Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

چشم 16:34
چشم مغول زاده می ارزه به N تا تروریست پانکرد از نوع عموزاده آریایی که احتمالا تو یکی ازشون هستی

نوشته شده توسط: Anonymous

بحث پررنگ دیگر فضای مجازی این است که چرا اپوزسیون خارج از هر نوعی یا حتی گروه های داخل ایران در مورد تدریس زبان کردی به صورت پایلوت اعتراضی نکردند یا کسی در مورد فراکسیون کرد ها اعتراضی نکرد.
البته اسناد فعالیت جبه متحد کرد ها که سایتی با همین نام دارند و مشابه حزب خلق های ترکیه مسئول چانه زنی با مثلا آیت الله سونسی در دولت تدبیر و امید بوده هم یک پرونده باز عجیب است که چرا کسی به این مورد اعتراضی نکرد؟؟

من وقتی مساله ترک ها که مورد نژادپرستی واقع شدند و باید امتیازاتی بهشان داده شود را با مساله پانکرد های مقایسه میکنم گیج و گیجتر میشوم به طور مثال شمارشی که جدیدا راه افتاده روی اسامی گروهک های تروریستی پانکرد در ایران یک مساله من هست و اینکه خب ترک ها هیچ گروهک تروریستی ندارند در ایران.
آیا زد و بندی با کردها صورت گرفته بین اپوزسیون از هر طیفی؟!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

به این بحث منطقی زنگوله بستن که آقای اقبالی بسته مضحک است

نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به ازا، با سلام سبک انشای تان به نظرم آشنا آمد . در هرحال من در نوشته خود به هیچ وجه همه را به یک چوب نرانده ام . اگر نوشته را با دقت مطالغه کنید خواهید دید که مخاطب من در نوشته مزبور ، بخش هائی از ناسیونالیست های آذربایچان می باشد و نه همه افراد و نیروهای ملی گرا که برخی از آنها به خاطر مبارزات ضد رژیمی خود هم اکنون درزندان ها و سیاه چال های رژیم آزادیکش جمهوری اسلامی به سر می برند. اگرنوشته های مرا در موردمساله ملی در ایران مطالعه کنید خواهید دید که اکثر آنها در تقبیح و نکوهش شوونیست های برتری طلب ملت غالب است که شامل بسیاری از " چپ"ها نیزمیگردد. نوشته ای که شما در کامنت خود بدان اشاره می کنید ، در اصل پاسخی در خور به آن بخش از ناسیونالیست های آذربایجان است که دارای تمایلات شدید ضد کمونیستی هستند و تا فرصتی به دست می آورند

به بد و بیراه گفتن علیه کمونیست ها می پردازند. برای این قبیل افراد ضد کمونیست، چیزی که معنا و مفهومی ندارد، احترام گذاشتن به عقاید و نظرات مخالفین خود میباشد . در آذربایجان نیز نظیر هر جای دنیا، طبقات مختلف احتماعی وجود دارند و تضاد و کشمکش داتم بین این طبقات متخاصم، اجتناب نا پذیر میباشد . کمونیست ها ی راستین در آذربایجان نیز طبیعته از منافع حیاتی طبقه کارگر دفاع کرده و دشمن بی امان نظام طالمانه سرمایه داری میباشند . آذربایحان و ایرانی که کمونیست های راستین میخواهند ، با آنچه ناسیونالیست ها و بورژوازی آذربایحان خواهانش هستند، از زمین تا آسمان با هم فرق دارد. اگر برای ملی گرایان و ناسیونالیست های آذربایجان مساله زبان و استقلال بهر قیمت در درجه اول مطرح است ، برای یک کمونیست راستین آذربایجان که البته مخالف سرسخت ستم ملی می باشد و قاطعانه ار حق تعیین سرنوشت ملل دفاع میکند، در درجه نخست، وازگونی سلطه سرمایه و رهائی کارگران و زحمتکشان از ظلم و استثمار مطرح می باشد. کمونیست های آذربایجان باید در عین مبارزه علیه ستم ملی، علیه همه کسانی که مساله اصلی آنها عناد و دشمنی با کمونیسم و سوسیالیسم و جنبش های انقلابی توده های محروم و زحمتکش است، موضع قاطع اتخاذ کنند. این امر برای روشن ساختن اذهان توده های زحمتکش آذربایجان و بر طرف کردن انواع توهمات در بین آنها ، کاملا ضروری می باشد . بقیه صحبت در فرصتی دیگر . با تقدیم احترام.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

قدرت سازمان مجاهدین خلق ایران موجب سوزش و وحشت رژیم ضدخلقی و فاشیستی جمهوری اسلامی شده است. ارتش سایبری رژیم ، لابی ها و مزدورانشان که از خشم به خود می پیچند، به تکرار اراجیف تکراری دست زده تا بلکه به طریقی اثرسوزش و خشم آنها کم اثر گردد. در چند سال گذشته بدین گونه بوده است و تا سرنگونی کامل و نهایی رژیم ضدخلقی و فاشیستی جمهوری اسلامی این واکنش ها به همین سان ادامه خواهد یافت.
یکی از مزدوران سایبری رژیم، در تارنمای ایران گلوبال و در این صفحه، یک سری اراجیف مضحک و تکراری را نوشته است که فقط اسباب خنده را فراهم کرده است.
مرگ بر رژیم ضدخلقی و فاشیستی جمهوری اسلامی
نابود باد تفکرات سلطنت طلبی و پادشاهی خواهی
**زنده باد سوسیالیسم**
**پیروز باد خلق قهرمان ایران**

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سعید سلام؛
پیش از همه سپاسگزارم از تشریح چگونگی بکاربردن دست آویزهای "خاص سیاسی ادبی"تان و دست مریزاد. اما همزمان بدانید که من دستورزبان فارسی و عربی را آموخته ام و پی به توان و ناتوانائی های تلفیق ریشه مصدری برده و ترجیحا به استفاده از برخی واژه ها در راستای ارائه مفاهیم همچنان اصراردارم. البته هردو واژه متدوالند!

بنا بر این واردشدن به این و یا آنگونگی بهره ی درست بردن از واژها و سوژه ها، فعلا در بیرون از دایره ضرورت مقوله ی مورد چالش من یا ماست. ناگزیر برمی گردم به درکم از جامعه رنگین ایران که آشکارا دارای ملیت ها و یا بقول شما ملت های متنوعی ست که شما وجود حقیقی و حقوقی آنانرا برنمی تابید، و این درهم آمیختگی تاکنون ملیت ها ملت ها، با پوششی بنام ایران نیز توانسته است کجدار و نریز قرن ها رنگینی کشور را با همه تضاد و تناقض های تاریخی اش که مورد سوء شاه و شیخ قرارگرفته نگهدارد

و در کنارهم بیامیزاند و با همزیستی مسالمت آمیز ولی، پُراوج و فرود، زندگی آنان را به هر نحوی که شده در یک صف ملی بخط کرده و انسجام ایران را حفظ کند.

البته من با سبک ادبیات سیاسی شما که کنایه را ترجیح می دهد موافق نیستم و به شیوه ی خود پاسخ شما را می نویسم. پس بدانید که من مدافع همبستگی، پکپارچگی و راه حل های متمدنانه فراملی طبقاتی بوده و هستم، ولی نارسائی ها و نابسامانی های ناشی از تفگر و تحکم راسیسم، ناسیونالیسم، شوینیسم و... که در پیوند با ساختارسرمایه سالاری ست را هم می بینم و آسودگی خاطر خود را در چنین ناملایمت های غیر انسانی ـ اخلاقی از دست می دهم و با این وجود بردبارانه تلاش می کنم تا که مگر ایران ما متلاشی امیال دشمنان خونی اش نشود!

توامان بگویم که من تابع هیچ دگم ایدئولوژیک و یا سازمانی نبوده و همیشه در پی یافتن و شناخت ایده های تازه، و راهکارهای موثرتر از دیدگاه های مرسوم ما چپ و کمونیست ها خشنود و گشاده بال هستم.

اما و پیش از همه در صورتی دیدگاه های تازه را می پذیریم که هریک از مدافعان آنها، در همین آغاز وجود ملیت ها و ملت ها و همه روش های ساختار ضدبشری شاه و شیخ را که بسیار ناعادلانه و ستمگرانه بوده رسمیت دهد و به نابرابری ها و تبعیضگرائی ها چنین کلان و ریشه ای در ژرفا و پهنای ایران دیروز و امروز دامن زده اند اقراربیاورد.

