای رضا پهلوی را نماینده آنان برای تجزیه ایران جا میزنند.
ائتلاف با شاه اللهی "تکرار عمل" ائتلاف با حزب اللهی
----------
نویسنده مقاله چکیده سخن خود را چنین بیان کرده است:( گیومه ها از من):
« "تمامی کسانی که امروزه رضا پهلوی را به جای جمهوری اسلامی مینشانند"، ویا در بهترین حالت میکوشند یک «بر خورد یکسان » و موازی با هر دو را، با شانتاژ و جوسازی به «دیگر نیروهای جمهوریخواه و گروههای احزاب اتنیکی» تحمیل کنند، تحقق «هدف مقدم دموکراسی» در ایران را به تعویق انداخته و در عمل به « ابزار دستگاه ایدئولوژیک-تبلیغاتی جمهوری اسلامی» تبدیل میشوند.»
یعنی:
1-" تمامی کسانی( فله ای بینی!) که امروزه رضا پهلوی را به جای جمهوری اسلامی مینشانند( ادعای خلافِ یکسانی سازی A و B توسط دیگری )
2-[ میکوشند این یکسان بینی را] به «دیگر نیروهای جمهوریخواه و گروههای اتنیکی( احزاب ؟) تحمیل کنند( ادعای تحمیل. بیان موضع تحمیل نیست. تحمیل با "زور" همراه است.)
3-«تحقق هدف مقدم دموکراسی» در ایران را به تعویق[میاندازند] (خاصه های رضا پهلوی برای دموکراسی معلوم گرفته شده، بدون ذکر آنها!)
خاصه های جریان " رضا پهلوی، و طیف سلطنت" برای دموکراسی کدام اند؟ لازم است آنها را روی میز بگذارید.
4-«در عمل ابزار دستگاه ایدئولوژیک-تبلیغاتی جمهوری اسلامی» [هستند]. ( اتهام " ابزار" شدن به دیگری بدون اثبات قضیه. با " یکسان بینی دو فنومن، عمل a و عمل b)
----- از اینها بگذریم ( و اشکالات بسیار دیگر در کل نوشته):
فاکتور این چهار نکته یعنی: «Bرضا پهلوی، جمهوری اسلامیA، نیست( تفاوتA و B درست). تحقق دموکراسی را به تعویق نیاندازید( خاصه های دموکراسی در ماهیت B ؟)».
یعنی چه؟ : اینکه: ائتلاف با رضا پهلوی در خدمت تحقق دموکراسی ست، این ائتلاف را انجام دهید.
---
-بسیار خوب. لطف کنید « "خاصه های" جریان رضاپهلوی و اصطلاحاً مشروطه طلبان را برای دموکراسی ارائه دهید».
سابقه خاصه های " این جریانها» در جامعه 1-« ساواک» ، 2- محول جنبشها ، 3- دیکتاتوری، 4- وابستکی به خارج، 5- مماشات با آخوند و تقویت آنها، 6- ژاندارم منطقه، 7- فقر و بیعدالتی و بیکاری و بی خانمانی و عدم بهداشتم ، 8- اعمال تبعیض برای اتنیکها،و مانند اینهاست.
لازم است شما دلایل اثباتی خودتان را ارائه دهید که این 8 خاصه مربوط به گذشته است، و اکنون:1- این خاصه ها در ماهیت سیاست عملی این جریانات نیست. 2- خاصه های دموکراسی جای آنها را گرفته است.
---
خاصه های دموکراتیک « جریان رضا پهلوی و اصطلاحاً مشروطه خواه و دیگر طیفهای اینها» را در "سیاست سخن" نه، بل در " سیاست عمل" نام ببرید».
در غیر این صورت،
همانطور که در گذشته بدون توجه به " خاصه های ارتجایی و ضد دموکراتیک حزب الله خمینی" سیاست " ائتلاف و حمایت از خمینی" پیاده شد، این بار نیز چنین "عمل و سیاستی" بدون توجه به « خاصه های طیف سلطنت» ارائه میشود که فاقد " دلایل اثباتی" ست.
بنابرین،
اصل « ائتلاف با شاه اللهی تکرار عمل ائتلاف با حزب اللهی خمینی ست» بر جای خود باقی میماند.
با توجه به «سیاست عملی» طیف مذکور که شعارش مبارزه با « ارتجاج سرخ و سیاه» است.
و هدف خود را بر این اساس دنبال میکند.
پست کنده این شعار یعنی « هدف استقرار دیکتاتوری آریایی ست به جای فاشیسم اسلامی»!
---
بیان این نظر، به معنای موافقت من با بیانیه چهار تشکل نیست.
ائتلاف سیاسی با یک جریان وقتی مثبت است که به « قوانین بازی مورد توافق میدان سیاست» متعهد باشد. و اصول را متعهدانه پیشبرد و نقض نکند. لازم است نشان دهید جریانهای سلطنت چنین اند و خلاف آن نیستند.
---
دیدگاه نویسنده مقاله( اصغر جیلو) در مورد طیف سلطنت مانند نظر ابوالفضل محققی(در مقاله ساکنان قدیمی ...هنوز بیانیه ها...) بر « ائتلاف با شاهی چی ها» غنوده است. بنابرین نظر مطر ح شده در اینجا شامل حال دیدگاه هر دو نویسنده میشود.
--
کسی که عملاً خواهان آزادی ست لازم است « یقه طرف ناقض اصول ائتلاف» را بگیرد ، تا ائتلاف بتواند شرایط تحقق بیابد.
از این دوستان که خواهان این نوع ائتلاف اند من شخصاً چنین تلاشهایی ندیده ام.
--
خواه ناخواه، شرایط حضور در " ائتلاف عمومی" را " خاصه های عملی خود داوطلب"، " جهت تحقق دموکراسی" ، تعیین میکند.
حضور نیرویی که « خصایل و مشخصات عملی لازم، برای ائتلاف» را دارد البته که مثبت است و باید هم از آن استقبال کرد.
وگرنه عکس آن به معنای از چاهی به چاه دیگر افتادن است.
جامعه نمی تواند این خطا را (که از یک نیروی مترقی سر میزند) هضم کند.
---
مقوله « ملی»:
معنی «شاهی و شیخی» دارد و متضمن «تبعیض» است. هر گاه منظور از آن«عمومی و همگانی»ست، صحیح آن است که از این واژه ها استفاده شود. در ادبیات سیاسی«ملی» یعنی "آنچه خواست و نفع قوم فارس" است.
این خانم خودش می گوید که حاصل ازدواج افغان و کرد و روسی است. اصلا فارس و ایرانی و الاصل نیست.این ویدئو سخنان خود ایشان را ببین https://www.facebook.com/manototv/videos/vb.211358470978/13351431760142…
در ضمن بر خلاف پان ترک های نژادپرست که هیچ هنری جز شیوع بیماری زشت و نفرت انگیزی نژادپرستی ندارند, بنده هر انسان را صرفنظر از نژاد و ملیت و عقبه ژنتیکی یک انسان می بینم و بس. بنده هرگز آیت الله خامنه ای که هم پدر و هم پدربزرگش ترک آذربایجانی هستند و دهها مقام بالای جمهوری اسلامی را که ترک هستند و بودند از پشت لنز متعفن و حقیر نژادپرستی نوع هیتلری نمی بینیم. نژادپرست , نژادپرست است. می خواهد پان فارسیست باشد یا پان ترکیست یا گرگ خاکستری یا گرگ سیاه.
بنده نمی دانم اسم واقعی شما چیست. اما مهم نیست. اما از پست های فیسبوکی شما مشخص است که از کجا می آئید. کسی که خودش از
فاشیسم گرگ های خاکستری و نژادپرستی بیرحمانه و کشتار یک و نیم ملیون ارمنی دفاع می کند, باید از شرم بمیرد.
بسیار ایده خوبی است ولی فکر میکنید در جامعه اخوند شده ما چند نفر مثل بخشی شجاع ونترس می‌توانند پیدا کنید ؟در ایران اخوند زده که در سال ۵۷ بدون مطالعه و عجولانه دست به انقلاب زدنند بامید دمکراسی چه نسیبشان شد جز استبداد و استعمار .این رژیم نابکار و اشغالگر از روزی که بقدرت رسید برای ادامه حتی ننگینش شروع کرد که روی ملت این کارکردن و فرهنگی را بجای شور انقلابی درایران ایجاد کرد و متاسفانه میکند که برای بقا نامشروعش مردم را به مرگ بگیرد که به طب راضی شوند جویی را بوجود آورده و ملت ایران را بو دسته خودی و غیر خودی تقسیم کرده مملکت در اختیار خودیها و از همه نعمات آن استفاده کردند داشتن حق کاپیتالیسیون در اعمال خلاف و ضد قانون و معافیت از عقوبت برای خودیها و برعکس آن ظلم وستم و بیکاری و فقر وعدم اجرای عدالت و نداشتن حق مساوی و برابری برای آحاد ملت ایران
در زمینه استفاده از ثروت‌های خدا داده ایران وبا فقر جوی شبیه قانون جنگل را در ایران بنا نهاده آند که باعث شده مردم را بجای از بی اخلاقی برسند که فقط بفکر شکمشان باشند و بجای مبارزه و راهایی از این رژیم ماقبل تاریخ و قرون وسطای که عامل تمام بدبختی‌ها و تباهی و نابودی ایران است قافل شویم و فقط بفکر موقعیت و تامین زندگی خود باشیم و کاری هم به رژیم فاسد ولایت فقه نداشته باشیم و اجازه دهیم که رژیم بدزد و غارت کند بکشد و توی سر ما بزنند و آب هم از آب تکان نخورد.این همه ظلم و ستم و تجاوز و جنایت مردم ایران بخصوص قشر تحصیل کردن نطقش هم در نیاید هنر مندان که رسالتشان باید دفاع از عدالت و مردم باشد با تملق گویی و چاپلوسی به مشتی اخوند بو گندو وفاسد برای لقمه ای نان مشغولند و فریادرسی نیست که باین ظلم وستم سازماندهی شده پایان دهند .ملتی که برای آزادی برنخیزد در زندان بردگی خواهند مرد. بخشی فقط یکنفر است ما به بخش‌های زیادی نیاز داریم .
"" مجلس عوام انگلیس، از ترزا می انتقام گرفت "" تلاش مذبوحانه ترزا می برای جا انداختن "" برگزیت به عنوان روایت و گفتمان ترزا می "" شکست خورد، سر سخترین حامیان برگزیت، بر علیه ترزا می رای دادند، واقف هستند که اخیرا، بیشترین فراریان از اوروپا، به سوی انگلستان، فارسستانی و افغانی‌های آریا ئی ما هستند، شاید گروهی پیدا شدند یک هزار پناه جوی فارسستانی / افغانی را در حالی که شاهنامه‌ای در داست دارند و بابا کرم می‌‌رقصند در یک کشتی به نام ساوالان - تایتانیک، عازم انگلستان کردند، آشوب چنان در انگلستان مستولی خواهد شد که همه بیدرنگ خواهان احداث دیوار در هر چهار طرف کشور خواند شد و با هزاران کشتی، سدی بین انگلستان و اتحادیه اوروپا، ایجاد خواهند کرد، این وسط کار من دشوار خواهد شد چونکه باید به انگلیسیها ثابت کنم این جمعت فارسی را بدون لهجه حرف میزنند و شاهنامه را ازبرند.
"" آیا راست افراطی اوروپا، رودر روی راست افراطی خاورمیانه ( آریائی‌های کذا ئی فارسستانی ) قرار خواهند گرفت؟ "" پیش از کنفرانس ورشو، آلمان جاسوس وزارت اطلاعات فارسستان را دستگیر کرد، گویا اسم ایشون عبدالحمید و ۵۰ ساله تشریف دارند، بزودی دفاتر و دستک‌های پ ک ک نیز، در راس قدرت استانداری آزربایجان غربی، که مافیای سپاه علنا آن را در اختیار افراد غیر بومی و طرفدار پ ک ک گذاشته، پیدا خواهند شد، آمریکا همچنین با فشار به آلمان، "" قصد جایگزینی گاز قطر، با روسیه و خط لوله گاز نرد استریم "" را کرده است، اردوقان زود به ترامپ زنگ زد گفت اگر در مقابل، آخوند گولن، و ۴۰ بیلیون سرمایگزاری در ترکیه را پشت گوشت بندازی، پدرت را در میارم، ساده لوح‌های بدبخت شاهنامه خوان، بدجوری از تهدید الکی ترامپ پیرامون نابود کردن اقتصاد ترکیه، خوشحال شده بودند. https://www.youtube.com/watch?v=9Gky6rP6BjU
https://www.youtube.com/watch?v=9Gky6rP6BjU
....
Istanbul Cevahir ,World 2nd Largest Shopping Mall
شاه با همین ترس بود که زمینه سقوطش را چید حالا هم همین
حرفهاست ولی معلوم نیست چه کسی انرا نقل میکند .ساواکی
سابق .بسیجی نظام وسلطنت چی فحاش وبیسواد......شما درست میگوئید برای همین است
که همواره در اختناق هستند .همواره اعدام میشوند .همواره مزدورهستند ولی نه از مزد خبری هست نه مزد دهنده.اخر کدام
احمقی مزدور میسازد که فقط اعدام شود مزدور داخل نظام
نفوذمیکند قدرت جذب دارد .شغلی دارد تا موثر باشد .نمیدانم
چرا هم میترسید هم انهارا مشتی شکست خورده ودخمه نشین ودارای افکار پوسیده میدانید.نمیدانم چرا مخالفین چپ درموردامریکا هیچی نمیگویند مگر ترس بیشتر ازجنگ وتجاوز نظامی به کشورهاست ..؟55 فقره تجاوز به خاک کشورهای مختلف .کشتار چند میلیونی وکشتار خود سربازان امریکا.
در ویتنام.وبمب هیروشیما .من قصد دفاع ندارم وهر وقت پای
اشتباه وخیانت پیش امد حتما برایم مهم است .وشریک نمیشوم ودلیل هم ندارد.نم
نمیانم چرا اتفاقات .انتقادات وهر موردی که باید کوبیده شود
در بین کسان دیگر یا سازمانهای مختلف وحتی دولتها وجود دارد ولی فقط چپ نوک حمله میشود.؟اگربحث خطا وخیانت یا
مانند این حرفها را قبول کنیم پرونده مجاهدین سیاه سیاه است اما کسی حرفی نمیزند.بهر حال امیدوارم مردم متحمل زوربیشتر نشوند وخودشان امور را بدست بگیرند واجازه ندهند
دیگران برای انان تصمیم بگیرند.
یک ساعت چرخیدن در این سایت ادم را روانه تیمارستان میکند فرق نمیکند که چه تفکری داشته باشید در این چهل سال فقط حرافی کرده ولذا دیگر حرفی نمانده اگر کسی ادامه میدهدبا
عرض پوزش داردبوی گند این حرفهارا بالا میاورداگر کسی مدعی میباشد که حرفهایش یا حداقل قسمتی از حرفهاوبرخوردش درست است از چند نفرتقاضا کنید بیاید بخوانداگر چیزی فهمید یا گفت درست است من از همه ملت عذرخواهی خواهم کرد.فلان اقا.یان نشسته اند خارج وخط ونشان میکشند.ان یکی دم از تکه تکه کردن میزند.تو اول جرات
داری بیا تو مملکت خودت بعد به اعتراضها ملحق بشو انوقت
کرکری بخوان.عملا شده ایم بازیچه رژیم .کسانی که مدام در حال کوبیدن دیگران هستند.دلسوز.چیزی نیستند خیالتان راحت
باشد چرا که شخص مردم دوست ووطن پرست خودرا مشغول
این چه کرد وان چه شد.نمیکندایکاش در این همه جنجال یک باربه خودمان بگو ئیم طرف ما قانع نشد من هم قانع نشدم.پس
بهتر
است بیشتر فکر کنم ومبنا را بر این قراردهم که شاید من
اشتباه میکنم یا دلایل ودانشم کافی نیست.هر کس به این رفتار
واین کینه وغرض ادامه دهد یا کمی رفتاربی رحمانه خودرا عوض نکند رژیم را نشناخته است وعمق انرا درک نکرده.است
اگر به این رویه وخودخواهی خاتمه نمیدهیم حداقل به بیچارگان وکسانی که هیچ سهمی جز کار وفلاکت نداشته وحتی هیچ چیزی نمیداند.رحم کنیم .
یک ساعت چرخیدن در این سایت ادم را روانه تیمارستان میکند
فرقی نمیکند که چه تفکری داشته باشید.چهل ساله حرافی میکنیم دعوامیکنیم وفحاشی نهادینه شده است.60 درصد انرژی وفعالیت خود را صرف گذشته کرده ایم .ودر نهایت افتضاحی به باراورده ایم.که از حرف زدن عاجز شده وحرفی
نمانده است .ولذا اینرا هم خواستم به حرفهای خود اضافه کنید
واقعا نمیدانم چه باید بگویم.
ابوالفضل عزیز در دوران دروازه های تمدن طلائی حکومت پهلوی برای خواندن کتاب عقب مانده پداکوژی آنتوان سیمونویچ ماکارنکو، حداقل بیش از یکسال زندان بعد خوردن کلی شلاق نصیبمان می شد، خانه تیمی فرار از دیکتاتوری برای خواندن کتابهای مارکسیستی بود، که در ابعاد آ ۲ با صفحاتی ۳×۲ سانتیمتر از خارج می آمد و تا شده آن براحتی در داخل قوطی سیگار جا می گرفت که خواندنش هم هزار مشکلات داشت البته با ذره بین، ولی خودمونیم هر چیزی که ممنوع باشد شهوت عبور از ممنوعیات در نسل جوان به اوج خود می رسد که ما ها قربانیان دوران کنجکاوی و عبور از ممنوعیت ها بودیم که کتکش را هم خوردیم و من ناقص العضو شدم. البته چاپ اعلامیه هم با ململ و غلطک و نگهداری مواد منفجره و اسلحه و سیانور مکمل آن شرایط خفقان بود، دورانی کاملا نابالغ و کودکانه و احساسی، خوشبختانه دوران حماقت بپایان رسیده، و آزادی مطلق از هرگونه قفل و بند رها شده.
