Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: جمال

هر کسی و هر کشوری در جهان اگر محق باشد بر علیە جنایت میانمار علیە مسلمانان صحبت کند و اظهار نظر کند شما فاشیزم پان تورک و کشور تورکیە حق ندارید فاشیزم تورک و تورکیە جنایاتی بە مراتب هولناکتر از جنایت میانمار مرتکب شدید ، دستان فاشیزم تورک و تورکیە تا مرفق آلودە بە خون و کشتار ارمنیان ، کوردها ، علویها . یونانیها ، بلغاریها ووو آغوشتە است

حتی فاشیزم تورک در لباس محافظ رئیس جمهورشان ١٠٠٠٠ کیلومتر دورتر از تورکیە امروز در دادگاهای نیویورک بە ١٥ سال محکوم میشوند بە جرم جنایت و بربریت ببنید در تورکیە چە جنایرتی کە مرتکب نمیشوند این فاشیزم ناز نازی تورک
https://www.google.se/search?
q=%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D8%A2%D9%86+%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%88%
D8%BA%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C%D9%88%D8%B1%DA
%A9&tbm=isch&imgil=xgKJWupOdTbRIM%253A%253BIW1dhV21wZXhyM

نوشته شده توسط: جمال

بە یک جملە یک پان تورک توجە کنید و بعد آن را با فیلمی کە لینک آن را میزنم و بە وضوح در مورد تورکیە و کشتارها و جنایت ضد بشری بە وفور یافت میشود در گوگل در مورد تورکیە سخنان این ان تورک را مقایسە کنید ..............................از پان تورک لوائی ---------به نظر من، تركيه بهترين كار را در دفاع از انسانيت و مظلوميت انجام داد. تركيه در سكوت واداده هاى سياسى جهان سياست، كارى كرد كه بايد سرمشق ديگران در وقايع آينده باشد. تركيه با اين كارش به جهانيان درس مروت و جوانمردى ، و البته درس سياست داد. تركيه دنبال منافع انسانِ ترك نبود بلكه به منافع انسان و كرامتش انديشيد.

البتە قبل از زدن لین باید دتد کە تورکیە چکار کردە کە بە نظر یک پان تورک این چنینن اهمیت پیدا میکند ،،،،،، تورکیە همسر اوردغان همراه بلال اوردغان و داود اغلو وزیر خارجەی پیشن تورکیە و چاوش اغلو وزیر خارجەی کنونی تورکیە و همسر چاوش اوغلو را همراه تعداد زیادی از کانالهای تلویزیونی تورکیە و مقداری کالای بنجل و بدر نخور همراه این هیئت تورکی بە بنگلادش فرستاد و طی این مدت فیلم سینمائی هندی پان تورک در بنگلادش شروع بە پخش کرد با در آغوش گرفتن مردم از طرف این هیئت جنایتکار تورکیە این هیتت را برای کمک بە مردم مصیبت زدەی کە از دست بودائیها بە بنگلادش پناه بردن نفرستادە بود تورکیە و اوردغان برای جلب آراء اوردغان در تورکیە و نشان دادن فیلم هندی هیت تورکی بە بنگلادش فرستادە بود کیست کە نداند فاشیزم تورک در تورکیە 1000 ها بار و وحشیتر از از بودائیان میانمار هستند تورکیە قبلاأ بارها و بارها در جلو دوربین های جهانی بربریت و وحشی گری خود را نسبت بە اقلیتها در تورکیە نشان دادند این اشک تمساح لوائی و کف زدن برای تورکیە فقط بە درد لوائی و مطهری میخورد ، جنام لوائی کافیست در گوگل بنویسد جنایات تورکیە تا ١٠٠ ا فیلم و دکومنت از جنایات و بربریت تورکیە در صفحەی گوگل نمایان شود ،

تورکیە در عرض چند ماه 5 شهر کوردستان تورکیە همین پارسال با خاک یکسان کردە

شهر سور دیار بکر ، جزیرە ، نسبین ، ماردین و درسیم و بە اضافەی بسیار ویرانی در شهرهای دیگر حداقل جا داشت فاشیزم تورک در مورد میانمار چسب بە دهانش میزد در این مورد
فقط یک نمونە از جنایاتتان را علیە بشریت در تورکیە ببینید


https://www.youtube.com/watch?v=rhDkN2zpQzo
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربر گرامی،... آتاش... من زمانی به این موضوع پارس و پارسی و فارس و فارسی بصورت آکتیو پرداخته ام که این موضوع دارد به این یک امر حقوقی و حقیقی و امتیاز مالکیّت تبدیل شده و میشود، که ایرانیانی که در بنیاد و بطور کلی پارسی و فارس نیستند، از آن سوء استفاده میکنند، این غیر پارسی ها یک روز هخامنشی میشوند؛ روز دیگر آریایی، فردایی دیگر شیعه گری فلسفی، روز دیگر اصلاح طلب دینی، روشنفکر دینی، و ساعتی دیگر کرمان را همان ژرمن مینامند، ظریف را مصدق، و قاسم سلیمانی را آریوبرزن، حسین را سیاووش، و هر روز هویّت پارسی مردمان دیگر را به حراج این و آن گذاشته اند و میفروشند و برای خود کسب امتیاز میکنند، اکنون هم در کنار جمهوری اسلامی ایتساده اند و روند دمکراسی را سد میکنند، و بسیار مسائل دیگر، من میخواهم از سوء استفاده از این امتیاز دروغین جلوگیری کنم.

در ضمن همین فارس و ملّت فارس هم بازیچهء قومگرایان شده است، وقتی هویّت پارسی را از مردمان غرب، جنوب غربی، و جنوب میگیرند و به کویرها و به مشهد و قم و هر جا که مقبره ای از تبار عرب هست و به تهران یزد و سمنان و به جاهای دیگر می برند، یک مرتبه ملّتی بنام عرب را در خوزستان جایگزین آن میکنند. به میان آوردن این بحث پارسی و فارس بود دلایل مختلفی دارد که اینجا نمی شود به ]مهء آنها پرداخت .
بله آن شب در تلویزیون گوناز آقای هدایت فضای دمکراتیکی را بوجو آورده بود که واقعأ من احساس آرامش میکردم، ولی خوب برای اشاره کردن به همهء مسائل زمان کم بود و می بایستی در زمانی محدود از هر دری سخن برود.

برای من بنیاد فکری و منش انسانها در محور قرار میگیرد و جدأ وابستگی های دیگر از جمله، قومی، نژادی، و سایر شاخصه های دیگر اصلأ مطرح نبوده و نیست. با سپاس

نوشته شده توسط: Anonymous

من با تمام مخالفتم با نظام اسلامی اقای بولتن رایک تروریست جهانی میدانم.

نوشته شده توسط: Anonymous

بازهم عوام فريبي(خودفريبي!)ديگرولي اينبار مسخره ترازهمه ي ياوه سرائي هاي پان فارسيسم !اگراين اطلاعيه براي همهم "مردمان!!!"ايران است ؟؟؟پس چرابزبان هاي مختلف نيست وفقط بزبان دولتي حاكم است؟؟ زبان دولتي توجه كنيدبااحترام بزبان ملت شريف وعزيزفارس ،زباني اجباري ،باسمه اي بوده وموردتنفروانزجارملل غيرفارس زبان است وهمانطوريكه نميدانيد ويا ميدانيد وخودرابخواب زده ايد،زبان باسمه اي واجباري دولتي،مانع اصلي وحت مللي دوشرايط كنوني است وبرأي رفع اين مشكل أساسي راهي جز انتخاب زبان مشترك انگليسي كه زبان مادري هيچكدام ازملل ايراني نيست،وجود نداردواين يكي ازراه حل هايي است كه ميتواند جلو ازهم پاشيدگي وجنگ داخلي را بگيرد

نوشته شده توسط: Anonymous

آراکان نیست. اَرّکان است. منابع فارسی و عربی را اگر نگاه کنید، می بینید اَرّکان نوشته اند. آراکان را ایرانی ها از روی فرم انگلیسی رونویسی کرده اند که درست نیست. در لغت نامۀ دهخدا نیز آمده است: ارکان . [ اَرْ رَ ] (اِخ ) ولایتی است از برمه ٔ انگلیس و آن از جانب شرقی ......

