جناب دکتر راز " ائلیار پژوهشگر" نتوانست پاسخی بدهد شما پاسخ بده:
لغات انتزاعی و زبان تورکی:
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترک‌زبان در قالب گروه‌های مستقل بزرگی در هم ادغام شده‌اند. عامل یکپارچه‌سازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکل‌گیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روت‌لدج، 1998)
می‌دانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشده‌اند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کول‌تیگین که نمی‌توانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب ده‌ده قورقود و قوتادغو بیلیغ، از آنجا که در تاریخ مورد ادعا ماتریال کتابت و ابزار نوشتن مناسب وجود نداشته و نمی‌توانند نمونه‌ای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
تقریباً هیچ لغت انتزاعی در هیچ یک از شاخه‌های زبان ترکی وجود ندارد:
اندک لغاتی که ارتفاع تمدنی دارند در میان اقوام ترک‌زبان مشترک نیستند. از آنجایی که این لغات مکتوب قدیمی ندارند و در بین اقوام نیز مشترک نیستند لذا اعتبار آنها به عنوان لغت قدیم و اصیل ساقط است و تنها صورت اسلنگ‌های محلی را به خود میگیرد:فارسی
ترکی ترکیه
ترکی آذربایجانی
ازبکی
اویغوری
سبب
سبب
سبب
سبب
سبب
عقل
عاکیل(عقل)
عاغیل(عقل)
عاکل(عقل)
عِکل(عقل)
هرکس
هرکس
هر کس
هر کیم
هر کیم
عدالت
عادالت
عدالت
عدالت
عادالت
منطق
مانطیک
منطیق
منطیک
منطیک
انصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاپ
شهر
کنت
شّهّر
شّهّر
شّهِر
بازار
چارشی
بازار
بازار
بازار
بنا
یاپی
بینا
بینا
صنعی
آزاد
سربست
سربست
ارکین
حرّ
نمی‌توان مردمانی را با قومیت‌های رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترک‌شان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست.
کلید ورود به این تابلو، توجه به تنوع قومی ترک‌زبانان، مطالعه لغات مشترک و توجه به این نکته است که تفاوت مثلاً ترکی آذربایجانی و قشقایی که می‌گویند در گذشته‌ای نزدیک از هم جدا شده‌اند در همان حد اختلاف ترکی آذربایجانی با ترکمنی یا ازبکی است که می‌گویند در گذشته بسیار دورتری از هم جدا شده‌اند. این تابلو بیش از یک توضیح منطقی ندارد و آن اینکه در گذشته‌ای نه چندان دور حاملان زبان آن را در میان اقوامی گوناگون و کم جمعیت پراکنده‌اند و سپس آنها را به مناطق خالی از سکنه کوچانده‌اند لذا دوردست‌ترین ساکنان این مناطق نیز به همان زبان سخن می‌گویند.
همینجا به نکته‌ای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که می‌تواند موضوع یک تک‌نگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بی‌ارتباط با یکدیگر و حتی بی‌ارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران و در مقابل افول کاربری زبان فارسی با دور شدن از مراکز شهرهای بزرگ چون تهران و اصفهان، بوضوح بیان میکند که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه گوناگون بوده
دانشگاه احمد یسوی لغت‌نامه‌ای به نام "لغت‌نامه لهجه‌های ترکی" تدوین کرده است که معادل لغات را به 9 لهجه ترکی، ترکیه، آذربایجانی، باشقورد، قزاق، قرقیز، اوزبک، تاتار، ترکمن و اویغور آورده است
کتیبه های اورخون و یئنی سئی
اجزای تاریخی امپراتوی هایی از قبیل هون ها و گوک تورک ها و خزرها و مغولان، به دلیل عدم نمایش نمایه های تمدنی و تجمعی، خارج از جمله بندی های کتاب های سراسر حقه بازی پانترکان باکو و انکارا هیچ نمودار قابل نمایشی را برای بررسی نشان نمی دهد به طوری که از این همه سلسله که حدودا 1000 سال بر بخش قابل توجهی از جغرافیای جهان استیلا یافته بودند و پادشاهان و سرداران و کشورگشایان قابلی داشتند و از چین تا اروپا را در می نوردیدند، حتی به اندازه خرابه های خشتی نیز چیزی برای ارائه نمی توان یافت. حال با این توصیفات نمی دانم چگونه حضرات جاعل اصرار بر این دارند که برای چنین امپراتوران بی همه چیز که عمر خود را در زیر آسمان و در اندرون چادر و کومه و آلاچیق می گذراندند، ادبیات و فرامین شاهی مکتوب تولید کنند.
کتیبه های اورخون و یئنی سئی نمی توانند اصالتی داشته باشند.
بررسی الفبای اورخون یئنی سئی و حروف کشف رمز شده آن:
http://s5.picofile.com/file/8118272892/kokturk_alfabesi.png
شما در این الفبا تقریبا فقط شاهد تغییر زاویه حروف یونانی و لاتین هستید. برای درک بهتر روش جعل این الفبا به مقایسه برخی از حروف الفبای یونانی و لاتین با الفبای موسوم به گوک تورک ها می پردازم.
http://s5.picofile.com/file/8118275584/Orxon.jpg
همانگونه که می بینید جاعلین حروف به کار رفته در الفبای اورخون را با تغییراتی در زاویه نگارش و یا تغییر شکل جزوی در نگارش، به عنوان الفبای اورخون معرفی کرده اند. البته این کار فقط مختص به الفبای باستانی تورک ها نیست. در اینجا تنها تغییراتی که داده اند تغییر کاربری حروف می باشد. مثلا حرف (X) در الفبای اورخون معادل (د) می باشد ولی در لاتین صدای ایکس و یا مثلا در یو نانی و تورکی لاتین صدای (خ) می دهد. حال شاید عده ای از تورک پرستان از خود سوال کنند که چرا الفبای به کار رفته توسط گوک تورک ها با الفباهای به کار رفته در اروپا شباهت دارد.که در آن متون جعلی رد پایی از زبان و فرهنگ روسی را می توان یافت.
«کتیبه اورخون قدیمی‌ترین نمونه‌های موجود از زبان ترکی باستان است. این کتیبه‌ها با آنچه امروزه الفبای اورخون نامیده میشود در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون درمغولستان امروزی میان سال‌های 732 تا 735 میلادی به احترام دو شاهزاده گوک تورک یعنی گول تیگین و برادرش بیلگه خاقان یک سیاستمدار و یک فرمانده نظامی نگاشته شده‌اند. سه یادبود کوچکتر نیز در اطراف این سنگ نبشته‌ها نیز کشف شده است. از میان سنگ نوشته‌های دشت اورخون مهمترین آن کتیبه کول تگین است. این کتیبه‌ها توسط نیکولای یادرینتسف در سال 1889 میلادی کشف شد و توسط واژه شناس دانمارکی ویلهلم توماسن در سال 1893 رمز گشایی شد. این سنگ نبشته‌ها بسیار به بناهای تاریخی که از دوران گوک ترکان در طی دوره دودمان تانگ در چین بجای مانده است شباهت دارد.»(ویکی پدیا)
اکنون می خواهم به شما نشان دهم که چرا یک دانمارکی می تواند الفبای بدون پیشینه و پسینه اورخون را رمز گشایی نماید!. در زیر شما الفبای به کار رفته توسط مردم شمال و شمال شرقی اروپا (اسکاندیناوی) را شاهد هستید
این الفبا را در اروپا با نام الفبای رونیک می شناسند و باز می توان دریافت که مردم اسکاندیناوی نیز این الفبا را از حروف لاتین و یونانی برداشته اند. آری آنها کتیبه هایی را شبیه الفبای خود جعل کردند و نام آن را اورخون گذاشتند، سپس بر اساس واژگان تورکی کتیبه ای را سر هم بندی کردند و چون از گوک تورک های موهومی چیزی در روی زمین برای شناسایی وجود نداشت و هنوز هم مردم آنجا کوچرو هستند و در چادر زندگی می کنند، از آثار به جای مانده از سلسله تانگ، برای سر هم بندی این کتیبه ها استفاده نمودند. به طوری که قبلا نیز اشاره شد مثلا به جای یافتن سنبلی از حیوان مورد علاقه گوک تورک ها بر روی کتیبه، از اژدها که اسطوره ای چینی می باشد استفاده شده و ما نشان گرگ خاکستری را بر روی این کتیبه نمی یابیم.
چنین فرموده اند :
در منابع چيني ترکها تو ـ کيوئه يا تو ـ چيوئه ناميده شده اند که محققان آن را تورکوت تورکيت تورکوز و تورکيت
و فراموش نموده اند در زبان چینی واج "ر" "را" وجود ندارد بنا بر این
توکو - توکی - تک اتفاقا تنها در زبان فارسی یک ر به ان افزوده شده ان هم به دلیل یکی دانستن تورانی ها و تورکان البته به اشتباه
حالا معنی این چیست ؟
باید در به کار بردن نام‌ها و ریشه‌یابی آن، کمال دقت را داشت.
برای بهتر فهمیدن این جمله، مثالی می‌زنم،
واژۀ «زنگی» در زبان فارسی اسم جنس است و به همۀ سیاهپوستان گفته میشود، یا واژۀ «درخت» که آن هم اسم جنس است و وقتی می‌گوییم «درخت» منظور ما همۀ درخت‌ها است که ممکن است هلو باشد یا آلبالو، و به طور کلی «اسم عام» است.
یک مثال دیگر که بهتر این متن فهمیده شود،
بارها در نوشته‌های شاعران، به واژۀ «تُرک» برخورده‌ایم. تُرک هم مانند زنگی در زبان فارسی، اسم جنس عام است و به همۀ زردپوستان گفته میشود.
برای نمونه، می‌نگریم به کتاب قابوسنامه که دقیقا یک هزار سال پیش نوشته شده (در مبحث معرفی ترکان)،
«بدان که ترک نه یک جنس است و هر جنسی را طبعی و گوهری دیگر است و از جملۀ ایشان از همه بدخوتر "قبچاق و غُز" بود و از همه خوشخوتر و به عشرت فرمانبردارتر "خُتنی و خلخی و تبتی و چینی" بود … چون در تُرک نگاه کنی، سر بزرگ بود و روی پهن و چشم‌ها تنگ و بخج‌بینی (پهن‌بینی) و لب و دندان، نه نیکو. چون یک‌یک را بنگری به ذات خویش، نه نیکو بود … عیب ایشان آن است که کُندخاطر باشند و نادان و شغبناک باشند و ناراضی و بدمست. بی‌بهانه و باآشوب و پرُزیان باشند و به شب سخت‌دل باشند … و نرم‌اندام باشند به عشرت و از بهر تجمل، بِه از ایشان هیچ جنس نیست».
(عنصرالمعالی کیکاوس؛ قابوسنامه؛ به کوشش سعید نفیسی؛ تهران، 1312، صص 81-80؛ به تصحیح غلام‌حسین یوسفی؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1383، صص 115-114)
در این نوشته، واژۀ «تُرک» به همان صورت درست آن در فارسی که به معنی زردپوست است به کار رفته، چنانکه حتی چینی‌ها و خُتنی‌ها هم ترک پنداشته شده‌اند. اما امروزه واژۀ ترک (تورک) در فارسی به معنای قومیِ «آلتایی» به کار میرود.
«تُرک» یک واژه از زبان ماندارین چینی و برگرفته از واژۀ «توکی» به معنی سگ ولگرد است.(کتاب تیمور لنگ/ نوشته هارولد لمب/ مبحث ترکان/ صفحه 313تا315)
حال آیا آذریهای ایران ترک هستند؟؟؟!!
توجه داشته باشید که ما خواستار دیدن سنگ قبور مطهر تورکان در اذربایجان بودیم نه ارمنی ها و کوردها و لولوبی ها و گوتی ها
لطف فرموده سنگ قبر تورکی نشان دهید ان هم قبل از صفویه
ای کاش این تحقیق مستند و بسیار ارزشمند را در قسمت "ویژه ایران گلوبال" یا قومی ملی قرار دهید تا تعداد بیشتری از مراجعه کنندگان به سایت ایران گلوبال بخوانند.
http://s5.picofile.com/file/8118275876/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%88%D…
البته باید درباره اصالت کتیبه های رونی نیز تحقیق شود چون ساختار کنونی این کتیبه ها جعلی بودن آنها را نشان می دهد. حال که با حروف کتیبه های اورخون و رونی آشنا شدید شما را با شاهکاری در اسناد تاریخی کتاب «ایران تورکلرینین اسکی تاریخی» جناب پرفسور ذهتابی! آشنا می کنم. تصویر زیر مربوط به صفحه 311 جلد اول می باشد
آیا چوب کبریت های کشیده شده در این کتیبه را می توان الفبای اورخون به حساب آورد؟ آن خرسی که به نشانه عدم حل جدول معمای مقابلش شانه بالا می اندازد نشانه چیست؟ آیا می توان این مسخره بازی شیادانه را یک کتیبه باستانی در نظر گرفت که ذهتابی مدعی است الفبای اورخون می باشد و در نزدیکی شهر اهر پیدا شده است؟ یا آن شتر ها و شتر سوار و ساربان را کودکان خرد سال بهتر از جاعل رسام این کتیبه رسم نمی کنند؟ آیا جواب خواستن نسبت به چنین جعلیاتی را مسخره کردن می نامید یا نشانه گرفتن پاشنه آشیل شیادان دست بسته؟
اول میرویم سراغ کتیبه های اورخون که ائلیار منبع خوداش در نظر گرفته و به یکباره از از بین النهرین و عراق به چند هزار کیلومتر ان سو تر در مغولستان التای تشریف بردند ان هم بدون ذکر توضیح که چی شد سومریان به ناگاه به مغولستان رفتند
جناب راز یا دکتر راز یا همان دکتر عنزابی سابق:
نه دشمن محترم من کسی نیستم که مثل بهمن موحدی اکامنت سایت را داشته باشم و تمام کامنت هایی که به اندازه یک تایپک اند را منتشر نکنم
یادتون هست اول انقلاب یک بحث آزاد در مورد اقتصاد ایران بین بنی صدر و بابک زهرایی در تلویزیون نشون دادن؟ بنی صدر با اون پرچانگی اش رسیده بود به مشخصه سیزدهم اقتصاد ایرن که مجری حرفش رو برید و گفت فعلا به همین بسنده کنیم ببینیم آقای زهرایی نظرشون چیست. بابک زهرایی با پوزخندی نه گذاشت و نه برداشت و گفت اقتصاد ایران فقط یک مشخصه داره و اون هم مشخصه بورژوازی هست. باید همه زمینها رو از فئودالها و صاحبان بزرگ گرفت و به دهقانان سپرد و همه کارخانه ها را هم به کارگران سپرد. بنی صدر گفت آقا این چه طرز حرف زدنه شما دارید در مقابل یک رسانه ملی حرف میزنید و میلیونها نفر حرفهای شما رو میشنوند. .البته منظور بنی صدر این بود که چون انقلابیون هرکاری گفته بودند کرده بودند از جمله اعدامها و مصادره ها که در همه آنها نیز رفقای چپ بخشی از حامیان بودند، ممکن بود با همین چند شیرازه کشور از همه بپاشه
تورکیه در حال تجزیه شدن است:
یک کشور چه زمانی تجزیه میشود؟ جنگ داخلی و اقدامات تلافی‌جویانه آخرین مرحله برای تجزیه یک کشور است.در همه این الگوها ویژگی‌های مشترکی از جمله درگیری داخلی نظام سیاسی و ایجاد بار روانی برای تجزیه وجود داردکُردها خودشان را جمعیت بزرگی می‌بینند که تاکنون موفق نشده‌اند به عنوان یک ملت واحد در دنیا شناخته شوندرجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه، برای مقابله با کُردهای تجزیه‌طلب دریای خون در مناطق کُردنشین ترکیه به راه انداخت. اردوغان برای موفقیت در انتخابات ترکیه نهایت استفاده را از آرای کردها می‌کرد تا اینکه به مرحله‌ای رسید که به رأی کردها نیازی پیدا نکرد و تمام وعده‌ها و قول‌های خود به کُردهای ترکیه را زیر پا گذاشت. اردوغان زمانی که دید کُردها آرای خود در انتخابات ترکیه را به حزب کُردی دموکراتیک خلقها می‌دهند، فرایند صلح با کُردها را متوقف کرد
و شهرهای کُردنشین جیزره، سیلوپی، نُصیبین را با هدف خشک کردن ریشه تجزیه‌طلبان همانند شهر حلب سوریه با خاک یکسان کرد.در حال حاضر کُردهای ترکیه اگر ترکها را دشمن خود ندانند حداقل خودشان را ملت جدا از ترکها می‌دانند. ترک‌های که در غرب ترکیه با سبک زندگی تورکی زندگی میکنند، قدم به جنوب شرقی ترکیه نگذاشته‌اند. بسیاری از شهروندان کُرد ترکیه، شهرهای ازمیر، بورسا و آنتالیا را از نزدیک ندیده‌اند. ترکیه از نظر روان‌شناختی در مرحله تجزیه قرار داردحتی اردوغان خطر تجزیه را کاملاً حس کرده و تلاش میکند اقتصاد مناطق کُردنشین را به عقب‌ماندگی برگرداند.
بار روانی تجزیه شدن می‌تواند به جنگ داخلی و حتی پاکسازی قومی منجر شود. این مسئله موقعی خطرناک میشود که در نظر بگیریم که کُردها مردم مسلح و دارای استعداد جنگیدن هستند. ترکها این واقعیت را باید قبول کنند که ترکیه در مرحله تجزیه شدن قرار دارد و مرزهایش به زودی تغییر خواهد کرد. فقط تنها مسئله‌ای که قابل بحث است این است که پس از تجزیه دو دولت بزرگ تشکیل خواهد شد یا ترکیه به شکل سیستم فدرالی اداره خواهد شد، هنوز مشخص نیست. اردوغان می‌تواند خود را به عنوان رهبر بزرگ و آتاترک دوم بداند اما اردوغان کسی است که به جز نابود کردن ترکیه نوینی که آتاترک پایه‌گذاری کرده بود، کار دیگر انجام نداده است
اما تورکیه:
مقامات ترکیه به خاطر شرایط اقتصادی که این کشور دارد، مجبور شده اند تا مواضع خاص خود در سیاست خارجی را تغییر دهند.
در جریان سوریه پس از 6 سال رجز خوانی هایی تورکانه زمانی که ارتش ترکیه در گرفتن یک شهر از دست داعش توان حیرت انگیز خوداش را نشان داد و مانند خر در گل گیر کرد تازه زمامداران الاغ این کشور فهمیدنند که پرداخت هزینه جنگ که تا این زمان توسط قطر و عربستان تامین میشد از توان اقتصاد انها خارج است
آنکارا ضمن اینکه مواضعش را درباره پرونده سوریه تغییر داده به اتخاذ تصمیم هایی روآورده است که با غربی ها و کشورهای عربی مانند عربستان همسویی ندارد. و با دوستی با اسرائیل جزو محالات است که بتواند در جهان عرب جایگاهی بیابد ضمن اینکه در جریان ماجراهای مصر و در افتادن با این کشور و دخالت در امور داخلی ان نه تنها این قطب جهان عرب را به دشمن همیشگی خود تبدیل کرده بلکه عبرتی هم برای سایر این کشوذرها از خوداش به وجود اورده
ادامه این اوضاع باعث شده است تا غربی ها به فکر جایگزینی برای نظام فعلی ترکیه بیافتند و ضمن اتخاذ سیاست های فلج کننده اقتصادی در خصوص ارز و تعامل های اقتصادی آنکارا با اروپا، به ترکیه فشاربیاورند.