زمانی که با استدلالهای آبدوغ خیاری و صد من یک غاز لختی و رخوت و بیحالی و عدم تشکل آذربایجان را به فریاد در سکوت و مزخرفات و مستهجنات دیگر تشبیه می کردید، باید فکر این جایش هم می بودید که نبودید چون سطح فکر و افق دیدتان همین است که هست! حالا چه دارید برای گفتن حضرت آقا؟ به دختر جوان تورکی تجاوز شده و بعد کشتنش. این ملت تورک حماسه آفرین حالا چرا جیکش در نمی آید؟ مکتب تبریز را کجایمان بگذاریم حالا؟ غیر از این است که همه اینها صرفا ساخته پریشان فکریهای جنابعالی و امثال جنابعالیست که مثل دن کیشوت همه چیز را در هم و بر هم می بینید و در عین حال عقده نطق کردن دارید؟ چرا نمی گویید که مثلا چرا مکتب تبریز (که آخرش کسی متوجه نشد چی هست!) در حمایت از اسماعیل بخشی و کارگران هفت تپه به میدان نمی آید؟ چون آنها فارس هستند و حقشان است؟ واقعا که! چشمتان را باز بکنید و ببینید که ملعبه اطلاعات رژیم شده اید.
یک بار هم که شده، در طول عمرتان درایت به خرج دهید و یک دفعه هم زرنگتر از آخوند و پاسدار باشید و کار مفیدی انجام دهید. یعنی لطفا، خواهشا، التماسا، حرف سیاسی نزنید. شر مرسانید یعنی. بروید بچسبید به همان شعر گفتنهایتان. قرار نیست همه سیاسی کار باشند. سیاست آدم خودش را می خواهد؛ دنیای شعر و شاعری نیست یعنی. دنیای ادبیات ارزش خودش را دارد. باور کنید با این دخالتهایتان در مسائل سیاسی شبیه آن امام جمعه ای هستید که نخود هر آشیست و لاجرم گند می زند به همه کارها.
سالام ـ آقای محققی نظرت جالب بود،یک تجدیدنظر پسندیده،ولی بنظرآقای ائیلیار توجه کن، عین حقیقت است.
بفکرم،سیاسیون ایران ،دراولین قدم یک بازنگری تاریخی درمورد
تاریخ ومطالعاتی که ازسروابستگی درسازمان داشتند،بایدمقداری جداشده وتاریخ وادبیات خارج ازاراده دولتی وتشکیلاتی خودرا تقویت کنند.
این قدم اول است،
قدم دوم ،،تجدیدنظردرنگاه سازمان به اقتصادوفرهنگ وتاریخ وادبیات است،
سومین تجدیدنظرهمانطورکه شماگفتگوبارضاپهلوی ومن پالانی میگویم راپذیرفته اید،گفتگوبا تشکیلات های تاثیرگذاربرسیاست، انگلیس شاه کله سیاست گذاردرایران رامدنظرداشته باشید.که ساعتی رابدون مدیران پان فارس وپان ایرانیست فراماسیونری آفرین دراختیاردیگران بگذارند.
مردم وسیاسون بدون خورندگان تغذیه فکری صدساله دولتی دربی بی سی، ووآ،رادیوفردا،ووو،،،صحبت کنند،
افرادی که بتوانند،بدون تته پته گویی درد ودغدغه مردم رابا
شجاعت وبدون رودرواسی
درآنجاصحبت کنند،
لطف کنند،تاکدیورها،گنجی،مهاجرانی ها،فرخ نگهدارها،که سروته حرفشان باحزب اللهی،شاه اللهی ،ماسیونهایکی است ،کمتر مغزشویی اقتصادی،سیاسی،تاریخی صدساله وتوهمی رابخورد،شماهاومردم دهند.
اکثرکارکنان بی بی سی،ووآ،رادیوفردا اکثرا همانی تبلیغ وترویج ونشرمیدهند،که باب میل شاه اللهی وروح اللهی اند.
این افراددرسایه رسانه خارجی مغدوش کنندگان روش مبارزه و عدالتخواهی .آزادگی است.
سیاست ،اقتصاد،فرهنگ ،ادبیات درایران باید بازخوانی درست شوند،باید این هارابهم ریخت،
بشمابخاطراین تجدیدتفکر خوب ولی ناقص تبریک میگویم،
-دیدگاهِ ائتلاف با شاه الهی ها ، همان دیدگاهِ ائتلاف با جزب الهی هاست».
-صاحبان این دیدگاه، آنرا در سیاست «حمایت از خمینی» اجرا کردند.
چهل سال است دگنگ این سیاست را میخورند، اما هنوز « درسی» از آن نگرفته اند،
و دوست دارند دگر بار تکرار اش کنند.
-«شاه الهی ها، دموکراسی را برای خودشان می خواهند، و خفقان را برای خلق الله».
-جریانی که "ماهیتاً"ضد دموکراسی ست، البته که در ائتلاف برای "دموکراسی"، نمی گنجد.
فیلم و کلیپ جناب شریعتمداری تبریزی؛ در باره فلسفه افلاتون خیلی آموزنده بود. امید است در تحولات آینده، ایشان در کنار مردم مثل گذشته خادم کردند.
platon 427-347 پ.م.
ارسطو مرد جهان بود و افلاتون مرد خدا. نیچه نوشت مسیحیت یعنی افلاتون گرایی تودههای بیچاره و بخت برگشته. سیسرو میگفت سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد و افلاتون آنرا دوباره ازمیان مردم به آسمان برد. از نظرسیاسی افلاتون یک مصلح اجتماعی است که خواهان مسئولیت فیلسوفان و روشتفکران در بالای هرم قدرت دولتی است.
فلسفه افلاتون فلسفه عاشقان است ولی باید پرسید معشوقه کیست یا چیست؟ او عشق را کوششی برای رسیدن ابدی به زیبایی میدانست ومیگفت عشق جسمی واحساسی باید با عشق فلسفی و فکری واستتیک تعویض گردد. اساس جهانبینی افلاتون متکی به زیباشناسی ونیکوکاری بود. درنظر او عاشقی یعنی عشق به فلسفه و به زیبایی و به شناخت و به حقیقت و به ایده و به عدالت. تنها جایی که زندگی معنی وارزش می یاید مکانی است که انسان را زیبایی ها احاطه کرده باشند. زیبایی باید آدم را به یاد حقیقت بیندازد.
افلاتون پیرامون حقوق زنان نماینده وضعیت مردسالاری وپاشاگرایی شرقی است. درآثار او هیچ جا سخن از برابری زن و مرد نرفته. او ارزش واحترام خاصی برای جنس زن قائل نبود وزنان را موجوداتی سطحی وخرافاتی واحساساتی و پرخاشگر وتندخو وترسو ومردد میدانست و میگفت زنان از نظر تقوا وپرهیزکاری در سطح و پله ای پایین تر از مردان قرار دارند. او زن بودن را نوعی نفرین و لعنت خدایان میدانست ومیگفت مردانیکه از وظایف خود کوتاهی کردند و ترسو وغیرعادل وزورگو بودند و تسلیم نفس واراده شدند بعدها بر اساس جریمه وجزای خدایان بصورت زن به دنیا می آیند. او توصیه میکرد در دولت آرمانی آینده بهتر است با کمک قوانین دولتی در زندگی زناشویی مردم دخالت گردد.
افلاتون همچون شاگردش ارسطو در طرح مکتب فلسفی ایده الیسم و متافیزیک یک نابغه بود. بزرگ ترین شاهکار او غیراز نظریاتش درباره دولت و سیاست عقایدش پیرامون ایده بود. به نظر او ایده علت آغازین هستی و وجود است. افلاتون پایه گذار فلسفه ایده الیستی بود و تئوری هایش غالبا براساس فلسفه ایده آلیسم هستند. سه چهارم فلسفه سیاسی او پیرامون تئوری دولت و سیاست و عدالت است. او خلاف سوفسطائیان پیش از سقراط که انسان را میزان همه چیز میدانست حقیقت را پایه هر قضاوتی بشمار می آورد. به نظر او شناخت یعنی دوباره شناسی و بیاد آوردن مجدد. شناخت هایی که براساس شکل ظاهرجهان و اشیاء باشند نظرات و عقاید شخصی مشاهده گر میشوند. برای سیاست عادلانه، مردم باید با روشنگری و شناخت نظرات گوناگون آشنا گردند.
شاگردان افلاتون قرنها فلسفه و فرهنگ رنسانس و مکتب ایده آلیسم و الهیات مسیجی را تحت تاثیر قرار دادند. افلاتون چون ارسطو مسیحیت و اسلام را تا عصر جدید زیر تاثیر خود داشت. افلاتون چون ارسطو یک نابغه ایده آلیست بود. دولت آرمانی وی سبب طرح دهها اتوپی سیاسی بعدی گردید. گوته میگفت هر چه او بیان کرده در رابطه با نیکی و عدالت و حقیقت و تکامل و زیبایی است.
عشق و علاقه افلاتون نسبت به فلسفه بدلیل سرخورده گی وی از اوضاع سیاسی بحران زده آنزمان آتن و حکم اعدام سقراط بود. نظریه دوجهانی این دنیا-آن دنیای او از طریق مسیحیت، عقیده عمومی در غرب گردید. ایده آلیسم او را نیز مانند مورد ارسطو، رئالیستی می نامند. او در آثارش از سبک وطنز خاص سقراطی برای روشنگری فاصله گرفت وبا کمک دیالوگهایش راهی برای طرح موضوعات فلسفی یافت.
افلاتون نوشت که اعدام سقراط توسط دولت اشرافی برده دار آتن به دلیل کوششهای سقراط در راه عدالت و تقوا بود و اعدام وی نشانه سقوط و ابتذال و فساد و شکست های نظامی و سیاسی آن دولت بود چون سقراط پرسید چرا باید دو دولت و دوطبقه داراها و ندارها در جامعه وجود داشته باشد؟
آشنایی افلاتون با سقراط سبب شد که او اشعار ونمایشنامه های تراژدیک خود را بسوزاند و به تحصیل فلسفه بپردازد.
سالام ـ مقالات جناب دنیزایشچی درکل ازنظرسیستم سوسیالیسم به مسایل ایران برخوردمیکند.
ایشان حق دارند،بعنوان یک سیاسی ویاتحلیل گرچپ به آینده ایران ونوع حکومت ایران نظردهند.
درمورد جایگزینی وگردوخاک پالانی ها ودیگرسلطنت طلب ها وباستانگراهاوچپول های خوابیده سایه ترامپ ها،غربیان وغیرنظرشان درست میباشد،
درزمانیکه سایت ایرانگلوبال براثرجمودفکران راست ویاحکومت بامشکل مواجه بود،گفتگوی آقای توکلی باحشمت الله طبرزدی راگوش کرده که باتوجه به نظرات این دو وسئوال آقای توکلی دراول برنامه که عیدنوروزرادرغرب سرد مثال آوردند، هردو عزیز،آقایان ایشچی وطبرزدی درمورددرون ایران وازنظرات مردم
و آنهاازیک حرکت بسیاردورازذهن سخن گفتند.
اینکه رضاپالانی بتواند باکمک مردم ایران بحکومت برسد،یک خیال وتوهم است،مگرباکودتایی شبه لیبی،یاعراق بتوسط آمریکا،مرحله بعدی،فکرمیکنم ،پربال دادن به رضا پالانی دراصل ترمزی برای حرکت
دموکراسی خواهی است،
رضاپالانی وطرفداران آن،ازیک چترحمایتی اجنبی استفاده کرده، خودفاقدیک تئزعلمی وعملی توام با شعورسیاسی میباشند،
این نیروها اگرچنانچه درسایه حمایتی آمریکابقدرت برسند،باز حدودشصت سال زمان نیازاست تاکمرشکسته کل ایران رابتوان ترمیم کرد.یعنی هم زمان نابودمیشودهم ملت ،بازهم به یک فلاکتی دیگرازلحاظ عمومی گرفتارخواهدشد.
آمریکا،اروپا،حتی روسیه وچین با مردم وباسرنوشت مردم مابازی میکنند.
اگرچنانچه راست میگویند،تنهاکافی است ازملت آزربایجان وتورکان،یاازعرب های ایران حمایت کنند،وباقدرتی که دارند،
برای این دونمونه ،درسازمان ملل کرسی عضویت گیرند،
چون آمریکا به مجموعه حکومت های کوچک تسلط داشته ومیتواند
این کارراانجام دهد،
حتی لازم نیست،دلاری خرج کند.
جناب طبرزدی ،درمصاحبه خود،تماماشعارداده همان وعده های خمینی قبل ازآمدن راتکرارنمود.که مابااین شعارها آشنایی کامل داریم،دیگرزمان این شعارها گذشته است،
سئوالی که ازطرف محمدجلالی مطرح وآقای توکلی آنرابا اماواگرمجبوربه خواندن شد،شعاریک پان ایرانیست پان فارس متوهم بود،که آقای طبرزدی بفکرمن یاسوادش رانداشت تاجواب درست تاریخی آنرابدهد،یا ازآن بصوری گذشت.
پس ،خدمت هردوی این عزیزان بایدبرسانم،که هیچ راهی جزفدرالیسیم دمواکرات ،باقوانین غیرمتمرکز،درایران کنونی ودرحال حاظر متصورنیست،مگراینکه کودتای روسی یاآمریکایی صورت گیرد.
حکومت ایران،دوستانی مثل فرانسه،انگلیس،روس،چین،وغیردارد،
که براحتی میتواندایران رابه سوریه دوم کند.
چراعاقل کندکاری که بازآرد پشیمانی.
بیایید بجای شعارهای قرن گذشته ازامروزی بودن حرف بزنیم،
بیخودی بادام سیاستمداران دنیا مردم رابچاه های مهندسی شده نه اندازیم.
تلفن همراه واینترنت بهترین اسلحه وبهترین نوع تمرین دموکراسی راراه انداخته است،بجای افتادن بدام متحجران جدید بارنگ وبوی دیگرمنطقی ترحرکت کنیم،منطقی فکرکنیم،عقلانی به سیستم دلخواه وبرای رسیدن بدان نیروبگذاریم.
جغرافیاواقتصادایران ساختارهای سوسیالیستی سیستم راندارد.
این تئز را بجای آزربایجان،عرب،بلوچستان ،کردستان و میشودگفت هفتاددرصداقتصادفقیروسنتی دراروپای دم گوش خود
وصنتعی باتشکل های کارگری قدرتمندپیاده نمایید.
سالام ـ ازاینکه توانستید،ازحملات همیشه خاین به آزاداندیشی رهایی یابید،به همه دست اندرکاران ایران گلوبال وخصوصن به جناب توکلی تبریک گفته وسلامتی برایتان آرزو دارم،
جناب توکلی،بنظرمن تنهانباید به نیروهای جمهوری اسلامی دراین موردشک کنید،چون نیروهای زیادی ازپان هافاشیست،چه اسلامی ،چه سلطنتی،چه جمهوری جمهوری خواه تمامیت خواه وو،،ازرسانه ایی مجازی وغیرمجازی آزادباروحیه آزادگی وحشت دارند.
این جمودفکران داخلی وخارجی ازآگاه سازی مردم وازتمرین دموکراسی منافعشان بخطرافتاده میخواهندسربرتن آنهانباشد،
حتی کشورهای استعماری وسودبر از سیستم های توتالیتری بخاطرمنافع خوددست به چنین کاری میتوانندبزنند.
پس لازم است دراین مورددقت بیشتری بایدکرد.
اقای محققی گرامی .بقول دوستی از دست رفته :اندیشه خطا بود .عدالت را در جنگ طبقاتی وجامعه بی طبقه توحیدی خواستن پایانی بهتر از کابوس نظام اسلامی نمی‌توانست داشته باشد .جریان چپ ودینی منافع ملتی اعتبار وغرور اینده مردمان این سرزمین را قربانی اهداف وسرابهای پوچ کرد .اما راه حل اینده نه چپ است ونه تفسیر تازه ای از اسلام.تنهاراه حل به صف شدن برای انتخابات ازاد و دوری از دو سرطان بشری اسلامگرایی وچپگرایی. برای اینکه بدانیم چپ ودینی چه کردند بپرسیم که چیزی از شعار مرگ بر شاه و سرنگونی نظام سابق عاید ما شد؟؟؟؟؟؟؟
میلیونها خانواده ایرانی از هم پراکنده شدند .کشور در محاصره شرق و غرب وجنگ داخلی و تجزیه ما را تهدید میکند .این ها دست اورد های همان شعار مرگ بر شاه بود .نتیجه روشنفکران ما مردمی بی تعهد و خیال پرداز و ضد ملی هستند که قدرت را بیشتر از مردم و منافع انها میدانند .
در دوران دبیرستان و درس شیمی با دو کلمه "تجزیه" و "ترکیب" آشنا شده و جوکی ساخته بودند که لابد همگی میدانند که "تجزیه ات بد نیست ولی مرده شور ترکیبت را ببرد". همه ما دوران مشروطه و اکثرا خانه های تیمی را ندیده ایم ولی دوران پیش و پس از انقلاب ۵۷ را به خاطر می آوریم و از آنچه دیده و شنیده ایم چنان بر می آید که "تجزیه" ما که چه نمی خواهیم بد نیست ولی "ترکیب" ما که چه میخواهیم چنگی به دل نمیزند. گرچه همگی در گفتار خواهان ترکیب یم ولی در عمل هر کس ساز خود میزند و میخواهد "آقای خود" باشد. نمیدانم ای کیفییت ذاتی ست و یا اکتسابی و هرچه هست ظاهرا "ما اینیم".
در باره کامنت جناب کرمی که بنا بر گرد و خاک کردن اخیر وزیر خارجه و جان بولتن مشاور جنگ افروز آمریکائی, آمریکا و متحدین آن در صدد حمله به ایران می باشند - گرچه چنین احتمال ضعیفی وجود دارد - ولی
به احتمال بسیار قوی این خیمه شب بازی ها چیزی جز بازار گرمی برای فروش بیشتر اسلحه در ناحیه و دنیا نیست. فروش اسلحه یکی از پر درآمد ترین صنایع به خصوص برای آمریکا و اسرائیل است. پس از شکست امریکا و متحدین آن در سوریه, بعید است که آنها این تجربه را تکرار کنند. مقاله زیر از یک نشریه اسرائیلی است.