دوست گرامی! تحقیر و توهین و برچسب به ما چپ ها و کمونیست که تا حالا نه سر پیاز بودیم و نه ته آن، مشکل ایران و شهروندان رنگین آنرا چاره نخواهدکرد. ما مدافعان سوسیالیسم در پی چاره یابی اتحادها هستیم و بدانید که در همه حال ما در صف توده های کار و زحمت بوده و خواهیم ماند.
برایم لطف کرده و مواضع خود را روشن کنید. با سپاس پیشاپیش
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از آقای جداری بابت زحماتشان در بیداری خلقها بعرض می رسانم از نظر بنده یک واقعیت هم این است که دیگر زمان ایدئولوزی های شرق و غرب گذشته و این ایدئولوژی ها یا شکست خورده اند یا شکست خواهند خورد و اگر هم شکست نخورند بدلیل بومی نبودن کارایی نخواهند داشت.شرایط داغون و بهم ریخته داخلی عیران ایجاب می کند که مسائل را سیاه و سفید نبینیم و قانون همه یا هیچ را بی خیال بشیم.اکنون طیف های رنگی همه گروه های اپوزیسیون و طرفداران هر نوع تفکری در لابلای سپاه و بسیج و اطلاعات و مجلس گرفته تا میان رانندگان تاکسی نفوذ دارند و هر کدام سعی می کنند وزن خود را در مقابل بقیه افزایش دهند.فرموده اید //اما رژیم ضد مردمی، با همه این کشتار ها و سرکوبگری ها هرگز قادر نبوده است، جلو رشد مبارزات حق طلبانه توده های بپا خاسته را گرفته و مبارزین راه آزادی را به سکوت و دست کشیدن از پیکارعادلانه، وادار سازد.// حال

این حمایت از تشکیل فراکسیون هم در راستای همین مبارزات است که مردم با تلاش برای افزایش فشار بر طیف رنگی طرفدار خود در لایه های بالا هستند.اینکه طرف مقابل به هر شکل خواهان انحراف این قبیل اقدامات یا سوئ استفاده یا بهر شکلی تضعیف مخالفان حق خواهی هست درست است ولی شرایط ایجاب می کند از این کانالها نهایت استفاده در پیاده سازی اصول اولیه دموکراسی و عدالت را نمود.تا جایی که بنده شنیده ام در این گونه موارد رفتار لایه های زیرین جامعه به مراتب درست تر است.تا زمانی که تشکیلات خاصی قادر به اراز وجود و خط دهی مناسب نباشد بهترین راه کار حمایت از این فراکسیون ها و تشکیلات و قوانین حد اقلی است.این خود نشان دهنده تاثیر رفتارهای هویت طلبان و مجبورکردن رقیب برای این نوع تصمیم گیری هاست.این زنان و کار گران و توده های زحمت کش هم جزئی از این طیف های رنگی طرفدار عاریایسم و شیعه گری و نظام و مجاهدین و غیره هست.پس نتیجتا مدیریت همچین جامعه ای با بیانات استالین و رجوی و چهره گانی و غیره حتی بزرگنمایی کورش و دده قورقود ممکن نخواهد شد. تا نظر اساتید چه باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به اینکه این حرکت صورت گرفته از طرف مردم یک حرکت ملی و دمکراتیک بوده ، لذا خواسته تمام مردم ایران بر اینست که هر چه زودتر افراد دستگیر شده آزاد شده و در امنیت کامل قرار گیرند و در غیر اینصورت حکومت مستبد جمهوری اسلامی تاوان سختی خواهد داد .

نوشته شده توسط: Anonymous

چناب لوائی عزیز
درزیرمقاله قبلی شما من مطلبی نوشته بود حذف کردنداینبارانشاالله به حق پیامبرتازه کشف شده ونوه اوامام علی حذف نکنند.
جناب لوائی گرامی ما تورکها تلاش می کنیم که درایران قانون هرچند ناقص حاکم شود .
درسایه قانون ماتورکها برنده هستیم وبازنده آن تمامیت فارس است .
ببنید دربی قانونی زمان شاه سیدکریم ها بودندولی با اندک قانونی که پیش آمد نابودشدند
درمقابل اعراب ما تورکها مقاومت کردیم عرب ها باهمدستی فارس ها بر ایران تسلط پیداکردند فارسهادرزمان تسلط اعراب عربی آموختند ونوشتند واسم عربی انتخاب کردندوحتی یک بیت شعرفارسی برای خودنسرودند.
آنوقت پان ایرانیست بی سواد تورکها راغلامان عرب می داند!
مغولان وحشی باهمدستی فارسها تورکها را ازشاهی ایران کنارگذاشتند وتمام پست ومقامهای مغولی نصیب فارسها شدوحتی حاکمان چین وهند فارس بودندآن وقت فارس ازروی جهل تورکها را به مغولان نسبت می دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای جداری ! من این یادداشت را از ایران می نویسم و در بطن واقعیتها زندگی در ایران هستم . تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین حاصل زحمات چندین ساله فعالین مدنی آذربایجان و دیگر ترکان ساکن ایران می باشد . من نمی دانم فراکسیون مناطق ترک نشین در مجلس در آینده چه کار مثبتی برای ترکها انجام خواهد داد و یا اصلا ممکن است کاری هم انجام ندهد ، اما تشکیل فراکسیونی با 100 نماینده ترک از نقاط مختلف ایران نشان از کثرت جمعیت ترکان ایران است که تا به حال انکار می شد . تازه همه نمایندگان مناطق ترک در این فراکسیون نیستند،

تشکیل فراکسیونی با این تعداد یعنی ترکان ایران با اینهمه جمعیت از کمترین حقوق زبانی و فرهنگی در این کشور برخوردار نیستند و پانفارسیسم حاکم چنین ظلمی آشکار درحق آنها روا داشته است! از طرف دیگر این فراکسیون ، نتیجه قدرت گرفتن و تاثیر گذاری حرکت ملّی آذربایجان در انتخاب نمایندگان مجلس است که نمایندگان می خواهند نشان دهند آنها هم در راستای خواسته های بحق فعالین حرکت ملّی در چهارچوب قانون جمهوری اسلامی حرکت می کنند تا در انتخابات آینده نظر موافق فعالین حرکت ملی را در رای آوری جلب کنند . در حقیقت در این قضیه ، مسئله برد برد مطرح است . نمایندگان برای انتخاب شدن خود فکر می کنند ، فعالان حرکت ملی هم برای رسیدن به حقوق ملی از طریق فشار بر پانفارسهای اسلامی چون حداد عادل و و دیگر همفکرانش در داخل نظام !
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب EZA من یک کامنت کوتاه و لب مطلب را بنویسم تا سرتان را بگذارید و راحت بخوابید. آزربایجانیها اعم از پانتورک , تورکیه چی , علی اوف واستقلال یا فدرلچی هر کومونیستی را که دشمن تورک است, دشمن خود میداند. حالا اگر شما دشمن تورک هستید یقین بدانید در بین آزربایجانی جائی ندارید. این مسئله در میان همه ملتها است و در بین آزربایجانی هم همینطور. هر کومونیستی یا هر شخصی که ضد کرد یا ضد فارس.... است , برای کردها و فارسها دشمن حساب میشود. خیالتان راحت باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای جداری، شما در مقاله تشکیل فراکسیون تورکها در مجلس فاشیستهای اسلامی را محکوم کردید و در پاراگراف آخری مقاله نوشیتید: " راه رهائی توده های محروم، ترک و عرب و فارس و بلوچ و  کرد و ترکمن سرنگونی کلیت  رژِیم  ارتجاعی  جمهوری اسلامی  می باشد".
 آقای جداری این آلترناتیو و آرزوی یک سرنگونی طلب خوش قلب و ناسیونالیست فارس یا ایرانی است. یعنی این نه تنها آلترناتیو کمونیستی نیست بلکه آلترناتیو دمکراتیک هم نیست.
راه رهایی زحمتکشان و ملتهای تحت ستم تنها و تنها و فقط و فقط سرنگونی رژیم "فلان فلان شده "اسلامی است.  آیا این آلترناتیو دمکراتیک و یا سوسیالیستی است؟؟؟؟ این اولین بار نیست که شما این آلترناتیو را میدهد. مخالفت با رژیم اسلامی ، افشای رژیم و مطالبه سرنگونی رژیم کافی نیست . 90 درصد مردم مخالف رژیم هستند و

خواهان سرنگونی رژیم هستند و اکثریت مردم ماهیت رژیم را شناختند. اینها دیگر فرض هستند و همه میدانند و تکرار آنها دردی را علاج نمی کنند.
به نظر من وظیفه یک کمونیست فراتر از آن است. وظیفه روشنفکر و فعال سیاسی پیشرو پیدا کردن راه و روش مناسب تر و آلترناتیو بهتر در مبارزه است تا مشکلات و معظلات مبارزه حل شوند.
آیا شما تضمین می کنید که بعد از سرنگونی رژیم اسلامی و در دولت تازه به حاکمیت رسیده ایران، ملل تحت ستم به حقوق ملی خودشان و حق تعیین سرنوشت ملی دست پیدا خواهند کرد؟
آیا شما نطمئن هستید که دولت بعد از جمهوری اسلامی دمکراتیک خواهد بود و دمکراسی را در ایران مستقر خواهد کرد؟
آیا شما جدی میگویید و مطمئن هستید که توده محروم کارگر و زحمتکش بعد از سرنگونی رژیم اسلامی به آزادی و برابری خواهند رسید و ستمها رفع خواهند شد؟
لطفا دلایل خود را برای اثبات ادعاهایتان بنویسید. لطفا بنویسید بر چه اساس و دلایلی همه ستمها بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی نابود خواهد شد؟ ضمنا، لطفا اشاره کنید که این آلترناتیو پیشنهادی شما آلترناتیو دمکراتیک است یا سوسیالیستی؟

با تشکر
نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل زبان - ویتگنشتاین و نقد زبان .