اختلافات سیاسی درون ترکیه میان احزاب به ویژه اقداماتی که حزب حاکم علیه احزاب منتقد دولت انجام داده است، وضعیت را برای این کشور بغرنج تر می کند. شهرهای کردنشین ترکیه اکنون اگر به مانند شهرهای جنگ زده سوریه و عراق و یمن نشده باشد، اما وضعیت نسبتاً مشابهی با آنها دارد.
اوضاع مناطق کردنشین ترکیه به گونه ای وخیم گزارش شده است که برخی جنازه های کشته شدگان در خیابان های شهرهای کردنشن در کوچه ها و خیابان ها باقی مانده و حکومت نظامی و منع رفت و آمد اجازه تشییع جنازه ها را به خانواده ها نمی دهد.
ترکیه برای این که دچار بحران های شدیدتر نشود یک راه پیش رو دارد. دست از توهم های تورکانه برداشته و دربرابر موج انتقام خواهی هایی که به زودی دامن این کشور را خواهد گرفت اعلام کند که اصولا از همان کره گی دم نداشته
Danish police arrested six people who had earlier scaled the walls of the Iranian Embassy in Copenhagen, in an attack that elicited a strong protest from Tehran.
The arrests were made on Thursday after the six, described as four Iranian expatriates seeking asylum in Sweden and two others holding Swedish residency, violated the Iranian diplomatic premises in the Danish capital, Press TV reported.
The incident saw the invaders entering the mission’s courtyard earlier in the day, putting up profane placards and forcing down the Iranian national flag from the flagstaff.
Copenhagen police superintendent Henrik Stormer said the detainees were being held in police custody.
Following the incident, Danish ambassador to Tehran, Danny Annan, was summoned to the Iranian Foreign Ministry, being notified of the Islamic Republic’s protest over the attack.
Foreign Ministry spokesman Bahram Qassemi said Tehran had roundly criticized the attack by the “anti-revolutionary elements,” calling it in contravention of international regulations and demanding that the Danish government expeditiously address the affair.
This is not the first time Iran’s diplomatic premises are violated abroad.
Members of the anti-Iran terrorist Mujahedin Khalq Organization (MKO) have on many occasions trespassed on Iranian missions abroad.
The MKO, the most hated terrorist group among Iranians, has carried out numerous terrorist attacks against Iranian civilians and government officials over the past three decades.
Out of the nearly 17,000 Iranians killed in terrorist assaults since the victory of Iran’s 1979 Islamic Revolution, about 12,000 have fallen victim to the MKO’s acts of terror.
اولویت های امریکا در دولت ترامپ کدام خواهد بود:
1) گفتمان «قدرت محور» مانند دولت ریگان و جانسون
2) گفتمان «اقتصاد محور» مانند دولت کلینتون
3) گفتمان «حقوق بشر» مانند دولت کارتر و اوباما
4) گفتمان «امنیت محور» مانند دولت بوش پسر
طبق گفتمان‌های بالا، پیش‌بینی میشود که دولت ترامپ گفتمانی «اقتصاد محور» را تا پایان دولت خود ادامه دهد. توجه به اقتصاد بوده است که به دیدگاه های ترامپ چه در زمان تبلیغات انتخاباتی و چه پس از انتخابات جهت داده است. ترامپ با یک ساختار شکنی هوشمندانه در صدد است که با رقبای شرقی مانند روسیه و چین رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد. رویکردی که به نفع اقتصاد آمریکا است. ترامپ با توجه به «شیفتۀ پول بودنش» علاقمند است تا زودتر بحران گروه‌های تروریستی موجود در خاورمیانه پایان یابد تا بتواند اقتصاد این منطقه را به استعمار خود دربیاورد و از آن سود مالی تولید کند. یادمان باشد که «امنیت» مهمترین مولفه در مباحث اقتصادی است و ترامپ علاقمند است که امنیت در جهان باشد تا سود اقتصادی بیشتری از همۀ مناطق جهان ببرد. چشم طمع اصلی‌اش هم منطقۀ طلایی خاورمیانه با منابع هیدروکربونی عظیمش است. ترامپ در ذهن تجاری خود ناتو را به ضرر اقتصادی ایالات متحده میداند و خواستار برچیده شدنش است. او تصمیمات دیگری هم در سر دارد. یکی از آنها این است که اگر عربستان سعودی نیروهای زمینی خود را برای مقابله با داعش اعزام نکند خرید نفت از این کشور متوقف شود. پیشنهاد دیگرش این است که اگر کره جنوبی و ژاپن سهم کمک مالی خود را افزایش ندهند 27 هزار نیروی آمریکایی مستقر در کره جنوبی و 49 هزار آمریکایی مستقر در ژاپن از این کشورها خارج شوند. ترامپ در مورد خطر هسته‌ای کره شمالی هم پیشنهاد کرده است که سئول و توکیو هم به سلاح اتمی مجهز شوند و با این ترتیب به دهها سال اجماع دو حزب اصلی آمریکا درباره عدم گسترش هسته‌ای پایان داده است. در پس زمینه تصمیمات ترامپ به مفهومی تحت عنوان «اقتصاد» می‌رسیم، از شرق و غرب، از شمال و جنوب، او فقط «سود و انباشت سرمایه» را می‌شناسد، حتی اگر دشمنی تاریخی در شرق به نام روسیه داشته باشد، پول عامل دوستی نزدیک‌تر او با روسیه خواهد بود! در واقع رسیدن به «سود اقتصادی»، مغز ترامپ را مدیریت میکند
عيب 4 ايراد و عيبهاي شما بيشمار است اولا افكار كهنه وپوسيده وجود شما را فرا گرفته ثانيا با وجود افكار پوسيده پان ايرانيستي امثال شما كه شايد بهمن موحدي ويا اسامه باشيد متلاشي شدن ايران حتمي است ثالثا شما از هيتلر هم نژاد پرست تريد كه روي هتيلر را سفيد نموديد رابعا استاد توهين واهانت هستيد خامسا نصف ملت ايران تورك زبان است و شما به راحتي مغول ويا غيره مي ناميد هرچند مغولها ....انسانهاي با شرفي هستند
محاکمه متجاوزین به سفارت ایران در دانمارک با جدیت پیگیری شود
به گزارش خبرگزاری ایمنا،محمدابراهیم رضایی با اشاره به تعرض به سفارت ایران در دانمارک اظهار داشت: تجاوز به هر سفارتی، تجاوز به حریم کشور حساب می شود، همچنین بر اساس کنوانسیون بین المللی وین کشور میزبان موظف است امنیت سفارت کشورهای دیگر را تامین کند بنابراین انتظار می رود که دولت دانمارک پاسخگوی این تعرض باشد.
نماینده مردم خمین در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: همچنین انتظار داریم دولت دانمارک عاملین تجاوز به سفارت ایران در این کشور را دستگیر و مجازات کنند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا،محمدابراهیم رضایی با اشاره به تعرض به سفارت ایران در دانمارک اظهار داشت: تجاوز به هر سفارتی، تجاوز به حریم کشور حساب می شود، همچنین بر اساس کنوانسیون بین المللی وین کشور میزبان موظف است امنیت سفارت کشورهای دیگر را تامین کند بنابراین انتظار می رود که دولت دانمارک پاسخگوی این تعرض باشد.
نماینده مردم خمین در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: همچنین انتظار داریم دولت دانمارک عاملین تجاوز به سفارت ایران در این کشور را دستگیر و مجازات کنند.
وی گفت: نباید به این متجاوزان اجازه تردد در سفارتخانه های ایران در کشورهای دیگر داده شود، وزارت امور خارجه کشور باید این نکته را در نظر بگیرد.
این نماینده تاکید کرد: وزارت خارجه کشور باید مصمم باشد تا با قدرت و جدیت موضوع تجاوز به سفارت ایران پیگیری شود و با مجازات عاملین تجاوز از احقاق حقوق کشور کوتاه نیاید.
رضایی با بیان اینکه با بیان اینکه پیگیری تجاوز به سفارت ایران در دانمارک وظیفه دستگاه دیپلماسی است، اظهار داشت: احضار سفیر دانمارک اقدام اولیه و مناسبی بود، باید مراتب نگرانی و اعتراض اعلام شود، همچنین باید خواسته ایران که محاکه متجاوزین است تنظیم و ابلاغ شود.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت: درپی تعرض چهار تن از عناصر ضد انقلاب به سفارت ایران در کپنهاک در روز جاری، رییس اداره اول شمال و شرق اروپای وزارت امور خارجه سفیر دانمارک در تهران را به وزارت امور خارجه احضار و ضمن ابلاغ مراتب اعتراض شدید علیه این اقدام خلاف موازین پذیرفته شده بین المللی و عملکرد ضعیف در تامین امنیت و آرامش سفارت و پرسنل آن، خواستار برخورد مسئولانه و جدی دولت دانمارک با عوامل تعرض و اعلام نتیجه آن شد.
وی افزود: سفیر دانمارک ضمن اظهار تاسف و غیر قابل قبول خواندن حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران قول داد در اسرع وقت مراتب را به کپنهاک منعکس و نتیجه را اعلام کند./
چیزی را فراموش کردام بنویسم:
کسانی که با " قزل کیانوش توکلی لی" گفتگو میکنند و خیال مباحثه دارند توجه داشته باشند که ایشان از ایران اطلاعات شان به اندازه همان سالی که فرار فرمودند است و در همان تاریخ متوقف مانده باید این نکته را در مباحثات تان منظور کنید که خطای محاسبه هم حساب شده باشد
ایشان الان در شهر سابق محل زندگی اش هم گم میشود
دوستان ما واقعا داریم خودمان را گول میزنیم با یک جامعه خیالاتی طرف شدیم
توجه کنید:
. اگر شاهنامه خوانان، دست کم از ارمنستان، در جنگ با آزربایجان، حمایت نمی‌کردند"
الان چی شده:
ایران با ابر قدرت شرق یعنی عاذربایجان مفلوک درافتاده
عاذربایجان همان بلایی را که سر ارمنستان اورده سر ایران هم خواهد اورد(وای بترسید)
عاذربایجان ایران را تحریم تجاری و بانکی خواهد کرد
عاظربایجان قطنامه شورای امنیت علیه ایران صادر خواهد کرد
150 ملیون تورک ایران پس از پس گرفتن زمین و شهرهایشان از کوردها در عاذربایجان غربی و بیرون کردن تالشی ها از اردبیل بقیه جمعیت ایران را هم تورک میکنند
بهتره بروید به جای این تحلیل هایی تورکانه یک ازمایش خون بدهید چون احتمالا در خون تان ماده مخدری وجود دارد که کراک و هرویین پیش اش لنگ انداخته
مرسی از جواب. دو نفرشان اقامت سوئد را دارند.
نوشتید: بخاطر گرفتن جواب پناهندگی دست به این اقدام زدند و ارزش مبارزه سیاسی با رژیم را ندلرد.
رزا: شما آیا پناهجوی واقعی هستید؟ پس عمل انقلابی شما چیست؟ جوانان هستند اینها که در پروسه زندگی/مبارزه سیستم را خواهند شناخت. درست مثل شما؟! آگاهی سیاسی قرص نیست که بعد از خوردن اثر بگذارد بلکه پروسه است. در ضمن آنان کاری را کردند که بسیاری شهامتش را ندارند و ما به آنها مدیونیم و در جهت آزادیشان باید بتلاشیم حتی اگر مجبور به توبه و بازگشت شوند، باز هم ما مسئولیم...
حق ماندن برای همه!
دانش پژوه گرامی! جناب کرمی عزیز! سلاله سرزمین اهورائی خاندان بزرگ کوروش کبیرهوخشتره، مبارز خستگی ناپذیرخطه زاگرس نشیان غیورالموت، جنابعالی که در مورد راهکارها، تحصیل و تخصص، و کاربرد انرژی خورشیدی، اتمی و سایر انرژیهای فسیلی، اطلاعات نغز و جالبی نمودار میفرمائید، بنظر میرسد تحصیلات عالی آکادمیک، کاوشهای تخصی کافی و مدرن جنابعلی در این خصوص راهگشا و مایه خوشحالی امت مسلمان، نژاد پاک اهورائی، ملت واحد ایران ـ پارس، در کنف حمایت آقا امام زمان (عج تعالی فرجه و شریف) ، به رهبری حضرت مستطابش حاج آقا سید علی خامیش بئی!، رهبر کبیر مستضعفان جهان صلوات الله علیه است. در ضمن ازنظر جنابعالی، آیا انرژی مصرفی امت مسلمان و نژادهای پاک اهورائی جغرافیای موسوم به ایران در آینده به چه شکلی باید باشد. آیا امت واحد مسلمان ایران، همچنین فیزیکدانان و متخصصان انرژی اتمی، باید از انرژی اورانیوم بهره
گیرند، یا به برنامه برجام پایبند باشند! یا برای ترمیم و بازسازی انرژی مورد نیاز صنایع و کارخانجات مهم و پیشرفته جغرافیای موسوم به ایران که مایع افتخار امت مسلمان است، در نوع خود الحمد الله با تکنولژی مدرن غربی رقابت میکند، و حتا جلوتر از آنها نیزحرکت میکند، میتوانند با صرف انرژی فسیلی مانند نفت و گاز نیاز امت مسلمان اهورائی هوخشتره را ترمیم نمایند. یا جنابعالی پیشنهاد دیگری میفرمائید؟ با تشکر از پاسخ شریفتان!
جناب توکلی گرامی، اشکال دید شما این است چنان به امور داخل ایران متمرکز می‌‌شوید که " قادر به دیدن تحولات ژئوپلوتیکی در سطحی کلان و منطقه‌ای نمی‌‌شودید " به فرض شما میدانید که ترکیه سیاست خود را پیرامون سوریه تغییر خواهد داد ولی قادر به دیدن "" تشکیل یک قطب جدید منطقه‌ای "" که شامل " چین، روسیه، پاکستان و ترکیه " خواهد شد نمی‌‌شوید، این قطب باید دنیای سنی را کنار خود داشته باشد و بدین منظور باز "" هلال شیعه شاهنامه خوانان "" باید از میان برداشته شود، کسی که صلح را به سوریه برگرداند و منطقه را از تخریبات هلال شیعه پاکسازی کند. با این اوصاف، می‌بینید که پیشبرد هر دو قطب " ترامپ و غرب " و " قطب ارینتال " چین، روسیه، پاکستان، ترکیه " در از میان برداشتن هلال شیعه شاهنامه خوانی خواهد بود. اگر شاهنامه خوانان، دست کم از ارمنستان، در جنگ با آزربایجان، حمایت نمی‌کردند، شاید تحولات، طور دیگری رقم م
اگر ما بخواهیم در باره عالی جناب اصغر قاتل مطلبی بنویسیم ایاد این همه تفسیر مارکسی لنینی لازم دارد ؟
به زبان ساده این رفسنجانی یک شیاد قدرت طلب یک ادم کش و یک مسلمان قدرت مدار جنایت کار بود. جای تعجب است که دراین نوشته و هم در اعلامیه فدائیان اکثریتی و توده ای نامی از واژه جنایت و فریب و تخریب در باره این ادم خوار برده نمیشود .
گرچه بسیاری از نکات ذکر شده در این مقاله صحیح است ولی ایراداتی نیز بر آن وارد میباشد؛ یکی آنکه در قاره اروپا, آلمان, " آزاد شده " و اشغالی آمریکاست و بقیه کشورها نیز مستعمره آمریکا بوده و پایگاه های نظامی آمریکا در سراسر قاره اروپا بر ضد روسیه در حال افزایش میباشد. قسمت زیادی از بودجه ناتو را آمریکا پرداخت مینماید. آمریکا اروپائیان را چنان از روسیه ترسانده است که کشورهای اروپای شرقی با التماس از آمریکا تقاضای کمک و مساعدت مینمایند. دیگر آنکه قدرت مالی امریکا از راه سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پول و دلار به عنوان پشتوانه ارزی چنان بالاست که تخلف از تحریم های آمریکا موجب مجازات های شدید چندین بانک بزرگ اروپایی شده است و عملا از دست اروپا جز زمزمه های شکایت کار زیادی بر نمی آید.
جناب آرمان، یا همان اسامه مجددی و بهمن موحدی و غیره...
همانطور که ملاحظه میفرمایید جواب های ، هوی است!
بنده مفتخرم که مرا با جناب ائلیار پژوهشگر اشتباه گرفته اید. البته نمیدانم نظر ایشان چه باشد ((-:
حرفتان درست است و پان ترکها همانند پان فارسها ، پان کردها، پان عربها و پان امریکن ها بدند.
ما باید بین هویت طلبی و پان گرایی اما فرق بگذاریم.
یک پان ایدئولوژی خودرا بر برتری نژادی ( که غیر علمیست و وجود ندارد) ميگذارد و البته هدف دست یازی به قدرت سیاسی و اقتصادی است. نژاد پرستی درست مانند مذهب عمل میکند. غیر علمیست و بر احساسات کور انسانها استوار است. جمهوري اسلامی و دولت عربستان نمونه زنده هستند. یکی با تشیع و دیگری با تسنن تکفیری قدرت سیاسی را دو قبضه کرده ، منابع اقتصادی را میچاپند. آلمان نازی و انچه بر سر دنیا آورد کارکرد تئوري نژاد پرستی بود.
ادامه...
هویت طلب اما دنبال پیدا کردن خود است. آن "خودی" که از او سلب شده است. او معتقد نیست که بهتر از دیگران است. بر عکس او احساس میکند که کمتر از دیگران است چون به او گفته اند که زبان و هویت او اشتباه است. برای جبران این مسئله خواستار این میشود که مانند یک انسان و با هویت مادری خود به رسمیت شناخته شود. اگر به این خواسته جواب داده نشود شروع به اعتراض و تظاهرات میکند ، همانطور که در آذربايجان دیدیم. اگر هنوز هم به جایی نرسید تفنگ دست میگیرد، مثل کردها. در این میان هم افکار پان گرایی سریع رشد میکند چون منطق از بین میرود. برای همین کردها به مرحله پان رسيده اند و خواستار کردستان بزرگ هستند.
نتیجه میگیریم که آذربايجان در حالت پیشا تسلیحاتی بسر میبرد و رژیم هم اینرا فهمیده و برای جلوگیری فراکسیون آفريده است. در نتیجه فراکسیون یک شکست برای رژیم است. ولی رژیم ميتواند بوسیله آن جنبش هویت طلبی آذربایجان را شکست دهد.
جشن خرفستران !!! در بين فارس هاي باستان روز هاي خاصي بود كه به كشتار جمعي حيوانات و جانوران مي پرداختند این مراسم تا هشتاد سال پیش در کرمان و یزد و... میان زرتشتیان رواج داشت. (پورداوود، خرده اوستا، ص 195)
جناب yaradiciliq سلام،
نه جانم چنین نیست! سرمایه داری درنده ی نئولیبرالیسم جهانی ـ ایرانی شما بهتر از خودکامگی فامیل کیم یونگ های کره ی شمالی ِغارنشین نیست و همه ی تان با اندکی تفاوت در نوع آن، یکدست دشمن بشرِ ساده لوح و فرمانبردار هستید. من با هر سیستم دیکتاتوری سرمایه، و اشکال استبداد کره ی شمالی ها و ستمکارهای مذهبی ـ ایدئولوژیکی مخالفم.
بارها نوشته ام که تئوری مسخره ی پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما، و نظریه ی ستردن مرگ طبقات و همزمان انحطاط جنگ طبقاتی او، سست تر و چندش انگیزتر از آن است که به نقد مارکسیستی کشیده شود. او بسان شما و همفکران مشابه از سایش و کاهش طبقات مسلط اجتماهی گفت که می بایست به سود لایه ی میانی و فربه شدن آن و مرفه تر شدن زندگی نوع انسان بینجامد؛ نه که نینجامید، بلکه قطب 8 نفری ثروت ثروتنمدتر، و قطب 99% کار و طبقه ی کارگر فقیرتر و گرسنه تر و بیکارتر شد.