كامنت زير از ان اقاي محمود كردي است كه از من خواست ان را پاي مقاله ابولفضل محققي بزارم :با درود به ابول عزیز ، من نوشته ات را با تآخیر امروز صبح خواندم و جدا از نثر دلنشینت آنچه مرا به تعجب واداشت این بود که خود تو و دوستانی مثل تو چقدر مصداق دقیق همین نوشته اید ، چیزهائی مثل " دیدن آنچه در واقعیت میگذرد خارج از محدوده این خانه ها قرار میگیرد " یا " قادر نیستیم به چیزی جز آنچه که ذهن خود ساخته ایم فکر کنیم و عمل کنیم " . بیشتر مناسب نگاهی است که بر اینهمه تحولات جهانی و منطقه ای چشم بسته و همه چیز را از دریچه حکومت اسلامی میبیند . واقعیت چیست ابول ؟ واقعیت این است که اشاره تو به آنچه امروز در کشور مان بواسطه جمهوری اسلامی جاریست فقط بخش بسیار کوچکی از آنچیزیست که در ارتباط با ایران مطرح است ، بیش از یک و نیم دهه است ناتو به رهبری پنتاگون در
با درود به ابول عزیز ، من نوشته ات را با تآخیر امروز صبح خواندم و جدا از نثر دلنشینت آنچه مرا به تعجب واداشت این بود که خود تو و دوستانی مثل تو چقدر مصداق دقیق همین نوشته اید ، چیزهائی مثل " دیدن آنچه در واقعیت میگذرد خارج از محدوده این خانه ها قرار میگیرد " یا " قادر نیستیم به چیزی جز آنچه که ذهن خود ساخته ایم فکر کنیم و عمل کنیم " . بیشتر مناسب نگاهی است که بر اینهمه تحولات جهانی و منطقه ای چشم بسته و همه چیز را از دریچه حکومت اسلامی میبیند . واقعیت چیست ابول ؟ واقعیت این است که اشاره تو به آنچه امروز در کشور مان بواسطه جمهوری اسلامی جاریست فقط بخش بسیار کوچکی از آنچیزیست که در ارتباط با ایران مطرح است ، بیش از یک و نیم دهه است ناتو به رهبری پنتاگون در حال شخم زدن خاورمیانه میباشد و سرزمین ما مهمترین هدف این کارزار است و این امر نیز هیچ ارتباطی به این ندارد که ایا در ایران یک حکومت مذهبی سرکار است یا در سوریه رژیمی سکولار ، وعجیب اینکه این واقعیت به این مهیبی هیچ جائی در تحلیل و ارزیابی تو ندارد ، همین روزها امریکائی ها اعلام کرده اند که بنا دارند تا در لهستان کنفرانسی علیه ایران سازمان دهند که به اعتقاد من آنها در صدد شکل دادن یک " ناتو عربی " علیه کشور ما هستند و در واقع در تدارک حمله نظامی اند ، اوضاع خطرناک کنونی مستلزم هوشیاری و دوری جستن از هر گونه حرکت و جریانیست که در صدد همراهی با امریکا و توطئه گران منطقه ای همراه آن میباشند و این موضوع از چشمان تو پنهان میماند و عجیب تر اینکه تمام این نوشته تو به این نتیجه میرسد که " باید تلاش کنی که زبان مشترک با دیگر نیروها مشخصآ با همین آقای رضا پهلوی ... پیدا کنی " . ابول واقعآ باید گفت " دست مریزاد " ، اولآ این دیگر نیروها چه کسانی هستند ؟ سازمان مجاهدین ، کومله ، دو حزب دمکرات کردستان ، جریاناتی چون الاهواز یا کسانی که به دعوی مبارزه علیه " ظلم وستم فارسها بر آذری ها " جریان سازی میکنند و رضا پهلوی که متاسفانه بسیاری از رفقا و دوستان سابق ما چشم به او دوخته اند ، اینها چه جایگاهی در این منازعه و تحولات دارند ، مگر نه اینکه رضا پهلوی ، مجاهدین و جریاناتی شناخته شده کردی چون کومله و دمکرات رسمآ و علنآ در این کارزاری که توسط امریکا و اسرائیل و عربستان علیه کشور ما راه افتاده است بعنوان کارت بازی در دست آنها قرار گرفته اند و درتلاشند تا از یکدیگر پیشی بگیرند ، مگر مجاهدین یا رضا پهلوی در این جدال که آینده ایران در گرو برون رفت از آن است ، جایگاه ایراندوستانه انتخاب کرده اند ؟ نه دوست عزیز من ، همه اینها اهرمهائی اند که در راستای سوریه ای و لیبائی کردن ایران در خدمت امریکا قرار دارند . اینها چیزهائی هستند که هیچ جائی در نوشته ات ندارند و اتفاقآ ابول جان بهمین دلیل این تو و دوستان همفکرتان هستید که در خانه تیمی تان نشسته اید و نه دیگران ، علاوه بر این جهت اطلاع تو دوست عزیز ، قرار نیست با هر جریانی مانند رضا پهلوی حتی به فرض محال اگر دارای نفوذ باشد حتمآ همکاری کرد ، در همین آلمان یک حزب شبه فاشیستی حدود صد نماینده در مجلس این کشور دارد و از پر نفوذ ترین احزاب آلمان بخصوص در شرق این کشور است ولی حتی دست راستی ترین حزب سنتی این کشور نیز حاضر به همکاری با آن نیست ، این سنت در فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپائی جاریست و کسی نیز از آن تخطی نمیکند ، اتفاقآ سنت دمکراسی خواهی در بسیار موارد دست نیروهای معتقد به دمکراسی را میبندد تا با هر جریانی همراه نشوند ، سلطنت آنهم از نوع پهلوی آن ، در ایران تاریخ دارد و استبداد ، وابستگی و دزدی مهمترین موئلفه های آن هستند ، سلامت و موفق باشی مرا ببخش که صریح نظرم را نوشتم ولی فکر میکنم برخی مواقع ضروریست !
در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران کارگرانی هستند که ماه ها کار کرده اند اما مزد نگرفته اند اما آیا حتی یک تن از گردانندگان رژیم آخوندی نیز ماه ها بی مزد مانده اند؟ در چنین زمانه ای و هنگامی که هزاران تن از انسان های گرسنه در خیابان های تهران کارتن خوابی می کنند رژیم دوزخی ولایت فقیه پول های گزافی را که بهای نان مردم گرسنه ایران است در راه دیوانه بازی هایش که یکی از آنها نیز فشفشه بازی است به باد می دهد!
این که رژیم روضه خوان ها و نوحه خوان ها و مرثیه خوان ها یک بیسیم الکی را به یک فشفشه می بندد و به هوا می فرستد تا گفته باشد: "من هم هستم!" برابر با آن است که مردم گرسنه ایران که استخوان هایشان با تورم تازنده و گرانی های جهشی شکسته اند یا باید این رژیم دوزخی را نیست و نابود کنند و لاشه پلشت آن را به زباله دان تاریخ بفرستند و یا همچنان در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران بسوزند!
https://www.youtube.com/watch?v=kbJcQYVtZMo
ائلیار عزیز و آقای محمد احمدی زاده....چندی پیش آهنگ تنظیم شده بوسیله شما , آقای احمدی زاده و با شعر زیبای (( نتوانستیم ستارگان را بشماریم )) از ائلیار عزیز را چندین بار نگاه کردم. قبلآ از همکاری هر دو تا عزیزان خیلی متشکرم. موقعی که به رشته های هنر مثل موسیقی و نقاشی و خیلی از رشته های غیر هنری دیگر میرسد من متاسفانه استعدادش را ندارم هرچند که چندین جلسه برای تمرین آواز شرکت کردم . همانطور که دوستان می گویند ( ساکت ماندنم , بهتر از آواز خواندنم است ). من هروقت به قطعه سمفونی 9 بتهوون Ode to Joy گوش میدهم مثل لینک بالائی, درست موقعی که گروه ( کر) شروع به خواندن به زبان آلمانی میکنند ( دقایق 3.08 و 4.08) , شعر معروف (( سو دئیبدیر منه اوّلده آنام آب کی یوخ ...)) هماهنگ با این قطعه می کنم و هیج ( نوتی ) جابجا نمی شود. آیا این امکان دارد که گروه
( کر ) که آهنگ شما را اجرا کردند , بر روی این قطعه کار بکنند؟ بهترین ها را برایتان آرزومندم و مشتاقانه منتظر همکاری های بیشتر از شما هستیم.
کارکنان محترم ایران گلوبال..... چند روزی است که متاسفانه ( صفحه شما ) برایم غیر فعال شده است. لطفآ مرا راهنمائی بفرمائید....با احترامات فراوان...Lachin
زاویه ی چهارم و پنجم مسئله:
---
نویسنده در مقاله خود سه زاویه، از«یک مسئله» را به درستی مشخص کرده است:
- برخی بدون آگاهی از معنی سخن در زمینه عرفانی آن، نقل قول میکنند.
- لازم است به معنی سخن در فلسفه عرفانی زمان توجه شود. مقولات در عرصه« عرفانی-اسلامی»خود، معانی خاص خویش را دارند.
-«خردمندی»در زمینه عرفانی-اسلامی مطرح شده،به معنی آگاهی به«علوم دینی»ست، و نفی«دیالوگ»را پیش رو می نهد.
---
زوایه چهارم و پنجم مسئله آن است که:
-« محیط»به چه«شکلی»در اندیشه و مقولات عرفان منعکس شده است؟
- «اندیشه عرفانی»چه « آلترناتیوی» ارائه میدهد؟
---
مثال: اندیشه:«دنیا "خراب آباد" است».
مقولات « دنیا» و « خراب آباد» در عین حال که در عرفان، معانی خاص خود را دارند، در عین حال نیز، این کلمات به «محیط واقعی» اشاره میکنند. و این محیط را « بازتاب» میدهند.
« وضع محیط اجتماعی»، دنیا، « خراب» است.
سازندگان مقولاتِ « دنیا» و « خراب» و « خراب آباد»، محیط عینی اجتماعی و زندگی را نشان میدهند.
«دنیا خراب آباد» است چون « ظلم فئودالها و شیخان سیری ناپذیر، جنگها و قتل عامها» پایانی ندارند. « زندگی سگی ست».
«عرفان»، «واقعیت» را با «لغاتِ » خاص خودش منعکس میکند، طبق « فلسفه ی عرفانی» ولی « ایده» و راه حل و آلتر ناتیوی که « اندکی زندگی را بهبود» دهد، ندارد. چون « راه حل» را در « پیوستن به خدا» با ابزار و تحقق « مرگ» میداند. « شهادت طلبی»، مرگ طلبی.
اینجا دیگر جایی برای «زندگی»، « بهبود» آن، برای «تلاش و سازندگی» ، نگذاشته است. چون «قدرت تفکر» اش بیش از این قد نمی دهد. چرا که خود را در « چهارچوب تفکر اسلامی» محدود کرده است.
- اما در تاریخ «عمل و اندیشه»ی جامعه، تنها این دیدگاه « عرفانی-اسلامی» مطرح نبود. دیدگاه « تغییر دهنده و بهبود بخشنده و مبارزه جو» نیز وجود داشت.
تلاش انسان برای «بهزیستی» به دور از آن «دیدگاه مرگ طلب»، آزاد اندیشانه و خرافات ستیز و « زندگی» طلب نیز بوده است.
زندگی ای که به «محبت و دوستی و عدم ستم و آزار » و « نفی خرافات» دینی باور داشت.
در دیدگاههای کسانی مثل « عبدالله روزبه( بن مقفع)، زکریای رازی، خیام، دهریان، جنبش خرمیان و ...
دو راه بود:
-خرافات و مرگ طلبی
- نفی خرافات، و تلاش برای شکوفایی زندگی و سازندگی.
---
-اندیشه روبه و رازی، نفی خرافات، جهت ساختن زندگی بهتر بود.
-خیام ، در پوچی، زندگی دوست بود، ولی به سازندگی( ساختن زندگی بهتر) نمی اندیشید.
- حافظ، از تضادِ «دوست داشتن زندگی»، با تفکر «عرفانی-اسلامی»،خلاصی نیافت.
-مولوی، مرگ، و پیوستن به خدا را، پیش میکشید.
- ناصر خسرو، دگماتیک اسلامی-فاطمی بود.
- اندیشه ابن سینا در اسارت اندیشه اسلامی بود، هر چند که «کار و شغل» اش متضاد با این اندیشه بود.
-محمد غزالی، دگماتیک اسلامی بود.
در جامعه ما، اندیشه قرون وسطی، چیزی برای « امروز» ندارد.
و حتی چیزی برای زمان خود نیز نداشت. منهای آن «رگه ها»یی که در بالا اشاره کردم.
آقای محققی با سلام،
در ابتدا خوشحالی خود را از اینکه شما نیز چون من و ما به معضل تشتت مفرط در بین نیروهای آزادیخواه و برابری طلب توجه کافی دارید، پنهان نمیکنم.
ما نوشتیم که
"به جرات میتوان گفت که یکی از اساسی ترین ضعف های مبارزات آزادیخواهانه و دموکراسی طلبانه مردم ایران در دهه های گذشته عدم وجود یک تشکیلات فراگیر و تشتتی مزمن در صفوف نیروهای مبارز مردمی در برابر انسجام نسبی نیروهای ضد مردمی بوده است. تلاش بی وقفه استبداد حاکم بر ایران برای تفرقه اندازی و ماهی گیری دراردوی نیروهای مبارز و دمکرات چنان بارز است که نیازی به توضیح ندارد. آنان بهتر ازما رمز موفقیت را که امام جنایتکارشان وحدت کلمه نامید دریافته اند وبخوبی و با تمامی امکاناتشان آنتی تز وحدت را که تفرقه باشد به میان طیفهای مختلف نیروهای مبارز برده اند و سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن را سالهاست درعمل اجرا میکنند."
تا اینجای کار با هم همدل و هم نظریم.
هدف من و ما در مبارزه فقط و فقط سرنگونی رژیم جهل و جنایت، بدون داشتن تصویری روشن از رژیم جایگزین و نتایج این سرنگونی برای توده های میلیونی نبوده و اندیشه ما بر مبنای "چو فردا رسد فکر فردا کنیم" عمل نمیکند.
به خاطر دارید که در سالهای منتهی به قیام بهمن ۵۷ همه در رفتن شاه هم رای و هم نظر بودیم، ولی بر سر آنچه خواهد آمد دیدگاه روشنی در جامعه وجود نداشت، اگر هم بود در حد بحثهای محفلی بود و در سطح اجتماع تبلیغ لازم انجام نشده بود. خمینی با استفاده از همین خلاء، شعار جمهوری اسلامی را به انقلاب تزریق و هم تراز استقلال و ازادی مطرح نمود.فقط وقتی خمینی صحبت از "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر" نمود تازه در بین روشنفکران جامعه این پرسش مطرح شد که ما در کجای جهان ایستاده ایم.
آیا به نظر شما صحیح تر این نیست که در ابتدا نیروهای آزادیخواه و برابری طلب از طیفهای مختلف چپ سوسیالیستی، چپ غیر سوسیالیستی و نیروهای اتنیکی در پی ایجاد جبهه ای فراگیر و ملی بر ضد دیکتاتوری باشند و سپس بعنوان جبهه ای شفاف با ثقل کافی، در پی تعامل با سایر نیرو ها با تفکرات و برنامه های دیگر برایند، تا از هرز رفتن نیرو ها در مسیر مبارزه با تضاد اصلی که همان استبداد حاکم است، جلوگیری گردد.
سلطنت طلبان و شاه الهی ها اصولا نیروهای آزادیخواه و برابری طلب از نوع من و شما را قبول نداشته و ما را عاملان انقلاب ۵۷ و نابودی سلطنت میدانند و مرزبندی سختی در برابر ما دارند، نزدیکی به آنها بدون داشتن ثقل کافی، هدر کردن وقت و انرژی و آب در هاون کوبیدن است.
شما به درستی می نویسید که وظیفه ما "دیدن دیگر نیروهای اجتماعیست که مثل ما فکر نمی کنند .اما خواهان مبارزه برای آزادی و دمکراسی می باشند". آیا واقعا بر این باورید که اهداف سلطنت طلبان و شاه الهی ها آزادی و دمکراسی برای توده های زحمتکش و رنجدیده ایرانی است؟
آقای محققی من و ما دگم های خانه های تیمی را حمل نمی کنیم، چرا که اصولا در آن خانه ها نبودیم، بلکه از یکسری پرنسیپ ها و مرزهایی دفاع میکنیم که حد فاصل نیروی ازادیخواه و برابری طلب با دیگرانی است که اهداف دیگری دارند. من مخالف فعالیت نیروهای سلطنت طلب نیستم حتی با فعالیت نیروهای تجزیه طلب هم مشکلی ندارم و معتقدم در فردای ایران، همه حق دارند نظرات خود را در فضایی خالی از شانتاژ تبلیغ کنند و تصمیم نهایی با مردم ایران است، ولی با سلطنت طلبان و تجزیه طلبان مرزبندی مشخصی دارم و نمیتوانم چشم ها را بر هم بگذارم و بگویم "انشالله گربه است."
به نظر من وظیفه لحظه من و ما، نشاندن درخت دوستی در بین دوستان است تا کام دل ببار آرد و البته کندن نهال دشمنی بی مورد است تا رنج بیشماری پیش نیاورد.
جناب حمید گرامی مقاله شما تحت عنوان "مزدوران صادراتی لکه ننگ اپوزیسیون هستند!؟" مغایر با موازین ایرانگلوبال است آن را بر می داریم تا آن را ادیت کرده عکس و نام اشخاص حقیقی را حذف کنید.
فکر نمی کنید که وقت آن رسیده که به موازات سخنرانی ها و روشنگری ها؍ حرکت عملی هم صورت بگیرد؟ آخر به ره افتاده کاروان؍ ایا صحبت های اخیر مهندس طبرزدی از داخل ایران را شنیده اید؍ ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹؟ چرا حداقل یک اعلام تایید یک نفره نمی کنید؟ برای مثال که بله من تایید می کنم و من هستم. چرا از دیگر همراهان همین تایید حداقل یک نفره را نمی خواهید؟ تشکیل حزب فرا گیر که همه مردم طرفدار فقط آن هستند و هیچ چیز دیگری هم نمی خواهند بماند برای پس از سرنگونی جنایتکاران آخوند. آخر به ره افتاده کاروان. آیا می خواهید آیندگان همه روشنفکران حال را؍ خاین به میهن بنامند؟ چنانکه امروز می نامند.
در کامنت قبلی, کوشیدم تا جامه فارسی بر اندام یک ضرب المثل آمریکایی بپوشانم که "اگر کسی چنان ساده لوح است که این مطلب را باور کند, حاضرم پل ژرژ واشنگتن در نیو یورک را به او بفروشم"؛ نتیجتا "اگر کسانی چنین باوری دارند, حاضرم بهشت بسیار مرغوبی با قیمت بسیار نازل را به آنها بفروشم".