ویتگنشتاین؛ فیلسوف اتریشی، مشکلات نظری فلسفه را مشکلات ناتوانی زبان میدانست چون به نظر او واژهها در جملات مختلف معنای گوناگون دارند وغالبا در زبان دارای چند معنی هستند. او میگفت زبان روزمره نیز پر از تضاد و سوء تفاهم است.
ویتگنشتاین نخستین بار درآغاز قرن 20 اصطلاح "فلسفه زبان" را بکاربرد وکوشش نمود که فلسفه رابه علوم طبیعی و ریاضیات و منطق نزدیک کند. وی قصد داشت با کمک منطق و علوم طبیعی ونظریه شناخت علمی، فلسفه را نجات دهد و میگفت فلسفه متافیزیک معمولا اشعاری هستند درلباس تئوری. او شاگرد راسل و نماینده پوزیویتیسم منطقی در غرب بود و راسل او را یک نابغه نامید.
لودویگ ویتگنشتاین میان سالهای 1951-1889 میلادی زندگی نمود ودرسن 62 سالگی براثرسرطان درگذشت. پدرش یک کارخانه دارثروتمند بود.وی بدلیل مشکلات شخصی روانی ناشی از جنگ جهانی اول و تمایلات همجنسگرایی در تمام عمر احساس گناه میکرد ولی براثرکتابی از تولستوی در باره انجیل ها، دچار تحولات درونی در سرنوشت و زندگی شد.
ویتگنشتاین بعدها نوشت که هر از گاهی برای استراحت از رنجهای منطق و فلسفه به سینما میرفت. طبق روایتی او دربسترمرگ گفته بود به آیندگان بگویید که او با کمک فلسفه ومنطق زندگی جالب وپر هیجانی را داشته. وی بخشی از ارثیه پدری را به شاعران نیازمند هم زمان خود مانند ریلکه و تراکل بخشید.
دو ادعا و کوشش مهم ویتگنشتاین در تاریخ سیر اندیشه در غرب، اعلان پایان عمر فلسفه سنتی در غرب، ونقد زبان بود. وی میگفت اکثر پرسشها وجملات فلسفی درباره اشیاء و مقوله ها، یا غلط هستند یا بی معنی،در حالیکه جمله باید شکل منطقی واقعیات را نشان دهد، هدف فلسفه توضیح منطقی افکار است ولی فلسفه در طول تاریخ 2700ساله خود نتوانست به پرسشی پاسخ دهد وفقط هرج ومرجی از افکار وجهان بینی ها را موجب شد.
در نظر ویتگنشتاین فلسفه در هیچ زمینه ای نتوانست خودرا به سطح منطق و علوم طبیعی ومطلق ارتقا دهد و خودرا با موضوعات ظاهری وغیرمهم مانند بحثهای هستی و وجود و ظاهر و باطن و ایده و قیامت و حقیقت و زمان و غیره مشغول نمود،و بدلیل ضعف وناتوانی زبان نمی توان مقوله ای فلسفی را روشن بیان کرد یا تفهیم نمود.
ویتگنشتاین مدعی است انسان نه تنها با دردسرهای جملات متافیزیک روبرو هست بلکه پرسشها نیز گاهی ایده آلیستی و متافیزیکی هستند. بجای زبان دانشگاهی بهتر است گاهی از زبان عامیانه هم برای طرح موضوعات فلسفی استفاده نمود. او به کشف اختلاف زبان عامیانه و زبان علمی نائل گردید و مینویسد از جمله وظایف فلسفه اینست که از دامی که زبان برای تفکر پهن کرده جلوگیری کند و باید واژهها را از برج عاج متافیزیک شان پایین آورد تا طرز استفاده ازآنهادرزندگی ممکن شود.
ویتگنشتاین موجب پیشرفت رشته منطق ریاضی مدرن نیزشد و میگفت فلسفه باید خادم وخدمتکارعلوم باشد وتنها هدف فلسفه این است که سبب آزادی زندانی از اسارت گردد .درنظراو، خدا یعنی سرنوشت که مستقل از جهان و اراده انسان است.وی از جمله فیلسوفان منطق و علوم طبیعی است که در آغاز قرن 20 به طرح اینگونه موضوعات وپرسشها پرداخت.
ویتگنشتاین اشاره میکند که تجربیات 2700 ساله نشان داد که تمام کوششها برای اتمام هرج ومرج سیستم های فکری وتغییر سرنوشت فلسفه باشکست روبرو شده. از جمله آثار او - تحقیقات فلسفی- یاد داشتهای روزانه- و بحث های منطقی- هستند.
مشهورترین کتاب ویتگنشتاین "تحقیقات فلسفی" در سال 1922 منتشرشد. او بر این باور بود که با کمک این کتاب به تمام پرسشها و موضوعات فلسفی زمان خود جواب داده و به این دلیل چندسالی از هرگونه کوشش فلسفی دست کشید تا اینکه در سال 1953 با انتشار کتاب دوم خود یعنی "بحث های فلسفی" به رد پاره ای از نظراتش در کتاب اول پرداخت.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری، من فکر میکنم شما در مقاله تر و خشک را با هم در یک جا سوزاندید. همه را نمی شود با یک چوب زد. چرا؟ چون در جنبش ملی و رهائی بخش آذربایجان گرایشات فکری و جریانات سیاسی مختلف فعال و حضور دارند. ناسیونالیستها، سوسیال دمکراتها، سوسیالیستها و غیره هر کدام کم و بیش در این مبارزه نقش دارند. بیشتر فعالین و جریانات اندیشه های ناسیونالیستی دارند اما به نظر من تمامی ناسیونالیستهای آذربایجان ضد کمونیست نیستند. بخشی از ناسیونالیستهای آذربایجان به کمونیستهایی که خواهان فدرالیسم، خواهان استقلال آذربایجان جنوبی و رفع کامل ستم ملی هستند احترام عمیقی قائل هستند. این بخش از ناسیونالیستها در مبارزه و پیکار با فاشیسم اسلامی و اشغالگران ، کمونیستهای آذربایجان را هم سنگر و متحد خود میدانند. پس باید در موضع گیری دقت کنیم. من بر این باور هستم که تنها ناسیونالیستهای افراطی بوزقورد و

پانترکیست ضد کمونیست و ضد دمکراتیک هستند. آنها تحت نفوذ اندیشه های دولت فاشیست ترکیه و حزب فاشیستی م ه پ و همچنین مدافع تفکرات ائلچی بئی و محمد امین رسول زاده هستند. ضد کمونیست و ضد سوسیالیست بودن از مشخصه ها و از ارگان فکری و ایدئولوژیکی پانترکیسم میباشد.
اما موضوع مهمتر دیگری هم هست و آن شونیست بودن و ضد دمکراتیک بودن "کمونیستهای فارس و ایرانی" است. به نظر من نه تنها ناسیونایستها و پانترکیستها بلکه خود شما هم ضد این کمونیستهای شونیست هستید. مثلا آیا شما ضد "کمونیستهای" حزب توده و چریک فدایی اکثریت و حزب کمونیست کارگری و حکمتیست نیستید؟ من میدانم و مطمئن هستم که شما هم ضد این نوع کمونیستها هستید. چپ فارس و ایران آنقدر شوونیست و ضد دمکراتیک هست که خیانتها و جنایات آنها حد و حسابی ندارد. آیا شما ضد آنها نیستید که ناسیونالیست تورک ضد آنها نباشد؟ قطب نمای ناسیونالیسم آذربایجانی منافع ملی آربایجان است. هر سوسیالیستی که در جهت رفع ستم ملی و برای استقرار دولت و کشور مستقل آذربایجان مبارزه کند غلیرغم اختلافات و انتقاداتی قطعا مورد حمایت ناسیونالیسم اذربایجانی قرار خواهد گرفت.
ناسیونالیستهای آذربایجان، سوسیال دمکرانهای آذربایجان و سوسیالیستهای آذربایجان چه فدرالیست و چه استقلال طلب علیرغم تفاوتها، اختلافات فکری و برنامه ای همگی برای تشکیل دولت و کشور مستقل یا فدرال آذربایجان مبارزه میکنند. آنها در برابر اشغالگران درنده و استعمارگر و دولت کاپیتالیستی ملت حاکم فارس به نیروی همدیگر و اتحاد عمل نیاز دارند. ناسیونالیستها آذربایجان مخالف و دشمن کمونیستهایی هستند که تحت نام پرولتاریا هزار و یک دلیل در مخالفت با حقوق ملتهای تحت ستم در ایران بخاطر حفظ تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی ایران می آورند. این حق هر ناسیونالیست و حق هر شهروند آذربایجانی است که مخالف چنین کمونیستهایی باشند. همانطوریکه در بالا گفتم حساب پانترکیستها با این بخش از ناسیونایستها جداست. پانترکیستها نه تنها دشمن هر نوع کمونیسمی (چه کمونیسم آذربایجانی و چه کمونیسم ایرانی و فارس) هستند بلکه دشمن کارگران تورک و دشمن دمکراسی و دشمن آذربایجان جنوبی هم هستند. امیدوارم توانسته باشم منظورم را رسانده باشم. با احترام
نوشته شده توسط: Anonymous