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای منطق تورکی مغول ها به دوغ آیران نمی گیوند.آنان به شیر تخمیرشده که گویا ۳ درصد الکل دارد ،آیراق میگویند.نام ایران در منابع یونانی و رومی و تورات وانجیل و قران و نهج البلاغه و... موجود نیست( درقران از مصر و روم وحبشه و حتی چین نام برده شده است).بنا براین ایران اسمی باستانی نیست. وبه احتمال بسیار زیاد ی نظیر عراق ، ترمی تورکی می باشد و به معنی سرزمین نزدیک. عیراق یعنی دوروایرن یعنی نزدیک ، نامی که تورکان آسیای میانه به خراسان و عراق عجم وعراق عرب اطلاق کرده اند. (بسیاری از الف های کلمات که فتحه میباشند، به اشتباه (آ )تلفظ میشوند. نظیر تومن و قجر(شاهین) وببیر(پادشاه تیموری هند) که امروزه تومان وقاجار و بابر نوشته شده وفتحه ا به اشتباه( آ )گفته میشود. نام خراسان زمان آقای فردوسی طوسی هم ایرن بوده که ایران درج شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

هم وطنی بنام اقای جمشید پیمان در مورد (بیانیه کوشندگان اتحاد مردمان ایران) کامنتی گذاشته و چند سؤال را مطرح کرده اند ۱-اینکه این کوشندگان چه کسانی هستند؟وچگونه و طی چه پروسه به جمع بندی رسیده اند؟.۲- اتحاد مردمان یعنی چه؟ و بعد حدس زده اند که این واژه (اتحاد مردمان ایران) برگردان اتحاد ملت ها یا اتحاد خلق ها میباشد.چه ضرورتی پشت این واژه نا شناخته اتحاد مردمان قرار دارد؟. من بنام یکی از پایه گذاران (اتحاد مردمان ایران یا همان کوشندگان اتحاد مردمان ایران با شما سخن میگویم مستند و بدون پرده پوشی و میتوانید به این گفته بنام نظر جمع امروزی ما کوشندگان استناد کنید یعنی جمع کنونی ما چنان همبستگی و اعتمادی به هم داریم که هر فرد سخنش سخن جمع است «من»را به«ما» تبدیل کرده ایم. بله ایرانیان مار گزیده حق دارند نه تنها از بند سفید وسیاه بترسند بلکه از بند بترسند!...

هم وطنی بنام اقای جمشید پیمان در مورد (بیانیه کوشندگان اتحاد مردمان ایران) کامنتی گذاشته و چند سؤال را مطرح کرده اند ۱-اینکه این کوشندگان چه کسانی هستند؟وچگونه و طی چه پروسه به جمع بندی رسیده اند؟.۲- اتحاد مردمان یعنی چه؟ و بعد حدس زده اند که این واژه (اتحاد مردمان ایران) برگردان اتحاد ملت ها یا اتحاد خلق ها میباشد.چه ضرورتی پشت این واژه نا شناخته اتحاد مردمان قرار دارد؟. من بنام یکی از پایه گذاران (اتحاد مردمان ایران یا همان کوشندگان اتحاد مردمان ایران با شما سخن میگویم مستند و بدون پرده پوشی و میتوانید به این گفته بنام نظر جمع امروزی ما کوشندگان استناد کنید یعنی جمع کنونی ما چنان همبستگی و اعتمادی به هم داریم که هر فرد سخنش سخن جمع است «من»را به«ما» تبدیل کرده ایم. بله ایرانیان مار گزیده حق دارند نه تنها از بند سفید وسیاه بترسند بلکه از بند بترسند! و باید سؤال کرد و جواب شنید و تحقیق کرد ولی نه تا انجا که چنان شود که دست از مبارزه کشید و همه چیز را داعی جان ناپلئونی بحساب اورد. اگر به سایت کوشندگان رجوع کنید خود من در مورد گذاشتن واژه (مردمان ایران) بجای اقوام ایرانی وملیتهای ایران و یا ملل ایرانی نوشته و گمان دارم اگر بدان نوشته رجوع کنید روشن خواهید شد که نه کاسه ای زیر نیم کاسه است و نه بر گردان اتحاد ملتها و یا اتحاد خلق و یا خلقها و یا ملیتها بلکه یکی از دلایل همین جنگ و دعوای هم وطنان بر سر اوردن این واژه قوم و ملیت و ملتها و ملیتها که سالیان دراز در بین مبارزین نفاق ودودستگی و پراکندگی بوجود اورده است هم در طیف چپ،ملی گرا واقوام .از ان که بگذریم مگر ایران تشکیل نشده از مردمان مختلفی مانند بلوچ،کرد و اذری وووکه در حالی که هر یک ویژگی وفرهنگ و اداب مشخص خود را دارد ولی در همان حال بسیاربا مردمان دیگر ایران هم سو و با اداب و رسوم تنیده در هم زیسته و درون هم ادقام شده اند اینهاا در همان حال مردمانی دیگر و در همان حال متحد و یک پارچه در جغرافیائی بنام ایران هزاران سال زیسته و هیچ هنگام با اراده خود به قوم و یا مردمان همسایه خود در جنگ و مبارزه نبوده و همه یکی بیش و دیگری بیشتر بوسیله حکام وشاهان وحال شیخ سرکوب شده اند.این مجموئه را مردمان ایران مینامند نه ملیتها و یا ملتها .و جدا از شک و نا باوری ودنبال کردن های چپ و راست ما در کوشندگان واژه در خور مردمان را بکار میبریم که (اتحاد مردمان ایران در برقراری دمکراسی) است.از دید ما هم گویا است و هم نفاق وپراکندگی را در بکار بردن واژهای دیگراز میان میبرد. در مورد سئوال این که این کوشندگان چه کسانی هستند؟ بهترین ازمون امدن و اشنا شدن و تحقیق است و همکاری. در پایان ،هم وطن گرامی اگر بفکر ازادی؛دمکراسی ؛قانون مند کردن ایران؛ یک پارچگی ایران ونفی رژیم اسلامی و برقراری حقوق پایمال شده مردمان ایران هستید جای شما در کنار ما است با هر عقیده که داشته باشید.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اگر واقعاً خواست پان ایرانیستها، تامین منافع ملی و تحکیم وحدت و یکپارچگی ایران است، باید با رژیم ضدایرانی و ضدبشری آخوندها ،مرزبندی های جدی داشته باشند.
رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، با پیگیری سیاست خارجی فرا ملی، مبتنی بر ارزش های دینی که ناقض قواعد حاکم بر نظام کنونی جهان است و با زیر پا گذاشتن این قواعد و نادیده گرفتن منافع بازیگران عمده آن، نه تنها باعث ورشکستگی اقتصادی و بحرانهای مالی در کشور گردیده بلکه با دشمن تراشی برای کشور، امنیت و یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور را با خطر جدی مواجه کرده است.
رژیم حاکم بر ایران، تنها حکومتی در جهان است که سیاست رسمی اش تضعیف وطن پرستی، میهن دوستی و نفی هویت ملی در کشور است. سران رژیم جمهوری اسلامی هیچگونه قرابتی و نسبتی با مردم، فرهنگ، تاریخ و سرزمین ایران ندارند. حاکمیت این آخوندهای پلید و فاسد و وطن فروش است که باعث و بانی به طمع افتادن و