جناب yaradiciliq لطفا از بردباری من سوء استفاده نکرده و به من با این روش "ارباب رعیتی" خود گوشزد آقا بالاسری ندهید و خود را با این شیوه ی مانوفاکتوری تحقیر نکنید. به نظر من شایسته است که شما هرچه شفاف تر به ابراز نظرهای سراست تر خود بپردازید تا من نیز دیدگاه هایم را پیرامون آنها بازتابدهم.
اما صمیمانه از شما بعنوان یک انسان می خواهم که چشمان و گوش های تان را هرچه بیشتر به روی واقعیت های موجود جهان نابرابر طبقاتی بازکنید تا روشن تر درد بی درمان کارمزدان و تنگدستان و نداران چپاولشده را ببینید. و فریادشان را با وجدان بیدار، مسئول و همدرانه آشکارتر بشنوید.
مرا و دیدگاه های بقول شما بی هوده ام را ول کنید؛ گور پدر من کمونیست و برابریجو. از خودتان بگوئید که شما برای این سرکوب ها، ستم ها، بی عدالیتی ها و استثمارهای هولناک و بسیار بی رحمانه چه پیشنهادها و راهکارهائی دارید؟
بد هم نیست که بدانید در تشریح جایگاه لایه های میانی مورد نظر شما، و از نظر ما مارکسیست ها این نیروی گسترده نیز بسان طبقه ی کارگر ناگزیراست زندگی خود را از طریق فروش " کار فکری و یدی" اش امرار معاش کند و طبعا بدین خاطر جزو طبقه ی کارگر محسوب می شود.
باسپاس
احسنت به اين شجاعت و صراحت بيان آقاي خواستار ، همان گونه كه نوشته ايد محصولات احمدي نژاد و قاليباف است ولي مهمترازآنها دزد و كلاش اصلي كه اين روزها به طور صوري دم از فداكاري آتش نشان ها و مي زند خود شخص علي خامنه هاي است وبقيه تخم و تركه او هستند كه زير بيرق او روز وشب به دزديهاي كلان درشهرداري ها و فرماندارهاي و نيروهاي به اصطلاح انتظامي و سپاه وساير اماكن وادارات مشغولند من متعقد نيستم كه به قول قديمي ها آه يك نفر ديگري را بگيرد ولي مطمئن هستم كه اعدام صاحب اين ساختمان كه يك يهودي بوده بدون برگزاري دادگاه منصفانه يقه اين خون آشامان را گرفت اگر چه كه انبوهي از مردم بي گناه هم اينك زنده درزير آوارهستند ولي صدا وناله هاي آنها بي شك به زودي زود يقه كل اين نظام را خواهد گرفت منتظر باشيم
جناب yaradiciliq گرامی همه جا صحبت از «هلال شیعه شاهنامه خوان» می کند بگونه ای که انگار هر کسی که رهبرش اردوغون نباشد و در عین حال خود را شهروند ایران به نامد از نظر ایشان « فارس شاهنامه خوان» معرفی می شوند. برای yaradiciliq خامنه ای و کیانوش توکلی یکی هستند. در رد این ادعا بایستی گفت بنده مازندرانی زبان فارسی را در مدرسه فراگرفتم وهر گز هم شاهنامه نخوانده ام . از سوی دیگر مردمان ایران، تباری غیر« فارس» دارند و به سختی می شود صحبت از« ملت فارس» گفت ، انچنان که از ملت کرد، ملت ترک وملت بلوچ می توان سخن گفت . درهم تنیدگی جامعه ایران بگونه ای است از سلطه زبان فارسی می توان سخن گفت نه «ملت فارس» و اینکه به زبانهای دیگر از جمله زبان ترکی فرصت یاد گیری درمدارس داده نشده است وجا دارد در کنار زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران شناخته شود .2- اما در مورد«هلال شیعه شاهنامه خوانی»
راست این است که در حاکمیت رژیم اسلامی ایران دو ایدوه و یا دو استراتژی به موازات هم در حاکمیت وجود داشته است. ایده اول « هلال شیعه » نام دارد که استراتژی خامنه ای _ سپاه می باشد که 80 در صد قدرت حکومتی را در اختیار دارند. استراتژی دوم متعلق به اصلاح طلبان ، رفسنجانی _ روحانی است که دولت را در اختیار آنان است که می خواهد همچون عربستان و ترکیه مناسباتی حسنه ای با جامعه جهانی داشته باشد و نماد مشخص چنین استراتژی ؛ شخص هاشمی رفسنجانی بود. از سوی دیگر با مراجعه به شبکه های اجتماعی بخوبی نشان می دهد که مردم بشدت از اینکه جمهوری اسلامی میلیادرها دلار صرف بازسازی لبنان و جنگ سوریه می شود؛ بسیارخشمگین هستند. این روحیه در شعار های مردم در زمان جنبش سبز تحت شعار « نه غزه نه لبنان ،جانم فدای ایران» خود نمایی می کرد. بنابراین برخلاف نظر yaradiciliq که سعی دارد که همه ی اقشار ، نحله های سیاسی موافق و مخالف جمهوری اسلانمی را توی گونی که بران برچشب «هلال شیعه شاهنامه خوان» جا دهد _نیست. در کامنت بعدی به بررسی سه موج در 16 سال اخیر در خاورمیانه را مورد بررسی بی طرفانه قرار می دهد . جا دارد دوستان گرامی بدون عصبانیت و تعصب نژادی وارد این بحث شود.
یوشکا فیشر، وزیر خارجه پیشین آلمان، درباره اوضاع نابسامان جهان مینویسد: «جهان دوقطبی جنگ سرد به تاریخ پیوسته است و جورج دبلیو بوش، دوران کوتاه تنها ابرقدرت بودن آمریکا را از دست داد. جهانی شدن اقتصاد تاکنون نتوانسته چارچوبی برای حکمرانی جهانی بهوجود بیاورد. شاید ما در میانه فرایندی پُرهرجومرج هستیم که قرار است به یک نظم جدید بین‌المللی منجر شود یا به احتمال زیاد، فقط در ابتدای این فرایند هستیم.»
اگر بشار اسد بر سر کار بماند و وضعیت سوریە آرام شود و کشور سوریە باز سازی شود ،،، بشار اسد اگر بە هم زیستی مسالمت آمیز با تورکیە تن دهد اینچنین سوریە و بشار اسد و کشوری از مزخرفترین و بی بنیترین بی پایەترین کسور دنیا خواهد بود مگر میشود تورکیە 6 سال بر علیە سوریە و خود بشار اسد توطئە کند کشور تورکیە بە پایگاه جبهەالنصرە ، داعش ، احرار شام و تمام آدم خوڕهای فاشیست اسلامی بر علیە سوریە و بشار تبدیل شود کشور تورکیە کشور سوریە را بە ویرانی بکشاند و در نهایت تورکیە انتظار داشتە باشد بشار بر سر کار بماند و چشم بر تمام این مصائیبی کە تورکیە بە سوریە تحمیل کردە چشم پوشی کند سوریە و بشار دنبال تثبیت موقعیت خود هستند تورکیە مطمئن باشد با قرار گرفتن در مسیر بازسازی همان بلائی کە تورکیە بر سر سوریە آورد این بار سوریە بر سر تورکیە خواهد آورد این بازی است کە تورکیە نمتواند از آن جان
معاون نخست وزیر ترکیه از تغییر مواضع این کشور در برابر بشار اسد خبر داد. محمد شیمشک در اجلاس داووس در سوئیس گفت گرچه بشار اسد مسئول جنگ و خونریزی در سوریه است، ولی باید مصلحت‌ها را در نظر گرفت.اما بر اساس اظهارات محمد شیمشک، معاون نخست وزیر ترکیه، وضعیت تغییری بنیادین کرده و دنبال کردن چنین سیاستی عملی نیست.
ترکیه تا کنون خواستار رفتن اسد بود و معتقد بود تنها با رفتن اسد امکان استقرار صلح در سوریه فراهم میشود. اما حال در هماهنگی و همراهی با روسیه، ترکیه به یکی از عوامل موثر در مذاکرات صلح آستانه بدل شده است. مذاکراتی که هفته آینده آغاز خواهد شد
معاون نخست وزیر ترکیه گفته است که وضعیت تغییری جدی کرده است و ترکیه نمی‌تواند بیش از این بر سیاست حل بحران سوریه بدون بشار اسد تاکید کند. شیمشک گفته است چنین سیاستی «واقع‌بینانه نیست.»
این در حالی است که سخنگوی رئیس جمهور ترکیه هفته گذشته گفته بود که ترکیه کماکان معتقد است که استقرار سوریه‌ای واحد و احیای صلح در این کشور با حضور بشار اسد ممکن نیست. اما ترکیه مایل است گام به گام موضوع را دنبال کند و در این مرحله باید منتظر نتایج مذاکرات آستانه بود
آذربایجان را منطقه سردسیر اعلام کردند تا نرخ گاز برای آنها کمتر از بقیه استانها تمام شود. در حالیکه در همه استانها مناطق مرتفع سرد هستند و مناطق دشت گرم.
چند میلیون مهاجر خارجی از عراق و افغانستان و پاکستان و ... به ایران وارد شدند اما یک نفرشان اجازه اسکان و اشتغال در آذربایجان و اربیل و زنجان پیدا نکرد و دولت با ممنوع کردن اقامت آنها خیال ترکها را راحت کرد. حالا بهانه جدید پیدا کرده که مالیات ما زیاد است
آذربایجان صنعتی ترین استان کشور است اما این صنایع را عشایر ترکمن قزلباش - اجداد آذریها- از آناتولی با خود نیاوردند بلکه در 70 سال اخیر با پول نفت و بودجه ملی برای باج و حق السکوت در آنجا ایجاد شد. تراکتورسازی و ماشین سازی و فولا و پتروشیمی تبریز و خودروسازی اردبیل و واگن سازی زنجان! و ...
قزلباشان فولاد و پتروشیمی هم خواستند و به اشاره ای برایشان ساختند اما دیدند با وجود آنهمه
صنایع برای این صنایع جدید آب ندارند آمدند با استفاده از امکانات قرارگاه ...! دو خط انتقال آب از زرینه رود مهمترین منبع تامین آب ورودی دریاچه ارومیه به تبریز احداث کردند بقیه آب رودهای منتهی به دریاچه را با ساخت چندین سد( باز هم با پول نفت) به ارومیه فرستادند و کشاورزی آنجا را 20 برابر کردند در نتیجه دریاچه ارومیه خشک شد! اما قزلباش ساکت ننشست و داد و فریاد شروع کرد که فارسهای مفقودلاثر که آخرین نفراتشان در تهاجم قزلباش صفوی و محمود افغان و در جنگ ایران و عراق از بین رفتند دریاچه ارومیه را خشک کرده است! و باز سیل بودجه های نجومی برای رساندن آب از کره مریخ به دریاچه ارومیه اختصاص داده شد در حالیکه مطابق قرار داد رضا شاه با افغانها 50 درصد آب هیرمند متعلق به ایران است اما چون شرق ایران برای دولت ترک و تازی اهمیتی ندارد افغانها آب را بستند و سیستان را خشکاندند اما صدای اعتراضی در کشور بلند نشد.
اگر این حادثۀ اسفناک عمدی هم نبوده باشد باز ذره ای از گناه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای جلاد کم نمی کند. رژیم به جای اینکه وسایل و تجهیزات سازمان آتش نشانی و دیگر نیروهای امدادی را به روز کند و هلی کوپترهای اطفای حریق را خریداری کند و نیروهای امدادی را برای گذراندن دوره های آموزشی مدرن به کشورهای پیشرفته بفرستد با صرف هزینه های میلیارد دلاری در سوریه ، عراق ، لبنان ، یمن و .... برای ایجاد امپراطوری اسلامی، شهرهای ایران را در برابر چنین فجایعی بی دفاع کرده است.
حاکمیت منحوسِ پلید جمهوری اسلامی سالیان سال است که شهرهای ایران را در برابر حوادث این چنینی بی‌دفاع گذاشته است، و به‌جای این که اموال مردم را صرف آبادی شهرهای ویران ایران بکند، صرف هزینۀ صدور تروریزم وفرقه گرایی و بنیادگرایی و جنگهای تجاوزکارانه و ضد ملی در عراق، سوریه، یمن و لبنان و... میکند.
جناب راز یا همان ایلیار و بهرنگ وسردار و...این راهم توجه داشته باش که از پانترک نژادپرست تر در عالم بشریت وجود ندارد. پانترک نه تنها آدمها رابلکه پیراهن و شلوار و غذا و کلمه ها را هم فارس یا ترک یا کرد یا ارمنی و...میبیند وهرچیزی را خودی و ناخودی میکند. پانترک خون گرگی خودش را بهترین خون دنیا میداند و ازین نظر به هیتلر و کوکلوس کلان سور زده.
دوستان... جا دارد که از آقای ناصر کرمی بخاطر این مقاله علمی و تحقیقی تشکر بکنم..انسان ها میتوانند با داشتن ایدولوژی ها ی مختلف , مخالف همدیگر باشند ولی بر سر موضوعات حیاتی همچون ( انرژی ) و یا سایر موضوعات دیگر که بشر و انسانیّت را قرار میدهد, موافق یکدیگر باشند. نمره منفی دادن به مقاله های علمی یکی از مشکلات جامعه استبدادی مثل ایران است.. خوشبختانه در یک نکته از تاریخ علم بشری را میگذرانیم که انرژی مورد احتیاج ( بشریّت ) را میتوان بدون وابستگی به انرژی حاصله از شکافتن اتم و یا سوخت های فسیلی تهیّه کرد ولی ( قدرت و اراده سیاسی ) میخواهد. متاسفانه شرکت های بزرگ نفتی که هم دولت ها را در اختیار دارند و هم مونوپولی استفاده از انرژی برای بشریت را , کمتر اجازه خواهند داد که ارزانترین تولید انرژی به بازارهای جهانی راه بیابد. جا دارد که شما را دعوت
به فیلم کوتاهی در باره (( استن مایر )) مخترع امریکائی که توانست (( آب)) را بجای بنزین در اتوموبیل بکار گیرد که می توانست با 22 گالن (( آب )), از لوس آنجلس به نیویورک سفر بکند . ولی بطور مرموزی این مخترع کشته شد. ..خوشبختانه هستند کسانی که این نوع پروژه ها را دنبال میکنند..
https://www.youtube.com/watch?v=PSS1ZMdt3FQ
یکی از پروژه های دانشگاهی من در اسکاتلند , استفاده از انرژی خورشیدی بود . هرچند که من می توانستم پروژه استفاده از امواج دریا را که اسکاتلند محیط ایده الی برای این پروژه بود انتخاب بکنم , ولی خیلی از کشورها و مردمان دور از کناره های ساحلی زندگی میکنند و این انرژی خورشیدی می تواند بهترین منبع انرژی باشد. تازه اگر این استخراج این انرژی خورشیدی تا اندازه ای خرج دارد , شما را باز دعوت میکنم به فیلم کوتاهی در باره اتومبیل های که با (( هوای فشرده )) کار میکنند.
https://www.youtube.com/watch?v=ztFDqcu8oJ4
مخترع فیلیپینی( دانیل دینگل) که آب را بجای ( بنزین ) استفاده میکند.
https://www.youtube.com/watch?v=lQxxzlUb3D0
امید به آن روزی که تمام بشریت استفاده از انرژی فسیلی را کنار گذاشته به استفاده از انرژی ( خورشید, آب, هوا, امواج دریا ) رو بیاورد. همانطور که در بالا اشاره شد (( قدرت و اراده سیاسی )) میخواهد. فکر میکنم کشور آلمان این اراده سیاسی را به می تواند جهانیان با نحو احسن نشان بدهد...
یکی از خوبی های سایت ایران گلوبال آمار گیری از نظر مراجعین - احتمالا بدون اطلاع آنها - به صورت پوینت های منفی و مثبت به مقالات و کامنت ها میباشد. من نمیدانم تعداد مراجعین چند نفر میباشند و اگر تعداد پوینت ها نماینده نظرمراجعین باشد شاید بتوان به روحیه ما ساکنین محدوده ایران, پی برد.
به عنوان مثال در کامنت قبلی من با مقایسه بخشی از مقاله با آنچه در ویکیپدیا آمده است نتیجه گرفتم که در ترکیه - کشور مترقی و همسایه ایران, حتی با وجود فشار اتحادیه اروپا, هنوز زبان سیستم آموزشی, ترکی ست و آموزش به زبان اقلیت ها غیر قانونی میباشد که شباهت زیادی به ایران دارد. و بیان این حقیقت - به نظر من - نه جانبداری از ترک است و نه فارس ( مگر آنکه من اشتباه میکنم ), که کسی هم تا کنون غلط بودن آنرا تذکر نداده است. با وجود این تاکنون ۸۰ در صد پوینت ها با این نتیجه گیری مخالف و ۲۰ در صد موافقند.
در عوض بسیاری از کامنت ها, صحنه زد و خورد ترک و فارس - افراطی ؟ - میباشد.از این آمار گیری چه نتیجه منطقی میتوان گرفت؟
کشتن ده هزار گربه برای آمرزش گناهان
در اوستا آمده است که زرتشت میگوید یکی از راههای رسیدن به آمرزش و بخشیده شدن گناهان بزرگ ، کشتن ده هزار گربه است .
در اوستا ، وندیداد ، فرگرد 14 بند 1 تا 13 آمده است که اگر کسی مرتکب گناهی شد برای نجات از آلودگی این گناه ( و رسیدن به پاکی و رستگاری ) باید کارهایی را انجام دهد از جمله کشتن ده هزار گربه ؛ که درفرگرد 14 بند 5 گفته شده است .
نگاه کنید به :
اوستا ،گزارش دکتر دوستخواه؛ جلد 2 صفحه 818 ؛ انتشارات مروارید ، چاپ شانزدهم ، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان
وندیداد ، گزارش جیمز دارمستتر ، صفحه 224 ، ناشر دنیای کتاب ، تهران ، 1384 هـ ش
جناب بهنام چنگائی گرامی، هر جأ که ایدئولوژی کمونیستی قدرت را قبضه کرده است در مورد " حق دارید حق ندارید که هیچ " پا روی گلوی مردم گذاشته گفته " کی و چگونه نفس بکشید "، شما باید با خودتان صادق باشید، ما نسل جوان، اسلام را در ایران دیدیم، و کمونیزم را در کرهٔ شمالی، ونزوئلا و اریتره، باز هم از شما صادقانه می‌‌پرسم >> "" اگر پدیده‌ای به نام روند تدریجی تاریخی پیدایش ساختار‌ها "" داریم دیگر چه نیازی به "" قهر انقلابی "" داریم؟ باز هم به شما گوشزد میکنم، ما در خاورمیانه به "" تقویت طبقه متوسط "" نیاز داریم، نه ایدئولوژی کمونیستی که حکم قاتل طبقه متوسط را دارد. در مورد ایران و جامعه شاهنامه خوان زیاد خودتان را خسته نکنید، جامعه شاهنامه خوانان از درون فرو خواهد پاشید.
در فقه زرتشتي مي‌توان فرزند را به بردگي واگذار کرد و اختيار چنين تصميمي با پدر است. اين بجز اجازه شرعي براي توليد برده از طريق اجاره دادن زن و فروش فرزندان او بوده است.
بنگريد به متن پهلوي زرتشتي: ماديان هزار دادستان (هزار راي حقوقي)، ترجمه سعيد عريان، تهران، 1391، ص 174
دوست گرامی! من ترجیح می دهم پایبند به اصول گفتمان سالم و سازنده باشم؛ و شما و تندروان همچون شمائی را همچنان بردبارانه تحمل کنم؛ و همزمان همه ی شماها را دعوت به خردورزی، ایراز عقیده ی آزاد و ضرورتا توام با آرامش دوستانه کنم.