با اطمینان کامل می گویم رئیس بانک ملی شعبه راسته بازار تبریز اختلاس کلانی کرده است.اکثر مشتریان این بانک بازاریان پولداری هستند.حتما زد وبند مخفیانه ای با انها داشته است.این رئیس بسیجی بد جوری سنگ رهبر را به سینه میزند که در پشت ان مخفی شود.رئیس این شعبه قبلا اه در بساط نداشت ولی اکنون چندین ملک و آپارتمان به نام فامیلهایش خریده و به انها پولهای کلانی بدون مدرک قرض میدهد.یک بازرس و حسابرس بلد اگر تطمیع نشود ثابت خواهد کرد که چه افرادی و به چه دلیل از خلیفه کوته فکر ایران که بمراتب بدتر از خلیفه داعش است حمایت می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اصلا در حکومت ولایت مگر مردم نماینده دارند تا فراکسیون ترک یا کرد،عرب ،بلوچ و... داشته باشند ؟؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

رهگذر اون صحنه که میگی زن بچه رو در گودال میندازه مال یک فیلم سینمایی هست ....

نوشته شده توسط: Anonymous

زنده باد کمونیسم !
آزادی برای ایران ، خودمختاری برای خلقها !
تجزیه طلبان دشمن مردم ایران و دشمن خلقهای ایران هستند .
نالود باد اتحاد شاه و شیخ و پان ترک بجزیه طلب ؛ عامل و ستون پنجم دول بیگانه .
ناسیونالیسم وشونیسم ، فرزند ناخلف فاشیسم است و بجای مبارزه با حاکمان قرون وسطایی ، با مردم ایران ، حصوصا با فارس درگیر شده .
پیش بسوی ایرانی دمکرات و سکولار و جمهوری و سوسیال و فدرال و منوگام ! پیش بسوی حفظ تمامیت ارضی ایرانی قدرتمند.

نوشته شده توسط: Anonymous

http://kurdishquestion.com/article/3571-belgian-court-decides-armed-str…

Belgiska domstolen beslutar väpnade kampen inte terrorism i Turkiet, acquits kurdiska politiker

Belgiska domstolen beslutar väpnade kampen inte terrorism i Turkiet, acquits kurdiska politiker
نوشته شده توسط: Anonymous

از صفحەی فیسبوکی یکی از دوستان .....تصمیم تاریخی دادگاه بلژیک به نفع کردها و علیه ترکیه.
پس از چندین سال تحقیق و بازجویی از افراد نزدیک به پ ک ک در بلژیک، دادگاه بروکسل رایی صادر کرد که می تواند به تحولی مهم در روابط ترکیه و اروپا منجر شود.
این دادگاه که به عنوان بررسی "پرونده‌ای مرتبط با تروریسم" تشکیل شده بود، اعلام کرد آنچه در ترکیه جریان دارد، مبارزه‌ای مسلحانه است، نه اقدامی تروریستی.
در رای دادگاه قید شده این درگیریها شامل قوانین مربوط به مبارزه با تروریسم نمیشود و ادعاهای ترکیه در این رابطه نادرست است.
دادگاه برای همه متهمين پرونده حکم تبرئه صادر کرده است.
همچنین ممنوعیت پخش یک کانال تلویزیونی کردی در بروکسل هم لغو شد و رای سابق به عنوان اقدامی علیه آزادی بیان تشخیص داده شد.
رسانه های دولتی ترکیه این اقدام را تصمیمی "رسوا آمیز" نامیده اند.
شکستی دیگر برای اردوغان.

و این خبر کاملأ صحت دارد ،، تورکیە در سراشیب سقوط
نوشته شده توسط: Anonymous

لوایی خودش ساختارشکن است. ادعایی ندارد. بت و لیدر و فلان و بهمان نیست. دوستش داریم چون بی ادعاست. حرکت ملی افراد را زیر نظر دارد. دقیق می داند که چه کسانی از کدام آخور می خورند. لوایی و وضعیت اقتصادی و سیاسی و ادبیش جلوی چشم است. او عاشقانه این حرکت را دوست دارد. برو به کسانی بچسب و انگ کن که دارند می چاپند و می خورند و پر ادعا هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری ، خودتان را قاطی پانفارسیسم نکنید. لوایی چه هیزم تری به شما فروخته؟ بگذارید کارمان را بکنیم. دشمن شادمان نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب چنگایی، بکار بردن واژه ملیتها برای اقوام ایرانی هم از نظر دستوری اشتباه است و هم در تضاد با نگاه مارکسیسم کلاسیکی دارد که شما به آن اعتقاد دارید .از نظر مارکسیسم مقوله ملت را بر خلاف مبانی نظری گروهای تجزیه طلب که همچون مبانی تئوريك نازیسم که برای تبیین مسئله چیستی هویت یک ملت مولفه طبیعی نژاد و خون پیش شرط اصلی‌ و  بنیادین هستند، نباید صرفا به مولفه نژادی آن محدود کنیم. ملت یک مقولۀ تاریخی، اجتماعی است و نژاد يک مقوله بيولوژيک است و ربطی به واحد ملت ندارد. در ضمن ملت یک مقوله فرهنگی نیست که آنرا با مولفه زبان تعریف کنیم به قول استاد شهریار ،
اختلاف لهجه مليّت نزايد بهر کس / ملّتی با يک زبان کمتر به ياد آرد زمان
گر بدين منطق تو را گفتند ايرانی نه‌ای / صبح را خوانند شام و آسمان را ريسمان

واژه ملیت مصدر جعلی از واژه ملت است و منظور از این واژه از لحظ نظری برابر است با نفی ملت ایران که  دهها سال پیش این تخم لق را اولین بار استالین در نظریه پردازی های طیف چپ ایرانی در جریان غائله آذربایجان رواج داد  . بکار گرفتن واژه ملیت جعل در دستور زبان است و ملیتهای غیرفارس ترکیبی جعلی است برای فریب عوام . کدام ملت را دیده اید که از نظر جامعه شناسی و علوم سیاسی می تواند دارای ملیتهای گوناگون باشد . در دستور زبان فارسی با پسوند(یَت) از اسم و صفت واژه ای می سازند که به آن اسم مصدر می گویند که نتیجهً یک کار را بیان می کند. واژه ملیّت که با پسوند(یَت)از واژهً ملت که اسم است گرفته شده است به این معنی که بایستی یک ملتی باشد تا در نتیجه ی وابستگی به آن ملیت معنا پیدا کند. اگر وجود ملتی به نام ایران را قبول ندارید نمی توانید صحبت از ملیت بکنید و یا واژه کثیرالمله ، نمی شود شکل واحد ملتی را قبول نداشت اما صحبت از کثرت آن کرد.