پس از کمی تأمل و تفکر, گمان دارم تیری نه چندان دور به هدف زده ام؛
به ما شیعه های ترک و فارس و غیره آموخته اند که مثلا "حب علی" برای رسیدن به بهشت کافی ست و یا زیارت قبر فلان امام و امامزاده "در روز قیامت استخوان را سبک میکند" و غیره, و بسیاری از ما به سادگی به این ها معتقدیم. بنا بر این با این سابقه عجیب نیست که عده ای از ما, از روی احساسات و بدون توجه به شرایط تاریخی و زمانی و مکانی و مصلحتی, و در میان آتش و خون ناحیه, باور کنیم که "حق تعیین سرنوشت" که مطمئنا از جانب واعظین غیر متعظ
جهانی و مسئول بسیاری از مشکلات ما هم پشتیبانی میشود راه نجات ماست. و این البته پس از سه چهار هزار سال همزیستی مسالمت آمیز و اختلاط ها و امتزاج های ما میباشد. اگر ما واقعا قادر بوده ایم که قرن ها آن بهشت موعود را باور کنیم آیا بعید است که عده ای از ما چنین بهشت موعودی را هم - بدون توجه به شرایط تاریخی و زمانی و مکانی و مصلحتی - باور کنیم؟ این باور من است حتی "اگر که در پی ام افتد ز خلق انجمنی".
\\ پیمان ورشو و ژئوپلتیک اروپا \\ بزودی اتحاد ( ایتالیا - لهستان ) بر علیه ( اتحاد فرانسه - آلمان ) شکل خواهد گرفت، انگار تابوت مرگ ایران، بر دوش اوروپای راست افراطی ، عازم فارسستان خواهد شد، این یک پوست اندازی برای اوروپا است، شاید تیر خلاص به رویای اتحادیه اوروپا، از پیمان ورشو شروع خواهد شد، بدون شک برگزیست آخرین نفس این اتحادیه است، اگر به لیست ( ۱۰ اقتصاد برتر دنیا در سال ۲۰۳۰ ) نگاه کنید، فقط یک کشور اوروپا ایی، آلمان را، در رتبهٔ دهم می‌بینید، نه از فرانسه خبری است و نه از دیگر کشور ها، جنوب اوروپا، باید با شمال خاورمیانه، امنیت دریای مدیترانه، دریای سیاه را تضمین کنند، فارسستان دیگر نمیتواند با حمایت از پ ک ک ، کشور تورکیه را متزلزل کند و همزمان، طالبان افقانستانی، در تهران دفتر باز کند. به آدرس ۱۰ اقتصاد برتر دنیا در سال ۲۰۳۰ نگاه کنید. راستی ایام ۲ ماه پیش بینی نکردم در
سال ۲۰۱۹ اوروپا چنان وارد آشوب خواهد شد که فراموش خواهند کرد پ ک ک و کوه‌های قندیل کجاست.
https://www.dailymail.co.uk/news/article-6575793/China-worlds-largest-economy-2030-India-surpass-U-S.html
....
سرود میهن پرستانه خداحافظی کردن زنان اسلاو سروده زنده یاد واسیلی آگاپکین Vasily Agapkin تا کنون هزاران بار از سوی هنرمندان گوناگون خوانده شده است که در لینک زیر می توانید خوانش آن را با آوای دینا گاریپوا Dina Garipova ببینید
با این یادآوری دردناک و جگرسوز و دیوانه کننده که دینا گاریپوا هم اکنون بیست و هشت سال دارد و مانند غنچه گلی است که شکفت اما زنده یاد زهرا نویدپور که یکشنبه هفته گذشته در بیست و هشت سالگی از دست رفت مانند غنچه گلی بود که در زیر پای خوک های بی شرفی و بی ناموس و آشغالی مانند سلمان خدادادی له شد!
جناب lachin,
ممنون از کمک به حل معما. دبیری بدون اطلاع سردبیر- احتمالا به علت روش معمولی این سایت - مقاله ای را در محل نامناسبی منتشر میکند که تیتر آن هم بی معنی ست. هنوز آب این اشتباه خشک نشده و مقاله به جای اصلی منتقل نشده است, شخصی با نقل مقاله انگلیسی, از فارس زبان ها جهت درک مطلب مقاله کمک می طلبد. شخص دیگری هم که احتمالا آشنایی به زبان انگلیسی ندارد می آموزد که "اول اسم خاص ها با کلمات[حروف؟] بزرگ شروع می شود مثل Franak Almasi.".
این شخص نا آشنا به زبان انگلیسی, تایپ فارسی نمیداند و از نرم افزار گوگل برای تایپ کردن استفاده می نماید و بندرت املای لاتین را که آخرین گزینه در این تکنیک است انتخاب میکند, مانند انتخاب lachin بجای لاچین پیشنهادی نرم افزار, و ظاهرا می نویسد faranak almasi. میگویم ظاهرا چون او معمولا از Copy و Paste استفاده میکند.
بهر حال تمام این ماجرا,
ضرب المثل "خشت اول گر نهد معمار کج " را به خاطر می آورد و یا اینکه " قضا چون ز گردون فرو هشت پر , همه عاقلان کور گشتند و کر". و این جهت توضیح "خصن و خصین هر سه دختران مغاویه بودند". و از جناب lachin جهت آموزش املای انگلیسی متشکرم.
آقای 1 peerooz...
موقعی که من کامنتم را می نوشتم این مقاله در (( صفحه اصلی )) بود. قبل از اینکه که من کامنتم را نوشته و تمام کردم این مقاله از صفحه اصلی (( غیب )) زد. کسانی که تا اندازه ای با زبان انگلیسی آشنا دارند می دانند که اول اسم خاص ها با کلمات بزرگ شروع می شود مثل Franak Almasi.
جناب سازاخ,
ممنون از توجه و زحمت پاسخ. سال ها پیش به شعر زیبائی برخوردم که متاسفانه قادر به یافتن مجدد آن نشده ام. داستان دوری مجنون از لیلی و راه سنگلاخ درازی که در پیش بود. در پایان شعر, مجنون خطاب به راه میگوید:
بیگانه نیستی تو و, بیگانه نیستم,
چون سر بر آستانه لیلی نهاده ای
ای راه پر نشیب, ترا نیز عاشقم .
پس از سالها خواندن کامنت های مکرر روزانه شما باید بگویم که "بیگانه نیستی تو و بیگانه نیستم". اگر منظور و مقصد ما رسیدن به لیلی سعادت بشر است به گمان من - بعد از سال ها خواندن کامنت ها - این راه که میرویم - ببخشید - به ترکستان است, باز هم با طلب بخشش مجدد, چون شعر ترکی معادل آنرا نمیدانم. یعنی اکثر کامنت های اتنیکی, حمله ترک به فارس و فارس به ترک است و یا بر عکس. و چهارده سال است که این جریان هرروز تکرار میشود به حدی که شخصی مقاله ای در باره جمهوری خواهان مینویسد و شخص
دیگری رفلکسی آنرا به "ترک و عرب و کرد و بلوچ" وصل میکند. و این البته به شرطی ست که همه این ها انسان های معتقد حقیقی باشند و اگر کسی چنین باوری دارد حاضرم بهشت بسیار مرغوبی را با قیمت بسیار نازل به آنها بفروشم.
پیروز عزیز شما مرتبا به گردانندگان سایت ایرانگلوبال موزیانه گوشزد و هشدار و دستور آتش می دهید ، که چرا صدای این ترکها و آزربایجانی های معترض به اتنوساید و آسیملاسیون حاکمیت زبانفارسی در سایت ایران گلوبال را خفه نمی کنید؟ عجب سکولار دمکراسی جل الخالق؟!؟!؟!
"" جایگاه پنجمین اقتصاد برتر دنیا تا سال ۲۰۳۰ برای تورکیه و منطقه به چه معناست ؟ رشد ( طبقه متوسط از ۵۲ درصد فعلی ، چیزی حدود ۳ بیلیون نفر، تا سال ۲۰۳۰، به چیزی حدود ۵.۵ بیلیون نفر افزایش خواهد یافت، این یعنی ۱- کمونیست‌ها ، توده‌ای ها، چپ‌ها بزرگترین شکست را تجربه خواهند کرد چونکه فلسفه وجودی کمونیزم، حذف طبقه متوسط است. ۲- مدرنیته با مفهوم ( از دست دادن معناا برای رسیدن به قدرت با استراتژی ۱- پیشرفت علمی ۲- رشد اقتصادی ) در بستر جامعه نهادینه خواهد شد. ۳- فارسستان با ایران شهر فارسی، هخا باوری، شاهنامه پرستی از قافله تمدن عقب خواهد ماند و تورکیه با رشد اقتصادی، زبان ناقص فارسی با فقط ۲۷۰ فعل ساده را، به حاشیه خواهد راند. ۴- فرار مغز‌ها و فرار کپیتال از فارسستان، به سوی تورکیه تشدید خواهد شد و این پدیده، یادگیری زبان تورکی در ایران را، به یک امر حیاتی تبدیل خواهد کرد.
https://www.youtube.com/watch?v=_qfDlFIBMxw
..
Vadi Istanbul-Best time spent
هر گونه دعوتی که زندگی مردمان را به تباهی ونابودی بکشاند ،جنایت است .
سازمان فداییان اکنون با پیامی به اعضا سابق در تلاش است تا برای خود جای پایی در باطلاق سیاست در نظام اسلامی دست و پا کند .
هر دعوت شونده ای با کارنامه گذشته فدایی همکاری با نظام اسلامی در بدری وگشتار مخالفان نظام روبروست که بدست رهبران حزب توده وپادویی فدایی ها سرنوشت مردم ایران وسازمان را عوض کرد .
سازمان فداییان بی انکه از گذشته درسی اموخته باشد اینده خود را بر همان باورها وپندارها و سراب های گذشته قرار داده است .
با چپ نامیدن و دعوت از اعضا نمیتوان نقشی در حل مشکلات مردم ایران داشت .
کشور ما ایران با تسلط اخوند و خطر جنگ داخلی وتجزیه وفقر عمومی وفرار ثروت های ملی روبروست و برای حل این همه اسیب های ناخواسته
اندیشه چپ وسازمان ان بسیار خطرناک است .پرسش اساسی این است ازادی یا سوسیالیسم .
سلام جناب لوایی.در فدرالیسم به روش سویسی علاوه بر مزایای استقلال مزایای اتحاد وبزرگ بودن نیز وجود دارد .مثل رقابت سازنده داخلی با دیگر ملل .احتمال صفر بوجود امدن دیکتاطوری.مانع نژادپرستی وناسیونالیسم افراطی....
با تشکر از سایت ایران گلوبال در نشر این ویدئو علمی، بحثی فوق العاده علمی که آدمی با یکبار گوش کردنش سیر نمی شود، قسمت اول در مورد پیدایش کهکشانها و عمر اتم های هیدروژن و اکسیژن و قسمت دوم در مورد بی اساس بودن نژاد های انسانها می باشد، دوستان عزیز اگر وقت کردید حتما گوش کنید،
دوستان... جا دارد که از دکتر حسام نوذری بخاطر این بحث علمی تشکر بکنیم و از انتشارات اختر ممنون هستیم که این بحث را در ایران گلوبال منتشر کردند. یکی از زیبائی های علم در اینجاست که خیلی احتمال دارد اتم های دست چپ ما حاصل انفجار یک ستاره و اتم های دست راست ما حاصل انفجار یک ستاره دیگر باشد. بقول (( لورانس کرواس...Lawrence M. Krauss) عیسی مسیح نمرد که ما زنده باشیم بلکه این ستاره ها هستند که مردند تا اتم های بدن مارا تشکیل بدهندتا ما زنده باشیم.. بحث علمی خیلی جالبی بود . مشتاقانه منتظر بحث های علمی دیگری از ( اختر ) هستیم. باز هم خیلی ممنون...
جناب سازاخ,
کامنت شما راجع به مقاله (چند نکته در باره بیانیه چهار جریان جمهوریخواه) مرا مجبور به خواندن این مقاله نمود و در آن چیزی مربوط به ".... ترک و عرب و کرد و بلوچ...... " ندیدم. شما با انتشار مجدد یک کامنت, دوبار به نویسنده مقاله بی جهت توهین کرده اید که "...چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟....". من نمیدانم ایشان کیستند اما شما همانی که از لواط کورش با داریوش لوبیا خورده به تفصیل صحبت کردید و این کافی بود که معلوم کند که شما کیستید. تقصیر از شما نیست. تقصیر از سایت بی در و پیکر و بدون ویراستای ست که اجازه انتشار چنین اراجیفی را میدهد.
جناب lachin,
این مقاله در بخش انگلیسی و به زبان انگلیسی منتشر شده و بررسی آن به عهده انگلیس زبان هاست نه فارس ها.
عنوان مقاله هم (The has no order) گویای تسلط خانم faranak almasi بر زبان انگلیسی ست و احتمالا سمانه گرمرودی هم با نقطه چین کردن کلمه ای در متن ظاهرا آنرا بررسی و ویرایش فرموده اند. انتظار شما هم این ست که خصن و خصین این نوشته را هم فارس زبان ها تعبیر و تفسیر کنند که میشود دختران مغاویه.
دوستان... کسی از این مقاله سر در می آورد؟ فکر می کنم در باره فروریختن ساختمان پلاسکو باشد.....
What should be done to prevent such disasters? It is necessary to know that no one is behind the events, that is, the whole society is blamed for the low and high
Transparent and timely information, without any consideration, will bring people to the executive and decision-makers' confidence and reduce the level of anger and anger caused by the concealment of the story
Plosko collapsed
The neighbors of the neighboring country choked Ahwazi
Lake Urmia dried up, and Isfahani provided Zayandeh Rood water with memories
The …………… stayed behind the Kurdistan borders, but none of the events of the recent school in the west of Tehran blurred the tone of Iranian society.
The people of Iran have suffered all kinds of catastrophes, but the disasters are different
That's why it's not easy to miss out some things
The Tehran Moan School's event is more disastrous because of its depth and depth, but because of the fall of all the values that Iranian society has been trying to preserve for centuries and centuries
Of course, this was a foreseeable event, since a red alarm of social harm has been heard from Iran many times ago.
But no one cares about that
For this reason, the repetition of such catastrophic events should not be too far-fetched
As long as it is not done correctly to remove it
Unfortunately, in many cases dealing with such events, both the law and the legislator, the law enforcers and, more importantly, the general public with violence and punishment, want to stop it from repeating it.
And, with the ignorance of reading the perpetrator, they try to clear the problem
To this end and in some way do not disassociate from the disaster, because they are both guilty and involved in their own way
At present, the shock caused by this disaster does not provide a way other than violence, and hurriedly go to the easiest way and react sharply and far from its root-look.
To this end, too, they will satisfy themselves, but do you know that such reactions can exacerbate injuries?
What should be done to prevent such disasters? It is necessary to know that no one is behind the events, that is, the whole society is blamed for the low and high
Transparent and timely information, without any consideration, will bring people to the executive and decision-makers' confidence and reduce the level of anger and anger caused by the concealment of the story. Of course, the censorship of the media also continues the disaster
Observing these behaviors, as stated, involves a lot of social harms in the response to social harm. Because violence leads to repetition of such disasters in different ways and in the form of the problem remains.
Blaming the person does not solve any problem. In general, society must believe in the catastrophe, face it, and find the solution to it. That does not cause confusion, psychological insecurity, confusion and mistakes, so the leader must find order.
با دید فارس محور، همه راهها به بن بست ختم خواهد شد و زمینه ائی برای تفکیک ایران به حداقل به هفت کشور همانند شوروی سابق فراهم خواهد نمود، شما نمی توانید از چانب ملتهای دیگر تصمیم بگیرید، چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟ یک نفر با یک رای پس تو هم رائیت را به صندوق بریز منهم و اگر تو رای نیاوردی برو و در جایت بنشین و از آن آج فیل پانفارسیسم برتر و اشرف مخلوقات بیا پائین، سعی کن وارد دنیای مدرن و وقعی بشوی و همه را برابر و هم سطح ببینی،
با دید فارس محور، همه راهها به بن بست ختم خواهد شد و زمینه ائی برای تفکیک ایران به حداقل به هفت کشور همانند شوروی سابق فراهم خواهد نمود، شما نمی توانید از چانب ملتهای دیگر تصمیم بگیرید، چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟ یک نفر با یک رای پس تو هم رائیت را به صندوق بریز منهم و اگر تو رای نیاوردی برو و در جایت بنشین و از آن آج فیل پانفارسیسم برتر و اشرف مخلوقات بیا پائین، سعی کن وارد دنیای مدرن و وقعی بشوی و همه را برابر و هم سطح ببینی،
خانم فرانک الماسی.... لطفآ مقاله فرستاده شده The has no order را با متن فارسی بفرستید. چون نه ( تیتر مقاله ) قابل درک است و نه خود مقاله که شاید بوسیله (( گوگل )) ترجمه شده است. بهترین ها را برایتان آرزومندم...
دوستی تذکر داده که اشاره من به حمایت متحدین غربی دولت ایران از حکومت ایران در آن زمان در مقابل شوروی که یک پارچکی سرزمین ایران را تضمین کرد، این استباط را ایجاد کرده که منظور من تایید سیاست های آن دوره حکومت در سرکوب خواستهای سیاسی و مدنی جنبش ملی در آذربایجان و کردستان بوده است. من شخصا چنین قصد و نظری نداشته ام. این استدلال من در مقابل کسانی از جمهوریخواهان است که با حرارت از تمامیت ارضی صحبت میکنند ولی در عین حال به غرب به هر بهانه ای میتازند و آن را دشمن یکپارچگی ایران دانسته و اقای رضا پهلوی را نماینده آنان برای تجزیه ایران جا میزنند.
ائتلاف با شاه اللهی "تکرار عمل" ائتلاف با حزب اللهی
----------
نویسنده مقاله چکیده سخن خود را چنین بیان کرده است:( گیومه ها از من):
3-«تحقق هدف مقدم دموکراسی» در ایران را به تعویق[میاندازند] (خاصه های رضا پهلوی برای دموکراسی معلوم گرفته شده، بدون ذکر آنها!)« "تمامی کسانی که امروزه رضا پهلوی را به جای جمهوری اسلامی مینشانند"، ویا در بهترین حالت میکوشند یک «بر خورد یکسان » و موازی با هر دو را، با شانتاژ و جوسازی به «دیگر نیروهای جمهوریخواه و گروههای احزاب اتنیکی» تحمیل کنند، تحقق «هدف مقدم دموکراسی» در ایران را به تعویق انداخته و در عمل به « ابزار دستگاه ایدئولوژیک-تبلیغاتی جمهوری اسلامی» تبدیل میشوند.»