جناب yaradiciliq من دیری ست با شیوه های (حق دارید ـ حق ندارید) بدرود گفته و بیگانه ام. و پیش از همه باور به آزادی بیان و عقیده دارم. من این حق مسلم را برای شما، خود و همه ی انسان ها در هرگوشه ی جهان ـ ایران که باشند جزو جدائی ناپذیر زندگی جاری سیاسی همگان می دانم و با همه ی وجود به این اصل وفادارم.
جایز نیست که هیچکدام از ما فراموش کند که سرنوشت تلخ کنونی ما محصول استبداد شاهی و شیخی ست. هردوی آنها مثل شما فکر می کردند، و به شهروندان اجازه ی آزاد عقیده و وجدان و بیان نمی دادند. در حالیکه این خواسته حیاتی، جزو حقوق ابتدائی ماست.
جناب yaradiciliq! شما بوضوح می بینید که من مدافع آزادی بیان، ابراز عقیده ی آزاد برای شما و تعمیم آن برای همگان هستم. بنا بر این راهکارهای اندیشه ورزی کوچک و کلان اجتماعی، و رشد و شکوفائی گفتمان آزاد و قانونی، پیش از همه در همین نرمش ها و استقبال های ما از شنیدن عقیده های مخالفان است.
من دوستانه به شما پیشنهاد می کنم دیدگاه های مرا با وسواس تمام نقد کنید و من از انتقاد شما علاوه بر استقبال، آنرا قدردانی نیز خواهم کرد.
باسپاس
ساختمان پلاسکو را شخصی بنام حبیب اله القانیان در سال 1946 در تهران ساخته بود. القانیان یهود و اهل کردستان بود. در اوائل انقلاب بخاطر تجارت برای مدتی کوتاه خارج از ایران بود. هنگامیکه برگشت جمهوری اسلامی او را بعنوان جاسوس دستگیر کردند و مدت کوتاهی پس از اقامت در زندان او را اعدام و ساختمان پلاسکو را مصادره کردند.
فرق اینست که ایرانیان جهانوطن ، از تمام فرهنگها امانت میگیرند و در خود حل میکنند و استفاده میکندد و دشمنی با کسی ندارند.
اما ترک مغول آذری، .... هیچی ندارد و از همه امانت میگیرد و با همه دشمن است و به جعل و تحریف و دروغ و دشمنی راسیبستی با همه بشریت میپردازد ، غیر از با اردغان سنی داعشی سابق .
فرهنگ و صفت ایرانی ، مثبت و آری و امید و سازندگی و آینده نگری است.
فرهنگ ترک و گرگ ، نفی و منفی و بدبینی و گذشته گرایی و .. شونیسم است .
طبق گفته اهورا مزدا ، نور و امید و انسانیت پارسی ، بر تاریکی و ناامیدی و انسان ستیزی ترک ، پیروز خواهد شد.
ترک به ترکستان ! ایران ، قفقاز و،خاورمیانه و آسیای صغیر باید ترک زدایی گردد .
چرا آمریکا نباید از استقلال کردستان حمایت کند؟ / دانیل لاریسون
سرویس جهان- در هر صورت آمریکا باید از تشکیل کشور کردی حمایت کند. درست، اما چنین اقدامی با مخالفت دولت های بغداد و آنکارا روبه رو خواهد شد ولی کردها به هر لحاظ سزاوار استقلال هستند. افزون بر آن چنین اقدامی این اطمینان را به متحدان آمریکا در منطقه، اروپا و خاور دور می دهد که آمریکا بر خلاف آنچه بارها در حق کردها روا داشته است، رهایشان نمی کند و در کنارشان می ماند.
تشکیل دولت مستقل کردستان صرفاً با "مخالفت" قدرت های منطقه ای روبه رو نمی شود بلکه مورد مخالفت خشونت بار برخی از همسایگان جدید آن قرار می گیرد و دیگر همسایگان هم آن را به رسمیت نمی شناسند. کشور کردستان، کشوری محاط در خشکی و وابسته به حسن نیت همسایگانش خواهد بود و حداقل برخی همسایگان این کشور جدید خواهند خواست که آن را در نطفه خفه کنند.
اگر فرض کنیم که رهبران کنونی حکومت اقلیم کردستان در عمل تبدیل به رهبران کشور کردستان جدید شود، آمریکا در شکل گیری دولتی فاسد و استبدادی دست داشته است.
اما دلیل "اطمینان بخشی" برای حمایت آمریکا از تشکیل کشور کردستان ضعیف ترین دلیل در میان دلایل ارائه شده است. حمایت آمریکا از تشکیل کشور کردستان به این معناست که آمریکا مسئولیت یک کشور مستقل تحت الحمایه ی دیگر را قبول کند که انتظار می رود از آن دفاع کند و به این لحاظ این کار باعث اطمینان خاطر متحدان آمریکا در دیگر مناطق جهان نمی شود. حمایت آمریکا از تأسیس یک کشور جدید موجب اطمینان خاطر متحدان و کشورهای تحت الحمایه ی منطقه نمی شود. ترکیه و عراق به احتمال قوی از این اقدام آمریکا خشمگین می شوند و مجدانه در برابر آن مقاومت می کنند. کشورهای دیگر آن را مداخله ی بیشتر و نامطلوب غرب در منطقه قلمداد می کنند و هر کدام از کشورهای متحد آمریکا که مشکلات خود را با جنبش های تجزیه طلب دارند، کشور جدید را به رسمیت نمی شناسند. حمایت از تشکیل کشور کردی دردسر اضافی دیگری برای آمریکا خواهد بود که در خدمت هیچ یک از منافع آشکار آمریکا نیست و تقریباً به یقین می توان گفت که موجب بی ثباتی و خشونت بیشتر در منطقه ای می شود که همین حالا هم به اندازه ی کافی از این مسائل رنج می برد.
آقای کرمی عزیز آلمانیها زیاد ژست عدم نیاز به انرژیهای فسیلی می گیرند ولی واقعیت اینست که صنایع بسته بندی و صنایع جلد سازی برای انواع مختلف لوازم الکترونیک از کامپیوتر گرفته تا اطو و تلفن و چهارچوب عینک تا زیپ و لوله فاضلاب و هزاران مورد دیگر ظروف و موکت وهزاران ابزار آلات پلاستیکی وابستگی مستقیم به سوخت فسیلی دارند، که معمولا از ابراز نظر در مورد آنها زیاد مشاهده نمی شود شاید این برمی گردد به خاصیت اشرف مخلوقاتی ژرمن های آریایی اروپائی با تصور اینکه بقیه ملتها ببعی هستند، مطرح می شود
ادامه
در تکمیل معنی ترک:
به نقل از ترک-ترکها -رحیم رئیس نیا:
امبري در ١٢٩٦ /١٨٧٩ کلمة ترک را مشتق از فعل تورمک به معناي «توليدمثل کردن » و «به وجود آمدن »
دانسته است ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص ١٤٣ .(دورفر در ١٣٤٤ش / ١٩٦٥ کلمة ترک را که در سنگنبشته
هاي اورخون آمده بود «خلق وابسته به دولت و تبعه » معنا کرده و مولر کلمة ترک را در صورت اسم بودن «نيرو»
و «قدرت » و در صورت صفت واقع شدن «نيرومند» و «قدرتمند» معنا کرده است. اين نظر را برخي محققان نيز
از جمله تامسن کلاوسون نمت دورفر و بازن پذيرفته اند ( د. ا. ترک همانجا آوجي اوغلو ج ١ ص ٢٩٥
در سنگنبشته هاي اورخون کلمة توروک معمولا با کلمة بدون (قبايل خلق مردم ) همراه بوده و به صورت توروک
بدون (مردم ترک ) آمده است (تکين سنگنبشتة کول تگين روية شرقي بندهاي ٦ ١٠ـ١١ ٢٢ ٢٥ ٢٧ روية جنوبي
بندهاي ٦ـ ٨ روية شمالي بند ٦ سنگنبشتة بيلگه قاغان روية شرقي بندهاي ٧ ١٠ ١٩ ٢١ـ٢٢ ٣٠ ٣٣ ٣٨ روية
شمالي بندهاي ٥ ـ٦ ٨ (که اين نام بيشتر جنبة سياسي داشته است. از مطالب مذکور در اين سنگنبشته ها چنين
برداشت مي شود که ترک بدون فقط شامل بخشي از ترک زبانان دشت مي شده است و قبايل ترکي چون
«اوغوز»ها «قرلق »ها (در منابع فارسي و عربي : قرلغ خرلق قرلوغ قرليغ قارلق خرلخ خلخ رجوع کنيد
بهرشيدالدين فضل االله ج ٣ تعليقات روشن و موسوي ص ٢٠٥٥» (قرقيز»ها «تورگش » ها «اون ـ اوق » ها جزو
ترک بدون به شمار نمي آمدند بلکه جزو طوايفي چون تغز غزبدون قرقيزبدون و اون اوق بدون بودند و عموما نيز
با ترک بدون دشمني داشتند. ترک بدون نامي بود که به اتحاديه اي از قبايل داده مي شد اما همة آنها تبار و حتي
زبان مشترکي نداشتند. چنانکه وقتي بيلگه قاغان نوشته است «بدون من » لزوما از قبايل هم تبار و هم زبان
سخن نگفته است. وي در مورد طايفة تغزغز که چهار بار با آن جنگيده بود نوشته است : «بدون تغزغز بدون من
بود» يعني خلق مذکور روزگاري به من وابسته بود و از من فرمان مي برد ولي اکنون از اطاعت من امتناع کرده
است و ديگر بدون من به شمار نمي آيد. بنابراين وقتي امپراتوري گوک ـ ترک ( رجوع کنيد به ادامة مقاله )
ضعيف شد قبايل و اقوامي که جزو ترک بدون بودند از آن کناره گرفتند و ترک بدون متلاشي شد و قبايل عضو
آن پراکنده شدند تا آنکه اتحادية ديگري آنها را جذب کرد.
نظر غالب محققان اين است که نام ترک در ابتدا نام قبيله يا لقب و عنوان نياي دودمان حاکم آشينا/ آشه ـ نا بوده
است. با سازمان يافتن اتحادية قبايل تحت رهبري و فرمانروايي خاقانهاي گوک ترک نام اتحادية مذکور بدون
ترک شد و عموميت يافت. قبايل عضو بدون حتي اگر هم زبان هم بودند هر يک نام خاص خود را داشتند. چنانکه
پيش از ظهور چنگيز مغول تنها نام يک قبيله بود اما بعدها نام امپراتوري بزرگي شد که قبايل بسياري را در برمي
گرفت (آوجي اوغلو ج ١ ص ٢٨٨ـ ٢٩٥ .(
از اوايل سدة اول / نيمة دوم سدة ششم ميلادي نام ترک در امپراتوري پهناور گوک ترک بر اقوام متعدد و غالبا
ترک زبان اطلاق گرديد و اين نام در خارج از مرزهاي امپراتوري و در کشورها و سرزمينهاي مجاور نيز شناخته
شد. بيزانسيها که از ديرباز با اقوام و قبايل صحرانورد ترک زبان و غيرترک زبان ارتباط و آشنايي داشتند پس از
تشکيل امپراتوري گوک ترک و ايجاد مناسبات سياسي و اقتصادي با آنان از ترکها سخن به ميان آوردند (قفس
اوغلو ص ٢٧ -ترک-ترکها
اقای بامدادن توجه دارید که جریان تجزیه طلب کنونی تا پیش از جنگ دوم و اشغال ایران از سوی ارتش بلشویک وجود نداشت و با راه اندازی حزب توده عامل سرسپرده دولت استالین و جریان فرقه تخم بی وطنی در درون قشر باسواد پا چیده شد. جریان فدائی خلق اکثریت نیز به همان راه حزب توده میرود و این سازمان از دو جناح تجزیه طلب تشکیل شده است . بنا بر این انتقاد و نکته سنجی شما نخست باید حزب توده و فدائیان را در بر گیرد وافراد فریب خورده ای مانند این و ان و دیگران نقش سیاهی لشکر وپیاده نظام یک نظریه استعماری روسی را باز ی میکنند. در همان روزهای بهمن سال 57 خیمه های خلقهای تحت ستم در دانشگاه تهران به چشم میخورد و خیلی زود دفاع از خلقها به دفاع از ارتجاع خمینی انجامید و هزاران انسان بیگناه با همکاری حزب توده و فدائی اعدام شدند.
توجه داریم که در جریان انقلاب مشروطه از همه جای ایران به دفاع از مشروطه بر خاستند و سخنی از تجزیه و جدائی نبود تا اینکه حزب توده به شیپور دشمنی با مشروطه و مشروطه خواهان دمید .
پیش از آشوریان و تشکیل دولت ماد
وضع منطقه ی آذربایجان و در همسایگی آن :
وجود دولت ماننا در آذربایجان، اورارتو درهمسایگی آن ، و ایلام و سومردر منطقه ی خودشان . همه دولتهای غیر سامی و غیر هندو اروپایی زبان. و نزدیک به زبان ترکی:
معنی ترک:
« در منابع چيني ترکها تو ـ کيوئه يا تو ـ چيوئه ناميده شده اند که محققان آن را تورکوت تورکيت تورکوز و تورکيت
و تورک خوانده اند ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص ١٤٢ـ ١٤٣ (که اين اسامي غالبا دو هجايي هستند. ...
به اعتقاد
لوئي بازن از سدة ششم تا هشتم ميلادي به احتمال قوي نام ترک دو هجايي بوده و ظاهرا بتدريج از توروک
/toruk به توروک / turuk و سرانجام به تورک / turk يا ترک تبديل شده است ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش
٢ ص ١٤٣ .
وامبري در ١٢٩٦ /١٨٧٩ کلمة ترک را مشتق از فعل تورمک به معناي «توليدمثل کردن » و «به وجود آمدن »
دانسته است .رئیس نیا ترک -ترکها
اقوام بومی آذربایجان:
« به تأیید آثار سومری، اکدی، هوریانی،
پیش از رسیدن آشوریان، مادیها، اقوام بومی لولوبی، کوتی، از حدود هزاره ی سوم پیش از میلاد اتحادیه های قبیله ای خود را در اراضی میان قسمت علیای دیاله تا دریاچه ی اورمیه و خط همدان-قزوین، یعنی جنوب غربی آذربایجان و بخشهایی از کردستان ایران را تشکیل داده بودند....
اقوام لولوبی و کوتی احتمالا با عیلامیان قرابت نژادی [ منظور رئیس نیا خویشی طایفه ای] داشته اند. ..
قبایل دیگر تئورلی، مسسی، دالی، سونبی، کوموردی، ظاهرا با آنها هم نژاد بودند در همسایگی ایشان زندگی میکردند...
هوری ها، کاسیت ها، همسایگان عیلامیان...
هوریان از بخشهای از سواحل غربی و شمالی دریاچه ی اورمیه تا کوههای زاگروس اقامت داشتند.
- اورارتوت ( اورارتویی ها) با این قوم [ هوری] بستگی نژادی داشتند.
عنصر هوریانی- اورارتویی از حدود سده ی 9 قبل از میلاد به بعد در اراضی میان رود ارس تا دریاچه ی اورمیه و کرانه ی شمال غربی دریاچه ی اورمیه تفوق داشته است. ص. 161-162 آذربایجان در سیر تاریخ - رئیس نیا.
میتوان گفت از هزاره ی 3 قبل از میلاد گرفته تا اوایل هزاره ی نخست قبل از میلاد ترکیب قومی و زبانی مردمی که در این این سامان زندگی میکردند تغییرو تحول چندانی روی نداده است.تا حدود سده ی 7 ق.م . زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران اساسا لول لوبی- کوتی مانده است.» ص 162 منبع قبلی.
این اقوام نه «سامی بودند و نه به اصطلاح هند-اروپایی».اینان را تاریخ نویسان اصطلاحاً «اقوام آسیانی» گفته اند.
ص. 162.
در هزاره ی اول قبل از میلاد در اراضی آذربایجان اقوام کادوسی، کاسپی، Gel گل ، .... زندگی میکردند.
----
خویشی اقوام بومی آذربایجان( دولت ماننا) با سومر و ایلام :
قبایل و اقوام بومی در آذربایجان بعدها دولت ماننا را تشکیل دادند. ریچارد فرای-تاریخدان- زبان ماننا را بسیار نزدیک به زبان عیلامی میداند. با توجه به نام « اشخاص و مکانها» که کلمات اتصالی زبان هستند و نزدیک به ترکی مانند:
« آتار ada, atarآدآ= آتا= پدر در ترکی
taş تاش =برادر در ترکی. سیموت وارتاش، لی لا ایر تاش، اون تاش گال، ووو.[ gal واژه ای که در سومری هم رایج است مانند lu-gal= حاکم، شاه، فرمانروا. معنی لغوی "بزرگ"قوم ]
خان =خان در ترکی، در "شوماخان"، گون آفتاب در "گون گونون"،
سو = آب در ترکی: ماسو، سومودو... وووو» منبع رئیس نیا
--
مطرح شدن نام ترک با دولت هون ها:
در منابع چینی
بعضي پژوهشگران براي يافتن قوم يا ملتي که در گذشته هاي دور نام ترک داشته اند جستجو کرده اند. به نوشتة
هامر ـ پورگشتال (١١٨٨ـ١٢٧٢ /١٧٧٤ـ١٨٥٦ (طايفة ترک بايد همان باشد که هرودوت در تأليفات خود
تارژتااوس / ترگيتاوس ذکر کرده و در تورات توقارمه / توغارمه آمده است (ج ١ ص ٣ .(توگرماه / توجرمه نوادة
يافث بن نوح بوده است و «بيت توجرمه اسم شهر يا بلادي مي باشد که اهل آنجا با صور تجارت اسب و استر
داشتند» و ظاهرا بلاد توجرمه در طرف شمال شرقي آسياي صغير بوده است (سفر تکوين ١٠:٣ کتاب حزقيال نبي
٢٧:١٤ ٣٨ :٥ـ٦ هاکس ذيل «توجرمه »). رحیم رئیس نیا- ترک -ترکها
--
محققان تاريخ ترکها را عموما با «هسيونگ ـ نو» ها/ «هيونگ ـ نو» ها که در منابع چيني هون ها ناميده شده
اند آغاز مي کنند و آنان را نياکان ترکها به شمار مي آورند (چاپليکا ص ٦٢ د. اسلام چاپ اول ج ٨ ص ٩٠٠
بارتولد ١٣٧٦ ش ص ٣٣ .(محققان همچنين به ظهور هيونگ ـ نوها در حدود دويست پيش از ميلاد و انتساب
ترکها به آنان اشاره کرده و هيونگ ـ نو را نامي مشترک براي ترکها و مغولها و احيانا تونگوز هاي باستان ذکر
کرده و بنيانگذار امپراتوري بزرگ هيونگ ـ نو را ترک دانسته اند ( بريتانيکا همانجا د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص
١٤٨ . - رحیم رئیس نیا- ترک -ترکها
جناب دکتر راز " ائلیار پژوهشگر" نتوانست پاسخی بدهد شما پاسخ بده:
می‌دانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشده‌اند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیستلغات انتزاعی و زبان تورکی:
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترک‌زبان در قالب گروه‌های مستقل بزرگی در هم ادغام شده‌اند. عامل یکپارچه‌سازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکل‌گیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روت‌لدج، 1998)
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کول‌تیگین که نمی‌توانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب ده‌ده قورقود و قوتادغو بیلیغ، از آنجا که در تاریخ مورد ادعا ماتریال کتابت و ابزار نوشتن مناسب وجود نداشته و نمی‌توانند نمونه‌ای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
تقریباً هیچ لغت انتزاعی در هیچ یک از شاخه‌های زبان ترکی وجود ندارد:
اندک لغاتی که ارتفاع تمدنی دارند در میان اقوام ترک‌زبان مشترک نیستند. از آنجایی که این لغات مکتوب قدیمی ندارند و در بین اقوام نیز مشترک نیستند لذا اعتبار آنها به عنوان لغت قدیم و اصیل ساقط است و تنها صورت اسلنگ‌های محلی را به خود میگیرد:فارسی
ترکی ترکیه
ترکی آذربایجانی
ازبکی
اویغوری
سبب
سبب
سبب
سبب
سبب
عقل
عاکیل(عقل)
عاغیل(عقل)
عاکل(عقل)
عِکل(عقل)
هرکس
هرکس
هر کس
هر کیم
هر کیم
عدالت
عادالت
عدالت
عدالت
عادالت
منطق
مانطیک
منطیق
منطیک
منطیک
انصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاپ
شهر
کنت
شّهّر
شّهّر
شّهِر
بازار
چارشی
بازار
بازار
بازار
بنا
یاپی
بینا
بینا
صنعی
آزاد
سربست
سربست
ارکین
حرّ
نمی‌توان مردمانی را با قومیت‌های رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترک‌شان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست.