 
نوشته شده توسط: Anonymous

دروغهای بی پایە در پس جملات ،، اولأ این آبادی هیچ وقت بە دست تورکها ساختە نشدە و ‌همیشە کورد نشین بودە در طول تاریخ ایندرقاش بە علت نزدیکی بە مهاباد حالا بخشی از محدەدهای شهر مهاباد است آگری در کورد مساوی است با آتش و همینطور این آبادی هیچ وقت ساکنین آن تورک و کورد و شیعە و سنی نبودە کە در کنار هم زندگی کردە باشند همیشە یکدست آبادی ایندرقاش کورد زبان بودە و همینطور ایندرقاش و دریاز 2 آبادی رو بروی هم هستند دریاز در کوردی نیز ستارە درخشان میباشد این 2 آبادی مشرف بر دشت وسیع و بی کران و و پر بار از لحاظ کشاورزی و آب میباشد کە محصلات کشاورزی آن همتا ندارد

فقرقا یا فخری گاه آرامگاه فرورتیش دومین پادشاه ماد یک آثار بی همتا در یک تپەی سنگی تقریبأ 100 متر با آبادی ایندرقاش فاصلە دارد و فقرقا یا فخری گاه آرامگاه فرورتیش با ستونهای سنگی کندە کاری شدە نیز بر دشت زیبای شهر ویران مشرف است و همینطور بر آبادی دریاز و آنطرفتر آبادصاحب قدیمی ترین آتشکدەی زردشتی و همینطور آثار تاریخی سنگی بسیار نایاب از دوران ماناها و مادها را در خود دارد ، 2 آبادی ایندرقاش و دریاز رو بروی هم با همان فخری گاه آرامگاه فرورتیش بر دشتی زیبای شهر ویران مشرف هستند مطمئنأ زمانی این دشت زیبا و پر برکت شهر بودە کە ویران شدە بە همین دلیل اسمش شهر ویران است و تمامی این زیبایها بە شهر زیبای مهاباد چسپیدە کە رود زیبای مهاد نیز با عبور از این دشت زیبا پر از باغات انگور ، گردو، سیب ، هلو، آلو زرد و وووووو میباشد ولی هدف از این کامنت تصحیح غلطی است کە بە عمد یا غیر عمد در این نوشتە بیان شدە این آبادیها ریشە در تاریخ کهن ملت کورد ماناها و مادها داررند با آثار تاریخی و سنگی آرامگاه فرورتیش و کونە کونتە از زمان ماناها و همینطور آتشکدەی زردشتی در دریاز و هیچ وقت تورکها این آبادیها را درست نکردند و هیچ وقت هم این آبادیها ساکنین آن تورک و کورد و شیعە و سنی نبودە بلکە همیشە کورد زبان بودە
نوشته شده توسط: Anonymous

حسین سلامی سرش میخوارد

نوشته شده توسط: Anonymous

این فاکتور را نیز باید در نظر گرفت. سیاست پشتیبانی همه جانبه غرب از کردها و نیزآغاز مبارزه مسلحانه کردها در ایران سبب نگرانی سردمداران رژیم چمهوری اسلامی ایران گردیده است. رژیم در مقابل آن گروه از تشکیلاتهای کرد و بلوچ و عرب که خواهان استقلال و یا تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور میباشند، میخواهد از کارت آذربایجانیها استفاده کند. رژیم بخاطر نداشتن اعتبار و آبرو در میان ازربایجانیها، میخواهد وظیفه تجهیز وبه میدان آوردن آنها را برای دفاع از تمامیت ارضی و رژیم آپارتاید حاکم بر ایران به عهده این فراکسیون بگذارد. در هر صورت باید صبر کرد و دید این باصطلاح فراکسیون چه هدفی دارد و در عمل چه اقدامی را به نفغ یا به ضرر ملت اذربایجان میکند. خواستن آزادی برای فعالین مدنی - سیاسی آذربایجان و سیستم تحصیلی بزبان خویش میتوانست اولین قدم مثبت این فراکسیون باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده مقاله در کامنتی نوشته اند"همین چند کامنتی که در رد نظرات اینجانب .....نوشته شده است، به بارزترین نحوی ماهیت ضد کمونیستی و ضد دموکراتیک این افراد را آشکار می سازد" نتیجه : رد یا انتقاد از نویسنده مقاله ضدکمونیستی و ضد دمکراتیک است !! اینجانب هم با عمل کرد شما و هم با تئوری های رهبر کبیر تان استالین مخالفم . حتی با رهبر کبیر اول تان لنین نیز مخالفم .هر دو این آقایان بعلت سرنگون کردن حکومت قانونی آزربایجان اگر زنده بودند در دادگاه بایستی محاکمه میشدند و شما ملاحظه فرمودید . یا بودن حزب کمونیست روسیه مجسمه ها و هر اثاری ازاین جانیان بود مردم روسیه نابودش کردند. مارا بااین حکم صادر کردن ها نترسانید رفقایتان نیر به همین درد گرفتارند . اگر کسی ضد دموکراتیک است در مرحله اول خود شما ها هستید با آن تز دیکتاتوری پرولتار یا که بر علیه پرولتاریارا بود وچگونه به سیبری تبعید شدند

نوشته شده توسط: Anonymous

مهمترین اهمیت تشکیل فراکسیون ترک ها این بود که مشت محکمی بر دهن آنهایی که ما را آذری می گفتند زده شد. با سلام بر لوایی

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باتوجه به پرت وپلانویسی تعدادی ،میشودگفت ازتشکیل فراکسیون تورکان ایران به وحشت افتاده اند،ولی من این حرکت رایک گام به پیش که نه بلکه ده گام بپیش می بینم.
این که تاظلم است مبارزه است ویاتاستم گراست مبارزه باستمگری است یک امرواضعی میباشد.باکلمات بازی کردن تا نظرخودراموجه کنی آن هم دریک جمع سیاسی یک بازی کودکانه است.
دوستان همه میدانند،که درجوامع مختلف فئودالی وسرمایه داری که هیچ وقت درهیچ جای دنیا ریشه کن نشده وحتی درکشورشوروی کمونیستی وچین نیمه کمونیستی هم اکنون باتمام قدرت وجودداشته ودارد،پس باکلمات بازی کردن درشان یک سیاسی خودخوانده نمیتواندموجه باشد.
بااینکه همه میدانند جمهوری اسلامی راآمریکا وغرب همچون آوردن رضاشاه بعلت مقابله باکمونیست زمان وازهم پاشی دولت های تورک آورده دراین هم شکی نیست.
اینکه سران جمهوری اسلامی اززمان روی کارآمدن خودش دست به انواع واقسام جنایت وعوامفریبی

زده این هم برهمه روشن است.
اینکه اززمان روی کارآورده شدن جمهوری اسلامی توسط غرب باتاتیک وعوامفریبی ازنیروهای چپ وتورده ایی ومجاهدین خلق وفداییان ،جمهوری اسلامی برای سربه نیست کردن یکی یکی این گروه هانهایت استفاده راکرده وهنوزهم استفاده میکند،ومخصوصا نیروهای تمامیت خواه بادیدگاه های ناسیونالیستی وملی گرایی کورهنوزهم درجنایت های مختلف همکاری بامسئولان دارندبرهمه آشکاراست.
تنهاچیزی که برمتوهمان چپ عقب مانده هنوزقدرتش آشکارنشده وجودانقلاب انفورماتیک وتلگرام واینترنت است.این عقب مانده های مانده های مانده دردوران یخبندان استالین نمی توانندازخواب زمستانی بیدارشده وواقعیت راببینند.
این عقب مانده هنوزهم توهم ایجادیک کشورکمونیستی دریک کشورعقب مانده اقتصادی وفرهنگی وسیاسی همچون ایران رادارند،هنوزهم رویاهای کودتایی دوران برژنف رادرسرمی پرورانند.هنوزهم خودرادرجایگاه برترتئوریسین های دنیاقرارداده وهیچ نظری راویادگرشی رادرزمان کنونی نمی توانند،درک کنند.
این هاهمانطورکه تعدادی نمیتواننددرک کنندکه جبرزمان وروزگارامکان آوردن امکانات راایجادمیکنند،اینهانیزنمی توانندببینند،که فشارازپایین وآگاهی مردم همین دولت دیتکتاتوررامیتواندمجبورکند،بعضی واقعیت هارادرک کند.
این هابدون اینکه زمینه ها وبرنامه واجماع سیاسیون رادریک برنامه مدون وبرنامه ریزی کنند،میخواهندمردم وسیاسیون بازهم انتحارکرده ودست به خودکشی دیگری بدون برنامه بزنند.
این هاقدرت های جهانی رانادیده گرفته وباساده لوحی خودمیخواهندماراخاکریزی برای یک دیکتاتوری بدست استعمارگران کنند.
این هابزرگترین جنایتکارعصربشاراسدرانمی بینندکه اجماع استعمارگران این جنایتکاررا6سال است به جان مردم انداخته ودست به کشتارمیزند.
واقعاکه شماهادرعالم هپروت ودرتوهم زندگی میکنید.
بلی مردم ایران هرجورشده ودرهرجویی به مبارزه ادامه داده ومیدهند.این حق هرظلم دیده است.واین حقیرحق میدهم برای سازمان دهی مدرن درحق گیری بایدسازمان های مخفی وعقلانی خودراتشکیل داده تابتواننددرمقابل ستم گران وصاجبان وطرفداران سرمایه به حقشان برسند.
البته این سازمانگری دربین نیروهای کارگری وجودداردوداشته وشکل سازمانی خواهدیافت ولی نه برای آلت دست این وآن شدن.
نوشته شده توسط: Anonymous

این بغدادی هم از آن سگهایی است که صاحبانش را گاز میگیرد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لاچین شما خودت .. از ایرج هستید! چرا؟ چونکه این ایرج خود یک پانترک است .نه؟ پس کانمتهایش را با دقت بیشتر بخوانید و پس از آن بگوئید که چه کسی گیج است.