یعنی:
1-" تمامی کسانی( فله ای بینی!) که امروزه رضا پهلوی را به جای جمهوری اسلامی مینشانند( ادعای خلافِ یکسانی سازی A و B توسط دیگری )
2-[ میکوشند این یکسان بینی را] به «دیگر نیروهای جمهوریخواه و گروههای اتنیکی( احزاب ؟) تحمیل کنند( ادعای تحمیل. بیان موضع تحمیل نیست. تحمیل با "زور" همراه است.)
خاصه های جریان " رضا پهلوی، و طیف سلطنت" برای دموکراسی کدام اند؟ لازم است آنها را روی میز بگذارید.
4-«در عمل ابزار دستگاه ایدئولوژیک-تبلیغاتی جمهوری اسلامی» [هستند]. ( اتهام " ابزار" شدن به دیگری بدون اثبات قضیه. با " یکسان بینی دو فنومن، عمل a و عمل b)
----- از اینها بگذریم ( و اشکالات بسیار دیگر در کل نوشته):
فاکتور این چهار نکته یعنی: «Bرضا پهلوی، جمهوری اسلامیA، نیست( تفاوتA و B درست). تحقق دموکراسی را به تعویق نیاندازید( خاصه های دموکراسی در ماهیت B ؟)».
یعنی چه؟ : اینکه: ائتلاف با رضا پهلوی در خدمت تحقق دموکراسی ست، این ائتلاف را انجام دهید.
---
-بسیار خوب. لطف کنید « "خاصه های" جریان رضاپهلوی و اصطلاحاً مشروطه طلبان را برای دموکراسی ارائه دهید».
سابقه خاصه های " این جریانها» در جامعه 1-« ساواک» ، 2- محول جنبشها ، 3- دیکتاتوری، 4- وابستکی به خارج، 5- مماشات با آخوند و تقویت آنها، 6- ژاندارم منطقه، 7- فقر و بیعدالتی و بیکاری و بی خانمانی و عدم بهداشتم ، 8- اعمال تبعیض برای اتنیکها،و مانند اینهاست.
لازم است شما دلایل اثباتی خودتان را ارائه دهید که این 8 خاصه مربوط به گذشته است، و اکنون:1- این خاصه ها در ماهیت سیاست عملی این جریانات نیست. 2- خاصه های دموکراسی جای آنها را گرفته است.
---
خاصه های دموکراتیک « جریان رضا پهلوی و اصطلاحاً مشروطه خواه و دیگر طیفهای اینها» را در "سیاست سخن" نه، بل در " سیاست عمل" نام ببرید».
در غیر این صورت،
همانطور که در گذشته بدون توجه به " خاصه های ارتجایی و ضد دموکراتیک حزب الله خمینی" سیاست " ائتلاف و حمایت از خمینی" پیاده شد، این بار نیز چنین "عمل و سیاستی" بدون توجه به « خاصه های طیف سلطنت» ارائه میشود که فاقد " دلایل اثباتی" ست.
بنابرین،
اصل « ائتلاف با شاه اللهی تکرار عمل ائتلاف با حزب اللهی خمینی ست» بر جای خود باقی میماند.
با توجه به «سیاست عملی» طیف مذکور که شعارش مبارزه با « ارتجاج سرخ و سیاه» است.
و هدف خود را بر این اساس دنبال میکند.
پست کنده این شعار یعنی « هدف استقرار دیکتاتوری آریایی ست به جای فاشیسم اسلامی»!
---
بیان این نظر، به معنای موافقت من با بیانیه چهار تشکل نیست.
ائتلاف سیاسی با یک جریان وقتی مثبت است که به « قوانین بازی مورد توافق میدان سیاست» متعهد باشد. و اصول را متعهدانه پیشبرد و نقض نکند. لازم است نشان دهید جریانهای سلطنت چنین اند و خلاف آن نیستند.
---
دیدگاه نویسنده مقاله( اصغر جیلو) در مورد طیف سلطنت مانند نظر ابوالفضل محققی(در مقاله ساکنان قدیمی ...هنوز بیانیه ها...) بر « ائتلاف با شاهی چی ها» غنوده است. بنابرین نظر مطر ح شده در اینجا شامل حال دیدگاه هر دو نویسنده میشود.
--
کسی که عملاً خواهان آزادی ست لازم است « یقه طرف ناقض اصول ائتلاف» را بگیرد ، تا ائتلاف بتواند شرایط تحقق بیابد.
از این دوستان که خواهان این نوع ائتلاف اند من شخصاً چنین تلاشهایی ندیده ام.
--
خواه ناخواه، شرایط حضور در " ائتلاف عمومی" را " خاصه های عملی خود داوطلب"، " جهت تحقق دموکراسی" ، تعیین میکند.
حضور نیرویی که « خصایل و مشخصات عملی لازم، برای ائتلاف» را دارد البته که مثبت است و باید هم از آن استقبال کرد.
وگرنه عکس آن به معنای از چاهی به چاه دیگر افتادن است.
جامعه نمی تواند این خطا را (که از یک نیروی مترقی سر میزند) هضم کند.
---
مقوله « ملی»:
معنی «شاهی و شیخی» دارد و متضمن «تبعیض» است. هر گاه منظور از آن«عمومی و همگانی»ست، صحیح آن است که از این واژه ها استفاده شود. در ادبیات سیاسی«ملی» یعنی "آنچه خواست و نفع قوم فارس" است.
این خانم خودش می گوید که حاصل ازدواج افغان و کرد و روسی است. اصلا فارس و ایرانی و الاصل نیست.این ویدئو سخنان خود ایشان را ببین
https://www.facebook.com/manototv/videos/vb.211358470978/13351431760142…
در ضمن بر خلاف پان ترک های نژادپرست که هیچ هنری جز شیوع بیماری زشت و نفرت انگیزی نژادپرستی ندارند, بنده هر انسان را صرفنظر از نژاد و ملیت و عقبه ژنتیکی یک انسان می بینم و بس. بنده هرگز آیت الله خامنه ای که هم پدر و هم پدربزرگش ترک آذربایجانی هستند و دهها مقام بالای جمهوری اسلامی را که ترک هستند و بودند از پشت لنز متعفن و حقیر نژادپرستی نوع هیتلری نمی بینیم. نژادپرست , نژادپرست است. می خواهد پان فارسیست باشد یا پان ترکیست یا گرگ خاکستری یا گرگ سیاه.
بنده نمی دانم اسم واقعی شما چیست. اما مهم نیست. اما از پست های فیسبوکی شما مشخص است که از کجا می آئید. کسی که خودش از
فاشیسم گرگ های خاکستری و نژادپرستی بیرحمانه و کشتار یک و نیم ملیون ارمنی دفاع می کند, باید از شرم بمیرد.بسیار ایده خوبی است ولی فکر میکنید در جامعه اخوند شده ما چند نفر مثل بخشی شجاع ونترس می‌توانند پیدا کنید ؟در ایران اخوند زده که در سال ۵۷ بدون مطالعه و عجولانه دست به انقلاب زدنند بامید دمکراسی چه نسیبشان شد جز استبداد و استعمار .این رژیم نابکار و اشغالگر از روزی که بقدرت رسید برای ادامه حتی ننگینش شروع کرد که روی ملت این کارکردن و فرهنگی را بجای شور انقلابی درایران ایجاد کرد و متاسفانه میکند که برای بقا نامشروعش مردم را به مرگ بگیرد که به طب راضی شوند جویی را بوجود آورده و ملت ایران را بو دسته خودی و غیر خودی تقسیم کرده مملکت در اختیار خودیها و از همه نعمات آن استفاده کردند داشتن حق کاپیتالیسیون در اعمال خلاف و ضد قانون و معافیت از عقوبت برای خودیها و برعکس آن ظلم وستم و بیکاری و فقر وعدم اجرای عدالت و نداشتن حق مساوی و برابری برای آحاد ملت ایران
در زمینه استفاده از ثروت‌های خدا داده ایران وبا فقر جوی شبیه قانون جنگل را در ایران بنا نهاده آند که باعث شده مردم را بجای از بی اخلاقی برسند که فقط بفکر شکمشان باشند و بجای مبارزه و راهایی از این رژیم ماقبل تاریخ و قرون وسطای که عامل تمام بدبختی‌ها و تباهی و نابودی ایران است قافل شویم و فقط بفکر موقعیت و تامین زندگی خود باشیم و کاری هم به رژیم فاسد ولایت فقه نداشته باشیم و اجازه دهیم که رژیم بدزد و غارت کند بکشد و توی سر ما بزنند و آب هم از آب تکان نخورد.این همه ظلم و ستم و تجاوز و جنایت مردم ایران بخصوص قشر تحصیل کردن نطقش هم در نیاید هنر مندان که رسالتشان باید دفاع از عدالت و مردم باشد با تملق گویی و چاپلوسی به مشتی اخوند بو گندو وفاسد برای لقمه ای نان مشغولند و فریادرسی نیست که باین ظلم وستم سازماندهی شده پایان دهند .ملتی که برای آزادی برنخیزد در زندان بردگی خواهند مرد. بخشی فقط یکنفر است ما به بخش‌های زیادی نیاز داریم ."" مجلس عوام انگلیس، از ترزا می انتقام گرفت "" تلاش مذبوحانه ترزا می برای جا انداختن "" برگزیت به عنوان روایت و گفتمان ترزا می "" شکست خورد، سر سخترین حامیان برگزیت، بر علیه ترزا می رای دادند، واقف هستند که اخیرا، بیشترین فراریان از اوروپا، به سوی انگلستان، فارسستانی و افغانی‌های آریا ئی ما هستند، شاید گروهی پیدا شدند یک هزار پناه جوی فارسستانی / افغانی را در حالی که شاهنامه‌ای در داست دارند و بابا کرم می‌‌رقصند در یک کشتی به نام ساوالان - تایتانیک، عازم انگلستان کردند، آشوب چنان در انگلستان مستولی خواهد شد که همه بیدرنگ خواهان احداث دیوار در هر چهار طرف کشور خواند شد و با هزاران کشتی، سدی بین انگلستان و اتحادیه اوروپا، ایجاد خواهند کرد، این وسط کار من دشوار خواهد شد چونکه باید به انگلیسیها ثابت کنم این جمعت فارسی را بدون لهجه حرف میزنند و شاهنامه را ازبرند.
"" آیا راست افراطی اوروپا، رودر روی راست افراطی خاورمیانه ( آریائی‌های کذا ئی فارسستانی ) قرار خواهند گرفت؟ "" پیش از کنفرانس ورشو، آلمان جاسوس وزارت اطلاعات فارسستان را دستگیر کرد، گویا اسم ایشون عبدالحمید و ۵۰ ساله تشریف دارند، بزودی دفاتر و دستک‌های پ ک ک نیز، در راس قدرت استانداری آزربایجان غربی، که مافیای سپاه علنا آن را در اختیار افراد غیر بومی و طرفدار پ ک ک گذاشته، پیدا خواهند شد، آمریکا همچنین با فشار به آلمان، "" قصد جایگزینی گاز قطر، با روسیه و خط لوله گاز نرد استریم "" را کرده است، اردوقان زود به ترامپ زنگ زد گفت اگر در مقابل، آخوند گولن، و ۴۰ بیلیون سرمایگزاری در ترکیه را پشت گوشت بندازی، پدرت را در میارم، ساده لوح‌های بدبخت شاهنامه خوان، بدجوری از تهدید الکی ترامپ پیرامون نابود کردن اقتصاد ترکیه، خوشحال شده بودند.
https://www.youtube.com/watch?v=9Gky6rP6BjUhttps://www.youtube.com/watch?v=9Gky6rP6BjU
....
Istanbul Cevahir ,World 2nd Largest Shopping Mall
شاه با همین ترس بود که زمینه سقوطش را چید حالا هم همین
نمیانم چرا اتفاقات .انتقادات وهر موردی که باید کوبیده شودحرفهاست ولی معلوم نیست چه کسی انرا نقل میکند .ساواکی
سابق .بسیجی نظام وسلطنت چی فحاش وبیسواد......شما درست میگوئید برای همین است
که همواره در اختناق هستند .همواره اعدام میشوند .همواره مزدورهستند ولی نه از مزد خبری هست نه مزد دهنده.اخر کدام
احمقی مزدور میسازد که فقط اعدام شود مزدور داخل نظام
نفوذمیکند قدرت جذب دارد .شغلی دارد تا موثر باشد .نمیدانم
چرا هم میترسید هم انهارا مشتی شکست خورده ودخمه نشین ودارای افکار پوسیده میدانید.نمیدانم چرا مخالفین چپ درموردامریکا هیچی نمیگویند مگر ترس بیشتر ازجنگ وتجاوز نظامی به کشورهاست ..؟55 فقره تجاوز به خاک کشورهای مختلف .کشتار چند میلیونی وکشتار خود سربازان امریکا.
در ویتنام.وبمب هیروشیما .من قصد دفاع ندارم وهر وقت پای
اشتباه وخیانت پیش امد حتما برایم مهم است .وشریک نمیشوم ودلیل هم ندارد.نم
در بین کسان دیگر یا سازمانهای مختلف وحتی دولتها وجود دارد ولی فقط چپ نوک حمله میشود.؟اگربحث خطا وخیانت یا
مانند این حرفها را قبول کنیم پرونده مجاهدین سیاه سیاه است اما کسی حرفی نمیزند.بهر حال امیدوارم مردم متحمل زوربیشتر نشوند وخودشان امور را بدست بگیرند واجازه ندهند
دیگران برای انان تصمیم بگیرند.
یک ساعت چرخیدن در این سایت ادم را روانه تیمارستان میکند فرق نمیکند که چه تفکری داشته باشید در این چهل سال فقط حرافی کرده ولذا دیگر حرفی نمانده اگر کسی ادامه میدهدبا
است بیشتر فکر کنم ومبنا را بر این قراردهم که شاید منعرض پوزش داردبوی گند این حرفهارا بالا میاورداگر کسی مدعی میباشد که حرفهایش یا حداقل قسمتی از حرفهاوبرخوردش درست است از چند نفرتقاضا کنید بیاید بخوانداگر چیزی فهمید یا گفت درست است من از همه ملت عذرخواهی خواهم کرد.فلان اقا.یان نشسته اند خارج وخط ونشان میکشند.ان یکی دم از تکه تکه کردن میزند.تو اول جرات
داری بیا تو مملکت خودت بعد به اعتراضها ملحق بشو انوقت
کرکری بخوان.عملا شده ایم بازیچه رژیم .کسانی که مدام در حال کوبیدن دیگران هستند.دلسوز.چیزی نیستند خیالتان راحت
باشد چرا که شخص مردم دوست ووطن پرست خودرا مشغول
این چه کرد وان چه شد.نمیکندایکاش در این همه جنجال یک باربه خودمان بگو ئیم طرف ما قانع نشد من هم قانع نشدم.پس
بهتر
اشتباه میکنم یا دلایل ودانشم کافی نیست.هر کس به این رفتار
واین کینه وغرض ادامه دهد یا کمی رفتاربی رحمانه خودرا عوض نکند رژیم را نشناخته است وعمق انرا درک نکرده.است
اگر به این رویه وخودخواهی خاتمه نمیدهیم حداقل به بیچارگان وکسانی که هیچ سهمی جز کار وفلاکت نداشته وحتی هیچ چیزی نمیداند.رحم کنیم .
یک ساعت چرخیدن در این سایت ادم را روانه تیمارستان میکند
فرقی نمیکند که چه تفکری داشته باشید.چهل ساله حرافی میکنیم دعوامیکنیم وفحاشی نهادینه شده است.60 درصد انرژی وفعالیت خود را صرف گذشته کرده ایم .ودر نهایت افتضاحی به باراورده ایم.که از حرف زدن عاجز شده وحرفی
نمانده است .ولذا اینرا هم خواستم به حرفهای خود اضافه کنید
واقعا نمیدانم چه باید بگویم.
ابوالفضل عزیز در دوران دروازه های تمدن طلائی حکومت پهلوی برای خواندن کتاب عقب مانده پداکوژی آنتوان سیمونویچ ماکارنکو، حداقل بیش از یکسال زندان بعد خوردن کلی شلاق نصیبمان می شد، خانه تیمی فرار از دیکتاتوری برای خواندن کتابهای مارکسیستی بود، که در ابعاد آ ۲ با صفحاتی ۳×۲ سانتیمتر از خارج می آمد و تا شده آن براحتی در داخل قوطی سیگار جا می گرفت که خواندنش هم هزار مشکلات داشت البته با ذره بین، ولی خودمونیم هر چیزی که ممنوع باشد شهوت عبور از ممنوعیات در نسل جوان به اوج خود می رسد که ما ها قربانیان دوران کنجکاوی و عبور از ممنوعیت ها بودیم که کتکش را هم خوردیم و من ناقص العضو شدم. البته چاپ اعلامیه هم با ململ و غلطک و نگهداری مواد منفجره و اسلحه و سیانور مکمل آن شرایط خفقان بود، دورانی کاملا نابالغ و کودکانه و احساسی، خوشبختانه دوران حماقت بپایان رسیده، و آزادی مطلق از هرگونه قفل و بند رها شده.
زمانی که با استدلالهای آبدوغ خیاری و صد من یک غاز لختی و رخوت و بیحالی و عدم تشکل آذربایجان را به فریاد در سکوت و مزخرفات و مستهجنات دیگر تشبیه می کردید، باید فکر این جایش هم می بودید که نبودید چون سطح فکر و افق دیدتان همین است که هست! حالا چه دارید برای گفتن حضرت آقا؟ به دختر جوان تورکی تجاوز شده و بعد کشتنش. این ملت تورک حماسه آفرین حالا چرا جیکش در نمی آید؟ مکتب تبریز را کجایمان بگذاریم حالا؟ غیر از این است که همه اینها صرفا ساخته پریشان فکریهای جنابعالی و امثال جنابعالیست که مثل دن کیشوت همه چیز را در هم و بر هم می بینید و در عین حال عقده نطق کردن دارید؟ چرا نمی گویید که مثلا چرا مکتب تبریز (که آخرش کسی متوجه نشد چی هست!) در حمایت از اسماعیل بخشی و کارگران هفت تپه به میدان نمی آید؟ چون آنها فارس هستند و حقشان است؟ واقعا که! چشمتان را باز بکنید و ببینید که ملعبه اطلاعات رژیم شده اید.