حریص شدن کشورها برای نقض تمامیت ارضی ایران می باشد. سردمداران رژیم جمهوری اسلامی که به شدت منزوی و مترود از جامعه جهانی می باشند ، نه تنها جرات اعتراض به دعاوی ارضی مجعول کشورهای عربی و تبلیغات پان ترکیستی جمهوری آذربایجان و ترکیه را ندارند و اقدام جدی ای صورت نمی دهند، بلکه به این طمع ورزی به خاک کشورمان و تحریف هویت تاریخی مردم ایران هم کک شان نمی گزد. روشن است که حاکمیت سیاسی در هر کشوری پیوسته در حال تغییر بوده و هست اما، حاکمیت ملی عنصری ثابت و تغییر ناپذیر است که هیچ گاه نمی تواند تغییر کند، ضمن آنکه قابل تقسیم، تفویض و یا تقدیم به فرد و یا کشور دیگری، نیز نمیباشد. همچنانکه در این دوران سیاه استبداد دینی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران با خامنه ای جلاد و دیگر آخوندهای پلید و سردمداران نظام دینی تعریف نمی شود و این جنایتکاران و جباران حاکم بر کشور ما، فقط حاکمیت سیاسی کشور را به زور و اجبار در اختیار گرفته اند.
رژیم جمهوری اسلامی به آسانی مردم و منافع ملی کشور را فدای منویات شوم و مصلحت سنجی های لجام گسیخته دینی خود میکند و به بهانه حفظ بیضۀ اسلام کمر به حذف و نابودی ایران بسته است. حسین طائب رئیس قرارگاه عمار: اگر قرار باشد جنگی در بگیرد در مقایسه، حفظ سوریه برای ما از حفظ خوزستان اهمیت بیشتری دارد و ارجحیت با سوریه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی، ممنون از شریک شدن تجربه تان، فرصتی شد در کامنت بعدی توضیح خواهم داد چگونه جوامع صنعتی‌، این نیاز جوانان به پیوستن به شورش ها، جریانات رادیکال را تعدیل میکنند و چرا سیستم‌های کمونیستی، شدیدا با این تعدیل کردن‌های جوامع صنعتی‌ ، مخالفت می‌‌ورزند و سیاست سرکوب را پیاده میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دولتهای ایران، چه در دوران پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی و دولت عراق چه در دوران صدام و چه در دوران پس از صدام و دولت ترکیه و سوریه همه بیش یا کم در سرکوب ملت کرد دستهای بسیار آلوده ایی دارند. این دولتها به هیج وچه کوشش نداشته اند در این سرزمینها سرمایه گذاری در فنآوری، در آموزش و پرورش و در زمینه های دیگر را اجرا کنند.
برکنار از دارو دسته بارزانی که چیزی کمتر از مافیا ندارد، همه پرسی کردها در عراق حق آنهاست. این همه پرسی نه از سر لجاجت و خودخواهیست بلکه این همه پرسی واکنش این مردم در برابر ظلم و نابرابری است. کسی نمیتواند گارانتی کند اگر دولت عراق ترکیه سوریه و یا ایران دموکرات شدند حتماً حقوق کردها برآوره خواهد شد. این همه حاصل سیاستهای نادرست این کشورهاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" گفتمان غالب که فرای هر ایدئولوژی است کدام است؟ """ کدام تحول، جهت گیری، سیاست کلی‌ به فرصت سازی خواهد انجامید و کدام جهت گیری به فرصت سوزی ، ابتدا باید دید چگونه در سطح جهانی‌، ژاپن، کرهٔ جنوبی، جمهوری آزربایجان فرصت سازی کردند یا ونزوئلا، کوبا، اریتره، ارمنستان فرصت سوزی را فراهم آوردند. فاکتور‌های یک سیاست جامع که به پدیدهٔ فرصت سازی فضا سازی می‌‌کند کدامند؟ ۱- ارتباط با کشور‌های منطقه و جهانی‌ برای فائق آمدن به "" بحران لجستیک ""، ۲- سیاست دقیق در جلب سرمایه ، پرسش """ چرا ونزوئلا نتوانست و نمیتواند آزربایجان شمالی‌ بشود شروع خوبی‌ است "".

نوشته شده توسط: Anonymous

پیشنهادات بولتون عالیست. در نهایت ترامپ هم بعد از کلی سعی و خطا و ضایع شدن طرح هوشمندانه بولتون را اجرا خواهد کرد و یا اینکه ضایع تر خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

توجه دوستان را به چند واقعیت تاریخی جلب می کنم .
1-درگذشته زبان مردم ایران کنونی ترکی وجنوب کشورعربی بوده است گل نوشته های تخت جمشید حکایت ازاین دارد.
چنانچه تاریخ هم گویاست تورکها درایران مقابل هوجم اعراب مقاومت کردند واعراب با هم دستی فارسها تورکها را شکست دادند درحمله مغولان وحشی هم چنین همدستی بین فارس ومغول را مامی بینیم
2-زبان فارسی کنونی ایران نتیجه اختلاف تورک واعراب است چون تا قبل ازغزنویان زبان فارسی به هرشکلی وجود خارج نداشته است .
چون هیچ نوشته ای ویا شعری به فارسی نداریم .
بخصوص امروزه استانی بنام فارس که مهد زبان فارسی هم نامیده می شود دراین استان کسی به فارسی صحبت نمی کرده است .
چون هیچ نوشته ای به فارسی نداریم .
3- ما نمی دانیم هخامنشیان یا به قول خاخامنشیان به چه زبانی می نوشتند و یا صحبت می کردند مگراینکه بند 1 را به پذیریم .

ازخاخام های یهودی بخصوص زن خشایارشاه که آرامگاه او هم درایران است کتابی خاطراتی به جا مانده است .
چرا ازهخامنشیان نوشته ای نداریم ولی از رومیان نویسندگان بنام داریم ؟؟!!
توصیه می کنم به افرادآزاد اندیش به نوشته ای ومصاحبه های همایون کاتوزیان ویا هایده ترابی ویا دکترارفعی ودکتر ذهتاب دراین رابطه مطالعه کنند.
مردم ما ونویسندگان برای درگ بهتر و تحمل حقوق بشر و برابری انسانها نیاز به واقع بینی دارند.
با افکار نژادپرستانه که درمقابل امریکا واروپا ظلیل هستیم ولی درمقابل کشورهای خاورمیانه ظالم
امکان تحمل حقوق بشر که سر لوهه سازمان ملل می باشدنخواهیم داشت .
نوشته شده توسط: جمال

کرمانشاه امروز نشان داد بخشی جدائی نا پذیر از سرزمین اشغال شدەی کوردستان توسط اشغالگران ایرانی است ، کرمانشاه امروز شناسنامەی کوردیت و کوردستانی بودن خود را محکم بر پیشانی اشغالگران کوردستان کوبید و با صدای بلند هویت کوردستانی خود را بە گوش اشغالگران ایرانی رساند
امروز کرمانشاه برای پشتیبانی از کولبران کوردستانی کە با بربریت تمام بدست اشغالگران ایران کشتە میشوند بە خیابانها آمدند اولین عکسهای یجمع مردم کرمانشاه در پشتیبانی از فرزندانش در سایتها پخش شد

نوشته شده توسط: Anonymous

عالی بود زنده و پایدار باشی رفیق عزیز

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی عزیز این باستانگرایی شما دیگر خیلی مبالغه آمیز هست ، ما با اثبات این مساءل بکجا می خواهیم برسیم . آخر چرا برای شما فارس بودن و یا ترک ،یا عرب عجم بودن این همه مهم هست ؟ آخر این بینش دیگر خیلی کهنه و فرسوده شده است . ما در رءالیتت جامعۀ خود با بسیار مشکلات کمر شکن روبرو هستیم . چرا ما پتانسیل فارس را از آن خود می دانیم و به وجود آن شاد هستیم؟ چرا پذیریش پتانسیل های غیر فارس برای فارس ها این همه مشکل هست ؟ چرا از رد یا توهین و تحقیر به دو سوم پتانسیل متعلق به ایران غیر فارس ،این همه بی تفاوت هستی ؟ طبق یاد آوری خود رضا شاه به اطرافیانش ، ایشان پیشنهاد می کند که به دو دلیل با ترک های ایران ازدواج مصلحت هست ، یک بخاطر ثروتمند بودن ترک ها ، دو بخاطر استعداد دولتمداری این ملت . من فکر می کنم پانفارسیسم امروزی از بیرون خط می گیرد چون آنقدر بیمایه عمل می کنند که حتی منفعت خود را