کلید ورود به این تابلو، توجه به تنوع قومی ترک‌زبانان، مطالعه لغات مشترک و توجه به این نکته است که تفاوت مثلاً ترکی آذربایجانی و قشقایی که می‌گویند در گذشته‌ای نزدیک از هم جدا شده‌اند در همان حد اختلاف ترکی آذربایجانی با ترکمنی یا ازبکی است که می‌گویند در گذشته بسیار دورتری از هم جدا شده‌اند. این تابلو بیش از یک توضیح منطقی ندارد و آن اینکه در گذشته‌ای نه چندان دور حاملان زبان آن را در میان اقوامی گوناگون و کم جمعیت پراکنده‌اند و سپس آنها را به مناطق خالی از سکنه کوچانده‌اند لذا دوردست‌ترین ساکنان این مناطق نیز به همان زبان سخن می‌گویند.
همینجا به نکته‌ای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که می‌تواند موضوع یک تک‌نگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بی‌ارتباط با یکدیگر و حتی بی‌ارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران و در مقابل افول کاربری زبان فارسی با دور شدن از مراکز شهرهای بزرگ چون تهران و اصفهان، بوضوح بیان میکند که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه گوناگون بوده
دانشگاه احمد یسوی لغت‌نامه‌ای به نام "لغت‌نامه لهجه‌های ترکی" تدوین کرده است که معادل لغات را به 9 لهجه ترکی، ترکیه، آذربایجانی، باشقورد، قزاق، قرقیز، اوزبک، تاتار، ترکمن و اویغور آورده است
کتیبه های اورخون و یئنی سئی
بررسی الفبای اورخون یئنی سئی و حروف کشف رمز شده آن:اجزای تاریخی امپراتوی هایی از قبیل هون ها و گوک تورک ها و خزرها و مغولان، به دلیل عدم نمایش نمایه های تمدنی و تجمعی، خارج از جمله بندی های کتاب های سراسر حقه بازی پانترکان باکو و انکارا هیچ نمودار قابل نمایشی را برای بررسی نشان نمی دهد به طوری که از این همه سلسله که حدودا 1000 سال بر بخش قابل توجهی از جغرافیای جهان استیلا یافته بودند و پادشاهان و سرداران و کشورگشایان قابلی داشتند و از چین تا اروپا را در می نوردیدند، حتی به اندازه خرابه های خشتی نیز چیزی برای ارائه نمی توان یافت. حال با این توصیفات نمی دانم چگونه حضرات جاعل اصرار بر این دارند که برای چنین امپراتوران بی همه چیز که عمر خود را در زیر آسمان و در اندرون چادر و کومه و آلاچیق می گذراندند، ادبیات و فرامین شاهی مکتوب تولید کنند.
کتیبه های اورخون و یئنی سئی نمی توانند اصالتی داشته باشند.
http://s5.picofile.com/file/8118272892/kokturk_alfabesi.png
شما در این الفبا تقریبا فقط شاهد تغییر زاویه حروف یونانی و لاتین هستید. برای درک بهتر روش جعل این الفبا به مقایسه برخی از حروف الفبای یونانی و لاتین با الفبای موسوم به گوک تورک ها می پردازم.
http://s5.picofile.com/file/8118275584/Orxon.jpg
همانگونه که می بینید جاعلین حروف به کار رفته در الفبای اورخون را با تغییراتی در زاویه نگارش و یا تغییر شکل جزوی در نگارش، به عنوان الفبای اورخون معرفی کرده اند. البته این کار فقط مختص به الفبای باستانی تورک ها نیست. در اینجا تنها تغییراتی که داده اند تغییر کاربری حروف می باشد. مثلا حرف (X) در الفبای اورخون معادل (د) می باشد ولی در لاتین صدای ایکس و یا مثلا در یو نانی و تورکی لاتین صدای (خ) می دهد. حال شاید عده ای از تورک پرستان از خود سوال کنند که چرا الفبای به کار رفته توسط گوک تورک ها با الفباهای به کار رفته در اروپا شباهت دارد.که در آن متون جعلی رد پایی از زبان و فرهنگ روسی را می توان یافت.
«کتیبه اورخون قدیمی‌ترین نمونه‌های موجود از زبان ترکی باستان است. این کتیبه‌ها با آنچه امروزه الفبای اورخون نامیده میشود در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون درمغولستان امروزی میان سال‌های 732 تا 735 میلادی به احترام دو شاهزاده گوک تورک یعنی گول تیگین و برادرش بیلگه خاقان یک سیاستمدار و یک فرمانده نظامی نگاشته شده‌اند. سه یادبود کوچکتر نیز در اطراف این سنگ نبشته‌ها نیز کشف شده است. از میان سنگ نوشته‌های دشت اورخون مهمترین آن کتیبه کول تگین است. این کتیبه‌ها توسط نیکولای یادرینتسف در سال 1889 میلادی کشف شد و توسط واژه شناس دانمارکی ویلهلم توماسن در سال 1893 رمز گشایی شد. این سنگ نبشته‌ها بسیار به بناهای تاریخی که از دوران گوک ترکان در طی دوره دودمان تانگ در چین بجای مانده است شباهت دارد.»(ویکی پدیا)
اکنون می خواهم به شما نشان دهم که چرا یک دانمارکی می تواند الفبای بدون پیشینه و پسینه اورخون را رمز گشایی نماید!. در زیر شما الفبای به کار رفته توسط مردم شمال و شمال شرقی اروپا (اسکاندیناوی) را شاهد هستید
http://s5.picofile.com/file/8118274076/08919109161200113966.jpg
این الفبا را در اروپا با نام الفبای رونیک می شناسند و باز می توان دریافت که مردم اسکاندیناوی نیز این الفبا را از حروف لاتین و یونانی برداشته اند. آری آنها کتیبه هایی را شبیه الفبای خود جعل کردند و نام آن را اورخون گذاشتند، سپس بر اساس واژگان تورکی کتیبه ای را سر هم بندی کردند و چون از گوک تورک های موهومی چیزی در روی زمین برای شناسایی وجود نداشت و هنوز هم مردم آنجا کوچرو هستند و در چادر زندگی می کنند، از آثار به جای مانده از سلسله تانگ، برای سر هم بندی این کتیبه ها استفاده نمودند. به طوری که قبلا نیز اشاره شد مثلا به جای یافتن سنبلی از حیوان مورد علاقه گوک تورک ها بر روی کتیبه، از اژدها که اسطوره ای چینی می باشد استفاده شده و ما نشان گرگ خاکستری را بر روی این کتیبه نمی یابیم.
هر کس توانست کتابی با نام "د. ا. ترک " در کتاب ها به عنوان منبع پیدا کند به ما هم نشان دهد
چنین فرموده اند :
در منابع چيني ترکها تو ـ کيوئه يا تو ـ چيوئه ناميده شده اند که محققان آن را تورکوت تورکيت تورکوز و تورکيت
و فراموش نموده اند در زبان چینی واج "ر" "را" وجود ندارد بنا بر این
باید در به کار بردن نام‌ها و ریشه‌یابی آن، کمال دقت را داشت.توکو - توکی - تک اتفاقا تنها در زبان فارسی یک ر به ان افزوده شده ان هم به دلیل یکی دانستن تورانی ها و تورکان البته به اشتباه
حالا معنی این چیست ؟
برای بهتر فهمیدن این جمله، مثالی می‌زنم،
واژۀ «زنگی» در زبان فارسی اسم جنس است و به همۀ سیاهپوستان گفته میشود، یا واژۀ «درخت» که آن هم اسم جنس است و وقتی می‌گوییم «درخت» منظور ما همۀ درخت‌ها است که ممکن است هلو باشد یا آلبالو، و به طور کلی «اسم عام» است.
یک مثال دیگر که بهتر این متن فهمیده شود،
بارها در نوشته‌های شاعران، به واژۀ «تُرک» برخورده‌ایم. تُرک هم مانند زنگی در زبان فارسی، اسم جنس عام است و به همۀ زردپوستان گفته میشود.
برای نمونه، می‌نگریم به کتاب قابوسنامه که دقیقا یک هزار سال پیش نوشته شده (در مبحث معرفی ترکان)،
«بدان که ترک نه یک جنس است و هر جنسی را طبعی و گوهری دیگر است و از جملۀ ایشان از همه بدخوتر "قبچاق و غُز" بود و از همه خوشخوتر و به عشرت فرمانبردارتر "خُتنی و خلخی و تبتی و چینی" بود … چون در تُرک نگاه کنی، سر بزرگ بود و روی پهن و چشم‌ها تنگ و بخج‌بینی (پهن‌بینی) و لب و دندان، نه نیکو. چون یک‌یک را بنگری به ذات خویش، نه نیکو بود … عیب ایشان آن است که کُندخاطر باشند و نادان و شغبناک باشند و ناراضی و بدمست. بی‌بهانه و باآشوب و پرُزیان باشند و به شب سخت‌دل باشند … و نرم‌اندام باشند به عشرت و از بهر تجمل، بِه از ایشان هیچ جنس نیست».
(عنصرالمعالی کیکاوس؛ قابوسنامه؛ به کوشش سعید نفیسی؛ تهران، 1312، صص 81-80؛ به تصحیح غلام‌حسین یوسفی؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1383، صص 115-114)
در این نوشته، واژۀ «تُرک» به همان صورت درست آن در فارسی که به معنی زردپوست است به کار رفته، چنانکه حتی چینی‌ها و خُتنی‌ها هم ترک پنداشته شده‌اند. اما امروزه واژۀ ترک (تورک) در فارسی به معنای قومیِ «آلتایی» به کار میرود.
«تُرک» یک واژه از زبان ماندارین چینی و برگرفته از واژۀ «توکی» به معنی سگ ولگرد است.(کتاب تیمور لنگ/ نوشته هارولد لمب/ مبحث ترکان/ صفحه 313تا315)
حال آیا آذریهای ایران ترک هستند؟؟؟!!
توجه داشته باشید که ما خواستار دیدن سنگ قبور مطهر تورکان در اذربایجان بودیم نه ارمنی ها و کوردها و لولوبی ها و گوتی ها
لطف فرموده سنگ قبر تورکی نشان دهید ان هم قبل از صفویه
ای کاش این تحقیق مستند و بسیار ارزشمند را در قسمت "ویژه ایران گلوبال" یا قومی ملی قرار دهید تا تعداد بیشتری از مراجعه کنندگان به سایت ایران گلوبال بخوانند.
کتیبه های اورخون جعلی است و با الگو برداری از کتیبه های اقوام رونی در اسکاندیناوی ساخته شده حتی خط هر دو یکی است
کتیبه های جعلی اورخون :
یکی از کتیبه های اورخون
http://s5.picofile.com/file/8118275876/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%88%D…
مربوط به کتیبه های رونی در اسکاندیناوی
http://s5.picofile.com/file/8118273592/rs01sm.jpg
http://s5.picofile.com/file/8118275876/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%88%D…
البته باید درباره اصالت کتیبه های رونی نیز تحقیق شود چون ساختار کنونی این کتیبه ها جعلی بودن آنها را نشان می دهد. حال که با حروف کتیبه های اورخون و رونی آشنا شدید شما را با شاهکاری در اسناد تاریخی کتاب «ایران تورکلرینین اسکی تاریخی» جناب پرفسور ذهتابی! آشنا می کنم. تصویر زیر مربوط به صفحه 311 جلد اول می باشد
http://s5.picofile.com/file/8118274300/orxun_.jpg
آیا چوب کبریت های کشیده شده در این کتیبه را می توان الفبای اورخون به حساب آورد؟ آن خرسی که به نشانه عدم حل جدول معمای مقابلش شانه بالا می اندازد نشانه چیست؟ آیا می توان این مسخره بازی شیادانه را یک کتیبه باستانی در نظر گرفت که ذهتابی مدعی است الفبای اورخون می باشد و در نزدیکی شهر اهر پیدا شده است؟ یا آن شتر ها و شتر سوار و ساربان را کودکان خرد سال بهتر از جاعل رسام این کتیبه رسم نمی کنند؟ آیا جواب خواستن نسبت به چنین جعلیاتی را مسخره کردن می نامید یا نشانه گرفتن پاشنه آشیل شیادان دست بسته؟اول میرویم سراغ کتیبه های اورخون که ائلیار منبع خوداش در نظر گرفته و به یکباره از از بین النهرین و عراق به چند هزار کیلومتر ان سو تر در مغولستان التای تشریف بردند ان هم بدون ذکر توضیح که چی شد سومریان به ناگاه به مغولستان رفتند
جناب راز یا دکتر راز یا همان دکتر عنزابی سابق:
نه دشمن محترم من کسی نیستم که مثل بهمن موحدی اکامنت سایت را داشته باشم و تمام کامنت هایی که به اندازه یک تایپک اند را منتشر نکنم
یادتون هست اول انقلاب یک بحث آزاد در مورد اقتصاد ایران بین بنی صدر و بابک زهرایی در تلویزیون نشون دادن؟ بنی صدر با اون پرچانگی اش رسیده بود به مشخصه سیزدهم اقتصاد ایرن که مجری حرفش رو برید و گفت فعلا به همین بسنده کنیم ببینیم آقای زهرایی نظرشون چیست. بابک زهرایی با پوزخندی نه گذاشت و نه برداشت و گفت اقتصاد ایران فقط یک مشخصه داره و اون هم مشخصه بورژوازی هست. باید همه زمینها رو از فئودالها و صاحبان بزرگ گرفت و به دهقانان سپرد و همه کارخانه ها را هم به کارگران سپرد. بنی صدر گفت آقا این چه طرز حرف زدنه شما دارید در مقابل یک رسانه ملی حرف میزنید و میلیونها نفر حرفهای شما رو میشنوند. .البته منظور بنی صدر این بود که چون انقلابیون هرکاری گفته بودند کرده بودند از جمله اعدامها و مصادره ها که در همه آنها نیز رفقای چپ بخشی از حامیان بودند، ممکن بود با همین چند شیرازه کشور از همه بپاشه
تورکیه در حال تجزیه شدن است:
و شهرهای کُردنشین جیزره، سیلوپی، نُصیبین را با هدف خشک کردن ریشه تجزیه‌طلبان همانند شهر حلب سوریه با خاک یکسان کرد.در حال حاضر کُردهای ترکیه اگر ترکها را دشمن خود ندانند حداقل خودشان را ملت جدا از ترکها می‌دانند. ترک‌های که در غرب ترکیه با سبک زندگی تورکی زندگی میکنند، قدم به جنوب شرقی ترکیه نگذاشته‌اند. بسیاری از شهروندان کُرد ترکیه، شهرهای ازمیر، بورسا و آنتالیا را از نزدیک ندیده‌اند. ترکیه از نظر روان‌شناختی در مرحله تجزیه قرار داردحتی اردوغان خطر تجزیه را کاملاً حس کرده و تلاش میکند اقتصاد مناطق کُردنشین را به عقب‌ماندگی برگرداند.یک کشور چه زمانی تجزیه میشود؟ جنگ داخلی و اقدامات تلافی‌جویانه آخرین مرحله برای تجزیه یک کشور است.در همه این الگوها ویژگی‌های مشترکی از جمله درگیری داخلی نظام سیاسی و ایجاد بار روانی برای تجزیه وجود داردکُردها خودشان را جمعیت بزرگی می‌بینند که تاکنون موفق نشده‌اند به عنوان یک ملت واحد در دنیا شناخته شوندرجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه، برای مقابله با کُردهای تجزیه‌طلب دریای خون در مناطق کُردنشین ترکیه به راه انداخت. اردوغان برای موفقیت در انتخابات ترکیه نهایت استفاده را از آرای کردها می‌کرد تا اینکه به مرحله‌ای رسید که به رأی کردها نیازی پیدا نکرد و تمام وعده‌ها و قول‌های خود به کُردهای ترکیه را زیر پا گذاشت. اردوغان زمانی که دید کُردها آرای خود در انتخابات ترکیه را به حزب کُردی دموکراتیک خلقها می‌دهند، فرایند صلح با کُردها را متوقف کرد
بار روانی تجزیه شدن می‌تواند به جنگ داخلی و حتی پاکسازی قومی منجر شود. این مسئله موقعی خطرناک میشود که در نظر بگیریم که کُردها مردم مسلح و دارای استعداد جنگیدن هستند. ترکها این واقعیت را باید قبول کنند که ترکیه در مرحله تجزیه شدن قرار دارد و مرزهایش به زودی تغییر خواهد کرد. فقط تنها مسئله‌ای که قابل بحث است این است که پس از تجزیه دو دولت بزرگ تشکیل خواهد شد یا ترکیه به شکل سیستم فدرالی اداره خواهد شد، هنوز مشخص نیست. اردوغان می‌تواند خود را به عنوان رهبر بزرگ و آتاترک دوم بداند اما اردوغان کسی است که به جز نابود کردن ترکیه نوینی که آتاترک پایه‌گذاری کرده بود، کار دیگر انجام نداده است
اما تورکیه:
آنکارا ضمن اینکه مواضعش را درباره پرونده سوریه تغییر داده به اتخاذ تصمیم هایی روآورده است که با غربی ها و کشورهای عربی مانند عربستان همسویی ندارد. و با دوستی با اسرائیل جزو محالات است که بتواند در جهان عرب جایگاهی بیابد ضمن اینکه در جریان ماجراهای مصر و در افتادن با این کشور و دخالت در امور داخلی ان نه تنها این قطب جهان عرب را به دشمن همیشگی خود تبدیل کرده بلکه عبرتی هم برای سایر این کشوذرها از خوداش به وجود اوردهمقامات ترکیه به خاطر شرایط اقتصادی که این کشور دارد، مجبور شده اند تا مواضع خاص خود در سیاست خارجی را تغییر دهند.
در جریان سوریه پس از 6 سال رجز خوانی هایی تورکانه زمانی که ارتش ترکیه در گرفتن یک شهر از دست داعش توان حیرت انگیز خوداش را نشان داد و مانند خر در گل گیر کرد تازه زمامداران الاغ این کشور فهمیدنند که پرداخت هزینه جنگ که تا این زمان توسط قطر و عربستان تامین میشد از توان اقتصاد انها خارج است
ادامه این اوضاع باعث شده است تا غربی ها به فکر جایگزینی برای نظام فعلی ترکیه بیافتند و ضمن اتخاذ سیاست های فلج کننده اقتصادی در خصوص ارز و تعامل های اقتصادی آنکارا با اروپا، به ترکیه فشاربیاورند.