یک بار هم که شده، در طول عمرتان درایت به خرج دهید و یک دفعه هم زرنگتر از آخوند و پاسدار باشید و کار مفیدی انجام دهید. یعنی لطفا، خواهشا، التماسا، حرف سیاسی نزنید. شر مرسانید یعنی. بروید بچسبید به همان شعر گفتنهایتان. قرار نیست همه سیاسی کار باشند. سیاست آدم خودش را می خواهد؛ دنیای شعر و شاعری نیست یعنی. دنیای ادبیات ارزش خودش را دارد. باور کنید با این دخالتهایتان در مسائل سیاسی شبیه آن امام جمعه ای هستید که نخود هر آشیست و لاجرم گند می زند به همه کارها.سالام ـ آقای محققی نظرت جالب بود،یک تجدیدنظر پسندیده،ولی بنظرآقای ائیلیار توجه کن، عین حقیقت است.
درآنجاصحبت کنند،بفکرم،سیاسیون ایران ،دراولین قدم یک بازنگری تاریخی درمورد
تاریخ ومطالعاتی که ازسروابستگی درسازمان داشتند،بایدمقداری جداشده وتاریخ وادبیات خارج ازاراده دولتی وتشکیلاتی خودرا تقویت کنند.
این قدم اول است،
قدم دوم ،،تجدیدنظردرنگاه سازمان به اقتصادوفرهنگ وتاریخ وادبیات است،
سومین تجدیدنظرهمانطورکه شماگفتگوبارضاپهلوی ومن پالانی میگویم راپذیرفته اید،گفتگوبا تشکیلات های تاثیرگذاربرسیاست، انگلیس شاه کله سیاست گذاردرایران رامدنظرداشته باشید.که ساعتی رابدون مدیران پان فارس وپان ایرانیست فراماسیونری آفرین دراختیاردیگران بگذارند.
مردم وسیاسون بدون خورندگان تغذیه فکری صدساله دولتی دربی بی سی، ووآ،رادیوفردا،ووو،،،صحبت کنند،
افرادی که بتوانند،بدون تته پته گویی درد ودغدغه مردم رابا
شجاعت وبدون رودرواسی
لطف کنند،تاکدیورها،گنجی،مهاجرانی ها،فرخ نگهدارها،که سروته حرفشان باحزب اللهی،شاه اللهی ،ماسیونهایکی است ،کمتر مغزشویی اقتصادی،سیاسی،تاریخی صدساله وتوهمی رابخورد،شماهاومردم دهند.
اکثرکارکنان بی بی سی،ووآ،رادیوفردا اکثرا همانی تبلیغ وترویج ونشرمیدهند،که باب میل شاه اللهی وروح اللهی اند.
این افراددرسایه رسانه خارجی مغدوش کنندگان روش مبارزه و عدالتخواهی .آزادگی است.
سیاست ،اقتصاد،فرهنگ ،ادبیات درایران باید بازخوانی درست شوند،باید این هارابهم ریخت،
بشمابخاطراین تجدیدتفکر خوب ولی ناقص تبریک میگویم،
-دیدگاهِ ائتلاف با شاه الهی ها ، همان دیدگاهِ ائتلاف با جزب الهی هاست».
-صاحبان این دیدگاه، آنرا در سیاست «حمایت از خمینی» اجرا کردند.
چهل سال است دگنگ این سیاست را میخورند، اما هنوز « درسی» از آن نگرفته اند،
و دوست دارند دگر بار تکرار اش کنند.
-«شاه الهی ها، دموکراسی را برای خودشان می خواهند، و خفقان را برای خلق الله».
-جریانی که "ماهیتاً"ضد دموکراسی ست، البته که در ائتلاف برای "دموکراسی"، نمی گنجد.
فیلم و کلیپ جناب شریعتمداری تبریزی؛ در باره فلسفه افلاتون خیلی آموزنده بود. امید است در تحولات آینده، ایشان در کنار مردم مثل گذشته خادم کردند.
platon 427-347 پ.م.
ارسطو مرد جهان بود و افلاتون مرد خدا. نیچه نوشت مسیحیت یعنی افلاتون گرایی تودههای بیچاره و بخت برگشته. سیسرو میگفت سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد و افلاتون آنرا دوباره ازمیان مردم به آسمان برد. از نظرسیاسی افلاتون یک مصلح اجتماعی است که خواهان مسئولیت فیلسوفان و روشتفکران در بالای هرم قدرت دولتی است.
فلسفه افلاتون فلسفه عاشقان است ولی باید پرسید معشوقه کیست یا چیست؟ او عشق را کوششی برای رسیدن ابدی به زیبایی میدانست ومیگفت عشق جسمی واحساسی باید با عشق فلسفی و فکری واستتیک تعویض گردد. اساس جهانبینی افلاتون متکی به زیباشناسی ونیکوکاری بود. درنظر او عاشقی یعنی عشق به فلسفه و به زیبایی و به شناخت و به حقیقت و به ایده و به عدالت. تنها جایی که زندگی معنی وارزش می یاید مکانی است که انسان را زیبایی ها احاطه کرده باشند. زیبایی باید آدم را به یاد حقیقت بیندازد.
افلاتون پیرامون حقوق زنان نماینده وضعیت مردسالاری وپاشاگرایی شرقی است. درآثار او هیچ جا سخن از برابری زن و مرد نرفته. او ارزش واحترام خاصی برای جنس زن قائل نبود وزنان را موجوداتی سطحی وخرافاتی واحساساتی و پرخاشگر وتندخو وترسو ومردد میدانست و میگفت زنان از نظر تقوا وپرهیزکاری در سطح و پله ای پایین تر از مردان قرار دارند. او زن بودن را نوعی نفرین و لعنت خدایان میدانست ومیگفت مردانیکه از وظایف خود کوتاهی کردند و ترسو وغیرعادل وزورگو بودند و تسلیم نفس واراده شدند بعدها بر اساس جریمه وجزای خدایان بصورت زن به دنیا می آیند. او توصیه میکرد در دولت آرمانی آینده بهتر است با کمک قوانین دولتی در زندگی زناشویی مردم دخالت گردد.
افلاتون همچون شاگردش ارسطو در طرح مکتب فلسفی ایده الیسم و متافیزیک یک نابغه بود. بزرگ ترین شاهکار او غیراز نظریاتش درباره دولت و سیاست عقایدش پیرامون ایده بود. به نظر او ایده علت آغازین هستی و وجود است. افلاتون پایه گذار فلسفه ایده الیستی بود و تئوری هایش غالبا براساس فلسفه ایده آلیسم هستند. سه چهارم فلسفه سیاسی او پیرامون تئوری دولت و سیاست و عدالت است. او خلاف سوفسطائیان پیش از سقراط که انسان را میزان همه چیز میدانست حقیقت را پایه هر قضاوتی بشمار می آورد. به نظر او شناخت یعنی دوباره شناسی و بیاد آوردن مجدد. شناخت هایی که براساس شکل ظاهرجهان و اشیاء باشند نظرات و عقاید شخصی مشاهده گر میشوند. برای سیاست عادلانه، مردم باید با روشنگری و شناخت نظرات گوناگون آشنا گردند.
شاگردان افلاتون قرنها فلسفه و فرهنگ رنسانس و مکتب ایده آلیسم و الهیات مسیجی را تحت تاثیر قرار دادند. افلاتون چون ارسطو مسیحیت و اسلام را تا عصر جدید زیر تاثیر خود داشت. افلاتون چون ارسطو یک نابغه ایده آلیست بود. دولت آرمانی وی سبب طرح دهها اتوپی سیاسی بعدی گردید. گوته میگفت هر چه او بیان کرده در رابطه با نیکی و عدالت و حقیقت و تکامل و زیبایی است.
عشق و علاقه افلاتون نسبت به فلسفه بدلیل سرخورده گی وی از اوضاع سیاسی بحران زده آنزمان آتن و حکم اعدام سقراط بود. نظریه دوجهانی این دنیا-آن دنیای او از طریق مسیحیت، عقیده عمومی در غرب گردید. ایده آلیسم او را نیز مانند مورد ارسطو، رئالیستی می نامند. او در آثارش از سبک وطنز خاص سقراطی برای روشنگری فاصله گرفت وبا کمک دیالوگهایش راهی برای طرح موضوعات فلسفی یافت.
افلاتون نوشت که اعدام سقراط توسط دولت اشرافی برده دار آتن به دلیل کوششهای سقراط در راه عدالت و تقوا بود و اعدام وی نشانه سقوط و ابتذال و فساد و شکست های نظامی و سیاسی آن دولت بود چون سقراط پرسید چرا باید دو دولت و دوطبقه داراها و ندارها در جامعه وجود داشته باشد؟
آشنایی افلاتون با سقراط سبب شد که او اشعار ونمایشنامه های تراژدیک خود را بسوزاند و به تحصیل فلسفه بپردازد.
سالام ـ مقالات جناب دنیزایشچی درکل ازنظرسیستم سوسیالیسم به مسایل ایران برخوردمیکند.
دموکراسی خواهی است،ایشان حق دارند،بعنوان یک سیاسی ویاتحلیل گرچپ به آینده ایران ونوع حکومت ایران نظردهند.
درمورد جایگزینی وگردوخاک پالانی ها ودیگرسلطنت طلب ها وباستانگراهاوچپول های خوابیده سایه ترامپ ها،غربیان وغیرنظرشان درست میباشد،
درزمانیکه سایت ایرانگلوبال براثرجمودفکران راست ویاحکومت بامشکل مواجه بود،گفتگوی آقای توکلی باحشمت الله طبرزدی راگوش کرده که باتوجه به نظرات این دو وسئوال آقای توکلی دراول برنامه که عیدنوروزرادرغرب سرد مثال آوردند، هردو عزیز،آقایان ایشچی وطبرزدی درمورددرون ایران وازنظرات مردم
و آنهاازیک حرکت بسیاردورازذهن سخن گفتند.
اینکه رضاپالانی بتواند باکمک مردم ایران بحکومت برسد،یک خیال وتوهم است،مگرباکودتایی شبه لیبی،یاعراق بتوسط آمریکا،مرحله بعدی،فکرمیکنم ،پربال دادن به رضا پالانی دراصل ترمزی برای حرکت
رضاپالانی وطرفداران آن،ازیک چترحمایتی اجنبی استفاده کرده، خودفاقدیک تئزعلمی وعملی توام با شعورسیاسی میباشند،
این نیروها اگرچنانچه درسایه حمایتی آمریکابقدرت برسند،باز حدودشصت سال زمان نیازاست تاکمرشکسته کل ایران رابتوان ترمیم کرد.یعنی هم زمان نابودمیشودهم ملت ،بازهم به یک فلاکتی دیگرازلحاظ عمومی گرفتارخواهدشد.
آمریکا،اروپا،حتی روسیه وچین با مردم وباسرنوشت مردم مابازی میکنند.
اگرچنانچه راست میگویند،تنهاکافی است ازملت آزربایجان وتورکان،یاازعرب های ایران حمایت کنند،وباقدرتی که دارند،
برای این دونمونه ،درسازمان ملل کرسی عضویت گیرند،
چون آمریکا به مجموعه حکومت های کوچک تسلط داشته ومیتواند
این کارراانجام دهد،
حتی لازم نیست،دلاری خرج کند.
جناب طبرزدی ،درمصاحبه خود،تماماشعارداده همان وعده های خمینی قبل ازآمدن راتکرارنمود.که مابااین شعارها آشنایی کامل داریم،دیگرزمان این شعارها گذشته است،
سئوالی که ازطرف محمدجلالی مطرح وآقای توکلی آنرابا اماواگرمجبوربه خواندن شد،شعاریک پان ایرانیست پان فارس متوهم بود،که آقای طبرزدی بفکرمن یاسوادش رانداشت تاجواب درست تاریخی آنرابدهد،یا ازآن بصوری گذشت.
پس ،خدمت هردوی این عزیزان بایدبرسانم،که هیچ راهی جزفدرالیسیم دمواکرات ،باقوانین غیرمتمرکز،درایران کنونی ودرحال حاظر متصورنیست،مگراینکه کودتای روسی یاآمریکایی صورت گیرد.
حکومت ایران،دوستانی مثل فرانسه،انگلیس،روس،چین،وغیردارد،
که براحتی میتواندایران رابه سوریه دوم کند.
چراعاقل کندکاری که بازآرد پشیمانی.
بیایید بجای شعارهای قرن گذشته ازامروزی بودن حرف بزنیم،
بیخودی بادام سیاستمداران دنیا مردم رابچاه های مهندسی شده نه اندازیم.
تلفن همراه واینترنت بهترین اسلحه وبهترین نوع تمرین دموکراسی راراه انداخته است،بجای افتادن بدام متحجران جدید بارنگ وبوی دیگرمنطقی ترحرکت کنیم،منطقی فکرکنیم،عقلانی به سیستم دلخواه وبرای رسیدن بدان نیروبگذاریم.
جغرافیاواقتصادایران ساختارهای سوسیالیستی سیستم راندارد.
این تئز را بجای آزربایجان،عرب،بلوچستان ،کردستان و میشودگفت هفتاددرصداقتصادفقیروسنتی دراروپای دم گوش خود
وصنتعی باتشکل های کارگری قدرتمندپیاده نمایید.
سالام ـ ازاینکه توانستید،ازحملات همیشه خاین به آزاداندیشی رهایی یابید،به همه دست اندرکاران ایران گلوبال وخصوصن به جناب توکلی تبریک گفته وسلامتی برایتان آرزو دارم،
جناب توکلی،بنظرمن تنهانباید به نیروهای جمهوری اسلامی دراین موردشک کنید،چون نیروهای زیادی ازپان هافاشیست،چه اسلامی ،چه سلطنتی،چه جمهوری جمهوری خواه تمامیت خواه وو،،ازرسانه ایی مجازی وغیرمجازی آزادباروحیه آزادگی وحشت دارند.
این جمودفکران داخلی وخارجی ازآگاه سازی مردم وازتمرین دموکراسی منافعشان بخطرافتاده میخواهندسربرتن آنهانباشد،
حتی کشورهای استعماری وسودبر از سیستم های توتالیتری بخاطرمنافع خوددست به چنین کاری میتوانندبزنند.
پس لازم است دراین مورددقت بیشتری بایدکرد.
اقای محققی گرامی .بقول دوستی از دست رفته :اندیشه خطا بود .عدالت را در جنگ طبقاتی وجامعه بی طبقه توحیدی خواستن پایانی بهتر از کابوس نظام اسلامی نمی‌توانست داشته باشد .جریان چپ ودینی منافع ملتی اعتبار وغرور اینده مردمان این سرزمین را قربانی اهداف وسرابهای پوچ کرد .اما راه حل اینده نه چپ است ونه تفسیر تازه ای از اسلام.تنهاراه حل به صف شدن برای انتخابات ازاد و دوری از دو سرطان بشری اسلامگرایی وچپگرایی. برای اینکه بدانیم چپ ودینی چه کردند بپرسیم که چیزی از شعار مرگ بر شاه و سرنگونی نظام سابق عاید ما شد؟؟؟؟؟؟؟
میلیونها خانواده ایرانی از هم پراکنده شدند .کشور در محاصره شرق و غرب وجنگ داخلی و تجزیه ما را تهدید میکند .این ها دست اورد های همان شعار مرگ بر شاه بود .نتیجه روشنفکران ما مردمی بی تعهد و خیال پرداز و ضد ملی هستند که قدرت را بیشتر از مردم و منافع انها میدانند .
در دوران دبیرستان و درس شیمی با دو کلمه "تجزیه" و "ترکیب" آشنا شده و جوکی ساخته بودند که لابد همگی میدانند که "تجزیه ات بد نیست ولی مرده شور ترکیبت را ببرد". همه ما دوران مشروطه و اکثرا خانه های تیمی را ندیده ایم ولی دوران پیش و پس از انقلاب ۵۷ را به خاطر می آوریم و از آنچه دیده و شنیده ایم چنان بر می آید که "تجزیه" ما که چه نمی خواهیم بد نیست ولی "ترکیب" ما که چه میخواهیم چنگی به دل نمیزند. گرچه همگی در گفتار خواهان ترکیب یم ولی در عمل هر کس ساز خود میزند و میخواهد "آقای خود" باشد. نمیدانم ای کیفییت ذاتی ست و یا اکتسابی و هرچه هست ظاهرا "ما اینیم".