در دراز مدت نمی توانند تشخیص بدهند
و از این رفتار بی خردانه ضررشان به تمام ایران رسیده و ابعاد بزرگی را احاطه می کند ، ما ترک ها از این رفتار پانفارسیزم متضرر هستیم . سءوال این هست آیا این جماعت از رضا شاه ایرانی ترند ؟

در ضمن از مصاحبۀ بسیار ارزشمند آقای کرمی با گوناز تی وی متشکرم. هز حال بخاطر کشورمان تا دیر نشده ما باید به هم برسیم ! هم دیگر را بعنوان اپوزسیون قبول کنیم .
نوشته شده توسط: جمال

فاشیزم و پان ایرانیسم بە ظاهر دلسوز همیشە اینطور بودە حتی در یک جلسە کە یک تلویزیون معتبر با چند نفر بە گفتگو مینشیند جناب پان ایرانیست روزنامە نگار فرصت نمیدهد مجری برنامە از ایشان سوأل کند بدون وقفە با پریدن تو صحبت ٢ نفر دیگر و خوردن حق ٢ نفر در جواب دادن خود را نشان میدهد در عوض خوشحالم کە کوردها بە این درجە از متانت و بردباری و درک از یک برنامەی گفتگو رسیدند و متانتشان نشان از بر حق بودن صحبتهایشان دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

رژیم و حکومت فعلی ایران از کمونیست بدتر بوده و از نوع حکومت های فوق دیکتاتوری است.به زودی فروپاشی خواهد شد.رژیم با پول های بیت المال برای خود کلی طرفدار شارژی خریده و کلی هم مواجب بگیر مطیع استخدام کرده و تا زمانی که شارژ پولی اینها تامین شود رژیم هم می تواند از ناحیه مردم خیالش راحت باشد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

در ان سالها ،جنبش فرار از خانه به ایران هم رسیده بود، من و یک دوستم تصمیم گرفتیم از خانه فرار کنیم(17 سال داشتیم ) ولی روز بعد ، دوستم که قاسم نام داشت بدون اطلاع من از خانه فرار کرد ، صبح روز بعد ، خانواده اش ، گریان به نزد من امدند وسراغ او را از من گرفتند ، ناراحتی خانواده اش را که دیدم ، خوشحال شدم که دست به این کار احمقانه نزدم و با قاسم فرار نکردم ، به خانواده اش گفتم نگران نباشید ، قاسم ده روز دیگه بر می گردد، چون حساب کردم ، پولش که کرایه خانه و آب و برق خانه شان، بود، پس از ده روز ته می کشد.قاسم که خانوادگی شاگرد اول مدارس و دانشگاههای ایران بودند، بعد ها او حتی ، مدرسه را ول کردو معتاد شد .....انگار یک جورایی، نسل ما تحت تاثیر گروه بیتل ها و جنبش فرار از خونه بودیم و خودمان خبر نداشتیم، بنظر می رسد که" جنبش" چریک شهری هم دنباله جنبش بیتل ها که جنبشی علیه سرمایه دار ها بود

نوشته شده توسط: lachin

دوستان....تاريخ تحريف و نوشته شده ايران بوسيله بيگانگان چنان خنده آور است كه نه تنها عقل سليم را به حيرت وا ميدارد بلكه گرداننده گان اين تاريخ تحريف شده ، چنان غرق در كورش و هخامنشي بودند و هنوز هم هستند كه حتي به خودشان اجازه ندادند يك حساب دبستاني بكنند تا از خرج كردن بين سيصد تا پانصد ميليون دولار از جشن هاي ٢٥٠٠ ساله نمايشي شاهنشاهي كه يك إيراني هم در ان شركت نداشت ، جلو گيري بكنند. همانطور كه بياد داريم اين جشن ها در ماه اكتبر سال 1971اتفاق افتاد.. اگر قبول كنيم كه سلسله هخامنشيان در سال 550 بنياگذاري شد بايستي قبول بكنيم كه متاسفانه بزرگترين كلاه تاريخ بر سر ايرانيان در اين جشن هاي نمايشي گذاشته شد چون 2521=1971+550 آقاي محمد رضا پهلوي و گرداننده گان اين نمايشها به عقلشان نرسيد كه يك حساب دبستاني بكنند تابفهمند كه 21 سال اين نمايش هاي عوضي را ديرتر شروع كردند و ميبايستي

اين جشن هاي به اصطلاح 2500 ساله شاهنشاهي و يا اين نمايشنامه ها در سال 1950 بر پا مشيد ...........21=2500-2521. .... . و. 1950=21-1971....2500=550+1950.در آن جشن ها هرچند كه كورش آسوده خوابيده بود ولي محمد رضا پهلوي و دولتيان دست نشانده به خواب عميق تر از كورش رفته بودند و هيچ وقت هم بيدار نبودند . شما چطور چندين صد ميليون دلار خرج جشن ها بكنيد ولي تاريخ 2500 ساله ايران را نفهميد كه مصادف با سال 1950 است يا 1971... ولي خوب چون تاريخ ما را بيگانگان نوشته اند و ما هم همانطور قبول كرده ايم ، به خود اجازه نمي دهيم كه عقل را بكار برده و حقايق را چك بكنيم.
دوستان.... اتفاقآ دكتر ضياء صدرالاشرافي هم به اين موضوع تاريخ اشتباهي اشاره كرده اند..در هر حال تا زماني كه تاريخ خود را خودمان تحقيق نكنيم و بطور حقيقي و علمي دنبال نكنيم , اين شارلاتان بازي هاي سياسي در گذشته و مذهبي در حال را بدنبال خواهيم كشيد و قيمت بس گزافي را خواهيم پرداخت.. نتيجه...
در جشن هاي به اصطلاح دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهي ايران ، هم كورش خوابيده بود و هم محمد رضا پهلوي. منتها با يك فرق، كوروش سرش را از دست داد تا آسوده خوابيد ولي محمد رضا پهلوي عقل ومنطق را از دست داده بود كه بعدها آسوده بخوابد. بهترين ها را برايتان ارزومندم....
نوشته شده توسط: Anonymous

عین حقیقت را نوشتی. با درود فراوان بر شما اقای احسان فتاحی.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

سپاه پاسداران ضدخلقی، با نوشتن این اراجیف ،با کمال وقاحت برای مسلمانان مظلوم و تحت ستم میانمار اشک تمساح می ریزد. وقاحت و پررویی در رژیم منحوس جمهوری اسلامی ظاهراً حد و مرزی ندارد. این بیانیه از سوی پاسداران مفتخور و آدمکش در حالی صادر می شود که این رژیم ضدبشری و ضدایرانی، 39 سال است که مشغول کشتار مردم ایران است و حامی اصلی تروریسم دولتی است. رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، یک کارنامه بسیار سیاه از نسل کشی و جنایت در طول نزدیک به چهار دهه از حاکمیت ننگین خود در پیش چشم همه دارد. نسل کشی سال 67( کشتار بیش از 30 هزار نفر از زندانیان سیاسی مجاهد و مارکسیست)، اعدامهای سالهای 60 تا 62، کشتار ترکمن صحرا، کشتار مردم خوزستان، کشتار مردم کردستان، به کشتن دادن بیش از یک میلیون از ایرانیان در جنگ ضدملی و امپریالیستی ایران و عراق، کشتار دانشجویان و مردم در تیرماه 1378، کشتار مردم در سال 88 در تهران و