اختلافات سیاسی درون ترکیه میان احزاب به ویژه اقداماتی که حزب حاکم علیه احزاب منتقد دولت انجام داده است، وضعیت را برای این کشور بغرنج تر می کند. شهرهای کردنشین ترکیه اکنون اگر به مانند شهرهای جنگ زده سوریه و عراق و یمن نشده باشد، اما وضعیت نسبتاً مشابهی با آنها دارد.
اوضاع مناطق کردنشین ترکیه به گونه ای وخیم گزارش شده است که برخی جنازه های کشته شدگان در خیابان های شهرهای کردنشن در کوچه ها و خیابان ها باقی مانده و حکومت نظامی و منع رفت و آمد اجازه تشییع جنازه ها را به خانواده ها نمی دهد.
ترکیه برای این که دچار بحران های شدیدتر نشود یک راه پیش رو دارد. دست از توهم های تورکانه برداشته و دربرابر موج انتقام خواهی هایی که به زودی دامن این کشور را خواهد گرفت اعلام کند که اصولا از همان کره گی دم نداشته
Denmark arrests Iran Embassy attackers - Iran Daily
Danish police arrested six people who had earlier scaled the walls of the Iranian Embassy in Copenhagen, in an attack that elicited a strong protest from Tehran.The arrests were made on Thursday after the six, described as four Iranian expatriates seeking asylum in Sweden and two others holding Swedish residency, violated the Iranian diplomatic premises in the Danish capital, Press TV reported.
The incident saw the invaders entering the mission’s courtyard earlier in the day, putting up profane placards and forcing down the Iranian national flag from the flagstaff.
Copenhagen police superintendent Henrik Stormer said the detainees were being held in police custody.
Following the incident, Danish ambassador to Tehran, Danny Annan, was summoned to the Iranian Foreign Ministry, being notified of the Islamic Republic’s protest over the attack.
Foreign Ministry spokesman Bahram Qassemi said Tehran had roundly criticized the attack by the “anti-revolutionary elements,” calling it in contravention of international regulations and demanding that the Danish government expeditiously address the affair.
This is not the first time Iran’s diplomatic premises are violated abroad.
Members of the anti-Iran terrorist Mujahedin Khalq Organization (MKO) have on many occasions trespassed on Iranian missions abroad.
The MKO, the most hated terrorist group among Iranians, has carried out numerous terrorist attacks against Iranian civilians and government officials over the past three decades.
Out of the nearly 17,000 Iranians killed in terrorist assaults since the victory of Iran’s 1979 Islamic Revolution, about 12,000 have fallen victim to the MKO’s acts of terror.
اولویت های امریکا در دولت ترامپ کدام خواهد بود:
1) گفتمان «قدرت محور» مانند دولت ریگان و جانسون
2) گفتمان «اقتصاد محور» مانند دولت کلینتون
3) گفتمان «حقوق بشر» مانند دولت کارتر و اوباما
4) گفتمان «امنیت محور» مانند دولت بوش پسر
طبق گفتمان‌های بالا، پیش‌بینی میشود که دولت ترامپ گفتمانی «اقتصاد محور» را تا پایان دولت خود ادامه دهد. توجه به اقتصاد بوده است که به دیدگاه های ترامپ چه در زمان تبلیغات انتخاباتی و چه پس از انتخابات جهت داده است. ترامپ با یک ساختار شکنی هوشمندانه در صدد است که با رقبای شرقی مانند روسیه و چین رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد. رویکردی که به نفع اقتصاد آمریکا است. ترامپ با توجه به «شیفتۀ پول بودنش» علاقمند است تا زودتر بحران گروه‌های تروریستی موجود در خاورمیانه پایان یابد تا بتواند اقتصاد این منطقه را به استعمار خود دربیاورد و از آن سود مالی تولید کند. یادمان باشد که «امنیت» مهمترین مولفه در مباحث اقتصادی است و ترامپ علاقمند است که امنیت در جهان باشد تا سود اقتصادی بیشتری از همۀ مناطق جهان ببرد. چشم طمع اصلی‌اش هم منطقۀ طلایی خاورمیانه با منابع هیدروکربونی عظیمش است. ترامپ در ذهن تجاری خود ناتو را به ضرر اقتصادی ایالات متحده میداند و خواستار برچیده شدنش است. او تصمیمات دیگری هم در سر دارد. یکی از آنها این است که اگر عربستان سعودی نیروهای زمینی خود را برای مقابله با داعش اعزام نکند خرید نفت از این کشور متوقف شود. پیشنهاد دیگرش این است که اگر کره جنوبی و ژاپن سهم کمک مالی خود را افزایش ندهند 27 هزار نیروی آمریکایی مستقر در کره جنوبی و 49 هزار آمریکایی مستقر در ژاپن از این کشورها خارج شوند. ترامپ در مورد خطر هسته‌ای کره شمالی هم پیشنهاد کرده است که سئول و توکیو هم به سلاح اتمی مجهز شوند و با این ترتیب به دهها سال اجماع دو حزب اصلی آمریکا درباره عدم گسترش هسته‌ای پایان داده است. در پس زمینه تصمیمات ترامپ به مفهومی تحت عنوان «اقتصاد» می‌رسیم، از شرق و غرب، از شمال و جنوب، او فقط «سود و انباشت سرمایه» را می‌شناسد، حتی اگر دشمنی تاریخی در شرق به نام روسیه داشته باشد، پول عامل دوستی نزدیک‌تر او با روسیه خواهد بود! در واقع رسیدن به «سود اقتصادی»، مغز ترامپ را مدیریت میکندعيب 4 ايراد و عيبهاي شما بيشمار است اولا افكار كهنه وپوسيده وجود شما را فرا گرفته ثانيا با وجود افكار پوسيده پان ايرانيستي امثال شما كه شايد بهمن موحدي ويا اسامه باشيد متلاشي شدن ايران حتمي است ثالثا شما از هيتلر هم نژاد پرست تريد كه روي هتيلر را سفيد نموديد رابعا استاد توهين واهانت هستيد خامسا نصف ملت ايران تورك زبان است و شما به راحتي مغول ويا غيره مي ناميد هرچند مغولها ....انسانهاي با شرفي هستند
محاکمه متجاوزین به سفارت ایران در دانمارک با جدیت پیگیری شود
به گزارش خبرگزاری ایمنا،محمدابراهیم رضایی با اشاره به تعرض به سفارت ایران در دانمارک اظهار داشت: تجاوز به هر سفارتی، تجاوز به حریم کشور حساب می شود، همچنین بر اساس کنوانسیون بین المللی وین کشور میزبان موظف است امنیت سفارت کشورهای دیگر را تامین کند بنابراین انتظار می رود که دولت دانمارک پاسخگوی این تعرض باشد.
نماینده مردم خمین در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: همچنین انتظار داریم دولت دانمارک عاملین تجاوز به سفارت ایران در این کشور را دستگیر و مجازات کنند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا،محمدابراهیم رضایی با اشاره به تعرض به سفارت ایران در دانمارک اظهار داشت: تجاوز به هر سفارتی، تجاوز به حریم کشور حساب می شود، همچنین بر اساس کنوانسیون بین المللی وین کشور میزبان موظف است امنیت سفارت کشورهای دیگر را تامین کند بنابراین انتظار می رود که دولت دانمارک پاسخگوی این تعرض باشد.
نماینده مردم خمین در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: همچنین انتظار داریم دولت دانمارک عاملین تجاوز به سفارت ایران در این کشور را دستگیر و مجازات کنند.
وی گفت: نباید به این متجاوزان اجازه تردد در سفارتخانه های ایران در کشورهای دیگر داده شود، وزارت امور خارجه کشور باید این نکته را در نظر بگیرد.
این نماینده تاکید کرد: وزارت خارجه کشور باید مصمم باشد تا با قدرت و جدیت موضوع تجاوز به سفارت ایران پیگیری شود و با مجازات عاملین تجاوز از احقاق حقوق کشور کوتاه نیاید.
رضایی با بیان اینکه با بیان اینکه پیگیری تجاوز به سفارت ایران در دانمارک وظیفه دستگاه دیپلماسی است، اظهار داشت: احضار سفیر دانمارک اقدام اولیه و مناسبی بود، باید مراتب نگرانی و اعتراض اعلام شود، همچنین باید خواسته ایران که محاکه متجاوزین است تنظیم و ابلاغ شود.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت: درپی تعرض چهار تن از عناصر ضد انقلاب به سفارت ایران در کپنهاک در روز جاری، رییس اداره اول شمال و شرق اروپای وزارت امور خارجه سفیر دانمارک در تهران را به وزارت امور خارجه احضار و ضمن ابلاغ مراتب اعتراض شدید علیه این اقدام خلاف موازین پذیرفته شده بین المللی و عملکرد ضعیف در تامین امنیت و آرامش سفارت و پرسنل آن، خواستار برخورد مسئولانه و جدی دولت دانمارک با عوامل تعرض و اعلام نتیجه آن شد.
وی افزود: سفیر دانمارک ضمن اظهار تاسف و غیر قابل قبول خواندن حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران قول داد در اسرع وقت مراتب را به کپنهاک منعکس و نتیجه را اعلام کند./
چیزی را فراموش کردام بنویسم:
کسانی که با " قزل کیانوش توکلی لی" گفتگو میکنند و خیال مباحثه دارند توجه داشته باشند که ایشان از ایران اطلاعات شان به اندازه همان سالی که فرار فرمودند است و در همان تاریخ متوقف مانده باید این نکته را در مباحثات تان منظور کنید که خطای محاسبه هم حساب شده باشد
ایشان الان در شهر سابق محل زندگی اش هم گم میشود
دوستان ما واقعا داریم خودمان را گول میزنیم با یک جامعه خیالاتی طرف شدیم
توجه کنید:
. اگر شاهنامه خوانان، دست کم از ارمنستان، در جنگ با آزربایجان، حمایت نمی‌کردند"
الان چی شده:
ایران با ابر قدرت شرق یعنی عاذربایجان مفلوک درافتاده
عاذربایجان همان بلایی را که سر ارمنستان اورده سر ایران هم خواهد اورد(وای بترسید)
عاذربایجان ایران را تحریم تجاری و بانکی خواهد کرد
عاظربایجان قطنامه شورای امنیت علیه ایران صادر خواهد کرد
150 ملیون تورک ایران پس از پس گرفتن زمین و شهرهایشان از کوردها در عاذربایجان غربی و بیرون کردن تالشی ها از اردبیل بقیه جمعیت ایران را هم تورک میکنند
بهتره بروید به جای این تحلیل هایی تورکانه یک ازمایش خون بدهید چون احتمالا در خون تان ماده مخدری وجود دارد که کراک و هرویین پیش اش لنگ انداخته
مرسی از جواب. دو نفرشان اقامت سوئد را دارند.
نوشتید: بخاطر گرفتن جواب پناهندگی دست به این اقدام زدند و ارزش مبارزه سیاسی با رژیم را ندلرد.
رزا: شما آیا پناهجوی واقعی هستید؟ پس عمل انقلابی شما چیست؟ جوانان هستند اینها که در پروسه زندگی/مبارزه سیستم را خواهند شناخت. درست مثل شما؟! آگاهی سیاسی قرص نیست که بعد از خوردن اثر بگذارد بلکه پروسه است. در ضمن آنان کاری را کردند که بسیاری شهامتش را ندارند و ما به آنها مدیونیم و در جهت آزادیشان باید بتلاشیم حتی اگر مجبور به توبه و بازگشت شوند، باز هم ما مسئولیم...
حق ماندن برای همه!
دانش پژوه گرامی! جناب کرمی عزیز! سلاله سرزمین اهورائی خاندان بزرگ کوروش کبیرهوخشتره، مبارز خستگی ناپذیرخطه زاگرس نشیان غیورالموت، جنابعالی که در مورد راهکارها، تحصیل و تخصص، و کاربرد انرژی خورشیدی، اتمی و سایر انرژیهای فسیلی، اطلاعات نغز و جالبی نمودار میفرمائید، بنظر میرسد تحصیلات عالی آکادمیک، کاوشهای تخصی کافی و مدرن جنابعلی در این خصوص راهگشا و مایه خوشحالی امت مسلمان، نژاد پاک اهورائی، ملت واحد ایران ـ پارس، در کنف حمایت آقا امام زمان (عج تعالی فرجه و شریف) ، به رهبری حضرت مستطابش حاج آقا سید علی خامیش بئی!، رهبر کبیر مستضعفان جهان صلوات الله علیه است. در ضمن ازنظر جنابعالی، آیا انرژی مصرفی امت مسلمان و نژادهای پاک اهورائی جغرافیای موسوم به ایران در آینده به چه شکلی باید باشد. آیا امت واحد مسلمان ایران، همچنین فیزیکدانان و متخصصان انرژی اتمی، باید از انرژی اورانیوم بهره
گیرند، یا به برنامه برجام پایبند باشند! یا برای ترمیم و بازسازی انرژی مورد نیاز صنایع و کارخانجات مهم و پیشرفته جغرافیای موسوم به ایران که مایع افتخار امت مسلمان است، در نوع خود الحمد الله با تکنولژی مدرن غربی رقابت میکند، و حتا جلوتر از آنها نیزحرکت میکند، میتوانند با صرف انرژی فسیلی مانند نفت و گاز نیاز امت مسلمان اهورائی هوخشتره را ترمیم نمایند. یا جنابعالی پیشنهاد دیگری میفرمائید؟ با تشکر از پاسخ شریفتان!جناب توکلی گرامی، اشکال دید شما این است چنان به امور داخل ایران متمرکز می‌‌شوید که " قادر به دیدن تحولات ژئوپلوتیکی در سطحی کلان و منطقه‌ای نمی‌‌شودید " به فرض شما میدانید که ترکیه سیاست خود را پیرامون سوریه تغییر خواهد داد ولی قادر به دیدن "" تشکیل یک قطب جدید منطقه‌ای "" که شامل " چین، روسیه، پاکستان و ترکیه " خواهد شد نمی‌‌شوید، این قطب باید دنیای سنی را کنار خود داشته باشد و بدین منظور باز "" هلال شیعه شاهنامه خوانان "" باید از میان برداشته شود، کسی که صلح را به سوریه برگرداند و منطقه را از تخریبات هلال شیعه پاکسازی کند. با این اوصاف، می‌بینید که پیشبرد هر دو قطب " ترامپ و غرب " و " قطب ارینتال " چین، روسیه، پاکستان، ترکیه " در از میان برداشتن هلال شیعه شاهنامه خوانی خواهد بود. اگر شاهنامه خوانان، دست کم از ارمنستان، در جنگ با آزربایجان، حمایت نمی‌کردند، شاید تحولات، طور دیگری رقم م
می‌‌خوردند.اگر ما بخواهیم در باره عالی جناب اصغر قاتل مطلبی بنویسیم ایاد این همه تفسیر مارکسی لنینی لازم دارد ؟
به زبان ساده این رفسنجانی یک شیاد قدرت طلب یک ادم کش و یک مسلمان قدرت مدار جنایت کار بود. جای تعجب است که دراین نوشته و هم در اعلامیه فدائیان اکثریتی و توده ای نامی از واژه جنایت و فریب و تخریب در باره این ادم خوار برده نمیشود .
گرچه بسیاری از نکات ذکر شده در این مقاله صحیح است ولی ایراداتی نیز بر آن وارد میباشد؛ یکی آنکه در قاره اروپا, آلمان, " آزاد شده " و اشغالی آمریکاست و بقیه کشورها نیز مستعمره آمریکا بوده و پایگاه های نظامی آمریکا در سراسر قاره اروپا بر ضد روسیه در حال افزایش میباشد. قسمت زیادی از بودجه ناتو را آمریکا پرداخت مینماید. آمریکا اروپائیان را چنان از روسیه ترسانده است که کشورهای اروپای شرقی با التماس از آمریکا تقاضای کمک و مساعدت مینمایند. دیگر آنکه قدرت مالی امریکا از راه سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پول و دلار به عنوان پشتوانه ارزی چنان بالاست که تخلف از تحریم های آمریکا موجب مجازات های شدید چندین بانک بزرگ اروپایی شده است و عملا از دست اروپا جز زمزمه های شکایت کار زیادی بر نمی آید.
جناب آرمان، یا همان اسامه مجددی و بهمن موحدی و غیره...
هویت طلب اما دنبال پیدا کردن خود است. آن "خودی" که از او سلب شده است. او معتقد نیست که بهتر از دیگران است. بر عکس او احساس میکند که کمتر از دیگران است چون به او گفته اند که زبان و هویت او اشتباه است. برای جبران این مسئله خواستار این میشود که مانند یک انسان و با هویت مادری خود به رسمیت شناخته شود. اگر به این خواسته جواب داده نشود شروع به اعتراض و تظاهرات میکند ، همانطور که در آذربايجان دیدیم. اگر هنوز هم به جایی نرسید تفنگ دست میگیرد، مثل کردها. در این میان هم افکار پان گرایی سریع رشد میکند چون منطق از بین میرود. برای همین کردها به مرحله پان رسيده اند و خواستار کردستان بزرگ هستند.همانطور که ملاحظه میفرمایید جواب های ، هوی است!
بنده مفتخرم که مرا با جناب ائلیار پژوهشگر اشتباه گرفته اید. البته نمیدانم نظر ایشان چه باشد ((-:
حرفتان درست است و پان ترکها همانند پان فارسها ، پان کردها، پان عربها و پان امریکن ها بدند.
ما باید بین هویت طلبی و پان گرایی اما فرق بگذاریم.
یک پان ایدئولوژی خودرا بر برتری نژادی ( که غیر علمیست و وجود ندارد) ميگذارد و البته هدف دست یازی به قدرت سیاسی و اقتصادی است. نژاد پرستی درست مانند مذهب عمل میکند. غیر علمیست و بر احساسات کور انسانها استوار است. جمهوري اسلامی و دولت عربستان نمونه زنده هستند. یکی با تشیع و دیگری با تسنن تکفیری قدرت سیاسی را دو قبضه کرده ، منابع اقتصادی را میچاپند. آلمان نازی و انچه بر سر دنیا آورد کارکرد تئوري نژاد پرستی بود.
ادامه...
نتیجه میگیریم که آذربايجان در حالت پیشا تسلیحاتی بسر میبرد و رژیم هم اینرا فهمیده و برای جلوگیری فراکسیون آفريده است. در نتیجه فراکسیون یک شکست برای رژیم است. ولی رژیم ميتواند بوسیله آن جنبش هویت طلبی آذربایجان را شکست دهد.
جشن خرفستران !!! در بين فارس هاي باستان روز هاي خاصي بود كه به كشتار جمعي حيوانات و جانوران مي پرداختند این مراسم تا هشتاد سال پیش در کرمان و یزد و... میان زرتشتیان رواج داشت. (پورداوود، خرده اوستا، ص 195)
جناب yaradiciliq سلام،
نه جانم چنین نیست! سرمایه داری درنده ی نئولیبرالیسم جهانی ـ ایرانی شما بهتر از خودکامگی فامیل کیم یونگ های کره ی شمالی ِغارنشین نیست و همه ی تان با اندکی تفاوت در نوع آن، یکدست دشمن بشرِ ساده لوح و فرمانبردار هستید. من با هر سیستم دیکتاتوری سرمایه، و اشکال استبداد کره ی شمالی ها و ستمکارهای مذهبی ـ ایدئولوژیکی مخالفم.
بارها نوشته ام که تئوری مسخره ی پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما، و نظریه ی ستردن مرگ طبقات و همزمان انحطاط جنگ طبقاتی او، سست تر و چندش انگیزتر از آن است که به نقد مارکسیستی کشیده شود. او بسان شما و همفکران مشابه از سایش و کاهش طبقات مسلط اجتماهی گفت که می بایست به سود لایه ی میانی و فربه شدن آن و مرفه تر شدن زندگی نوع انسان بینجامد؛ نه که نینجامید، بلکه قطب 8 نفری ثروت ثروتنمدتر، و قطب 99% کار و طبقه ی کارگر فقیرتر و گرسنه تر و بیکارتر شد.