نوشته شده توسط: lachin

پان فارسیسم و شونیست فارس آنقدر گیج و سر در گم است که شخصیت های بین ( مارتین لوتر ... کشیش آلمانی ) را با ( مارترین لوتر کینگ.. رهبر نهضت سیاهپوستان ) امریکائی عوضی میگیرد. تازه این iraj خان آقای لوائی را هم به باد مسخره گرفته پند ونصحیت هم می دهد بدون انکه بداند در باره چه چیزی کامنت میگذارد...ایشان یاد آن ایرانی را در انگلستان دوره دانشجوئیم را می اندازد که می گفت ( فریدریش انگلس ) اهل انگلستان است...

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوستان توجه کنید،یکی عکس های جنایت کاران خودی راکه باهمدستی صدام حسین وخودشان صورت گرفته درسایت بنام دیگری گذاشته ویکی هم درتاییدکارهای دوست جاعل خودنفرت انگیزی دربین کوردوتورک رامیخواهددامن بزند.
دراین بین مردم چی فکرمیکنند.
باورکنیداگرمن نوشته های رهگذر رانمی خواندم خودمن هم درحال باورکردن این جنایت بودم ،
آقای تبریزی وبهمن موحدی ازافرادی هستندکه میخواهنددربین مردم به اختلافات دامن زدن وبامنافق بازی ازآب گل آلودماهی بگیرند
وای برملتی که به این سیاسیون دروغین باورکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

از مولا خسنی ها و بد تر از آن هم هزارها در ردیف پان افراس وجود دارد

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سعید گرامی سلام؛
پیش از همه من، بررسی مواضع صریح شما و چرائی منطقی دیدگاهتان پیرامون روز کورش و شعارهای آنرا را پسندیده و این مواضع را مورد ارجگذاری قرار می دهم. زیرا نکته ی ناروشنی ندارد و مبارزه پیگیر ما با ستمگری مذهبی نیز شایسته است که چنین تفسیربردار نباشد.

اگر توجه کرده باشید تلاش من هم در این مقاله ی کوتاه بیشتر بر ضدیت سازش ناپذیر توده ها با کل رژیم آزادی کش و اندیشه ستیز ولائی ست و نگرانی ام نیز همواره این بوده و هست که وجهی از وجوه برتریگرائی این و یا آن نگاه موجود اتنیکی و تنگ چشمانه، اهرمی کور در مسیر رودرروئی توده ها علیه هم نباشد و بسود و در خدمت رژیم که مترصد این فرصت های طلائی ست نشود.
بنا بر این من هم بسان شما و بسیاری پرچمدار ارزش ها و اهداف انسانمداری را برکول می کشم و منافع اکثریت توده های کارمزدان را در این مسیر ناهموار همدردی و همگامی می بینم.

و آرزومی کنم که توان اندکم در راستای همین اراده ی مشترک اجتماعی ـ طبقاتی بیش از پیش هدایتم کند و البته خواهدکرد.
تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای لوائی عزیز.تیز بینی شمارادرکنارسلامت نفستان تحسین میکنم.تیزبینی اینکه روی نکاتی انگشت کذاشته وواکاوی میکنید که تاآنجایی که من میبینم اکثریتی اعم موافق ومخالف ازکنارآن هابه سادگی عبور میکنند .موردتمجید دوستان تان هستید ومخالفان تان راهم بدجوری اذیت میکنید ونشانه های این آزارروحی وعصبی را درنه فقط درکمیت وکیفیت پاسخ ها وکمنت ها وتامل درمیزان ووزن هیجانات وبی منطقی هاوبدمنطقی ها بلکه باکمی نگاه سرسری در تعدادمنفیها ونمودار نوسان ها وعدم تطبیق کمیت آنها باعقاید ابراز شده میتوان دید.منفی های فله ای بلافاصله پس ازکذاشتن نقطه درپایان مقاله وبه اصطلاح رونمائی ازآن فوران میکنند که مسلم است هیچ گونه مجال وفرصتی برای خواندن حتی چند سطر آن نمیتوانستندداشته باشند. درموردکیفیت هم عده ای شناخته شده پاسخ دادن های کاملا غیرمرتیط باموضوع راامری عادی وحقی طبیعی

برای خود انگاشته با صحبت از مغولستان وزبان مغولی واوغورواسکیمووچین ماچین وعلیف واردو غان وتهدید به کشت وکشتار وقتال وغیره سر به کوه وبیابان زده ولی به خیال خوددلباس پلو خوری شان راپوشیده وبه عنوان یکی ازصاحب نظران ومتفکرین جامعه دریک بحث علمی شرکت کرده اند درمقاله حاضر به عکس العمل های سه نفراشاره ای میکنم .اقای جداری که میتوانستند تجربیات سالیان خودرا مطرح کرده وچراغ هدایتی دراین برهه تغییروتحول تاریخی برای هموطنان خود باشند متاسفانه ازتمام این سیصد وشصت درجه افق پیش رووپیرامون خودبه دریچه ای بسنده کرده ونیروی بالقوه خود وامکانات عصرجدیدرا بی رحمانه ندیده میگیرند وواین انجماد درگذشته بخصوص در اظهارات فعلی شان چنان بی دلیل وغیرقابل توجیه تنوره کشیده که بیراه نیست اگرپوست کنده بگوییم که مشکوک میزند .!خیلی هم مشکوک میزند.در مورد آقای برزو نظر تحسین آمیزی دارم که اگر حرفی برای گفتن نداریم بهترین راه حفظ احترام سکوت وبهترین کاربرای ابراز مخالفت هم همان لب ورچیدن اخم کردن است والبته که دعوت دیگران به سکوت هم به منظور روشن نگاه داشتن نائره هیاهو وجلوگیری ازپراکندگی همفکران ازضروریات است.واما درباب اقای منوچهر. . چه میتوان گفت که نمونه تیپیک یک مخالف حرفه ای هستند که تدبیرووقار برزوی عزیزراهم برای جدی گرفتن خود ندارند. وامااگربه مسئله سلامت نفس شما بخواهیم نگاهی داشته باشیم چه قرینه ای روشن ترازتمرکز روی حالات منفی ومثبت جامعه ودلسوزی وخودسوزی برای حق وحقوق هموطنان وبرای دموکراسی حقیقی وتمام وکمالی که یا انکار میشود و یابه طور نصفه نیمه ومشروط ان هم درزمانی نامعین وبه شرط وشروطی که خودشان باید معین کنند وازپشت شیشه های ضد گلوله نشان داده میشود ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

قسمت پایانی این پاراکراف را بخوان که در مورد عناد و بی اعتنایی شماست:
" اين تقصير ما نيست كه بر مقوله هايى چون هويت و ناسيوناليسم در اين برهه ى تاريخى پرداخته ايم. اين تقصير ضعف و ناتوانى سلطه گرى است كه ما را زندانى و درگير مفاهيم بى ارزش خويش ساخته است. من دوست دارم مثل ترنس فردريك ماليك بى حقيقتى را بسرايم اما وقتى آريايى گرى دم از اصالت و هویت‌ منسجم مى زند مجبورمان مى كند كه به شيوه ى وى پازل بچينيم. ما مى گوييم ايران به يك وانموده‌ مى ماند. مثل زن رقاص فيلم ماليك كه بدنش را لايه لايه مى كند تا آن زير چيز ديگرى را بيابد. اين مردم درك از كيستى در قلمرو جهانى شدگى ندارند. ما مى خواهيم كمك كنيم كه به اين نوع كيستى دست پيدا كنند اما در مقابل دوست دارند ما را هم همجنس خويش راسيست و مرتجع و ويرانگر خطاب كنند. ما مى گوييم اين ايران شما، اين كيستى شما لايه لايه است يك تكه نيست.

آنها اما عناد مى كنند. آنها دارند چوب بى اعتنايى به مليت ها را مى خورند. آنقدر بى اعتنايى كردند كه كار از كار گذشت. در حقيقت به خودشان بى اعتنايى كردند. حالا دارند اقوام اقوام مى كنند كه چه شود؟
نوشته شده توسط: Anonymous

چون نود امد صد هم پیش ماست.جنایت از سوی هرکس محکوم است.

ا



این عکس در جریان اتفاقات سال های 1988 و 1989 در عراق گرفته شده است. زمانی که گروهک منافقین در نسل کشی کردهای عراق با صدام همکاری می کرد. در این تصویر یکی از اعضای زن گروهک تروریستی منافقین یکی از کودکان کرد عراقی را برای زنده به گور کردن به گودال های مرگ می اندازد.

در جریان این عملیات که به انفال کردها مشهور است ،از فوریه تا سپتامبر 1988 که در استان های کرکوک، دیاله، نینوا و صلاح الدین، اجرا شد، بیش از سه هزار روستا نابود و بیش از 182 هزار جمعیت بی دفاع از سوی ارتش و ماموران امنیتی عراق به قتل رسیدند و شهرهای حلبچه، طویلا، خورمال، سید صادق، پینجوین، قلعه دیزه، سنگ سر، جوارتا، قلاچولان و ماوه ت به تمامی ویران و از سکنه خالی شدند.