دیگر شهرهای کشور، جنایات کهریزک ، جنایات زندان های اوین ، گوهردشت ووووو در کارنامه سیاه و ننگین این رژیم خائن به ایران به چشم می خورد.
از قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مارکسیست در ایران، در اواسط تابستان67، به‌عنوان بزرگترین جنایت ضدبشری بعد از جنگ جهانی دوم یاد می‌شود. تابستان خونین سال 67 بزرگترین نسل کشی وبزرگترین قتل عام بی نظیر تاریخ با فتوای خمینی خون آشام بود.
حالا ببینید این تمساح ها (آخوندها و پاسداران) برای مسلمانان میانمار چه اشکی می ریزند!!!
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

منشا تناقض و کشمکش رژیم زن ستیز و ضدخلقی جمهوری اسلامی با زنان ایران زمین به دوران انقلاب ضدسلطنتی سال 57 برمی گردد. انقلاب 57 برای آزادی و رفاه اقتصادی، آزادی بیان، تشکل و فعالیت سیاسی و علیه استبداد سیاسی بود. اینها مطالبات محوری زنان و کارگران و جوانان مجاهد و کمونیست بود و با این خواست ها و مطالبات کارگران و زنان سلسله استبدادی شاهنشاهی را به گور سپردند . اما در مقابل دول امپریالیستی غرب، رژیم خمینی را سازمان داد تا انقلابیون نتوانند نظام حاکمیتی مورد نظر خود که حاوی همان خواست ها و مطالبات بود را عملی کنند.
باری ، مسئله زن در ایران نمونه بارز کشمکش و جدال و بحران هویتی رژیم می باشد. هر جا که سایه شوم اسلام سیاسی و قوانین و دخالت حاکمیت مذهبی بر سر نوشت مردم حاکم بوده است، مترادف با بردگی جنسی، اسارت و بی حقوقی کامل زن بوده است. در هر جایی اثری از حاکمیت اسلامی بوده، حجاب اجباری

سنگسار،اسید پاشی، تیغ کشی، تجاوز شرعی قانونی دختران خرد سال، تن فروشی و فلاکت بی داد می کند. این مصیبت نزدیک به چهار دهه است در ایران حاکم است و هر روز بساط خشونت و سرکوب را گسترده تر می کند . این سرنوشت زن در ایران است، این اساس بحران و کشمکش جمهوری اسلامی است و هرگز قادر به حل آن نخواهد بود. وجود جنبش انسانی، جنبش برابری طلبی، جنبشی که اسارت و حقارت زن را به مصاف طلبیده است در مقابل این ارتجاع ‌هار حضور مداوم داشته و دارد. این جنبش علی رغم افت و خیز هایش به صورت یک جنبش اجتماعی در آمده است و دیر یا زود به یکی از اهرمای محوری سرنگونی رژیم ضدبشری و پلید جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.
رهایی زن از قید و بندهای استثماری مقدمه آزادی مردان و شکوفایی جامعه خواهد بود.
به امید سرنگونی هرچه زودتر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و رهایی زنان ایران زمین از ظلم و ستم و تبعیض آخوندی.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

مردمان شریف و بزرگوار ایران، به هیچ وجه نژاد پرست و عرب ستیز نیستند. هموطنان عرب ما از دیرباز در سرزمین ایران در خوزستان حضوردارند و همزیستی و زندگی مسالمت آمیزی در ایران با سایر هموطنان ایرانی خود دارند و در مبارزه با ظلم و ستم آخوندی در کنار هموطنان ایرانی خود هستند. البته انکار نباید کرد که بعضاً شعارها و اظهاراتی که رنگ و بوی ضدعربی دارند از سوی عده ای معدود بیان می گردد «" به طور مثال تجمع مردم در پاسارگاد در كنار مقبره كورش"» اما به نظر من این شعارها و اظهارات از سوی این افراد هیچ‌گونه جنبه عرب ستیزی نداشته بلکه از این طریق نفرت خود را در مخالفت با رژیم فاشیسم مذهبی و خونخوار حاکم بر ایران که به غایت ضدملی و ضدایرانی است و 39 سال است که در اسارت آن به سر می‌برند ابراز داشته‌اند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

طبق گزارشهای رسانه ها مردم روهینگیا در میانماز نسلهاست تحت « تبعیضات گوناگون و فقر » تحمل ناپذیری قرار دارند. عمدتا به علت وجود همین دو عامل، در روز جمعه ۲۵ اوت / ۳ شهریور شورشیان روهینگیا تحت رهبری گروهی با نام «ارتش آزادی‌بخش آراکانِ روهینگیا»، که خود را مدافع حقوق نقض‌شده اقلیت مسلمان روهینگیا می‌داند، به ده‌ها پاسگاه پلیس حمله کردند.

واکنش ارتش و بوداییان نیز بر این حملات موجب آواره شدن دهها هزار از همین مردم شد. گویا حدود 400 نفر که 370 نفر آنان از گروه فوق الذکر است کشته شده اند. تصاویر زیادی منتشر شده که انسانها را زنده زنده مسوزاننذ. احتمالا تعداد کشته شدگان بسیار زیاد است .
بودایی ها خشونت دینی را عیان کرده اند و از رهبران آنان تاکنون کسی این خشونتها ی دینی را محکوم نکرده است. یا من ندیده ام.

مردم روهینگیا قربانی چند سیاست خشونت آمیز شده اند:
1- قربانی « تبعیض و فقر»اند که خود نوعی خشونت است. از سوی حکومت.
2- قربانی خشونت ارتش و بوداییان شده اند . دینی و نظامی.
3- قربانی خشونت طلبی گروه ««ارتش آزادی‌بخش آراکانِ روهینگیا» هستند. راه غلط برای رفع تبعیض و فقر. که درستش مبارزه ی مسالمت آمیز رفع تبعیض و بی عدالتی اجتماعی ست.
---
از قراین پیداست که گروه سازمان آزادی بخش، اسلامیست است. و مردم بیچاره اینجا هم قربانی سیاست بغایت غلط این سازمان ( اسلامیست) شده است.
در واقع حکومت، بودیستها، اسلامیستها مردم نگوبخت را به خاک سیاه نشانده اند.
---
راه حل مشکل رفع تبعیض و اجرای عدالت اجتماعی و دموکراسی ست.
اما نه « کشورها و گروههای اسلامیست» به حرکت در آمده این را میخواهند و نه حکومت همچو برنامه ای دارد. احتمالا ممکن است دخالت خارجی هم پشت صحنه در کار باشد که « معمولا در این شرایط ها به کارگیری اسلامیست ها» را برای تغییر دولتها در یک کشور ها به خدمت میگمارند. مانند جریان اسلامیست های افغانی.
« پاکسازی قومی و خشونتها» وسیله خوبی شده برای پیشبرد اهداف سیاست پیشگان. و در نهایت نابودی را مردم تحمل میکنند.