جناب yaradiciliq لطفا از بردباری من سوء استفاده نکرده و به من با این روش "ارباب رعیتی" خود گوشزد آقا بالاسری ندهید و خود را با این شیوه ی مانوفاکتوری تحقیر نکنید. به نظر من شایسته است که شما هرچه شفاف تر به ابراز نظرهای سراست تر خود بپردازید تا من نیز دیدگاه هایم را پیرامون آنها بازتابدهم.اما صمیمانه از شما بعنوان یک انسان می خواهم که چشمان و گوش های تان را هرچه بیشتر به روی واقعیت های موجود جهان نابرابر طبقاتی بازکنید تا روشن تر درد بی درمان کارمزدان و تنگدستان و نداران چپاولشده را ببینید. و فریادشان را با وجدان بیدار، مسئول و همدرانه آشکارتر بشنوید.
مرا و دیدگاه های بقول شما بی هوده ام را ول کنید؛ گور پدر من کمونیست و برابریجو. از خودتان بگوئید که شما برای این سرکوب ها، ستم ها، بی عدالیتی ها و استثمارهای هولناک و بسیار بی رحمانه چه پیشنهادها و راهکارهائی دارید؟
بد هم نیست که بدانید در تشریح جایگاه لایه های میانی مورد نظر شما، و از نظر ما مارکسیست ها این نیروی گسترده نیز بسان طبقه ی کارگر ناگزیراست زندگی خود را از طریق فروش " کار فکری و یدی" اش امرار معاش کند و طبعا بدین خاطر جزو طبقه ی کارگر محسوب می شود.
باسپاس
احسنت به اين شجاعت و صراحت بيان آقاي خواستار ، همان گونه كه نوشته ايد محصولات احمدي نژاد و قاليباف است ولي مهمترازآنها دزد و كلاش اصلي كه اين روزها به طور صوري دم از فداكاري آتش نشان ها و مي زند خود شخص علي خامنه هاي است وبقيه تخم و تركه او هستند كه زير بيرق او روز وشب به دزديهاي كلان درشهرداري ها و فرماندارهاي و نيروهاي به اصطلاح انتظامي و سپاه وساير اماكن وادارات مشغولند من متعقد نيستم كه به قول قديمي ها آه يك نفر ديگري را بگيرد ولي مطمئن هستم كه اعدام صاحب اين ساختمان كه يك يهودي بوده بدون برگزاري دادگاه منصفانه يقه اين خون آشامان را گرفت اگر چه كه انبوهي از مردم بي گناه هم اينك زنده درزير آوارهستند ولي صدا وناله هاي آنها بي شك به زودي زود يقه كل اين نظام را خواهد گرفت منتظر باشيم
یوشگا فیشر هم همیشه بزرگتر از دهنش صحبت میکند.
جناب yaradiciliq گرامی همه جا صحبت از «هلال شیعه شاهنامه خوان» می کند بگونه ای که انگار هر کسی که رهبرش اردوغون نباشد و در عین حال خود را شهروند ایران به نامد از نظر ایشان « فارس شاهنامه خوان» معرفی می شوند. برای yaradiciliq خامنه ای و کیانوش توکلی یکی هستند. در رد این ادعا بایستی گفت بنده مازندرانی زبان فارسی را در مدرسه فراگرفتم وهر گز هم شاهنامه نخوانده ام . از سوی دیگر مردمان ایران، تباری غیر« فارس» دارند و به سختی می شود صحبت از« ملت فارس» گفت ، انچنان که از ملت کرد، ملت ترک وملت بلوچ می توان سخن گفت . درهم تنیدگی جامعه ایران بگونه ای است از سلطه زبان فارسی می توان سخن گفت نه «ملت فارس» و اینکه به زبانهای دیگر از جمله زبان ترکی فرصت یاد گیری درمدارس داده نشده است وجا دارد در کنار زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران شناخته شود .2- اما در مورد«هلال شیعه شاهنامه خوانی»
راست این است که در حاکمیت رژیم اسلامی ایران دو ایدوه و یا دو استراتژی به موازات هم در حاکمیت وجود داشته است. ایده اول « هلال شیعه » نام دارد که استراتژی خامنه ای _ سپاه می باشد که 80 در صد قدرت حکومتی را در اختیار دارند. استراتژی دوم متعلق به اصلاح طلبان ، رفسنجانی _ روحانی است که دولت را در اختیار آنان است که می خواهد همچون عربستان و ترکیه مناسباتی حسنه ای با جامعه جهانی داشته باشد و نماد مشخص چنین استراتژی ؛ شخص هاشمی رفسنجانی بود. از سوی دیگر با مراجعه به شبکه های اجتماعی بخوبی نشان می دهد که مردم بشدت از اینکه جمهوری اسلامی میلیادرها دلار صرف بازسازی لبنان و جنگ سوریه می شود؛ بسیارخشمگین هستند. این روحیه در شعار های مردم در زمان جنبش سبز تحت شعار « نه غزه نه لبنان ،جانم فدای ایران» خود نمایی می کرد. بنابراین برخلاف نظر yaradiciliq که سعی دارد که همه ی اقشار ، نحله های سیاسی موافق و مخالف جمهوری اسلانمی را توی گونی که بران برچشب «هلال شیعه شاهنامه خوان» جا دهد _نیست. در کامنت بعدی به بررسی سه موج در 16 سال اخیر در خاورمیانه را مورد بررسی بی طرفانه قرار می دهد . جا دارد دوستان گرامی بدون عصبانیت و تعصب نژادی وارد این بحث شود.با تشکر از آقای کرمی عزیز به خاطر مقاله مفیدشان.
یوشکا فیشر، وزیر خارجه پیشین آلمان، درباره اوضاع نابسامان جهان مینویسد: «جهان دوقطبی جنگ سرد به تاریخ پیوسته است و جورج دبلیو بوش، دوران کوتاه تنها ابرقدرت بودن آمریکا را از دست داد. جهانی شدن اقتصاد تاکنون نتوانسته چارچوبی برای حکمرانی جهانی بهوجود بیاورد. شاید ما در میانه فرایندی پُرهرجومرج هستیم که قرار است به یک نظم جدید بین‌المللی منجر شود یا به احتمال زیاد، فقط در ابتدای این فرایند هستیم.»
اگر بشار اسد بر سر کار بماند و وضعیت سوریە آرام شود و کشور سوریە باز سازی شود ،،، بشار اسد اگر بە هم زیستی مسالمت آمیز با تورکیە تن دهد اینچنین سوریە و بشار اسد و کشوری از مزخرفترین و بی بنیترین بی پایەترین کسور دنیا خواهد بود مگر میشود تورکیە 6 سال بر علیە سوریە و خود بشار اسد توطئە کند کشور تورکیە بە پایگاه جبهەالنصرە ، داعش ، احرار شام و تمام آدم خوڕهای فاشیست اسلامی بر علیە سوریە و بشار تبدیل شود کشور تورکیە کشور سوریە را بە ویرانی بکشاند و در نهایت تورکیە انتظار داشتە باشد بشار بر سر کار بماند و چشم بر تمام این مصائیبی کە تورکیە بە سوریە تحمیل کردە چشم پوشی کند سوریە و بشار دنبال تثبیت موقعیت خود هستند تورکیە مطمئن باشد با قرار گرفتن در مسیر بازسازی همان بلائی کە تورکیە بر سر سوریە آورد این بار سوریە بر سر تورکیە خواهد آورد این بازی است کە تورکیە نمتواند از آن جان
سالم بدر بردمعاون نخست وزیر ترکیه از تغییر مواضع این کشور در برابر بشار اسد خبر داد. محمد شیمشک در اجلاس داووس در سوئیس گفت گرچه بشار اسد مسئول جنگ و خونریزی در سوریه است، ولی باید مصلحت‌ها را در نظر گرفت.اما بر اساس اظهارات محمد شیمشک، معاون نخست وزیر ترکیه، وضعیت تغییری بنیادین کرده و دنبال کردن چنین سیاستی عملی نیست.
معاون نخست وزیر ترکیه گفته است که وضعیت تغییری جدی کرده است و ترکیه نمی‌تواند بیش از این بر سیاست حل بحران سوریه بدون بشار اسد تاکید کند. شیمشک گفته است چنین سیاستی «واقع‌بینانه نیست.»ترکیه تا کنون خواستار رفتن اسد بود و معتقد بود تنها با رفتن اسد امکان استقرار صلح در سوریه فراهم میشود. اما حال در هماهنگی و همراهی با روسیه، ترکیه به یکی از عوامل موثر در مذاکرات صلح آستانه بدل شده است. مذاکراتی که هفته آینده آغاز خواهد شد
این در حالی است که سخنگوی رئیس جمهور ترکیه هفته گذشته گفته بود که ترکیه کماکان معتقد است که استقرار سوریه‌ای واحد و احیای صلح در این کشور با حضور بشار اسد ممکن نیست. اما ترکیه مایل است گام به گام موضوع را دنبال کند و در این مرحله باید منتظر نتایج مذاکرات آستانه بود
آذربایجان را منطقه سردسیر اعلام کردند تا نرخ گاز برای آنها کمتر از بقیه استانها تمام شود. در حالیکه در همه استانها مناطق مرتفع سرد هستند و مناطق دشت گرم.
صنایع برای این صنایع جدید آب ندارند آمدند با استفاده از امکانات قرارگاه ...! دو خط انتقال آب از زرینه رود مهمترین منبع تامین آب ورودی دریاچه ارومیه به تبریز احداث کردند بقیه آب رودهای منتهی به دریاچه را با ساخت چندین سد( باز هم با پول نفت) به ارومیه فرستادند و کشاورزی آنجا را 20 برابر کردند در نتیجه دریاچه ارومیه خشک شد! اما قزلباش ساکت ننشست و داد و فریاد شروع کرد که فارسهای مفقودلاثر که آخرین نفراتشان در تهاجم قزلباش صفوی و محمود افغان و در جنگ ایران و عراق از بین رفتند دریاچه ارومیه را خشک کرده است! و باز سیل بودجه های نجومی برای رساندن آب از کره مریخ به دریاچه ارومیه اختصاص داده شد در حالیکه مطابق قرار داد رضا شاه با افغانها 50 درصد آب هیرمند متعلق به ایران است اما چون شرق ایران برای دولت ترک و تازی اهمیتی ندارد افغانها آب را بستند و سیستان را خشکاندند اما صدای اعتراضی در کشور بلند نشد.چند میلیون مهاجر خارجی از عراق و افغانستان و پاکستان و ... به ایران وارد شدند اما یک نفرشان اجازه اسکان و اشتغال در آذربایجان و اربیل و زنجان پیدا نکرد و دولت با ممنوع کردن اقامت آنها خیال ترکها را راحت کرد. حالا بهانه جدید پیدا کرده که مالیات ما زیاد است
آذربایجان صنعتی ترین استان کشور است اما این صنایع را عشایر ترکمن قزلباش - اجداد آذریها- از آناتولی با خود نیاوردند بلکه در 70 سال اخیر با پول نفت و بودجه ملی برای باج و حق السکوت در آنجا ایجاد شد. تراکتورسازی و ماشین سازی و فولا و پتروشیمی تبریز و خودروسازی اردبیل و واگن سازی زنجان! و ...
قزلباشان فولاد و پتروشیمی هم خواستند و به اشاره ای برایشان ساختند اما دیدند با وجود آنهمه
اگر این حادثۀ اسفناک عمدی هم نبوده باشد باز ذره ای از گناه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای جلاد کم نمی کند. رژیم به جای اینکه وسایل و تجهیزات سازمان آتش نشانی و دیگر نیروهای امدادی را به روز کند و هلی کوپترهای اطفای حریق را خریداری کند و نیروهای امدادی را برای گذراندن دوره های آموزشی مدرن به کشورهای پیشرفته بفرستد با صرف هزینه های میلیارد دلاری در سوریه ، عراق ، لبنان ، یمن و .... برای ایجاد امپراطوری اسلامی، شهرهای ایران را در برابر چنین فجایعی بی دفاع کرده است.
حاکمیت منحوسِ پلید جمهوری اسلامی سالیان سال است که شهرهای ایران را در برابر حوادث این چنینی بی‌دفاع گذاشته است، و به‌جای این که اموال مردم را صرف آبادی شهرهای ویران ایران بکند، صرف هزینۀ صدور تروریزم وفرقه گرایی و بنیادگرایی و جنگهای تجاوزکارانه و ضد ملی در عراق، سوریه، یمن و لبنان و... میکند.
جناب راز یا همان ایلیار و بهرنگ وسردار و...این راهم توجه داشته باش که از پانترک نژادپرست تر در عالم بشریت وجود ندارد. پانترک نه تنها آدمها رابلکه پیراهن و شلوار و غذا و کلمه ها را هم فارس یا ترک یا کرد یا ارمنی و...میبیند وهرچیزی را خودی و ناخودی میکند. پانترک خون گرگی خودش را بهترین خون دنیا میداند و ازین نظر به هیتلر و کوکلوس کلان سور زده.
دوستان... جا دارد که از آقای ناصر کرمی بخاطر این مقاله علمی و تحقیقی تشکر بکنم..انسان ها میتوانند با داشتن ایدولوژی ها ی مختلف , مخالف همدیگر باشند ولی بر سر موضوعات حیاتی همچون ( انرژی ) و یا سایر موضوعات دیگر که بشر و انسانیّت را قرار میدهد, موافق یکدیگر باشند. نمره منفی دادن به مقاله های علمی یکی از مشکلات جامعه استبدادی مثل ایران است.. خوشبختانه در یک نکته از تاریخ علم بشری را میگذرانیم که انرژی مورد احتیاج ( بشریّت ) را میتوان بدون وابستگی به انرژی حاصله از شکافتن اتم و یا سوخت های فسیلی تهیّه کرد ولی ( قدرت و اراده سیاسی ) میخواهد. متاسفانه شرکت های بزرگ نفتی که هم دولت ها را در اختیار دارند و هم مونوپولی استفاده از انرژی برای بشریت را , کمتر اجازه خواهند داد که ارزانترین تولید انرژی به بازارهای جهانی راه بیابد. جا دارد که شما را دعوت
به فیلم کوتاهی در باره (( استن مایر )) مخترع امریکائی که توانست (( آب)) را بجای بنزین در اتوموبیل بکار گیرد که می توانست با 22 گالن (( آب )), از لوس آنجلس به نیویورک سفر بکند . ولی بطور مرموزی این مخترع کشته شد. ..خوشبختانه هستند کسانی که این نوع پروژه ها را دنبال میکنند..https://www.youtube.com/watch?v=PSS1ZMdt3FQ
یکی از پروژه های دانشگاهی من در اسکاتلند , استفاده از انرژی خورشیدی بود . هرچند که من می توانستم پروژه استفاده از امواج دریا را که اسکاتلند محیط ایده الی برای این پروژه بود انتخاب بکنم , ولی خیلی از کشورها و مردمان دور از کناره های ساحلی زندگی میکنند و این انرژی خورشیدی می تواند بهترین منبع انرژی باشد. تازه اگر این استخراج این انرژی خورشیدی تا اندازه ای خرج دارد , شما را باز دعوت میکنم به فیلم کوتاهی در باره اتومبیل های که با (( هوای فشرده )) کار میکنند.
https://www.youtube.com/watch?v=ztFDqcu8oJ4
مخترع فیلیپینی( دانیل دینگل) که آب را بجای ( بنزین ) استفاده میکند.
https://www.youtube.com/watch?v=lQxxzlUb3D0
امید به آن روزی که تمام بشریت استفاده از انرژی فسیلی را کنار گذاشته به استفاده از انرژی ( خورشید, آب, هوا, امواج دریا ) رو بیاورد. همانطور که در بالا اشاره شد (( قدرت و اراده سیاسی )) میخواهد. فکر میکنم کشور آلمان این اراده سیاسی را به می تواند جهانیان با نحو احسن نشان بدهد...
یکی از خوبی های سایت ایران گلوبال آمار گیری از نظر مراجعین - احتمالا بدون اطلاع آنها - به صورت پوینت های منفی و مثبت به مقالات و کامنت ها میباشد. من نمیدانم تعداد مراجعین چند نفر میباشند و اگر تعداد پوینت ها نماینده نظرمراجعین باشد شاید بتوان به روحیه ما ساکنین محدوده ایران, پی برد.
به عنوان مثال در کامنت قبلی من با مقایسه بخشی از مقاله با آنچه در ویکیپدیا آمده است نتیجه گرفتم که در ترکیه - کشور مترقی و همسایه ایران, حتی با وجود فشار اتحادیه اروپا, هنوز زبان سیستم آموزشی, ترکی ست و آموزش به زبان اقلیت ها غیر قانونی میباشد که شباهت زیادی به ایران دارد. و بیان این حقیقت - به نظر من - نه جانبداری از ترک است و نه فارس ( مگر آنکه من اشتباه میکنم ), که کسی هم تا کنون غلط بودن آنرا تذکر نداده است. با وجود این تاکنون ۸۰ در صد پوینت ها با این نتیجه گیری مخالف و ۲۰ در صد موافقند.
در عوض بسیاری از کامنت ها, صحنه زد و خورد ترک و فارس - افراطی ؟ - میباشد.از این آمار گیری چه نتیجه منطقی میتوان گرفت؟کشتن ده هزار گربه برای آمرزش گناهان
در اوستا آمده است که زرتشت میگوید یکی از راههای رسیدن به آمرزش و بخشیده شدن گناهان بزرگ ، کشتن ده هزار گربه است .
در اوستا ، وندیداد ، فرگرد 14 بند 1 تا 13 آمده است که اگر کسی مرتکب گناهی شد برای نجات از آلودگی این گناه ( و رسیدن به پاکی و رستگاری ) باید کارهایی را انجام دهد از جمله کشتن ده هزار گربه ؛ که درفرگرد 14 بند 5 گفته شده است .
نگاه کنید به :
اوستا ،گزارش دکتر دوستخواه؛ جلد 2 صفحه 818 ؛ انتشارات مروارید ، چاپ شانزدهم ، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان
وندیداد ، گزارش جیمز دارمستتر ، صفحه 224 ، ناشر دنیای کتاب ، تهران ، 1384 هـ ش
جناب بهنام چنگائی گرامی، هر جأ که ایدئولوژی کمونیستی قدرت را قبضه کرده است در مورد " حق دارید حق ندارید که هیچ " پا روی گلوی مردم گذاشته گفته " کی و چگونه نفس بکشید "، شما باید با خودتان صادق باشید، ما نسل جوان، اسلام را در ایران دیدیم، و کمونیزم را در کرهٔ شمالی، ونزوئلا و اریتره، باز هم از شما صادقانه می‌‌پرسم >> "" اگر پدیده‌ای به نام روند تدریجی تاریخی پیدایش ساختار‌ها "" داریم دیگر چه نیازی به "" قهر انقلابی "" داریم؟ باز هم به شما گوشزد میکنم، ما در خاورمیانه به "" تقویت طبقه متوسط "" نیاز داریم، نه ایدئولوژی کمونیستی که حکم قاتل طبقه متوسط را دارد. در مورد ایران و جامعه شاهنامه خوان زیاد خودتان را خسته نکنید، جامعه شاهنامه خوانان از درون فرو خواهد پاشید.
در فقه زرتشتي مي‌توان فرزند را به بردگي واگذار کرد و اختيار چنين تصميمي با پدر است. اين بجز اجازه شرعي براي توليد برده از طريق اجاره دادن زن و فروش فرزندان او بوده است.