اتفاقی که به عنوان نسل کشی در بسیاری از کشورهای جهان پذیرفته شده و علیه آن قطعنامه صادر شد.

مدتی پیش تعدادی از جداشدگان گروهک منافقین، در نامه ای این عملیات را تشریح کردند و نوشتند:« بزرگترین اتحاد عمل مجاهدین خلق با دیکتاتور وقت یعنی صدام حسین در عملیات کردکشی شکل گرفت که سازمان مجاهدین آن را مروارید نامید.

دیکتاتور وقت عراق که در داخل کشورش به سرکوب قوم‌ها و اقلیت‌های عراقی به طور خاص کردها پرداخته بود، در همین حال به کویت هم حمله کرد که با مقابله آمریکا مواجه شد، در این هنگام کردهای عراقی در شمال عراق که سالیان سال برای آزادی و دمکراسی جنگیده بودند فرصت را مغتنم شمردند که به دیکتاتوری یکی از دیکتاتورهای زمان پایان دهند و دیکتاتور وقت که به شدت نگران از دست دادن کنترلش بود مجبور به فرستادن نیروهای زیادی برای پاکسازی کردها به شمال عراق شد و مجاهدین همانطوری که همیشه رهبریشان به وضوح می گفت که ادامه حیات خودشان را در ادامه حیات دیکتاتور عراق می دیدند، به دست و پا افتاده و به صدام وعده دادند که کردها را به مجاهدین بسپارد و او به جنگ کویت بپردازد و خودش را درگیر پاکسازی کردها نکند. بلافاصله مسعود رجوی و مریم قجرعضدانلو فرمان حمله به کردها را صادر کردند و حتی در فیلم‌هایی که هنوز در داخل خود سازمان موجود است، مریم قجرعضدانلو فرمان داد تا کردها را با تانک‌ها زیرگرفته و از هدردادن گلوله جلوگیری شود . درفیلم‌هایی که بعد خود سازمان آنها را از بین برد، کردهایی را نشان می داد که با لباسهای کردی در زیر تانکهای مجاهدین له شده بودند , دختران جوان و کودکانی که بر اثراصابت گلوله نقش زمین شده بودند.»

پس از انتشار این تصویر موج گسترده ای از تنفر از این گروهک تروریستی رد شبکه های اجتماعی شکل گرفته و بسیاری از آنها با نوشتن کامنت هایی با عنوان «مرگ بر منافقین» و «مرگ بر مسعود رجوی»، تنفر خود را ابراز کرده اند.

مطلبی دیگر از سایت دیگر

انفال؛ عملیاتی برای نسل‌کشی کردها/ حسین احمدی‌نیاز *
در سالگرد رخداد غیرانسانی عملیات «انفال» رژیم بعث عراق علیه کردهای عراق قرار داریم. عملیات انفال، نام عملیاتی بود که در آن نیروهای رژیم بعث عراق که به طور مستقیم از «صدام حسین تکریتی» فرمان می‌گرفتند، بالغ بر 182 هزار کرد عراقی را اعم از زن و کودک و پیر و جوان را به صورت گروهی و دسته جمعی قتل عام کردند.

عملیات انفال، عملیاتی در سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹ بود که در جریان آن نیروهای رژیم بعث عراق، بیش از 182هزار نفر شامل 80هزار بارزانی و چند 10هزار گرمیانی کرد عراقی را قتل‌عام کردند.

همزمان انفال نمونه‌ای زنده و بارز «اختیارات تام»ی بود که صدام حسین رییس‌جمهوری وقت عراق به «مسوول شمال» حزب بعث عربی سوسیالیست، علی حسن المجید داده بود.

قدرت و اختیاراتی که از 29 مارس سال 1987 تا 23 آوریل 1989 به «علی‌حسن المجید» واگذار شده بود، به اندازه اختیاراتی بود که تمام نهادهای دولتی عراق آن را
نوشته شده توسط: Anonymous

چند تذکر به ان عرب مهاجر طلب کار . حاج اقا بنی طرف منظور از عرب نمیپر ستیم بدون شک شما و دیگر عربان نیستیند
بلکه .... محمد و چهار خلیفه وامامان عرب از معاویه تا سید علی است .1500 سال است که مردمی گمراه شده خرافی زده به گرد یک سنگ سیاه میگردند و بر علیه تمدن وفرهنگ بشریت که نمادانرا شیطان میدانند سنگ پرانی میکنند ودار وندار خود را برای مردگان عرب میدهند.کافی است که شما شجره نامه ای درست کننید و نسبت خود را به محمد ارتقا دهید ان وقت شما مقدس خواهید شد .ای عرب مهاجر انچه در پاساردکارد روی داد خطری ندارد خطر را
برادران عرب در سوریه و عراق ویمن و لیبی بوجود میاورند.

نوشته شده توسط: Anonymous

38 سال از به قدرت رسیدن رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی میگذرد . در طول این مدت نسبته طولانی در ایران اسیر و دربند، علیرغم همه جنایتکاری ها ی رژیم خودکامه قرون وسطائی ،همواره آتش مبارزه و مقاومت کارگران، زحمتکشان، زنان به پا خاسته، ملت های تحت ستم و روشنفکران آزاده و متعهد جهت رهائی از چنگال این رژیم ضد مردمی، مشتعل بوده است. در طول این سال ها ، رژیم آزادیکش ده ها هزار تن از مبارزین و آزادیخواهان را اعدام کرده و به منظور حفظ سلطه سرکوبگرانه خود، مرتکب بدترین جنایت ها شده است . اما رژیم جمهوری اسلامی با توسل به وحشیانه ترین شیوه های ترور و آدمکشی هرگز نتوانسته است شراره های آتش مقاومت و پایداری را که در سرتاسر کشور علیه این رژیم ضد مردمی مشتعل است، خاموش سازد. رژیم حمهوری اسلامی همچون دیگر رژیم های آزادیکش استبدادی، در عین حال

که برای حفظ سلطه ننگین خود، به ترور و کشتار و اختناق در سطح گسترده متوسل میشود، برای محدود ساختن دامنه عصیان و مقاومت توده های زحمتکش، از متد های عوام فریبانه "رفرمیستی" نیزاستفاده می کند. یکی از این دام های " اصلاح طلبانه " که اخیرا رژیم برای فریب توده های محروم و زحمتکش آذربایجان گسترده است، همانا تشکیل " فراکسیون ترکان مجلس " است که ظاهرا 100 نماینده قلابی محلس اسلامی را شامل میگردد. تشکیل "فراکسیونی" از عمال سرسپرده رژیم، تمهیدی ارتجاعی از جانب رژِیم آزادیکش جمهوری اسلامی به منظور کاستن از ابعاد وسیع نارضایتی و اعتراض عمومی خلق ستمدیده آذربایجان می باشد. توده های زحمتکش آذربایجان سال هاست در آتش فقر و فلاکت و بیکاری و بی خانمانی سوخته و از ستم و تبعیض و اجحاف ملی رنج میبرند. بهمین جهت نیز، با گذشت زمان، جنبش اعتراضی توده های زحمتکش این دیار پیکار و مبارزه هر روز دامنه وسیع تری پیدا میکند. رژیم برای کاستن از شدت و حدت مبارزات توده های زحمتکش آذربایجان و امیدوار ساختن اهالی محروم این سرزمین به "مراحم" رژیم، اینک مضحکه " فراکسیون ترکان مجلس " را علم کرده است. واقعیت این است که در بین حزب الهی های مزدوری که مجلس کذائی اسلامی را پر کرده اند، حتی یک نفرهم پیدا نمیشود که نوکر و جیره بگیر و خادم رژیم جنایت کار حاکم نباشد. این عناصر آزادیکشی که به نام نمایندگان آذربایجان در مجلس کذائی جمع شده اند، همه و همه عمال و خدمتگزاران قسم خورده رژیم و ولی فقیه مرتجع بوده و کوچک ترین پیوندی با توده های زحمتکش آذربایجان ندارند. فراکسیون قلابی ترکان مجلس ارتجاعی، تمهیدی از جانب رژِیم برای فریب توده های محروم و زحمتکش آذربایجان و پیشبرد اهداف سرکوبگرانه و سودجویانه خود، می باشد. طبیعی است فراکسیونی که افراد تشکیل دهنده آن همه از مزدوران رژیم میباشند و در طول سال ها در بسیاری از جنایات وآدمکشیهای رژیم، دست داشته اند، جز خدمت به امیال ارتجاعی حکومت آزادیکش اسلامی، ار دیگری انجام نخواهد داد. در این میان ، عناصر سازشکاری در بین ناسیونالیست های آذربایجان، در نوشته های خود، تشکیل فراکسیونی از مزدوران رژیم را برجسته ساخته و این توطئه ننگین رژِیم را به مثابه امر مثبتی تلقی میکنند. این عناصر سازشکار با این اقدام ارتجاعی خود و دیگر تشبثات سازشکارانه ، رفع ستم ملی در آذربایجان را با وجود بقای رژیم و از طریق مبارزه آرام و صلح جویانه مدنی و کسب تدریجی امتیازات، عملی دانسته و عملا به پیشبرد اهداف ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی، خذمت می کنند. در شریظی که در آذربایجان و دیگر نقاط ایزان مبارزه علیه رژِیم خودکامه، هر روز گسترش بیشتری پیدا میکند، رژیم با دادن وعده های پوچ اصلاحات و تشکیل فراکسیون های ساختگی، مذبوحانه می کوشد از دامنه مبارزات توده های زحمتکش کاسته و از سرنگونی حتمی سلطه ارتجاعی خود، جلوگیری به عمل آورد . باید با تمام نیرو و بظور پیگیردر افشای توطئه های رنگارنگ رژیم جمهوری اسلامی کوشش به عمل آورد. باید با تشدید هرچه بیشتر مبارزه ضد رژیمی، توطئه های رنگارنگ رژِیم را برای منحرف ساختن توده های زحمتکش ازمسیر مبارزات انقلابی، یکی پس از دیگری خنثی ساخت. علم کردن فراکسیون ارتجاعی ترکان مجلس دست نشانده اسلامی، همانا یکی از این توطئه های موذیانه رژیم کشتار و جنایت است. راه رهائی زحمتکشان ایران و از آن جمله توده های زحمتکش آذربایجان از چنگال انواع ستمگریها و از آن جمله ستم دیرپای ملی، مبارزه آشتی ناپذیر و انقلابی ، حهت سرنگونی کلیت رژِیم جمهوری اسلامی می باشد .
نوشته شده توسط: Anonymous