فاجعه ی این مردم درسی ست برای دیگر تبعیض دیدگان و تهیدستان که نباید به دنبال گروههای خشونت طلب راه افتاد.
این گروه بی مغز چرا مسئله ی بعد از حملات را حساب نکرده است؟ آزادی بخشی یعنی این بی مغزی و به فلاکت کشاندن مردم یا بدون آسیب به مردم راه تأمین حقوق آنان را پی گرفتن.
نه این گروه عملا نشان داده که در اندیشه مردم نبوده است. فاجعه علت دیگری دارد. احتمالا موضوع، موضوع « اسلامیستها و دست خارجی»ست که پشت صحنه قرار دارد و « تبعیض و فقر» مردم وسیله شده برای سیاستهای آنان. بیچاره مردم ، که همیشه وسیله اش میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

روشنفکران بورژوایی یا وابسته به سرمایه داری و بی بی سی ،از پاسخ به این سئوال ساده ناتوان هستند.
جنگهای امپرالیستی قرن 20 مخصوصا جنایت جنگ ویتنام موجب شده که یک گروه به ارتشهای چریکی و جنگ شهری بپیوندند و یک دسته دنبال هیپی گری و مواد مخدر و مرام درویشی بودیستی بیقتند و یک دسته احزاب محیط زیست سبز و جنبش زنان فمنیسم را راه بیندازند. مکتب فلسفی فرانکفورت با تئوری جامعه مصرف و جامعه رفاه وبا کمک آدرنو و هورکهایمر موحب جنبه دانشحویی دهه 1968 را رهبری نمود و در ورود شاه به آلمان دانشحویی بنام اوهنهزورگه شهید شد که آبروی شاه دیکتاتور جنایتکار را برای همیشه برد و در ایران جنبشهای مسلخانه چریکی با حانباری محاهدین و فداییان به راه افتاد. آن پول سوسیال و تامین اجتماعی که اکنون صدها هزار پناهنده دریافت میکنند بر اثر مبارزات چپ و هیپی و جنبش محیط زیست و سبز و سوسیال دمکرات و غیره بود.
حالا بی بی سی

چی میگوید ؟ و ضدکمونیستها چیزی از جنگ ویتنام میدانند ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

""" آخرین دگردیسی و تحول جوانان فراری """ اینبار این جوانان به زیرزمین خانه‌ها پناه برده بودند، بدون انگیزه، شب و روزشان را، با بازیهای ویدئو‌ای سپری میکردند، همین جوانان "" جنبش اشغال وال استریت "" را تدارک دید‌ند، سر دسته این جوانان، چند سال پیش، کتابی نوشت به اسم "" پایان دوران اعتراض " The End of Protest " و رفت دنبال زندگی‌ ا‌ش، فرق آمریکا با آمریکای مرکزی / جنوبی کمونیست زده در این است که جوانان آمریکائی، جذب بازار و اقتصاد می‌‌شوند، و جوانان آمریکای لاتین، جذب مافیا

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

زیر این مقاله فقط نقد به معنی استاندارد کلمه درج میشود «حرفهای صدتا یک غاز » جایش اینجا نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دوشوکی محترم
شما از مولوی عبدالحمید خیلی حمایت می کنید. او می گوید اهل سنت فرزندان وفادار خامنه ای هستند. این چه نوع سخنی است که شما باید از آن حمایت کنید. مقاله شما را هم خواندم. بسیار مقاله پخته و خوبی بود. سعی کنید از ملا جماعت کمتر حمایت کنید. ولاهی اینها برای شما تره هم خورد نمی کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کولبری یک نعمت است .
چرا ؟
این نعمت فقط نصیب کوردهامی شود ؟
چرا ماتورکها از آستارا تا انتهای مرز ترکیه اجازه نداریم حتی ازمبادی قانونی نیازهای خودرا ازآن سوی تامین کنیم چه برسه به اینکه ازفروش آن پولی هم دربیاریم .
چرا تورکمن هاحق کولبری ندارند فقط کوردها دارند .
ما تورکها با دولت فارس اعلام جنگ نکردیم و جنگ مسلحانه هم نداریم .
ولی کوردها دارند وکولبری هم می کنند درحالی که دولت فارس بلوچ ها را نه درمرز بلکه درداخل شهر ها به ظن داشتن اسلحه به گوله می بندند ودرمرزها با آرپیجی هدف قرارمی دهند.
نژادپرستان فارس کوردها را آریای می دانند به نسبت تورکها واعراب وبلوچها وتورکمن ها بیشترین امکانات کشوری دراختیار کوردها قرارمی دهند.
چرا ؟ قوم کورد این قدر عزیز برای قوم فارس چرا؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کولبری یک نعمت است .
چرا ؟
این نعمت فقط نصیب کوردهامی شود ؟
چرا ماتورکها از آستارا تا انتهای مرز ترکیه اجازه نداریم حتی ازمبادی قانونی نیازهای خودرا ازآن سوی تامین کنیم چه برسه به اینکه ازفروش آن پولی هم دربیاریم .
چرا تورکمن هاحق کولبری ندارند فقط کوردها دارند .
ما تورکها با دولت فارس اعلام جنگ نکردیم و جنگ مسلحانه هم نداریم .
ولی کوردها دارند وکولبری هم می کنند درحالی که دولت فارس بلوچ ها را نه درمرز بلکه درداخل شهر ها به ظن داشتن اسلحه به گوله می بندند ودرمرزها با آرپیجی هدف قرارمی دهند.
نژادپرستان فارس کوردها را آریای می دانند به نسبت تورکها واعراب وبلوچها وتورکمن ها بیشترین امکانات کشوری دراختیار کوردها قرارمی دهند.
چرا ؟ قوم کورد این قدر عزیز برای قوم فارس چرا؟؟؟

نوشته شده توسط: peerooz

یکی از بهترین نوشته های جناب محمد علی اصفهانی. بی تردید.

نوشته شده توسط: Anonymous

کولبری یک نعمت است .
چرا ؟
این نعمت فقط نصیب کوردهامی شود ؟
چرا ماتورکها از آستارا تا انتهای مرز ترکیه اجازه نداریم حتی ازمبادی قانونی نیازهای خودرا ازآن سوی تامین کنیم چه برسه به اینکه ازفروش آن پولی هم دربیاریم .
چرا تورکمن هاحق کولبری ندارند فقط کوردها دارند .
ما تورکها با دولت فارس اعلام جنگ نکردیم و جنگ مسلحانه هم نداریم .
ولی کوردها دارند وکولبری هم می کنند درحالی که دولت فارس بلوچ ها را نه درمرز بلکه درداخل شهر ها به ظن داشتن اسلحه به گوله می بندند ودرمرزها با آرپیجی هدف قرارمی دهند.
نژادپرستان فارس کوردها را آریای می دانند به نسبت تورکها واعراب وبلوچها وتورکمن ها بیشترین امکانات کشوری دراختیار کوردها قرارمی دهند.
چرا ؟ قوم کورد این قدر عزیز برای قوم فارس چرا؟؟؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1-تبریز همیشه زخمی، همیشه دردمند، اما همیشه سرفراز بیش از 20 سال در اشغال عثمالی ها بود. برای تصرف شهر از همه سوی به آن هجوم آورده و روزها و هفته ها مدام حلقه ی محاصره را تنگ تر و تنگ تر نمودند تا وارد شهر شدند. در این محاصره و اشغال بسیاری از کودکان و زنان و جوانان و پیران که از خانه و شهر خود دفاع میکردند از دم تیز گذشتند. چه بسیار زنها که مورد تجاوز قرار گرفته و خود کشی کردند. اشغال گران عثمانی بیش از 20 سال در خانه ی مردم تبریز خوردند و خوابیدند و تجاوز کردند و کشتند و ستم نمودند. اما بعد از 20 سال مردم شهر متجاوزان را که حالا دیگر ، صاحب زن و بچه و خویش بودند با تیر و تبر و شمشیر و لگد بیرون انداختند و حساب خود را با متجاوزان پاک نمودند.
این وقایع در تاریخ نه پاک شدنی ست و نه فراموشی پذیر.

2- جنگ چالدران را عثمانی ها با تجاوز به سرزمینهای آذربایجان به شاه اسماعیل تحمیل کردند . و چه خونها که نریختند و چه جوانان برومندی که در دشت چالدران به خاک نیافتادند. من این دشت را گشته ام و هنوز هم آثار تیرها در آن یافت میشود.
3- در حکومت ملی آذربایجان که عثمانی ها باز به طرف آذربایجان چشم درانده بودند پیشه وری بزرگ هشدار داد که « از آذربایجان چیزی به افندی ها نمی ماسد» و حساب را کف دستشان گذاشت.