بنگريد به متن پهلوي زرتشتي: ماديان هزار دادستان (هزار راي حقوقي)، ترجمه سعيد عريان، تهران، 1391، ص 174
رضا مرادي غياث آبادي ، پژوهش هاي ايراني
جناب yaradiciliq سلام؛
دوست گرامی! من ترجیح می دهم پایبند به اصول گفتمان سالم و سازنده باشم؛ و شما و تندروان همچون شمائی را همچنان بردبارانه تحمل کنم؛ و همزمان همه ی شماها را دعوت به خردورزی، ایراز عقیده ی آزاد و ضرورتا توام با آرامش دوستانه کنم.
جناب yaradiciliq من دیری ست با شیوه های (حق دارید ـ حق ندارید) بدرود گفته و بیگانه ام. و پیش از همه باور به آزادی بیان و عقیده دارم. من این حق مسلم را برای شما، خود و همه ی انسان ها در هرگوشه ی جهان ـ ایران که باشند جزو جدائی ناپذیر زندگی جاری سیاسی همگان می دانم و با همه ی وجود به این اصل وفادارم.
جایز نیست که هیچکدام از ما فراموش کند که سرنوشت تلخ کنونی ما محصول استبداد شاهی و شیخی ست. هردوی آنها مثل شما فکر می کردند، و به شهروندان اجازه ی آزاد عقیده و وجدان و بیان نمی دادند. در حالیکه این خواسته حیاتی، جزو حقوق ابتدائی ماست.
جناب yaradiciliq! شما بوضوح می بینید که من مدافع آزادی بیان، ابراز عقیده ی آزاد برای شما و تعمیم آن برای همگان هستم. بنا بر این راهکارهای اندیشه ورزی کوچک و کلان اجتماعی، و رشد و شکوفائی گفتمان آزاد و قانونی، پیش از همه در همین نرمش ها و استقبال های ما از شنیدن عقیده های مخالفان است.من دوستانه به شما پیشنهاد می کنم دیدگاه های مرا با وسواس تمام نقد کنید و من از انتقاد شما علاوه بر استقبال، آنرا قدردانی نیز خواهم کرد.
باسپاس
ساختمان پلاسکو را شخصی بنام حبیب اله القانیان در سال 1946 در تهران ساخته بود. القانیان یهود و اهل کردستان بود. در اوائل انقلاب بخاطر تجارت برای مدتی کوتاه خارج از ایران بود. هنگامیکه برگشت جمهوری اسلامی او را بعنوان جاسوس دستگیر کردند و مدت کوتاهی پس از اقامت در زندان او را اعدام و ساختمان پلاسکو را مصادره کردند.
فرق اینست که ایرانیان جهانوطن ، از تمام فرهنگها امانت میگیرند و در خود حل میکنند و استفاده میکندد و دشمنی با کسی ندارند.
اما ترک مغول آذری، .... هیچی ندارد و از همه امانت میگیرد و با همه دشمن است و به جعل و تحریف و دروغ و دشمنی راسیبستی با همه بشریت میپردازد ، غیر از با اردغان سنی داعشی سابق .
فرهنگ و صفت ایرانی ، مثبت و آری و امید و سازندگی و آینده نگری است.
فرهنگ ترک و گرگ ، نفی و منفی و بدبینی و گذشته گرایی و .. شونیسم است .
طبق گفته اهورا مزدا ، نور و امید و انسانیت پارسی ، بر تاریکی و ناامیدی و انسان ستیزی ترک ، پیروز خواهد شد.
ترک به ترکستان ! ایران ، قفقاز و،خاورمیانه و آسیای صغیر باید ترک زدایی گردد .
چرا آمریکا نباید از استقلال کردستان حمایت کند؟ / دانیل لاریسون
سرویس جهان- در هر صورت آمریکا باید از تشکیل کشور کردی حمایت کند. درست، اما چنین اقدامی با مخالفت دولت های بغداد و آنکارا روبه رو خواهد شد ولی کردها به هر لحاظ سزاوار استقلال هستند. افزون بر آن چنین اقدامی این اطمینان را به متحدان آمریکا در منطقه، اروپا و خاور دور می دهد که آمریکا بر خلاف آنچه بارها در حق کردها روا داشته است، رهایشان نمی کند و در کنارشان می ماند.
تشکیل دولت مستقل کردستان صرفاً با "مخالفت" قدرت های منطقه ای روبه رو نمی شود بلکه مورد مخالفت خشونت بار برخی از همسایگان جدید آن قرار می گیرد و دیگر همسایگان هم آن را به رسمیت نمی شناسند. کشور کردستان، کشوری محاط در خشکی و وابسته به حسن نیت همسایگانش خواهد بود و حداقل برخی همسایگان این کشور جدید خواهند خواست که آن را در نطفه خفه کنند.
اگر فرض کنیم که رهبران کنونی حکومت اقلیم کردستان در عمل تبدیل به رهبران کشور کردستان جدید شود، آمریکا در شکل گیری دولتی فاسد و استبدادی دست داشته است.
اما دلیل "اطمینان بخشی" برای حمایت آمریکا از تشکیل کشور کردستان ضعیف ترین دلیل در میان دلایل ارائه شده است. حمایت آمریکا از تشکیل کشور کردستان به این معناست که آمریکا مسئولیت یک کشور مستقل تحت الحمایه ی دیگر را قبول کند که انتظار می رود از آن دفاع کند و به این لحاظ این کار باعث اطمینان خاطر متحدان آمریکا در دیگر مناطق جهان نمی شود. حمایت آمریکا از تأسیس یک کشور جدید موجب اطمینان خاطر متحدان و کشورهای تحت الحمایه ی منطقه نمی شود. ترکیه و عراق به احتمال قوی از این اقدام آمریکا خشمگین می شوند و مجدانه در برابر آن مقاومت می کنند. کشورهای دیگر آن را مداخله ی بیشتر و نامطلوب غرب در منطقه قلمداد می کنند و هر کدام از کشورهای متحد آمریکا که مشکلات خود را با جنبش های تجزیه طلب دارند، کشور جدید را به رسمیت نمی شناسند. حمایت از تشکیل کشور کردی دردسر اضافی دیگری برای آمریکا خواهد بود که در خدمت هیچ یک از منافع آشکار آمریکا نیست و تقریباً به یقین می توان گفت که موجب بی ثباتی و خشونت بیشتر در منطقه ای می شود که همین حالا هم به اندازه ی کافی از این مسائل رنج می برد.
منبع: امریکن کنزرواتیو
ترجمه:خبرگزاری کردچرس- سرویس جهان
لینک ورود به کانال رسمی تلگرام کردپرس؛
جالبه
آقای کرمی عزیز آلمانیها زیاد ژست عدم نیاز به انرژیهای فسیلی می گیرند ولی واقعیت اینست که صنایع بسته بندی و صنایع جلد سازی برای انواع مختلف لوازم الکترونیک از کامپیوتر گرفته تا اطو و تلفن و چهارچوب عینک تا زیپ و لوله فاضلاب و هزاران مورد دیگر ظروف و موکت وهزاران ابزار آلات پلاستیکی وابستگی مستقیم به سوخت فسیلی دارند، که معمولا از ابراز نظر در مورد آنها زیاد مشاهده نمی شود شاید این برمی گردد به خاصیت اشرف مخلوقاتی ژرمن های آریایی اروپائی با تصور اینکه بقیه ملتها ببعی هستند، مطرح می شود
ادامه
در سنگنبشته هاي اورخون کلمة توروک معمولا با کلمة بدون (قبايل خلق مردم ) همراه بوده و به صورت توروکدر تکمیل معنی ترک:
به نقل از ترک-ترکها -رحیم رئیس نیا:
امبري در ١٢٩٦ /١٨٧٩ کلمة ترک را مشتق از فعل تورمک به معناي «توليدمثل کردن » و «به وجود آمدن »
دانسته است ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص ١٤٣ .(دورفر در ١٣٤٤ش / ١٩٦٥ کلمة ترک را که در سنگنبشته
هاي اورخون آمده بود «خلق وابسته به دولت و تبعه » معنا کرده و مولر کلمة ترک را در صورت اسم بودن «نيرو»
و «قدرت » و در صورت صفت واقع شدن «نيرومند» و «قدرتمند» معنا کرده است. اين نظر را برخي محققان نيز
از جمله تامسن کلاوسون نمت دورفر و بازن پذيرفته اند ( د. ا. ترک همانجا آوجي اوغلو ج ١ ص ٢٩٥
بدون (مردم ترک ) آمده است (تکين سنگنبشتة کول تگين روية شرقي بندهاي ٦ ١٠ـ١١ ٢٢ ٢٥ ٢٧ روية جنوبي
بندهاي ٦ـ ٨ روية شمالي بند ٦ سنگنبشتة بيلگه قاغان روية شرقي بندهاي ٧ ١٠ ١٩ ٢١ـ٢٢ ٣٠ ٣٣ ٣٨ روية
شمالي بندهاي ٥ ـ٦ ٨ (که اين نام بيشتر جنبة سياسي داشته است. از مطالب مذکور در اين سنگنبشته ها چنين
برداشت مي شود که ترک بدون فقط شامل بخشي از ترک زبانان دشت مي شده است و قبايل ترکي چون
«اوغوز»ها «قرلق »ها (در منابع فارسي و عربي : قرلغ خرلق قرلوغ قرليغ قارلق خرلخ خلخ رجوع کنيد
بهرشيدالدين فضل االله ج ٣ تعليقات روشن و موسوي ص ٢٠٥٥» (قرقيز»ها «تورگش » ها «اون ـ اوق » ها جزو
ترک بدون به شمار نمي آمدند بلکه جزو طوايفي چون تغز غزبدون قرقيزبدون و اون اوق بدون بودند و عموما نيز
با ترک بدون دشمني داشتند. ترک بدون نامي بود که به اتحاديه اي از قبايل داده مي شد اما همة آنها تبار و حتي
زبان مشترکي نداشتند. چنانکه وقتي بيلگه قاغان نوشته است «بدون من » لزوما از قبايل هم تبار و هم زبان
سخن نگفته است. وي در مورد طايفة تغزغز که چهار بار با آن جنگيده بود نوشته است : «بدون تغزغز بدون من
بود» يعني خلق مذکور روزگاري به من وابسته بود و از من فرمان مي برد ولي اکنون از اطاعت من امتناع کرده
است و ديگر بدون من به شمار نمي آيد. بنابراين وقتي امپراتوري گوک ـ ترک ( رجوع کنيد به ادامة مقاله )
ضعيف شد قبايل و اقوامي که جزو ترک بدون بودند از آن کناره گرفتند و ترک بدون متلاشي شد و قبايل عضو
آن پراکنده شدند تا آنکه اتحادية ديگري آنها را جذب کرد.
نظر غالب محققان اين است که نام ترک در ابتدا نام قبيله يا لقب و عنوان نياي دودمان حاکم آشينا/ آشه ـ نا بوده
است. با سازمان يافتن اتحادية قبايل تحت رهبري و فرمانروايي خاقانهاي گوک ترک نام اتحادية مذکور بدون
ترک شد و عموميت يافت. قبايل عضو بدون حتي اگر هم زبان هم بودند هر يک نام خاص خود را داشتند. چنانکه
پيش از ظهور چنگيز مغول تنها نام يک قبيله بود اما بعدها نام امپراتوري بزرگي شد که قبايل بسياري را در برمي
گرفت (آوجي اوغلو ج ١ ص ٢٨٨ـ ٢٩٥ .(
از اوايل سدة اول / نيمة دوم سدة ششم ميلادي نام ترک در امپراتوري پهناور گوک ترک بر اقوام متعدد و غالبا
ترک زبان اطلاق گرديد و اين نام در خارج از مرزهاي امپراتوري و در کشورها و سرزمينهاي مجاور نيز شناخته
شد. بيزانسيها که از ديرباز با اقوام و قبايل صحرانورد ترک زبان و غيرترک زبان ارتباط و آشنايي داشتند پس از
تشکيل امپراتوري گوک ترک و ايجاد مناسبات سياسي و اقتصادي با آنان از ترکها سخن به ميان آوردند (قفس
اوغلو ص ٢٧ -ترک-ترکها
اقای بامدادن توجه دارید که جریان تجزیه طلب کنونی تا پیش از جنگ دوم و اشغال ایران از سوی ارتش بلشویک وجود نداشت و با راه اندازی حزب توده عامل سرسپرده دولت استالین و جریان فرقه تخم بی وطنی در درون قشر باسواد پا چیده شد. جریان فدائی خلق اکثریت نیز به همان راه حزب توده میرود و این سازمان از دو جناح تجزیه طلب تشکیل شده است . بنا بر این انتقاد و نکته سنجی شما نخست باید حزب توده و فدائیان را در بر گیرد وافراد فریب خورده ای مانند این و ان و دیگران نقش سیاهی لشکر وپیاده نظام یک نظریه استعماری روسی را باز ی میکنند. در همان روزهای بهمن سال 57 خیمه های خلقهای تحت ستم در دانشگاه تهران به چشم میخورد و خیلی زود دفاع از خلقها به دفاع از ارتجاع خمینی انجامید و هزاران انسان بیگناه با همکاری حزب توده و فدائی اعدام شدند.
توجه داریم که در جریان انقلاب مشروطه از همه جای ایران به دفاع از مشروطه بر خاستند و سخنی از تجزیه و جدائی نبود تا اینکه حزب توده به شیپور دشمنی با مشروطه و مشروطه خواهان دمید .پیش از آشوریان و تشکیل دولت ماد
وضع منطقه ی آذربایجان و در همسایگی آن :
وجود دولت ماننا در آذربایجان، اورارتو درهمسایگی آن ، و ایلام و سومردر منطقه ی خودشان . همه دولتهای غیر سامی و غیر هندو اروپایی زبان. و نزدیک به زبان ترکی:
معنی ترک:
اقوام بومی آذربایجان:« در منابع چيني ترکها تو ـ کيوئه يا تو ـ چيوئه ناميده شده اند که محققان آن را تورکوت تورکيت تورکوز و تورکيت
و تورک خوانده اند ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص ١٤٢ـ ١٤٣ (که اين اسامي غالبا دو هجايي هستند. ...
به اعتقاد
لوئي بازن از سدة ششم تا هشتم ميلادي به احتمال قوي نام ترک دو هجايي بوده و ظاهرا بتدريج از توروک
/toruk به توروک / turuk و سرانجام به تورک / turk يا ترک تبديل شده است ( د. ا. ترک ج ١٢ بخش
٢ ص ١٤٣ .
وامبري در ١٢٩٦ /١٨٧٩ کلمة ترک را مشتق از فعل تورمک به معناي «توليدمثل کردن » و «به وجود آمدن »
دانسته است .رئیس نیا ترک -ترکها
« به تأیید آثار سومری، اکدی، هوریانی،
پیش از رسیدن آشوریان، مادیها، اقوام بومی لولوبی، کوتی، از حدود هزاره ی سوم پیش از میلاد اتحادیه های قبیله ای خود را در اراضی میان قسمت علیای دیاله تا دریاچه ی اورمیه و خط همدان-قزوین، یعنی جنوب غربی آذربایجان و بخشهایی از کردستان ایران را تشکیل داده بودند....
اقوام لولوبی و کوتی احتمالا با عیلامیان قرابت نژادی [ منظور رئیس نیا خویشی طایفه ای] داشته اند. ..
قبایل دیگر تئورلی، مسسی، دالی، سونبی، کوموردی، ظاهرا با آنها هم نژاد بودند در همسایگی ایشان زندگی میکردند...
هوری ها، کاسیت ها، همسایگان عیلامیان...
هوریان از بخشهای از سواحل غربی و شمالی دریاچه ی اورمیه تا کوههای زاگروس اقامت داشتند.
- اورارتوت ( اورارتویی ها) با این قوم [ هوری] بستگی نژادی داشتند.
عنصر هوریانی- اورارتویی از حدود سده ی 9 قبل از میلاد به بعد در اراضی میان رود ارس تا دریاچه ی اورمیه و کرانه ی شمال غربی دریاچه ی اورمیه تفوق داشته است. ص. 161-162 آذربایجان در سیر تاریخ - رئیس نیا.
میتوان گفت از هزاره ی 3 قبل از میلاد گرفته تا اوایل هزاره ی نخست قبل از میلاد ترکیب قومی و زبانی مردمی که در این این سامان زندگی میکردند تغییرو تحول چندانی روی نداده است.تا حدود سده ی 7 ق.م . زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران اساسا لول لوبی- کوتی مانده است.» ص 162 منبع قبلی.
این اقوام نه «سامی بودند و نه به اصطلاح هند-اروپایی».اینان را تاریخ نویسان اصطلاحاً «اقوام آسیانی» گفته اند.
ص. 162.
در هزاره ی اول قبل از میلاد در اراضی آذربایجان اقوام کادوسی، کاسپی، Gel گل ، .... زندگی میکردند.
----
خویشی اقوام بومی آذربایجان( دولت ماننا) با سومر و ایلام :
قبایل و اقوام بومی در آذربایجان بعدها دولت ماننا را تشکیل دادند. ریچارد فرای-تاریخدان- زبان ماننا را بسیار نزدیک به زبان عیلامی میداند. با توجه به نام « اشخاص و مکانها» که کلمات اتصالی زبان هستند و نزدیک به ترکی مانند:
« آتار ada, atarآدآ= آتا= پدر در ترکی
taş تاش =برادر در ترکی. سیموت وارتاش، لی لا ایر تاش، اون تاش گال، ووو.[ gal واژه ای که در سومری هم رایج است مانند lu-gal= حاکم، شاه، فرمانروا. معنی لغوی "بزرگ"قوم ]
خان =خان در ترکی، در "شوماخان"، گون آفتاب در "گون گونون"،
سو = آب در ترکی: ماسو، سومودو... وووو» منبع رئیس نیا
--
مطرح شدن نام ترک با دولت هون ها:
در منابع چینی
بعضي پژوهشگران براي يافتن قوم يا ملتي که در گذشته هاي دور نام ترک داشته اند جستجو کرده اند. به نوشتة
هامر ـ پورگشتال (١١٨٨ـ١٢٧٢ /١٧٧٤ـ١٨٥٦ (طايفة ترک بايد همان باشد که هرودوت در تأليفات خود
تارژتااوس / ترگيتاوس ذکر کرده و در تورات توقارمه / توغارمه آمده است (ج ١ ص ٣ .(توگرماه / توجرمه نوادة
يافث بن نوح بوده است و «بيت توجرمه اسم شهر يا بلادي مي باشد که اهل آنجا با صور تجارت اسب و استر
داشتند» و ظاهرا بلاد توجرمه در طرف شمال شرقي آسياي صغير بوده است (سفر تکوين ١٠:٣ کتاب حزقيال نبي
٢٧:١٤ ٣٨ :٥ـ٦ هاکس ذيل «توجرمه »). رحیم رئیس نیا- ترک -ترکها
--
محققان تاريخ ترکها را عموما با «هسيونگ ـ نو» ها/ «هيونگ ـ نو» ها که در منابع چيني هون ها ناميده شده
اند آغاز مي کنند و آنان را نياکان ترکها به شمار مي آورند (چاپليکا ص ٦٢ د. اسلام چاپ اول ج ٨ ص ٩٠٠
بارتولد ١٣٧٦ ش ص ٣٣ .(محققان همچنين به ظهور هيونگ ـ نوها در حدود دويست پيش از ميلاد و انتساب
ترکها به آنان اشاره کرده و هيونگ ـ نو را نامي مشترک براي ترکها و مغولها و احيانا تونگوز هاي باستان ذکر
کرده و بنيانگذار امپراتوري بزرگ هيونگ ـ نو را ترک دانسته اند ( بريتانيکا همانجا د. ا. ترک ج ١٢ بخش ٢ ص
١٤٨ . - رحیم رئیس نیا- ترک -ترکها