عقده های بعثی توی گلوت ماند تورک ها باید از تو درس عبرت بگیرند
برو درباره داعش بنویس
تمام بدبختی های الان این کشور از همین دستاوردهای تاریخ شما به دست فرزندان عرب زاده اولاد پیغمبر درست شده

نوشته شده توسط: Anonymous

ملا حسنی تورک و عمله مغول اش هنوز هم زنده اند اگر میتواید محاکمه کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

منم کورش هخامنشی از پاسارگاد
بابک خرم دین عزیز
این فراکسیون شا مله !! پارسیان راه راه و خال خالی نیز می گردد.
U R welcome buddy!

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

بله ؛ در کل بهتر است این شعارها سر داده نشود و حساسیت ایجاد نکند. اما مردمی که در زادروز کورش کبیر در پاسارگاد جمع شده بودند شعارهای دیگری مثل : حکومت آخوندی ، فقط ظلم ، فقط جنگ / مرگ بر دیکتاتور/ آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه/ سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن، را نیز سر دادند. متاسفانه برخی از فعالان قومی منفی نگر هستند و فقط نکات منفی را می بینند. باید تجزیه و تحلیل کرد و دید که ریشه این شعار های عرب ستیزانه از کجاست؟ رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی در این 38 سال حاکمیت ننگین خود با سیاستهای احمقانه و دشمنی با تاریخ و فرهنگ وتمدن ایران و هزینه کردن ثروتهای ملی ایرانیان در کشورهای عربی برای پیشبرد اهداف پان اسلامیستی و فرقه گرایی شیعی خود، باعث و بانی رشد عرب ستیزی در جامعه ی ایران شده است. زمانی که رژیم جمهوری اسلامی سرنگون بشود دیگرشاهد عرب ستیزی در ایران نخواهیم بود

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

جاودان باد یاد جان باختگان روستای ایندر قاش.
در تمام این جنایتهای هولناکی که در آذربایجان غربی و کردستان و دیگر مناطق کرد نشین غرب کشور رخ داده است، ملاحسنی، این حیوان درنده خو وخونخوار دست داشته است. غلامرضا حسنی، این آخوند پلید و خونخوار، نقش اصلی را در کشتار خلق کُرد در روستاهای ایندرقاش ، قارنا و قلاتان داشته است. ملاحسنی به فرزند خود، رشید حسنی نیز رحم نکرد و موجبات دستگیری و اعدام فرزند خود را فراهم کرد. رفیق جانباخته "رشید حسنی" از کادرهای برجسته ی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران بود و از زندانیان مقاومِ زمان رژیم شاه نیز بود.
ملاحسنی ، در ردیف جانیان طراز اول رژیم فاشیستی و ضدخلقی جمهوری اسلامی قرار دارد؛ او ، به گفته خودش، از جوانی عاشق اسلحه و جنگ بوده و از همان روزهای آغاز انقلاب 57 تا کنون نیز لحظه ای کلاشینکف ا از خود دور نکرده است. او، به دلیل همین وحشی گری ها و

آدم کشی هایش به ویژه در آذربایجان غربی و کردستان ، نمایندگی خمینی خون آشام و خامنه ای جلاد را تا همین سه سال پیش عهده دار بوده است. او ، در طول حاکمیت ننگین رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، مسلحانه در مجلس(طویله) شورای اسلامی(ملاخونه) حضور داشته و عضو کمیسیون امنیتی آن بود. او در این 35 سال ، امام جمعه ارومیه و نماینده خمینی و خامنه ای و همه کاره آذربایجان غربی و کردستان بوده است. رژیم جمهوری اسلامی در این منطقه حساس کشور، هیچ مقامی را بدون اجازه ملاحسنی عزل و نسب نمی کرد و هیچ مقام دولتی نیز بدون اجازه ملاحسنی، قادر به اتخاذ و اجرای هیچ گونه تصمیمی نبود. در این 35 سال ، هرکس کوچکترین انتقادی به او داشته سر به نیست شده است. به همه این دلایل، شاید کمتر کسی را می توان در رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی سراغ داشت که به اندازه ملاحسنی ، مستقیماً در سازمان دهی و اجرای جهل و جنایت ، ترور و آدم کشی نقش داشته باشد.
**زنده باد خلق کُرد ایران**
نوشته شده توسط: Anonymous

خاورميانه اعصاب ندارد. زمينه ى مساعدى است براى سرگرمى و زورآزمايى و بيزنس و كشت و كشتار. نبايد اجازه دهيم كه اين عصبانيت منطقه اى بر عاقلانگى ما سايه اندازد. به ما از روى عصبيت و عصبانيت پانترك و پان عرب و ويرانگر و ... خواهند گفت، چون زبانشان زبان عصبيت و عصبانيت است. ما اما بايد مقتدر و عاقل و دمكراتيك و با پرهيز از خشونت اعصاب كُش آنها بر بقاى كيستى خويش بكوشيم.

نوشته شده توسط: Anonymous

صراحت کلام شما در پرداختن به بطن و دوری از حاشیه پردازی قابل تقدیر است، جناب لوائی، پروژهٔ ( آذری / فازری ) ۳ گروه به شدت شکست خورد، این ۳ گروه ۱- رژیم فارس ایران و شاهنامه پرستان ۲- کمونیست‌ها با انگ پان تورکیزم به مبارزه با هویت تورک پرداختند و اکثر نظریه پردازی‌های پان ترکیست کزائی از این رفقا بود. ۳- گفتمان استحاله جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج که از یک طرف به کسروی دخیل بسته بودند و از طرفی‌ به پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم کزائی، این خیزش تورکان مقارن شده با خیزش کوروش پرستانی که به دلیل وحشت، شوکه شده اند. همه چیز از دستشان خارج شده، قرن ۲۱، قرن تورکان خواهد بود.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب پسیانلو,
با تشکر از پاسخ منطقی شما. گر چه فکر میکنم که جواب آن در کامنت قبلی من داده شده است ولی چون این گفتگو ربطی به مقاله ندارد انشالله در فرصت مناسب, توضیح بیشتری خواهم داد. موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

لینک مصاحبه حشمت رئیسی با تلویزیون میهن در باره عرب پرستی ایرانیان مسلمان در زیر آمده .
https://www.youtube.com/watch?v=4tPLAtJfpdE

https://www.youtube.com/watch?v=4tPLAtJfpdE
نوشته شده توسط: Anonymous

عنوان این نوشته یک دروغ است و این سازمان جعلی را هیچ سازمان بین المللی فبول ندارد .
شعارهای مردم در ایران زیر تیغ خفقان آخوندی در رابطه با اسلام ارتجاعی و همسایگان ارتجاعی عرب ماندد عربستان سعودیست که حامی داعش جنایتکار است .
این فعال عرب ایرانی این سایت نماینده هیچ عرب ایرانی نیست و کارش فقط جعل و دروغ و تحریف ساده لوحانه است .
اپوزیسون ایرانی ،مرتجعین تجزیه طلب قومی حیله گر را ،محکوم میکند و در طرد و ایزوله نمودن آنان کوشاست .