در باره کامنت جناب کرمی که بنا بر گرد و خاک کردن اخیر وزیر خارجه و جان بولتن مشاور جنگ افروز آمریکائی, آمریکا و متحدین آن در صدد حمله به ایران می باشند - گرچه چنین احتمال ضعیفی وجود دارد - ولی
به احتمال بسیار قوی این خیمه شب بازی ها چیزی جز بازار گرمی برای فروش بیشتر اسلحه در ناحیه و دنیا نیست. فروش اسلحه یکی از پر درآمد ترین صنایع به خصوص برای آمریکا و اسرائیل است. پس از شکست امریکا و متحدین آن در سوریه, بعید است که آنها این تجربه را تکرار کنند. مقاله زیر از یک نشریه اسرائیلی است.https://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-5174345,00.html
كامنت زير از ان اقاي محمود كردي است كه از من خواست ان را پاي مقاله ابولفضل محققي بزارم :با درود به ابول عزیز ، من نوشته ات را با تآخیر امروز صبح خواندم و جدا از نثر دلنشینت آنچه مرا به تعجب واداشت این بود که خود تو و دوستانی مثل تو چقدر مصداق دقیق همین نوشته اید ، چیزهائی مثل " دیدن آنچه در واقعیت میگذرد خارج از محدوده این خانه ها قرار میگیرد " یا " قادر نیستیم به چیزی جز آنچه که ذهن خود ساخته ایم فکر کنیم و عمل کنیم " . بیشتر مناسب نگاهی است که بر اینهمه تحولات جهانی و منطقه ای چشم بسته و همه چیز را از دریچه حکومت اسلامی میبیند . واقعیت چیست ابول ؟ واقعیت این است که اشاره تو به آنچه امروز در کشور مان بواسطه جمهوری اسلامی جاریست فقط بخش بسیار کوچکی از آنچیزیست که در ارتباط با ایران مطرح است ، بیش از یک و نیم دهه است ناتو به رهبری پنتاگون در
با درود به ابول عزیز ، من نوشته ات را با تآخیر امروز صبح خواندم و جدا از نثر دلنشینت آنچه مرا به تعجب واداشت این بود که خود تو و دوستانی مثل تو چقدر مصداق دقیق همین نوشته اید ، چیزهائی مثل " دیدن آنچه در واقعیت میگذرد خارج از محدوده این خانه ها قرار میگیرد " یا " قادر نیستیم به چیزی جز آنچه که ذهن خود ساخته ایم فکر کنیم و عمل کنیم " . بیشتر مناسب نگاهی است که بر اینهمه تحولات جهانی و منطقه ای چشم بسته و همه چیز را از دریچه حکومت اسلامی میبیند . واقعیت چیست ابول ؟ واقعیت این است که اشاره تو به آنچه امروز در کشور مان بواسطه جمهوری اسلامی جاریست فقط بخش بسیار کوچکی از آنچیزیست که در ارتباط با ایران مطرح است ، بیش از یک و نیم دهه است ناتو به رهبری پنتاگون در حال شخم زدن خاورمیانه میباشد و سرزمین ما مهمترین هدف این کارزار است و این امر نیز هیچ ارتباطی به این ندارد که ایا در ایران یک حکومت مذهبی سرکار است یا در سوریه رژیمی سکولار ، وعجیب اینکه این واقعیت به این مهیبی هیچ جائی در تحلیل و ارزیابی تو ندارد ، همین روزها امریکائی ها اعلام کرده اند که بنا دارند تا در لهستان کنفرانسی علیه ایران سازمان دهند که به اعتقاد من آنها در صدد شکل دادن یک " ناتو عربی " علیه کشور ما هستند و در واقع در تدارک حمله نظامی اند ، اوضاع خطرناک کنونی مستلزم هوشیاری و دوری جستن از هر گونه حرکت و جریانیست که در صدد همراهی با امریکا و توطئه گران منطقه ای همراه آن میباشند و این موضوع از چشمان تو پنهان میماند و عجیب تر اینکه تمام این نوشته تو به این نتیجه میرسد که " باید تلاش کنی که زبان مشترک با دیگر نیروها مشخصآ با همین آقای رضا پهلوی ... پیدا کنی " . ابول واقعآ باید گفت " دست مریزاد " ، اولآ این دیگر نیروها چه کسانی هستند ؟ سازمان مجاهدین ، کومله ، دو حزب دمکرات کردستان ، جریاناتی چون الاهواز یا کسانی که به دعوی مبارزه علیه " ظلم وستم فارسها بر آذری ها " جریان سازی میکنند و رضا پهلوی که متاسفانه بسیاری از رفقا و دوستان سابق ما چشم به او دوخته اند ، اینها چه جایگاهی در این منازعه و تحولات دارند ، مگر نه اینکه رضا پهلوی ، مجاهدین و جریاناتی شناخته شده کردی چون کومله و دمکرات رسمآ و علنآ در این کارزاری که توسط امریکا و اسرائیل و عربستان علیه کشور ما راه افتاده است بعنوان کارت بازی در دست آنها قرار گرفته اند و درتلاشند تا از یکدیگر پیشی بگیرند ، مگر مجاهدین یا رضا پهلوی در این جدال که آینده ایران در گرو برون رفت از آن است ، جایگاه ایراندوستانه انتخاب کرده اند ؟ نه دوست عزیز من ، همه اینها اهرمهائی اند که در راستای سوریه ای و لیبائی کردن ایران در خدمت امریکا قرار دارند . اینها چیزهائی هستند که هیچ جائی در نوشته ات ندارند و اتفاقآ ابول جان بهمین دلیل این تو و دوستان همفکرتان هستید که در خانه تیمی تان نشسته اید و نه دیگران ، علاوه بر این جهت اطلاع تو دوست عزیز ، قرار نیست با هر جریانی مانند رضا پهلوی حتی به فرض محال اگر دارای نفوذ باشد حتمآ همکاری کرد ، در همین آلمان یک حزب شبه فاشیستی حدود صد نماینده در مجلس این کشور دارد و از پر نفوذ ترین احزاب آلمان بخصوص در شرق این کشور است ولی حتی دست راستی ترین حزب سنتی این کشور نیز حاضر به همکاری با آن نیست ، این سنت در فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپائی جاریست و کسی نیز از آن تخطی نمیکند ، اتفاقآ سنت دمکراسی خواهی در بسیار موارد دست نیروهای معتقد به دمکراسی را میبندد تا با هر جریانی همراه نشوند ، سلطنت آنهم از نوع پهلوی آن ، در ایران تاریخ دارد و استبداد ، وابستگی و دزدی مهمترین موئلفه های آن هستند ، سلامت و موفق باشی مرا ببخش که صریح نظرم را نوشتم ولی فکر میکنم برخی مواقع ضروریست !در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران کارگرانی هستند که ماه ها کار کرده اند اما مزد نگرفته اند اما آیا حتی یک تن از گردانندگان رژیم آخوندی نیز ماه ها بی مزد مانده اند؟ در چنین زمانه ای و هنگامی که هزاران تن از انسان های گرسنه در خیابان های تهران کارتن خوابی می کنند رژیم دوزخی ولایت فقیه پول های گزافی را که بهای نان مردم گرسنه ایران است در راه دیوانه بازی هایش که یکی از آنها نیز فشفشه بازی است به باد می دهد!
این که رژیم روضه خوان ها و نوحه خوان ها و مرثیه خوان ها یک بیسیم الکی را به یک فشفشه می بندد و به هوا می فرستد تا گفته باشد: "من هم هستم!" برابر با آن است که مردم گرسنه ایران که استخوان هایشان با تورم تازنده و گرانی های جهشی شکسته اند یا باید این رژیم دوزخی را نیست و نابود کنند و لاشه پلشت آن را به زباله دان تاریخ بفرستند و یا همچنان در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران بسوزند!
اقای توکلی از کوشش های شما و همکاران برای باز شدن دوازه ایران گلوبال سپاس .عوامل شیطانی اسلام موفق به بستن دهان مردم ومطبوعات ازادی خواه نخواهند شد .
آقای کیانوش توکلی... از زحمات شما بی نهایت سپاسگزارم....
لاچین گرامی ،بخاطر حمله سایبر ی "،صفحه شما" موقتا بسته شده است ولی مجد باز می شود
گرامی،
همه هنرمندان با چیزهای مورد پسندشان کار میکنند، گاهاً هم به سایت می رسد.
ستارگان را تنها در آسمان به تماشا می نشینیم.
https://www.youtube.com/watch?v=kbJcQYVtZMo
( کر ) که آهنگ شما را اجرا کردند , بر روی این قطعه کار بکنند؟ بهترین ها را برایتان آرزومندم و مشتاقانه منتظر همکاری های بیشتر از شما هستیم.ائلیار عزیز و آقای محمد احمدی زاده....چندی پیش آهنگ تنظیم شده بوسیله شما , آقای احمدی زاده و با شعر زیبای (( نتوانستیم ستارگان را بشماریم )) از ائلیار عزیز را چندین بار نگاه کردم. قبلآ از همکاری هر دو تا عزیزان خیلی متشکرم. موقعی که به رشته های هنر مثل موسیقی و نقاشی و خیلی از رشته های غیر هنری دیگر میرسد من متاسفانه استعدادش را ندارم هرچند که چندین جلسه برای تمرین آواز شرکت کردم . همانطور که دوستان می گویند ( ساکت ماندنم , بهتر از آواز خواندنم است ). من هروقت به قطعه سمفونی 9 بتهوون Ode to Joy گوش میدهم مثل لینک بالائی, درست موقعی که گروه ( کر) شروع به خواندن به زبان آلمانی میکنند ( دقایق 3.08 و 4.08) , شعر معروف (( سو دئیبدیر منه اوّلده آنام آب کی یوخ ...)) هماهنگ با این قطعه می کنم و هیج ( نوتی ) جابجا نمی شود. آیا این امکان دارد که گروه
کارکنان محترم ایران گلوبال....چند لحظه ای است که ( صفحه شما ) فعالیّت خودش را شروع کرد. باز هم از شما خیلی ممنون...
کارکنان محترم ایران گلوبال..... چند روزی است که متاسفانه ( صفحه شما ) برایم غیر فعال شده است. لطفآ مرا راهنمائی بفرمائید....با احترامات فراوان...Lachin
زاویه ی چهارم و پنجم مسئله:
سازندگان مقولاتِ « دنیا» و « خراب» و « خراب آباد»، محیط عینی اجتماعی و زندگی را نشان میدهند.---
نویسنده در مقاله خود سه زاویه، از«یک مسئله» را به درستی مشخص کرده است:
- برخی بدون آگاهی از معنی سخن در زمینه عرفانی آن، نقل قول میکنند.
- لازم است به معنی سخن در فلسفه عرفانی زمان توجه شود. مقولات در عرصه« عرفانی-اسلامی»خود، معانی خاص خویش را دارند.
-«خردمندی»در زمینه عرفانی-اسلامی مطرح شده،به معنی آگاهی به«علوم دینی»ست، و نفی«دیالوگ»را پیش رو می نهد.
---
زوایه چهارم و پنجم مسئله آن است که:
-« محیط»به چه«شکلی»در اندیشه و مقولات عرفان منعکس شده است؟
- «اندیشه عرفانی»چه « آلترناتیوی» ارائه میدهد؟
---
مثال: اندیشه:«دنیا "خراب آباد" است».
مقولات « دنیا» و « خراب آباد» در عین حال که در عرفان، معانی خاص خود را دارند، در عین حال نیز، این کلمات به «محیط واقعی» اشاره میکنند. و این محیط را « بازتاب» میدهند.
« وضع محیط اجتماعی»، دنیا، « خراب» است.
«دنیا خراب آباد» است چون « ظلم فئودالها و شیخان سیری ناپذیر، جنگها و قتل عامها» پایانی ندارند. « زندگی سگی ست».
«عرفان»، «واقعیت» را با «لغاتِ » خاص خودش منعکس میکند، طبق « فلسفه ی عرفانی» ولی « ایده» و راه حل و آلتر ناتیوی که « اندکی زندگی را بهبود» دهد، ندارد. چون « راه حل» را در « پیوستن به خدا» با ابزار و تحقق « مرگ» میداند. « شهادت طلبی»، مرگ طلبی.
اینجا دیگر جایی برای «زندگی»، « بهبود» آن، برای «تلاش و سازندگی» ، نگذاشته است. چون «قدرت تفکر» اش بیش از این قد نمی دهد. چرا که خود را در « چهارچوب تفکر اسلامی» محدود کرده است.
- اما در تاریخ «عمل و اندیشه»ی جامعه، تنها این دیدگاه « عرفانی-اسلامی» مطرح نبود. دیدگاه « تغییر دهنده و بهبود بخشنده و مبارزه جو» نیز وجود داشت.
تلاش انسان برای «بهزیستی» به دور از آن «دیدگاه مرگ طلب»، آزاد اندیشانه و خرافات ستیز و « زندگی» طلب نیز بوده است.
زندگی ای که به «محبت و دوستی و عدم ستم و آزار » و « نفی خرافات» دینی باور داشت.
در دیدگاههای کسانی مثل « عبدالله روزبه( بن مقفع)، زکریای رازی، خیام، دهریان، جنبش خرمیان و ...
دو راه بود:
-خرافات و مرگ طلبی
- نفی خرافات، و تلاش برای شکوفایی زندگی و سازندگی.
---
-اندیشه روبه و رازی، نفی خرافات، جهت ساختن زندگی بهتر بود.
-خیام ، در پوچی، زندگی دوست بود، ولی به سازندگی( ساختن زندگی بهتر) نمی اندیشید.
- حافظ، از تضادِ «دوست داشتن زندگی»، با تفکر «عرفانی-اسلامی»،خلاصی نیافت.
-مولوی، مرگ، و پیوستن به خدا را، پیش میکشید.
- ناصر خسرو، دگماتیک اسلامی-فاطمی بود.
- اندیشه ابن سینا در اسارت اندیشه اسلامی بود، هر چند که «کار و شغل» اش متضاد با این اندیشه بود.
-محمد غزالی، دگماتیک اسلامی بود.
در جامعه ما، اندیشه قرون وسطی، چیزی برای « امروز» ندارد.
و حتی چیزی برای زمان خود نیز نداشت. منهای آن «رگه ها»یی که در بالا اشاره کردم.
آقای محققی با سلام،
تا اینجای کار با هم همدل و هم نظریم.در ابتدا خوشحالی خود را از اینکه شما نیز چون من و ما به معضل تشتت مفرط در بین نیروهای آزادیخواه و برابری طلب توجه کافی دارید، پنهان نمیکنم.
ما نوشتیم که
"به جرات میتوان گفت که یکی از اساسی ترین ضعف های مبارزات آزادیخواهانه و دموکراسی طلبانه مردم ایران در دهه های گذشته عدم وجود یک تشکیلات فراگیر و تشتتی مزمن در صفوف نیروهای مبارز مردمی در برابر انسجام نسبی نیروهای ضد مردمی بوده است. تلاش بی وقفه استبداد حاکم بر ایران برای تفرقه اندازی و ماهی گیری دراردوی نیروهای مبارز و دمکرات چنان بارز است که نیازی به توضیح ندارد. آنان بهتر ازما رمز موفقیت را که امام جنایتکارشان وحدت کلمه نامید دریافته اند وبخوبی و با تمامی امکاناتشان آنتی تز وحدت را که تفرقه باشد به میان طیفهای مختلف نیروهای مبارز برده اند و سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن را سالهاست درعمل اجرا میکنند."
هدف من و ما در مبارزه فقط و فقط سرنگونی رژیم جهل و جنایت، بدون داشتن تصویری روشن از رژیم جایگزین و نتایج این سرنگونی برای توده های میلیونی نبوده و اندیشه ما بر مبنای "چو فردا رسد فکر فردا کنیم" عمل نمیکند.
به خاطر دارید که در سالهای منتهی به قیام بهمن ۵۷ همه در رفتن شاه هم رای و هم نظر بودیم، ولی بر سر آنچه خواهد آمد دیدگاه روشنی در جامعه وجود نداشت، اگر هم بود در حد بحثهای محفلی بود و در سطح اجتماع تبلیغ لازم انجام نشده بود. خمینی با استفاده از همین خلاء، شعار جمهوری اسلامی را به انقلاب تزریق و هم تراز استقلال و ازادی مطرح نمود.فقط وقتی خمینی صحبت از "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر" نمود تازه در بین روشنفکران جامعه این پرسش مطرح شد که ما در کجای جهان ایستاده ایم.
آیا به نظر شما صحیح تر این نیست که در ابتدا نیروهای آزادیخواه و برابری طلب از طیفهای مختلف چپ سوسیالیستی، چپ غیر سوسیالیستی و نیروهای اتنیکی در پی ایجاد جبهه ای فراگیر و ملی بر ضد دیکتاتوری باشند و سپس بعنوان جبهه ای شفاف با ثقل کافی، در پی تعامل با سایر نیرو ها با تفکرات و برنامه های دیگر برایند، تا از هرز رفتن نیرو ها در مسیر مبارزه با تضاد اصلی که همان استبداد حاکم است، جلوگیری گردد.
سلطنت طلبان و شاه الهی ها اصولا نیروهای آزادیخواه و برابری طلب از نوع من و شما را قبول نداشته و ما را عاملان انقلاب ۵۷ و نابودی سلطنت میدانند و مرزبندی سختی در برابر ما دارند، نزدیکی به آنها بدون داشتن ثقل کافی، هدر کردن وقت و انرژی و آب در هاون کوبیدن است.
شما به درستی می نویسید که وظیفه ما "دیدن دیگر نیروهای اجتماعیست که مثل ما فکر نمی کنند .اما خواهان مبارزه برای آزادی و دمکراسی می باشند". آیا واقعا بر این باورید که اهداف سلطنت طلبان و شاه الهی ها آزادی و دمکراسی برای توده های زحمتکش و رنجدیده ایرانی است؟
آقای محققی من و ما دگم های خانه های تیمی را حمل نمی کنیم، چرا که اصولا در آن خانه ها نبودیم، بلکه از یکسری پرنسیپ ها و مرزهایی دفاع میکنیم که حد فاصل نیروی ازادیخواه و برابری طلب با دیگرانی است که اهداف دیگری دارند. من مخالف فعالیت نیروهای سلطنت طلب نیستم حتی با فعالیت نیروهای تجزیه طلب هم مشکلی ندارم و معتقدم در فردای ایران، همه حق دارند نظرات خود را در فضایی خالی از شانتاژ تبلیغ کنند و تصمیم نهایی با مردم ایران است، ولی با سلطنت طلبان و تجزیه طلبان مرزبندی مشخصی دارم و نمیتوانم چشم ها را بر هم بگذارم و بگویم "انشالله گربه است."
به نظر من وظیفه لحظه من و ما، نشاندن درخت دوستی در بین دوستان است تا کام دل ببار آرد و البته کندن نهال دشمنی بی مورد است تا رنج بیشماری پیش نیاورد.
باید یکی شویم، اینان هراسشان ز یگانگی ماست
جناب حمید گرامی مقاله شما تحت عنوان "مزدوران صادراتی لکه ننگ اپوزیسیون هستند!؟" مغایر با موازین ایرانگلوبال است آن را بر می داریم تا آن را ادیت کرده عکس و نام اشخاص حقیقی را حذف کنید.
فکر نمی کنید که وقت آن رسیده که به موازات سخنرانی ها و روشنگری ها؍ حرکت عملی هم صورت بگیرد؟ آخر به ره افتاده کاروان؍ ایا صحبت های اخیر مهندس طبرزدی از داخل ایران را شنیده اید؍ ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹؟ چرا حداقل یک اعلام تایید یک نفره نمی کنید؟ برای مثال که بله من تایید می کنم و من هستم. چرا از دیگر همراهان همین تایید حداقل یک نفره را نمی خواهید؟ تشکیل حزب فرا گیر که همه مردم طرفدار فقط آن هستند و هیچ چیز دیگری هم نمی خواهند بماند برای پس از سرنگونی جنایتکاران آخوند. آخر به ره افتاده کاروان. آیا می خواهید آیندگان همه روشنفکران حال را؍ خاین به میهن بنامند؟ چنانکه امروز می نامند.
در کامنت قبلی, کوشیدم تا جامه فارسی بر اندام یک ضرب المثل آمریکایی بپوشانم که "اگر کسی چنان ساده لوح است که این مطلب را باور کند, حاضرم پل ژرژ واشنگتن در نیو یورک را به او بفروشم"؛ نتیجتا "اگر کسانی چنین باوری دارند, حاضرم بهشت بسیار مرغوبی با قیمت بسیار نازل را به آنها بفروشم".