4-این سه فاکت تاریخی مسئله آذربایجان را با عثمانی ها حل کرده است. آذربایجان جای استعمار کهنه و نو عثمانی نیست.
کسانی که خود را دانسته و ندانسته به تبلیغات چی عثمانی ها تبدیل کرده اند فاقد روح و معنویت آذربایجانی هستند.اینان خدمتکار استعمار نو نئوعثمانیزم اند. و جایی در میان آذربایجانی هایی که برای کسب حقوق مردم خود تلاش میکنند ندارند. خدمه ی عثمانی ها را نتوان آذربایجانی نامید. اینان روح خود را در اختیار اشغالگران عثمانی گذاشته اند. که اکنون پروژه ی نواستعماری خود را بر اساس تئوری های داوداغلو در کتاب «عمق استراتژیک» دنبال میکنند.
این پروژه مانند حملات اشغالگرانه ی قدیم برپایه ی ایده های واهی و خیالات مالاخولیایی قرار دارد و چیزی جز شکست نصیب استعمارگران نو نمیکند. عثمانی پرستان بهتر است بدانند که آذربایجان مثل اقلیم علی اوف به باغچه ی نئوعثمانیست ها تبدیل نمیشود . پروژه ی نئو عثمانیزم در آذربایجان افکار کودکانه ایست که جایی برای طرح ندارد و صد تا داود اوغلو هم نمی توانند آنرا طرح کنند.
تبریز نه باغچه ی آنکارا میشود و نه به اشغال عثمانیستها در میاید.

بفرمایید تاریخ تبریز را کندوکاو کنید، بفرمایید کتاب داود اوغلو را بخوانید و جولان نئوعثمانیست ها را در جمهوری آذربایجان تحقیق کنید. بعد خود را به تبلیغاتی چی اشغالگران تاریخی آذربایجان مبدل سازید.
در قرن بیست یکم انسان خردمند « سوی چی = نسب و نژادگرا» میشود و از « خون اصیل» حرف میزند و طرفداری میکند و خود را در اختیار سیاست «سوی چی» ها قرار میدهد؟
در حالی که ما خود قربانیان جنایت علیه بشریت « سوی چی» های شونیسم هستیم؟
خیال میکنید این سیاستها و افکار ضد انسانی جایی در آذربایجان دارد سخت در اشتباهید.
«تاریخ اندیشه و تفکر» در آذربایجان، جایی برای این علفهای هرز نگذاشته است که بمانند و نمیگذارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - اولا کولبران اجیران رانت داران آقازاده هستند،بارقاچاق آقازاده ها و رانت خواران کورد فروش راقاچاق میکتند.
درثانی جنایتکاران میانمار که بودایی هستند.هرازچندسالی جنگ دینی ونژادی راه انداخته عمدا نسل کشی فیزیکی میکنند.
کولبران ،مردم فقیر ونیازمند کورد بوده که ابزاردست همین نمایندگان کورد درمجلس و رانت خواران آقازاده های مرکزوکوردستان شده اند.
از این بیچارگان ابزارساختن برای اهداف سیاسی درست نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام
آقای رشیدی قادی از نظر شما ترورست خوب و ترورست بد داریم ؟ اگر آری ، لطفا توضیح بدهید !

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر خیلی زیاد از اطلاع رسانی و فعالیت های شما برای ملت مظلوم ما

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربر گرامی،... Anonymous..... هر دو جلد کتاب * دختر یتیم* فرح پهلوی را در دارم، مطلبی را که شما اشاره کرده اید در صفحهء 26 و 27 جلد اوّل همین کتاب است و آمده است که پدر رضاشاه از اهالی بادکوبه بوده است. این کتاب چاپ ایران هست و رابطهء جمهوری اسلامی با خاندان پهلوی را هم میدانیم. بنا بر این مطالب این کتاب بدون غرض نیست. در هیم کتاب پدر رضاشاه را هم تریاکی معرفی کرده است، و یا از کجا معلوم است که آن فرد سیاه چرده که زنجیر میرزارضای کرمانی را در دست دارد، حتمأ پدر رضاشاه بوده باشد، آیا نمی تواند آن فرد سیاه چرده نسل گذشتهء همین اخوند ها و روشنفکرهای دینی دیروز و امروز باشد........

من اگر اینجا بر یک اشتباه و خطای تاریخی رضاشاه انگشت گذاشته ام، خدمات بزرگ این خاندان را هم فراموش نمی کنم. دلیل اصلی این نوشتار من هم خود خاندان و دشمنی با آنها نیست، بلکه از بس ملّت فارس فارس کردند، و ایران مرکزی خود را بنادرستی ملّت فارس معرفی میکند، و قاسم سلیمانی را سردار بزرگ میدانند و در کنار نظام جمهوری اسلامی ایستاده اند و بسیار مسائل دیگر. این نوشتار فقط برای روشنگری و هموار کردن زمینه برای گذار به دمکراسی است.
در دو لینک زیر که در تلویزیون گوناز آذربایجان بود، از خاندان پهلوی من دفاع کرده و میکنم، ولی از اشتباهات آنها هم نمیگذرم

من اگر اینجا بر یک اشتباه و خطای تاریخی رضاشاه انگشت گذاشته ام، خدمات بزرگ این خاندان را هم فراموش نمی کنم. دلیل اصلی این نوشتار من هم خود خاندان و دشمنی با آنها نیست، بلکه از بس ملّت فارس فارس کردند، و ایران مرکزی خود را بنادرستی ملّت فارس معرفی میکند، و قاسم سلیمانی را سردار بزرگ میدانند و ازدر کنار نظام جمهوری اسلامی ایستاده اند و بسیار مسائل دیگر و این نوشتار فقط برای روشنگری و هموار کردن زمینه برای گذار به دمکراسی است.

https://www.youtube.com/watch?v=gqgt-Eu8FWs

https://www.youtube.com/watch?v=4B4vZ2HMr8s
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر ارائه دهندگان این طرح یا پیشهاد، تنها به این بسنده می کردند که طرحی را جهت اظهار نظر دیگران و در دنباله رسیدن به یک تشکل (جبهه، حزب، سازمان و ...) جهت عملی کرن طرح ،داده اند، پرسش من شاید محملی پیدا نمی کرد: این کوشندگان چه کسانی هستند؟ چگونه و طی چه پروسه ای به جمع بندی ارائه شده رسیده اند؟ "اتحاد مردمان "یعنی چه؟ ترکیب این دو واژه مبین چه ایده ای است؟ مقصود از "مردمان" چه کسانی هستند؟چرا این پرسش ها را درباره " مردمان" مطح کرده ام؟ زیرا تا امروز چنین واژه ترکیبی در گفتمان سیاسی ایران نبوده است! تا امروز باشندگان در کشور ایران ( شهروندان ایرانی) یا " مردم ایران" بام داشته اند و دارند یا "ملت ایران"! بی آنکه داوری کنم، حدس می زنم" اتحاد مردمان" برگردان یا چم " اتحاد ملت ها" یا " اتحاد خلق ها " است. اگر حدسم درست باشد،چه ضرورتی پشت این واژه ی نا شناخته" اتحاد مردمان" قرار دارد؟

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

مقاله تحلیلی من در مورد این نامه و جواب آیت الله خامنه ای در سایت بی بی سی فارسی نیز منتشر شده است (بخش ناظران می گویند). لینک آن اینجاست:
http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-41177719

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - لطفا شفاف حرف بزنید.منظورازمشروطه خواهان کیستند؟
درایران برای رهبری آلترناتیو هیچ گروه وسازمان بی منظور
وصادق وجود ندارد.
سازمانها اکثرا پرونده سیاهی ازخوددارند.
اکثرگرفتارنژادپرستی وناسیونالیسم کورمیباشند.
دردرون ایران تنها میتوان به نیروهای ملل مثل حرکت ملی آزربایجان و سامانهای بومی وملی عرب.تورکمن وبلوچ وکورد
باید متکی شد.
ماتورکان آزربایجان حتمن وباید آلترناتو را دردستان خودگیریم.
خیانت تمامیت خواهی و آزموده شده ها ومخصوصن پان ایرانیست های درلفافه چپ وملی ومذهبی بهیچ وجه قابل
اعتمادنیستند.
ما اکنون خود میتوانیم حرکت هارا کنترل وسمت وسودهیم
اگرچنانچه رهبران سیاسی حرکت ملی آزربابجان صلاح دید
دراین صورت تنها زیرنظرسازمان های جهانی و دولت های دوست تورک زبان مثل تورکیه .آزربایجان شمالی.ترکمنستان .قزاقستان.قرقزستان میتوانیم جبهه اتحاد
برای سرنگونی داشته باشیم.
هروقت