پس از کمی تأمل و تفکر, گمان دارم تیری نه چندان دور به هدف زده ام؛
جهانی و مسئول بسیاری از مشکلات ما هم پشتیبانی میشود راه نجات ماست. و این البته پس از سه چهار هزار سال همزیستی مسالمت آمیز و اختلاط ها و امتزاج های ما میباشد. اگر ما واقعا قادر بوده ایم که قرن ها آن بهشت موعود را باور کنیم آیا بعید است که عده ای از ما چنین بهشت موعودی را هم - بدون توجه به شرایط تاریخی و زمانی و مکانی و مصلحتی - باور کنیم؟ این باور من است حتی "اگر که در پی ام افتد ز خلق انجمنی".به ما شیعه های ترک و فارس و غیره آموخته اند که مثلا "حب علی" برای رسیدن به بهشت کافی ست و یا زیارت قبر فلان امام و امامزاده "در روز قیامت استخوان را سبک میکند" و غیره, و بسیاری از ما به سادگی به این ها معتقدیم. بنا بر این با این سابقه عجیب نیست که عده ای از ما, از روی احساسات و بدون توجه به شرایط تاریخی و زمانی و مکانی و مصلحتی, و در میان آتش و خون ناحیه, باور کنیم که "حق تعیین سرنوشت" که مطمئنا از جانب واعظین غیر متعظ
\\ پیمان ورشو و ژئوپلتیک اروپا \\ بزودی اتحاد ( ایتالیا - لهستان ) بر علیه ( اتحاد فرانسه - آلمان ) شکل خواهد گرفت، انگار تابوت مرگ ایران، بر دوش اوروپای راست افراطی ، عازم فارسستان خواهد شد، این یک پوست اندازی برای اوروپا است، شاید تیر خلاص به رویای اتحادیه اوروپا، از پیمان ورشو شروع خواهد شد، بدون شک برگزیست آخرین نفس این اتحادیه است، اگر به لیست ( ۱۰ اقتصاد برتر دنیا در سال ۲۰۳۰ ) نگاه کنید، فقط یک کشور اوروپا ایی، آلمان را، در رتبهٔ دهم می‌بینید، نه از فرانسه خبری است و نه از دیگر کشور ها، جنوب اوروپا، باید با شمال خاورمیانه، امنیت دریای مدیترانه، دریای سیاه را تضمین کنند، فارسستان دیگر نمیتواند با حمایت از پ ک ک ، کشور تورکیه را متزلزل کند و همزمان، طالبان افقانستانی، در تهران دفتر باز کند. به آدرس ۱۰ اقتصاد برتر دنیا در سال ۲۰۳۰ نگاه کنید. راستی ایام ۲ ماه پیش بینی نکردم در
سال ۲۰۱۹ اوروپا چنان وارد آشوب خواهد شد که فراموش خواهند کرد پ ک ک و کوه‌های قندیل کجاست.https://www.dailymail.co.uk/news/article-6575793/China-worlds-largest-economy-2030-India-surpass-U-S.html
....
Country Nominal GDP (in trillions)
1. China $64.2
2. India $46.3
3. United States $31
4. Indonesia $10.1
5. Turkey $9.1
6. Brazil $8.6
7. Egypt $8.2
8. Russia $7.9
9. Japan $7.2
10. Germany $6.9
امروز یکشنبه است!
سرود میهن پرستانه خداحافظی کردن زنان اسلاو سروده زنده یاد واسیلی آگاپکین Vasily Agapkin تا کنون هزاران بار از سوی هنرمندان گوناگون خوانده شده است که در لینک زیر می توانید خوانش آن را با آوای دینا گاریپوا Dina Garipova ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=z1Rs7Yw3vUc
با این یادآوری دردناک و جگرسوز و دیوانه کننده که دینا گاریپوا هم اکنون بیست و هشت سال دارد و مانند غنچه گلی است که شکفت اما زنده یاد زهرا نویدپور که یکشنبه هفته گذشته در بیست و هشت سالگی از دست رفت مانند غنچه گلی بود که در زیر پای خوک های بی شرفی و بی ناموس و آشغالی مانند سلمان خدادادی له شد!
آری، امروز یکشنبه است!
https://www.youtube.com/watch?v=_EdSdP-yvnY&feature=youtu.be
جناب lachin,
ممنون از کمک به حل معما. دبیری بدون اطلاع سردبیر- احتمالا به علت روش معمولی این سایت - مقاله ای را در محل نامناسبی منتشر میکند که تیتر آن هم بی معنی ست. هنوز آب این اشتباه خشک نشده و مقاله به جای اصلی منتقل نشده است, شخصی با نقل مقاله انگلیسی, از فارس زبان ها جهت درک مطلب مقاله کمک می طلبد. شخص دیگری هم که احتمالا آشنایی به زبان انگلیسی ندارد می آموزد که "اول اسم خاص ها با کلمات[حروف؟] بزرگ شروع می شود مثل Franak Almasi.".
این شخص نا آشنا به زبان انگلیسی, تایپ فارسی نمیداند و از نرم افزار گوگل برای تایپ کردن استفاده می نماید و بندرت املای لاتین را که آخرین گزینه در این تکنیک است انتخاب میکند, مانند انتخاب lachin بجای لاچین پیشنهادی نرم افزار, و ظاهرا می نویسد faranak almasi. میگویم ظاهرا چون او معمولا از Copy و Paste استفاده میکند.
بهر حال تمام این ماجرا,
ضرب المثل "خشت اول گر نهد معمار کج " را به خاطر می آورد و یا اینکه " قضا چون ز گردون فرو هشت پر , همه عاقلان کور گشتند و کر". و این جهت توضیح "خصن و خصین هر سه دختران مغاویه بودند". و از جناب lachin جهت آموزش املای انگلیسی متشکرم.آقای 1 peerooz...
موقعی که من کامنتم را می نوشتم این مقاله در (( صفحه اصلی )) بود. قبل از اینکه که من کامنتم را نوشته و تمام کردم این مقاله از صفحه اصلی (( غیب )) زد. کسانی که تا اندازه ای با زبان انگلیسی آشنا دارند می دانند که اول اسم خاص ها با کلمات بزرگ شروع می شود مثل Franak Almasi.
جناب سازاخ,
ممنون از توجه و زحمت پاسخ. سال ها پیش به شعر زیبائی برخوردم که متاسفانه قادر به یافتن مجدد آن نشده ام. داستان دوری مجنون از لیلی و راه سنگلاخ درازی که در پیش بود. در پایان شعر, مجنون خطاب به راه میگوید:
بیگانه نیستی تو و, بیگانه نیستم,
چون سر بر آستانه لیلی نهاده ای
ای راه پر نشیب, ترا نیز عاشقم .
پس از سالها خواندن کامنت های مکرر روزانه شما باید بگویم که "بیگانه نیستی تو و بیگانه نیستم". اگر منظور و مقصد ما رسیدن به لیلی سعادت بشر است به گمان من - بعد از سال ها خواندن کامنت ها - این راه که میرویم - ببخشید - به ترکستان است, باز هم با طلب بخشش مجدد, چون شعر ترکی معادل آنرا نمیدانم. یعنی اکثر کامنت های اتنیکی, حمله ترک به فارس و فارس به ترک است و یا بر عکس. و چهارده سال است که این جریان هرروز تکرار میشود به حدی که شخصی مقاله ای در باره جمهوری خواهان مینویسد و شخص
دیگری رفلکسی آنرا به "ترک و عرب و کرد و بلوچ" وصل میکند. و این البته به شرطی ست که همه این ها انسان های معتقد حقیقی باشند و اگر کسی چنین باوری دارد حاضرم بهشت بسیار مرغوبی را با قیمت بسیار نازل به آنها بفروشم.پیروز عزیز شما مرتبا به گردانندگان سایت ایرانگلوبال موزیانه گوشزد و هشدار و دستور آتش می دهید ، که چرا صدای این ترکها و آزربایجانی های معترض به اتنوساید و آسیملاسیون حاکمیت زبانفارسی در سایت ایران گلوبال را خفه نمی کنید؟ عجب سکولار دمکراسی جل الخالق؟!؟!؟!
"" جایگاه پنجمین اقتصاد برتر دنیا تا سال ۲۰۳۰ برای تورکیه و منطقه به چه معناست ؟ رشد ( طبقه متوسط از ۵۲ درصد فعلی ، چیزی حدود ۳ بیلیون نفر، تا سال ۲۰۳۰، به چیزی حدود ۵.۵ بیلیون نفر افزایش خواهد یافت، این یعنی ۱- کمونیست‌ها ، توده‌ای ها، چپ‌ها بزرگترین شکست را تجربه خواهند کرد چونکه فلسفه وجودی کمونیزم، حذف طبقه متوسط است. ۲- مدرنیته با مفهوم ( از دست دادن معناا برای رسیدن به قدرت با استراتژی ۱- پیشرفت علمی ۲- رشد اقتصادی ) در بستر جامعه نهادینه خواهد شد. ۳- فارسستان با ایران شهر فارسی، هخا باوری، شاهنامه پرستی از قافله تمدن عقب خواهد ماند و تورکیه با رشد اقتصادی، زبان ناقص فارسی با فقط ۲۷۰ فعل ساده را، به حاشیه خواهد راند. ۴- فرار مغز‌ها و فرار کپیتال از فارسستان، به سوی تورکیه تشدید خواهد شد و این پدیده، یادگیری زبان تورکی در ایران را، به یک امر حیاتی تبدیل خواهد کرد.
https://www.youtube.com/watch?v=_qfDlFIBMxw..
Vadi Istanbul-Best time spent
سالام ـ برتو آقای دوشکی واقعامتاسفم،
این نامه ونظرشما واقعا آبروی هرمبارزی رابرد.
حیف ازآن...
هرچندکه این چهارگروه تشکیل دهنده اتحاد حرف دهن سوزی نزده اند،
وکارشان آب درهاون کوبیدن است،ولی شما بااین قلمت نشان دادی که واقعا فکری بنیادی نداشته ویک پان ایرانیست کوروش پرست باستانگراهستی،
هیچ بین ساختارهای سوئد،هلند،انگلیس با حکومت سرکوبگروچکمه پوش رضاپالانی وپسربی اراده قایل نیستی؟
هیچ میدانید،که شماهادرخارج سرکلاف راگم کرده اید؟
مردم وچالشگران درایران به آزادی فکرمیکنند،ولی شمادنبال
پول ومال ومنال هستید.ای کاش مقداری مطالعات خودرا درمورد
قوانین غیرمتمرکز ونرم زوم میکردی.
باورکن،مردم ،به ذات وماهیت پالانی ها بهترازهرکسی آشناهستند.
هر گونه دعوتی که زندگی مردمان را به تباهی ونابودی بکشاند ،جنایت است .
سازمان فداییان اکنون با پیامی به اعضا سابق در تلاش است تا برای خود جای پایی در باطلاق سیاست در نظام اسلامی دست و پا کند .
هر دعوت شونده ای با کارنامه گذشته فدایی همکاری با نظام اسلامی در بدری وگشتار مخالفان نظام روبروست که بدست رهبران حزب توده وپادویی فدایی ها سرنوشت مردم ایران وسازمان را عوض کرد .
سازمان فداییان بی انکه از گذشته درسی اموخته باشد اینده خود را بر همان باورها وپندارها و سراب های گذشته قرار داده است .
با چپ نامیدن و دعوت از اعضا نمیتوان نقشی در حل مشکلات مردم ایران داشت .
کشور ما ایران با تسلط اخوند و خطر جنگ داخلی وتجزیه وفقر عمومی وفرار ثروت های ملی روبروست و برای حل این همه اسیب های ناخواسته
اندیشه چپ وسازمان ان بسیار خطرناک است .پرسش اساسی این است ازادی یا سوسیالیسم .
سلام جناب لوایی.در فدرالیسم به روش سویسی علاوه بر مزایای استقلال مزایای اتحاد وبزرگ بودن نیز وجود دارد .مثل رقابت سازنده داخلی با دیگر ملل .احتمال صفر بوجود امدن دیکتاطوری.مانع نژادپرستی وناسیونالیسم افراطی....
با تشکر از سایت ایران گلوبال در نشر این ویدئو علمی، بحثی فوق العاده علمی که آدمی با یکبار گوش کردنش سیر نمی شود، قسمت اول در مورد پیدایش کهکشانها و عمر اتم های هیدروژن و اکسیژن و قسمت دوم در مورد بی اساس بودن نژاد های انسانها می باشد، دوستان عزیز اگر وقت کردید حتما گوش کنید،
دوستان... جا دارد که از دکتر حسام نوذری بخاطر این بحث علمی تشکر بکنیم و از انتشارات اختر ممنون هستیم که این بحث را در ایران گلوبال منتشر کردند. یکی از زیبائی های علم در اینجاست که خیلی احتمال دارد اتم های دست چپ ما حاصل انفجار یک ستاره و اتم های دست راست ما حاصل انفجار یک ستاره دیگر باشد. بقول (( لورانس کرواس...Lawrence M. Krauss) عیسی مسیح نمرد که ما زنده باشیم بلکه این ستاره ها هستند که مردند تا اتم های بدن مارا تشکیل بدهندتا ما زنده باشیم.. بحث علمی خیلی جالبی بود . مشتاقانه منتظر بحث های علمی دیگری از ( اختر ) هستیم. باز هم خیلی ممنون...
جناب سازاخ,
کامنت شما راجع به مقاله (چند نکته در باره بیانیه چهار جریان جمهوریخواه) مرا مجبور به خواندن این مقاله نمود و در آن چیزی مربوط به ".... ترک و عرب و کرد و بلوچ...... " ندیدم. شما با انتشار مجدد یک کامنت, دوبار به نویسنده مقاله بی جهت توهین کرده اید که "...چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟....". من نمیدانم ایشان کیستند اما شما همانی که از لواط کورش با داریوش لوبیا خورده به تفصیل صحبت کردید و این کافی بود که معلوم کند که شما کیستید. تقصیر از شما نیست. تقصیر از سایت بی در و پیکر و بدون ویراستای ست که اجازه انتشار چنین اراجیفی را میدهد.
جناب lachin,
این مقاله در بخش انگلیسی و به زبان انگلیسی منتشر شده و بررسی آن به عهده انگلیس زبان هاست نه فارس ها.
عنوان مقاله هم (The has no order) گویای تسلط خانم faranak almasi بر زبان انگلیسی ست و احتمالا سمانه گرمرودی هم با نقطه چین کردن کلمه ای در متن ظاهرا آنرا بررسی و ویرایش فرموده اند. انتظار شما هم این ست که خصن و خصین این نوشته را هم فارس زبان ها تعبیر و تفسیر کنند که میشود دختران مغاویه.
دوستان... کسی از این مقاله سر در می آورد؟ فکر می کنم در باره فروریختن ساختمان پلاسکو باشد.....
Plosko collapsedWhat should be done to prevent such disasters? It is necessary to know that no one is behind the events, that is, the whole society is blamed for the low and high
Transparent and timely information, without any consideration, will bring people to the executive and decision-makers' confidence and reduce the level of anger and anger caused by the concealment of the story
The neighbors of the neighboring country choked Ahwazi
Lake Urmia dried up, and Isfahani provided Zayandeh Rood water with memories
The …………… stayed behind the Kurdistan borders, but none of the events of the recent school in the west of Tehran blurred the tone of Iranian society.
The people of Iran have suffered all kinds of catastrophes, but the disasters are different
That's why it's not easy to miss out some things
The Tehran Moan School's event is more disastrous because of its depth and depth, but because of the fall of all the values that Iranian society has been trying to preserve for centuries and centuries
Of course, this was a foreseeable event, since a red alarm of social harm has been heard from Iran many times ago.
But no one cares about that
For this reason, the repetition of such catastrophic events should not be too far-fetched
As long as it is not done correctly to remove it
Unfortunately, in many cases dealing with such events, both the law and the legislator, the law enforcers and, more importantly, the general public with violence and punishment, want to stop it from repeating it.
And, with the ignorance of reading the perpetrator, they try to clear the problem
To this end and in some way do not disassociate from the disaster, because they are both guilty and involved in their own way
At present, the shock caused by this disaster does not provide a way other than violence, and hurriedly go to the easiest way and react sharply and far from its root-look.
To this end, too, they will satisfy themselves, but do you know that such reactions can exacerbate injuries?
What should be done to prevent such disasters? It is necessary to know that no one is behind the events, that is, the whole society is blamed for the low and high
Transparent and timely information, without any consideration, will bring people to the executive and decision-makers' confidence and reduce the level of anger and anger caused by the concealment of the story. Of course, the censorship of the media also continues the disaster
Observing these behaviors, as stated, involves a lot of social harms in the response to social harm. Because violence leads to repetition of such disasters in different ways and in the form of the problem remains.
Blaming the person does not solve any problem. In general, society must believe in the catastrophe, face it, and find the solution to it. That does not cause confusion, psychological insecurity, confusion and mistakes, so the leader must find order.
بخش:
انگلیسی
انتشار از:
سمانه گرمرودی
با دید فارس محور، همه راهها به بن بست ختم خواهد شد و زمینه ائی برای تفکیک ایران به حداقل به هفت کشور همانند شوروی سابق فراهم خواهد نمود، شما نمی توانید از چانب ملتهای دیگر تصمیم بگیرید، چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟ یک نفر با یک رای پس تو هم رائیت را به صندوق بریز منهم و اگر تو رای نیاوردی برو و در جایت بنشین و از آن آج فیل پانفارسیسم برتر و اشرف مخلوقات بیا پائین، سعی کن وارد دنیای مدرن و وقعی بشوی و همه را برابر و هم سطح ببینی،
با دید فارس محور، همه راهها به بن بست ختم خواهد شد و زمینه ائی برای تفکیک ایران به حداقل به هفت کشور همانند شوروی سابق فراهم خواهد نمود، شما نمی توانید از چانب ملتهای دیگر تصمیم بگیرید، چه کسی و کدام قانونی به شما این اجازه را داده که از طرف یک ترک و عرب و کرد و بلوچ حرف بزنید، مگر شما کیستید؟ یک نفر با یک رای پس تو هم رائیت را به صندوق بریز منهم و اگر تو رای نیاوردی برو و در جایت بنشین و از آن آج فیل پانفارسیسم برتر و اشرف مخلوقات بیا پائین، سعی کن وارد دنیای مدرن و وقعی بشوی و همه را برابر و هم سطح ببینی،
خانم فرانک الماسی.... لطفآ مقاله فرستاده شده The has no order را با متن فارسی بفرستید. چون نه ( تیتر مقاله ) قابل درک است و نه خود مقاله که شاید بوسیله (( گوگل )) ترجمه شده است. بهترین ها را برایتان آرزومندم...