این شرایط مهیا شد باید دراین موردتلاش کرد.
خیانت های پی درپی تمامیت خواهان چراغ راه ما درآینده را رقم میزند.
نوشته شده توسط: Anonymous

نژاد چیه دیگه آقای توکلی. بهتر است از کلمۀ قوم استفاده کنید. روهینگیایی ها خود را فرزندانِ تجار عرب، ترک، بنگالی، مغول و پرتغالی می‌دانند که زمانی از آن سرزمین گذشته اند و با زنان برمه ای ازدواج کرده اند. زبان آن ها مانند زبان فارسی هندو اروپایی است. سرزمین آن ها هم مثل ایران گذرگاه بوده، اختلاط زیاد است. البته نه مثل ایران که از هر قوم و قبیله ای آمدند و با بومی ها در آمیختند. نژادشناسان برپایۀ اسناد و آثار باقی مانده، هخامنشیان را موبور و موسرخ (مثل شما) و سفید روی و چشم آبی توصیف کرده اند. البته شما از قوم تپور هستید که قبل از پارس ها آمده اند، با پارس ها و عرب ها نیز جنگیدند و نگذاشتند سرزمین شان به دست آن ها بیفتید. الله اعلم.

نوشته شده توسط: Anonymous

مغولها به دوغ میگویند "آیران."
نام باستانی ایران هم " آیران " بود.
پس نام ایران واژه ایست ترکی.
یعنی ایران همان ترکستان است.
چون ترک و مغول و توران فاقد زبان و فرهنگ و خط و البا بود.
پارسها توانستند زبان و فرهنگ را پارسی کنند.
پارسها از نژاد" هندواروپایی " هستند.
غربیها به زبان و فرهنگ بخشی از خاورمیانه " هندواروپایی " میگویند.
ترک به ترکستان ! ایران فقط میهن اقوام اصیل ایرانیست . زبان و فرهنگ ملت ایران، پارسی میانه یا پارسی دری یا پارسی پهلوی است.
زبان و فرهنگ ترک و آذری ، مغولیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

هرچه بیشتر به وحشت و جنگ داخلی و هرج و مرج نزدیگ میشویم به اهمیت تاریخی و سرنوشت ساز سرکوب ۲۱ اذرو تارو مار کردن گروه قاضی محمد و جواسیس مسکو بیشتر پی میبریم. نباید اجازه داد سرنوشت ایران را گروهی ماجرا جوی غربی و متجاسر داخلی روشن کنند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دقیق نمیدونم، ولی گویا نژاد یکی است، تفاوت در مذهب باشد،

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - پارس را دری زبانها یا پارسیان هندی بکارمیبرند.
پرشیا را انگلیسی وغربی زبانهاها استفاده میکنند.
فارس نیز توسط عرب ها استفاده میشود.
رضاشاه خودش عمال استعمارگران غربی وخصوصا انگلیس و عاملین انگلیس مثل محمدعلی فروغی.محمودافشار.قوام.یپریم خان.اسعدبختیاری.سعیدنفیسی وووو...وملا یا روحانیون انگلیسی سرکارآمد.
استان فارس کنونی ،علاوه براینکه فارس نبود،بلکه تنها استانی درجنوب غربی بود،که ساکنین اصلی آنراتورکان قشقایی تشکیل میدادند.
پارس یاپرشیا کلمه مورداستفاده عمدی استعمارگران انگلیسی
به هندیان فارس زبان بوده وبس.
منطقه استان فارس کنونی نام سرزمین است نه نام ملتی.
نام ملت را برسرزمین گذاشتن ها بیشترسیاسی است تا عقلانی.
این کاری بود که درقرن های گذشته بکارگرفته شده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جدایی خواهان هر وقت توانستند در آذربایجان:
1- این حق را کسب کنند که از کودکستان تا دکترا به زبان مادری تحصیل کنند
2- امور محلی آذربایجان را خودشان اداره کنند و پارلمان و دولت محلی قانونی داشته باشند
3- هر وقت حقوق اساسی شان طبق قوانین بین المللی نقض شد
میتوانند شعار جدایی سر دهند.
ما استقلال اداره ی امور خود را در سیستم فدرالیسم دموکراتیک تأمین میکنیم.
4- شما هروقت به حد اقلیم بارزانی رسیدید شعار جدایی مطرح کنید.
در غیر این صورت با شعار جدایی، تفرقه و دشمنی در بین مردمان جامعه ایجاد نکنید که خواست حکومت است. و دودش به چشم ملت بدون دولت آذربایجان میرود.
« استقلال با جدایی» شعار نئو عثمانیست های « باکو و آنکاراست» -جهت ساخت امپراطوری نئوعثمانی خیالی و غیر عملی. عده ای آذربایجانی بی تجربه و تازه به سیاست وارد شده هم گول این شعار را خورده اند که چیزی خیالی ست. و فاقد شرایط عملی.

5- بروید جبهه متحد آذربایجان جهت جدایی تشکیل بدهید، بعد سخن از جدایی بگویید.
با کامنتهای دو کلمه ای و تبلیغات ترکیه پرستی و ضد چپ چیزی گیرتان نمیاید. کردها اقلیم دارند، متحد اند ولی شما چی؟
با کامنت های اردوغانی و علی اوفی جدایی حاصل نمیشود.
فقط به حکومت بهانه ی خوبی درست میکنید که زندگی جوانان را نابود کند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بله منظور شما را از « آزادیخواه دست نشانده» متوجه شدم. این موضوع را معمولا با عبارت « به اصطلاح آزادی خواه» یا « با ادعای آزادی خواهی» و یا « با آزادیخواهی دروغین» میاورند. شاید دقیق تر این باشد که جمله را چنین قید کنیم« با ادعای آزادیخواهی، و در واقع دست نشانده ...».
از جریان هند و افکار و اعمال گاندی باخبرم. او یک متفکر بود نه یک دست نشانده. حالا به فکر و اعمال اش میتوان نقد داشت ، آنها را اشتباه دانست ، ولی اتهام « دست نشاندگی» به او نمی چسبد.
برای این اتهام « سند» لازم است. من چنین اسنادی ندیده ام. افکار و اعمال نادرست سند دست نشاندگی نمی تواند باشد.
گاندی بنیان گذار فلسفه ی همزیستی مسالمت آمیز و بدون خشونت انسانهاست. چیزی که راه حل و راهگشای مسایل امروزی قرن ماست.

نوشته شده توسط: آتوسا نجف لوی

و یا جنبش گران آزادیخواه...
آزادیخواهان دست نشانده: افرادی در زیر لوای آزادیخواهی و دموکرات بودن با توسل به پوپولیسم و عوام فریبی مبادرت به جذب عوام ساده اندیش《 به تعبیر شما》 می پردازند و جنبشی را به جریان می اندازند که سال ها طول می کشد تا این عوام به خود آمده و متوجه خودفریبی شوند. بهترین مثال از نظر من آمدن شخصی بنام خمینی با شعارهایی عوام فریبانه بود که نتیجه کار را بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه شاهد هستیم.
گاندی نمونه فریب عوام و پوپولیسم استعمار انگلیس در هند است. آنالیز نتایج بعد از حرکتی که او در هند رهبری کرد می تواند گواهی بر این ادعا باشد.
آزادیخواه دست نشانده جمع دو متضاد از نظر ادبی است. ولی در عالم سیاست می توان چنین تعبیری از مهره های استعماری داشت. افرادی با شعار دموکراسی در لوای استعمار و وابسته و غیر مستقل!